فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
تحلیل انتقادی نظریه لین رادر بیکر در تبیین رستاخیز با رویکرد اجمالی به حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
لین رادر بیکر درصدد است که آموزهرستاخیز در مسیحیت را با ماده گرایی سازگار کند. او مدعی است که با تکیه بر نظریه تقوّم به عنوان یک نظریة مادی انگارانه، می توان تبیین کلامی و فلسفی شایسته ای از کیفیت زندگی پس از مرگ ارائه کرد. بیکر، به جای ارائه تبیین فلسفی از نسبت حیات ذهنی با بدن اخروی، به شیوه ای متکلّمانه، رستاخیز را فعل اعجازی خدا می داند. یکی از لوازم نظریه تقوّم، عدم اهمیت این همانی عددی بدن دنیوی و اخروی است. در حالی که به نظر می رسد بدون در نظر گرفتن این همانی بدن دنیوی و اخروی، نمی توان تبیین معقولی از امکان حیات پس از مرگ ارائه کرد؛ زیرا علاوه بر این که انسان یک حقیقت نفسانی جسمانی است، بین نفس و بدن هر شخص، رابطه ضروری، و نه امکانی، برقرار است. در مقام مقایسه، ملاصدرا استمرار وجودی شخص دنیوی و اخروی را با توسّل به وحدانیّت نفس (در عین پذیرفتن بدن های مختلف) توضیح می دهد؛ به طوری که نفس ناطقه، در هر مرتبه به نوعی ماده تعیّن می بخشد و با توجه به حرکت جوهری، بدن دنیوی و اخروی، دو جنبه از یک واقعیت واحد اما ذومراتب هستند.
ساختن ذهن در مقابل مدل سازی مغز: هوش مصنوعی در مقطع انشعاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۸۶ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
مبانی فلسفی نظریه عدالت رالز
حوزههای تخصصی:
پیوند میان عدالت و آزادی یکی از مسائلی است که فیلسوفان سیاسی همواره خود را با آن مواجه دیده اند و تلاش کرده اند تا راه حل مناسبی برای آن بیابند.پرسش اساسی این است که چگونه می توان ضمن آزادی افراد،زمینه عادلانه و برابر استفاده از منابع ،درآمدها و فرصت های لازم جهت پرورش استعدادها را برای آحاد جامعه فراهم کرد. رالز با انتشار کتاب نظریه عدالت خود،مدعی شد که این دو مولفه مهم اندیشه سیاسی (یعنی عدالت و آزادی)نه تنها تعارضی با یکدیگر ندارندبلکه تنها با لحاظ کردن هر دوی آن ها درنظریه ای موجه و سازگار است که می توان امیدوار به تامین آن ها در جامعه بود.او به خصوص درمقاله عدالت به عنوان انصاف،تلاش می کند تا اصولی از عدالت را معرفی کند که در برگیرنده ائتلافی سازمنداز این دو مولفه مهم باشد.به اعتراف غالب مفسرین ،انتشارکتاب و مقاله مذکور جان دوباره ای به فلسفه سیاسی درقرن بیستم بخشید. مقاله حاضر با وارسی مبانی فلسفی نظریه عدالت رالز،به معرفی وتبیین روشنی از ابعاد مختلف این نظریه می پردازد.
وقتی که حرف میزنیم
اخلاق ارسطویی: توصیفی یا کاربردی
حوزههای تخصصی:
بحث اخلاق از مهم ترین مباحث معرفتی بوده و فراز و نشیب بسیاری داشته است. دکارت در کتاب گفتار در روش، ضمن نقد روش و آرای علمای اخلاق به ویژه ارسطو و متهم نمودن آنان به گزافه گویی، تصویرپردازی و توصیف گرایی و نیز عدم ارائه راه صعود به قله رفیع اخلاق، وعده میدهد که در نظام اخلاقی خود، نردبانی برای صعود به این قلّه و نیز اخلاقی کاربردی و توصیه ای ارائه نماید.
این مقاله به بررسی تطبیقی این دو رویکرد میپردازد و نشان میدهد اتهامات دکارت به اصحاب مدرسی به ویژه ارسطو صحیح نیست و وی به رغم استفاده فراوان از ارسطو در بحث اخلاق و مابعدالطبیعه، جانب انصاف را نگه نداشته است. همچنین وعده او به ارائه بنای استوار اخلاقی و اخلاق کاربردی و توصیه ای هیچ گاه جامة عمل نپوشید
بررسی و تطبیق جعل یا کشف معنای زندگی در اندیشه کیرکگور و سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حذف علت غایی در تاریخ اندیشه، در مباحث علمی و فلسفی تغییراتی ایجاد کرده است و این موضوع عامل تغییر نگرش انسان به بحث خداوند بهعنوان یک خالق و قدرت لایزال بوده است و اصلیترین مسئله انسان، یعنی بحث درباره معنای زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. این امر، دلیل اصلی بهحاشیهراندن اولوهیّت خداوند و جایگزینشدن قوای انسانی شده است که نتیجه نهایی آن حاکمیّت رویکردهای نیهیلیستی و پوچگرایانه بوده است. به دنبال آن، استیلای سکولاریسم و دینپیرایی مسئله معنای زندگی انسان را به چالش کشیده است و پس از آن، انسان خداوند را نه همچون منشأ معنا، بلکه بهعنوان مانعی بر سر راه زندگی می داند. ازاینرو، بر آگاهی و اراده خود تکیه می کند و خود را آفریننده معنای زندگی میپندارد. به همین دلیل، بحث کشف و جستجوی معنای زندگی، دستخوش تغییر شده است و به جای آن، رویکردهای معنا آفرین و سخن از جعل معنا، جایگزین شدهاند. این مسئله که آیا انسان سازنده و آفریننده معنای زندگی خویش است یا آن را از عاملی بیرونی کسب میکند، امروزه به چالش بزرگی برای بشر تبدیل شده است. تقابل اندیشمندان خداباور و ملحد اهمیت چنین مسائلی را دوچندان می کند. به همین دلیل، در این پژوهش تلاش شده است برای این پرسش، با توجه به دو رویکرد خداباور و غیرخداباور کیرکگور و سارتر، که از اندیشمندان مکتب اگزیستانسیالیسم و از پیشگامان تحولات شگرف فلسفه معاصر هستند، پاسخی مناسب بیابیم. ازیکسو، تکیه کیرکگور بر سابجکتیویته بهعنوان یک حقیقت پایدار برای کشف معنای آبجکتیو زندگی با توجه به سپهرهای هستی، و ازسویدیگر، بیمعنابودن بنیادین زندگی به دلیل وجودنداشتن خداوند از نظر سارتر که با توجه به آگاهی انسان میتوان به روش سابجکتیو برای آن معنایی جعل کرد، ژرفاندیشی شده است.
تحلیل و ارزیابی حسن و قبح اخلاقی در نزد معتزله و اشاعره
منبع:
علامه ۱۳۸۵ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
خواستگاه های علم نوین
نقش عقل در معرفت دینی و کاستی های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نقش عقل و محدودیت های آن در شناخت معارف دین، همواره مورد بحث بوده است. برخی معتقدند که عقل هیچ نقشی در شناخت معارف دین ایفا نمی کند و گروهی دیگر نیز برای عقل نقش های مختلفی به صورت حداکثری و حداقلی در شناخت قائل اند. در این مقاله براساس نگاه شیعی به مسئله عقل و دین تلاش شده است تا ضمن اثبات حجیت و اعتبار عقل در شناخت معارف، نحوه نقش آفرینی آن که به سه شکل عمده یعنی میزان، ابزار (مصباح) و منبع شناخت (مفتاح) است، ابتدا اثبات و سپس مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. ضمن اینکه محدودیت های عقل در شناخت برخی عرصه های معرفتی تحلیل و به برخی مصادیق آن نظیر عدم ادراک ذات خداوند، عدم ادراک جزئیات دین، ناتوانی در نفس شناسی، ناتوانی از انشای حکم و اعمال مولویت، عدم امکان شناخت همه حقایق عالم و ناتوانی از درک برخی امور اخروی نظیر معاد جسمانی اشاره شده است.
اقبال و مفهوم تجربه دینی
رهیافت وحدت گرایانه و مکانیک کوانتوم استاندارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش صورت بندی رهیافت وحدت گرایانه در سیر تحول مکانیک کوانتوم استاندارد در خلال سال های 1913 - 1927، با تمرکز بر دو فیزیک دان بنیان گذار این نظریه، بور و هایزنبرگ، است. به این منظور پس از ارائة تقریری از رهیافت وحدت گرایانه و بر شمردن انواع آن، به صورت بندی این رهیافت در سیر تحول مکانیک کوانتوم استاندارد که مشتمل بر ریشه ها، روش ها، و محتوای فیزیکی و پیامدهای آن در این دوره است می پردازیم.