فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
علیه ایمان ناواقع گرایانه
حوزههای تخصصی:
نویسنده با ذکر لوازم واقعگرایى از دیدگاه دان کیوپیت و اشاره به اینکه چنین دیدگاهى از واقعگرایى مورد قبول نیست، به نقد افکار وى مىپردازد. از نظر دیویس اعتقاد به مسیحیت و واقعگرایى با آنچه کیوپیت گمان کرده است، ملازمه ندارد و نظریه او (نظریه اصالت منظر) را خودمتناقض مىداند و سرانجام بر وجود خدا به عنوان اصلى اساسى در آیین مسیحیت تأکید مىنماید.
سناریوهای آینده تعامل دو سویه «بیداری اسلامی» و «گفتمان انقلاب اسلامی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر گفتمان بیداری اسلامی و تأثیر تحولات بیداری اسلامی بر انقلاب اسلامی ایران از مسائلی است که پژوهش درباره آن ضرورت دارد. سئوال از اینکه انقلاب اسلامی ایران چه تأثیری بر آینده گفتمان انقلاب اسلامی ایران خواهد داشت و تحولات موسوم به بیداری اسلامی نیز چه تأثیری بر انقلاب اسلامی ایران خواهد گذاشت، از سئوالات مهم در ارتباط با آینده تعامل این دو می باشد که نگارنده با استفاده از شیوه سناریونویسی به عنوان یکی از روش های «آینده پژوهی» به دنبال پاسخ به این سؤال است. نتیجه این است که هر دو پدیده در آینده تأثیر مثبت به معنای تأثیر تقویتی بر یکدیگر دارند.
معنا و مفهوم فلسفه در اسلام
حوزههای تخصصی:
بیان و اثبات تفاوت ماهوی « معاملات مبتنی بر غرر » و « قراردادهای پوشش ریسک » از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
آخر الزمان و فلسفه تاریخ
حوزههای تخصصی:
پارتیزان عصر شبیه سازی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دیدگاههای ژان بودریا، جامعهشناس معاصر فرانسوی، میپردازد. وی از منتقدان جدی دستاوردهای فرهنگ لیبرالدموکراسی و اندیشه سرمایهسالاری غرب است که جدیدترین پدیدههای معاصر از شبیهسازی و دنیای مجازی گرفته تا مقولاتی چون تروریسم، جهانی سازی و پایان تاریخ را تجزیه و تحلیل کرده است. وی ریشه و بنیادِ بحرانها و آسیبهای کنونی جامعه مدرن را تغییر نگرش نسبت به ارزشها و فضیلت، از یک سو، و تحول در مفهوم حقیقت، از سوی دیگر، میداند.
حکومت اسلامی و برنامه ریزی فرهنگی در حکمت متعالیه امکان ، ضرورت ، چگونگی
حوزههای تخصصی:
در خصوص امکان، ضرورت و چگونگی برنامه ریزی فرهنگی، دیدگاههای متعددی مطرح شده است. گروهی با پذیرش امکان مدیریت فرهنگ و تاکید بر ضرورت آن، با هدف همسان سازی اجتماعی، به مدیریتی تمام عیار دست می زنند که با سلب آزادی و اختیار بشری نیز همراه است. در نقطه مقابل این رویکرد تمامت خواه، رویکرد لیبرالی، امکان مدیریت کلان فرهنگ را به خاطر گستردگی مؤلفه های موجود در آن و نیز تعدد ورودی ها و به عبارتی؛ وجود محیط باز، نفی می کنند و قائل به نظم خود انگیخته در این حوزه می باشند. مقاله حاضر بر آن است تا ""نگاه معقول اسلامی"" را از منظر حکمت متعالیه در این خصوص مورد بحث و بررسی قرار دهد و به این پرسشها پاسخ دهد که: اولاً، برنامه ریزی فرهنگی با توجه به دو مسئله محیط تربیتی باز و آزادی و اختیار انسان، چگونه امکان پذیر است؟ ثانیاً، با فرض امکان، چه ضرورتی در این خصوص وجود دارد؟ بدین منظور، اشاره خواهد شد که فرهنگ از سه لایه اصلی مظاهر فرهنگی، ارزشها و عقاید تشکیل می شود. رکن اعتقادی به عنوان لایه زیرین است. در این لایه، مؤلفه تعقل به عنوان مؤلفه ای کلیدی می باشد؛ بدین معنا که تاثیر بر آن به تاثیر بر کل حوزه فرهنگ می انجامد. از این رو، برنامه ریزی عقل محور، امکان مدیریت فرهنگ را در فضای باز موجود، توام با حفظ اختیار و آزادی، به سمت فرهنگ مطلوب فراهم خواهد کرد و امکان «مقاومت فرهنگی» در برابر فرهنگهای مهاجم را نیز ایجاد می کند.
