ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
۸۲۱.

بررسی رئالیسم ماهوی بر پایه ی قضایای حقیقیّه از منظر شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی ماهیت قضایای حقیقیه توجیه صدق رئالیسم ماهوی رئالیسم مفهومی - حکایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۴۸۵
مسأله ی توجیه صدق ادراکات بشر و اثبات واقع نمایی شناخت، که از آن به ارزش شناخت تعبیر می شود، از اساسی ترین و درعین حال پیچیده ترین مسائل مربوط به ادراکات است. شهید مطهری با آن که همه ی ادلّه ی وجود ذهنی را اثبات کننده ی ادّعای حکمای مسلمان مبنی بر حصول صورت و عین ماهیّت معلوم در ذهن نمی داند، معتقد است که «حکم ایجابی بر معدومات» به منزله ی یکی از دلایل اثبات این ادّعا، اگر بر مبنای قضایای حقیقیّه به صورتی که خواجه نصیرالدّین در کتاب تجرید الاعتقاد مطرح کرده است، مطرح شود، نه تنها برای ردّ نظریه ی اضافه، بلکه برای اثبات ادّعای حکما نیز کافی خواهد بود. در این نوشتار، این ادّعا بر پایه ی تفسیری از قضایای حقیقیّه، که درست تر و مقبول تر به نظر می رسد، نقد و بررسی شده و همچنین کفایت این دلیل به دلیل صعوبت و یا غیر ممکن بودنِ دستیابی به ذاتیّات و عین ماهیّات اشیا، مداقّه و نقد شده است. نتیجه ی چنین کوششی از سوی شهید مطهری و حکمای مسلمان درباره ی توجیه صدق، تنها رسیدن به رئالیسمی است که از آن به رئالیسم مفهومی- حکایی یاد می شود، نه رئالیسم ماهوی، که شهید مطهری آن را تنها راهِ واقع بینیِ شناخت و کشف واقع می داند.
۸۲۳.

شناخت حضوری در مادیات از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه شناخت حضوری مادیات شناخت حضوری مادیات شناخت حضوری به مادیات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۵۴۷
مسئله شناخت و به دنبال آن شناخت حضوری، از اهم مسائلی است که اساساً در دو حوزه هستی شناختی و معرفت شناختی از آن سخن به میان رفته است. پیگیری شناخت حضوری در امور مادی به تبع آموزه های دینی مرتبط با این موضوع، انگیزه حکمای اسلامی را در پرداخت به این مسئله افزون تر نموده است؛ چه اینکه شناخت حضوری به امور مادی علی رغم پراکندگی و غیبت اجزای آن، به دقت و اهمیت این مسئله افزوده است. تحلیل شناخت حضوری در مادیات در دو ساحت «شناخت حضوریِ مادیات» و «شناخت حضوری به مادیات» و به دنبال آن، حل تعارضِ جمع میان علم و ماده، با به دست دادن نسبی بودن اوصاف تجرد و مادیت، دستاوردهایی است که نگارنده آنها را در این پژوهش از مرئای حکمت متعالیه به بررسی نشسته است. علامه طباطبایی با تأکید بر اصل این چاره جویی، لکن با رهیافتی دیگر به حل این تعارض دامن زده است.
۸۲۵.

بررسی انتقادات احسائی به برهان تضایف ملاصدرا در اثبات اتحاد عالم و معلوم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عالم ملاصدرا اتحاد معلوم احسایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۵۴۹
اتحاد عالم و معلوم از مبانی مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا با الهام از فلاسفه نوافلاطونی آن را تبیین و اثبات کرده است. این اتحاد به دو مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت تقسیم می شود و برهان تضایف یکی از مهم ترین استدلال های اثبات آن در مقام کثرت در وحدت است. این برهان سه نکته اساسی دارد: وجود ادراکی موجود مجرد، معلوم بالذات نبودن موجودات مادی و اضافه عالم و معلوم. انتقادات احسائی نیز متوجه این هاست. ازنظر احسائی به دلیل فعلی بودن معنای ادراک، قدیم و نامخلوق شدن مادیات درصورت معلوم نبودن آن ها و لازمه مبدأ اشتقاق بودن اضافه عالم و معلوم، برهان ملاصدرا با انتقادات اساسی مواجه است؛ باوجوداین، به دلیل اتحاد عالم و معلوم در مقام کثرت در وحدت یا مقام ذات بودن این برهان، معلوم بالعرض بودن مادیات و معلوم بالذات بودن صورت های علمی آن ها و عدم لزوم میان مبدأ اشتقاق و نسبت اضافه، انتقادات احسائی مشکلات اساسی دارند.
۸۲۷.

