فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
معانی متفاوت سوژه در فلسفه ی آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم تا وجود نوعی ابهام را در کاربرد مفهوم سوژه در آثار آلن بدیو مشخص سازیم. این ابهام مربوط به وجود یک ناسازگاری و دودستگی میان تعبیرات مختلف بدیو پیرامون آن مفهوم است. این ناسازگاری به برانگیخته شدن تفاسیر مختلفی در این خصوص منجر شده است. ما با بررسی عبارات بدیو و ضمن توجه به رویکردهای مختلفی که نزد شارحان آثار وی وجود دارد نهایتاً پیشنهاد کرده ایم که برای دست یافتن به یک فهم جامع از اندیشه های بدیو در خصوص مفهوم سوژه، بهترین راه پذیرفتن این است که این مفهوم در آثار بدیو دارای دو معنای متمایز (اگرچه مرتبط) است و کوشش در جهت ارائه ی یک معنای واحد از سوژه در فلسفه ی بدیو به ناچار موجب نادیده گرفتن دسته ای از عبارات صریح او در این خصوص خواهد شد.
گودل؛ از نسبیت تا ایدئالیسم سازگاری نسبیت آینشتاین با فلسفة کانت در باب مسألة زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
یادداشتی درباره ریکور
منبع:
ارغنون ۱۳۷۳ شماره ۳
نقد هیدگر بر مفهوم جهان در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکری اش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه می شود و او را مورد نقد قرار می دهد. یکی از مهم ترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار می گیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل می یابد و بدل به ابژه ای می شود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی می کند و به نقد تصور دکارتی جهان می پردازد. جهان هیدگر درواقع شبکه ی روابطی است که زندگی دازاین را برمی سازند. دازاین در جهان قرار دارد نه جهان در ذهن دازاین. جهان زمینه ای است که در آن برقرارکردن نسبت با امر تودستی ممکن می شود و معنا می یابد. پس از این، در چند اثر از دوران متأخر نیز هیدگر مفهوم دکارتی جهان را نقد می کند. هیدگر در نوشته هایی همچون «عصر تصویر جهان» و «پرسش از تکنولوژی»، از بدل شدن جهان به تصویر و منبع انرژی یاد می کند که درواقع محصول تصور دکارتی از جهان هستند. در این مقاله بر آن ایم مفهوم جهان را در اندیشه ی این دو فیلسوف مطالعه کنیم و در این اثنا انتقادات هیدگر به تلقی دکارتی و نتایج برآمده از آن برای دنیای مدرن را، با ابتناء به سه اثر یادشده از وی، مورد بررسی قرار دهیم.
معرفت شناسی کواین
حوزههای تخصصی:
نزدیک هفتاد سال پیش، فروغی رساله گفتار در روش دکارت را ترجمه و «برای مزید فایده مقدمه ای بر آن افزود و سیر حکمت در اروپا را از عهد باستان تا زمان دکارت به اختصار باز نمود». این کتاب کوچک دکارت، معرفت شناسی را که قبلا هم مطرح بود برای بیش از سیصد سال به صورت مساله محوری و اصلی فلسفه درآورد و خود دکارت را به حق پدر فلسفه جدید نمود. فروغی در پایان ترجمه خود می نویسد: «از احتیاط ها و التماس ها که [دکارت] می کند می توان استنباط کرد که احوال مردم آن زمان چگونه بوده و کسی که می خواسته است با استقلال فکر سخن گوید چه مشکلات در پیش داشته است».شک فلسفی در مقابل جزم اندیشی و تعصب و تحجر فکری است و بدین اعتبار، جوهر فلسفه است و بدون آن فلسفه می میرد. وقتی گالیله گفت زمین به دور خورشید می گردد، پاپ و دستگاه تفتیش عقاید او گالیله را محاکمه و مرتد اعلام نمودند و به مدت سیصد و چهل و هفت سال حکم ارتداد را پس نگرفتند...
وظیفه هرمنوتیک
بررسی مفهوم زمان نااصیل (مبتذل) در هستی شناسی بنیادین هایدگر و ناکامی وی در فراروی از فهم مابعدالطبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هایدگر در هستی و زمان با تحلیل هستی شناختی- اگزیستانسیال زمان مندی دازاین در پی طرح معنای هستی است. وی در بخش نخست کتاب، پروا را به عنوان معنای هستی دازاین طرح می کند و ساختار سه وجهی، متکثر و بندبند آن را نشان می دهد و در بخش دوم با طرح مسأله زمان مندی به عنوان معنای پروا سعی می کند تا زمان مندی را به عنوان بنیاد وحدت این ساختار متکثر و معنای هستی دازاین نشان دهد. خاستگاه تحلیل هایدگر تقسیم هستن دازاین به اصیل و غیراصیل است و در زمان مندی نیز در پی تحلیل زمان مندی اصیل و غیراصیل می رود. هایدگر در ادامه مفهوم غالب مابعدالطبیعی از زمان به عنوان توالی آنات یکسان و مسطح را مفهومی زمان نااصیل (مبتذل) می داند و آن را بنیاد یافته در زمان مندی غیر اصیل معرفی می کند. در این مقاله در نظر است تا نشان داده شود که تلاش هایدگر در فراروی از فهم مابعدالطبیعی موفق نیست؛ چرا که تحلیل خود وی نیز مبتنی بر خواست دازاین در فراروی از عدم اصالت به اصالت است و هم چنان در دایره اصالت فاعل شناسایی (سوبژکتیویسم) و به تبع مابعدالطبیعه قرار دارد. در نهایت نشان خواهیم داد که فروکاست طرح هستی و زمان به اراده و خواست دازاین علت اصلی شکست هستی و زمان و طرح چرخش در اندیشه هایدگر است.
ماهیت تکنولوژی در فلسفه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیهیلیسم
افلاطون گرایی دلوز :مثل در مقام امر واقع
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم