ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۷۵۳ مورد.
۳۶۴.

الهیات فازی ،روایت دیدگاه عرفانی امام خمینی (س) در مساله تنزیه و تشبیه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشبیه تنزیه منطق فازی الهیات فازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با ادیان و مذاهب
تعداد بازدید : ۲۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
پیش از این در شماره 11 و 12 نخستین بخش از معرفی وشرح نقدهای عرفانی امام خمینی بر متن و شرح کتاب فصوص الحکم ابن عربی،ضمن معرفی و توصیف کمی و کیفی این نقدها که در قالب مجموعه ای از تعلیقات ایشان بر شرح فصوص قیصری به جا مانده است ، به طرح فهرست وار گوشه ای از این تعلیقات و سپس شرح یکی از آنها پرداختیم [س 3 1380]. اکنون در این مقاله در نظر داریم که به شرح و تحلیل یک تعلیقه انتقادی دیگر از امام بپردازیم. این تعلیقه در فص نوحی و به مناسبت بحث تنزیه و تشبیه در دعوت نوح(ع) به نگارش درآمده است. شکی نیست که یکی از مهمترین و بنیادی ترین مباحث در حوزه کلام و الهیات، مبحث الهیات تنزیهی و تشبیهی و طبقه بندی ادیان براساس این دو نوع الهیات است . بحث از الهیات تنزیهی و تشبیهی در واقع بحث بر سر مسأله منطق دعوت انبیا یعنی تعیین نوع این دعوت در انبیا و ادیان الهی از میان دو نوع تنزیهی یا تشبیهی آن است. حضرت امام در این تعلیقه، ضمن بیان دیدگاه انتقادی خود در این خصوص، به نقد دیدگاه استادش، عارف شاه آبادی، نیز می پردازد.
۳۶۹.

تحلیل و نقد شبهه ابن کمونه از منظر تقریرات شرح منظومه امام خمینی (س)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود ذاتی عرضی جوهر مرکب بسیط عرض ابن کمونه شبهه ابن کمونه وجوب وجود توحید واجب الوجود اجناس عالی اختلاف به تمام ذات ما به الإِمتیاز ما به الإِشتراک مجهول الکنه عوارض مشخصه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵۷ تعداد دانلود : ۲۰۷۱
"ابن کمونه و شبهه او از مواردی است که بخشی از الهیات را به چالش کشیده است. در این میان متفکران بسیاری به این حوزه وارد شده و تلاش وسیعی را نسبت به حل این شبهه معطوف داشته اند. در زمره این متألهین می توان از آنچه در تقریرات فلسفه امام آمده است یاد کرد که ضمن تشریح راه حلهای قدمای فلسفه اسلامی، راهکار منحصر به فردی را نیز ارائه کرده است. در این مقاله ضمن شرح و بسط متن منظومه و شرح آن، که از متون اساسی فلسفه صدرایی است، و تقریرات فلسفه امام خمینی(س) نیز به نوعی در راستای مطالب آن کتاب می باشد، سعی می نماییم تا با ابن کمونه و شبهه او و جوابهای داده شده به آن، و در پایان، با پاسخ اصلی امام راحل عظیم الشأن در مورد آن آشنا شویم"
۳۷۱.

دلایل اثبات وجود خداوند در اندیشه های تفسیری زمخشری و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان وجوب و امکان فخر رازی برهان حدوث زمخشری دلایل خداشناسی برهان فطرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۰۰
این تحقیق بررسی تطبیقی را پرتوی در فهم اندیشه های دو دانشمند مؤثر در تاریخ علم کلام و علم تفسیر اخذ می کند. زمخشری در الکشاف و فخر رازی در التفسیر الکبیر، به رغم وابستگی به دو نظام فکری مختلف، معرفت خدا را استدلالی دانسته و علاوه بر آن دلایلی «قرآن بنیان» در اثبات وجود باری ارائه داده اند. هر دو مفسر برهانهای فطرت، حدوث در اجسام و حدوث در صفات را به کار بسته اند، ولی رازی علاوه بر اینها از براهین فلسفی چون وجوب و امکان، امکان ذوات و اعراض و نیز برهانی مرکب از امکان و حدوث ذوات و اعراض بهره می گیرد. البته این اختلاف با توجه به مبانی روش شناختی دو مفسر قابل تبیین است، زیرا زمخشری متکلمی است که نسبت به روشهای فلسفی، بی مهری می ورزد و آن را بیهوده می انگارد. از این رو، روی آورد وی صرفاً کلامی است اما رازی متکلمی متأثر از فلسفه و متمایل به آن است، در نتیجه افزون بر اقامة براهین کلامی، براهین فلسفی نیز ارائه داده و بدین ترتیب گرایش به تکثر دلایل اثبات وجود خدا، در التفسیر الکبیر ملاحظه می گردد.
۳۷۴.

