فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
571 - 587
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش تحلیلی - انتقادی به بررسی دیدگاه جورج پاتیسون در باب رابطه دین و هنر می پردازیم. پاتیسون تأملات خود را در مسیر آنچه مندرج می کند که خود الهیات هنر نامیده است. او به این نتیجه رسیده که هنر نه ابراز زیردست الهیات، بلکه نوعی نگرش زیبایی شناختی به جهان هستی است، نگرشی که ضمن پاسداشت گوهر زندگی، به رهاوردی معنوی منتهی خواهد شد. او نگاه مطلوب خود را بیش از کلیسا و الهیات رسمی مسیحی، در طریقت بودایی ذن جست وجو می کند و البته همزمان از رمانتیسم و اندیشه پست مدرن فاصله می گیرد. اما به نظر می رسد حاصل نظریات او نه الهیات هنر، بلکه رویکردی هنری به دین و تفسیری زیبایی شناختی از زندگی است که می توان آن را با تعبیر الهیات هنری متمایز کرد و اشکال های وارد بر آن را برشمرد.
قرآن و پلورالیزم دینى
ملاحظاتی در باب پلورالیسم
حوزههای تخصصی:
شر سوئین برن در ایران
حوزههای تخصصی:
سنجه روشی تاثیر فرقه های مسیحی در مواجهه با مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه مسیحیت با برخی آموزه های عمیق اسلامی، اعم از آموزه های عرفانی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همواره چالش آفرین بوده است. بررسی ادعای مواجهه تبشیری برخی فرقه های مسیحی، با مسلمانان، هدف این پژوهش است. این مقاله، ضمن ورود به حوزه رویکردهای آموزه ای مسیحیت، با روش تحلیلی انتقادی به ارزیابی تأثیر روشی فرقه های مسیحی بر مسلمانان پرداخته و نشان می دهد که علی رغم مطالعه فراگیر این فرقه ها با ابعاد آموزه های اسلامی و صرف هزینه های مادی و معنوی، این فرقه ها نتوانسته اند توفیق چندانی در تغییر باور ایمانی مسلمانان داشته باشند. گرچه مسیحیت در برخی مراحل مواجهه ای خود، از رویکرد عرفانی اخلاقیِ فرقه های فرانسیسکنی، دومینیکنی و آگوستینی، یا رویکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ فرقه های یسوعی،کرملیان پابرهنه و کاپوسنی ها بهره برده است، اما در ادوار معاصرِ حیات خویش، به رویکرد حرفه ای هیئت های تبشیری روی آورده، و از این رهگذر، تلاش کرده است تا ناکامی های گذشته خود را جبران کند.
نقد حسن وقبح شرعی غزالی بر مبنای اخلاق کانت
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
امام محمد غزالی معروف به حجت الاسلام (450-505 ه.ش) و کانت(1804-1734.م) دو چهره فلسفی بسیار مهم در تاریخ بشرهستند که با نوآوری در مهمترین مسائل اخلاقی تاثیرات فراوانی در تفکر جوامع خود پیرامون اخلاق بر جای گذاشته اند. هدف این دو اندیشمند که با فاصله زمانی 3قرن پا به عرصه جهان گذارده اند،حفظ و صیانت از دین بوده است. مقاله حاضر با بیان حسن و قبح شرعی از دیدگاه غزالی متکلم و عالم سنی و اشعری مذهب ایرانی و بررسی نتایج حاصل از پذیرش این دیدگاه و مقایسه آن با مبانی و اصول اخلاقی کانت، در صدد این مطلب است که دایره عمل اخلاق مبتنی بر حسن و قبح شرعی اخلاقی محدود بوده و در نهایت به ضدیت با مبانی شرع منتهی می شود.
تبیین و سنجش ادله معرفت شناختى منکران علم دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله علم دینى، بحثى مهم و پردامنه است و یکى از مباحث اصلى که در بحث علم دینى باید مورد توجه قرار گیرد، بررسى ادلّه و اشکالات معرفت شناختى مخالفان علم دینى است. بنابراین، با مراجعه به آثار مکتوب و با احصا و استقراى اولیه در این زمینه، درمى یابیم که مهم ترین استدلال هاى معرفت شناختى مخالفان علم دینى، عبارتند از: 1. عدم توجیه تولید علم دینى با تعریف معرفت به «باور صادق موجه»؛ 2. عدم امکان علم دینى در مراحل تحقیق علمى؛ 3. ملازم بودن نسبى گرایى علم با قول به علم دینى.
در نتیجه، با دقت و بررسى استدلال هاى آنها نشان داده مى شود که ادلّه مطرح شده در زمینه انکار علم دینى کافى نبوده برخى از آنها مدعیاتى بدون دلیل و برخلاف واقعیت هاى تاریخ علم است. برخى دیگر معلول نوعى مغالطه است. سرانجام، لوازم ناپذیرفتنى علم دینى، ادعایى صرف، مربوط به مرحله اجرایى تحقق علم دینى و برخاسته از عدم آشنایى با معارف اسلامى و قلمرو آموزه هاى دین اسلام است.
مبانی معرفت شناختی دیدگاه ولترستورف دربارة معقولیت باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رهیافت هایی که در معرفت شناسی دینی به دفاع از معقولیت باورهای دینی پرداخته است، «معرفت شناسی اصلاح شده» است. در بین معرفت شناسانِ اصلاح شده دیدگاهِ «ولترستورف» با انتقادات کمتری مواجه است. این نوشتار سعی دارد با بهره مندی از روش توصیف و تحلیل، مبانی معرفت شناختی دیدگاه ولترستورف را دربارة معقولیت باورهای دینی نشان دهد. مبانی معرفت شناختی ولترستورف از طریق بررسی چالش دلیل گرایی قابل تبیین است. وی برای رهایی از تلقی جزمی و ناقص معرفت شناسی در عصر روشنگری، مفهوم معقولیت را بسط داده و معرفت شناسی وظیفه گرایانه و معقولیت موقعیتی را اتخاذ کرده است. به همین جهت از قلمرو معرفت شناسی خارج و به حوزة روانشناسی وارد شده است. ولترستورف در باب توجیه، مبناگراییِ توأم با انسجام را پذیرفته است؛ اما به دلیل پذیرش انسجام گرایی منفی، مبناگرایی تأثیر چندانی در دیدگاه ایجابی او نداشته است. او برای دفاع از معقولیت باورهای دینی جنبه های گوناگونی را مورد نظر قرار داده، اما به نوعی کثرت گرایی دچار گشته است.
نقد و بررسی رویکرد معرفت شناسانه آلستون درباب تجربه ی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مخدوش شناخته شدن براهین اثبات وجود خداوند در عصر روشنگری، برخی از الهی دانان مسیحی بر آن شدند تا برهانی از طریق تجربه ی دینی بر وجود خداوند اقامه کنند. ویلیام. پی. آلستون طرحی درباب اعتبار معرفت شناختی تجربه ی دینی پیشنهاد کرد که می توان دو رکن اساسی آن را چنین بیان کرد: اصل توجیه در بادی نظر و مشابهت ادراکات حسی و ادراکات عرفانی در کاستی ها و قوت ها. هدف این نوشتار بررسی و نقد این رویکرد، ازطریق مطالعه ی مقالات و کتب آلستون و نیز مقالاتی است که درباره ی اندیشه های وی نوشته شده است. ادعای اصلی نگارنده این است که هرچند باور به محتوای تجربیات دینی برای صاحبان این تجارب توجیه پذیر است، به سختی می توان توجیهی بین الأذهانی برای این قبیل باورها تصور کرد. در پایان خواهم گفت رویکرد معرفت شناسانه به تجربه ی دینی تاکنون رویکرد موفقی نبوده است.
معرفت دینی، شکاکیت یا قطعیت (نقد و بررسی نظریه تکامل معرفت دینی)
حوزههای تخصصی:
نظریه تکامل معرفت دینی که در حیطه نقد و نظر به قبض و بسط تئوریک شریعت مشهور شد ه است دارای ارکان توصیف، تبیین و توصیه است که ادعاهایی همچون؛ صامت بودن شریعت، تحول عام معارف و از جمله معرفت دینی و ترابط عام معارف را دربر دارد؛ و با استدلال هایی همچون استقرای فرد بالذات، تائید، قانون علیت و هندسه معرفت، سعی در اثبات دعاوی خویش دارد؛ در حالی که هر کدام از این دعاوی و استدلال ها دارای لغزش ها و ابهامات فراوانی هستند و پیامدهایی همچون «نسبیت معارف دینی»، «شکاکیت»، «تفسیر به رأی»، «لغویت شریعت و مراجعه به کتاب و سنت» و «سست نمودن پایه های تقلید» را به دنبال دارند. این مقاله سعی دارد به تبیین ارکان، دعاوی، دلایل و پیامدهای این نظریه و نقد و بررسی آن بپردازد.
بررسی، مقایسه و ارزیابی ساخت گرایی کتزو پراودفوت در باب ماهیت تجربه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Phenomenology of Religion : A Systematic Approach
حوزههای تخصصی:
What follows is an attempt to see Otto the phenomenologist within wider developments in the field, and to take account of some recent criticisms. Everything that is said falls under the general headingof 'introduction to the study of religion'(or 'meta-religionswissenschaft') Within this wide field, we shall be specifically concerned with the possibility of a systematic phenomenology of religion, and with that phenomenology of religion which takes its starting point from Otto's awareness of the numinous in its non-rational and rational forms and manifestations. In addition to this central insight of Otto's and deriving to a large extent from it, are the morphological categories which can be traced back further than Otto to Chantepie de la Saussaye (1869-1937). These categories form part of classical phenomenology of religion down to Friedrich Heiler (1892-1967). We shall come back to these categories after looking at Otto's numinous as the starting point for a global phenomenology.
محوریت نظام نمادشناسی افلاطون در بازخوانی هستی شناختیِ ارتباط موجودات با خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
91 - 109
حوزههای تخصصی:
افلاطون واژه نماد را به صورت آشکار در مباحث فلسفی خود به کار نبرده است، اما با تدقیق در آثار وی بر اساس اصل حکایت گری نماد از امر نمادینه شده و نوع نگاه وی به هنر و اثر معرفتی آن، می توان به معنای نماد در تفکر فلسفی وی پی برد. اهمیت نظریه ایده که مرکز ثقل نظریه های هستی شناسی افلاطون است، در مفهوم شناسی نماد نقش محوری ایفا می کند، به طوری که رابطه نماد و امر نمادینه شده بر پایه رابطه سایه یا تصویر با اصل و بهره مندی سایه از اصل استوار است. تدقیق در معنای بهره مندی نیز معنای ظهور را دربر دارد که اساس ارتباط نماد و امر نمادینه شده محسوب می شود. بنابراین تحلیل معنای نماد در مستندات افلاطون مؤید این مطلب است که در مراتب جهان هستی نیز روابط نمادین حکمفرما هستند؛ چنانکه محسوسات نماد ایده ها و ایده ها نماد اصل خیر (خدای نظام فلسفی افلاطون) هستند. این پژوهش با ابتنای بر روش تحلیلی - توصیفی و واکاوی آثار افلاطون، جایگاه خدا در هستی و نوع روابط موجودات با او را، با محوریت نظام نمادین تبیین می کند و آشکار می شود که خدا اصل وحدتی است که هیچ گاه نماد چیزی قرار نمی گیرد و شناخت و توصیف ذات او، صرفاً از طریق شناخت نمادها حاصل خواهد شد.
کلیساى ارتدوکس قبطى و قرائت اولیه از مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیحیان مصر از دیرباز در این کشور حضور داشته و در مقاطع مختلف تاریخى نقش آفرینى نموده اند. کلیساى ارتدوکس مصر که امروز به کلیساى ارتدوکس قبطى مشهور است، بعد از شوراى جهانى کالسدون از بقیه کلیساهاى شرقى و غربى کناره گیرى کرد و مستقلاً به حیات خود ادامه داد. در این مقاله با روش توصیفى تحلیلى، با اشاره به بزنگاه هاى مهم تاریخى این کلیسا، به مهم ترین ویژگى هاى اعتقادى و عملى آن اشاره شده است. نگارنده معتقد است کلیساى قبطى امتداد اختلافات خاص مسیح شناسى در دوره آباء مسیحى است که به طور مشخص میان دو کلیساى اسکندریه و انطاکیه در جریان بود. ازاین رو، مهم ترین ویژگى این کلیسا مسیح شناسى تک ذات انگارانه آن است که متأثر از الهیات یونانى مآب مدرسه اسکندریه است. از سوى دیگر، پیوند این کلیسا با رهبانیت، سبب تداوم آن در طول تاریخ و عبور از تنگناهاى مختلف شده است. همچنین این کلیسا در دهه هاى اخیر کوشیده است اختلافات اعتقادى خود با کلیساى کاتولیک رم را به حداقل برساند.
تجربه دینی و تبیین های طبیعت گرایانه، بررسی دیدگاه جف جوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه اصلی این مقاله، بررسی این مسئله است که آیا کشف تبیین طبیعی برای تجربه دینی، حجیت معرفت شناختی آن برای اثبات متعلق خود، به ویژه خداباوری را رد می کند یا خیر. در این زمینه با دو دیدگاه کلی مواجهیم. برخی معتقدند که تا وقتی وجود نداشتن خدا با دلیل کافی اثبات نشود، تجربه دینی حتی در صورت کشف تبیین طبیعی برای آن، از حجیت معرفت شناختی برخوردار خواهد بود. اما برخی دیگر تأکید می کنند که به محض کشف تبیین طبیعی، حجیت معرفت شناختی آن از بین می رود بدون آن که نیازی به اثبات وجود نداشتن خدا داشته باشیم. در این مقاله نزاع جف جوردن با گروه نخست را در همان ساختار بحث خودِ جوردن بیان و بررسی کرده ایم. یافته و نتیجه ای که پس از بررسی و نقد این دو دیدگاه، به آن رسیده ایم، ارائه دیدگاه سوم و جدید در این زمینه است. دیدگاه پیشنهادی، مبتنی بر تفکیک دو نوع تجربه دینی است. بر اساس این دیدگاه، برخی از تجربه ها که از شرایط خاصی برخوردارند حتی در صورتی که برای آن ها تبیین طبیعی کشف شود، باز هم از حجیت معرفتی خاصی برخوردار خواهند بود.
چگونگى اعتقاد ذهن به جهان خارجنقدى بر رویکرد تجربه گرایانه استیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه هر ذهنى در درجه اول و به طور مستقیم فقط با دنیاى فردى خود روبه روست، ذهن بشر چگونه به این باور رسیده است که جهان خارجِ مستقل از آگاهى ما وجود دارد؟ والتر ترنس استیس براى پاسخ به این پرسش مراحل رشد منطقى ذهن را با شروع از داده هاى تجربى بررسى مى کند و به این نتیجه مى رسد که باور به وجود جهان خارجِ مستقل از آگاهى اذهان، باید ساختى ذهنى و تعبیرى از تمثلات حسى باشد که اذهان مختلف براى رسیدن به دنیایى مشترک و ساده تر، با همکارى یکدیگر دست به ابداع آن زده اند. در این مقاله روشن خواهد شد که وى اولاً مواردى از معرفت هاى مستقیم ذهن را (که جزو نقاط شروع در رشد منطقى ذهن هستند) به وضوح نادیده مى گیرد؛ ثانیا در کل مسیر به اصولى که خود تعیین مى کند پایبند نیست؛ ثالثا به برخى از روش هاى استدلالى، مانند استدلال از راه بهترین تبیین، التفات نداشته است.
بررسی تطبیقی اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن از دیدگاه امامیه و کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اخلاق یکی از بخش های مهم مذهب امامیه و کلیسای کاتولیک است. این دو آیین، پیروان خود را به اخلاقی زیستن و رعایت مؤلفه های آن دعوت می کنند. از نگاه امامیه و کاتولیک، اخلاقی زیستن شرط نیل به رستگاری و رهایی از شقاوت ابدی است. پرسشی که باید مورد تحقیق قرار گیرد این است که اخلاقی زیستن، به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ عناصر سازنده آن کدام اند؟ این مقاله با رویکرد تطبیقی، به بررسی مفهوم اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که وجوه تشابه و تمایز میان این دو آیین وجود دارد: هم امامیه و هم کاتولیک، «عامل» و «عمل» اخلاقی را دو عنصر سازنده اخلاقی زیستن به شمار می آورند و در مفهوم اخلاقی زیستن نیز تلقی نسبتاً یکسانی میان آن دو وجود دارد. اما در شاخصه های دو عنصر سازنده و نیز در مبانی انسان شناختی و خداشناختی آنها تفاوت هایی مشاهده می شود.
بررسی مبانی و روش های مشترک قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن در مبحث معجزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بیش از آنکه در صدد مقایسه دیدگاه های مشترک قاضی عبدالجبار و سویین برن درباره حیطه ها و مباحث مختلف معجزه باشیم، سعی داشته ایم مشابهت مبانی و روش های آنها را در این مبحث نشان دهیم. اعتقاد نگارندگان بر این است که مبانی و روش های مشترک در بسیاری موارد به دیدگاه های مشابه ختم می شود. تلاش ما در نشان دادن این شباهت ها در سه بخش سامان یافته است: مبانی، رویکردها و روش های مشترک. در مبانی نشان داده ایم که این دو متفکر از لحاظ معرفتی، معناشناختی و دینی شباهت های عمیقی دارند. در قسمت رویکرد ها هم بیان کرده ایم که هر دو عقل گرایانی معتدل بوده اند. در نهایت در روش ها متذکر شده ایم که این دو متفکر از شیوه هایی مانند تمثیل، تقسیم و تکثیر دلیل استفاده کرده اند.