مقاله حاضر درصدد تحقیق وجوب ستر عورت از اجنبی و حرمت نظر است. اینکه نظر کردن به عورت اجنبی و ستر عورت از دیدگاه شرع انور چه حکمی دارد. این بحث در ذیل ابواب آداب الحمام مورد بحث قرار میگیرد.
در بخش اول به روایاتی استناد شده که نظر کردن به عورت اجنبی را حرام دانسته است هر چند گفته شده است از حکم به حرمت نظر نمیتوان پی به وجوب ستر برد.
در بخش دوم نیز درباره علت جایز بودن نظر کردن طبیب به عورت آمده است. لازم به ذکر است که این مقاله قسمت سوم و جزء بحث تنظیم خانواده یا تحدید نسل محسوب میشود.
نوشتار حاضر بخشی از رساله نسبتاً مفصلی راجع به مسأله بلوغ دختران است که در آن ضمن طرح کلیاتی درباره مسأله بلوغ، به بررسی نشانههای طبیعی بلوغ دختران، تحت عنوان بلوغ جنسی ؛ مسأله سن، تحت عنوان بلوغ شرعی، و نیز تعارض بین ادله و روایات و بررسی اقوال مختلف پرداخته شده است. قسمت اول این نوشتار به کاوش در روایات وارده در باب سن بلوغ دختران اختصاص دارد که در این شماره تقدیم میگردد. در قسمت دوم که در آینده منتشر خواهد شد به مسأله اساسی تعارض بین روایات و آرا و انظار مختلف خواهیم پرداخت.
کتاب بنیاد فلسفه سیاسی در غرب اثر شادروان دکتر حمید عنایت با توجه به اصل ضرورت نقد بویژه در حوزه معارف سیاسی از یکسو و اهمیت این اثر از سوی دیگر که با شیوهای روان و ساده و با رعایت اصول آزاداندیشی و اعتدالخواهی به نگارش درآمده است، در این نوشتار مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
این اثر ارزشمند متکفل بررسی عقاید و اندیشههای سیاسی غرب از هراکلیت تا هابز است و به صورتی فشرده و مختصر کلیت آرای سیاسی نه اندیشمند، دو نحله فلسفی و مسیحیت را مورد توجه قرار داده است. کتاب با آنکه دارای چهارچوب و ساختار منطقی بوده، از سلاست روانی و قابلیت فهم خوبی برخوردار است و از پیچیدگی، طمطراق، نقل و ابهام به دور میباشد و رویکردی اعتدالی و آزاداندیشانه بر آن حاکم است ولی همچون سایر آثار بینیاز از نقد و بررسی نمیباشد. از این رو کتاب در این نوشتار بر اساس معیارهای منطقی مورد توجه قرار گرفته و حتی الامکان سعی شده است به دور از پیش داوری و بافتن در تاریکی به محاسن و نقایص آن توجه گردد.
در شماره پیشین، نویسنده بر این نکته پاى فشرد که تنها جاده هموارى که زن را به سر منزل مقصود مىرساند، اسلام است . اما از آنجا که عدهاى این دین جهان شمول را به هتک حریم زن و تباهسازى حقوق او، منتسب مىسازند، نویسنده در این قسمت قصد دارد با دلایلى متقن که مشعشع به انوار قدسیه قرآن و سنت استبه اثبات عدم تبعیض و نابرابرى بین زن و مرد بپردازد .
تفاوتهایى که در برخى احکام اسلام، بین زن و مرد وجود دارد، شائبه تبعیض و نابرابرى را در ذهن برخى، به وجود آورده است . در این مختصر بر آنیم تا نگاهى گذرا به این تفاوتها و فلسفه آنها داشته باشیم .
با این که اسلام سهم بزرگى در احیاى شخصیت زن و اعاده حقوق او داشته است، اما محورهایى از آموزهها و دیدگاههاى اسلام در این باب، مورد نقد واقع شده است . یکى از مهمترین این محورها، دیدگاه اسلام در مساله حضور زن در عرصههاى اجتماعى و سیاسى است . با توجه به این نکته که بعد از نهضتحقوق زن در اروپا و غرب از اوایل قرن بیستم، مساله تساوى زن و مرد، در عرصههاى مختلف مورد توجه و تاکید جدى واقع شد، این بخش از آموزههاى اسلام، بیشتر مورد نقد و ایراد برخى از نظریهپردازان قرار گرفت . آنچه که در این مقاله، مورد بحث قرار گرفته این است که آیا اسلام، حضور زن را در عرصههاى مختلف سیاسى و اجتماعى به رسمیتشناخته استیا نه؟ البته اصل جواز حضور زن در مسائل سیاسى و اجتماعى با حفظ شرایط، فى الجمله مورد قبول نوع فقها است، ولى آنچه که بیشتر محل بحث است تصدى برخى از مسؤولیتها مانند مرجعیت، حکومت و قضاوت است . این نوشتار بر آن است که با ذکر مهمترین ادله قائلین به عدم جواز، به وجوه ناتمام بودن این ادله اشاره کرده و عجالتا نشان دهد دلیل قاطع و خدشهناپذیرى بر عدم مشروعیت تصدى این مسؤولیتها از جانب زن، در دست نیست .