فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۰۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش آرایش واژگان در چهار گویش فارسی خوزستان، یعنی بهبهانی، دزفولی، شوشتری و هندیجانی از نظر رده شناختی بررسی شده است. چارچوب نظری اصلی این پژوهش رده شناسی آرایش واژگان درایر است. دبیرمقدم در پژوهش خود 24 مؤلفه را در نظر گرفته است که 19 مورد آن ها برگرفته از مقاله درایر و بقیه مؤلفه ها برگرفته از پایگاه داده های وی هستند که آمار مربوط به آن در اختیارش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نیز همین 24 مؤلفه درباره گویش های خوزستان بررسی و نتایج حاصل با منطقه
اروپا آسیا و همچنین جهان مقایسه شده اند. ابزار و روش جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه و گفت و گو و مصاحبه حضوری با گویش وران است. با تعداد 30 گویش ور بومی این گویش ها مصاحبه شده و بعد از ثبت و ضبط مصاحبه ها و گفت و گو ها، مطالب به دقت آوانویسی و سپس براساس مؤلفه های مورد نظر تحلیل شدند. در بررسی داده ها، رفتار رده شناختی هر کدام از این گویش ها در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و همچنین زبان های دنیا از جهت دارابودن مؤلفه های فعل پایانی و یا فعل میانی بررسی و تحلیل شد. به طور کلی این چهار گویش هم در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و هم در مقایسه با زبان های دنیا، به رده فعل میانی قوی گرایش دارند ؛ البته باید گفت که بر اساس آمار جدول ها رفتار رده شناختی این گویش ها با رده بینابین (آمیخته)- که دبیر مقدم (1392) برای زبان های ایرانی پیشنهاد کرده است- هماهنگ است. درباره مؤلفه های رده شناختی مشترک و غیرمشترک باید گفت که در این چهار گویش فقط مؤلفه1، 9 و 11 غیرمشترک هستند و این گویش ها در 21 مؤلفه دیگر رفتار مشترک دارند.
ساخت افعال گویش مزینانی: پلی از پهلوی به فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با رویکردی توصیفی انتقادی و هدف ثبت و ضبط ویژگی های ساختواژی باستانی افعال گویش فارسی مزینانی (سبزوار- خراسان رضوی) صورت گرفت. در این بررسی، ساختمان درونی افعال حال ساده و وجه التزامی آن، ماضی ساده، ماضی نقلی، منشأ و حضور «است» در صیغگان آن و نیز آینده ساده توصیف شده و در برخی موارد با نظیر خود در زبان فارسی میانه مقایسه گشت و این نتایج حاصل شد: الف) شناسه های فاعلی این گویش همبستگی بیشتری با نظیر خود در فارسی میانه نشان می دهند تا فارسی معیار؛ ب) ساخت ماضی ساده نیز به دو شیوه، یکسان با معیار و متفاوت با آن، به چشم می خورد؛ ج) ساخت ماضی نقلی امروز، هم در این گویش و هم در معیار، بازمانده ی تلفیقی از دو سازوکار نقلی سازی در دوره ی میانه تلقی و ساختار درونی آن به صورت «صفت مفعولی + تکواژ نمود ماضی نقلی + شناسه فاعلی» قلمداد شد؛ د) در مجموع، رفتارهای دوگانه ی پیش گفته و نتایج مذکور یادآور «فرضیه ی اکتساب دوگانه» هاوکینز بوده و حاکی از حالت بینابین این گویش در مقایسه با فارسی معاصر و میانه است. مضافاَ، رد پایی نیز از نظام مطابقه ای ارگتیو دیده شده که صرفاَ با یک فعل، اما، هم در زمان حال و هم گذشته، تولید می شوند.
ویژگی های زبانی و محتوایی دوبیتی های عامیانة تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی، شعر عامیانة چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازماندة شعر هجایی دورة ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعة چهارصد دوبیتیِ جمع آوری شدة بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نمایندة تمامیِ دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایة موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
نگاهی تطبیقی به فرایندهای شش گانه هلیدی در متون تالیفی و ترجمه ای پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش توصیف ساختمان نقشی متون تألیفی و ترجمه ای تخصصی رشتة پزشکی است به منظور یافتن ارتباطی میان متون تألیفی و ترجمه ای. سوال های اصلی در این پژوهش: 1.چگونگی کمیت و کیفیت فرایند های شش گانة هلیدی در متون تألیفی و ترجمه ای حوزة پزشکی 2.تاثیر تفاوت توزیع فرایند ها در فهم پذیری متون این گونة علمی زبان فارسی. به این منظور 2000 بند از چهار کتاب ترجمه ای با 2000 بند از چهار کتاب تألیفی پزشکی انتخاب و مقایسه شده اند. الگوی مورد استفاده در این پژوهش فرانقش تجربی و شش فرایند (مادی- رابطه ای- ذهنی- وجودی- بیانی- رفتاری) موجود در آن است. پس از انتخاب بندها به صورت تصادفی، فرایندهای به کار رفته در آنها شناسایی شده و سپس مورد توصیف و تحلیل آماری قرار گرفت. تفاوت در درک پذیری متون ترجمه ای و تألیفی طی یک نگرش سنجی انجام شد. در این نظرسنجی مشخص شد که 3/79 درصد دانش جویان کارشناسی در درک مفاهیم متون ترجمه شده مشکل دارند. داده ها نشان دادند که در برخی از بازه های زمانی رابطة نزدیکی بین فرایند های متون تألیفی با ترجمه ای وجود دارد، اما شواهدی دال بر تاثیرگذاری متون ترجمه بر تألیف یا برعکس به لحاظ توزیع فرایند ها مشاهده نشد. هرچند شاهد تاثیر پذیری نسبی مترجم از ساختار نقشی متن مبدأ بودیم.
حرف اضافه نمایی افتراقی در وفسی در چهارچوب نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل پدیدة دستوری حرف اضافه نمایی افتراقی در وفسی در چهارچوب نظریة بهینگی و با استفاده از تعمیم مدل بهینگی مفعول نمایی افتراقی آیسن (2003) می باشد. با وجود بررسی های بوسونگ (1985) پیرامون مفعول نمایی افتراقی در بیش از سیصد زبان جهان، پدیدة حرف اضافه نمایی افتراقی تاکنون به صورت دقیق و رده شناختی مورد بررسی واقع نگردیده است. حرف اضافه نمایی افتراقی، به عنوان زیرمجموعه ای از حالت نمایی افتراقی، به بررسی تأثیر ویژگی های معنایی و یا کاربردی در نحوة ظهور حالت در مفعول حرف اضافه می پردازد. شواهد زبانی وفسی (Vide. Stilo, 2004)، نمایانگر آنند که ویژگی معنایی جانداری در مفعول حرف اضافه، بر نوع حالت نمایی در آن مؤثر می باشد؛ به طوری که مفعول های حرف اضافة جاندار و انسان در وفسی در حالت غیر مستقیم (حالتِ مفعولی حرف اضافه) تظاهر می یابند؛ در صورتی که تظاهر مفعول حرف اضافة غیر جاندار، در حالت مستقیم (فاعلی) می باشد. مدل بهینگی حرف اضافه نمایی افتراقی در پژوهش حاضر با بهره گیری از پرینس و اسمولنسکی (1993)، اسمولنسکی (1995) و با تعمیم مدل بهینگی آیسن (2003) در مفعول نمایی افتراقی حاصل شده است و سلسله مراتب محدودیتی گویشی مورد کاربرد، با به کارگیری ابزارهای صوری انطباق هماهنگ و ربط موضعی استخراج گردیده اند.
زمان دستوری و نمود در گویش لری بالاگریوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ساخت زمان دستوری و نمود در جمله های خبری گویش لری بالاگریوه است. لری بالاگریوه یکی از گونه های گویش لری است. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است و داده ها به روش میدانی از طریق ضبط گفتگوهای روزمره به مدت پنج ساعت جمع آوری شده است. این گویش دارای دو زمان دستوری گذشته و غیرگذشته است. بدین ترتیب چهار ساخت دستوری حال ساده، گذشته ساده، گذشته نقلی (حال کامل) و گذشته بعید در این گویش دیده می شود. نحوه بازنمایی نمود در این گویش با فارسی معیار متفاوت است. پیشوند استمراری می- در این گویش بروز آوایی ندارد. نمود کامل با گذشته ساده، گذشته نقلی و گذشته بعید نشان داده می شود. نمود ناکامل و استمراری در زمان حال توسط ماده مضارع فعل /hQsE/ (خواستن) یعنی hQ و در زمان گذشته توسط he: نشان داده می شود. نمود ناکامل توسط حال کامل نیز نشان داده می شود. نمود تقریب در این گویش در زمان گذشته با hQ بدون مطابقه با شخص و شمار فعل اصلی و در زمان گذشته با hQs با مطابقه با شخص و شمار فعل اصلی صورت می گیرد.
