فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تئاتر خیابانی یکی از اشکال نمایشی است که کمتر در جامعه ما و حتی در میان هنرمندان مورد توجه واقع شده است. این نمایش که غالباً در فضای باز انجام می شود، به واسطه صمیمیت حاکم بر فضای آن، و نیز به خاطر بیان دردهای اجتماعی، می تواند در جامعه مؤثر واقع شود. تئاتر خیابانی کارکردی دوگانه دارد، نخست، کارکرد جشنواره ای آن است که به صورت نمایش های دسته جمعی و کارناوالهای شادی برگزار می شود و سبب ایجاد همدلی در میان شهروندان می شود؛ اما کارکرد دیگر آن، اجرای نمایش هایی است که دارای ویژگی های اعتراض آمیز و عصیانگرانه ای است، که بیانگر تناقض های فرهنگی و یا کاستی های اجتماعی است. در این مقاله، ضمن شناسایی رویکردهای گوناگون موجود در عرصه این گونه نمایش، به بررسی ویژگی ها و دغدغه های موجود در آن می پردازیم، و راهبردهای لازم را برای رسیدن به قابلیت های مؤثر آفرینش هنری بررسی می کنیم.
خوانش روایت: لزوم استفاده از کانون سازی درروایت داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران منظور از کانون سازی کانون دیدی است که در وایت شکل گرفته است واز آن منظر که ممکن است زمانی‘ مکانی‘روانشناختی یا ایدولوژیکی باشد افراد و وقایع داستانی مورد مشاهده و ارزیابی قرار می گیرند. اما چه نیازی به افزودن اصطلاح فنی دیگری است وقتی زاویه دید همان مسائل را عنوان می کند؟ باید گفت که در مطالعات مربوط به زاویه دید بیشتر راوی مرکز توجه است و دیدگاه او اساس کار ما را تشکیل می دهد. این درحالی است که در مطالعات کانون سازی هر کدام از شخصیت ها را همپای راوی مدرک و بیننده ای خاص از داستان به حساب می آوریم و بر این باوریم که ادراک و ارزیابی های او دریچه ای تقریباً هم ارزش دریچه راوی به دنیای داستانی و قضایای آن می گشاید. پس صرف لحاظ کردن مطالعات کانون سازی درکنار مطالعات روایت گری چند صدایی بودن روایت را نیز توجیه می کند. علاوه بر آن در لحظاتی که قطعاً نمی توانیم ادراکی را به راوی منتسب بدانیم اما لفظ لفظ آشنای راوی است‘ کانون سازی ما را یاری می کند تا عاملی را که به روایت سمت و سوی خاص داده است بشناسیم.
آفرینش اثر ادبی از دیدگاه پروست و بارس
حوزههای تخصصی:
نویسندگان، منتقدان ادبی و حتی خوانندگان تعاریف بسیاری از چه گونگی پیدایش یک اثر ادبی ارائه داده اند. بحث ها و پرسش ها درباره این که یک اثر تا چه اندازه می تواند زاییده روح، عوالم درونی، غریزه، استعداد، عقل و الهامات نویسنده باشد، همچنان ادامه دارند. این مقاله نیز بر آنست تا به بررسی و مطالعه درباره آفرینش ادبی، از دیدگاه دو نویسنده صاحب نام اوایل قرن بیستم، مارسل پروست و موریس بارس، بپردازد. الگوبرداری از آثار اهل ادب، به عنوان عامل باروری روح یک نویسنده، توجه به قدرت های درونی و بهره وری از ژرفای درون و وجود نویسنده و زندگی اش، و سرانجام، جاودانه سازی عقاید ونام نویسنده با یک اثر، از جمله نکاتی اند که به نظر پروست و بارس، در آفرینش ادبی مطرح می شوند.
مفهوم و جایگاه چکامه در زبان فارسی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یک سده است که دانشمندان خاورشناس و ادبا در تلاشند تا ریخت و قالب شعر و سرودهای پیش از اسلام ایران را یافته و تعریف و سرچشمه و سرآغاز شعر فارسی، به ویژه چکامه را تعین کنند. در این زمینه عقیده های گوناگونی ابراز شده است. گروهی ریشه های چکامه های فارسی را در دوره های پیش از اسلام جستجو کرده اند و بر این باورند که چکامه در ایران از دیرباز رواج داشته است. گروه دیگری برخلاف این، بر این باورند که شعر در زبان فارسی در اثر تماس و یا نزدیکی و تأثیرگذاری زبان عربی بر فارسی به وجود آمده است. از آنجا که بر اثر تغییر خط و زبان فارسی در درازای تاریخ چند هزارساله ایران - از فارسی باستان یا اوستایی به فارسی میانی یا پهلوی و سپس از پهلوی به فارسی دری- و در اثر بحران های سیاسی و نابسامانی های اجتماعی - حمله عرب ها و یورش مغول ها در چند نوبت- بیشترین گنجینه های ادبی و فرهنگی ایران از میان رفته و در نتیجه سند کتبی فراوانی در این زمینه در دست نمی باشد، پاسخ قاطع به این پرسش نیازد به پژوهش های فراوان دارد.
تأثیر حافظ و عشق عرفانی در خلق دیوان غربی- شرقی گوته
حوزههای تخصصی:
عوامل عدیده ای در شکل گیری دیوان غربی- شرقی گوته نقش تعیین کننده ای داشته اند، و در این میان نقش حافظ و عشق عرفانی این نویسنده نامدار آلمانی به ماریانه فون ویلمر (Mariane von Willmer) بسیار چشمگیرترند. در این که اندیشه حافظ و دیوان وی منبع الهام گوته برای خلق این شاهکار ادبیات غنایی آلمان شد و ارادت خاص گوته به حافظ انگیزه اصلی او برای پی ریزی این اثر و هجرتی روحانی و عرفانی از دنیای پرآشوب غرب به شرق بود، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، اما نباید از نظر نیز دور داشت که بدون آشنایی گوته با ماریانه و بالطبع تاثیرپذیری او از این عشق، آفرینش دیوان غربی- شرقی به گونه ای که در سال 1819 منتشر شده است، ممکن نبود و این اثر جلوه دیگری می یافت. عشق افلاطونی گوته به ماریانه، زلیخای دیوان غربی-شرقی، برای او محملی شد تا با سیر وسلوک در ادبیات شرق و بخصوص دیوان حافظ و سفر خیالی خود به مشرق زمین به مفهوم عشق عرفانی دست یابد و عشق شرقی خمیر مایه دیوان او شود.
هنر و طبیعت از نظر یوهان لودویک تیک با نگاهی به رمان سفرها ی فرانتیس اشترن، بالد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه یوهان لورویک تیک "johann ludwigtieck، ادیب بزرگ قرن 19 آلمان براى ما نام آشنایى نیست، ولى در سرزمین آباء و اجدادى خود شخصیت سرشناسى است. او همانند برادران شلگل، نووالیس و آیشن دورف، در زمرهء نویسندگان و ادباى برجستهء رمانتیک به شمار مى رود، حتى در برخى از انواع ادبى، به ویژه در حیطهء افسانهء ساختگى (یا تصنعى)1 بى رقیب است. رمان ناتمام سفرهاى فرانتس ا شترن بالد در واقع محملى براى معرفی ایده ها و نظراتى است که تیک در زمینهء هنر بیان داشته است. وى در کتاب خود از زبان شخصیت هایى تخیلى یا واقعى که در شرایط مطلوب و مورد نظر نویسنده ظاهر مى شوند، به معرفى این نظرات پرداخته و از طبیعت و هنر به عنوان زبان هایى یاد مى کند که یکى خاص خداوند و دیگرى خاص انسان هاى برگزیدهء اوست. این سرمنشاء مشترک هنر و طبیعت و بازگشت آن ها به خداوند، علت دین محورى هنر مورد نظر تیک است.
پژوهشی در سیر تحول رئالیسم داستانی: از شارل سورل تا نیکلا رتیف
حوزههای تخصصی:
از زمان شکل گیرى رئالیسم " یاو اقع گرایی در نظریه ها و اندیشه هاى فلسفى توسط افلاطون و ارسطو،و ظهور دیر هنگام ان در عرصهء ادبیات، مفهوم رئالیسم همواره دستخوش دگرگونى ها، تحولات بسیار اساسى بوده است. على رغم سابقه دو هزار و پانصد سالهء ان در عرصه هاى فلسفى، ادبى، غالبا قرن نوزدهم میلادى معرف عصر طلایى رئالیسم داستانى در فرانسه است. اما این شهرت، مدیون تلاش هایى است که از سه دو رهء پیش از ان صورت گرفته است. از عصر باروک تا شکوفایى رئالیسم در اغاز قرن نوزدهم، ادبیات داستانى فرانسه شاهد د و رهء بازنگرى اساسى در زمینهء تبیین مفهوم رئالیسم داستانى گردید. این بازنگرى همواره با توجه به مفهوم "واقعیت" صورت گرفته است. این مقاله ضمن بررسى در ریشه هاى معنایى "واقعیت" در رئالیسم، به پژ و هشى در سیر تحول رئالیسم داستانى در سه دورهء کلیدى، اساسى در عرصهء ادبیات فرانسه درو اپسین سال هاى عصر باروک تا پایان قرن هجدهم میلادى مى پردازد.
جایگاه داستان قلب سگی در آثار میخاییل بولگاکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار میخاییل بولگاکف‘ داستان قلب سگی‘ از اهمیت خاصی برخوردار است. داستان در سال 1925 نوشته شد‘ ولی به دلیل نظریات ‹‹ضد انقلابی›› آن‘ تا سال 1987 در روسیه به چاپ نرسید. این مقاله ابتدا به موضوعات بررسی شده در آثار بولگاکف‘ نوسنده کلاسیک قرن نوزده می پردازد و سپس به دیدگاه های نویسنده درباره بحران شدید اقتصادی‘ سیاسی و وضعیت اجتماعی حاکم بر شوروی در دوران بعد از انقلاب اکتبر 1917 به ویژه در سال های 20 و 30 اشاره می کند. شخصیت پروفسور پری آبراژنسکی و شخصیت جدید فانتزی داستان‘ یعنی شاریکوف‘ ثمره انقلاب اکتبر 1917 نشان از خلاقیت خارق العاده بولگاکف دارد. با بررسی رفتار شاریکوف‘ این انسان آزمایشگاهی‘ که خود را ‹‹عنصر کار›› معرفی می کند‘ و با تاثیرپذیری اش از شوندر‘ نماینده انقلاب اکتبر و ‹‹مدافع منافع انقلاب››‘ می بینیم که چگونه عرصه بر دیگران تنگ شده‘ تا آن جا که حتی دیگر قادر به ادامه زندگی عادی خود نیستند. از موضوعات مهم دیگر بررسی شده در مقاله‘ بیان نقطه نظرات بولگاکف درباره دیوان سالاری حاکم بر جامعه شوروی‘ بعد از انقلاب اکتبر است. این نکته با مقایسه برخورد متفاوت دو قهرمان انقلابی (شوندر) و ضد انقلابی (پروفسور پری آبراژنسکی)‘ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
ولتر در مکتب سعدی برخی تجانس ها در سبک و اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز آشنایی حقیقی فرانسویان با ایران از طریق سفرنامه های سیاحان مشهور قرن هفدهم و دیگر آثاری که درباه شرق‘ ایران و اسلام نوشته شده‘ توجه نویسندگان و فیلسوفان عصر روشنگری به فرهنگ و تمدن ایرانی و اشاعه این فرهنگ در اروپا‘ تاثیر پذیری نویسندگان معروف این دوره از بزرگان ادب فارسی‘ توجه خاص آنان‘ بخصوص ولتر‘ به سعدی‘ استفاده ولتر از فنون فصاحت و موقع شناسی سعدی: تلفیق تخیل و حقیقت‘ نظم ونثر‘ استفاده از شخصیت های تاریخی ‘ ترویج اندیشه های محوری سعدی چون مهربانی‘ گشاده رویی‘ تساهل مذهبی‘ انسان دوستی ‘ نقد جهان واقعی و جستجوی جهانی مطلوب‘ دیگر تجانس ها و قرابت های ولتر و سعدی‘ از جمله مفاهیمی است که در محدوده این مقاله بدان پرداخته می شود.
ادبیات اخلاق گرایی ایران و فرانسه‘ باوراندن یا مجاب کردن؟ روایت شناسی گفتمان استدلالی در متون اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه انتقال پیام های اخلاقی در ادبیات ایران و فرانسه‘ از پاره ای جهات با یکدیگر تشابه و از برخی جوانب نیز با هم تنافر دارند. تشابهات اصلی در فحوای پیام هاست و این که‘ در هر دو حوزه ادبی ‘ استناد به گفتمان استدلالی argumentatif discourse به منظور تثبیت هر چه بیشتر صحت پیام‘ اساس کار تلقی می شود. اما در کنار این نوع گفتمان ‘ گفتمان دیگری نیز حضور دارد که با تکیه بر استبداد نویسنده عمل می کند؛ حضور این گفتمان(dictatorial ( discourse باعث می شود تا خواننده خود را‘ از همان بدو امر‘ تابع نویسنده احساس کند. از سوی دیگر ‘ از دیدگاه روایت شناختی و نظام گزاره گزاری (enunciation ) بین این دو فرهنگ ادبی تفاوت هایی از حیث گزاره ها ‘ نحوه عملکرد گزاره گزارها و همچنین نوع مخاطب وجود دارد. در این مقاله تلاش شده است تا با اتکا بر این نکات‘ به بررسی دو نمونه (سعدی و لافونتن) در ادبیات اخلاق گرای ایران و فرانسه بپردازیم و روند گزاره گزاری و عملکرد انواع گفتمان را در این دو تبیین کنیم و ببینیم آیا راوی/ نویسندگا ن در پی باوراندن پیام خودند یا در اندیشه مجاب کردن خواننده.
اندرو موشن شهریار شاعران معاصر انگلستان: بررسی شعر "نامه "
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به تجزیه و تحلیل شعر "نامه " اثر اندرو موشن ملکالشعراى معاصر انگلیسى، پرداخته شده و افزون بر آن تفسیرى تفضیلى نیز بر آن آمده است. در سرآغاز، براى ورود به بحث، سیر تاریخى این لقب و عنوان ملک الشعرایى در انگلستان شرح داده شده است، تا رسیدن به زمانى که اندرو موشن با قدرت کلام و زیبایى بیان توانست این عنوان را از میان تمامى بزرگ شاعران انگلیسى نصیب خود سازد. در این مقاله ترجمه شعر "نامه! نیز آمده، شعرى که از میان 35000 شعر ارسالى ممتاز تشخیص داده شد و ره آورد آن براى سرایندهء شعر همانا دست یافتن به عنوان ملک الشعرایى بوده، لقبى که هنوز در بسیارى از جوامع از شان و منزلت خاصى برخوردار است.
نقش روایی توصیف و خیالپردازی فضا نزد گوستاو فلوبر
حوزههای تخصصی:
گوستاو فلوبر تکنیک جدیدی را در توصیفات خود ابداع کرده است که تنها در روند داستان وقفه ایجاد نمی کنند. بلکه برعکس نقش روایت را نیز به عهده می گیرد و حوادث را به صورتی غیر مستقیم القاء می کنند. به این ترتیب توصیف از ضرب آهنگ خاص داستان پیروی می کند و با آن همراه و همگام می گردد.از سوی دیگر فضای دنیای محسوس با کنش داستان هماهنگ می گردد. و پیرامون دنیای درونی شخصیت ها شکل می گیرد و بر حسب خواسته ها و امیال آنها ساماندهی می شود. بنابراین نقش بندی فضا و توصیف کاملاً منطبق بر کنش داستان طراحی شده و تقریباً با آن عجین می گردد.
رویین تنی و نامیرایی در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"اقوامى که قرن ها در ناحیه اى زیسته اند، همواره شاهد وقوع رخدادهاى گوارا و ناگوار، دشوار و سهل بوده اند. پیروزى ها داشته اند و فتح ها، شکست ها و هزیمت ها، جهان گشایی و پهلوانى ها. راندن مهاجمان و پذیرا شدن آنان. گذشتگان رفتند و بسترى از خاطرات حماسى براى آیندگان فراهم آوردند، خاطراتى که استوارى مبانى ملیت آنان است، و از همین خاطرات است که ا سطوره ها، افسانه ها، داستان ها و قصه ها پدید امدند.داستان هایی که بیانگر عظمت، جلال قوم و جانفشانى ها و فداکارى ها بود. داستان هایی که خود منظومه هایى شدند، عظیم و جاودانه. جاودانه از جاودانگى هاى پهلوانان حماسى،رویین تنان قهرمان و نامیرایان تاریخ، موضوع مورد بحث این مقاله. برخاسته از اسطوره وپیوسته به تاریخ یا بالعکس است. منظومه هایى حماسی که گرچه در اغاز، هر یک به قومى تعلق داشته اند، اما امروزه همه آنان عضو خانوادهء ادبیات داستانى جهانند.
"
بررسی واژههای هندی در شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی سخنور و پیام آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورنده هسته مرکزی و اساسی داستان ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعه فروغ روح بخش ملی در چارچوب اصول سنت ها و آیین های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سراینده آن بسیاری از گفتارها را با روشی نغز و بسی پر مغز، آمیخته با بسیاری مباحث ژرف دیگر، چون روش کشورداری، و شیوه رزماوری، آزادگی، آزادمردی، ایران دوستی، ایران شناسی، پندارهای فلسفی، عرفانی، اندیشه های ژرف و شگرف، چگونگی راه و روش زندگانی پرداخته است. برای پی بردن به فرهنگ و دانش و سرچشمه های سرشار اندیشه و احساسات و چگونگی گرایش های روانی مردم ایران زمین، می بایست به پژوهش در شاهنامه فردوسی پرداخت، در این مقاله به بحث و بررسی روابط ایران و سرزمین هند پرداخته شده است و به پژوهش نو در بررسی واژه های هندی که فردوسی پاکزاد نیز از آن بی بهره نمانده است، پرداخته خواهد شد
خانه برناردا آلبا: تقابل سنت با آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از عناصر اصلى در ساختار هر اثر ادبى، فضاى آن است که توسط نظریه پردازان بسیاری مورد بررسى قرار گرفته است. بر اساس تعاریف ارائه شده، در متون ادبى، فضاى نامحدود خارج از متن، به نمونه اى محدود تبدیل شده که درون اثر گنجانده مى شود و تمامى ماجراها در آن اتفاق مى افتد. عنصر فضا به عنوان یکى از جزءهاى اصلى داستان، تعابیر فرهنگى خاصى را به ارمغان مى آورد و خواننده را در رسیدن به بطن هر اثر ادبى کمک مى کند. براى نیل به این هدف، نمایشنامهء خانه برناردا آلبا، معروفترین اثر فدریکوگارسیا لورکا، انتخاب شده تا با تجزیه و تحلیل فضاى آن، بتوان پیام اصلى مورد نظر نویسنده را کشف کرد. از طرفى، فضاى داستان با شخصیت های آن ارتباط و پیوندى ناگسستنى و دو جانبه دارد، به طورى که از طریق رفتار شخصیت ها مى توان به درک فضا رسید و به واسطهء ویژگى هاى مکانى مى توان خصوصیات شخصیت ها را تفسیر کرد.
بررسی مضامین اسلامی در برخی آثار فیودور داستایفسکی و علل گرایش نویسنده به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله‘ ابتدا به بررسی زندگی شخصی و ادبی فیودور داستایفسکی و سپس با توجه به شرایط زندگی نویسنده‘ به علل گرایشات مذهبی نویسنده که منجر به خلق آثار مذهبی و فلسفی وی شده اند‘ می پردازد. در ادامه به دلیل علاقه و روی آوری نویسنده به قرآن که نخستین با ردر تبعید با این کتاب آسمانی آشنا شد‘ اشاره می شود. آشنایی با شرق شناسان‘ علاقه به مشرق زمین و تاثیر پذیری از مطالب ادبی قرن نوزده درباره دین اسلام و پیامبر(ص) آن ‘ باعث شد تا داستایفسکی در آثار خودر به مضامین اسلامی اشاراتی داشته باشد. بازتاب تاثیرپذیری از آثار ادبی اسلامی ‘ از اثر همزاد شروع‘ و به آخرین جلد یادداشت های نویسنده ختم شده است. در همزاد و یادداشت های خانه اموات ‘ داستایفسکی به کمک برخی از مضامین اسلامی‘ نظرات خود را درباره پیامبر اسلام و رسالت حضرت عیسی(ع) بیان می کند. داستایفسکی در همزاد‘ با تقسیم شخصیت قهرمان به دو قسمت ‘ آقای گال یادکین واقعی وخیالی‘ نشان داده است که رفتارهای ضد اخلاقی مثل فریب‘ ریا‘ خشونت باعث بروز مشکلات بسیاری برای افراد شریف‘ متواضع و درست کار در اجتماع می شود. در یادداشت های خانه اموات‘ او با استناد به آیات قرآن از رسالت حضرت عیسی (ع) و معجزات او سخن می گوید که نشان از تاثیر پذیری داستایفسکی از مسلمانانی دارد‘ که او در زمان تبعید با آن ها تماس داشت.
روسیة دوران استالین در داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است در بررسی ویژگی های داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ اثر الکساندر ایسایویچ سالژنیتسین یکی از نویسندگان برجسته نیمه قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم روسیه. داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ اولین اثر نویسنده است که در سال 1962 در روسیه اجازه چاپ گرفت و شهرت نویسنده را به دنبال آورد. نویسنده در این داستان، موضوع جدیدی را وارد ادبیات روسیه کرد و برای اولین بار زندگی زندانیان در اردوگاه کار اجباری دوران استالین با جزییات دقیق و مفصل به تصویر کشید. از آن جایی که نویسنده هشت سال از زندگی خود را در اردوگاه کار اجباری گذراند، در این داستان حوادث و اتفاقات یک روز از زندگی قهرمان اصلی داستان را که شخصیتی واقعی و هم اردوگاهی وی است، واقع بینانه و به تفصیل توصیف می کند. داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ تنها توصیف شرایط بسیار دشوار اردوگاه کار اجباری نیست، بلکه در واقع بازتاب دوران سخت زندگی مردم روسیه در نیمه قرن بیستم است. قهرمان اصلی آن هم نماد شخصیت شکست ناپذیری است که در شرایط سخت و دشوار اجتماعی مایوس و ناامید نمی شود.
فلسفة ادب و هنر مدرن و اخلاق پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یورگن هابرماس (1992) اذعان داشته که «پروژه مدرنیته»، با ریشه های آن در دوره «روشنگری» سده هجدهم، به جدایی حوزه های علم و اخلاق و هنر از یکدیگر و از عالم واقعی انجامیده است. در این مقاله، این فرضیه مطرح شده است که مشخصه بارز «پروژه مدرنیته»، یعنی تلاش برای دستیابی به «واقعیت» های عالم و بیان آنها در قالب زبانی علمی و «واقعیت نما»، به حوزه اندیشه و هنر هم راه می یابد و «واقع گرایی» و استفاده از زبانی خاص برای بازنمایی «واقعیت» نضج می گیرد و همین امر است که سرانجام به جدایی این حوزه از دنیای واقعی و مردم در قالب «سخت گیری اخلاقی» می انجامد. این فرضیه با مطالعه ابعادی از «مدرنیسم» تایید و سپس برای ارائه راه حلی «پسامدرن» به آراء امانوئل لویناس و کاربرد آنها در برخورد با ادب و هنر پرداخته می شود.