نویسنده تلاش دارد، تا چالش فرهنگها و تمدنها را در دو سطح داخلی و بینالمللی به تحلیل بکشد. وی معتقد است که، در درون جامعه ما، زمینههای رواج تحجر و خرافه پرستی رو به افزایش است و همین امر باعث افزایش تنش ما با دیگر دولتها میشود.
انقلاب اسلامى ایران به رهبرى حضرت امام خمینى(ره)، سرآغاز شکل گیرى نظام و حکومتى با ماهیت دینى و مشارکت بى نظیر مردم با اهداف بسیار متعالى بود. امام احیاء کننده مکتب سیاسى اسلام بود با ویژگى ها و امتیازات خاص آن.این مقاله یکى از مهم ترین ویژگى هاى مکتب سیاسى امام یعنى «جایگاه مردم» را در مکتب سیاسى امام در دو بخش مورد بررسى اجمالى قرار داده است: الف: نقش و میزان تأثیرگذارى مردم در نظام سیاسى اسلام و مکتب سیاسى امام که به سه نقش مهم اشاره شده است. 1 ـ پذیرش حاکمیت و ولایت الهى 2 ـ مشارکت عملى 3 ـ نظارت عمومى ب: جهت گیرى مکتب سیاسى امام و اسلام. در این بخش اثبات شده است که اهداف و برنامه هاى نظام سیاسى اسلام همگى در راستاى نیاز و منافع و مصالح مردم مى باشد.
در اواخر سال 79 از سوى برخى افراد موسوم به جریان اصلاحات، طرحى با عنوان «خروج از حاکمیت» مطرح شد. براساس این طرح قرار بود آن دسته از کارگزاران نظام که با اصلاح طلبان همفکر بودند، براى اعتراض به روند جارى کشور و سیاستهاى نظام از حاکمیت به شکل استعفا و غیره خارج شوند و نظام را با چالش و بحران مدیریتى مواجه سازند، طرح یاد شده با حکم و فتواى فقهى مقام معظم رهبرى مبنى بر نامشروع بودن مواجه شد. مقاله حاضر در پى آن است تا وجه نامشروع بودن چنین اقدامى را در نظام اسلامى بیان دارد و به دیگر سخن، مبانى فقهى حکم و فتواى معظم له را روشن سازد.
در این مقاله، نویسنده به اجمال به حیات علمی آقا نجفی اصفهانی پرداخته و پیش اصول اندیشة سیاسی این روحانی بلند پایه را در موضوعات ولایت فقیه، یگانگی دین و سیاست، رویارویی با تعارضات فرهنگی ( بهائیت و فعالیت تبشیری) بررسی و مواضع اقتصادی او را در ترویج خودکفایی ملی در واقعه تحریم تنباکو، تأسیس شرکت اسلامیه یادآور شده است.همچنین استقلال و تمامیت ارضی، استبداد ستیزی، استعمارستیزی و اندیشه اتحاد اسلامی آقا نجفی مورد توجه واقع شده است. بخش اعظم مقاله مواضع این روحانی مقیم اصفهان، نسبت به نهضت مشروطه است....
جان اسپوزیتو و جان وال در این مقاله به تبیین نسبت اسلام و دموکراسى مىپردازند، نویسندگان نخست به سه نظریه مخالفت، سازگارى و شمول اسلام بر دموکراسى در میان مسلمانان اشاره مىکنند، سپس خاطر نشان مىسازند که مفاهیم بنیادى دینى در همه سنتهاى دینى بستر مناسب براى توجیه تئوریک هر سه نظریه واقع مىشود. مقاله بیشتر به تلفیق دموکراسى و اسلام مىپردازد و براى آن مفاهیم بنیادى دینى «اصل توحید»، «اصل شورا» و «خلافت» ذکر مىکند و در پایان اسلام را سازگار با دموکراسى بلکه واجد آن توصیف مىکند.