بررسی نگرش های زبانی در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش های زبانی، دلایل انتخاب یک زبان در یک موقعیّت یا وضعیّت را نشان می دهد. مطالعه نگرش های زبانی، در حفظ، مرمّت و بازسازی تخریب های زبانی و اجرای موفق توسعة برنامه ها و سیاست های گویش تالشی نقش و اهمیت اساسی دارد. به منظورِ مطالعه نگرش های زبانی، از هریک از دبیرستان های پسرانه و دخترانه منتخب در شهرهای ماسال و تالش و روستا های خاله سرا و کشلی، 30 دانش آموز به صورتِ تصادفی انتخاب شد و از آنها در قالب پرسش نامه نظرسنجی به عمل آمد. نگرش مثبت پاسخ دهنده ها در مورد فرهنگ و گویش تالشی، 70 درصد و درباره سایر گویشوران تالشی ، 42 درصد بوده است. درمورد برنامه های سواد تالشی، 36 درصد نگرش کاملاً مثبت و 34 درصد نگرش نسبتاً مثبت داشتند. نسبت به رسانه های توسعه دهندة زبان تالشی، 63 درصد از پاسخ گویان نگرش مثبت داشتند و تلویزیون و رادیو و روزنامه، به ترتیب، در ردیف اول و دوم و سوم اولویت آنها قرار داشت. در هریک از نگرش های زبانی، اختلاف معنی دار آماری در بین شهر و روستا وجود دارد ولی در بین پسر و دختر وجود ندارد.
فسیل شدگی در یادگیری زبان دوم: راهبردهای اجتناب برای فارسی آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة فسیل شدگی یا ثبات غلط در زبان میانی برای اولین بار توسط سلینکر در 1972 مطرح شد. این پدیده در زبان دوم زبان آموز رخ می دهد و یکی از ویژگی های زبان دوم زبان آموز است که ناشی از انحراف از هنجارهای گویشور بومی زبان و عدم رشد زبان دوم است. این پژوهش به عامل فسیل شدگی یا ثبات غلط، عوامل مهم در این پدیده، و انواع آن در سطوح مختلف زبانی پرداخته است و همچنین با ذکر نمونه هایی از خطاهای فارسی آموزان روسی زبان، انواع فسیل شدگی در سطوح مختلف زبانی را در این دسته از فارسی آموزان مورد تبیین قرار داده است. نمونه خطاهای ذکرشده از انشاهای نوشتاری فارسی آموزان روسی زبان که در سطح میانی فارسی آموزی هستند، استخراج شده است. در نهایت، راهبردهای کاهش این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان دوم، به منظور بهره گیری از آن در آموزش مؤثر فارسی به غیرفارسی زبانان بحث شده است. با توجه به اهداف این پژوهش، نتیجة حاصل از درک و شناخت این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان فارسی در درک و رشد بهتر این زبان برای غیرفارسی زبانان مؤثر خواهد بود. همچنین بهره گیری از شیوه های ارائه شده در اجتناب از این عامل در زبان فارسی به عنوان زبان دوم، سبب بهبود و رشد بهتر فرایند زبان آموزی در فارسی آموزان غیرفارسی زبان می گردد.
فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است.
در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد.
در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است.
