فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
متنبى در رثا، موضع شخصى حکیم دارد و عقلش بر عاطفه اش مى چربد، نگاه او به مرگ، نگاه شخصى دردمند و اندیشمند است، در دردمندى بر مرگ نمى تازد بلکه بر روزگارى مى تازد که آزا گان را مى گیرد و بر حسودانى خشم مى گیرد که فضاى صاف زندگى را تیره و تار مى سازند. مرثیه هاى متنبى به حسب شخص فقید با هم اختلاف دارند، شاعرگاهى ناچار مى شودکسى را رثا گویدکه مصیبت او را غمگین نساخته است، بنابراین شعرش داراى عاطفه اى خشک و بى احساس است و لیکن گاهى حوادث سختى برایش پیش مى آیدکه او را ولو به مدتى کوتاه تسلیم عاطفه مى نماید. متنبى از یک سو به سبب داشتن روحیه اى قوى و از سوى دیگر به سبب کثرت حوادثى که در زندگى خود دیده است، شیوه نوحه سرایى را از یاد برده است، لذا مى کوشد ناتوانى خود را با آوردن حکمت هاى بلند، وصف صبر، ستایش از فقید و خاندانش بپوشاند وگاه در رثا کار را به مفاخرت و نکوهش دشمنان بکشاند. عصر متنبى، عصرى است که زن را تحقیر مى کنند و متنبى دوست ندارد ضعیف را رثاگوید لذا در رثاى زنان، آنان را به مرتبه مردى رساند. و بسا آنها را بر مردان برترى مى دهد.
سنت و استعداد فردی از دیدگاه الیوت و أدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنّت و استعداد فردی از منظر الیوت و أدونیس دو مفهوم اساسی در بطن خود دارند و آن دو مفهوم عبارت اند از ذهن و زبان. ذهن به عنوان فاعلِ شناسا به تصویرسازی از پدیده های هستی می پردازد و آن ها را در قالب زبان می ریزد. در تفکّر ایشان دو مقوله ذهن و زبان تا جایی درهم آمیخته می شوند که هستی به مثابه زبان گرفته می شود. این دو مفهوم پیوند عمیقی با مفهوم زمان در تلقّی فلسفی از منظر های دیگر، پیدا می کنند. ما در این مقاله این ارتباط را تحت عنوان سنّت مورد بررسی قرارمی دهیم. در قطب دیگر این مفاهیم، استعداد فردی قراردارد که تحت عنوان نقد روان کاوی در تلقّی فروید، قابل بررسی می باشد. این مقاله بر آن است تا مفاهیم ذهن، زبان و زمان را در آرای أدونیس و الیوت مورد بررسی و مداقّه قراردهد و در پایان، شِمای کلّی از منظر این دو شاعر عربی و انگلیسی از حیث نگاه شاعرانه به هستی به خواننده ارائه نماید.
بیدل در دریای غزلیات صوفیانه (دیدگاهی انتقادی) (بیدل فی خضمّ الغزلیات العرفانیة؛ رؤیة نقدیة)
حوزههای تخصصی:
استطاع بیدل دهلوی بوصفه أکبر شعراء العرفان فی شبه القارة الهندیة، أن یرتقی بالأسلوب الهندی من قیود الشکل إلی آفاق المعرفة الرحبة.فالغزل عند میرزا عبدالقادر بیدل یُعتبر استمرارا لتفکر مولانا محمد جلال الدین بلخی فی شمسیاته.فهذا المقال یهدف إلی التعریف ببیدل من خلال غزلیاته العرفانیة، حیث یری الشاعر أن جمیع مظاهر الکثرة، فی سیر الإنسان الرجوعی والعروجی، تعود إلی الوحدة، وتلک المظاهر فی سیره النزولی أو سفره من الحقّ إلی الخلق، تعتبر أمورا اعتباریة تُظهر صفات خالق الکون.
تمثّل غزلیات بیدل العرفانیة، ملحمة معنویة تحکی عن عشق الإنسان للمعشوق الأزلی.هذه الغزلیات یرافقها تفکر سریالی غالبا، وهذا یؤدّی إلی صعوبة فهم مصطلحات غزلیاته العرفانیة التی اعتمد الشاعر فی إنشادها علی الأسلوب الهندی، ویصعب للباحثین أن یجدوا لتلک المصطلحات مرادفات واضحة، ولکن بالرغم من هذا کلّه فإنّ غزلیات بیدل، تتضمن أشواقا تهیّج حدّتها، القوالب العروضیة والقوافی ذات الردیف الفعلی.
واکاوی احساس کهتری در شخصیّت «عنترة بن شدّاد» از رهگذر سروده هایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث رایج در نقد ادبی، نحوه انعکاس دغدغه های روحی ادیب در اثر وی است و از آن جا که متون ادبی بخصوص شعر، بن مایه های خود را از عمق روح آدمی می-گیرد، می توان بر اثر پذیری آفرینش های ادبی از شرایط روانی حاکم بر شخصیّت ادیب، بیش ازپیش صحّه نهاد. با قبول این واقعیّت که ویژگی های روانی انسان از حیث انسان بودن اصلی ثابت است، باید اذعان کرد که این رابطهء دوسویه میان اثر ادبی و شرایط روانی ادیب در همهء دوره های تاریخی و ادبیات تمام ملل وجود دارد. پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی –تحلیلی صورت گرفته، قصد دارد نمود احساس کهتری و خودکم بینی را به عنوان یکی از فرآیندهای روانی شخصیّت «عنترة بن شدّاد» - شاعر بلندآوازه عصر جاهلی - مورد بررسی قرار داده و بازتاب این احساس را در جنبه های گوناگون شخصیّت وی از جمله جنگاوری، عشق و قدرت ادبی به تصویر بکشد. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر این است که نیروی برانگیزنده و محرک رفتارهای «عنتره»، حس برتری جویی او و تلاش برای غلبه بر احساس حقارت است و رفتارها و منش های حماسی این شاعر، وسیله ای برای ظهور و اثبات جنبه های مثبت و متعالی شخصیّت وی می باشد.
طبیعت در معلقه امری ء القیس
حوزههای تخصصی:
ابوالحارث جندح پسر حجر مشهور به ((امری ء القیس)) شاعر برجسته عصر جاهلی را یکی از مبتکران فنون شعر به شمار آورده اند. او اولین شاعری است که اخبار کاملی از وی در دست است و در میان شاعران هم عصرش به گریستن و گریاندن و ارائه تصاویر شعری دلنشین که بعدها برای دیگران الگویی معروف گردید وهمچنین به وصف های کوتاه ولی پرمحتوا از سایرین ممتاز است . معروفترین شعر امری ء القیس معلقه اوست . این قصیده نمادی از ویژگیهای شعری وی است ‘ زیرا صور و الفاظ واغراضی را در بردارد که بیانگر نگرش شاعر به طبیعت و مظاهر آن است . براین معلقه شرحها زیاد نوشته شده است .اما این مقال تنها توانایی ها و تأمل شاعر در وصف برخی از جلوه های طبیعت و خطوط ناپیدای آن ‘ از خرد و کلان ‘ می پردازد وعلل و عوامل مؤثر در شکل گیری دیدگاه شاعر را مورد بررسی قرار میدهد و بیان می کند که چرا و چگونه او به نمادهای طبیعت با چنان نگرشی پرداخته است .
سلطان العاشقین ابن فارض و ویژگیهای شعری او (سلطان العاشقین ابن الفارض وخصائصه الشعریة )
حوزههای تخصصی:
ابوحفص عمر بن علی المعروف بابن الفارض. هو من الشعراء الذین عاشوا فی القرن السادس، و نالوا شهرة واسعة فی میدان الشعر، وقد مدحه کثیر من النقاد الکبار امثال ابن خلکان صاحب کتاب وفیات الاعیان، حیث فضله علی شعراء عصره. و نحن فی هذه المقالة و هذه الدراسة نبحث حول بعض خصائص شعره.
الموضوع الاساسی الذی یدور حوله شعر ابن الفارض فی دیوانه هو الغزل، و هنالک موضوعات أخری اهمها الحدیث عن الخمرة التی لیست کالخمریات المعروفة عند ابی نواس و غیره، بل انه یرمز فیها رمزاً صوفیاً لایفسر الا تفسیراً باطنیاً. و ایضاً یمتاز شعره بکثرة الجناس و البدیع.
موسیقی الفاظ و عبارات و جایگاه آن در تأثیر بر روح وروان مخاطب از دیدگاه ابوهلال عسگری (310- 395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر بطور حاشیه ای به برخی قوانین و قواعد زبان عربی ‘ همچون عدم جواز ابتدا به ساکن ‘ اعلال ‘ادغام و ابدال بنگریم . این نکته به ذهن خطور می کند که عربها- همانند سایر نژاده - از موسیقی الفاظ و آهنگ ها و زیبایی لفظ لذت می برده وسعی فراوان داشته اند. که لفظ را از وحدتی منسجم برخوردار نمایند‘ تا لفظ به آسانی بر زبان جاری و آهنگش گوش نواز و دلنشین گردد. از این روی ابوهلال - بعنوان یک ناقد بلاغی -بطور مفصل از ارزشهای موسیقی درونی و برونی الفاظ و از تأثیرهای هر یک سخن گفته و در کتاب الصناعتین عمدتا به شعر پرداخته است ‘ زیرا معتقد است که شعر نسبت به نثر می تواند بار احساسی بیشتری رامنتقل نماید. این مقاله به تحلیل دیدگاههای ابوهلال در زمینه نغمه الفاظ و عبارتها و به بیان دلالتهای الهام بخش وکیفیت تاثیر آن بر مخاطب می پردازد و به عبارتی از یک سو به بیان دیدگاه وی در مورد موسیقی الفاظ‘ بعنوان یک قضیه نقدی ‘ و از دیگر سو به بیان قوانین آن ‘ که همان قواعد بلاغی است پرداخته است.
مى زیادة تبسمى بر چهرهء شرق عربى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانم ""مى زیاده "" شاعر و ادیب ژرف اندیش، از نوابغ کم نظیر در عرصهء ادبیات عربى معاصر است. در شهر ناصرهء فلسطین بدنیا آمد و براى ادامهء تحصیل به بیروت رفت. شخصیت فرهنگى او در مصر شکل گرفت. پس از آن، شاعران و ادیبان و ناقدان ممتاز به مصاحبت و هم نشینى با او افتخارکردند. پس از اینکه در دانشگاه آمریکایى بیروت سخنرانى کرد، استاد سلیم حیدر دربارهء او گفت:"" مى زیاده... همواره به عنوان لبخندى بر لبهاى مشرق زمین جاویدان خواهد ماند"". این متفکر و ادیب گرانقدر با اینکه از بعضى جهات به فروغ فرخزاد نزدیک مى شود، ولى مشابهى در زبان و ادبیات پارسى ندارد و نزد هموطنان پارسى زبان مشهور نیست. از خصوصیات بارز شعر او، شیرین دانستن درد، پیوند با طبیعت، شوق به آزادگى واشتیاق بسوى مجهولات براساس شیوه رومانتیکى است. او به قله ها مى اندیشد و بسوى کمال مطلق حرگ مى کند. در این نوشتار از همهء جنبه هاى شعر او به پیوند او با طبیعت اشاره اى داریم.
بررسی انتقادی ساختار خمریات ابی نواس (دراسة نقدیة فی مبنی خمریات أبی نواس)
حوزههای تخصصی:
تطلق الخمریات علی الأشعار التی تتناول عالم الشراب، بدءا بالخمرة وأوصافها، مرورا بأوانیها وأشکالها، ورجوعا إلى مواطنها وکرومها ووصفا لمجالسها وما تضمّه من سقاة وندمان وغناء ولهو وطرب، وتتبّعا لتأثیرها فی النفس، ودبیبها فی مفاصل الجسد، وما یحصل منها من نشوة، وخیلاء، وما یجری فی مجالسها من طرائف ولطائف، وطقوس وشعائر، وغیر ذلک ممّا جعل القصائد الخمریة أو الأبیات التی تضمّها قصائد الشعر العربی فی هذا الموضوع، تحتل مکانة بارزة، وتکاد أن تکون نوعا مستقلا بذاته. لما تتمیّز به من خصوصیة الوصف، والسّیاق القصصی أحیانا، ومن أبعاد سیاسیّة واجتماعیّة فی بعض الأحایین، وأبعاد فکریة، وتأملیة ذات منحنی فلسفی ظاهر فی أحیان أخری. ولاشکّ فی أنّ أبانواس هو رائد الشعر الخمری أبدا. علی أنّه اتّخذ الخمرة مدخلا إلی عالم السیاسة، والسعادة، والجمال، والمعرفة، ومخرجا وحیدا من سجن المجتمع وسجن أعرافه، و تقالیده، ومأزق الوجود. بسبب هذه الأهمیة البالغة نعالج خمریاته من الناحیة الشکلیة حتّی تتبین الوجوه المتمیزة فی شکل خمریاته کمقدّمة لدراسة مضمون خمریاته فی مقال آخر.
عبدالحمید کاتب
أبوتمام فی ایران
حوزههای تخصصی:
ابوتمام که بزرگترین شاعر عرب عصر عباسی و دارای خصوصیات شعری منحصر به فرد و مبتکر مکتب فنی جدیدی در شعر عرب بود به سال219ه.ق به ایران سفر کردو قصد عبدالله بن طاهر امیر دولت طاهریان نمود. در این سفر درباره امیر و برخی از شخصیتهای خراسان اشعاری سرود‘و کلیه حوادث سالها219-223ه.ق ایران مانند قضایای مربوط به بابک و افشین و مازیار را در شعر خود آورده است. این سفر در شعر ابوتمام تحول شگرفی بوجود آورد.ناقدان برآنند که پس از سفر به خراسان شعر وی وارد مرحله جدیدی شده است که در آن‘ تفکر و عمق و پختگی بیشتری دیده میشود. شایان توجه است که نه فقط ابوتمام بلکه دیگر شعرای بزرگ عرب چون متنبی از قدما و جواهری از معاصرین‘ پس از سفر به ایران چنین تحولی در شعر آنان صورت گرفته است . مقاله حاضر برآنست که مهمترین حوادث ایران در شعر ابوتمام را بازگو کرده‘ مظاهر و علل تحول شعر او پس از سفر به خراسان را بررسی نماید.
مقایسه میان متنبی مشرق ومتنبی مغرب (ابواطیب احمدبن الحسین و ابن هانی اندلسی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از زمینه های نو و شوق انگیز است ومقایسه میان شخصیت ها و شاعران ممتاز در پهنه ی ادبیات عربی منافع فراوانی را در بر دارد. اما متنبی یکی از شاعران برجسته ی مشرق زمین است. و ابن هانی اندلسی نیز یکی از شعرای مشهور مغرب زمین که به متنبی غرب شهرت دارد هر دو هم عصر بوده و ابن هانی متاثر از متنبی بوده است. اما در این مقاله سعی شده تا میان خصوصیات فکر ی واخلاقی ونیز دواوین این دو شاعر مقایسه ای جامع شامل صورت پذیرد که به ترتیب عبارت است : از دلایل انتخاب موضوع‘ سابقه تحقیقات انجام شده ‘ بررسی چگونگی وضعیت سیاسی و اجتماعی نیمه ی اول قرن چهارم هجری در شرق و غرب ممالک اسلامی و سپس خلاصه ای از زندگی این دو شاعر به همراه برجسته ترین ممدوحان آنها و در ادامه چگونگی مقایسه بررسی دیوان دو شاعر از این جنبه اختصاص یافته و آنگاه مهم ترین قسمت‘ یعنی ‘ بررسی ومقایسه ای فنون شعری این دو شاعر با یدگیگر که اصلی ترین مرحله ی تحقیق را تشکیل می دهد فنونی شامل مدح‘ غزل ‘ فخر ‘ رثاء ‘ وصف ‘ هجو و حکمت و به لحاظ اهمیت قرآن و تاثیر آن بر ادبیات عرب فصل پایانی به ذکر ابیاتی چند در این ارتباط پرداخته شده و در نهایت نتیجه گیری کلی از تمامی مباحث به عمل آمده است.
ویژگیهای ادبی ابوالفرج ببغاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالفرج ببغاء، شاعر و کاتب دربار سیف الدوله حمدانی است. او در اشعار خویش ضمن وفاداری به سبک کهن عرب به نوآوری نیز گرایش داشت. با این همه شهرت ببغاء نه به شعر، که به نثر اوست. او که شیوه خویش را ترسل می داند، به اطناب و تکرار بیش از ایجاز نایت دارد، پیوسته ذخایر غنی زبان عربی را در پی مترادفات می جوید و الفاظی که بر می گزیند غالبا ساده و برازنده اند. وی در رسائل خود نثری روان، شفاف را با عباراتی کامل از برای معانی زیبا، پر تاثیر و دلربا در آمیخته است. چندانکه نثر وی نمونه بازری از نثر سده چهارم هجری به شمار می اید. از این رو در این پژوهش بر آن شدیم تا به معرفی زندگی و آثار ادبی وی بپردازیم.
لمحة عن الکسائی و خصائصه القرائیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی بن حمزة الکسائی أحد القراء السبعة و رئیس مدرسة الکوفة النحویة. هو أدرک أکثر من خمسة و عشرین من الشیوخ فی النحو و القراءة و لم یسعد شیخ بکثرة تلامیذه کما سعد الکسائی. و یرجع کثیر من إختلافاته مع سائر القراء إلی أصول لفظیة لیس لها دخل فی تغییر معنی الآیة کالإمالة و الوقف علی هاء التأنیث و ترک الهمزة و قطع ها و فی أکثر مواضع الإختلاف بین الکسائی و الباقین، کانت قراءته وفق قراءة أستاذه حمزه الزیات. و نحاول فی هذه المقالة من خلال استقراء موارد قراءته، رسم ملامح شخصیة الکسائی العلمیة و هو یعلّل و یوجّه القراءات أو یردّها مستعیناً بالصرف و النحو و اللغة و البلاغة و رسم الخط و المأثور من القراءات.
شرح قصید ه اى از متنبى (از شرح برقوقى)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ترجمه و شرح و تحلیل قصید ه5 اى از شاعر نامدار عرب، ابوالطیب متنبى پرداخته است. قصیدهء مورد نظر از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول، شاعر به مضمون عشق واشک ونفى ملامتگر بى درد، پرداخته مى گوید سزاوارتر این است که سرزنشگر به غمخوارى وهمدردى با عاشق پردازد تا اینکه با سرزنش ونکوهش دل او را ریش سازد، چرا که وى طاقت ترک عشق ندارد ومدام از دیدگان سیل سرشک بارد واگر ملامتگرخود نرد عشق بازد، ملامت را رها سازد. سپس شاعر گریزى زده به بخش دوم قصیده وارد مى شود که همانا مدح سیف الدوله (ممدوح) وغلؤ در ستایش از وى است به گونه اى که براى او همال وامثال نمى شناسد!
بررسی تطبیقی اندیشه های جبران خلیل جبران و فردریک نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جبران خلیل جبران از جمله شخصیّت های ادبی جهان ع رب است ک ه از اندیش ه های غ رب، ایده های زیادی کسب کرده است. فردریک نیچه آلمانی یکی از آن گزینه هاست که جبران از وی تأثیر پ ذیرفت ه و ب ازت اب این تأثی رپذیری در آث ارش نمود ی افته است. عن اصری همچون: آزادی خواهی، اعتقاد به بازگشت جاودانه، قدرت طلبی و اَبَر انسان و نگاه متفاوت و نقّادانه به دین و مسیحیّت از جمله نقاط مشترک و گاه متأثّرانه جبران از نیچه است که این تأثیرپذیری، نشأت گرفته از کتاب چنین گفت زردشت نیچه می باشد.
بررسی تطبیقی اندیشه های این دو شخصیّت در حوزه مکتب فرانسه با روشی تحلیلی، مورد تطبیق قرار گرفته و عناصر مشترک ادبی و فکری آنها در زمینه فلسفه و سایر مفاهیم نیز بررسی شده است.
متنبی غرب و متنبی شرق
حوزههای تخصصی:
محمدحسین نظیری نیشابوری، شاعر شیعه مذهب ایران
حوزههای تخصصی:
نمادشناسی شخصیت امام حسین(ع) در شعر أدونیس
حوزههای تخصصی:
قیام امام حسین(ع) در سال 61 هجری در برابر ستم واستبداد امویان بازتاب های فرازمانی وفرامکانی بسیاری در پی داشت. این قیام علاوه بر بُعد سیاسی و اجتماعی ابعاد فرهنگی ومعنوی مهمی به ارمغان آورد. در حوزة فرهنگی و به ویژه در ادبیات عربی بی وقفه حضور مستمر و مداومی داشت، که ادامة این تأثیر در ادبیات امروز جهان عرب بسیار چشمگیر بود. أدونیس از شاعران معاصر عرب و نامزد مشهور جایزة نوبل، از جمله شاعرانی به شمار می آید که از قیام امام حسین(ع) بهره های فراوانی برده است. نکتة مهم در این است که شاعری مانند أدونیس با افکار غربگرایانه، چگونه تحت تأثیر آموزه های والای نهضت امام حسین(ع) قرار گرفته، و اشعارش را سرشار از ابعاد و نمادهای شخصیتی آن امام همام نموده است. این مقاله سعی دارد نمادهای مرتبط با شخصیت بزرگ امام حسین(ع) را در أشعار أدونیس شناسایی، و معانی و مفاهیم آن را تبیین نماید. شعر امروز جهان بر اساس اسطوره و نماد می گردد، و معرفی نمادهای جدید که بار دینی و معنوی دارند بسیار مهم وضروری به نظر می رسد.