فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۰۸۸ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
49 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی تمایل دانشجویان کشاورزی دانشگاه رازی به یادگیری مادام العمر و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از نظریه شناخت اجتماعی بندورا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش به صورت توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی به تعداد 1365 نفر بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب بر حسب مقطع تحصیلی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. علاوه بر تأیید روایی و پایایی پرسشنامه های استاندارد در مطالعات گذشته در پژوهش حاضر نیز پرسشنامه ها از لحاظ محتوایی و ظاهری مورد بررسی قرار گرفتند و بومی سازی آنها برای دانشجویان کشاورزی انجام شد. همچنین با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا اعتبار و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و Smart- PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند..یافته ها: میزان تمایل به یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان در سطح متوسط قرار داشت. وضعیت موجود چهار بعد نظریه شناخت اجتماعی بندورا نشان داد که سه بعد انتظار-ارزش، خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان در سطح بالا بود. اما دانشجویان از لحاظ بعد خودکنترلی در سطح متوسط قرار داشتند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که دو متغیر خودکارآمدی به عنوان عامل اول و خودتنظیمی به عنوان عامل دوم بر روی تمایل به یادگیری مادام العمر تأثیر داشت.نتیجه گیری: می توان با نهادینه نمودن یادگیری مادام العمر و پرورش دانشجویان بر اساس آن و از طرفی تقویت یادگیری مادام العمر از طریق ارتقا خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان تا حدودی بر مسئله عدم وجود مهارت و بیکاری دانش آموختگان غلبه نمود.
چگونه برنامه درسی اجرا شده را ارزشیابی کنیم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
95 - 120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوبی برای ارزشیابی از برنامه درسی اجرا شده دوره کارشناسی انجام گرفته است. با استفاده از روش پژوهش کیفی توصیفی، تجارب و ادراکات 31 نفر (17 عضو هیئت علمی، 12 دانشجوی دوره کارشناسی، 2 کارشناس دفتر برنامه ریزی آموزش عالی) از دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران و خوارزمی، دانشگاه علوم پزشکی ارتش و دفتر برنامه ریزی آموزش عالی با روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شد. تحلیل داده ها با تکیه بر رویکرد نظریه زمینهای سیستماتیک و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی به ترتیب انجام گرفت. از یافته های به دست آمده، مقوله های «طراحی نقشه تدریس»، «اجرای تدریس و نظارت بر آن» و خرده مقوله های «انتخاب رویکرد تدریس»، «انتخاب روش تدریس»، «برنامه ریزی برای اجرای تدریس»، «ایجاد فضای عاطفی مثبت»، «تدریس»، «تعاملات بعد از کلاس»، «نظارت بر برنامه درسی تدریس شده» شناسایی شد. به طور کلی چهارچوب شناسایی شده برای ارزشیابی برنامه درسی اجرا شده، زیست-بوم این نوع از برنامه درسی را به فراسوی کلاس های درس گسترش داده و زمینه نگاه عمیق تری به کیفیت فرایندهای یادگیری-تدریس را فراهم کرده است.
بررسی میزان تناسب رشته قبولی با رشته تحصیلی در آزمون کارشناسی ارشد (نمونه موردی: آزمون سال 1388 - گروه علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
69 - 100
حوزههای تخصصی:
آزمون تحصیلات تکمیلی در مقطع کارشناسی ارشد، مهم ترین و گسترده ترین آزمون ناپیوسته داخل است که از سال 1367 به صورت متمرکز و سراسری برگزار می شود. از سال 1384، در آزمون کارشناسی ارشد، شرط تناسب رشته امتحانی با رشته تحصیلی برداشته شد و به داوطلبان اجازه داده شد تا با هر عنوان مدرک تحصیلی بتوانند در آزمون گروه های مختلف آموزشی (به جز گروه پزشکی و دامپزشکی و رشته هایی که شرط عنوان مدرک تحصیلی دارند) متقاضی شوند؛ بر این اساس، بررسی های آماری آزمون سال 1388 با روش تحلیل مستندات نشان داد که عمده پذیرفته شدگان رشته های مختلف این آزمون را فارغ التحصیلان رشته های نزدیک و متجانس تشکیل می دهند. فارغ التصحیلان رشته های مختلف ترجیح دادند که در آزمون رشته خودشان یا در کدرشته های نزدیک و یا هم سنخ شرکت کنند. فارغ التحصیلان رشته های غیر هم سنخ عمدتاً اندک و کمتر از 10 درصد کل داوطلبان هر رشته بوده اند که معمولاً هیچ پذیرفته شده ای ندارند. در گروه علوم انسانی به استثنای مدیریت اجرایی، در تمام رشته ها، بالاترین میزان پذیرش مربوط به فارغ التحصیلان همان رشته بوده است. در تمام کدرشته های امتحانی، حدود 70 درصد از متقاضیان رشته های نامرتبط، پذیرفته نمی شوند. میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های فنی در سایر گروه های آموزشی به ویژه علوم انسانی بیشتر، ولی میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در گروه های علوم پایه، فنی و مهندسی، کشاورزی و هنر کمتر است. در بین متقاضیان رشته های علوم انسانی و هنر، پراکندگی و تنوع رشته های فارغ التحصیلی بیشتر است، ولی این پراکندگی در بین متقاضیان رشته های مختلف گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی محدود می شود.
مطالعه تطبیقی برنامه درس تاریخ معماری اسلامی در دانشکده های معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
81 - 108
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت تجربه کشورهای مختلف در آموزش تاریخ معماری اسلامی و انتقال تجارب آنها به دانشکده های معماری ایران اجرا شده است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و بدین منظور با روش تطبیقی به کمک الگوی بردی، برنامه درس «تاریخ معماری اسلامی» در ایران و چند کشور جهان بررسی شده است. جامعه پژوهش شامل تمام کشورهایی بود که درس تاریخ معماری اسلامی در برنامه درسی خود دارند. نمونه های مورد مطالعه، شامل ایران و کشورهای جهان اسلام بر مبنای کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی بود که دانشگاه های آنها در رتبه بندی پایگاه استنادی جهان اسلام، جزء 100 دانشگاه برتر بودند. معیار انتخاب دانشگاه ها در هر کشور، رتبه بندی هر مؤسسه در آن کشور بوده است و تلاش شد که دانشگاه های دارای بالاترین رتبه بررسی شوند. بر اساس نتایج پژوهش، سه رویکرد کلی (نگاه تاریخ گرایانه، نگاه معنایی و نگاه کاربردی) بر اساس تلقی متفاوت هر کشور از نسبت اسلام و معماری در آن کشور در برنامه درسیِ درس معماری اسلامی قابل شناسایی است. برای نیل به هدف های برنامه توجه، به رویکرد آن و به روزرسانی برنامه ها باید در اولویت برنامه ریزان
رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
101 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 500 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته سنجش سواد رسانه ای و پرسشنامه استاندارد تفکر انتقادی ریکتس، 2005) گردآوری و روایی محتوای آنها نیز تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 74/0 و 85/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که بین سواد رسانه ای و تفکر انتقادی دانشجویان رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارت بهتر هرچه میزان سواد رسانه ای افزایش پیدا کند تفکر انتقادی نیز افزایش پیدا خواهد کرد و اگر سطح مهارت سواد رسانه ای پایین تر باشد، تفکر انتقادی دانشجویان نیز در سطح پایینی خواهد بود. همچنین مشخص شد همه مؤلفه های سواد رسانه ای توانایی پیش بینی میزان تفکر انتقادی دانشجویان را دارند.
مروری بر روش های تدریس و نقش آنها در توسعه مهارت های فراشناختی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۸
37 - 55
حوزههای تخصصی:
مدل های آموزشی که بر مهارت های فراشناخت تأکید دارند، در رشد فرایندهای حل مسأله و خودتنظیمی تأثیر معناداری دارند. در پژوهش حاضر، تأثیر روش های تدریس (حل مسأله، بحث گروهی، پرسش و پاسخ)، بر مهارت های فراشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر، کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان است که شامل 4167 نفر بوده و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 305 نفر برآورده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی محتوایی آن با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داده است که از دید دانشجویان، نقش روش های تدریس حل مسأله، بحث گروهی و پرسش و پاسخ بر رشد مهارت های فراشناخت، بالاتر از سطح متوسط است و آموزش مهارت های فراشناخت، مستلزم مربیانی است که متعهد به یادگیری مستمر و خودتنظیمی باشند. در واقع، به منظور هدایت نمودن مهارت های فراشناخت دانشجویان، باید روش های تدریس مناسبی را به کارگرفت. در مطالعه حاضر، نویسندگان، روش های تدریس چون حل مسأله، بحث گروهی و پرسش و پاسخ را مورد بحث قرار دادند که مهارت های فراشناخت را رشد می دهند.
ارزیابی وضعیت رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۸
57 - 73
حوزههای تخصصی:
: این تحقیق با هدف بررسی وضعیت رفتارهای شهروندی سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه تبریز انجام شده است. جامعه تحقیق شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه تبریز است؛ بدین منظور 227 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه مذکور به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. تحقیق حاضر از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی است و داده های پژوهش به واسطه مقیاس «رفتارهای شهروندی سازمانی پودساکف» گردآوری گردید. برای سنجش اعتبار محتوایی پرسشنامه، از نظرات متخصصان و اساتید دانشگاهی استفاده شد و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 777/0 برآورد گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، با بهره گیری از فنون آمار توصیفی و استنباطی، حاکی از آن است که اعضای هیأت علمی در برخورداری از ویژگی های رفتارهای شهروندی سازمانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. همچنین در مقایسه وضعیت رفتار شهروندی اعضای هیأت علمی براساس جنسیت، رتبه علمی و رشته، تفاوت معناداری میان گروه های مختلف مشاهده نشد.
تبیین سبک های یادگیری دانشجویان در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند است. این تحقیق، از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق برابر 555 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 69 نفر تعیین گردید و برای انتساب مناسب نمونه ها، حجم نمونه 89 نفر ارتقاء یافت. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای شامل شاخص های سبک یادگیری سولمان و فلدر بود. روایی پرسشنامه توسط جمعی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ بین 84%- 64% برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و آزمون t استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که به لحاظ بعد پردازش، دانشجویان بیشتر دارای سبک یادگیری فعال؛ به لحاظ بعد دریافت، بیشتر از سبک یادگیری شهودی؛ از نظر بعد ارائه، بیشتر دارای سبک یادگیری شفاهی و به لحاظ بعد درک و فهم / چشم انداز، بیشتر آنها دارای سبک یادگیری مرحله گرا می باشند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سبک های یادگیری و برخی انگاره های آموزشی (بهره گیری از سمینار و کنفرانس در تدریس، روش آموزشی کار در آزمایشگاه و کارگاه، استفاده از روش آموزشی کارآموزی، رضایت از تدریس واحدهای نظری و استفاده از ترکیبی از منابع آموزشی) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در این راستا، معلوم گردید که بین بهره گیری از روش سخنرانی به عنوان روش تدریس با نمرات کسب شده در سبک یادگیری فعال تفاوت منفی معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها (t استیودنت) نیز حاکی از این بود که بین سبک یادگیری و جنسیت، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
سنجش و ارزشیابی یادگیری الکترونیکی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
73 - 88
حوزههای تخصصی:
بیش از یک قرن است که شکل غالب آموزش در نظام آموزش عالی مبتنی بر کلاس و معلم محوری است. امروزه این رویکرد سنتی در باره یادگیری با حضور فناوری های نوین مانند چندرسانه ای ها، ارتباطات از راه دور و اینترنت دچار چالش های اساسی شده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین محیط های مجازی یادگیری به صورت رایج مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از مقاله حاضر، بررسی یادگیری الکترونیکی، فرایند و چگونگی سنجش و ارزشیابی آن است. مقاله حاضر، در دو بخش تنظیم شده است: در بخش نخست آن، مفهوم یادگیری الکترونیکی، مبانی فلسفی یادگیری الکترونیکی و تعامل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ در بخش دوم مقاله، سنجش یادگیری الکترونیکی، کارکردهای سنجش، سنجش کیفیت، سنجش مشارکت، فعالیت های سنجش، سنجش تاییدی، مشارکت دانشجویان و ارزشیابی کل فرایند یادگیری الکترونیکی بر اساس یک الگوی ارزشیابی جهانی تشریح شده است.
ارائه چارچوبی مفهومی برای به کارگیری کلان داده ها در سیاست گذاری آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
121 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی مفهومی برای به کارگیری کلان داده ها در آموزش عالی، اجرا شد. نوع پژوهش، کاربردی و از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. بررسی مفاهیم کلان داده ها از سال 2001 آغاز شده که در بسیاری از کشورها این مفهوم نخست در حوزه تجارت مورد توجه قرار گرفته و پس از آن از سال 2011 به طور مشخص وارد حوزه آموزش عالی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند با توجه به حجم داده هایی که هر یک از بازیگران آموزش عالی در سه بخش فعالیت های نهادی، برنامه های دانشگاهی و آموزش تولید می کنند، نیاز به فهم ارتباط میان داده ها، برای برنامه ریزی و سیاست گذاری بیش از پیش احساس می شود. از مهم ترین این یافته ها می توان به تولید و ثبت داده های ساخت نیافته در آموزش عالی، نبود ساختاری یکپارچه برای مدیریت داده های ساختمند با تنوع ساختاری، اهمیت بعد اجتماعی در برابر بعد فنی آن و کاربرد چشم گیر کلان داده ها در آموزش اینترنتی اشاره کرد. درنهایت، در این مطالعه با توجه به ساختار و مدیریت نظام آموزش عالی در ایران، الگویی در سه سطح دانشگاه، استان و منطقه برای یکپارچه سازی داده های تولید شده در بخش های آموزش، پژوهش، برنامه درسی، آموزشگران و مطالب آموزشی و داده های آموزشی پیشنهاد شده است.
آموزش کارآفرینی: حلقه مفقوده آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۹
127 - 145
حوزههای تخصصی:
گسترش شتابان دانشگاه ها در سال های اخیر به اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی دامن زده، به گونه ای که جامعه با پدیده ای به نام فارغ التحصیلان بیکار مواجه شده است. ساختار های موجود دانشگاه ها نیز در حال حاضر با هدف آموزش تخصصی شکل گرفته است و کمتر آموزش کار آفرینی را مد نظر قرار داده است. هر چند در حال حاضر آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها، تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است با این حال تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. هدف مقاله حاضر بررسی آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها است. از این رو به بررسی شیوه های آموزشی کار آفرینی در دانشگاه ها پرداخته شده و با استفاده از تجارب کشورهای موفق در آموزش کار آفرینی در سطح دانشگاه، مدلی را برای آموزش کار آفرینی ارائه می دهد. روش کار اسنادی است و برای گرد آوری اطلاعات از اسناد و مدارک داخلی و خارجی، پایگاه های اطلاع رسانی معتبر، کتاب ها و مقالات معتبر استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کار آفرینی، مهارتی قابل آموزش بوده و شیوه های مختلفی برای آموزش آن وجود دارد. از جمله آنها آموزش کار آفرینی به صورت ارائه واحد های درسی، ارائه دوره های کار آفرینی به صورت رسمی در قالب دوره های کارشناسی ارشد و دکترا و ادغام مهارت های کار آفرینی با سایر دروس می باشد.
اولویت بندی فناوری های نوین آموزشی برای کاربست در سیستم آموزشی (مورد مطالعه: یکی از دانشگاه های نظامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی فناوری های نوین آموزشی برای کاربست در سیستم آموزشی یکی از دانشگاه های نظامی ایران اجرا شده است.روش پژوهش: در پژوهش حاضر، فناوری های نوین آموزشی به دو بعد روش ها و ابزارهای نوین آموزشی تقسیم شده و مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه اعضای هیئت علمی دانشکده علوم انسانی و مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس بود. پژوهش حاضر از لحاظ روش گردآوری داده ها در بخش کیفی پژوهش، توصیفی-دلفی و در بخش کمی، توصیفی-پیمایشی است؛ بر این اساس، پرسشنامه استاندارد برای گرد آوری داده ها از خبرگان، تهیه و به صورت مصاحبه ساختاریافته اجرا شد. درنهایت پس از رسیدن به اشباع نظری در پاسخ ها، از ۲۸ مصاحبه برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. برای توصیف داده ها از نرم افزار SPSS و برای اولویت بندی مؤلفه ها از روش تحلیل تطبیقی-مقایسه ای بهره گرفته شد.یافته ها: مطابق نتایج پژوهش، در اولویت بندی فناوری های نوین آموزشی، درنهایت روش های آموزش شناختی- فراشناختی، ترکیبی، چندرسانه ای، معکوس، اقتضایی، تریز و ابزارهای فیلم استریپ- اسلاید، اینترنت، کتاب و کتابخانه الکترونیک، برد هوشمند و رایانه، به ترتیب بالاترین امتیاز را کسب کرده و در اولویت قرار گرفتند.نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت استفاده از روش های انتخاب شده که عموماً روش هایی فعال بین فراگیران هستند، باعث یادگیری عمیق تر و پایدارتر خواهد شد، و استفاده از ابزارهای هوشمند و الکترونیکی منتخب نیز برای رشد آموزش در این دانشگاه ضروری هستند.