واکاوی روش تأویلی ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین ابن رشد تأویل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۲۰ تعداد دانلود : ۴۵۴
مسأله تأویل در منظومه اندیشه ابن رشد جایگاه ویژه ای دارد، این مسأله کلید حل تعارض دین و فلسفه، نشان دهنده نادرستی نسبت کفر به فلاسفه و عامل فهم و تبیین نصوص دینی است. از نظر ابن رشد تأویل گذر از معنای ظاهری و پی بردن به مقصود باطنی متن است. روش تأویلی ابن رشد، براساس مذهب جمع است وی تلاش درجمع میان عقل و وحی و دین و فلسفه دارد. بر این اساس برای تأویل ضوابطی ارائه می دهد و تصریح می کند، فلاسفه که دارای روش برهانی هستند شایسته تأویل متون دینی هستند اما اجازه اشاعه آن را در میان مردم ندارند.
۸۳۱.

عالَم مندی معرفت و برخی فروع مبتنی بر آن در حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معرفت علم دینی عالم مندی عالَم اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۱۱ تعداد دانلود : ۶۹۷
منطق حاکم بر معرفت را می توان یکی از مباحث بنیادی در فلسفه دانست. رویکرد نحله های مختلف فلسفی به این موضوع، دلالت های متفاوتی را در مسائل دیگر که در طول آن قرار دارند، به همراه می آورد. مطابق با مدعای مقاله حاضر، عالم مندی معرفت، نتیجه ای است که از مبانی حکمت صدرایی درباره معرفت، نشأت گرفته است. نگارنده بر آن است که با تأکید بر مفهوم عالم در این حکمت و برخی از مبانی خاص آن، همچون حرکت جوهری و اتحاد وجودی علم، عالم و معلوم توضیح دهد که چگونه انسان با ربط وجودی و ذخیره معرفتی خاص خود، استعداد پذیرش معارف بعدی را می یابد. عالم اجتماعی که به مسأله امکان فهم مشترک بر اساس این باور پرداخته و امکان علم دینی که با نگاهی متفاوت به مسأله علم دینی با رویکرد آیت الله جوادی آملی از این منظر پرداخته است، از جمله مسائلی هستند که در طول این امر قرار می گیرند و در انتهای مقاله به چگونگی این ابتنا اشاره خواهد شد.
۸۳۴.

نقد و بررسى مجرد یا مادى بودن ادراک حسى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن مغز مجرد ادراک حسى فیزیکى هستى شناسى علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۸۷۰
این پژوهش درباره یکى از احکام هستى شناختى ادراک حسى است. نگاه هستى شناسانه به ادراک حسى احکامى دارد؛ از آن جمله (که شاید مهم ترین آن نیز به شمار مى آید)، مجرد یا مادى و فیزیکى بودن ادراک است و از بین انواع ادراک، ادراک حسى به دلیل ارتباط مستقیم با خارج، بیشتر در مظان مادى و فیزیکى بودن است؛ لذا در این پژوهش مى کوشیم نظریات مادى بودن ادراک حسى را رد کنیم. براى رسیدن به مقصود، مسئله را از دو دیدگاه حصولى و حضورى بررسى کرده ایم، و براى جلوگیرى از اطاله، از سویى دیدگاه مؤسسان سه مکتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه و از سوى دیگر دیدگاه روان شناسان احساس و ادراک را محور قرار داده ایم و از امور دیگر چشم پوشى کرده ایم. حاصل این تتبع آن است که قول ابن سینا و روان شناسان و فیزیولوژیست ها در ادراک حسى به مادى بودن آن مى انجامد و به دلیل نقدهاى فراوان، مردود است، و قول اشراقیون که قایل به حضورى بودن ادراک حسى اند و قول پیروان صدرالمتألهین که به حصولى بودن ادراک حسى معتقدند، هر دو به تجرد ادراک مزبور مى انجامد و مورد تأییدند.
۸۳۵.

دلالت براهین ابن سینا در اثبات مجردبودن نفس ناطقه بر مادی نبودن قوه خیال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا نفس ناطقه قوه خیال براهین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۴۵۵
مجردبودن نفس ناطقه یکی از مباحث بسیار مهم در فلسفه ابن سینا و انسان شناسی او است. ابن سینا براهین متعددی بر اثبات این مطلب اقامه می کند. او با استفاده از وضع و محاذات نداشتن صور معقول، قدرت نامتناهی نفس در ادراک این گونه صور و بی نیازی نفس ناطقه در برخی از ادراکات خویش از آلات جسمانی، این مطلب را اثبات می کند. با وجود این، وی منکر تجرد قوه خیال است و آن را مادی می داند. نگارنده در پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل این براهین، با بیان دلالت آنها تجرد قوه خیال را اثبات می کند و می گوید صور خیالی وضع و محاذات ندارند، قوه خیال قدرت نامتناهی در ادراک صور خیالی دارد و در برخی ادراکاتش از آلات بدنی و محسوس بی نیاز است.
۸۳۷.

الگوی مبناگرایی فیلسوفان مسلمان: تحلیل بازگشت و ابتنای گزاره های غیرپایه به گزاره های پایه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مبناگروی پشتیبانی تناقض ابتنا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۷۸۹ تعداد دانلود : ۴۴۱
معرفت شناسی در ناحیة توجیه که از جانب معرفت شناسان امروزین در دو قالب کلّیِ مبناگروی و انسجام گروی ارائه شده است، در روابط میان باورها و گزاره ها پژوهش می کند. در این جستار، ابتدا به تقریر معرفت شناسان از مبناگرایی اشاره می شود و سپس الگوی پیشنهادی ارائه خواهد شد. براساس این الگو، که ادعا بر آن است که اندیشمندان مسلمان عموماً از آن پیروی می کردند، گزاره ها و باورها به: 1) گزاره های تماماً پشتیبان و 2) گزاره های غیر تماماً پشتیبان تقسیم می شود. این تفکیک بر حیثیت کاربردی مبتنی است. تصویر وابستگییا متکی بودندر عبارت «وابستگی و اتکای باورهای روساخت بر زیرساخت در مبناگروی»، نقش بنیادینی در ارائة الگوی جدید دارد. ازاین رو دو الگو قابل شناسانش است: الگوی استنتاجی یا زایشی-تولیدی و الگوی پشتیبانی. اصل تناقض بر پایة اندیشة فیلسوفان مسلمان، اساسی ترین نوع گزاره های تماماً پشتیبان را تشکیل می دهد. براساس الگوی ارائه شده، برخی از اشکالات بر تقریر عادی از مبناگروی وارد نخواهد بود. در این گزارش، سنجش و پیشنهاد، مشاهده خواهیم کرد که معرفت شناسی فیلسوفان مسلمان از این الگو پیروی می کند و محمل کمتری برای انتقادها نسبت به تقریر عادی دارد.
۸۳۸.

واژه شناسى معرفت و امکان تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت تحلیل ماهیت علم مفاهیم بدیهى علم به علم تعریف هستى شناسى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۳۸۷
واژه شناسى علم و معرفت، و امکان تعریف حقیقى و تحلیل آنها یکى از بحث هاى مهم و دشوار در معرفت شناسى معاصر است که در این مقاله به بررسى آن مى پردازیم. از سویى، از نگاه متفکران مسلمان، مفهومى که بدیهى است نیاز به تعریف ندارد، بلکه تعریف حقیقى آن ممکن نیست؛ از سوى دیگر باید پرسید چگونه بسیارى از کسانى که این مفهوم را بدیهى دانسته اند، در مبحث هستى شناسى علم، به تعریف و تحلیل فلسفى علم پرداخته اند؟ آیا تعریف کردن مفهوم علم با بدیهى دانستن آن سازگار است؟ در پاسخ بدین مسئله، دو راه حل ارائه کرده، در راه حل برگزیده بدین نتیجه دست مى یابیم که نگاه هستى شناختى به علم، با نگاه معرفت شناختى بدان متفاوت است. کسانى که مفهوم علم را بدیهى دانسته و در عین حال آن را تعریف کرده اند، در مقام تبیین حقیقت علم و دستیابى به ماهیت و اجزاى ذاتى یا لوازم آن بوده اند. با این راه، تعارض میان بدیهى دانستن مفهوم علم و نظرى انگاشتن چیستى آن رفع مى شود.
۸۳۹.

نقد و بررسی نظریه اعتباریات شیخ اشراق از دیدگاه صدرا

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان