این مقال شرحى است بر مناجات معتصمین امام سجاد علیه السلام. ازآنجاکه انسان بیشتر نیازهاى خود را مستقیما به وسیله اسبابى که در اختیار دارد تأمین مى کند، خود را نیازمند آن اسباب مى پندارد. ازاین رو، گمان مى کند از مسبب الاسباب بى نیاز است. به همین دلیل، وقتى نعمت هاى بى کران الهى در اختیار ماست و نیازهاى ما را برطرف مى کند، و با اسبابى در اختیار خود، مشکلات خود را برطرف مى کنیم، خود را بى نیاز از خدا مى پنداریم. این امر ناشى از غفلت و جهل به این حقیقت است که خداى قادر متعال، نیازها و حوایج ما را برطرف مى کند. این در حالى است که خداى متعال همواره از ما مى خواهد که به اسباب ظاهرى اعتماد نکنیم؛ چون اختیار آن اسباب نیز در دست خداست؛ تا او اراده نکند، کارى از آنها ساخته نیست. به همین دلیل، امام سجاد علیه السلام سفارش مؤکد دارند که نباید به غیر خدا امید بست، ما محتاج خداى متعال هستیم.
یکی از اشکال هایی که برخی از نواندیشان و حامیان جدایی دین از سیاست مطرح می کنند، این است که اگر برپایی حکومت دینی امکان پذیر بود، باید در ادوار مختلف تاریخی و زمان زعامت انبیای عظام الهی، یا دستکم در دوران حیات ائمه معصومین (ع) شاهد تحقق عینی چنین امری می بودیم و حکومت دینی و الهی تشکیل می شد. این افراد بدون توجه به مضمون و محتوای آیات قرآنی و همچنین روایات فراوان مأثور از ائمه معصومین (ع) که برپایی حکومت الهی و دینی در مقاطعی از تاریخ بشر توسط انبیای الهی را تأیید کرده اند، به طور کلی چنین امری را انکار می کنند و بر طبل جدایی دین از سیاست می کوبند.
در این نوشتار با تحدید دایرة زمانی بحث، به آسیب شناسی و تحلیل شرایط و زمانة مولای متقیان حضرت علی (ع) و موانع تحقق حکومت علوی در این دوران – آن گونه که در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه به تصویر کشیده شده است – خواهیم پرداخت و نشان داده شده است که در دوران حکومت امیر مؤمنان علی (ع) دنیاطلبی و بی بصیرتی یاران امام و بی توجهی آنان به اوامر الهی و توصیه های حاکم زمانه، شرایطی را فراهم آورده بود که عملاً تحقق حکومت عدل الهی امکان پذیر نبود. این معضلی است که در طول تاریخ بلند حیات بشری و در زمان تمام انبیا و اولیای الهی همواره مانعی اساسی بر سر راه تشکیل حکومت دینی بوده است.
نگارنده، ابتدا معناى عقل و میزان کاربرد آن در مباحث توحید را براساس احادیث کتاب کافى بیان مى دارد. آنگاه به طرح فلسفه صدرایى در مورد توحید و آنگاه به مطالعه تطبیقى میان آنها مى پردازد.
برزخ و آخرت، هم قرارگاه انسان هایی است که مسیر قرب الهی و کمال را پیموده، به سعادت نایل می گردند؛ و هم قرارگاه آنانی است که از بن دگی خدا روی برتافته، راه گنه کاری و زشت کاری را در پیش گرفته و دچار کیفر الهی می شوند.
این پژوهش عهده دار گونه شناسی تطبیقی عذاب های روحانی و جسمانی در برزخ و آخرت، آن هم از دیدگاه روایات و تفاسیر است. از برجسته ترین نتایج پژوهش حاضر این است که سطح عذاب در عالم برزخ نسبت به آخرت از شدت کم تری برخوردار است و مشمولان عذاب الهی دریک دسته بندی منظم قرار می گیرند.
این مقاله به روش توصیف و تحلیل محتوای آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت: نگاشته شده است.