دلیل آفتاب(بررسى تطبیقى آراى کلامى و عرفانى مولوى در باب اسما و صفات حق تعالى)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عینیت متکلمان اشاعره کلام ماتریدیه صفات خدا اسماى خداوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷۲
چکیده در قرآن کریم و در عرف متکلمان مسلمان آنچه به‏عنوان جایگزین نام اللّه یا در وصف او به‏کار مى‏رود، اسم (جمع آن اسماء) اللّه نامیده مى‏شود. این که آیا مى‏توان خداوند را با نام‏ها و اوصافى خطاب کرد که در قرآن، سنّت و اجماع نیامده و یا آن‏که اسماءاللّه توقیفى است؛ یعنى مقیّد به ذکر آنها در منابع مذکور است، از جمله موارد اختلاف مهم اندیشمندان عالم اسلام، به‏ویژه متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. اختلاف دیگر آنان این بوده که آیا آنچه به‏عنوان اسماء اللّه اطلاق کرده‏اند، با مسمایشان عینیت دارد یا به‏کلى بیگانه است؟ از فِرَق عمده کلامى و غالب اهل سنّت حنبلى و اشعرى بر توقیفیت اطلاق اسما و به عینیت آنها با مسمایشان باور داشته‏اند، در هر دو مورد معتزله و شیعه در موضع مخالف ایستاده‏اند، ولى ماتریدیه با وجود عدم قبول توقیفیت اسماى خداوند، گرچه به عینیت این اسما با مسمایشان اعتقاد راسخ ندارند، لزوما منکر عینیت اسما با ذات و صفات حق نیست. جلال‏الدین محمد مولوى (متوفاى 672)، از سویى، در آثارش خداوند را با نام‏هاى بى‏شمارى از قبیل: خورشید، آفتاب، دریا، دوست، معشوق، یار، دلبر، خلیفه، شاه، مادر، عروس، صید، صیاد و ... خوانده، اما به منصوص بودن آنها مقید نبوده است و از سوى دیگر، توصیف و اسم شایسته حضرت حق، را چون شب قدر، گم‏شده در اینها مى‏داند، اما در هر دو مورد اشعرى نیست و موضعى ماتریدى دارد. با توجه به نظرى که در باب گوهر ایمان و سابق دانستن رحمت الهى دارد، نیت گوینده را بر اقوال او مقدم و مایه نجات مى‏شمارد.
۳۷۵.

رویکرد کلامی در تفسیر مناهج البیان

۳۷۶.

دلیل آفتاب(بررسى تطبیقى آراى کلامى و عرفانى مولوى در باب اسما و صفات حق تعالى)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عینیت متکلمان اشاعره کلام ماتریدیه صفات خدا اسماى خداوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۶
چکیده در قرآن کریم و در عرف متکلمان مسلمان آنچه به‏عنوان جایگزین نام اللّه یا در وصف او به‏کار مى‏رود، اسم (جمع آن اسماء) اللّه نامیده مى‏شود. این که آیا مى‏توان خداوند را با نام‏ها و اوصافى خطاب کرد که در قرآن، سنّت و اجماع نیامده و یا آن‏که اسماءاللّه توقیفى است؛ یعنى مقیّد به ذکر آنها در منابع مذکور است، از جمله موارد اختلاف مهم اندیشمندان عالم اسلام، به‏ویژه متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. اختلاف دیگر آنان این بوده که آیا آنچه به‏عنوان اسماء اللّه اطلاق کرده‏اند، با مسمایشان عینیت دارد یا به‏کلى بیگانه است؟ از فِرَق عمده کلامى و غالب اهل سنّت حنبلى و اشعرى بر توقیفیت اطلاق اسما و به عینیت آنها با مسمایشان باور داشته‏اند، در هر دو مورد معتزله و شیعه در موضع مخالف ایستاده‏اند، ولى ماتریدیه با وجود عدم قبول توقیفیت اسماى خداوند، گرچه به عینیت این اسما با مسمایشان اعتقاد راسخ ندارند، لزوما منکر عینیت اسما با ذات و صفات حق نیست. جلال‏الدین محمد مولوى (متوفاى 672)، از سویى، در آثارش خداوند را با نام‏هاى بى‏شمارى از قبیل: خورشید، آفتاب، دریا، دوست، معشوق، یار، دلبر، خلیفه، شاه، مادر، عروس، صید، صیاد و ... خوانده، اما به منصوص بودن آنها مقید نبوده است و از سوى دیگر، توصیف و اسم شایسته حضرت حق، را چون شب قدر، گم‏شده در اینها مى‏داند، اما در هر دو مورد اشعرى نیست و موضعى ماتریدى دارد. با توجه به نظرى که در باب گوهر ایمان و سابق دانستن رحمت الهى دارد، نیت گوینده را بر اقوال او مقدم و مایه نجات مى‏شمارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان