بدون تردید اسلام اهمیّت زیادی برای فراگیری و به کار بستن علوم و فنون قائل است. از طرفی یادگیری و استفادة از فنونی چون سحر، جادو، عرّافی و کهانت مورد نهی قرار گرفته است. ظواهر برخی نصوص چنان می نماید که از نجوم هم نهی شده باشد امّا با دقّت در معنی و مفهوم کلمة نجوم و بررسی نصوص وارده در این زمینه، در می یابیم که تنها آن بخش از نجوم (احکام نجوم) مورد نهی واقع شده که مشابه سحر، جادو، عرافی و کهانت باشد. بنابراین علم نجوم امروزی که بر مبنای مشاهدات واقعی و محاسبات دقیق شکل گرفته می تواند در امور شرعی مثل استخراج اوقات شرعی و جهت یابی قبله مورد استفاده قرار گیرد.
نوع تعامل و رابطه احکام ثابت اسلامى با نیازها و شرایط متغیر انسانها در گذر زمانها و مکانهاى گوناگون، یکى از مباحثى است که همواره ذهن متفکران مسلمان را به خود مشغول نموده و آنها را براى ارائه راه حلى قانعکننده در این راستا به کاوش واداشته است. این نوشته با نگاهى صرفا علمى در مقام نقد و بررسى اجمالى یکى از این راه حلهاست که عرفىشدن فقه را به عنوان راهکارى اساسى در رفع این مشکل مطرح نموده است.
عقل آدمى ظرفیت چشمگیرى در دستیابى بسیارى از ملاکات احکام فقهى دارد خواه این دستیابى از طریق سیر و بررسى در متون دینى باشد یا بیرون از آن، چرا که احکام فقهى در یک دستهبندى به دو قسم تاسیسى و غیر تاسیسى بخشبندى مىشود و احکام غیر تاسیسى نیز به دو قسم عقلى و عقلایى تقسیم مىگردد و قلمرو این دسته از احکام، در فقه گسترده و سهم عقل نیز در فهم ملاکات آنها غیر قابل انکار است. از این رو، فهم ملاکات احکام نه تنها امرى ممکن استبلکه ضرورتى است که بایستى در دو قلمرو استنباط احکام شرع و تشخیص احکام حکومتى آن را باز شناخت.