فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴۸۷ مورد.
جهانی شدن و عملگرایی مذهبی
حوزههای تخصصی:
رویارویی حاکمیت و جهانی شدن حقوق بشر
منبع:
راهبرد ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
شناخت: پل نیتر؛ منادی گفت و گوی ادیان در جهان محنت آلود
حوزههای تخصصی:
نقد و معرفی کتاب: جهانی شدن در بوته ی آزمون: وضعیت بشر و تمدن اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
چالشهای دیپلماسی کشور از منظر ارتباطات میان فرهنگی
حوزههای تخصصی:
کلک فرهنگ: جهانی شدن به چه معناست؟ (نقش فرهنگ در تحولات ملی منطقه ای و جهانی 4)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و حاکمیت
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۵ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی و مقابله با چالش های آن (بخش نخست)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن اسلام
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی ، فرهنگ و تمدن سازی (تاملی درباره گفتگوی تمدنها)
حوزههای تخصصی:
حقوق بشر و حاکمیت ملی
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و محیط زیست
حوزههای تخصصی:
نمی توانیم جهانی نشویم
حوزههای تخصصی:
امروزه در اینکه جهانى شدن یک واقعیت است، تردیدى نیست. جهانى شدن دو بعد دارد: یک بعد به عنوان یک فرآیند و دیگرى به عنوان یک ایدئولوژى. گفتهاند که جهانى شدن محصول کاپیتالیسم و لیبرالیسم است؛ ولى به نظر من، فلسفهى مناسب با عصر جهانى شدن، پستمدرنیسم است. آمریکا همواره در فکر جاىگزین کردن نیروهاى فئودالى حاکم بر جهان، به وسیلهى یک سیستم مشارکتى به رهبرى خود است. ایران هدف خوبى براى استراتژى جدید آمریکاست. ما فرصتهاى زیادى را براى ورود به عرصه جهانى شدن از دست دادهایم.
جهانی شدن
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر که با عنوان فرعی «اخلاق جهانی و گفتوگوی درون دینی در یک بافت چنددینی» انتشار یافته است، ضمن پذیرش جهانیشدن به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر و دارای وجوه مثبت و منفی، بر این عقیده است که نقش ادیان در کم کردن پیآمدهای منفی آن، برقرار کردن گفتوگو میان ادیان بر اساس یک اخلاق جهانی مشترک است.
سویه ها ی غیر دموکراتیک فضای مجازی و ساختار سیاسی، اجتماعی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نخست نگارنده در این مقاله، آن است که اهمیت نظری استدلال هایی را نشان دهد که له و علیه رابطه ی فضای مجازی و دموکراسی مطرح شده اند. هدف بعدی و مهم تر آن است که نشان دهد چرا هر دوِ این نگرش ها مسیر نادرستی را پیموده اند؛ بدین معنا که به جای آن که به ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه نگاه کنند و محدودیت و بسط قدرت دموکراسی یا دولت را با توجه به آن ها توضیح دهند، وجه مستقل و علی حده ای برای فضای مجازی در نظر گرفته اند و بدین سان، قادر به فهم همه جانبه و عمیق عوامل عینی محدود کننده ی قدرت دولت و بسط دهنده ی قدرت اجتماعی نشده اند. در قسمت دوم مقاله به سویه های غیردموکراتیک فضای مجازی پرداخته ایم. این قسمت از این جهت اهمیت دارد که ایده هایی را بیان می کند که خلاف نگرش کلی و متعارف؛ یعنی سودمندی فضای مجازی برای دموکراسی است و از این لحاظ وجه افتراقی وافزایشی مهمی در این حوزه دارد. ما به نقد این نوع نگاه نیز پرداخته ایم و خاطر نشان کرده ایم که عدم تحقق «امر سیاسی» در جوامع اقتدارگرا، نه ناشی از خصلت های به اصطلاح ذاتی و مستقل فضای مجازی، بلکه برآمده از عدم شکل گیری نهادها، انجمن ها و عرصه های عمومی عینی در جامعه است و از سوی دیگر استفاده [یا سوءاستفاده ی] دولت از این ابزار، ناشی از ماهیت و کارویژه های این دستگاه سیاسی و نیز بستر اجتماعی و اقتصادی خاصی است که دولت از آن برخاسته است.
نظریه " رویاروئی تمدنها " از دیدگاه منتقدان
حوزههای تخصصی:
رسانه ها و بحران های بین المللی و منطقه ای؛ تحلیل انتقادی پیش فرض مقاله های خبری مطبوعات ترکیه درباره بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، رسانه ها به عنوان فراگیرترین و مؤثرترین نهاد تولید، بازتولید و توزیع دانش و معرفت در جهان هستند و اغلب مسائل، در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی- اجتماعی در سطح ملی و در عرصه بین المللی در محیط رسانه ای متجلی می شود. بحران های بین المللی و منطقه ای نیز نه تنها توسط رسانه ها پوشش داده می شوند، بلکه به وسیله راهبرد و سازوکارهای رسانه ای شکل می گیرند. هدف این تحقیق، تحلیل پیش فرض در گفتمان رسانه های خبری ترکیه درباره بحران سوریه است. برای دست یافتن به این هدف، بر اساس چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی و ابزارها و فن های حوزه های دیگر مطالعاتی مثل معناشناسی و کاربردشناسی، پیش فرض ها و دلایل ایدئولوژیکی آن ها تحلیل شدند؛ تحلیل نشان داد که نویسندگان مقالات خبری برگزیده روزنامه های ترکیه، بنا به دلایل ایدئولوژیکی و سیاسی، دانش یکسانی درباره بحران سوریه و کنشگران منطقه ای و جهانی پیش فرض می گیرند. این پیش فرض ها دارای عناصر و مؤلفه هایی هستند که گفتمان تصویرسازی بحران سوریه در مقاله های خبری، روزنامه ترکیه را تشکیل می دهد.
الگوی نظام جهانی و تحلیل جنبش های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، توانایی تبیین الگوی نظام جهانی در تحلیل جنبش های اجتماعی مورد کنکاش قرار می گیرد. پرسش اصلی این است که الگوی تحلیلی نظام جهانی در تحلیل جنبش های اجتماعی از چه توان تبیینی برخوردار است؟ در این راستا، پس از بیان بنیاد نظری و ویژگی های نظریه نظام جهانی، چارچوب روش شناختی و الگوی تحلیلی نظام جهانی ترسیم می گردد. سپس کاربرد این الگوی تحلیلی در جهت تحلیل جنبش های اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به تحولات بنیادینی که در مناسبات سیاسی و اجتماعی در عصر جهانی شدن به وجود آمده است، جنبش های نوین سیاسی و اجتماعی در بستر متفاوتی شکل گرفته و از سرشت، اهداف، فرایند و آرمان های متفاوتی برخوردارند و پیامدهای دیگری را به ارمغان می آورند. بنابراین، دیگر الگوهای تحلیلی سنتی از توانایی لازم برای تبیین علل و عوامل، بسترها و خاستگاه، شرایط و ویژگی ها و نتایج و پیامدهای جنبش های جدید اجتماعی برخوردار نمی باشند. در حالی که به نظر می رسد، الگوی تحلیلی نظام جهانی از توانایی تبیین لازم و کارآیی مناسبی برخوردار است و با ویژگی های عصر جهانی شدن و جنبش های نوین اجتماعی انطباق دارد.