فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از هدفهای متعالی بشر که مصلحان اجتماعی همواره درصدد تحقق آن بودهاند، عدالت اجتماعی است. ازاینرو، اهلبیت (ع) بهعنوان مصلحان الهی به این اصل فطری توجه کرده و به تبیین آن پرداختهاند. حقیقت عدالت اجتماعی، و ارکان آن (حکومت، حاکم، خواص و...) و نیز آثار و نتایج عدالت اجتماعی از نگاه روایات، مسائلی است که این نوشتار به بررسی آن پرداخته است.
بازخوانی فلسفه سیاسی سقراط تاریخی / افلاطونی
حوزههای تخصصی:
تمایز سقراط تاریخی و سقراط افلاطونی را می توان مسئله و موضوعی در تاریخ فلسفه سیاسی دانست؛ که در عین ناباوری تنها در حاشیه این ادبیات به آن پرداخته شده است. اما در این مقاله این مسئله ـ موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مسئله مقاله این است که فلسفه سیاسی سقراط و افلاطون در یک نسبت سنجی ژرف، واگرایی (سقراط تاریخی و افلاطون حقیقی) و هم گرایی (سقراط افلاطونی و افلاطون سقراطی) دارند.نقطه عزیمت این مسئله نیز این است که با بازخوانی و بازکاوی متن های گفتاری و نوشتاری سقراط و افلاطون می توان جا پای این واگرایی و هم گرایی را در لوگو(ها) و دیالوگ (های) سقراط و افلاطون پی گیری کرد. بنابر این نشانه شناسی لوگو ـ دیالوگ سقراط تاریخی و افلاطونی و لوگو ـ دیالوگ افلاطون سقراطی و حقیقی دو فلسفه سیاسی کلاسیک بنیانی را کشف خواهد کرد. این مقاله تلاشی برای تثبیت این مدعیات و مفروضات با بهره گیری از تحلیل های هرمنوتیکی و نشانه شناختی (متن، زمینه و مؤلف محور) است.
نوسازی و اصلاحات در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی، اصلاحات، توسعه، ایران، انقلاب، خودکامگی
مواجهه با مدرنیته و تمدن غربی (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
به نظر آقای ماهرویان مشکل اصلی انسان شرقی به ویژه مردمان ایران زمین در این است که از سویی خود را علاقهمند به تجدد نشان میدهند و از دیگر سو به شدت وابسته به سنّتهای فکری و تاریخی خود هستند. و این موجب شده است که در نسبت بین تجدد و مدرنیته و سنّتهای فکری، دینی، تاریخی خود، نه سنّت خود را آنگونه که هست و نه تجدد را آنگونه که شایسته آن است، بشناسد. در حالی از تجدد حرف میزنیم که هیچیک از مؤلفههای اصلی مدرنیته در سرزمین ما جامه تحقق بر تن نکرده است. نهایت اینکه تنها راه بیرون رفت از مشکلاتی که با آنها دست به گریبانیم این است که خرد مدرن و مدرنیته ایرانی را ایجاد کنیم و الا محکوم به فروپاشی خواهیم بود.
دین و دولت در اندیشه بازرگان
حوزههای تخصصی:
بازرگان تا چند سال پیش از مرگش رویکرد حداکثرى به دین داشت و در چند سال اخیر به رویکرد حداقلى گرایید و هدف دین را منحصر در خدا و آخرت دانست. افراط و تفریط در اندیشه او ریشه در نگرش پراگماتیستى [ = فایدهگرایى ]او نسبت به دین و موضع تدافعى او براى توانمند نشان دادن دین در مقابل منکران دین یا مدعیان ناکارآمدى دین در دوران جدید بوده است.
پایان علم؟
حوزههای تخصصی:
از اسلام فرهنگی تا اسلام سیاسی
حوزههای تخصصی:
جدال اخلاق و سیاست در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد یک نوع تعامل میان نظریه اخلاقی و نظریه سیاسی، یکی از مسائل مهم علمی در حوزه فلسفه سیاسی است. خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی ازجمله فیلسوفان و مردان سیاسی هستند که در دو سنت فکری متفاوت (اسلام و غرب)، در مطالعات فلسفی و سیاسی خود به جرح و تعدیل رابطه اخلاق و سیاست پرداخته اند. این مقاله صرف نظر از تفاوتهای ضروری و خاص دو سنت فکری، با توجه به مشترکات عمومی و مبتنی بر مسائل مشترک اجتماعی- سیاسی، ضمن تحلیل روزگار پرآشوب و نابسامانِِ هر دو متفکر و مقایسه نظریات اخلاقی و سیاسی آنها، بر آن است تا نشان دهد که چرا و چگونه خواجه نصیر و ماکیاولی نظریه خود را با غایاتی متفاوت، یکی آرمان گرایانه، معطوف به جامعه اسلامی و فرا این جهانی، و دیگری واقع گرایانه، معطوف به ایتالیای زمان خود و این جهانی ارائه می دهد. افزون براین، در این مقاله تلاش شده است با الهام از رویکرد کلان اسپریگنز و هرمنوتیک متن، در فهم منطق درونیِ نظریه های سیاسی، ضمن کالبد شکافی آراء اخلاقی و سیاسی هر یک از دو متفکر اسلام و غرب، از طریق تحلیل مبانی اخلاقی و سیاسی هر یک نشان داده شود که چرا و چگونه راهبرد سیاسی این دو متفکر، علیرغم اعتقاد به اخلاق دو سطحی و نقطه عزیمت واحد، به غایاتی متفاوت در رهیافت رابطه اخلاق و سیاست، رسیده است.
مولفه های کارآمدی نظام دینی در اندیشه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی یکی از مهمترین موضوعاتی است که نوع بشر با آن مواجه بوده و ازاینرو همیشه سعی دارد آن را به عنوان آرمان خود تلقی و برای رسیدن به آن تلاش نماید. این مسئله در روند تاریخی خود دچار تحولات عمده بوده به گونه ای که هرملتی از آن برداشت خاصی دارد. برهمین مبنا کشورهای درحال توسعه نیز در برخورد با آن متفاوت عمل می می کنند به طوری که برخی آن را پذیرفته و برخی سعی در بومی سازی آن داشته و بعضی دیگر تعریف جداگانه ای از آن ارائه می دهند. عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در تقابل با آن متفاوت بوده به گونه ای که بانیان این نظام معتقدند که دمکراسی در بطن نظام اسلامی وجود داشته و این نظام می تواند به عنوان الگوی موفق دموکراتیک به کشورهای منطقه و جهان عرضه شود اما برای رسیدن به این هدف، نظام مردم سالاری دینی باید در مرحله عمل و نظر به عنوان یک نظام کارآمد تلقی شود. این که کارآمدی چیست و مولفه های آن برای نظام مردم سالاری دینی کدامند و چه تفاوتی میان کارآمدی یک نظام دینی با نظام های غیر دینی وجود دارد موضوعی است که در این مقاله با تاکید بر اندیشه های مقام معظم رهبری به آن پرداخته شده است.
مطهری و سوسیالیسم دموکراتیک
حوزههای تخصصی:
نشریه عصر ما در شمارههاى اخیر خود مقالاتى را از نویسندهاى بىنام به چاپ مىرساند که به بازنگرى و تفسیر آراء شهید مطهرى اختصاص دارد. در این دو شماره، نویسنده ادعا کرده است که شهید مطهرى با نظریه سوسیالیسم دموکراتیک و آراء نئومارکسیستهاى غربى موافقت کرده و نقد «سوسیالیسم واقعاً موجود» را به همه اشکال سوسیالیسم و عدالت اجتماعى تعمیم نداده و فقط کاستىهاى آن را در مورد دموکراسى را نقد کرده است.
لیبرالیسم آرمان گرا
حوزههای تخصصی:
معرفى لیبرالیسم در ایران همراه با کاستىها و نارسایىهایى است که غالباً موجب بدفهمى نسبت به لیبرالیسم شده است. محافظهکاران نولیبرال در دهههاى اخیر برابرى و همبستگى را موجب تضعیف آزادى فردى دانستهاند؛ حال آنکه بدون برابرى و همبستگى، آزادى در جامعه تحقق عینى نخواهد یافت. این سه مقوله در پیوند نزدیک و چند سویه با یکدیگر قرار دارند.
فراز و فرود گفتمان عدالت در جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی نقطه عطفی در تاریخ ایران به شمار می رود که مفاهیم تازه ای را به حوزه گفتمانی ایران وارد کرد. این انقلاب که بر پایه اندیشه سیاسی مکتب تشیع شکل گرفته، نظریه ای خاص از «عدالت» را که بر آموزه های شیعی تکیه داشت، در طول این سال ها پیگیری کرده است. این واقعیت را می توان در اندیشه های امام(ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به خوبی مشاهده کرد. اما مفهوم «شیعی» عدالت ضمن حفظ اصالت خود، بر اساس اقتضائات هر دولتی با تقریرهای تازه ای در حوزه عملی مواجه شده است. در دولت مهدی بازرگان، دولت حداقلی ضرورتی برای تحقق عدالت دانسته شد. اما دولت محمدعلی رجایی که در شرایط جنگ ایران و عراق قرار داشت، عدالت را در مبارزه با دشمن تفسیر کرد و نوعی برابری طلبی را در سیاست های خود در پیش گرفت. دولت میرحسین موسوی عدالت اجتماعی و دغدغه مستضعفان را به عنوان اصلی ترین مصادیق عدالت شیعی معرفی کرد. هاشمی رفسنجانی نیز به توسعه به مثابه اصلی ترین ضرورت تحقق عدالت نظر داشت. سید محمد خاتمی عدالت را در حاشیه دغدغه اصلی تری به نام توسعه سیاسی جستجو می کرد. سرانجام، در دولت دکتر محمود احمدی نژاد مفهوم عدالت بر مدار شریعت اسلام بار دیگر از بازتعریفی انقلابی و مکتبی برخوردار شد. حفظ بنیادهای شیعی مفهوم عدالت در نظام جمهوری اسلامی ایران با وجود تحول گفتمان «عدالت شیعی» در دولت های مختلف، از وجود یک نظریه تام و کامل در حوزه اندیشه سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران حکایت می کند.
گذری به سیر اندیشه سیاسی ایرانیان و نظام آرمانی آنها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بدون تفکر و اندیشه جامعه دوام و قوام پیدا نمی کند، دولت و امپراتوری [شاهنشاهی] به وجود نمی آید و اگر این تفکر و اندیشه و عملکردش مبتنی بر خردورزی و داشتن برنامه برخاسته از خواسته های جامعه نباشد، استمرار پیدا نمی کند. ایرانیان باستان در محیط جغرافیایی خود، از چنان اندیشه توام با خرد برخوردار بوده اند که تمام جوانب زندگی انسان را در روشنایی می گرفت و به آن صورت جهانی می داد که تا به امروز صورت آرمانی آن در روایت ها و باورهای مردم، قصه ها و داده های تاریخی باقی است. در سیر این اندیشه سیاسی آن چه از همه مهم تر بود، آزادگی انسان و مختار بودن و جایگاه فردی او بود که به تکامل یک اجتماع کمک و ارزش می داد و به یقین در غیر این صورت ایرانیان موفق نمی شدند که ده ها قرن قدرت جهانی را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنر و ادبیات و حتی روانی در اختیار داشته باشند و تاثیر خود را بر تمدن جهان پیوسته تا به امروز نگه دارند و پایه گذار اداره کشور و جهان باشند و روش حکومت را بر پایه روشنایی [داد- آزادگی] که نوعی اراده ایزدان به حساب می آوردند و خود تجسم آن بودند به دنیا هدیه کنند.
لویاتان ایرانی
حوزههای تخصصی:
مبانی مشروعیت در اندیشه سیاسی غرب و اسلام
حوزههای تخصصی:
از جمله دغدغههایی که پیوسته ذهن سیاستمدران را به خود مشغول داشته، مسئله مشروعیت حکومتها است. ازاینرو، همواره در پی تأمین پاسخی برای این پرسش است که: چرا باید از حکومتها اطاعت کرد و حکومت این حق را از کجا بهدست آورده است؟ برای پاسخ به این پرسش، نویسنده ابتدا دیدگاههای دانشمندان غربی و سپس نظرات علمای اسلامی اعم از اهل سنت و تشیع را درباره مبانی مشروعیت شرح میدهد، سپس نتیجه میگیرد: 1. همه پاسخهای دانشمندان غربی به مسئله مشروعیت، در واقع پاسخی است به مسئله توجیه سلطه و اقتدار موجود. ازاینرو، از پاسخ به این سؤال که: «به چه دلیلی همه شهروندان (موافقان و مخالفان) باید دستورهای حکومت را رعایت کنند»، ناتوانند؛ 2. مشروعیت به معنای مقبولیت، قرارداد اجتماعی، توسعه، قانونی بودن، رضایت عمومی و اراده عمومی نیست، بلکه به معنای حقانیت است؛ 3 . حکومتی مشروع است که هدفها و ارزشهای اخلاقی را دنبال کند و حاکمیتش در طول حاکمیت خداوند باشد؛ 4. بنیان مشروعیت حکومت در اندیشه دینی با مشروعیت در اندیشه غیردینی متفاوت است، بهگونهایکه اندیشه غیردینی بیشتر به مقبولیت عمومی توجه دارد. در نهایت نویسنده پس از بررسی مبانی مشروعیت در اندیشه سیاسی غرب و اسلام، به این نتیجه میرسد که حکومت مردمسالاری دینی پیشنهادی امام خمینی، جمع میان مقبولیت و حقانیت است.
خاتمیت و مرجعیت علمی امامان معصوم
حوزههای تخصصی:
دموکراسی دینی
حوزههای تخصصی:
نویسنده با طرح این پرسش که آیا براساس اندیشه دینى مىتوان نظامى دموکراتیک بنا نهاد، به تشریح مبانى اندیشه سیاسى شیعه پرداخته و حکومت جمهورى اسلامى را تنها راهل عملى و ممکن تحقق حاکمیت دینى در عصر دموکراسى دانسته است.
جریان هاى سیاسى از نگاه امام خمینى (ره ) و مقام معظم رهبرى (مدظله العالى )
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
جـریان هاى سیاسى نیم قرن اخیر بخش جدایى ناپذیر تاریخ تحولات سیاسى معاصر ایـران اسـلامـى هـسـتـنـد. پـدیـده شـگـفـت انگیز انقلاب شکوهمند اسلامى ایران و هدایت هاى حـکـیـمـانـه و پیامبرگونه امام و رهبرى در دوران هاى پیدایش ، شتاب و پیروزى انقلاب و تـثـبـیـت نـظـام جـمـهـورى اسـلامـى فـرصـت مـنـاسـبـى بـراى طـلوع و افول جریان هاى سیاسى بوده و هست .
ایـن مـقـاله بـر آن اسـت تـا از نـگاه امام خمینى (ره ) و مقام معظم رهبرى (مدظله العالى ) به بـازخـوانـى وضـعـیـت ، تـفـکـر و کـارکـردهـاى مـثـبـت و مـنـفـى جـریـان هـاى سـیـاسـى قـبـل و بـعـد از پـیـروزى انـقـلاب اسـلامـى کـه هـر کدام به شکلى با انقلاب و رهبرى در تعامل یا تقابل بودند بپردازد.