کارآفرینی به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش اساسی درفرآیند توسعه جوامع دارد. کسب و کارهای کوچک بهترین مامن برای فعالیت های کارآفرینانه است واین امر مستلزم آن است که صاحبان و کارکنان کسب و کارهای کوچک از مهارت ها و توانایی های کارآفرینانه برخوردار باشند. دراین مقاله که مستخرج از تحقیقی میدانی است، ضمن پرداختن به برخی مفاهیم کارآفرینی،چالش ها و اهداف آموزش کارآفرینی و چرخه حیات کسب و کارهای کوچک مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه نیز ضمن تعریف مساله، سوالات پژوهش، روش تحقیق، جامعه و نمونه آماری و قلمرو تحقیق بیان شده و در بخش دیگر نیز اطلاعات حاصل از مشاهدات، مصاحبه ها و پرسشنامه تحقیق تجزیه و تحلیل شده و در پایان نیز پیشنهاداتی درباره طراحی و اجرای دوره های آموزش کارآفرینی بیان شده است.
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی- اقتصادی و کارآفرینی سازمانی در شرکت های کوچک و متوسط می پردازد. در این بررسی مباحثی در زمینه ساختارهای مکانیکی- ارگانیکی و ساختار دانشی و کارآفرینی سازمانی مطرح شده است. در بخش دیگر مقاله، متدولوژی تحقیق شامل فرضیات، روش تحقیق، جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه که مقاله بر اساس آن تنظیم شده بیان می شود. روش انجام تحقیق به صورت میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. جامعه آماری ما صد و پنج شرکت کوچک و متوسط واقع در شهرک شکوهیه استان قم و اندازه نمونه هفتاد شرکت است. تکنیک آماری مورد استفاده در این تحقیق، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رتبه بندی فریدمن بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با کمک نرم افزار spss انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین نوع ساختار سازمانی و کارآفرینی اقتصادی در شرکت های کوچک و متوسط رابطه معناداری وجود دارد.
"شرکتهای کوچک و متوسط، عمده ترین عامل رشد اقتصادی و پیشرفت تکنولوژیک در کشورها بوده اند. پژوهشها نشان داده است که نیاز شرکتها به انواع خدمات و همین طور موانع و مشکلات صادراتی که با آنها مواجه هستند بر اساس مرحله صادرات و نوع صنعت تغییر می کند.
در این پژوهش از دو روش مطالعه تطبیقی و پیمایشی استفاده شده است. در پژوهش تطبیقی شش کشور آسیایی ( ژاپن، چین، مالزی، تایلند، کره جنوبی و ترکیه انتخاب شده اند. در تحقیق پیمایشی کلیه ی شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده شکلات جامعه آماری را تشکیل داده اند..."