بررسی تحلیلی نظام مند از کاربرد هوش مصنوعی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تحلیلی نظام مند از کاربرد هوش مصنوعی در آموزش عالی از سال 2016 تا 2022 بود.روش پژوهش: در این پژوهش از روش پریزما که روش فراتحلیل نظام مند مبتنی بر شواهد و مدارک است، بهره گرفته شد. بدین منظور 138 مقاله نگاشته شده در خصوص کاربرد هوش مصنوعی در نظام آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت و داده های حاصل با استفاده از کدگذاری قبلی و زمینه ای استخراج و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های این مطالعه نشان می دهند که در سال های 2021 و 2022 تعداد نشریات در رابطه با این موضوع نزدیک به 3 برابر سال های قبل افزایش یافته است و با افزایش سریع تعداد نشریات آموزشی هوش مصنوعی در آموزش عالی، رویه های تازه ای ظهور نموده اند.نتیجه گیری: پژوهش ها در شش قاره از 7 قاره جهان انجام گرفته است و این روند از ایالات متحده به چین انتقال یافته که اکنون پیشرو در تعداد نشریات در این حوزه است. همچنین نبود پژوهشگر از گروه های مختلف آموزشی، خلأهای موجود در ادبیات این حوزه و تبیین چگونگی مورد استفاده قرار گرفتن هوش مصنوعی در آموزش عالی نیز از دیگر نتایج این پژوهش است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر رضایت دانشجویان بین المللی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
117 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم افزایش تعداد دانشجویان بین المللی در ایران دانش کمی از عواملی موثر بر رضایت دانشجویان بین المللی وجود دارد لذا این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر رضایت دانشجویان بین المللی دانشگاه های ایران انجام شد.روش پژوهش: پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است. عوامل موثر بر رضایت دانشجویان بین المللی از پژوهش های گذشته در این زمینه استخراج و در 7 گروه طبقه بندی و بصورت پرسشنامه در اختیار دانشجویان قرار گرفت. طی یک بازه سه ماهه در سال 1400 تعداد 532 دانشجوی بین المللی از 30 دانشگاه مختلف و 12 ملیت متفاوت به این پرسشنامه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های تی ،تحلیل واریانس و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: طبق نتایج بدست آمده، به ترتیب ابعاد فناوری اطلاعات، برنامه های مدیریتی و سازمانی، شرایط مالی و اقتصادی و خدمات آموزشی بیشترین تاثیر را در بین هفت بعد مورد بررسی در این پژوهش در رضایت دانشجویان بین المللی در ایران دارد.نتیجه گیری: این پژوهش مشخص نمود که عوامل موثر بر رضایت دانشجویان بین المللی در ایران به ترتیب اهمیت شامل: فناوری اطلاعات، برنامه های مدیریتی و سازمانی دانشگاه، شرایط مالی و اقتصادی، ارائه خدمات آموزشی، پشتیبانی علمی، امکانات رفاهی و روابط اجتماعی هستند. به جز عامل رضایت از شرایط مالی و اقتصادی، میزان میانگین در دو گروه جنسیتی زنان و مردان تفاوت معناداری باهم ندارند. میزان اهمیت عوامل در بین مقاطع مختلف تحصیلی یکسان هستند. همچنین به جز امکانات رفاهی و ارتباطات اجتماعی میزان اهمیت عوامل در بین گروه های مختلف سنی دانشجویان بین الملل متفاوت بود.
مطالعه تطبیقی پیشران های شکل گیری علم شهروندان به عنوان رهیافتی نوین در سیاستگذاری بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
39 - 59
حوزههای تخصصی:
نوآوری در حکمرانی و استفاده از فرایندهای جدیدی برای رسیدگی به مشکلات جامعه مستلزم استفاده از رویکردی جدید است. یکی از رویکردهای نوین حکمرانی، تعامل شهروندان با دولت و نقش دادن به مردم برای درگیر شدن در تصمیمات و مشارکت در تعیین اولویت ها است. این مطالعه بر علم شهروندان به عنوان یک ابزار برای تحقق رویکرد مشارکتی میان مردم و دولت متمرکز شده و با مرور پیشینه و تحلیل محتوای کیفی به شناسایی پیشران های شکل گیری علم شهروندان پرداخته و پیشران ها را از سه منظر فراهم بودن زمینه، تمایل سیاستگذران به اتخاذ رویکرد مشارکتی و تمایل شهروندان به مشارکت بررسی کرده است. در این مرحله پیشران هایی مانند حفاظت از حریم خصوصی و مالکیت ایده، فراهم بودن فناوری برای مشارکت مردم، اعتماد شهروندان و شفاف سازی امور، کنترل تضاد منافع، آموزش رسمی، درآمد و میزان اوقات فراغت شناسایی شد. سپس با مطالعه تطبیقی، مبتنی بر آمارها و شاخص های بین الملل، وضعیت بالقوه کشور و توانمندی آن در اجرای پروژه های مشارکتی با سه کشور پیشرو آمریکا، استرالیا و آلمان مقایسه شده است. در این راستا، شاخص هایی به عنوان شاخص های بازنمای پیشرانِ علم شهروندان در چهار کشور مطالعه شد. یافته ها نشان داد ایران به لحاظ شاخص های بررسی شده در وضعیتی پایین تر از کشورهای ذکرشده قرار دارد که باعث ایجاد تعادلی نامطلوب میان شهروندان و سیاستگذاران شده است به طوری که هیچ یک از طرفین آمادگی لازم برای پذیرش رویکرد مشارکتی را ندارند و این به حفظ وضع موجود و دشواری تغییر، دامن زده است. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت در کشور ارائه شده است.
علوم انسانی و اجتماعی، تافته های جدابافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه در نگاه اول به نظر می رسد که بحث در خصوص اهمیت و نقش حیاتی علوم انسانی-اجتماعی نقل بسیاری از محافل علمی بوده و هست، اما با بررسی متون و منابع موجود در خصوص ابعاد مختلف این علوم، درمی یابیم که علوم انسانی-اجتماعی همواره و در همه جا در مظان اتهام بوده است. مفید نبودن، نداشتن نسبت مستقیم با صنعت و بازار، استعماری بودن، دنیاگرا بودن و... از جمله اتهاماتی است که در ادوار مختلف و بسته به جغرافیای فرهنگی مربوطه، گریبان گیر این علوم بوده است.گذشته از این، در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، این مسأله ابعاد ویژه تری می یابد. بررسی شواهد آماری نشان می دهد که تقریبا هیچ یک از دانشمندان ایرانیِ در زمره دانشمندان یک درصد برتر جهان در رشته های علوم انسانی-اجتماعی قرار ندارند. نقطه کور این ماجرا کجاست؟ آیا ماهیت ارزش و فرایند خلق آن در علوم انسانی-اجتماعی با علوم دیگر متفاوت است؟ و بنابراین نوآوری و زنجیره ارزش آن در علوم انسانی-اجتماعی اشکال متفاوتی می یابند؟مرور پیشینه مطالعات نوآوری نشان می دهد که شاید بتوان ریشه این مسأله را در ذهنیت اقتصادی محققان حوزه مطالعات نوآوری به مفهوم «نوآوری» جست و جو کرد. تسری چنین ذهنیتی در میان متولیان تأمین مالی و سیاست گذاران علم -به دلایلی از جمله تمایل به نشان دادن سودآوری فوریِ زمینه هایی که از آن ها حمایت می کنند- حمایت های مالی را منوط به جایابی دستاوردهای تحقیقاتی در مجموعه ای از معیارهای اقتصادی کرده است. این رویکرد اقتصادی که به عنوان منطق محبوب سیاستگذاران برای حمایت مالی برنامه های تحقیقاتی شناخته می شود منجر به مقایسه نتایج پژوهشی علوم انسانی-اجتماعی با علوم طبیعی توسط معیارهای ارزیابی یکسان شده است که چالش ها و آسیب های فراوانی در میان فعالان در حوزه علوم انسانی-اجتماعی داشته و آنها را دلسرد و ناامید کرده است. این رویه خطر انحراف تحقیقات به سمت حوزه هایی را دارد که منجر به دستاوردهای ملموس و قابل ارزش گذاری اقتصادی می شود، نه حوزه هایی که حیاتی هستند. اگرچه باید توجه داشت که «متفاوت بودن»، فقط ویژگی علوم انسانی-اجتماعی نیست، اما بحث اصلی این است که در شرایطی که مزایای کوتاه مدت و ملموس مطلوب به نظر می رسند، علوم انسانی-اجتماعی بی فایده و زاید می نمایند.حوادث تعیین کننده و تحول آفرین تاریخی، اقتصادی و سیاسی همواره برخواسته از اندیشه های صاحب نظران علوم انسانی-اجتماعی بوده است. بر این اساس شایسته است بجای تأکید مضاعف بر مصنوعات ملموس این علوم، توجه بیشتری بر ظرفیت های اندیشه آفرین و توسعه بخش آن به ابعاد وجودی انسان شود و موقعیت آن به عنوان علومی که قابلیت شکل گیری علوم دیگر را در ذهن و اندیشه بشر فراهم می آورد به رسمیت شناخته شوند. از این رو شناسایی مسیرهای خلق ارزش و ردیابی آن تا تبلور اقتصادی و اجتماعی به «توجیه پذیر شدن» تأمین مالی پژوهش های این حوزه و درنهایت توسعه آنها در مسیر اصلی خود کمک خواهد کرد.
تجارب دانشجویان از نحوه ارزشیابی رایانه ای استادان دانشگاه
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۴
31 - 47
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی از کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی ابزاری برای شناخت توانایی آنان در تدریس، سنجش میزان یادگیری دانشجویان و ابزاری برای افزایش اثربخشی هیأت علمی در نحوه تدریس می باشد. به دلیل اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به منظور شناسایی تجارب دانشجویان از کیفیت اجرای ارزشیابی رایانه ای در دانشگاه ها انجام شده است.
این پژوهش به شیوه توصیفی انجام شده است. جامعه پژوهش، کلیه دانشجویان 30 گروه آموزشی دانشکده های دانشگاه اصفهان که ارزشیابی رایانه ای برای مدت سه دوره برای آنها اجرا شده، می باشد. نمونه گیری بصورت هدفمند، 10 گروه آموزشی واقع در دانشکده های علوم پایه و علوم تربیتی بودند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه های گروهی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج پژوهش بیانگر آن است که نقاط قوت شامل: کاهش هزینه ها، آسان سازی محاسبات، امکان تکمیل فرم های ارزیابی فارغ از زمان و مکان کلاس و بدون فشار روانی ناشی از حضور استاد در هنگام تکمیل فرم و سهولت و نقاط ضعف شامل: عدم دسترسی سریع و راحت به اینترنت و وب سایت دانشگاه در زمانی که پرسشنامه ها باید تکمیل گردد، وجود اجبار در تکمیل پرسشنامه های ارزشیابی، از همه مهم تر وارد شدن با رمز عبور[1] دانشجویی و نگرانی احتمالی دانشجو از امکان شناخته شدن می باشد.
<br clear="all" />
[1]. Username-Password
حرفه علمی (دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۱
61 - 88
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی با توجه به ویژگی هایی مانند گستردگی اهداف؛ عدم وجود مکانیسم های اعمال فشار و کنترل از بالا، اثر قوی بر تعیین اهداف سایر حرفه های علمی، مدیریت و هدایت مؤسسات شناخته می شود. برخی معتقدند که مفهوم مفرد حرفه دانشگاهی (علمی) ممکن است یک تصور غلط باشد و حرفه آکادمیک به سختی می تواند با تنش های زندگی دست و پنجه نرم کند، و از این رو در معرض خطر است؛ در مقابل بعضی بر پویایی آن تأکید می کنند. بحث ها در خصوص حرفه علمی به صورت روشن با توده ای شدن آموزش عالی و گرایش به جامعه "یادگیرنده مادام العمر" یا جامعه اطلاعاتی گره خورده است. تغییر ماهیت و نقش دانش در جامعه به نظر می رسد که با تغییر در آموزش عالی (و تعامل با جامعه) و حرفه علمی همراه بوده است. بحث های بسیاری در خصوص ماهیت حرفه دانشگاهی مطرح است و در دو دهه گذشته با تغییر نگاه به علم و فنّاوری، حرفه علمی نیز دچار تحول شده است. در مقاله ای که پیش رو دارید، ضمن مرور شکل گیری حرفه دانشگاهی، بحران ها و چالش های پیش رو مورد تحلیل قرار گرفته است.
سنجش تفکر انتقادی: معرفی شیوه های سنتی و نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
183 - 215
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، تفکر انتقادی به عنوان یک هدف آموزشی در بسیاری از نظام های آموزش عالی جایگاه ویژه ای یافته است. بنابراین، شناخت شیوه های سنجش این مهارت برای پرورش صحیح آن در میان یادگیرندگان، مستلزم بذل توجه است. مقاله حاضر، با هدف معرفی رویکردهای موجود در فرایند سنجش تفکر انتقادی به روش اسنادی نگاشته شده است. پس از جستجوی اسناد مرتبط در پایگاه های علمی خارجی ساینس دایرکت، وایلی، جی استور، اریک، پروکوئست، وب آوساینس، تیلور و فرانسیس و پایگاه های داخلی اس آی دی و نورمگز و سایت های مربوط به تفکر انتقادی شامل انجمن دانشگاه ها و کالج های آمریکا، خدمات آزمون آموزشی، تفکر انتقادی، آزمون کالج آمریکا و شورای کمک به آموزش، در بازه زمانی 1980 تا 2017، 32 سند بازیابی شد. از این تعداد، 20 سند طبق ملاکِ صاحب نظر بودن نویسندگان در زمینه تفکر انتقادی، به روز بودن و مرتبط بودن، انتخاب شدند. تحلیل اسناد، با استفاده از تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. یافته ها، به شناسایی ابزار های تفکر انتقادی در دو رویکرد سنتی و نوین منجر شد. درمجموع، بنا به چالش های موجود در آزمون های رویکرد سنتی، انتظار می رود برای ایجاد یک وضعیت مطلوب در سنجش این مهارت، ابزارهای بازپاسخ در رویکرد نوین با یک روش کیفی مورد توجه متخصصان این حوزه قرار گیرد.
ارائه الگویی برای توسعه اقتصادی مناطق محروم روستایی استان مازندران با رویکرد نظام نوآوری منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی جهت توسعه اقتصادی مناطق محروم روستایی استان مازندران با رویکرد نظام نوآوری منطقه ای می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش، کیفی، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. پژوهش حاضر یک مطالعه موردی است و جامعه پژوهش مناطق محروم روستایی استان مازندران بر اساس فهرست مناطق محروم و کمتر توسعه یافته در امور حمایتی در سال 1378 می باشد. که محققین کمک نهادهای استانی متولی مانند استانداری مازندران، فهرست مزبور را به روزرسانی نمودند و بر اساس وضعیت وجود به بیان چالشها و راهکارها بر اساس روش نظریه داده بنیاد پرداختند. جهت گرداوری داده های پژوهش، ضمن بررسی جامع ادبیات توسعه روستایی، نظام نوآوری منطقه ای و الگوهای مرتبط با معیشت پایدار، از طریق مصاحبه عمیق با 43 نفر از خبرگان علمی و تجربی در حوزه های توسعه روستایی، اقتصاد مناطق محروم، نظام نوآوری منطقه ای و همچنین بیش از 10 جلسه و نشست تخصصی با مسئولین استانی برگزار شد.. یافته های تحقیق نشان می دهد تقویت نقش و جایگاه نهادهای مدنی در فرآیند حکمرانی، استفاده از ظرفیت شرکتهای تعاونی توسط جامعه محلی، آگاهی رسانی ملی و رسانه ای جهت جذب فرصتهای سرمایه گذاری در بخش خصوصی، توجه به ظرفیت اکوسیستم نوآوری به خصوص از بعد تامین مالی و اصلاح الگوی کشت بر اساس قابلیتهای طبیعی منطقه ای و توانمندی های منطقه ای از مهم ترین راهکارهای توسعه اقتصادی مناطق محروم روستایی استان مازندران می باشد.