ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
۵۶۱.

الهیات تمثیلی یا الهیات تشکیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا توماس آکویناس الهیات تمثیلی الهیات تشکیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
تعداد بازدید : ۱۱۸۱ تعداد دانلود : ۹۱۷
در زبان بشری الفاظی وجود دارد که در زبان دینی به نحو مشترک به خدا و مخلوقات نسبت داده می شود. نسبت این الفاظ به خدا و انسان به نحو مشترک لفظی و مشترک معنوی منجر به دیدگاه تشبیه و تعطیل می شود که از چالش های الهیاتی است. اندیشمندان اسلامی برای حل این چالش به معنا و مفاهیم تشکیکی این الفاظ متوسل شده اند. ملاصدرا، با مبانی فلسفی خود، برای حل این مسئله نظری را طرح کرده که می توان آن را الهیات تشکیکی نامید. توماس آکویناس متفکر مسیحی در توجیه نسبت این الفاظ نظریه ای را بیان نموده که به الهیات تمثیلی معروف است. این نظریه در جوامع علمی غربی و اسلامی مورد نقدهایی قرار گرفته است. با تحلیل معناشناختی واژه های کلیدی نظریه آکویناس و تبیین محتوای آن می توان نشان داد که دیدگاه او با تفاوت هایی همان نظریه الهیات تشکیکی است. او در این زمینه از ابن سینا متأثر است.
۵۶۲.

برهان مبتنی بر حقایق سرمدی در فلسفه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا لایب نیتس اگوستین حقایق سرمدی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
بر خلاف ادعای راسل که بخش مربوط به خداوند و براهین اثبات وجود او را در اندیشه لایب نیتس سست ترین و ضعیف ترین بخش فلسفه او می داند، این بخش به معنایی اساسی ترین بخش فلسفه اوست. در نظام فلسفی لایب نیتس بدون خداوند نه چیزی می تواند موجود باشد و نه حتی ممکن. از این رو اثبات وجود خدا در فلسفه او ضروری است. یکی از مهم ترین براهین وی برهان مبتنی بر حقایق سرمدی است. برخی این برهان را متقاعد کننده تر از برهان وجودی، و حتی اعتبار برهان وجودی را به معنایی متوقف بر این برهان دانسته اند. در این مقاله قرائت های مختلف برهان مذکور بیان می شود و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
۵۶۳.

نظریه اصلاح شده امر الهی: دیدگاه آدامز در باب رابطه امر الهی و الزام اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الزام اخلاقی آدامز نظریه امر الهی نظریه ارجاع کریپکی پاتنم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۴۲۴ تعداد دانلود : ۷۲۹
رابرت مری هیو آدامز کوشش می کند با ارائه تقریری جدید از نظریه امر الهی از آن دفاع کند. وی بیان می کند که نه خوبی اخلاقی بلکه فقط الزام اخلاقی را می توان از طریق امر الهی توضیح داد. وی ابتدا با روش معناشناختی تحلیلی از معنای الزام اخلاقی به دست می دهد، سپس می کوشد با تعیین بهترین نامزدی که می تواند نقش معناشناختی الزام را ایفا کند ماهیت الزام اخلاقی را دریابد. از نظر آدامز مهم ترین نقشی که از تحلیل معنایی الزام اخلاقی به دست می آید ویژگی میان فردی آن است. اوامر خداوند به سبب ویژگی هایی نظیر گناهکاری فرد در صورت نقض آنها و نیز عینیت آن اوامر بهترین نامزدی است که می تواند این نقش را به خوبی ایفا کند. وی با الهام از نظریه کریپکی پاتنم بیان می کند رابطه میان امر خداوند و درستی/نادرستی عمل شبیه رابطه آب و H 2O است. بنابراین نادرستی اخلاقی با مخالفت با اوامر خداوند خیرخواه و مهربان اینهمان است و به همین دلیل دارای ضرورت متافیزیکی است. برای دفاع از رأی آدامز شایسته است «دیگری» بر گفتگوی فرد با خویشتن نیز دلالت کند و مراد از دیگری فقط فرد دیگر نباشد: دیگری خود فرد را نیز در بر می گیرد.
۵۶۴.

قلمرو شناخت عقل نظری و محدودیت های آن ازنظر دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا دکارت عقل نظری محدودیت شناخت خدا خطای عقل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۳۸۲ تعداد دانلود : ۹۵۳
مقایسه ی قلمروی شناخت عقل نظری و محدودیت های آن در سه بخش، صورت گرفته است. اول، ثابت و ازلی بودن یا مخلوق و مجعول بودن اصول و احکام عقلی که به نظر ملاصدرا، اصول عقلی فی نفسه ثابت و ازلی هستند، اما ازنظر دکارت، این اصول، مخلوق و تحت اراده ی خداوند هستند. دوم، محدودیت عقل در شناخت خداوند که ازنظر ملاصدرا، درک مفهومی عقلی و مابه ازائی از خداوند نمی توان داشت. وی راه حقیقی شناخت خداوند را شهود می داند، اما به نظر دکارت، مفهوم خداوند واضح ترین و متمایزترین مفهوم ذهنی است، هرچند درک احاطی به آن ممکن نیست. سوم، پژوهش درباره ی اموری که پیش زمینه ی بروز خطا و درنتیجه، ایجاد محدودیت در شناخت عقل هستند، ازجمله اشتغال به امور محسوس و هوای نفس، پیش داوری و تقلید و لزوم به کارگیری روش علمی صحیح در درک حقایق.
۵۶۵.

بررسی ارتباط «طور ورای عقل» ملاصدرا و «سپهر دین» کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل وحدت وجود قلب پارادوکس طور وراء عقل سپهر دین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۶۸ تعداد دانلود : ۹۰۲
آیا حوزه ای فراتر از عقل که منطق ناپذیر و احکامش ضد عقل باشد، وجود دارد؟ این پرسش همواره عرفان را به رویارویی در برابر فلسفه فراخوانده است. ازاین رو دو حوزه «عقل» و «طور ماورای عقل» و نسبت بین این دو همیشه موردتوجه عرفا، عرفان شناسان و دین پژوهان در غرب مسیحی و شرق اسلامی بوده است. ملاصدرا و کی یرکگور می پذیرند که عقل منبع معرفتی کامل برای درک حقایق نیست. کی یرکگور در مواجه با پارادوکس موجود در سپهر دین حکم به توقف عقل می دهد. ملاصدرا قلمروهای ادراکی و حوزه های معرفتی را در هر دو حوزه عقل و طور ورای آن، دارای هماهنگی و انسجام می داند. کی یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. از دیدگاه ملاصدرا و کی یرکگور سپهر دین و طور ورای عقل دارای هویتی رازآلود و تمثیلی است؛ تمثیلی که زبان شعری و ساخت های ادبی نیست بلکه یک طرز خاص از تفکر و یک روش خاص برای نیل به معرفت است. در این مقاله به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست (سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو پرداخته شده است.
۵۶۶.

راهکاری در حل منازعة «لیوتار و هابرماس» در مورد «زبان و اجماع عمومی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت اجماع چندفرهنگ گرایی پیکارگرایی اجماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۱۰۵۴ تعداد دانلود : ۷۶۱
ژان فرانسوا لیوتار، متأثر از لودویگ ویتگنشتاین و نظریة بازی های زبانی قائل به اصالت «تکثر و تفاوت» می شود. اما یورگن هابرماس به دنبال «اجماع عمومی» و سیطرة کلیتی اندام و ار بر جامعه است؛ هدفی که از نگاه ساختارگرایانة سوسوری به زبان توشه گیری می کند. این مقاله کوشیده است تا با نقد نگاه رادیکال لیوتار و نیز تفسیر وی از بازی های زبانی و سپس نقد هابرماس، با تعدیلاتی در نظریات این دو فیلسوف، به دیدگاهی بینابین  میان آن دو برسد. در این رهگذر، بهره گیری از میانجی شانتال موفه، نظریة پیکارگرایی اجماعی، چالرز تیلور، ایدة چندفرهنگ گرایی، به عنوان دو فیلسوف متأثر از ویتگنشتاین، مسبب تحقق آشتی آفرینیِ این مقاله میان دو دیدگاه لیوتار و هابرماس شده است. سؤال اصلی این است که چه نسبتی میان تلقی ویتگنشتاینی از زبان و تلقی ضد ویتگنشتاینی از زبان و اجماع عمومی وجود دارد؟ فرضیة (مدعا) اصلی می گوید که این نسبت،  ملازمه نیست.
۵۶۷.

مبانی الهیات وجودگرا در تفکر مک کواری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل ایمان وحی تجربة دینی امر قدسی مک کواری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۱۵ تعداد دانلود : ۴۷۳
نوشتار حاضر در صدد تبیین مبانی الهیاتِ جان مک کواری متأله معاصر مسیحی و سنجش و ارزیابی دیدگاه های وی در این عرصه است. مهم ترین مبانی الهیات او عبارت اند از: تعریف الهیات، عوامل سازندة الهیات، نسبت الهیات و فلسفه، اقسام الهیات و روش الهیات. او می کوشد تعریفی جامع با رویکردی وجودی از الهیات به دست دهد. عوامل سازندة الهیات او عبارت اند از: تجربه، وحی یا انکشاف، کتاب مقدس، سنّت، فرهنگ و عقل. وی در تبیین نسبت الهیات و فلسفه، تأثیر فلسفة وجودیِ مارتین هایدگر و پدیدارشناسیِ ادموند هوسرل بر الهیات را مورد تأکید قرار می دهد. او همچنین الهیات نظام مند را به الهیات فلسفی، نمادین و کاربردی تقسیم و جایگاه سبک های مختلف الهیات را تعیین می کند. روش الهیات وی نیز ترکیبی از روش های توصیف، تفسیر و کاربرد است. مک کواری در این مسیر به خوبی می کوشد زبان الهیات را واضح و منسجم و برای انسان معاصر غربی فهم پذیرتر سازد و تفسیری جدید از برخی آموزه های مسیحیت به دست دهد و از این حیث کار وی دارای نقاط قوّتی است؛ لیکن نقدهایی نیز بر برخی از دیدگاه های او وارد است: اینکه تجربه- به ویژه تجربة دینی از امر قدسی- را یک عامل سازندة الهیات می داند؛ اینکه وحی را وجه یا جنبه ای از تجربة دینی می داند؛ اینکه به کارکرد نظریِ عقل در ایجاد الهیات با دیده تردید و گاه انکار می نگرد و اینکه روش توصیفِ پدیدارشناختی را یقینی تر از استدلال عقلی معرفی می کند. در نوشتار حاضر به این نقدها نیز پرداخته خواهد شد.
۵۶۸.

نقش خدا در نظام معرفت شناسی دکارت و اوگوستینوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا اشراق شهود عقل شناخت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۵۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۸۷
در نظام فلسفی دکارت خدا نقشی محوری ایفا می کند. برای تضمین اعتبار معرفتی که تأمل گر دکارتی به دست می آورد، اثبات وجود خدایِ غیر فریبکار ضروری است. به عقیده دکارت، وجود چنین خدایی را نه به واسطه حواس که گاه ما را می فریبد و اعتمادپذیر نیست بلکه باید به نحو شهودی، یعنی به نحو پیشینی، اثبات کرد. با توجه به این نکته، شیوه رویگردانی اوگوستینوس از حواس برای تأمل در باب خدا، راهگشای دکارت در کشف اصول اولیه فلسفه خود، بدون توسل به حواس بود. برای بررسی نقش خدا در کسب معرفت نزد دکارت و اوگوستینوس، باید به این نکته توجه داشت که اوگوستینوس، همانند افلاطون، کلیات معقول را اصل و اساس عالم واقع می داند که در پرتو اشراق الهی از آنها آگاه می شویم. در واقع، اوگوستینوس خدا را نوری می داند که بدون او شناخت برای انسان ناممکن است، درحالی که به نظر دکارت، اساس عالم واقع، امور ریاضی، یعنی جزئیات معقول است که نه در خدا بلکه در ذهن انسان جای دارد و متعلق شهود قرار می گیرد و نقش خدایِ غیر فریبکار، جز تضمین اعتبار همین معرفت شهودی نیست. با این حال، دکارت در اثبات وجود این خدای غیر فریبکار از تقسیم بندی مراتب ادراک نزد اوگوستینوس بهره می برد. در مقاله پیش رو، با توجه به همین تقسیم بندی، به تفاوت نقش خدا و میزان دخالت فرد در کسب معرفت نزد این دو متفکر می پردازیم.
۵۶۹.

امکان تبدل انواع داروینی از منظر فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود تکامل انتخاب طبیعی حرکت جوهری تغییرپذیری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۱۹ تعداد دانلود : ۶۶۱
وجودشناسی در دو حوزه علوم طبیعی و فلسفی توسط داروین و ملاصدرا از تأثیرگذارترین نظرات در گستره هستی شناسی است که به چگونگی تغییر موجودات مادی و تبدیل انواع آن پرداخته است. هر دو دانشمند موجودات مادی را تغییرپذیر می دانند و قائل به تبدیل انواع هستند، با این تفاوت که داروین معتقد است موجودات زنده به جهت قابلیت تغییرپذیری می توانند از طریق جهش ژنی و تغییرات وابسته و با مساعدت انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی به نوع دیگری که سازگاری بیشتری با محیط دارد تبدل یابند و این تبدل می تواند به تغییر نوع بالفعل نیز بی انجامد. اما ملاصدرا با تبیین چگونگی قابلیت تغییر در موجودات مادی، عوامل زیست محیطی را زمینه تکامل و تغییر موجودات می داند و تغییر نوعی وجودات مشکک را با به فعلیت رسیدن نوع تمام می داند. اگرچه پس از آن هم با توجه به حرکت جوهری تغییر ادامه دارد، اما این تغییر طولی و اشتدادی است و ذات و حقیقت نوعی جوهری که دارای حرکت تکاملی (اشتدادی) است در تمام مراحل تکامل باقی و محفوظ خواهد بود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی– تحلیلی است و سعی شده است نظرات داروین و ملاصدرا از کتاب خودشان استخراج گردد.
۵۷۰.

بررسی انتقادی مکتب پاکومیوس در رهبانیت مسیحیت شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاکومیوس مکتب رهبانی آنتونی سنوبتیک مسیحیت شرقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۲۹۸ تعداد دانلود : ۵۳۵
آنتونی قدیس، پدر رهبانیت مسیحیت شرقی است که مروج رهبانیت فردی است. اما رهبانیتی که پس از وی رواج یافت، رهبانیت جمعی بود. این رهبانیت را پاکومیوس بنیانگذاری کرد. رهبانیت پاکومیوس، افزون بر جمعی بودن، ویژگی های دیگری هم دارد: تدوین قانون نامه مشترک، شکل گیری صومعه و حضور در اجتماع و سیاست. از جمله نکات مثبت این مکتب، جلوگیری از افراطی گری، ایجاد ارتباط میان کلیسا و صومعه، ایجاد الهیات رهبانی و ارائه خدمت به جامعه بوده است. اما در کنار این جنبه های مثبت، نقدهایی نیز به این مکتب وارد است که عبارتند از: نداشتن پشتوانه کتاب مقدسی، ساختار نظامی داشتن، تغییر مفهوم صحرا و ریاضت، سهولت ورود به صومعه، حتی برای افراد ناسالم. این مقاله، با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، به بررسی تحلیلی و انتقادی این مکتب رهبانی، با معیار قرار دادن کتاب مقدس و سنت موجود در رهبانیت مسیحی، پیش از پاکومیوس می پردازد.
۵۷۱.

خداناباوری اصل موضوعی در اندیشه آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی واحد اصل موضوع نامتناهی کثیر نظریه مجموعه ها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۲۹ تعداد دانلود : ۶۹۵
آلن بدیو، فیلسوف معاصر فرانسوی، در شمار اندیشمندانی است که ظرف یک دهه اخیر توجه بسیاری را در ایران برانگیخته و بخش های متفاوتی از اندیشه او بررسی شده است. اما در میان پژوهش ها و مباحث جاری پیرامون بدیو، نسبت اندیشه او با الهیات از جمله مباحثی بوده که از آن غفلت شده و با وجود اهمیت اساسی، از این زاویه به آثار او نگریسته نشده است. د نوشتار حاضر بر آنیم تا با تحلیل تأثیرات الهیاتی هستی شناسی بدیو، نحوه مواجهه او با ایده خداوند را آشکار کنیم و از این طریق، بخش کوچکی از خلأ نظری را در این حوزه پوشش دهد. بر این اساس، در ابتدا توصیف بسیار مختصری از مبانی هستی شناسی بدیو ارائه خواهد شد تا امکان ورود به مبحث خداوند در این دیدگاه فراهم شود. در ادامه نیز با بررسی دقیق تر الگوی پیشنهادی بدیو در قالب گونه ای خداناباوری اصل موضوعی، به برخی نقدهای ممکن بر این رویکرد اشاره خواهد شد.
۵۷۲.

بررسی استدلال «درون گرایی انگیزشی» راجع به معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت گرایی معنایی هنجارمندیِ معنا سول کریپکی شناخت گراییِ اخلاقی استدلال درون گرایی انگیزشی مایکل اسمیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۷۳۵
کریپکی (1982) از زبانِ یک شکاکِ فرضی تزِ ""شناخت گراییِ معنایی"" را نقد و رد می نماید؛ بر اساسِ تزِ مذکور احکامی که حاویِ اسناد معنا هستند (مثل این حکم که ""مریم از عبارت 'میز' میز را مراد می کند"") بیانگر حالت ذهنیِ باور که یک حالتِ ذهنیِ صدق پذیر است، می باشند. برایِ استدلال علیه این تز، کریپکی از تزِ دیگری که در ادبیاتِ فلسفی به تزِ ""هنجارمندیِ معنا"" مشهور است استفاده می نماید. بر اساسِ تزِ اخیر معنایِ یک عبارت، کاربرد آن عبارت را به نحو هنجارین مقید می نماید؛ به عنوانِ مثال بر اساسِ این تز اگر من از عبارتِ 'میز'، میز را مراد کنم آنگاه بایستی عبارتِ مذکور را فقط به چیزهایی که واقعاً میز هستند اطلاق کنم. از سوی دیگر در فرا اخلاق استدلالِ مشهوری به نام ""استدلالِ درون گراییِ انگیزشی"" توسط مایکل اسمیت (1994) مطرح شده که هدف آن ردِ تزِ ""شناخت گراییِ اخلاقی"" می باشد. بر اساسِ تزِ ""شناخت گراییِ اخلاقی"" جملاتی که حاویِ اسنادِ مفاهیم اخلاقی به یک عمل هستند (مثل این حکم که ""قتل بد است"") بیانگر حالت ذهنیِ باور که یک حالتِ ذهنیِ صدق پذیر است، می باشند. در این مقاله در باره امکانِ توسعه استدلالِ درون گراییِ انگیزشیِ مایکل اسمیت به حوزه معنا بحث خواهیم نمود. به بیان دیگر در این مقاله کاری تطبیقی میانِ دو حوزه مربوط به فرا اخلاق و فلسفه زبان انجام خواهیم داد با این شرح که بررسی می کنیم آیا میتوان استدلالی مشابه با استدلالِ مایکل اسمیت را در حوزه معنا مطرح نموده تا از این طریق بر اساسِ تزِ هنجارمندیِ معنا، کذبِ شناخت گرایی معنایی را نتیجه بگیریم یا خیر.
۵۷۳.

نقد هیدگر بر مفهوم جهان در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دازاین سوژه تکنولوژی جهان تصویر جهان در جهان هستن امر تودستی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
تعداد بازدید : ۲۰۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۲۴
یکی از مهم ترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکری اش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه می شود و او را مورد نقد قرار می دهد. یکی از مهم ترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار می گیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل می یابد و بدل به ابژه ای می شود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی می کند و به نقد تصور دکارتی جهان می پردازد. جهان هیدگر درواقع شبکه ی روابطی است که زندگی دازاین را برمی سازند. دازاین در جهان قرار دارد نه جهان در ذهن دازاین. جهان زمینه ای است که در آن برقرارکردن نسبت با امر تودستی ممکن می شود و معنا می یابد. پس از این، در چند اثر از دوران متأخر نیز هیدگر مفهوم دکارتی جهان را نقد می کند. هیدگر در نوشته هایی همچون «عصر تصویر جهان» و «پرسش از تکنولوژی»، از بدل شدن جهان به تصویر و منبع انرژی یاد می کند که درواقع محصول تصور دکارتی از جهان هستند. در این مقاله بر آن ایم مفهوم جهان را در اندیشه ی این دو فیلسوف مطالعه کنیم و در این اثنا انتقادات هیدگر به تلقی دکارتی و نتایج برآمده از آن برای دنیای مدرن را، با ابتناء به سه اثر یادشده از وی، مورد بررسی قرار دهیم.
۵۷۴.

جایگاه «انسان شناسی» در نظام اخلاقی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی وظیفه قانون اخلاقی اراده خیر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۸۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۱۶
تأسیس یک نظام اخلاقی کارآمد، منوط به شناخت دقیق و همه جانبه ی سرشت انسان، به عنوان موضوع اخلاق، است؛ اینکه ما چه تلقی از انسان و طبیعتش داریم، او را موجودی ذاتاً اخلاقی یا ذاتاً بد و شرور می دانیم، یا تلقی مان از انسان، موجودی متعلق به دو جهان محسوس و معقول است که در هر ساحتی جنبه ای از سرشتش ظهور پیدا می کند، پیش شرط لازم برای پی ریزی یک نظام اخلاقی است. در تلقی کانت، انسان یک موجود تک ساحتی نیست؛ بلکه شهروند دو جهان است: جهان محسوس و جهان معقول. انسان بر اساس طبیعت معقولش، خوب و بر اساس طبیعت محسوسش بد است. بر همین اساس، در بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق بر این نکته تأکید می کند که: «...از آنجایی که جهان فهم واجد مبنای جهان حس و در نتیجه واجد مبنای قوانین آن است؛ من باید قوانین جهان عقل را به عنوان امر مطلق و افعالی را که مطابق با آن قوانین است به عنوان وظیفه تلقی کنم.» لزوم توقف اخلاق بر انسان شناسی، که از نظر کانت از حیث روش یک علم تجربی به حساب می آید، از یک سو و امکان تأسیس فلسفه ی اخلاق نابی که به کلی فارغ از هر چیز تجربی باشد از سوی دیگر، سبب شده که برخی از مفسرین در امکان اینکه کانت واقعاً توانسته باشد یک چنینفلسفه ی اخلاقی تأسیس کند، تردید کنند. لذا در این مقاله قصد داریم به بررسی نسبتانسان شناسی با اخلاق در نظام فلسفی کانت بپردازیم تا هم ماهیت ناب بودن فلسفه ی اخلاقش و هم نحوه ی توقف آن بر انسان شناسی را آشکار کنیم.
۵۷۵.

بررسی تحلیلی نسبت زبان و امر متعالی در مسئله تنوع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان دین هیک کثرت ادیان تعارض مدعیات صدق و کذب بردار دینی برن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۵ تعداد دانلود : ۴۹۴
نسبت زبان و امر واقع در فلسفه، به طورکلی، و در فلسفه زبان، به طور خاص، مباحث معناشناسی و نظریه دلالت را پیش می کشد. هر رویکرد فلسفی به پدیده تنوع و کثرت ادیان باید به این مباحث زبان شناسانه نظر داشته باشد. نظریه های دلالت و معنایی که در باب امر متعالی در خصوصِ مسئلة تنوع دینی برگرفته می شوند، باید به گونه ای باشند که تمامیت و سازگاری آن نظریه را مخدوش نسازد. تعارض گزاره های ادیان و زبان متفاوت در سخن گفتن از امر متعالی در پدیده تنوع دینی یکی از مهم ترین مسائل فلسفی است که دیدگاه های گوناگون سعی در تبیین معقول آن دارند، به نحوی که بتوانند هم از وجود اصل امر متعالی و هم وحدت آن و هم امکان گفتارهای متفاوت و بلکه متعارض از آن واقعیت دفاع کند. در این مقاله می کوشیم با تحلیل پیش فرض های زبانی در باب امر متعالی در موضوع تنوع دینی، به بررسی مقایسه ای دو روایت اسطوره ای هیک و استعاری برن از کثرت گرایان معاصر بپردازیم.
۵۷۶.

نقد آرای ایمانوئل کانت و ملا احمد نراقی با تأکید بر تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرای تربیتی کانت آرای تربیتی ملا احمد نراقی تربیت اخلاقی انسان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۲۷۵ تعداد دانلود : ۹۰۲
هدف این پژوهش، تحلیل و نقد آرای ایمانوئل کانت و ملا احمد نراقی با تأکید بر تربیت اخلاقی است تا بتواند سهمی در افزایش دانشهای بنیادین در این حوزه معرفتی داشته باشد. این پژوهش، بنیادی کاربردی و روش مطالعه آن تطبیقی اسنادی است. یافته های پژوهش نشان داد کانت و ملا احمد نراقی گرچه به دو منظومه فکری متفاوت (غرب و اسلام) تعلق دارند، هر دو بر قائل بودن انسان به عنوان نقطه مرکزی در تربیت اخلاقی، تأکید بر منشأ ارادی برای اخلاقیات و تأثیر اراده آدمی در انجام کردارهای اخلاقی، پرورش قوه درک و فهم آدمی در مرحله بالای تربیت اخلاقی تأکید دارند که از موارد تشابه مهم این دو دیدگاه است، هم چنین در بیان مغایرتهای تربیت اخلاقی در دیدگاه کانت به خرد عملی یا وجدان انسانی (خاستگاه اخلاق)، تکوین منش (هدف تربیت)، روشهای آموزشی دموکراتیک و تأکید بر آزادی شاگرد (روشهای تربیتی)، پرورش جسمانی، تأدیب و فرهنگ (مراحل تربیت اخلاقی)؛ و در دیدگاه نراقی، نفس ناطقه انسانی (خاستگاه اخلاق)، سعادت انسان (هدف تربیت)، تمرین و تکرار، الگوپذیری و محبت ورزی (روشهای تربیتی)، تأدیب و تعلیم و تفهیم (مراحل تربیت اخلاقی) را می توان اشاره کرد.
۵۷۷.

معرفت شناسیِ اخلاقیِ سقراط: پیوندِ نظر و عمل در نوشته های آغازینِ افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعادت معرفت افلاطون دیالکتیک سقراط فضیلت اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو سقراط (470-399ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۲۳۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۰۸
نوشته های آغازین افلاطون حول محور نوعی معرفت می گردند که متعلَقِآنفضیلت های اخلاقی ا ست. دیدگاهِ معرفت شناختیِ این نوشته ها نظر را با عمل گره می زند؛ چراکه بر اساس آن، معرفت به فضیلتِ اخلاقی، ما را در عمل نیز اخلاقی، و جهل به آن، ما را مبتلا به رذیلت می سازد. اراده نیز از معرفت پیروی می کند؛ به گونه ای که اگر کسی نیکی را بشناسد، خواهان آن خواهد بود؛ ازاین رو، هیچ کس به خواست خود بدی نمی کند. همچنین، سعادت آدمی در گرو معرفت است؛ زیرا برخورداری های مادی تنها در صورتی که به درستی به کار روند، خیر به بار می آورند و معرفت کاربرد درست آن ها را به ما می نماید. حتی فضیلت های اخلاقی، اگر با معرفت همراه نباشند، فضیلت راستین نیستند. پس، معرفت شرط اصلی کسب فضیلت و سعادت است. در نوشته های یادشده، روش دیالکتیک سقراطی برای دستیابی به معرفت اخلاقی آزموده، و ثابت می شود که با این روش به دشواری می توان به چنان معرفتی دست یافت. بااین حال، گام نهادن در این راه، زندگی و وجودِ فیلسوف را از فلسفة او جدایی ناپذیر می سازد.
۵۷۸.

مطالعه تطبیقی تعالیم دین زردشت و فلسفه مکتب اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم آزادی مسئولیت انتخاب زرتشت تقدیر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۷۷ تعداد دانلود : ۹۸۲
مکتب اصالت وجود یا اگزیستانسیالیسم، هستی انسان و مسائل مربوط به وی را به عنوان مرکز ثقل تفکّراتش، قرار داده است و دغدغه اثبات مسئولیّت، امکان تعالی و بهبودی وضع زندگی او را دارد؛ اما قرن ها پیش از ظهور فلسفه اصالت وجود در غرب، زرتشت، پیامبر ایران باستان، با اعتقاد راسخ به وجود اهورامزدا (خدا) و ارج نهادن به انسان، پرورش و پویایی ویژگی های اخلاقی و سعادت انسان را به عنوان هدف خود دنبال می کرد که این امر از اهمیّت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش، مقایسه تطبیقی تعالیم مکتب اصالت وجود وآموزه های زرتشت، در چارچوب مفاهیمی چون: اصالت وجود انسان، اختیار و آزادی، انتخاب، مسئولیّت، عدم اعتقاد به تقدیر و توصیه به تلاش و دوری از گوشه نشینی می باشد. در این راستا ابتدا به تبیین مفاهیم ذکر شده در هر یک از مکاتب مورد نظر پرداخته و سرانجام با مطالعه وجوه تشابه و تمایز موجود، این نتیجه حاصل شده که قرن ها پیش در ایران، مسئله «هستی انسان» و ارتباط آن با جهان، بسیار خردمندانه مطرح شده است. درواقع، زرتشت در زمانی کهن و در میان جامعه ای ابتدایی، همان چیزی را مطرح کردکه مکتب اگزیستانسیالیسم امروز در میان مردمی متمدن مطرح می کند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای انجام شده است.
۵۷۹.

داستان آفرینش؛ مقایسه تطبیقی تفسیر الیزابت کیدی استنتن و گیلبرت بایلزیکیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فمینیسم آفرینش تفاسیر فمینیستی لیبرال تفاسیر فمینیستی انجیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۰ تعداد دانلود : ۵۳۷
فصل اول و دوم سفر پیدایش، یکی از چالش انگیزترین متون برای مفسران فمینیستی است. الیزابت کیدی استنتن، به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی لیبرال و گیلبرت بایلزیکیان، به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی انجیلی، به تفسیر این متن پرداخته اند. این مقاله به بررسی و مقایسه نقاط اشتراک و اختلاف این دو جریان، در تفسیر متن پیدایش می پردازد. هر دو مفسر سعی می کنند تا تعهد خود را به مسیحیت، در کنار اعتقاد به اصول فمینیستی حفظ نمایند. استنتن، با تقسیم داستان آفرینش به دو داستان و اثبات برابری در آفرینش از داستان اول و ردّ داستان دوم، به عنوان کلام خداوند، تعهد کمتری به متن دارد. در مقابل، بایلزیکیان به عنوان نماینده جریان انجیلی، با التزام به وحیانی بودن تمام کتاب مقدس، سعی در ارائه تفسیری مبتنی بر برابری زن و مرد و استفاده از تجربه زنان، مطابق با اصول فمینیستی دارد.
۵۸۰.

بنیادهای مابعدالطبیعی علم و دین در فلسفه پویشیِ خدامحور وایتهد

کلیدواژه‌ها: وایتهد علم و دین مابعدالطبیعه پویشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۷۳۴
نظام مابعدالطبیعی وایتهد بر وحدت و هماهنگی امور و رویدادهای متحولی استوار است که در جهان ازلی خودبنیاد و در ارتباط دوسویه با امور ازلی دیگر نمایانگر اندیشه ای پویشی و درعین حال علمی است. از دیدگاه وایتهد، تبیین های علمی و دینی برای توصیف ریشه مابعدالطبیعی نظم و هماهنگی رویدادهای این جهان بسنده نیستند، بلکه دلیل کافی برای توجیه آن خداوندی است که خود متحول و سامان دهنده تحولات این جهان است، اما خالق آن نیست و علم و قدرت مطلق ندارد. در این مقاله می کوشیم با بررسی بنیادهای مابعدالطبیعی علم و دین در فلسفه پویشی وایتهد، نشان دهیم که دلیل کافی وایتهد برای تبیین وجود جهان در حال پویش، خود نابسنده و حتی از جهتی غیرضروری است؛ زیرا خداوندی که علم و قدرت مطلق برای خلق و اداره جهان و تحولات آن ندارد و خود متحول است، نمی تواند مبنای کافی و ضروری وجود آن باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان