فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: تبیین وضعیت فعالیت استارت آپ های فعال در حوزه کتاب در ایران و ارائه سناریوهای توسعه روش شناسی: رویکرد استفاده شده در پژوهش حاضر ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابتدا از رویکرد کمّی برای گردآوری اطلاعات و تشریح وضعیت استارت آپ ها استفاده شد و سپس برای تدوین سناریوها از رویکرد کیفی استفاده شد. در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. در بخش دوم که اختصاص به تدوین سناریو برای ترسیم آینده داشت از سناریونگاری تکوینی استفاده شد. جامعه پژوهش 154 استارت آپ فعال در حوزه کتاب بودند که 58 مورد در حوزه کتاب الکترونیکی، 26 مورد در حوزه کتاب صوتی، 65 مورد در حوزه توزیع و فروش کتاب چاپی و 5 مورد در حوزه شبکه های اجتماعی فعالیت دارند. در بخش دوم اقدام به انجام مصاحبه های نیمه باز با 9 نفر از متخصصان علمی و اجرایی شد. برای تحلیل محتواهای مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای کیفی پنهان با رویکرد استقرائی، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمرکز اصلی استارت آپ ها در شهر تهران است و عمر شکل گیری آن ها به دو دهه اخیر برمی گردد. استارت آپ های این حوزه ضعیف هستند و این ضعف ناشی از ضعیف بودن حوزه کتاب در کشور است. توان مالی و زیرساختی این شرکت ها بسیار پایین است و نیازمند پشتیبانی هستند و مؤسسات سرمایه گذار و شتاب دهنده ها نیز به دلیل کمی سودآوری این حوزه به ندرت وارد این حوزه ها می شوند. به لحاظ زیرساخت های قانونی و اداری خلأهای بسیاری پیش روی این شرکت ها در صنعت کتاب است و نیاز به اصلاح رویه ها، قوانین و زیرساخت های اجرایی و تسهیل فعالیت این مؤسسات است.
بررسی میزان به کارگیری مؤلفه های خلاقیت گیلفورد در مجلات فارسی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تقویت تفکر خلاق برای رشد فعلی و آینده کودک و جامعه ضروری است و ادبیات کودک می تواند نقش مهمی را در پرورش مهارت های تفکر و خلاقیت داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان به کارگیری مؤلفه های خلاقیت گیلفورد در مجلات فارسی کودکان صورت گرفت. روش: روش پژوهش، تحلیل محتوا و جامعه آماری مطالب داستانی و غیرداستانی 12 مجله معتبر فارسی کودکان فهرست شده در تقسیم بندی شورای کتاب کودک است. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای برای مطالب داستانی و غیرداستانی است. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی محقق ساخته ای است که بر اساس مؤلفه های هشت گانه تفکر خلاق گیلفورد تهیه شد. روایی ابزار بر مبنای پژوهش های پیشین و پایایی با ضریب همبستگی درون گروهی تأیید شد. یافته ها: میانگین مؤلفه های تفکر خلاق گیلفورد در مطالب داستانی و غیرداستانی مجلات متفاوت است. در مطالب داستانی، حساسیت به مسئله دارای بیشترین میانگین و پیچیدگی و پس از آن ترکیب کمترین میانگین را داشتند. همچنین میانگین میزان پرداختن به مؤلفه حساسیت به مسئله در بین مطالب غیرداستانی بیش از سایر مؤلفه ها بود و کمترین میزان میانگین نیز به مؤلفه ارزشیابی تعلق گرفت. در مطالب داستانی مجله «سه چرخه» و در مطالب غیرداستانی مجله «نبات» به مؤلفه های خلاقیت توجه بیشتری داشتند. نتیجه گیری: مجلات کودکان فارسی باید توجه بیشتری به مسئله خلاقیت داشته باشند، این مهم با رویکرد فعلی آنان قابل دستیابی نخواهد بود و باید در خط مشی خود پیرامون انتشار آثار فاقد محتوای خلاقانه تجدیدنظر اساسی نمایند.
مروری نظام مند بر پژوهش های مکان یابی کتابخانه های عمومی با استفاده از نظام اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با مرور نظام مند متون پژوهشی در حوزه مکان یابی کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از نظام اطلاعات جغرافیایی به تحلیل وضعیت آن پژوهش ها از جنبه های گوناگون می پردازد. بر این اساس، مشکلات و مؤلفه های موردتوجه در مکان یابی کتابخانه های عمومی ایران بر اساس متون پژوهشی بررسی شده است. روش: مطالعه حاضر از نظرِ هدف کاربردی و مبتنی بر مطالعه نظام مند با مدل پریسما است. برای جمع آوری داده ها، کلید واژه های مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه های اطلاعاتی معتبر جست وجو و 372 مقاله پژوهشی بازیابی شد. با مطالعه و بررسی چکیده مقاله ها و در صورت لزوم، نتایج، مقالات تکراری و غیرمرتبط حذف شدند. در نهایت، با اعمال پیمایش اولیه و متناسب با معیارهای ورودی و خروجی، مطالعات توسط پژوهشگران کنترل شد و 29 مقاله باقی ماند. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بود. اطلاعات به دست آمده با تلخیص مطالب در قالب جدول ارائه شده است. یافته ها: یافته های مرور نظام مند نشان می دهد توزیع کتابخانه های عمومی در ایران نامتوازن و از نظرِ دسترسی نامناسب هستند. مؤلفه های موردتوجه، آسایش (81/32 درصد)، سازگاری (25/31 درصد) و کارایی (18/17 درصد) بودند. همچنین یافته ها نشان داد در پژوهش های انجام شده در این حوزه کمتر به نقشه و رویکرد مهندسی ساختمان توجه شده است. اصالت/ارزش: با مرور پژوهش های حوزه مکان یابی کتابخانه های عمومی، یافته های این حوزه از نظرِ وضعیت توزیع کتابخانه ها، مطلوبیت دسترسی به آن ها و مؤلفه های مؤثر در مکان یابی مشخص شد. این پژوهش تصویری کلی نسبت به آنچه انجام شده و آنچه بهتر است در تعیین مکان کتابخانه های عمومی رعایت شود برای پژوهشگران آینده ارائه می کند.
Indicators Related to Theorizing Measurement (a Capacity Measurement Framework)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
49 - 69
حوزههای تخصصی:
Purpose: Relatively much research has been done into theorizing and its importance. However, the number of studies related to the understanding of contexts is very negligible and so far no framework has been provided including indicators and evaluation methods. This research has been done with the aim of achieving the indicators related to theorizing and subsequently presenting a formula to measure the potential and theorizing capacity of scientific institutes. Method: Library and field methods have been used to collect information. Data were first collected through a checklist and then through the AHP questionnaire. The questionnaire was distributed among experts and the AHP method was used to analyze the data. Expert Choice software was used to analyze the data obtained from the AHP questionnaire. Findings: The results indicate that the individual index is 9 times more important than the non-individual index in the theorizing process. Pairwise comparison of individual sub-indices showed that "awareness of theorizing" and "research ability” have an equal portion in theorizing. The "coherence of personality traits" is sextuple as important as the "awareness of theorizing”. "Coherence of personality traits" up to sextuple "research ability" can be considered important in the theorizing process. Pairwise comparison of non-individual index sub-indices showed that "communication level" is twice as important as "institutional index level". However, the “effect level" is twice as important as the "communication level". The "communication level" is 7 times more important than the "management index level". The "effect level" can be considered 7 times more important than the "institutional index level". "Institutional index level" is quadruple more important than "management index level". The "effect level" is extremely important compared to the "management index level". Conclusion: Although theorizing is done by a researcher or a group of researchers, ultimately, it is a collective matter, or at least, several components are involved in its formation. Theorizing is a coherent, dynamic, purposeful, and thoughtful practice whose results can lead researchers to recognize the credible generalizable relationship between causes and effects. Finally, the formula Tp= (0.9I + 0.1NI) was presented, which can be used to assess the capacity of theorizing in institutes.
شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش: بررسی میزان استفاده دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران از شبکه های اجتماعی و پیام رسان برای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های جامعه شبکه ای، گسترش شبکه های «اجتماعی و پیام رسان» و از جمله کارکردهای این شبکه ها، مدیریت اطلاعات و دانش است. مقاله حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران به عنوان نخبگان جامعه تا چه اندازه توانسته اند از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده کنند؟
روش پژوهش: از روش پیمایشی با نمونه گیری تصادفی در میان دانشجویان ۷ دانشگاه ممتاز تهران بر اساس رتبه بندی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام برای ارائه توصیفی از وضعیت فعلی استفاده شده است. برای تحلیل عمیق تر یافته ها و ارائه راهبردهایی از جنس سیاستگذاری از مصاحبه عمیق استفاده شده است.
یافته ها: در حالی که 50.۱ درصد دانشجویان معتقدند شبکه های مذکور به بخش از زندگی روزمره ایشان تبدیل شده است، اکثریت دانشجویان، صرفاً مصرف کننده محتوا با اولویت محتوای سیاسی هستند. بیشترین محتوای مرتبط با دروس، صرفاً دنبال کردن اخبار کلاس هاست. بر اساس شاخص های تعیین شده برای سنجش میزان استفاده دانشجویان از این شبکه ها برای مدیریت دانش، ۷ درصد دانشجویان به هیچ وجه از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده نمی کنند. ۴۹ درصد در مقادیر کم و خیلی کم، 15.5 درصد در مقادیر خیلی زیاد و زیاد و 28.4 درصد تا حدودی از شبکه های مذکور برای مدیریت دانش استفاده می کنند. در ادامه پژوهش راهبردهایی از جنس سیاستگذاری برای اصلاح الگوی استفاده از این شبکه ها پیشنهاد شده است.
نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی از ظرفیتی بسیار مهم برای مدیریت دانش برخوردار هستند و اساساً مفهوم شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش به دلیل ناشی شدن هر دو مفهوم از انقلاب اطلاعاتی، توسعه جوامع اطلاعاتی و در نهایت شکل گیری و توسعه شبکه های اجتماعی دارای پیوندی اجتناب ناپذیر با یکدیگر هستند. یافته ها نشان داد که در سطح ۷ دانشگاه ممتاز شهر تهران هنوز استفاده از شبکه های اجتماعی برای مدیریت دانش در سطح مطلوبی نیست؛ اما تنها ۷ درصد دانشجویان از هیچ یک از گویه های مرتبط با مدیریت دانش شامل اخذ مشاوره های علمی و پژوهشی از استادان، استفاده از ظرفیت کار تیمی برای فعالیت های علمی و ...، استفاده نکرده اند.
واژگان کلیدی: شبکه های اجتماعی؛ مدیریت دانش؛ دانشجویان؛ دانشگاه های تهران؛ سیاستگذاری
تحلیل نشانه شناسانه از مؤلفه های مؤثر بر تفسیر و شکل گیری مفهوم جهت کاربست در هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات هستی شناسی کم توجهی به فرایندهای شکل گیری معنا در ذهن انسان است. هستی شناسی دارای ساختار ارجاعی است و تنها با برقراری روابط بین مفاهیم سعی دارد معنا را بازیابی کند؛ اما به مسئله شناخت و فرایندهای تفسیر و شکل گیری مفهوم در ذهن و خلق معنا در انسان توجهی ندارد. هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از الگوی سه وجهی نشانه پیرس و تمرکز بر مؤلفه تفسیر این الگو، مؤلفه هایی را که در شکل گیری مفهوم در ذهن انسان و خلق معنا تأثیر دارند شناسایی و برای کاربرد در هستی شناسی معرفی کند. برای رسیدن به این هدف از عاشورا به عنوان یک چندمعنایی استفاده شده است. روش: این پژوهش کیفی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، صفحات شخصی اینستاگرام پنج گروه (افراد پرطرفدار، مداحان، پدیدآورندگان آثار عاشورایی، مردم عادی، و افرادی با نگاه متفاوت) به عنوان جامعه پژوهش، انتخاب و یادداشت های منتشرشده در صفحات ایشان با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. در گام دوم 10 نفر از پدیدآورندگان آثار عاشورایی درزمینه های نقاشی، ادبیات، خوشنویسی، فیلم و کاریکاتور انتخاب و تجربه زیسته آنها در خلق آثار با روش پدیدارشناسی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 29 مقوله اصلی و 292 مقوله فرعی از تحلیل محتوای کیفی، 6339 یادداشت صفحات اینستاگرام در گام نخست و 8 مقوله اصلی و 47 مقوله فرعی از تحلیل مصاحبه های پدیدآورندگان آثار عاشورایی در گام دوم، شناسایی و استخراج شدند. نتیجه گیری: تفسیر فردی از یک واقعه و تشکیل مفهوم و الگوهای ذهنی در وی به سه جهان ( جهان شخصی، جهان اجتماع و جهان فناوری) وابسته است که تجربه ها و پیش داشته های ذهنی و همچنین بافتی که فرد در آن قرار دارد را شکل می دهند. مفهوم، بافت محور است و تفسیر آن فقط به تفسیرگر فردی بستگی ندارد؛ بلکه وابسته به بافت اجتماعی است. ترجیح شخصی انسان، تنها راه تفسیر نشانه ها وعامل تعیین کننده اصلی در شکل گیری نظام های معنایی مانند هستی شناسی ها نیست. بافتی که انسان در آن به سر می برد، قواعد اجتماعی و همچنین عادت ها، محدودیت هایی را برای تفسیر ایجاد می کند. براین اساس، استفاده از نظام ارجاعی و قواعد منطق و همچنین به کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی و علوم رایانه به تنهایی نمی تواند در هستی شناسی به بازنمایی معنا کمک کند؛ بلکه ویژگی های فردی، بافت، پیش داشته های ذهنی و مؤلفه های موجود در سه جهان شخصی، اجتماعی و فناورانه در شکل گیری مفهوم و ساخت معنا مؤثر، و توجه به آن ها در هستی شناسی به ویژه در موضوع های چندمعنایی و بافت محور مانند عاشورا ضروری است.
پرکاربردترین مؤلفه های مدیریت داده های پژوهشی (مورد پژوهی: کتابداران کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
107-120
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین پرکاربرد ترین مؤلفه های مدیریت داده های پژوهشی از دید کتابداران کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور بوده است. روش پژوهش: در پژوهش حاضر از روش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده است. داده های بخش کیفی متشکل از 20 نفر از خبرگان رشته، انتخاب و فرم های نظرسنجی با هدف اجماع نظرات، در 3 راند برای ایشان ارسال و ارزیابی انجام شد. در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته، نظرات 127نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مورد نظر گردآوری شد. داده های کمی بوسیله آزمون های t ، فریدمن، تحلیل عاملی و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار PLS، تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: 6 مؤلفه در مدیریت داده پژوهشی از میان مؤلفه های دوازده گانه شناسایی شده در فازهای دلفی، پرکاربردترین آنها در کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور بوده اند که به ترتیب شامل: زیرساخت داده؛ نقش نظارتی؛ استفاده مجدد؛ بودجه؛ سازماندهی؛ اشتراک گذاری) بوده اند. میانگین بارهای عاملی 6 مؤلفه مذکور در کتابخانه های دانشگاهی مورد پژوهش، بالاتر از 6/0 (قابل قبول) بود. ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و مقدار AVE برابر با 5/0 بوده، لذا تمامی معیارها در متغیرهای پنهان، در محدوده قابل قبول بوده اند. نتایج آزمون های t و فریدمن در بخش کمی نشان داد که از نگاه کتابداران در مقوله های فوق الذکر تفاوت معناداری نسبت به سایر مؤلفه ها وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر نظر کتابداران کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی قطب 7 کشور، مؤلفه های زیرساخت داده، نقش نظارتی، استفاده مجدد، بودجه، سازماندهی و اشتراک گذاری، کاربردی ترین مؤلفه ها در مدیریت داده های پژوهشی در اینگونه کتابخانه ها هستند که می توان از آنها به عنوان معیاری برای اجرای پژوهش های آتی و نیز جهت ساخت ابزاری برای انجام پژوهش های مرتبط استفاده کرد.
بررسی و ارزیابی وضعیت به کارگیری اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و عوامل مرتبط با آن است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی کشور بودند که تعداد 899 نفر از آن ها در پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده از اسباب بازی ها در کتابخانه های عمومی کشور بالاتر از حد متوسط است. از نظرِ استفاده از نوع اسباب بازی، تمایل به استفاده از اسباب بازی های گروهی بیشتر از اسباب بازی های فردی است که در این میان، دو دسته اسباب بازی های فکری و آموزشی بیشترین استقبال را از سوی مراجعان داشتند. بررسی میزان رضایت کاربران از بخش اسباب بازی نشان داد اگرچه رضایت کلی از این بخش بالاتر از حد متوسط بود اما تنوع و کیفیت پایین اسباب بازی ها از عوامل نارضایتی از بخش اسباب بازی هستند. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد از دیدگاه کتابداران، استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی اثربخشی بالایی داشته و باعث ثبت تجربه مثبت از کتابخانه در ذهن مراجعان، تقویت روحیه جمع گرایی در کودکان و افزایش مراجعه به کتابخانه شده است. در نهایت، یافته ها حاکی از آن بود کتابداران دانش و توانمندی های اندکی در زمینه اسباب بازی ها و کار در بخش اسباب بازی دارند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با بررسی وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و شناسایی نقاط قوت و ضعف مرتبط با اسباب بازی، بخش اسباب بازی و کتابداران بخش اسباب بازی، اطلاعات دقیقی را پیشِ روی مدیران و کارشناسان نهاد برای برنامه ریزی دقیق تر و رفع کاستی های این حوزه قرار می دهد. این پژوهش همچنین مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه و بسط مبانی نظری آن فراهم می کند.
اقدام پژوهی رویداد نوآورانه کتاب و کودک: به منظور بهبود وضعیت مطالعه و کتاب خوانی کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آن است که علاوه بر شناسایی چالش های اقدامات پیشین، با پرورش ایده های نوآورانه از طریق برگزاری رویداد های نوآوری به رفع این چالش ها کمک کند. روش: نخست، از طریق مرور نظام مند ادبیات و سپس از طریق مصاحبه با افراد صاحب نظر و به کارگیری روش تحلیل مضمون، چالش های اقدامات سنتی در حوزه کتاب کودک شناسایی شد. در ادامه، با استفاده از راهبرد اقدام پژوهی، تلاشی متمرکز به منظور ایده پردازی در حوزه کتاب و کودک با هدف ایجاد آشتی میان کودکان و کتاب خوانی و افزایش رغبت به مطالعه در کودکان و رشد و پرورش ایده های خلاقانه در این حوزه در قالب یک رویداد استارتاپی صورت گرفت. یافته ها: ابتدا چالش های موجود در حوزه کتاب و کودک در 4 حوزه زیرساختی، فرهنگی، محتوایی، و اقتصادی شناسایی شد و سپس رویداد نوآورانه کتاب و کودک به عنوان رویداد استارتاپی در قالب اقدام پژوهی که شامل چهار فاز برنامه ریزی، اقدام، مشاهده و بازتاب است بررسی شد. اصالت/ارزش: چالش های متعدد شناسایی شده در حوزه ترویج کتاب کودک لزوم ابتکارات نوآورانه را به وضوح آشکار کرد. ازاین رو، رویداد نوآورانه کتاب و کودک در فرایندی پویا ضمن شناسایی و ارزیابی اولیه طرح های نوین کاربردی، آن ها را به چالش کشیده است و ضمن توانمندسازی آن ها از بُعد فنی، بازار و کسب وکار، زمینه لازم برای تجاری سازی طرح را فراهم آورد. در این رویداد، سعی شد با ایجاد ارتباط مستقیم بین ناشر و نویسنده، دست واسطه ها کوتاه و در نتیجه جلوی پرهزینه بودن نشر گرفته شود، به این صورت که ناشران بعد از مشاهده ایده اولیه روی آن سرمایه گذاری کردند.
فهم و برداشت دانشجویان از تجربه پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش: مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف بررسی فهم و برداشت تجربه دانشجویان دکتری از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۷ بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، معیار و گلوله برفی بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۲۰ دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری نظری در نرم افزار «ماکس کیودا ۱۲» مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، شش طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. شش طبقه جست وجو و بازیابی اطلاعات به مثابه دریایی بی انتها، گنجینه ای ارزشمند، جاده ای پر از چراغ، کلیدی برای نجات، خوردن میوه دلخواه، و پلی برای رسیدن به دانش بودند. نتایج نشان داد که دانشجویان پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف کرده و مشکل اصلی آن ها در زمینه یادگیری و آموزش مهارت های لازم برای جست وجو و بازیابی اطلاعات بود که احساس ناخوشایندی در آن ها به وجود می آورد. گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته ها و بر طبق آنچه در فضای نتیجه ارائه شد، درک و توصیف دانشجویان از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات با توجه به محدودیت ها و مشکلات زیادی که آن ها بیان کردند، زنگ خطر و هشداری برای نظام آموزش عالی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر انقلاب های صنعتی بر سیر تحول کتابخانه های عمومی: تحقق کتابخانه پلتفرمی در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه های عمومی نه تنها یکی از تأثیرگذارترین نهادهای اجتماعی هستند بلکه می توانند منعکس کننده سیر تحولات در عرصه های دیگر از جمله توسعه صنعتی نیز باشند. در این پژوهش سعی شده است با تمرکز بر نسل شناسی کتابخانه های عمومی، به تغییر روند خدمات این کتابخانه ها متناسب با ویژگی های انقلاب های صنعتی بپردازد. بنابراین، هدف این پژوهش، تحلیل و مرور تغییرات و تحولات کتابخانه های عمومی متأثر از انقلاب های صنعتی، از شکل گیری کتابخانه های سنتی در انقلاب صنعتی اول تا رسیدن به کتابخانه های پلتفرمی در انقلاب صنعتی چهارم است. کتابخانه به مفهوم پلتفرم، بستری اجتماعی برای مشارکت همه افراد و نهادها و با هدف فراهم کردن زمینه های تبادل اطلاعات و دانش عمل می کند.روش: از جنبه روش شناسی، این مقاله یک مطالعه مروریِ رواییِ غیرنظام مند است که در آن از رویکرد سندی استفاده شده است. به منظور گردآوری و استخراج اطلاعات، جستجوی جامعی در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و بین المللی انجام شد. متون و اسناد مرتبط با عبارت های دقیق انقلاب صنعتی یاIndustrial Revolution و کتابخانه عمومی یا Public Library در بازه زمانی 2000 تا 2018 میلادی بازیابی و مرور شد.یافته ها: یافته های این پژوهش، ضرورت شناخت ویژگی های نسل های کتابخانه های عمومی بر اساس پارادایم های انقلاب های صنعتی با توجه به خصیصه هایی مانند فناوری و ابزار، مخاطب و ذی نفع، مأموریت و چشم انداز و زیرساخت و منابع بود که بیانگر ضرورت تغییر کتابخانه ها به سمت نسل کتابخانه های پلتفرمی برای بقا و تداوم خدمت تأثیرگذار در دوران انقلاب صنعتی چهارم است. با توجه به تغییر اکوسیستم اجتماعی متأثر از انقلاب صنعتی چهارم، کتابخانه ها باید برای استمرار حیات و توسعه و افزایش اثربخشی خود، نگرش و عملکرد شان را تغییر دهند و با شناسایی مجدد دارایی ها، ارزش ها، فلسفه وجودی و منطق کارشان مبتنی بر تفکر پلتفرمی برای همنواسازی و خلق و تبادل ارزش ها با ذی نفعان، به خصوص منابع و ذینفعان بیرونی خود، اقدام کنند.
Studying "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" on the Iranian University Library Websites: Correlation Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
171 - 183
حوزههای تخصصی:
Purpose: Nowadays, average visit duration through the university library websites and bounce rate of the web users, are two important factors from the standpoint of Google Search Engine Optimization (SEO). The main objective of this paper is to study the two mentioned factors in Iranian university library websites and interactive relationship analysis between them. Method: This study opted for the webometrics approach. The research community was 42 library websites of Iranian governmental universities affiliated with the ministry of science, except Payam- Noor and Farhangian. These mentioned websites were analyzed by the descriptive and analytical survey methods. The data had been extracted by the "Similarweb" analytical tool (3 months: January to March 2020). Three software, "SPSS22", "Excel" and "LibreOfficeCalc", were used for data analysis. Findings: The lowest (best) bounce rates from the library website were observed in the websites of the Central Library of Allameh Tabatabai University and the Digital Library of the University of Guilan, respectively. The highest (best) "average visit duration", was observed in the digital library websites of Isfahan university of technology and the university of Tehran, respectively. Conclusion: The "bounce rate" of members of the research community has been observed between 13% and 100%. Also, "average visit duration" has been seen from 0 to 300 seconds. Iranian university library websites from the standpoint, two factors that impacted Google SEO, have been seen in the weak level. A significant inversely correlation was obtained between "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" in 42 Iranian governmental university library websites with an amount of 0.6.
Library and Information Science Education in India: Growth, Development, Problems and Prospects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۳, Summer & Autumn ۲۰۲۱
45 - 61
حوزههای تخصصی:
The purpose of the study is to explore the history and growth of the Indian LIS education system, its sustainability, and describe a critical review of recent UGC proposed Learning Outcomes-based Curriculum Framework (LOCF) syllabi. The formal LIS education which was started before independence with few universities currently witnessed a phenomenal growth of LIS departments/schools in the county. The structured questionnaire and survey methods were used to collect relevant data about availability of various courses and supplemented by searching websites and personal contacts. The findings of the study indicates that that 237 universities/colleges/ polytechnic institutes and professional associations found offering LIS education from six months certificate course to a doctoral research program. The survey revealed that at present B.A. (Hons.), B.Sc. (H), Dip. in LIS (3 years), CLIS, BLIS, MLIS, MLIS (two years integrated), PGDLAN, M. Phil., Ph.D., and D.Litt. courses are available in 31 states and UT of Indian universities/colleges in Library and Information Science. The study also finds that during the span of 20 years (2001-2020) 105 LIS departments came into existence primarily in private universities and colleges. The latest UGC proposed LOCF syllabi for BLIS also examined its acceptability and sustainability as a uniform model curriculum framework for the LIS departments in India, In addition, the study describes key issues, challenges and recommendations to enhance LIS education scenario.
شناسایی ابعاد و شاخص های مدیریت دانش شخصی در سازمان آب منطقه ای فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ایاین تحقیق به شناسایی ابعادو شاخص های مدیریت دانش شخصی و ارائه مدل ساختاری- تفسیری شاخص های موثر بر مدیریت دانش شخصی در سازمان آب منظقه ای فارس پرداخته است. روش: این پژوهش از لحاظ نوع و هدف، کاربردی و از جنبه روش جمع آوری داده ها، توصیفی- تحلیلی می باشد که با رویکرد کمی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست و ماتریس عوامل می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان آب منطقه ای فارس در سال 1400(350 نفر) می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند، 25 نفر از خبرگان مدیریت دانش به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب گردید. یافته ها: بر اساس مدل قدرت نفوذ و میزان وابستگی شناسایی شده در بین شاخص های مورد مطالعه در این تحقیق، شاخص های "فعالیت های علمی جهت دستیابی به راه حل برای مسائل یا مشکلات خاص در حوزه علمی"، " فعالیت های علمی جهت ابداع روش های آزمایشگاهی جدید"،" ثبت اختراع یا اکتشاف علمی بر اساس فعالیت های علمی"، " ذخیره و طبقه بندی فایل ها و پوشه های مهم و مورد نیاز"، " انتشار کتاب (تألیف)" و " انتشار مقاله علمی پژوهشی" تأثیرگذارترین شاخص های مدیریت دانش شخصی در بین کارکنان سازمان آب منطقه ای فارس به شمار می روند. اصالت اثر: شناسایی مدل قدرت نفوذ و میزان وابستگی شاخص های مدیریت دانش ضمنی باعث می شود تا سازمان ها نقاط قوت و ضعف خود را برای بهبود جریان دانش در درون و بیرون سازمان خود شناسایی کنند. این تحقیق برای اولین بار در سازمان آب منطقه ای فارس انجام می گیرد.
تعیین میزان قابلیت اطمینان در سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به کمک رگرسیون خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به منظور تعیین و ارتقای کارایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. با این وجود هنوز روش استاندارد و مخصوصی برای ارزیابی این سیستم ها ارائه نشده است. در ارزیابی یک سیستم پرسش و پاسخ تعاملی معیارهای زیادی تاثیرگذار می باشد. یکی از معیارها، قابلیت اطمینان است. تلاش های اندکی در راستای اندازه گیری اتوماتیک و تعیین دقیق معیارهای قابلیت اطمینان در سیستم پرسش و پاسخ تعاملی با بکارگیری مدل های گوناگون، صورت گرفته است. در این مقاله، یک روش جدید جهت اندازه گیری قابلیت اطمینان، با استفاده از ایجاد مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر قابلیت اطمینان اعم از معیارهای کیفی و کمی به کمک رگرسیون ارائه شده است. در این روش ابتدا لیستی از ویژگی های کیفی و کمی تاثیرگذار جمع آوری و سپس با توجه به ضوابط تعیین شده 8 ویژگی کمی انتخاب شدند. سپس براساس پرسشنامه تهیه شده، ضرایب تاثیر سوالات تعیین و با ترکیب این ویژگی ها طبق رابطه پیشنهادی قابلیت اطمینان اندازه گیری شد. ارزیابی عملکرد مجموعه معیارهای انتخابی بر روی چهار سیستم پرسش و پاسخ تعاملی نشان داد که با به کارگیری این مجموعه معیارها، امکان اندازه گیری قابلیت اطمینان برای یک سیستم پرسش و پاسخ فراهم شده است.
روابط پیدا و پنهان پژوهش های سازماندهی دانش در جهان: تحلیل هم استنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازماندهی دانش از مباحث قدیمی و اساسی کتابداری و اطلاع رسانی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر آشکارسازی روابط پیدا و پنهان پژوهشگران سازمان دهی دانش در جهان است. روش شناسی: نوع پژوهش کاربردی است که با رویکرد علم سنجی و با روش تحلیل هم استنادی انجام شده است. رکوردهای پژوهش بر مبنای کلیه مقاله های دو مجله سازماندهی دانش و فصلنامه فهرست نویسی و رده بندی و کلیدواژه های مرتبط با قلمرو سازماندهی دانش نمایه شده در وبگاه علم در سال های 1900 تا 2019 گردآوری شده است. در نهایت 17950 رکورد به صورت کامل همراه با مأخذ با فرمت plain text موردبررسی قرار گرفت. تعداد کل استنادها 360143 بود. در این پژوهش، نویسندگانی که 130 استناد و بیشتر دریافت کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند که تعداد این افراد 178 نفر بود. به منظور ترسیم شبکه هم استنادی از ماتریس 178 در 178 استفاده و شبکه هم استنادی نویسندگان ترسیم شد. در ادامه ماتریس متقارن ایجادشده به ماتریس همبستگی تبدیل شد. برای ترسیم ماتریس از نرم افزار بیب اکسل، برای تحلیل شبکه های هم استنادی از نرم افزار یو سی آی نت، برای ترسیم شبکه هم استنادی از نرم افزار ووز ویور، برای ترسیم نمودار دندروگرام از نرم افزار اس.پی.اس.اس و برای ترسیم نمودار راهبردی نیز از نرم افزار اکسل استفاده گردید. یافته ها: یورلند پرتألیف ترین و سالتون پراستنادترین پژوهشگر سازماندهی دانش در جهان هستند. هم چنین زوج روبرتسون و سالتون دارای بیشترین هم استنادی است. ساختار فکری سازماندهی دانش از یازده خوشه اصلی تشکیل شده است. بزرگ ترین خوشه (خوشه چهارم) شامل سی وشش پژوهشگر است که به موضوع بازیابی اطلاعات پرداخته است. پس ازآن، خوشه نخست با سی وپنج نویسنده است که با موضوع رفتار اطلاع یابی بازیابی اطلاعات آمده است. خوشه های ده و یازده نیز هرکدام دارای هجده پژوهشگر است که به موضوع های فهرست نویسی و رده بندی و سازماندهی دانش پرداخته اند. خوشه نه با هفت نویسنده کوچک ترین خوشه است که به موضوع علم سنجی پرداخته است. خوشه های ترکیبی، علم سنجی، هستی شناسی و فهرست نویسی و رده بندی دارای بالاترین تراکم و خوشه های بازیابی اطلاعات و سازماندهی دانش دارای بالاترین مرکزیت هستند. نتیجه : ایجاد پیوند هم استنادی میان نویسندگان سازماندهی دانش، نشان دهنده ارتباط فکری میان نویسندگان این قلمرو است. همه نویسندگان پرانتشار سازماندهی دانش، لزوماً جزء نویسندگان پراستناد محسوب نمی شوند. موضوع های بازیابی اطلاعات، رفتار اطلاع یابی و سازماندهی دانش نقش پررنگی در پژوهش های سازماندهی دانش دارند. نویسندگان پرانتشار و پراستناد، حضور مؤثرتری در نقشه علمی هم استنادی دارند. تحلیل هم استنادی نویسندگان، می تواند مهم ترین نویسندگان و روابط بین آن ها را نمایش دهد. از این تحلیل ها می توان در سیاست گذاری های کلان بهره برد.
مطالعه میزان انطباق پیایندهای فارسی زبان با الگوی مفهومی پرس اُاُ (نمونه موردی: پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : الگوی پرس اُاُ جدیدترین الگوی ایفلاست که برای توصیف بهتر پیایندها ایجاد شد. پژوهش حاضر در راستای شناسایی میزان انطباق پیایندهای فارسی زبان با الگوی پرس اُاُ انجام شد. روش شناسی : این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از رویکرد ارزیابانه انجام شده است. جامعه پژوهش را 90 پیایند رشته علم اطلاعات و دانش شناسی موجود در نرم افزار رسا تشکیل داده است. به منظور انجام پژوهش از جداول تطبیقی الگوی پرس اُاُ با فیلدهای مارک استفاده شد. در نهایت از این جدول برای شناسایی انطباق پیشینه های پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد فیلدهایی که در پیشینه های پیایندهای فارسی استفاده شده با 5 رده پرس اُاُ در ارتباط هستند. با توجه به صفات و تغییراتی که در پیشینه پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مشاهده شد از بین رده های پرس اُاُ Z1، Z5، Z6 ،Z11 و Z12 باید در مدل سازی پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مورد استفاده قرار گیرند. همچنین از میان 46 صفت پرس اُاُ، 18 صفت در پیشینه های مورد بررسی یافت شد. که با 5 رده Z1، Z5، Z6، Z11 و Z12 در ارتباط هستند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش انطباق مطلوبی بین الگوی پرس اُاُ و پیشینه های پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مشاهده نشد. مشکلاتی از قبیل عدم توجه به فهرست نویسی درست پیایندها، استفاده از قواعد مسطح انگلوامریکن، مشکلات نرم افزاری موجود در رسا به دلیل تبدیل از نسخه قبلی نرم افزار کتابخانه ملی به نرم افزار فعلی از دلایل این انطباق پایین هستند.
دلایل آلودگی اطلاعات در پایگاه های اطلاعاتی «مگ ایران» و «نورمگز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل «آلودگی اطلاعات» در پایگاه های اطلاعاتی «مگ ایران» و «نورمگز» پرداخته و وضعیت آلودگی اطلاعات از نظر اطلاعات کتاب شناختی، محتوای چکیده ها، شیوه نگارش و کلیدواژه ها را مورد بررسی قرار داده است. روش شناسی: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و مهم ترین ابزار گردآوری داده، پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی استفاده شد. دو جامعه این تحقیق شامل پایگاه های اطلاعاتی «مگ ایران» و «نورمگز» و . فر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان بودند و نمونه گیری صورت نگرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد به لحاظ آلودگی اطلاعات در اطلاعات کتابشناختی، محتوای چکیده ها، شیوه نگارش و کلیدواژه ها بین پایگاه اطلاعاتی «مگ ایران«نورمگز» تفاوت معناداری وجود ندارد، ولی نمره کلی آلودگی اطلاعات در منابع اطلاعاتی پایگاه «مگ ایران» 95/0 کمتر از منابع پایگاه اطلاعاتی «نورمگز» می باشد، دلیل آن هم آلودگی اطلاعات کمتر در بخش های اطلاعات کتابشناختی و کلیدواژه ها بود. نتیجه : در بخش شیوه نگارش و محتوای چکیده ها، منابع اطلاعاتی پایگاه «نورمگز» از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردار بوده و دارای آلودگی اطلاعات کمتری نسبت به پایگاه «مگ ایران» بودند.
مروری نظام مند بر پژوهش های بهبود الگوریتم کا-میانه برای خوشه بندی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوشه بندی به عنوان یک فرایند جهت شناخت ماهیت و ساختار داده ها در بسیاری از حوزه های علوم و فناوری های مرتبط با آن نقش مهمی در سازماندهی داده ها دارد. یکی از الگوریتم های پرکاربرد و ساده خوشه بندی، کا-میانه است. پژوهش حاضر با هدف مرور نظام مند تحقیقات در زمینه بهبود الگوریتم کا-میانه برای خوشه بندی داده ها صورت گرفته است. این پژوهش با یک راهبرد جدید بر مبنای کاستی های الگوریتم کا-میانه به بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه و نقش آن در سازماندهی داده ها در محدوده سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ می پردازد. برای این منظور میزان توجه پژوهشگران به رفع هر یک از کاستی های این الگوریتم برای بهبود طی سال های مزبور در قالب پرسش های پژوهش تدوین شده است. در این پژوهش با استفاده از استراتژی جست وجو، پالایش، و استخراج مقاله ها در نهایت، ۴۷ منبع مرتبط شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشترین تحقیقات صورت گرفته با غلبه بر کاستی حساس به مراکز خوشه اولیه در جهت بهبود الگوریتم کا-میانه انجام شده است. همچنین، از ۴۷ تحقیق مورد بررسی، الگوریتم بهبودیافته کا-میانه در ۳۵ تحقیق بر روی داده های غیرمتنی و در ۱۲ تحقیق بر روی داده های متنی اعمال شده است. سرانجام، نتیجه حاصل از بررسی ۶ تحقیق از تحقیقات صورت گرفته نشان داد که حجم داده ها رابطه ای مستقیم با عملکرد الگوریتم بهبودیافته کا-میانه دارد. به عبارت دیگر، این الگوریتم باید به نوعی اصلاح شود که با اعمال بر روی حجم متفاوت داده ها خوشه بندی کارآمد و دقیقی انجام دهد.
طراحی و توسعه درگاه جست وجوی یکپارچه مخازن سازمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و توسعه یک درگاه یکپارچه آزاد برای جست وجوی اطلاعات مخازن سازمانی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی عالی در ایران است. این مقاله به زیرساخت های گردآوری، مدل مفهومی و طرح معماری و اجزایی که یک نمونه واقعی برای گردآوری اطلاعات مخازن سازمانی باید داشته باشد، می پردازد. معماری و خدمات درگاه جست وجوی یکپارچه مخازن سازمانی ایران (آیریس) به عنوان نخستین نمونه از این دست در داخل کشور طرح می شود. نمونه کارکرد این درگاه پس از اجرا به صورت یک سامانه محلی ارائه خواهد شد. در فرایند طراحی و توسعه درگاه جست وجوی یکپارچه مخازن سازمانی ایران (آیریس) بر پایه بررسی منابع دانش و روش شناسی های گذشته پس از نیازسنجی و امکان سنجی زیرساخت های موجود در سطح ملی، بررسی متون علمی و جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل سامانه های بین المللی مشابه، طرح اولیه پیاده سازی محصولی تحت عنوان «طراحی و توسعه یک درگاه یکپارچه آزاد برای جست وجوی اطلاعات مخازن سازمانی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی عالی در ایران (آیریس)» به همراه کلیه جزئیات زیرسیستم ها و جریان های کاری وابسته به آن هدف گذاری شد. بدین منظور، در طی پنج مرحله از «اسکرام» به عنوان یک چارچوب چابک چرخشی و افزایشی برای کنترل مدیریت پروژه نرم افزار در طراحی و توسعه «آیریس» استفاده شد. معماری این سامانه بر پایه مدل ارائه دهنده داده و ارائه دهنده خدمت با به کارگیری استاندارد «اُ اِی آی» است. در معماری این سامانه سه بخش سیستم واسط استخراج کننده داده، سیستم مدیریت پردازش داده و پیوند موجودیت ها، و سرانجام، سیستم فراهم آوری و نمایش در نظر گرفته شد. در طراحی «آیریس» خصوصیاتی چون سهولت استفاده (کاربر پسندی)، رابط کاربر وبی قابل تعدیل و گسترش (به خصوص با زبان های رایج)، بازیابی به وسیله موتورهای جست وجو و ابزارهای نمایه سازی گوناگون، دسترسی دائمی به منابع، پشتیبانی از منطق جست وجو و شناساگر منحصربه فرد برای هر مدرک در نظرگرفته شده است. باید توجه داشت آنچه که در توسعه این سامانه بسیار مهم بود، نیاز به انتشار داده ها به شکل آزاد و تحت مجوزهای منبع باز و ماندگار است. در غیر این صورت، نمی توان انتظار توسعه سامانه مناسبی را داشت که توان گردآوری داده ها را به صورت یکپارچه داشته باشد. پس از پیاده سازی سامانه مشخص شد که ارائه دهندگان داده در داده های خود عمدتاً مشکلات ساختاری داشتندکه ممکن است خدمات درگاه را با نقص هایی مواجه سازد. به نظر می رسد با تهیه خط مشی هایی توسط «وزارت علوم» بتوان نسبت به روزآمدی و بارگذاری منظم داده ها در مخازن سازمانی و در نهایت، در سامانه «آیریس» اطمینان به دست آورد.