در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
بررسی تعدادی از صورت های واکه ای زبان فارسی در بخش های کوهبنان و خرمدشت در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد است تا توزیع جغرافیایی تعدادی از صورت های واکه ای گویش کوهبنانی را در دو منطقة کوهبنان و خرمدشت، از توابع شهرستان کوهبنان در استان کرمان، مورد بررسی قرار دهد و با توجه به تفاوت های موجود در نحوة توزیع آنها در این دو منطقه، اطلس زبانی را رسم کند. در این راستا، توزیع جغرافیایی تعدادی از صورت های زبانی که از فارسی میانه در گویش کوهبنانی در مناطق مورد پژوهش باقی مانده اند نیز نشان داده خواهد شد. برای تعیین صورت های زبانی راهنما در سی نقطه از دو منطقة کوهبنان و خرمدشت، از یک یا دو نفر از افراد بی سواد بالای پنجاه و پنج سال گفتار آزاد تهیه شد و برای تعیین صورت های اصلی نیز گفتار آزاد و مصاحبه صورت گرفت، سپس بر اساس آنها پرسش نامه هایی در قالب فهرست واژگان تهیه گردید و در تمام سی نقطة مورد پژوهش به اجرا درآمد. در پایان، بر اساس داده های به دست آمده، تفاوت ها و شباهت های موجود در توزیع صورت های زبانی مربوط و آثار باقی مانده از فارسی میانه در گویش کوهبنانی این مناطق به صورت نقشه هایی جداگانه نشان داده شد. بدین منظور و برای تعیین دقیق حوزة هر صورت زبانی و رسم خط مرزهای هم گویی از نرم افزار جغرافیایی جی آی اس استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که گویش کوهبنانی در مناطق مورد بررسی دارای ویژگی های تمایز دهنده ای است که از آن میان می توان به فرایندهایی از قبیل کشش واکه ای و حفظ تعدادی از واکه های دورة میانه که در فارسی معیار دچار تغییرات شده اند، اشاره کرد. همچنین فرایندهای افراشتگی واکه ای، افتادگی واکه ای، پیشین شدگی واکه ای، پسین شدگی واکه ای، ساده شدگی واکه های مرکب و مرکب شدگی واکه های ساده نیز در مناطق مورد نظر قابل مشاهده می باشد. بررسی صورت های واکه ای و اطلس های زبانی همچنین نشان دهندة آن است که واحدهای زبانی در این دو منطقه تا حد نسبتاً زیادی به صورت مشابه به کار می روند اما به جهت وجود تفاوت ها در رفتار زبانی گویشوران در دو منطقه کوهبنان و خرمدشت، باید قائل به وجود دو لهجه متفاوت در این مناطق شد که دلیل آن هم مرز بودن منطقه خرمدشت با استان یزد می باشد چرا که گویشوران این منطقه واحدهای زبانی را در اکثر موارد مشابه گویش یزدی به کار می برند.
تحلیل و توصیف فرایند نرم شدگی در زبان کردی (گویش کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایند های رایج در نظام آوایی گویش کردی کلهری فرایند نرم شدگی است. این فرایند در گویش کلهری هنگامی رخ می دهد که در خوشه های همخوانی پایانة هجا محدودیت حاشیة هجایی رعایت نشده باشد. در این تحقیق با استفاده از نظریة بهینگی نشان داده می شود که محدودیت رعایت توالی رسایی در خوشه های همخوانی نمی تواند عامل تحریک فرایند نرم شدگی در خوشه های همخوانی پایانة هجا در گویش کلهری باشد و این محرک را باید محدودیت حاشیة هجایی دانست. همچنین استدلال می شود که اولویت دادن به محدودیت حاشیة هجایی در این گویش باعث می شود با وجود ارضا نشدن محدودیت توالی رسایی، فرایند نرم شدگی نسبت به فرایند های حذف و اضافه فرایند بهینه تری قلمداد شود.
بررسی مؤلفه های توالی واژه و هم بستگی آنها با توالی مفعول/ فعل در گویش تاتی گیفان، براساس دیدگاه رده شناختی درایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توالی های غالب در گویش تاتی دهستان گیفان خراسان شمالی که اساساً گونه ای مفعولی فعلی است، و هم بستگی این توالی ها و ترتیب مفعول و فعل براساس دیدگاه های درایر به سادگی تبیین شدنی نیست. به عبارت دیگر، با توجه به نتایج کلی به دست آمده از بررسی های درایر، گویش گیفانی در مورد هم بستگی در چهار توالی، به جز توالی موصوف صفت مانند اقلیت زبانی موجود در نمونه آماری درایر عمل می کند که نسبت به زبان هایی که ارتباط معنی دار بین توالی های مطرح شده و توالی فعل و مفعول را اثبات می کنند، درصد کمتری دارند. از طرفی چون برخی از این توالی ها به صورت های مختلف و آزادانه در تاتی گیفان به کار می روند، هم بستگی ممکن بین آنها و ترتیب مفعول و فعل نیز که خود به دو صورت بنیادی مفعول، فعل و غیربنیادی فعل، مفعول کاربرد دارد تا حدی نسبی است. به طورکلی به نظر می رسد به دلیل تنوع در ترتیب فعل و مفعول در این گویش شاهد تنوع در دیگر توالی های هسته و وابسته مربوط به آن نیز هستیم.
Using it Bundles in Published and Unpublished Writings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Lexical bundles are known as important elements of coherent discourse that have been the subject of much research. While the previous research has been mainly concerned with exploring variations in the use of these word sequences across different registers and disciplines, very few studies have addressed the use of some particular groups of lexical bundles within some types of academic writing. To probe in to the possible generic variations, this research focused on anticipatory it bundles as a particular structural group of these word sequences. More specifically, this study chose to investigate range, frequency, and function of these word clusters in applied linguistics published and unpublished writings. Through the use of two big corpora and text analysis programs, this study found that it bundles were used relatively frequently in both published and unpublished writings. Functional analysis also showed that it bundles served a wide variety of functions in both types of writings. Notwithstanding these findings, this study also revealed that some it bundles commonly used in unpublished writing did not count as bundles in published writing.
The Effect of Multimedia-Based Instruction on Improving Iranian EFL Learners’ Grammar Knowledge and their Attitudes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۹, No.۱۹, Fall & Winter ۲۰۱۶
161 - 177
حوزههای تخصصی:
Applying technologies has recently caused language education to undertake influential modifications. Hence, this study tried to investigate the impact of using technology in form of multimedia on improving grammar knowledge of Iranian high school students and also examined their attitudes toward multimedia-based mode of instruction. To do so, three intact classes of lower intermediate students were randomly divided into three groups: multimedia, multimedia + textbook, and control group. After homogenizing the groups regarding their proficiency level, the pre-test was run and results indicated no significant difference. Treatment lasted for 8 sessions, during which the first experimental group was taught through using multimedia elements like cartoons, texts, and Power Point Presentation. The second group had their textbook besides multimedia, while the control group was instructed traditionally by means of the textbook. Comparing the groups’ scores on the post-test revealed the superiority of multimedia + textbook group over the other groups in their grammar test performance. The questionnaire outcomes also showed more positive tendency of the students in this group in comparison to the multimedia only group toward application of multimedia programs. Findings of this study might open a novel way to assist EFL learners to increase their grammar knowledge more successfully.
Investigating Lexico-grammaticality in Academic Abstracts and Their Full Research Papers from a Diachronic Perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۹, No.۱۹, Fall & Winter ۲۰۱۶
178 - 197
حوزههای تخصصی:
Development of science and academic knowledge has led to changes in academic language and transfer of information and knowledge. In this regard, the present study is an attempt to investigate lexico-grammaticality in academic abstracts and their full research papers in Linguistics, Chemistry and Electrical engineering papers published during 1991-2015 in academic journals from a diachronic perspective through quantitative research design. The focus of this paper is on transitivity, mood and theme analysis in the corpus according to Halliday's (1994) systemic functional linguistics model. So, all the attempts are to find the changes in abstracts and research papers of these disciplines and how they are to be positioned in different linguistic contexts over time. The results revealed that research papers employ the spectrum of possible lexical realization quite differently as compared to general English, especially concerning the use of specific lexical items. Also, the results of chi-squares of each discipline showed that there are significant differences between papers over time at .05 level of significance (.000< .05) with regard to the transitivity, mood, and theme.
استعارة دستوری در مقالات پژوهشی پزشکی: بررسی مقایسه ای مجلات ایرانی به زبان انگلیسی و مجلات انگلیسی/ آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعارة دستوری مهم ترین ویژگی گونة علمی زبان انگلیسی به حساب می آید که باید به طور مناسب، بجا، و در دفعات کافی به کار گرفته شود، در غیر این صورت زبان به نوع محاوره ای نزدیک می شود. هدف این پژوهش مقایسه بین انواع استعاره های دستوری اندیشگانی به کاررفته در مقالات اصیل پزشکی ایرانی به زبان انگلیسی و مقالات انگلیسی/آمریکایی بوده است.از این رو، میزان استفاده از استعارة دستوری در سه نوع اطلاعات ارائه شده از بخش بحث (مطرح کردن یک یافتة ویژه، تفسیر یافته، و مقایسة نتایج قبلی با نتایج مطالعه) در دو دسته مقاله 32 تایی، که از ژانویة 2007 تا فوریة 2008 در مجلات انگلیسی- آمریکایی و مجلات پزشکی ایرانی به زبان انگلیسی متعلق به پایگاه اطلاعات علمی ISIچاپ شده بودند، مقایسه گردیدند. داده ها از طریق آزمون تی محاسبه شدند. یافته ها نشان دادند گرچه در مقالات پزشکی ایرانی، در مقایسه با نویسندگان انگلیسی/آمریکایی، به صورت معنی داری نسبت کمتری از مجموع استعاره های دستوری اندیشگانی و همچنین هر یک از صفت شدگی ها به کار رفته بود، اما در استفاده از اسمی شدگی ها تفاوت معنی داری بین دو دسته مقاله وجود نداشت. از این یافته ها می توان برای آشنا ساختن دانشجویان پزشکی، پزشکان و دیگر علاقمندان به چاپ مقالات علمی انگلیسی با اهمیت کاربرد انواع استعاره های دستوری در زبان انگلیسی علمی و نحوة نگارش آنها و همچنین در ارزیابی مقالات پزشکی برای چاپ در مجلات انگلیسی بهره برد.
ساخت غیرشخصی در گیلکی شهرستان لنگرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های غیر شخصی در گویش گیلکی شهرستان لنگرود در چارچوب نظریه کمینه گرا می پردازیم. هدف از این پژوهش، تعیین ماهیت عنصر غیر فعلی و نحوه اطلاق حالت به گروه اسمی ابتدای این جملات و تبیین جایگاه زیر ساختی و روساختی این سازه است. بررسی داده های گیلکی نشان می دهد که ساخت های غیر شخصی قالبی دارای گزاره مرکب اند و فعل آن ها از نوع نامفعولی است. عنصر غیر فعلی به عنوان هسته گزاره، نقش معنایی تجربه گر به گروه اسمی ابتدای جمله اعطا می کند. این گروه اسمی در حقیقت متمم حرف اضافه پسایند «را» است و با آن تشکیل یک گروه حرف اضافه ای می دهد و در زیر ساخت نحوی در جایگاه شاخص گروه اسنادی (محمول غیر فعلی) ادغام می شود. به اعتبار آزمون های فاعلی، این گروه حرف اضافه ای در روساخت نحوی به جایگاه شاخص گروه زمان حرکت نمی کند و به همین خاطر گیلکی فاقد فاعل کوئرکی است. از این رو گروه حرف اضافه ای را مبتدای رو ساختی درنظر می گیریم.
آموزش دستور زبان فارسی به خارجیان در چارچوب رابطه بین کارکردهای زبانی و صورت های دستوری(مقاله علمی وزارت علوم)
دستور حوزه ای از زبان است که به دلیل طبیعت خاص و پیچیده آن همواره مورد نقد و بررسی بوده است. تحقیق حاضر در صدد پاسخ گویی به مسئله ماهیت دستور آموزشی و میزان انعکاس آن در برخی از منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است. برای این منظور ابتدا در چارچوب سطح بندی اروپایی، بعضی از منابع انگلیسی را از حیث رابطه مفاهیم، کارکردها و صورت های دستوری متناسب با آنها در هر سطح تحلیل نمودیم و سپس میزان آموزش این عناصر مهم را در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ارزیابی کردیم. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که قواعد دستور آموزشی انعکاس ضعیفی در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دارد. دیگر آنکه، چینش محتوای دستوری در این کتاب ها صورتی چرخه ای ندارد و شاید یکی از دلایل مهم آن عدم وجود معیار مشخص و مشترک در تدوین و سطح بندی کتاب های زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است.