با توسل به معاهدة منع گسترش سلاح های هسته ای، بیش از هفت سال است که فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران تحت مکانیزم های شدید راستی آزمایی آژانس قرار دارد. سیستم راستی آزمایی مزبور در قالب قرارداد پادمان جامع، بر بررسی صحت فعالیت های اعلام شدة کشورها متمرکز است. نظارت و بازرسی از مواد هسته ای، کانون سیستم مزبور است. مکانیزم های پیچیدة راستی آزمایی در زمینه حسابرسی از مواد هسته ای، ایجاد نظام نگهداری سوابق مواد هسته ای، سیستم گزارش دهی دقیق کشورهای عضو در مورد میزان صادرات و واردات مواد هسته ای، ارائه اطلاعات طراحی ها و بررسی صحت اطلاعات ارائه شده توسط آژانس، در قالب بازرسی ها و بازدیدها در حال اجراست. کارایی مؤثر هریک از این مکانیزم ها مستلزم استفادة بهینه از تکنیک ها، ابزارها و تجهیزات خاص خود است. این مقاله آثار مستقیم و غیرمستقیم رشد فناوری را بر ابزارها و تجهیزات مورد استفاده در سیستم راستی آزمایی در بازرسی و نظارت از ایران مورد بررسی قرار می دهد و به این نتیجه می رسد که رشد علم و فناوری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم سبب تحول در مکانیزم های سیستم راستی آزمایی شده و با فراهم آوردن زمینه ها و ابزارهای نوین سبب تحول در اجرای مؤثر قرارداد پادمان شده به طوری که این کشور را در وضعیتی قرار داده که فارغ از تعهدات حقوقی، اقدامات نظارتی و بازرسی شدیدتری را بپذیرد.
بحران آفرینی، سیاست اصلی دولت ایالات متحده در موضوع هسته ای ایران را تشکیل داده است. در این می یان، دیپلماسی رسانه ای ایالات متحده نقشی بی بدیل در ساخت بحران هسته ای ایران و سپس تداوم این بحران داشته است. در طی سال های گذشته رسانه ها به عنوان اصلی ترین کارگزاران دیپلماسی رسانه ای دولت ایالات متحده با القای نزدیک شدن حکومت ایران به مرحله ساخت بمب اتم، افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار داده اند. بررسی چگونگی این اقدام رسانه ای، مسئله اصلی این مقاله را تشکیل داده است. در بررسی این مسئله، ضمن اشاره به نقش اساسی صدای آمریکا در ساخت و سپس تداوم مناقشه هسته ای ایران، به تحلیل محتوایی عملکرد این رسانه پرسابقه آمریکایی پرداخته ایم. باتوجه به ماهیت این مقاله، در این پژوهش از روش تحلیل محتوا بهره برده ایم. همچنین با بهره مندی از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی به گردآوری اطلاعات لازم پرداخته و درنهایت ضمن تبیین چگونگی بحران سازی از موضوع هسته ای ایران به دسته بندی مناطق تأثیرپذیر از این فضاسازی رسانه ای و ابعاد گوناگون آن پرداخته ایم