فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ریچارد سوئین برن از جمله فیلسوفان معاصری است که به استدلال های استقرایی برای تبیین خداباوری روی آورده است. وی با استفاده از اصل زودباوری و سادگی، و با تفکیک نظم های زمانی از مکانی ، احتمال وجود خداوند را بسیار تقویت می نماید.سوئین برن سعی دارد از طریق فرضیه خداشناسی توحیدی به پرسش های مرزی پاسخ گوید. اما تمسک به مفاهیم احتمال، سادگی، زودباوری، پیش بینی پذیری، و نظم های زمانی در تقویت این فرضیه، در چالش با اشکال های متعددی است که این مقاله با نگاهی نقادانه به ارزیابی آنها می پردازد.
اتحاد عمل و عامل در اندیشه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش عمل (پراکسیس) انسان در ساختن وی سابقه دیرینه در اندیشه بشری داشته و در اندیشه اسلامی اصول فلسفی و تفسیری زیر نقشه راه اثبات آن است: اتحاد نفس و بدن (روح جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء)، ترکیب اتحادى قوه و فعل در نفس انسان، علم و عمل هم جوهرند و هم انسان ساز، عملکرد انسان نمودار شخصیت وی است، تجسُّم عمل یا تجسد عمل (أن العمل نفس الجزاء)، عمل از منظر قرآن دارای هویت باطنی است، و استمرار عمل در نسل آینده. این موارد از جمله اصولی اند که بر مبنای آنها به بررسی تطبیقی موضوع پرداخته شده و در پایان نتایج بحث حسن ختام مقاله است.
بررسی و نقد دیدگاه پلنتینگا درباره داروینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
پلنتینگا در تبیین تعارض تکامل و آموزه خلقت، به تجزیه و تحلیل «نظریه تکامل» می پردازد. او نظریه تکامل را، که به «واقعه عظیم تکاملی» تعبیر می کند، متشکل از چندین نظریه می داند و در قبال بخشی از نظریه عظیم تکاملی که «نظریه تبار مشترک» است، موضع می گیرد؛ همچنین، برداشت های الحادی را از نظریه تکامل ناشی از برداشت نامتناسب «طبیعت گرایانه» از نظریه تکامل می داند که در قبال آن، بر این نظر است که می توان از تلقی خداباورانه از نظریه و تلفیقی از نظریه های علمی و نظریه های دینی دفاع کرد. او موضعی دوئمی نسبت به علم اتخاذ می کند و از علم آگوستینی که نوعی نظریه علم دینی است، دفاع کرده و برای آن استدلال می آورد.
در این نوشتار، نخست، نقدهای هسکر و مک مولین به موضع پلنتینگا آورده می شود و سپس برخی پاسخ های او تحلیل می گردد؛ در پایان، به بررسی دیدگاه او و ارزیابی نقدهای آن دو منتقد خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که چگونه هسکر و مک مولین به هسته اصلی بحث پلنتینگا دست نیافته اند؛ درنهایت، نیز نقص نظریه پلنتینگا برای تعبیر دینی از تکامل نشان داده خواهد شد.
چیستی فلسفه دین و مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ذهنی گرا و معیارپذیر تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بنیادین در تفسیر متون، معیارپذیری آن است، چرا که اعتبار تفسیر بر آن مبتنی است. هدف از تفسیر متون، به ویژه متون دینی، پی بردن به مراد مؤلف است. از این رو روی کرد رایج در تفسیر متون، به ویژه متون دینی، بر اساس معیارپذیری بوده است. همین روی کرد در سنت تفسیری غرب نیز مدت ها حاکم بوده است. اما با ظهور روی کردهای ذهنی گرای تفسیری در دوره های اخیر، معیارپذیری تفسیر متون با چالش های درخور اعتنایی مواجه شده است؛ این مقاله با بررسی و نقد ادله و مستندات روی کردهای یادشده در تفسیر، به این نتیجه رهنمون می شود که مشکل اساسی این نوع روی کردها، نادیده گرفتن واقعیات عینی و نیز اصول عقلایی و زبان شناختی است؛ واقعه انگاری تفسیر، استقلال معنا و عدم تعین معنای متن افزون بر آن که پشتوانه ی علمی و استدلالی ندارد، در فهم متون، به ویژه متون دینی، با غرض و هدف پدید آورنده ی آن ناسازگار است.
جهان های ممکن در اندیشه پلنتینگا و نسبت آن با مفهوم نفسالامر در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه به نظر میرسد مفاهیم ضرورت و امکان (مفاهیم وجهی) مفاهیم جداییناپذیر مابعدالطبیعه هستند، فلاسفه تجربهگرا به طور سنتی این مفاهیم را مورد نقد قرار دادهاند. در قرن بیستم نیز چنین انتقاداتی توسط کوآین(Quine) در قالبی جدید صورت گرفته است. با وجود این، طرح مفهوم تکثر جهانهای ممکن در معناشناسی منطق موجهات، زمینهساز این باور شد که میتوان بر چالش تجربهگرایی غلبه کرد. در تبیین سرشت جهانهای ممکن، دو رویکرد متفاوت وجود دارد. گروهی از فلاسفه از رویکرد نام گرایی تقلیلی در بیان مفاهیم وجهی استفاده میکنند و سایر مفاهیم وجهی را به مفهوم جهانهای ممکن تقلیل میدهند و در مقابل، برخی از فلاسفه معتقدند مفاهیم جهانهای ممکن، ضرورت، امکان، ذاتی و عرضی اجزای یک شبکه هستند. در این مقاله ،پس از اشاره ای به رویکرد اول، انتقادی که پلنتینگا به عنوان نماینده شاخص جریان دوم به رویکرد نام گرایی تقلیلی وارد کرده است و همچنین تبیین او از ماهیت جهان ممکن شرح داده میشود و نشان داده خواهد شد که مفهوم کلیدی در اندیشه پلانتینگا وضعیت امور است و وی یک جهان ممکن را وضعیت اموری بیشینه میداند. این مسئله تبیین خواهد شد، که درک پلنتینگا از مفهوم جهانهای ممکن، با مفهوم نفسالامر در نظر حکمای مسلمان قابل تطبیق است اگرچه تمایزات مشهودی نیز با آن دارد.
تحلیل مؤلفه های مفهومی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مسائل مطرح در حوزة مباحث دین شناسی و خصوصاً فلسفة دین تعریف مفهوم دین و دست یابی به مؤلفه های اصلی آن است.
این مقاله پس از طرح تعریفی از دین، به نقد و تحلیل آن و بررسی نقاط قوت و ضعف آن خواهد پرداخت. توجه به سه حوزة «اعتقادات»، «اعمال»، و «احساسات»، در میان نیازها و توانایی های وجودی انسان، از امتیازات تعریف فوق و لازمة اصل جامعیت در تعریف است، اما تلاش برای حل مشکل تعریف دین حاصلی درپی نخواهد داشت مگر این که موارد زیر که از کاستی ها و موانع نظری تعریف مفهوم دین دانسته می شوند، ازمیان برداشته شوند: 1. دست یابی به حداقل مشترکات بین ادیان؛ 2. ابهام در تبیین عناصر اصلی تعریف؛ 3. شمولیت کل یک تعریف در حد عدم مانعیت آن؛ و 4. عدم احتساب وجود منفرد در تعریف دین. درنهایت ضرورت وجود یک «نگاه سیستمی» در تعریف این واژه را هم باید از مشکلات و چالش های این امر دانست و باید با در نظرداشتن آداب و شرایط علمی و روش مند به آن نگریست.
مقاله درپایان ما را به سمت تأمل در تعریف دیگری از مفهوم دین سوق می دهد تا از این طریق راهی به سوی تحلیل مؤلفه های مفهومی دین بگشاید.
نقد و بررسی وابستگی روان شناختی اخلاق به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
بررسی دیدگاه کارل بارت در باب الاهیات نوارتدوکسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
کارل بارت در دوره ی میانیِ حیات الاهیاتی خود، تحت تأثیر دیدگاه های کیرکگارد، به تقابل میان خداوند و انسان اعتقاد داشت و این تقابل را بر اساس مواجهه ی وجودی میان خداوند و انسانِ سرگشته و حیران در بحران ایمان تفسیر می کرد، لیکن در نگارش دوباره ی کتاب اصول عقاید کلیسا تغییر عقیده داد و با الهام از کتاب مقدس، دیگر نه از تقابل میان خداوند و انسان، بلکه از وحدت میان خداوند و انسان سخن گفت، چراکه بنابر آموزه ی تجسدِ خداوند در عیسی مسیح، نه تنها هیچ تقابلی میان خدا و انسان وجود ندارد، بلکه نوعی یگانگی میان آن ها برقرار است.
نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مسأله ی نجات پاسخ داده شود.
مقاله ی پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر1، 2. معرفت فروتر2. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیّت نجات بخشی است.
معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحوّل معرفت شناختی است.
بررسی و نقد رهیافت عرفی شلایرماخر به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رگه های عرفی شدن در قرائت شلایرماخر از دین، بیانگر این است که تجربه دینی راه به جایی نبرده و به جهات گوناگون نه تنها شرافتی به دین نبخشیده، بلکه آن را در مسیری عرفی قرار داده است. فروکاستن حقیقت دین به تجربه دینی شخصی، کنار نهادن کتاب مقدّس به عنوان مجموعه ای از دستورات الهی، و تقلیل آن به کتاب ثبت تجربه دینی، بی توجهی به نقش عقل، شریعت، مناسک دینی، بی توجهی به مابعدالطبیعه و نیز اومانیستی بودن رهیافت معناگرایانه به دین را می توان از جمله رگه های عرفی شدن در تفکر دینی شلایرماخر دانست. وی دین را از حوزه علم و عمل، به عالَم خصوصی احساسات پارسامنشانه تأویل برده است. این مقال بر آن است تا ضمن تبیین رهیافت دینی شلایرماخر، عناصر عرفی را در رویکرد دینی وی نشان دهد. روش مقاله در مراجعه به آراء، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی ـ انتقادی است.
نقد و بررسی دیدگاه های انسان شناختی سنت گرایان و نقش آنها در تکثر ادیان با تأکید بر اندیشه های فریتیوف شووان و سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت گرایان، تعدّد جوامع بشری با تمایزات بنیادین آن را یکی از عوامل کثرت ادیان در عالم می دانند، و بر این باورند که تمایزات میانِ انسان ها، تمایزاتی واقعی و سودمند و دارای نقشی اساسی در ایجاد صورت های گوناگون دین در زمین هستند. ایشان دین را معلولِ دو عاملِ عُمده می دانند: عنصر حقیقت مطلقِ نامشروط و ناب، و حاشیه ای از جوهر بشری که حقیقتِ مطلق به درون آن راه پیدا می کند. براساس این دو عامل، هر دینی، محصول تجلی مثالِ آن در میان جمعیت بشری و یا حاصل اتصال عنصر حقیقت مطلق با جامعة انسانی است. ازآنجایی که مثال های ادیان ناهمگون هستند، و جمعیت انسانی ای که آن دین برای آنها مقدر شده، از حیثِ زبان، ظرفیت ها، گرایش ها و نیازهای روحی و روانی متفاوت اند، این امر سبب شده تا صورت های متعدد و متکثری از دین، که هریک بر جنبه ای خاص از جوانب حقیقت مطلق تأکید می ورزند، و صورتی خاص از واقعیت را متجلی می سازند، پدیدار گردد. این دیدگاه، اشکالات متعددی دارد که به بررسی آنها می پردازیم.
ایمان ضد واقع گرایانه ی کیوپیت و نقد ان از منظر دیویس
حوزههای تخصصی:
دان کیوپیت یک مسیحی ضدواقع گراست. او خدای سنتی واقع گرایانه را قبول ندارد و می گوید زمانی مردم، خداوند را وجودی واقعی و عینی می پنداشتند که در یک جهان نامرئی وجود داشت ولی ما امروزه پی برده ایم که خداوند همان ارزش هایی است که برای ما مهم است، پس نباید به دنبال خدای عینی و متعین در جهان بگردیم. کیوپیت معتقد است که گزاره های دینی با عالم خارج ارتباطی ندارند بلکه زبان دینی، زبانی است که احساسات و دیدگاه های اخلاقی ما را مشخص می کند. در مقابل این دیدگاه ضدواقع گرایانه، واقع گرایان اعتقاد دارند که گزاره های دینی نظیر خدا، فرشته، بهشت و جهنم در عالم خارج به طور مستقل وجود دارند. از جمله ی این افراد، استفن دیویس است که یک واقع گرا و منتقد سرسخت کیوپیت است. دیویس مدعی است که واقع گرایان به هیچ کدام از لوازمی که کیوپیت برمی شمرد، معتقد نیستند و در حقیقت از نظر او، کیوپیت واقع گرایان را به این امور متهم کرده است در حالی که واقع گرایان به این امور اعتقادی ندارند.
تأملی بر مسئله خدا در تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدا در تفکر هایدگر به سه شکل عمده ظاهر می شود: وجود، امر مقدس و آخرین خدا. یافت وجود، در تجربه قلبی هیبت رخ می دهد و کشف امر مقدس هنگام رویارویی با کار هنری ای که جامع ساحات چهارگانه باشد؛ اما آخرین خدا، موضوع انتظار است؛ خدایی که غیاب آن در سرود شاعر، به کلام درمی آید. وجود، کار هنری و غیاب خدا، هر سه، رویدادهای «از آن خود کننده» هستند؛ رویدادهایی که سبب می شوند سوژه شناسنده، با طبیعت متحد شود؛ از این رو، ادراک خدا، به عدول از تفکر منطقی مرسوم و ورود به قلمرو تفکر معنوی و دریافت قلبی بستگی دارد. از نظر هایدگر، شعر، مظهر و پیشوای چنین ادراکی است.