فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study was intended first to categorize the L2 learners in terms of their learning style preferences and second to investigate if their learning preferences are related to lexical inferencing. Moreover, strategies used for lexical inferencing and text related issues of text density and parts of speech were studied to determine their moderating effects and the best predictors of lexical inferencing. To this end, a posttest group design with 142 students studying engineering was adopted for the study. Perceptual style preferences questionnaire was administered to identify the students’ major learning styles, followed by strategy training for deriving the meaning of unknown words. Finally, lexical inferencing texts were given to the students to study and extract the meaning of unknown words and concurrently determine the type of strategy used for lexical inferencing. The results indicated that a great proportion of students belonged to the kinesthetic category of styles while the predominant treatments in the class were audio-visually structured. The analysis also revealed that tactile, kinesthetic, and group categories of style preferences are meaningfully related. Moreover, it was found that learning style preferences lead to statistically different lexical ineferncing. As for the strategies, the ‘syntactic knowledge analysis’ showed the highest correlation with ‘auditory learners’. Lexical density and parts of speech were also shown to moderate the effect of perceptual style preferences on lexical ability. On the whole, strategy and perceptual style preferences were found to be the two best predictors of successful lexical inferencing.
مقاله به زبان انگلیسی: رابطه میان استفاده از راهبردهای شنیداری، اضطراب آزمون و عملکرد آزمون شنیداری فراگیران ایرانی سطوح متوسطه و پیشرفته ی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (Listening strategy use, test anxiety and test performance of intermediate and advanced Iranian EFL learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری یک زبان خارجی از طرفی با نوعی دانش راهبردی و از طرف دیگر با سطحی از اضطراب آزمون ارتباط دارد، اگرچه معمولا داشتن اندکی اضطراب آزمون طبیعی است. مطالعه اخیر به بررسی رابطه میان استفاده از راهبردهای شنیداری، اضطراب آزمون و عملکرد آزمون شنیداری فراگیران ایرانی سطوح متوسطه و پیشرفته ی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی پرداخت. بدین منظور 80 فراگیرایرانی زبان انگلیسی ( 40 نفر در سطح متوسطه و 40 نفر در سطح پیشرفته ) در این تحقیق شرکت نمودند و پرسشنامه ی استفاده از راهبردهای شنیداری لی (1997)، مقیاس اضطراب آزمون ساراسون(1975) و دو مونولوگ از عملکرد آزمون شنیداری که از بخش شنیداری تافل TOEFL ETS)) انتخاب شده بود را کامل نمودند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین اضطراب آزمون وعملکرد آزمون شنیداری رابطه منفی معنی دار و بین استفاده از راهبردهای شنیداری و عملکرد آزمون شنیداری رابطه مثبت معنی داری وجود دارد.همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که استفاده از راهبردهای شنیداری پیش بینی کننده ی بهتری برای عملکرد آزمون شنیداری است.به علاوه نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که بین فراگیران ایرانی سطوح متوسطه وپیشرفته ی زبان انگلیسی در میزان استفاده از راهبردهای شنیداری و میزان اضطراب آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی صوت شناختی تلفظ واکه های انگلیسی توسط زبان آموزان فارسی زبان (Acoustic Analysis of advanced and intermediate Persian EFL Learners' Pronunciation of English Vowels)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه نتایج یک بررسی آزمایشگاهی را بر روی تولید غیربومی واکه های انگلیسی گزارش می کند. توانایی تولید نُه واکه انگلیسی آمریکایی توسط دو گروه از زبان آموزان فارسی زبان که در سطح زبان آموزی متفاوتی قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. صحت تولید واکه های زبان آموزان از طریق محاسبه مقادیر پارامترهای صوت شناختی تعیین گردید. مقادیر سازه های فرکانسی اول و دوم لده فوگد و مدیسون (1996) را برای فضای واکه ای انگلیسی آمریکایی به عنوان مقادیر مرجع استفاده کردیم تا با مقادیر به دست آمده از تولید زبان آموزان فارسی مقایسه کنیم. نتایج نشان داد که زبان آموزان قادر به کنترل پارامترهای صوت شناختی واکه ها به صورت بومی، حتی برای واکه های مشابه در هر دو زبان نیستند که این امر به دلیل مداخله ی نظام واکه ای زبان اول آنهاست. مقادیر پارامترهای صوت شناختی با افزایش سطح زبان آموزی شرکت کنندگان تغییر محسوسی نکرد. جالب توجه است که جایگاه تولید به دست آمده برای واکه های غیرمشابه، نه به نزدیکترین متناظر زبان اول و نه به مقوله بومی نزدیک بودند. نتایج به دست آمده در چارچوب مدل همانندسازی ادراکی بِست (1994) قابل تبیین است. این مدل پیش بینی می کند که زبان آموزان مقوله های آوایی جدیدی برای تقابل های آوایی که مشابه زبان اول اشان نیستند، ایجاد می کنند.
مقایسة رویکرد ارزیابی مدرسان ترجمة فارسی با نظریه های شاخص ارزیابی ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش توصیفی تلاش شد تا معیارها و رویکردهای مدرسان ترجمه، در بستر آموزشی ایران، برای ارزیابی کیفیت ترجمة دانشجویان بررسی شود. دوازده نفر از مدرسان باسابقه و متخصص در ترجمه در دانشگاه های مختلف ایران، برای مصاحبه دعوت شدند. با تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، رویکردهای آن ها در ارزیابی کیفیت ترجمه بررسی شد و سپس، میزان تفاوت و شباهت رویکرد مدرسان ترجمة ایران با مدل ها و رویکردهای ارزیابی که نظریه پردازان ارزیابی ترجمه ارائه کردند، بررسی گردید. یافته های حاصل از مصاحبه ها برطبق شیوة تحلیل داده های کیفی نظریة داده بنیاد، کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که میان مدرسان ترجمه در انتخاب رویکردهای ارزیابی کیفیت ترجمه شباهت و اشتراکات بسیاری وجود دارد و تا حد زیادی با رویکردهای ارزیابی کیفیت ترجمه که نظریه پردازان بین المللی ارائه کرده اند، مطابقت می کند و تنها تفاوت، در میزان اهمیت معیارهای ارزیابی است که بستگی به نوع دوره های مختلف آموزشی ترجمه و نوع متن و ژانر در ترجمه دارد.
The Effect of L1 Persian on the Acquisition of English L2 Orthographic System on the Shared Grounds(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper elaborates on Persian and English orthographic shared aspects to study the effects of L1 Persian on learning English as a foreign language. While there are some examples of letter and sound mismatches in the orthographic system of both languages, those of English are more complex than Persian. In order to see the effect of the mismatch between orthography and transcription, 40 Persian EFL learners were divided into two proficiency groups i.e., advanced and elementary, and their performance was examined on comprehension and production tasks. The learners’ production skills were checked via a list of 76 pseudo words requiring the learners to read them while their voices were recorded. After one week time interval, a comprehension test consisted of 34 items was administered, requiring the learners to listen and choose among the orthographic forms presented to them. It was hypothesized that being educated in L1 Persian comprising semi-opaque orthography system, the learners would tackle the English opaque graphemes better on the mismatches. However, it was observed that both elementary and advanced groups had difficulty learning English orthography system, showing almost no positive effect from L1. Only in rare cases more proficient learners performed better due to more schooling education in English.
Exploring the Characteristics of Effective Iranian EFL Teachers from Students’ and Teachers’ Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the characteristics of effective secondary school Iranian EFL teachers from students’ and teachers’ perspectives. To this end, 376 junior secondary school students and 32 EFL teachers teaching at various Iranian secondary schools participated in the study. A validated open-ended questionnaire was distributed among the student and teacher participants and asked for their opinions on key characteristics of an effective EFL teacher. A semi-structured interview was also conducted with the teacher participants to investigate why they deemed the characteristics important. The results of the content analysis of the data obtained from the questionnaire and the interview indicated that students and teachers were approximately of the same opinion, both highlighting teachers’ professional qualities (e.g., knowledge of the subject matter, ability to impart knowledge properly, etc.), classroom management-related qualities (e.g., involving all students by assigning pair work/group work activities, assessing their learning progress regularly, etc.), and interpersonal relationships as being of crucial importance for effective EFL teaching. However, they differed in the degree to which they perceived these qualities to be important
مقاله به زبان انگلیسی: رویکرد زبانشناسی کاربردی به استراتژی های آموزش زبان (Applied Linguistic Approach to Language Learning Strategies (A Critical Review))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه زبانشناسی کاربردی یکی از مسایل بنیادی در برابر معلمین زبان، روش شناسان آموزشی زبان و برنامه نویسان درسی زبان آموزی این است که اصولا چه روند و مسیری در آموزش زبان خارجی یا زبان دوم کارآتر است: آموزش زبان برای کاربرد آن یا کاربرد زبان برای آموزش آن؟ بی تردید، برای این که گویشور زبان توانایی باشیم، معلومات و دانش در زمینه ساخت زبان و نظام و شیوه کارکرد آن امری است ضروری؛ ولی این دانش فی النفسه کافی نیست. به همین علت، در سال های اخیر گرایش و چرخشی ویژه از معلم و روش زبان آموزی به سوی خود زبان آموز صورت گرفته است. بدین ترتیب، در تعریف مؤلفه های توانش زبانی و مکانیزم ها و استراتژی های درگیر در فرآیند آموزش زبان تغییرات عمده ای صورت گرفته است. در مقاله حاضر، ماهیت و ویژگی های استراتژی های زبان آموزی یعنی ویژگیهای شناختی، فراشناختی، زبانشناختی و جامعه شناختی زبان مورد توجه قرار گرفته اند؛ و نقش مهم و تعیین کننده استراتژی های فراشناختی در آموزش استراتژی های زبان آموزی مورد تاکید ویژه قرار گرفته است .
مقاله به زبان انگلیسی: کاوشی در موضوع انتقال انطباقی در محیط نوشتاری: مطالعه ای موردی در خصوص زبان انگلیسی برای اهداف عمومی (A Probe into Adaptive Transfer across Writing Contexts: A Case of an EGAP Class)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور برسی مباحث مربوط به انتقال انطباقی در نوشتار زبان دوم و از آنجاییکه انتقال در این مفهوم جدید مورد توجه نبوده است، تحقیق حاضر تلاش نموده است تا موضوع فوق الذکر در کلاس زبان انگلیسی برای اهداف عمومی را واکاوی نماید. اطلااعات لازم از طریق مصاحبه و نگارشهای انجام شده جمع آوری و بررسی گردید. نتایج به تقسیم بندی انتقال انطباقی به پنج مورد انجامید: 1- سازماندهی، 2- اصلاح ساختار، 3- بازنویس مجدد، 4- استعاره سازی و 5- استفاده از منابع. در مرحله ای دیگر تحلیل اطلاعات نشان داد که در حصول موارد بالا نویسندگان زبان خارجی از فرآیندهای متفاوتی بهره می گیرند که همگی دلالت بر چند وجهی بودن این توان بالقوه دارد. از منظر رشته های تحصیلی نویسندگان مورد بحث، رشته زبان انگلیسی بیشترین و رشته مهندسی برق کمترین استفاده را از انتقالهای انطباقی داشتند. به هر حال نتایج بدست آمده تاکیدی بر شرایط مطلوب چنین کلاسهایی برای گسترش انتقال انطباقی می باشد.
مقاله به زبان فرانسه: تأثیر عوامل زبانی و فرازبانی در ترجمه شفاهی (L’impact des éléments linguistiques et paralinguistiques en interprétation de conférence)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روزگار جهانی سازی به چه زبانی باید ارتباط برقرار نمود؟ این پرسشی اساسی است. از آنجایی که زبانها قابل مبادله نیستند و هر یک از آنها جهان بینی خاص خود را به همراه دارند، ترجمه بهترین راه برای برقراری ارتباط است. در ارتباطات بین المللی، مترجمان ضامن خوب برگزار شدن جلسات هستند. هنگامی که سخن رانها به زبان خود سخن می گویند، مترجمان شفاهی عقاید ایشان را از زبان مقصد به طبیعی ترین شکل ممکن با حفظ معنا، لحن و ویژگیهای خاص سخنران به زبان مقصد منتقل می کنند. این مقاله بر تحقیقی اشاره می کند که در ایران انجام شده و در آن بیست نفر از مترجمان شفاهی حرفه ای و نیمه حرفه ای شرکت داده شده اند. هدف این مقاله تحلیل عوامل زبانی و فرازبانی ای است که می توانند بر فرآیند و محصول ترجمه ی شفاهی تأثیرگذار باشند. می کوشیم که کارآمدی یا ناکارآمدی نظریه های مربوط به ترجمه ی شفاهی را در سطح کاربردی و با توجه به کار مترجمان شفاهی ایرانی ای که در این مقاله به آنها پرداختیم بررسی کنیم. نتایج به دست آمده اهمیت عوامل زبانی و فرازبانی در ترجمه ی شفاهی را برجسته می کند.
The Vocabulary Profile of Iranian English Teaching School books(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper provides a fairly detailed corpus-based vocabulary profile of the Iranian EFL books used in public schools. To this end, the WordPerfect files of all the seven books were converted to text format to get rid of the formatting features and be compatible with the software used for analysis. The software tools used were the Compleat Lexical Tutor suite, version 6.2 (Cobb, 2011), AntConc (Anthony, 2012), and AntWord Profiler (Anthony, 2012). The output of the analysis included general counts of words in Iranian school books at different levels, the frequent function and content words, frequent n-grams, frequent metalinguistic words, the coverage of several well-known, corpus-based word lists in these books, the range of the words across the books, and the amount of vocabulary recycling. The paper discusses the vocabulary representativeness and recycling and the adequacy of exposure to English in these EFL books. Detailed word frequency tables as well as some practical implications of the quantitative results constitute important features of this article
دو اصطلاح ستاره شناسی و کیهان شناسی باستان در گزیده های زادِسپَرَم قرائت واژه مبهم ائفقثجظ در عبارت ائفقثجظ ل تسوظ ا و بررسی مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (سه کناره گیهان) در متن پهلوی گزیده های زادِسپَرَم (فصل 34: بندهای 25 و 28)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو اصطلاح فنّی در متن پهلوی گزیده های زادِسپَرَم بررسی می شود. ابتدا قرائت رایج واژه ائفقثجظ (فصل 34: بند 28) به صورتnisārīk/nisārīg نقد و بررسی شده است که، نخستین بار، آن را زنر (1955: 345) با این خوانش به معنی «آغازین» ارائه کرد و سپس ژینیو و تفضّلی (1993: 120) نیز آن را پذیرفتند.nisārīg واژه ای تک بَسامَد (منفرد) در زبان پهلوی است که با اصلاحی ناچیز می توان آن را به صورت اخقثجظ (wahārīg: بهاری) تصحیح و به همراه واژه paymānīg به صورت اندازه میانگین/ اعتدالی بهاری ترجمه کرد. سپس، در جست و جوی تفسیری قانع کننده از مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (فصل 34: بند 25)، این عبارت با عبارات مشابه موجود در مدارک باستانی نجومی و کیهان شناسی به زبان های اَکَّدی (متن های موسوم به اسطرلاب ها و الواح میخی مُل آپین)، سنسکریت (براهمنه ها) و لاتین (خطابه در باب خورشید توانا از یولیانوس، امپراتور مهرپرست روم)، مقایسه و عبارت یادشده به عنوان اصطلاحی فنّی معرفی شده است که به الگوی مشهور «تقسیم بندی سه بخشی آسمان (به نواحی جنوبی، میانی و شمالی)» در کیهان شناسی مشرق زمین باستان اشاره دارد.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر دانش فرا زبانی واژگان، استنباط معنایی از متن بردانش واژگان با توجه به عامل بین زبانی تاثیر ساختار واژگانی زبان اول ( The Impact of Metalinguistic English Vocabulary Knowledge and Lexical Inferencing on EFL Learners’ Lexical Knowledge Considering the Cross-Linguistic Issue of L1 Lexicalization)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر سعی دارد تا به بررسی مکانیسم های پیچیده روان شناختی مرتبط با سطوح زیر بنایی یاد گیری واژگان در زبان دوم بپردازد . شایان ذکر است که تحقیق فوق اساسا بر پایه تجزیه وتحلیل تاثیرآموزشی و روان شناختی عامل فرا گیر ساختار واژگان سازی در زبان اول بر یادگیری وآموزش واژگان در زبان خارجه انجام پذیرفته است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی تاثیر آموزش های مداخله های وغیر مداخله ای در مورد دو گروه واژگان معادل سازی شده وفاقد معادل از دیدگاه آموزشی می پردازد و از طرفی دیگر سعی دارد تا دانش واژگان زبان آموزان را از دیدگاه روان شناختی وزیر بنایی یادگیری واژگان و براساس نگرشی بین زبانی مورد تفحص قرار دهد. نتایج حاصله ازآزمونt غیر وابسته، نشا نگر تفاوت معناداری بین دو گروه شرکت کننده در مورد دو گروه واژگان مورد نظر بود. آزمون t جفت نشان داد که زبان آموزان از میزان آشنایی بیشتری با واژگان معادل سازی شده در مرحله پیش آزمون بر خوردار بودند و در مرحله پس آزمون نیز موفقیت بیشتری در این زمینه کسب نمودند. اگرچه نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معناداری در مورد یاد گیری این دوگروه از واژگان (نمره پیشرفتgain score =) در دو گروه آموزشی مداخله ای وغیر مداخله ای نبود. تجزیه وتحلیل های توصیفی این مطالعه حاکی از این امر است که تعداد واژگان معادل سازی شده در بالا ترین سطح که به بررسی توانایی تولید واژه در جمله می پردازد، تقریبا دو برابر تعداد واژگان فاقد معادل در گروه آموزشی مداخله ای بود. به علاوه تعداد واژگان فاقد معادل که به صورت تقریبی فرا گرفته شده بودند به میزان قابل ملاحظه ای بیشتر از همتایان معادل سازی شده آنان بود. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد توجه ،تفحص، وبررسی متخصصین روانشناسی آموزش زبان، روش شناسان، وتئوری پردازان آموزشی قرار گیرد.
نقش فرهنگ بومی در کلاسهای زبان انگلیسی: مقایسه سه دیدگاه متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش جهانی زبان انگلیسی که همزاد جهانی شدن است، دیدگاههای تازه ای را در آموزش زبان انگلیسی پدید آورده است. جایگاه فرهنگ بومی در برابر فرهنگ بیگانه در کلاس های زبان انگلیسی نیز نگرشهای تازه ای را به همراه آورده است. مقاله حاضر کوشیده است که نگرش سه گروه مدرسان، زبان آموزان و والدین را نسبت به نقش فرهنگ بومی در آموزش زبان انگلیسی با هم مقایسه کند. بدین منظور، پرسشنامه ای به 360 نفر( 120 نفر از هر گروه) داده شد و نگرش آنان در رابطه با سه سازه ی سلطه ی زبان و فرهنگ انگلیسی، آموزش فرهنگ انگلیسی زبانان، و جایگاه فرهنگ بومی در کلاس های زبان انگلیسی سنجیده شد. نتایج نشان داد که در رابطه با سازه اول، مدرسان نگرش منتقدانه تری نسبت به دو گروه دیگر دارند، درحالی که در مورد سازه های دوم و سوم، والدین نگرش منتقدانه تری نسبت به مدرسان و زبان آموزان دارند.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیر بازنویسی بر توانایی درک واجهای مشکل ساز زبان انگلیسی توسط زبان آموزان مبتدی ( The Effect of Transcribing on Beginning Learners’ Phonemic Perception)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A large number of studies dealing with phonology have focused their attention on phonological production at the expense of phonological perception which provides the foundation stone for phonological production. This study focuses on phonological perception at phonemic level. The purpose of the study is helping beginning learners improve their perception of the English phonemes which are confusable for them. To this end, we propose transcribing as an aural input enhancement device and examine its effect on learners’ phonemic perception. Thirty one females who were randomly assigned to experimental and control groups participated in this study. The experimental group had transcribing exercise during the experiment while the control group did not. The results of the study show that transcribing improves beginning learners’ phonemic perception significantly. Therefore, EFL teachers are advised to include transcribing exercise as one of the techniques to improve learners’ phonemic perception and, hence, their listening comprehension.
بررسی سه تکواژ «-ænæ»، «-æwæ» و «-æɾæ» در هورامی: پس اضافه یا حالت نما
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی سه تکواژ پربسامد «-ænæ»، «-æwæ» و «-æɾæ» در زبان هورامی (گونه پاوه) می پردازد. ماهیت این تکواژها که به صورت پسوند به اسم می پیوندند و معنایی مشابه حروف اضافه دارند، چندان مشخص نیست. سؤال این پژوهش این است که ماهیت این سه تکواژ چیست. در این راستا، نخست تعداد 52 حرف اضافه هورامی استخراج و طبقه بندی شدند، ساخت گروه حرف اضافه دار هورامی مشخص شد، حالت غیرصریح و نشانه های آن معرفی شدند و سه فرضیه مطرح شد که بر اساس آنها این سه تکواژ یا پس اضافه، یا اجزاء تشکیل دهنده حروف اضافه و یا تکواژهای حالت نما هستند. بررسی داده های زبانی نتایجی آن گونه به دست نداد که بتوان یک فرضیه را پذیرفتنی تر از بقیه به شمار آورد. در نهایت سه فرضیه مذکور با جهانی های مطرح شده مرتبط نیز محک زده شدند، اما این رویکرد نیز به نتیجه ای قطعی و متقن منتهی نشد. به نظر می رسد این سه تکواژ بقایای در حال حذف یا تغییر از یک نظام در گذشته زبان هستند، یا نظام پس اضافه ای یا نظام حالت. اظهار نظری دقیق تر از این ممکن نیست و بررسی بیشتری می طلبد.
بررسی تأثیرات سن/ ترتیب اکتساب واژگان در زبان دوم: تصمیم واژگانی در دو زبانه های فارسی- انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعة حاضر بررسی تأثیرات ترتیب/ سن اکتساب واژگان در زمان پاسخ تصمیم واژگانی در دو زبانه های فارسی- انگلیسی است. 40 دانشجوی سال اول دانشگاه که به لحاظ مهارت زبان دوم در سطح مبتدی بودند در این مطالعه شرکت کردند. 45 کلمة انگلیسی و تعدادی شبه کلمه، به عنوان محرک، انتخاب و با استفاده از نرم افزارDMDX ارائه شدند. این 45 واژه به سه گروه مجزا تقسیم شدند: 15 کلمه هم در فارسی و هم در انگلیسی به سرعت فرا گرفته شدند؛ 15 کلمه هم در فارسی و هم در انگلیسی به کندی فرا گرفته شدند و 15 کلمه در فارسی به کندی، ولی در انگلیسی به سرعت فرا گرفته شدند. هدف از این تقسیم بندی این بود که مشخص کنیم آیا پردازش و تصمیم واژگانی در زبان دوم تحت تأثیر سن اکتساب معادل های این کلمات در زبان اول می باشد یا این که واژگان در زبان دوم از الگوی سن اکتساب خود پیروی می کنند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده کردیم. نتایج نشان داد زمان پاسخ تصمیم واژگانی در لغاتی که در زبان دوم به سرعت فرا گرفته شده بودند، به طور معناداری از لغاتی که به کندی یاد گرفته شده بودند، کمتر است. به عبارت دیگر، سن/ ترتیب اکتساب لغات در زبان دوم، صرف نظر از سن اکتساب همان لغات در زبان اول، تأثیر معناداری در پردازش این لغات در زبان دوم داشت. نتایج این مطالعه اثرات سازنده ای را در روشن کردن سیستم واژگانی دوزبانه ها و نحوة بازنمایی و پردازش در این سیستم خواهد داشت.
مقاله به زبان انگلیسی: مطالعه میان فرهنگیِ کنش گفتارِ درخواست: دانشجویان عراقی و مالایی (A cross-cultural study of request speech act: Iraqi and Malay students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات متعدد نشان داده اند که اصطلاحات زبان شناسی و محدوده توصیف کننده های خارجی موجود در یک زبان از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. پژوهش حاضر به بررسی شباهت ها و تفاوت های میان فرهنگی توصیف کننده های خارجی در کنش گفتار درخواست می پردازد. بدین منظور،پرسشنامه ای از 30 دانشجوی عراقی و 30 دانشجوی مالایی دانشگاه علوم مالزی جمع آوری شد. قالب نظریه مدیریت روابط اسپنسر اوتی (2008) برای آنالیز توصیف کننده های خارجی بکار گرفته شده است. داده های این تحقیق از پرسشنامه ای در قالب آزمون تکمیل گفتاری که از 8 موقعیت تشکیل شده جمع آوری شده است. داده ها سپس براساس طبقه بندی توصیف کننده های خارجی عاریه گرفته شده از بلام کالکا،هاوس و کسپرآنالیز شده است. هدف اولیه این تحقیق مقایسه تاثیرعوامل موقعیتی بر تحقق الگوی توصیف کننده های خارجی کنش گفتار درخواست بین دانشجویان عراقی و مالایی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند در مطالعات میان فرهنگی و بین فرهنگی موثر باشد.
آموزش واژگان هم آوا- هم نویسه از طریق داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان عموماً با چهار مهارت زبانی در ارتباط است: شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن. هر یک از این چهار مهارت نقش بسزا و ویژه ای در امر یادگیری دارد. اما پرورش این مهارت نیازمند عواملی چند ازجمله مطالب آموزشی مناسب، معلم آگاه به اصول آموزش و نیز شیوه ها و راهکارهای آموزشی کارآمد است. مطالب آموزشی باید با جهت گیری های خاص و ویژگی های معین تهیه شده باشند، معلم زبان باید با اصول آموزشی زبان آشنا باشد و سرانجام باید از روش ها و راهکارهای نوین و نتیجه بخش آموزش زبان نهایت استفاده را ببرد. هدف از این پژوهش بررسی این نکته است که آیا داستان می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی در آموزش زبان دوم به کار برود یا نه. برای بررسی میزان موفقیت داده های داستانی در آموزش زبان دوم، در یک بررسی میدانی تعدادی از واژگان هم آوا- هم نویسه زبان فارسی در دو گروه (آزمایش، کنترل) به 7 دانشجوی خارجی زبان آموز زبان فارسی با استفاده از داستان و بدون داستان آموزش داده شد. برای بررسی نتایج و تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t استفاده شده است. با توجه به این که سطح معناداری آزمون t کمتر از 05/0 ( sig=0.00 ) می باشد، می توان گفت که نمره گروه آزمایش با نمره گروه کنترل تفاوت معناداری دارد و بنابراین یافته های پژوهش نشان می دهد که می توان از داستان به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای آموزش واژه های هم آوا- هم نویسه مدد جست و این شیوه یادگیری را تسهیل و جذاب می کند .
ترجمة کودکانه ها به فارسی: چالش لحن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمة آثار ویژة کودکان کاری سهل و ممتنع است؛ کاری بسیار دشوار است که ترجمة آن در آغاز آسان جلوه می کند. تصور غالب افرادی که برآن می شوند تا برای کودکان آثاری را ترجمه کنند، این است که می پندارند موضوعات کودکانه ساده هستند و متن های مرتبط، به لحاظ واژگان، ساختارهای دستوری و سایر ویژگی های زبانی نیاز به دقت نظر زیاد و خلاقیت در ترجمه ندارند؛ اما حقیقت این است که دست کم ترجمة ادبیات داستانی و نیز شعرهای کودکانه نشان می دهند که قضیه به این سادگی ها نیست. حفظ حال وهوای کودکانه در این گونه آثار که بخش عمدة آن به دقت در گزینش «لحن» مناسب بازمی گردد، ازجمله عواملی هستند که در پاره ای از موارد آن طور که باید و شاید مدنظر قرار نمی گیرند. در این مقاله سعی شده است تا با ارائة نمونه هایی از ترجمه های فارسی منثور و منظوم چاپ شده، نارسایی ها و کاستی های لحن محور آن ها ریشه یابی و بیان شوند و به این ترتیب بر ضرورت دقت بیشتر مترجمان در ترجمة کودکانه ها تأکید گردد.
توظیف الأدب فی تعلیم اللغات الأجنبیه من منظور اللسانیات التطبیقیه(الأدب العربی المعاصر للناطقین بغیر العربیه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقایسه با سایر مواد آموزشی در تدریس زبان های خارجی، ادبیات همواره دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای بوده است. معمولاً مدرسان زبان، ادبیات را در تحقق دو هدف به کار می گیرند؛ نخست، تدریس ادبیات برای ادبیات است؛ یعنی تدریس آن به منظور کسب اطلاعات ادبی. هدف دیگر، بهره گیری از ادبیات به عنوان منبعی برای تقویت مهارت های زبانی زبان آموزان می باشد.واین مسأله ای است که زبان شناسان کاربردی به آن توجه ویژه ای دارند و پژوهش هایی ارزشمند چه نظری و چه میدانی در بررسی گنجاندن ادبیات در کلاس های زبان و میزان تأثیر آن در بهبود مهارت های زبانی انجام شده است. اما با نگاهی گذرا به پژوهش های نظری مرتبط با این موضوع، در زبان عربی شاهد خلأ آشکاری در این زمینه هستیم چه برسد به پژوهش های میدانی که بتوان از آن در تدریس ادبیات عربی به منظور تقویت توانش زبانیِ عربی آموزان غیر عرب بهره گرفت. بنابراین، پژوهش حاضر با مقایسه و تحلیل آراء زبان شناسان، گامی در جهت رفع این نقص در زمینه نظری مسأله می باشد. این مقاله با مطالعه منابع خارجیِ مرتبط با موضوع، به بررسی نظرات موافقان و مخالفان به کارگیری ادبیات به عنوان منبع آموزش زبان پرداخته و مشکلات و موانعی را که معلمان و زبان آموزان در مطالعه ادبیات با آن روبرو هستند، بررسی می کند و سپس پیشنهادها و راه حلهایی را که در رفع یا کاهش آن ارائه می شود، مورد ارزیابی قرار می دهد. مهم ترین نتیجه ای که از این پژوهش حاصل آمده، این که ادبیات معاصر عربی با توجه به اصالت آن وتوانایی بالقوه ای که در تقویت توانش زبانی، فرهنگی، تفسیری، نقدی و احساسی زبان آموزان دارد، می تواند زمینه مناسبی برای تدریس و یادگیری زبان عربی به عنوان زبان خارجی باشد.