حقوق زنان ، سیر تحول و پیشرفت آن : ارزیابی ما و شما
حوزههای تخصصی:
موضوع حقوق زنان به عنوان یکی از موضوعات حقوق بشری ، هم در نظام حقوق بین الملل و هم در نظامهای حقوق داخلی ، موضوعی بسیار بحث برانگیز بوده و هست . جنبش بین المللی احیای حقوق زنان ، نخست از طریق جامعه ملل و سپس از مجرای سازمان ملل متحد فرایند حمایت از حقوق انسانی زنان را ایجاد و تقویت کرد و تصویب «کنوانسیون ریشه کنی هرگونه نابرابری علیه زنان» در سال 1979 بزرگترین دستاورد و نقطه اوج حرکت این جنبش بود. نوشتار پیش روی با بررسی مراحل طرح ، تکامل و پیشرفت حقوق زنان و معرفی اسناد و نهادهای مختلف مربوط به زنان ، سیر تاریخی فعالیتهای جنبش بین المللی زنان را به خواننده می نمایاند و سپس با بررسی تفصیلی محتوای کنوانسیون ریشه کنی هرگونه نابرابری علیه زنان و تطبیق آن با قوانین و مقررات داخلی ، به بررسی موضع حقوقی جمهوری اسلامی ایران نسبت به این سند می پردازد...
اخلاقیات در دوران مدرن
حوزههای تخصصی:
برابری و نابرابری سیاسی در اندیشه سیاسی امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند تعالی، نوعِ انسان را ـ فارغ از هر نژاد و مذهب ـ گرامی داشت و فرشتگان مامور شدند در مقابل کرامت انسانی به سجده درآیند و از اینجا بود که ماهیت واحد انسانی شکل گرفت. این برابری ماهیت انسان در نظام خلقت، برابری او را در نظام سیاسی رقم زد و در نتیجه «برابری های سیاسی ـ اجتماعی» را برای او به دنبال آورد. این برابری ها عمدتا در پنج مورد خلاصه می شوند که عبارتند از: 1) برابری مردم در نگرش حاکمان؛ 2) برابری مردم در رفتار حاکمان؛ 3) برابری مردم و حاکمان؛ 4) برابری در امکانات و امکان ها و 5) برابری صاحبان ادیان مختلف. دو اصل «شفافیت و تقدم آسیب مندان اجتماعی»، ضمانت اجرا و صحت اجرای این برابری ها هستند. تنها ملاک برتری انسان ها تقواست که به تصریح امام علی (ع) اجر و پاداش آن روز قیامت نزد خداست و هیچ امتیازی در حوزه حقوق سیاسی ـ اجتماعی به دنبال ندارد.پس از این مرحله، در حوزه سیاست و اجتماع، به لحاظ توان، تلاش و استعداد، ما با انسان های متفاوتی روبه رو هستیم و از آنجا که حق برابر برای انسان های برابر است و در اینجا انسان ها متفاوت می شوند، ضرورتا باید نابرابری هایی در عرصه اجتماع شکل گیرد که شرط مشروعیت این نابرابری ها، عادلانه بودن آنهاست. به موجب این شرط، برابری های سیاسی ـ اجتماعی با عبور از قاعده «مردم به میزان عدالت در حق یکسانند»، در قالب نابرابری های عادلانه تداوم می یابد.
مشارکت سیاسی در نظام مردم سالاری
حوزههای تخصصی:
تحولات آرای اخوانی ها، از حسن البنا تا راشدالغنوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله نشان دادن این نکته است که بر خلاف آن چه معمولاً در ایران اندیشیده می شود، تفکر اخوانی یک تفکر یک دست و یک پارچه نیست و در بین متفکران شاخص اخوانی تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد. در این مقاله ما چهار اندیشمند را از دو نسل متفاوت اخوان برگزیده ایم و با بررسی دیدگاه های آن ها سعی کرده ایم نشان دهیم که آن اندیشه ای که تفکر اخوانی را به یک کلیت یک دست فرو می کاهد، اندیشه ای ساده انگار و نادرست است. به این منظور به بررسی دیدگاه های حسن البنا و سیدقطب از نسل سنتی اخوان و یوسف القرضاوی و راشد الغنوشی از نسل جدید متفکران اخوانی پرداخته ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اندیشه اخوانیِ نسل پس از البنا و سیدقطب، تغییرات قابل توجهی کرده است و برخی از متفکران شاخص اخوانی در اندیشه های نسل اول و ازجمله خود البنا تجدیدنظرهای اساسی کرده اند. ضمن آن که در هر دوره خاص نیز تفاوت های نسبتاً قابل توجهی بین دیدگاه های اخوانی ها وجود داشته و دارد