فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
193 - 220
حوزههای تخصصی:
امروزه پیکره های زبانی در تعیین سبک نگارش کاربرد فراوان دارند. در این پژوهش از پیکره ای به زبان فارسی برای تعیین سبک نگارش متون معاصر استفاده و کارآیی واژه های دستوری با واژه های محتوایی در راستای این هدف مقایسه شد. برای این منظور، پیکره ای از آثار هفت نویسنده معاصر به نام های هوشنگ گلشیری، بزرگ علوی، احمد محمود، محمود دولت آبادی، نادر ابراهیمی، جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی انتخاب و گردآوری شد. سپس با استفاده از این پیکره و الگوریتم های یادگیری عمیق چون پرسپترون چندلایه و حافظه طولانی کوتاه مدت، کارآیی واژه های محتوایی و انواع واژه های دستوری در تشخیص سبک نگارش متن سنجیده شد. نتایج ارزیابی پژوهش نشان داد روش استفاده از واژه های دستوری عملکرد بهتری نسبت به روش واژه های محتوایی در تعیین سبک نگارش متن دارد. همچنین در میان انواع واژه های دستوری ضمایر خصوصاً ضمایر شخصی و اشاره بیشترین نقش را در تفکیک سبک نویسندگان پیکره داشتند. به علاوه، حروف ربط و افعال کمکی در تعیین نویسندگان فارسی بسیار مؤثر بودند.
چگونگی رفع التقای واکه های کشیده با واکۀ تکواژ جمع در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شش واکه زبان فارسی واکه های /u:/، /i:/ و /A:/ کشیده هستند. التقای واکه ها ناشی از افزوده شدن تکواژ جمع /-An/ به اسم های مختوم به واکه /u:/ توسط غلت [w] و در اسم های مختوم به واکه های /i:/ و /A:/ توسط غلت [j] برطرف می شود. ضمن اینکه واکه های افراشته /u:/ و /i:/ کوتاه تر تلفظ می شوند؛ ولی تغییری در کشش واکه افتاده /A:/ رخ نمی دهد. هدف این پژوهش تحلیلی این است که مشخص کند در فاصله میان بازنمایی واجی و بازنمایی آوایی چه اتفاقی افتاده است. به این منظور، دو فرضیه تحلیل و بررسی شده اند: طبق فرضیه نخست، طی فرایند غلت شدگیِ واکه یک جزء از هریک از واکه های افراشته کشیده /u:/ و /i:/ به غلت معادل آن یعنی [w] و [j] تبدیل شده و به عنوان همخوان میانجی میان دو واکه قرار گرفته است. امّا براساس فرضیه دوم، التقای واکه ها از رهگذر درج همخوان میانجی برطرف شده و پیامد این درج رخداد فرایند «کوتاه شدگی جبرانی» است. در این پژوهش استدلال می شود که فرضیه دوم درست است. این فرضیه سپس در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل می شود
Examining EFL Learners' Dual Perspectives: Affective and Cognitive Aspects of Self-Regulated Grammar Learning Strategies
حوزههای تخصصی:
Enhancing one's proficiency in English grammar represents a foremost objective for individuals who are learning a foreign language. In EFL contexts, it is commonly observed that children tend to acquire knowledge of grammar rules incidentally, whereas adults usually require formal instruction to attain a more advanced level of proficiency. Numerous contemporary approaches have undergone substantial investigation, yet comparatively limited emphasis has been placed on the acquisition of grammar learning strategies. This article investigates the perspectives of learners with regards to the utilization of grammatical learning strategies during the duration of an English language course. This research centers on the cognitive and affective viewpoints of individuals participating in a grammar study group. The objective of the research is to investigate the utilization of specific strategies by learners for the acquisition of varied grammar structures. Novel methodologies and empirical investigations have the potential to enhance the comprehension of the educational process and self-regulation. The aforementioned holds the possibility of significant repercussions for individuals engaged in the English as a Foreign Language (EFL) learning process, educators facilitating such learning, and professionals responsible for designing EFL curricula.
فرایند درج همخوان در گویش تبریزی بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله [1] ، فرایند درج همخوان میانجی در زبان ترکی آذربایجانی (گویش تبریزی) برپایه نظریه بهینگی (رویکرد موازی) بررسی می شود. برای انجام این پژوهش، 90 واژه اصیل ترکی و 50 واژه قرضی به صورت میدانی گردآوری شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر این است که مشخص شود در چه شرایط واجی، درج همخوان میانجی صورت می گیرد و محدودیت های نشان داری فعّال در تبیین فرایند مذکور کدام اند. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان، هنگام افزودن پسوند متشکل از یک (واکه) واج با واکه دارای مشخصه ]+افراشته[ به ستاک یا پسوند قبلی، همخوان /n/ و حین افزودن یک (واکه) واج یا چند (یک همخوان + یک واکه) واج با واکه دارای مشخصه ]-افراشته[ به ستاک یا پسوند قبلی همخوان /j/ درج می شود. بررسی و تحلیل داده ها حاکی از آن است که در شرایط واجی مذکور هنگام وقوع التقای واکه ای، محدودیت نشان داری ONSET بر محدودیت پایایی DEP تسلط می یابد و محدودیت های معرّفی شده با رتبه بندی ثابت به سادگی از عهده تبیین فرایند درج همخوان میانجی برمی آیند. [1]. این مقاله حاصل پژوهش نویسندگان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل است.
Iranian EFL Teachers' Classroom Assessment Practices: Discrepancy between Theory and Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۳
149 - 169
حوزههای تخصصی:
Classroom assessment practices play an important role in increasing students' learning. These practices are also key to the success of curriculum reforms. In line with this importance, the current study aimed to explore Iranian EFL teachers' classroom assessment practices following the new curriculum reform introduced in 2011. It also examined whether there were differences in teachers' practices based on variables such as gender, teaching experience, and educational degree through qualitative and quantitative approaches. A total of 28 EFL teachers at public high schools from three provinces in Iran (Lorestan, Kermanshah, and Ilam) participated in the semi-structured interviews. After transcribing the interviews, recurrent themes were identified by thematic analysis. The results revealed that English teachers used primarily assessment for learning or formative assessment, yet their assessments were still exam-based. The frequency of assessment practices indicated that oral questioning during instruction (60.7%), test after each lesson or unit of lesson (50%), written exams (35.7%), and group activity (32.1%) were the most frequently used assessment practices among teachers. The findings revealed that there is a discrepancy between teachers' classroom assessment practices and the curriculum reform. Across gender, there was a significant difference between participants in terms of role play, assigning summaries of lessons, and playing audio files. Regarding teaching experience and academic degree, there was no significant difference between participants. The findings would have implications for teacher education programs and EFL teachers.Key Words: Classroom assessment; EFL teachers; Formative assessment; Practices
گاهان و تقسیم زمان در گویش روستای بیمرغ گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
165 - 177
حوزههای تخصصی:
پژوهش و بررسی گویش های اصیل فارسی از جمله پژوهش هایی است که برای پژوهشگر لذتی دوچندان همراه دارد و همچنین دستاوردهای حاصل از آن می تواند دست مایهٔ کارگزاران فرهنگی کشور قرار گیرد و راهگشای پژوهش های بعدی در این مسیر باشد. خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است، هنوز از یک ویژگی منحصربه فرد برخوردار است و آن دور بودن گویش بسیاری از از تغییرات گستردهٔ زبانی است. گویش شهرهایی چون گناباد، قاین، تایباد، تربت حیدریه به گونه ای است که کمترین تغییرات را در طول زمان شاهد بوده است و مقایسه گویش و واژگان مردم این مناطق با منابع مکتوب قرن های چهارم و پنجم شاهدی بر این مدعاست. پژوهش پیش رو که با دقت نظر و جستجو در بخش کوچکی از گویش روستای بیمرغ شهرستان گناباد صورت گرفته است، نشان دهندهٔ اهمیّت زمان و تقسیم بندی و نام گذاری آن نزد مردم این دیار است. این پژوهش نشان خواهد داد مردم این منطقه با روش های جالب توجهی تقسیم بندی های متنوعی از زمان را در طول شبانه روز و همچنین در طول ماه و سال انجام داده اند. توجه به شغل اکثر مردم این منطقه که کشاورزی و دامداری بوده است، دلایل خوبی برای نحوه تقسیم بندی های زمان و تنوع آن فراهم می آورد.
از استعاره پیرسی تا نماد عرفانی: الگویی متفاوت در تفسیر نشانه های زبان عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است با تکیه بر مبانی نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس، فیلسوف پراگماتیست و نشانه شناس آمریکایی، و با الهام از آرای رابرت نویل (1996)، که به مناسب سازی الگوی پیرس در ساحت زبان دین مبادرت کرده است، با رویکردی توصیفی انتقادی الگوی تفسیری نمادهای عرفانی را، که در این نوشتار «الگوی عاطف به تکامل» نامیده شده است، تبیین کند. به این منظور، در بخش اول، به تعریف جایگاه استعاره در میان انواع نشانه ها در طبقه بندی پیرس می پردازد. سپس، درباره سازوکار تفسیر نمادهای عرفانی در قالب دو فرایند نشانه پردازی گفت وگو می کند و در پایان، نحوه شکل گیری شبکه معنایی نماد استعاره ها را با تلفیق هر دو فرایند یادشده توضیح می دهد. در این مقاله، برای نخستین بار، دو فرایند متمایز در نشانه پردازی (سمیوزیس) پیرسی شامل: استعلایی و غیراستعلایی شناسایی و تعریف و نقش هریک در ایجاد زنجیره معنایی میان نشانه ها از یک سو؛ و میان نشانه با مصداق یا مدلول آن از دیگر سوی، تبیین شده است. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، طرح مفاهیمی چون حیث تفسیری، بافت معنایی و دامنه ارجاعی و نقش هریک در تفسیر نظام مند یک نشانه است.
بررسی واژه های مختوم به –ی فارسی در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی در چارچوب مدل زبان ماتریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش واژه های مختوم به –ی فارسی در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی در چارچوب مدل زبان ماتریس مطالعه شده است. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی در بافت های مختلف محاوره ای گردآوری شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. ابتدا صورت های مختلف تک واژ وابسته هم نام –ی فارسی طبق فرضیه دسترسی متفاوت، به تک واژهای نظام مند متقدم (- ی اشتقاقی و –ی نکره) و تک واژهای نظام مند بیرونی متأخر (–ی دوم شخص مفرد فعل و –ی صورت تصریفی فعل بودن در زمان حال) طبقه بندی و سپس تظاهر آوایی همین تک واژها در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی براساس اصول و فرضیه های مدل زبان ماتریس تحلیل شد. عدم ظهور تک واژهای وابسته -ی دوم شخص مفرد فعل و –ی صورت تصریفی فعل بودن در زمان حال در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی، به دلیل ماتریس بودن زبان ترکی آذربایجانی بوده است تا تک واژهای نظام مند بیرونی متأخر آن زبان در سطح صورت بندی انتخاب شوند و چارچوب نحوی-ساخت واژی زبان ترکی آذربایجانی را بر جملات حاکم کنند. اما تک واژهای نظام مند متقدم فارسی (-ی اشتقاقی و –ی نکره) به دلیل تأثیرگذاری در معنا و مفهوم جملات، نقشی در تعیین ساخت نحوی جمله ها ندارند و به راحتی می توانند با ملحق شدن به سازه های محتوایی، در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی ظاهر شوند. بنابراین، بین انتخاب تک واژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار و ظهور یا عدم ظهور آن ها در گفتار گویشوران دوزبانه ارتباط وجود دارد و می توان در چارچوب این مدل، راه یابی یا عدم راه یابی سازه ها از زبانی به زبان دیگر را تبیین کرد.
قومیت، نگرش و امنیت زبانی سخنگویان گونه های زبانی غیر معیار ایرانی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، نگرش و امنیت زبانی سخنگویان زبان بر کاربرد تنوعات گونه ای در چارچوب نظریه لکتال با در نظر گرفتن هویت های ایلی و قومی اقوام ایرانی بررسی می شود. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش، پرسشنامه پیمایشی محقق ساخته و مصاحبه می باشد. داده های زبانی از 314 شرکت کننده به صورت نیمه تصادفی از جامعه زبانی دارای اصالت های قومی- زبانی 10 قوم ایرانی گرداوری شده است. برای سنجش گویه های پرسشنامه از مقیاس لیکرت، برای پایایی، از آلفای کرونباخ، برای دریافت نتایج آماری از آزمون کای دو، برای همبستگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. به لحاظ نگرش های زبانی، سخنگویان زبان ها نسبت به گونه زبانی غیر معیار خود احساس غرور و مباهات، صمیمیت، تعلق، دلنشین تر و زیباتربودن و احساس هویت واقعی دارند؛ در حالی که گویشوران نسبت به گونه زبانی معیار، غرور و مباهات احساس می کنند. به لحاظ امنیت زبانی، لک ها بیش ترین و مازندرانی ها کم ترین میزان در محیط داخل و خارج از خانواده را نشان داده اند. به لحاظ هویت زبانی، در زبان ها، لک ها و در گویش ها، همدانی ها بیش ترین احساس هویت زبانی نسبت به گونه زبانی غیر معیار خود را نشان داده اند.
The Relationship among Language Teacher Immunity, Reflective Teaching, and Work Motivation in EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
145 - 172
حوزههای تخصصی:
Teachers have the power to change their students' lives for the better, therefore teachers should be armed with some skills to be effective. Reflective teaching as one of these skills empowers teachers to observe and evaluate themselves. Although research on reflective teaching has a long tradition, little is known about whether it could be a significant predictor of language teacher immunity and work motivation as two important factors determining the success or failure of teachers, particularly in English as a Foreign Language (EFL) context. Thus, the present study aimed at examining the possible association among reflective teaching, language teacher immunity, and work motivation through path analysis. To this end, English Language Teacher Reflective Inventory (ELTRI), Language Teacher Immunity Instrument (LTII), and Multidimensional Work Motivation Scale (MWMS) were administered to 320 Iranian EFL teachers. Data analysis revealed that teachers with higher reflective teaching practices are more immunized and motivated. Moreover, the significant role of language teacher immunity on work motivation was discovered. The implications of the present study may shed new light on the significance of incorporating reflective approach into teacher development programs as a core subject.
بررسی تأثیر آگاهی واجی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی بر آن است تا به بررسی تأثیر آگاهی واجی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان پرداخته شود. آگاهی واجی یکی از مهارت های اساسی است که در سنین اولیه رشد گفتاری زبان شروع به شکل گیری می کند و موفقیت در خواندن و نوشتن را در سال های بعد به همراه دارد. با توجه به نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه به نظر می رسد که بین مهارت آگاهی واجی و یادگیری ریاضی ارتباطاتی وجود دارد. به همین منظور جهت بررسی این موضوع، جامعه آماری پژوهش حاضر از بین دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان انتخاب شد . دانش آموزان به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند.گروه گواه در معرض آموزش آگاهی واجی قرار نگرفت و روند معمول آموزش را طی کرد و گروه آزمایش در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفت. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان می دهد که آگاهی واجی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر پایه دوم تأثیر معنی داری دارد که همراستا با پژوهش های انجام شده در این زمینه است.
تحلیل مقایسه ای نمود در زبان فارسی گفتاری و نوشتاری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولا صرف فعل در زبان ها با رمزگزاری سه نوع اطلاعات انجام می شود که عبارت اند از نمود، وجه، و زمان. هدف اصلی این مقاله طبقه بندی انواع نمود و یافتن تفاوت ها و شباهت های دو گونه نوشتاری و گفتاری فارسی با توجه به نظریات کروئگر، کامری و جکندوف است. داده های پژوهش حاضر از میان جملاتی که نگارنده یا با آنها در بافت برخورد نموده یا از خلاصه قسمت های 16-20 سریال تلویزیونی شهباز شنیده انتخاب شده اند. علاوه برآن نگارنده در صورت لزوم برای ارائه مثال به عنوان گویشور بومی زبان فارسی از مثال های خود استفاده کرده است. نتایج تحقیق نشان داد که تحولی در زبان فارسی گفتاری معاصر رخ داده است. در گونه فارسی گفتاری نمود نقلی رو به اضمحلال است. به جز این مورد و تفاوت های واجی، تفاوت عمده دیگری بین وجود انواع گونه های نمود از جمله نمود کامل، نمود ناقص، نمود تقریبی و غیره در این دو گونه زبانی موجود نیست. در پایان تحلیل تازه ای از طبقه بندی نمود به صورت طیف نمود ارائه شده است.
ساخت بررسی و تحلیل خطای زبان آموزان ایرانی در استفاده از جملات مجهول «被 » در زبان چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
509 - 524
حوزههای تخصصی:
«جملات مجهول» الگویی مشترک در زبان های چینی و فارسی بوده و ساختار اصلی برای بیان مجهول در این دو زبان هستند. زبان های فارسی و چینی از لحاظ دستوری تفاوت ها و شباهت هایی دارند. یادگیری زبان چینی برای زبان آموزان ایرانی، با توجه به این تفاوت ها و شباهت ها، هم با سختی و هم آسانی همراه است. در مسیر یادگیری زبان، بروز خطا اجتناب ناپذیر است. اما بررسی خطاها به کاهش آنها کمک خواهد کرد. زبان آموزان ایرانی در مسیر یادگیری زبان چینی خطاهایی را مرتکب می شوند که بحث و تحقیق در مورد دلایل آنها از گام های مهم تحلیل خطاها بوده و دانستن علت آنها، کیفیت آموزش را به مراتب ارتقاء می بخشد. در این پژوهش ابتدا مقایسه دقیقی از ساختار جملات مجهول در زبان چینی و زبان فارسی ارائه گردیده و سپس به تفاوت ها و شباهت های این دو ساختار در دو زبان پرداخته شده است. در ادامه چگونگی استفاده جملات مجهول«被» در زبان چینی توسط زبان آموزان ایرانی از طریق پرسش نامه بررسی شده است. با تجزیه و تحلیل خطاهای زبان آموزان در پرسش نامه، مشخص گردید که دلایل بروز این خطاها عمدتاً سه عامل «انتقال اشتباه از زبان مادری»، «پیچیدگی دستور زبان چینی» و «استفاده از راهکار های اجتنابی» هستند.
Discursive odds of a fraudulent scheme in cyberspace correspondence: A CDA approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Looking through the lens of forensic pragmatics, this study aims to critically analyze a typical textual sample of cyber-fraud correspondence as addressed to a candidate email-user. As such, the virtual correspondence which is written by a seemingly legitimate sender seems to be authorized in its claims to the extent that even the Gmail spam-identifying system has not report it as devious. Due to the questionable subject of such virtual correspondence(s) (VC) or cyberspace correspondence(s) (CC) being issued, that is the claim of offering a huge winning bid to the addressee and the significance of identifying the authenticity of such abrupt proposals, it can be hypothesized that such a text consists of fraudulent claims and therefore is subject to forensic cyber-crime examination. As such, the present study plans to provide a discursive analysis of an authentic sample based on a CDA procedure itself based on Fairclough’s (1989) formula presented in his influential book titled ‘Language and Power’. There are two main questions this study has aimed to answer: 1) How the text at hand lends itself to CDA analysis in terms of the main tenets of discursive manipulation proposed in Fairclough’s CDA formula? and 2) What manipulative patterns might be detected in a discursive piece of email correspondence allegedly presumed to be fraudulent. The main findings of this study are: 1) The lexical, sentential, and textual levels in the Fairclough’s CDA formula are applicable to the email-correspondence text at hand, though modified in accordance with the text’s discoursal specifications, 2) The outcome of the CDA analysis of the cyberspace correspondence sample under study provided definitive clues to support the existence of manipulative intention(s) hidden in the text at hand, 3) The results might be applied to similar pieces of discourse at different levels of lexical, sentential, and textual composition.
مفهوم سازی استعاری و مجازی بیماری کرونا: یک مطالعه شناختی-پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
123-154
حوزههای تخصصی:
معنی شناسی شناختی سازوکار ذهن برای خلق معنا را به ما نشان می دهد. دو ابزار مهم در این حوزه مطالعاتی استعاره ها و مجازهای مفهومی هستند. در این مقاله استعاره ها و مجازهایی که به ما در درک مفهوم یک پدیده جدید، بیماری کرونا، کمک می کنند مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی این پدیده استعاره ها و مجازهایی را شکل داده است که می تواند موضوع مطالعات جدی زبان شناختی باشد. در این مقاله با استفاده از پیکره بزرگی از داده های زبانی تحلیلی جامع در چهارچوب معنی شناسی شناختی صورت گرفته است. 4077 استعاره مفهومی و 3852 مجاز مفهومی از پیکره استخراج شده است که پس از بررسی های انجام شده مشخص شد در 60% از استعاره ها مفهوم بیماری با کمک مفهوم انسان برای سخن گویان فارسی زبان درک پذیر شده است. همین طور مجازهای مفهومی، قاب معنایی منحصربه فرد «کرونا» را پیش روی ما قرار می دهند.
بازشناسی پراکندگی زبانی- جغرافیایی گونه های زبانی لُری در سه استان همدان، لرستان و خوزستان با استفاده از رویکرد گویش سنجی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
141 - 169
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، داده های زبانی 80 جایگاه در محدوده ی جغرافیایی جنوب استان همدان، استان لرستان و شمال استان خوزستان با به کارگیری بسته نرم افزاری نقشه نگاری و گویش سنجی گب مپ و استفاده از الگوریتم فاصله ی لونشتاین مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف از انجام این مطالعه، به دست آوردن تقسیم بندی دقیق از گونه های زبانی رایج در منطقه و چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگر با ترسیم نقشه، پلات، نمودار و در نهایت به دست آوردن تصویری از وضعیت زبان شناختی و قوم شناسی ساکنین منطقه ی مورد مطالعه است. داده های مورد استفاده در این پژوهش، 100 واژه را شامل می گردد که با روش های میدانی و کتابخانه ای از 80 گویشور بومی منطقه جمع آوری شده و در مجموع 8000 واژه در این مطالعه مورد گویش سنجی قرار گرفته اند. در نتیجه ی انجام این پژوهش، سه گونه ی اصلی لری شمالی، لری بختیاری و لکی در منطقه ی مورد مطالعه شناسایی شدند. همچینین، مشخص شد که گونه های فرعی به دست آمده (لری شمالی A، لری شمالی B1، لری شمالی B2، لری بختیاری A و لری بختیاری B) متفاوت از تقسیم بندی های پیشین گونه های لری هستند و به صورت پیوستاری زبانی در پهنه ی جغرافیایی مورد نظر پراکنده شده اند. بررسی تناوب های آوایی و واژگانی داده های این پژوهش نیز همگی ماهیت پیوستاری بودن این گونه ها را تایید می کند.
Iranian English Majors’ L2 Writing Self-efficacy: Exploring the Effects of Gender, Level of Education, and Teaching Experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study explored the status quo of L2 writing self-efficacy among Iranian English majors in light of their gender, level of education, and teaching experience. To this end, 193 learners who were students or graduates of English literature or translation at BA, MA and PhD levels and who ranged in age between 19 to 40 participated in this study. Data were collected using the Second Language Writer Self-Efficacy Scale that measures L2 learners’ linguistic self-efficacy, course performance self-efficacy, and self-regulation efficacy. Analysis of the data revealed no significant difference between males and females in terms of L2 writing self-efficacy. A significant difference was, however, found among all the three academic degree levels with the PhD group showing the highest level of L2 writing self-efficacy and the BA group showing the lowest self-efficacy. We set out to also examine whether experience in teaching English influences L2 writing efficacy. Our analyses revealed that the experienced teachers had a significantly higher L2 writing efficacy compared to the mid-experience teachers who were, in turn, less efficacious in L2 writing than low-experience participants. Implications of our findings for the writing courses and the what and how of writing instruction in the Iranian higher education curricula are discussed.
The Spreading of a New Comer Language "Mandarin" in Cities in East Java and Its Implication: Linguistic Landscape Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۷۷)
۱۹۷-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
Several languages displayed in Language Landscape (LL) in tourism cities are foremost to be explored since they can depict the battle and position of each language. As China has a tight cooperation with Indonesia and other countries, Mandarin has begun to be utilized in the public sphere, such as in the LL. Thus, this present study intends to analyze the use and position of Mandarin, the underlying reasons for using Mandarin, society’s perspective, and its implication. The qualitative method was applied in which all data were explained descriptively by engaging documentation and a questionnaire for data collection. The former was done through the 831 signs displayed in tourism cities in East Java (27 Mandarin LL involved). The latter was conducted through the 127 responses from various backgrounds: old and younger generations. The results indicate that (1) Mandarin LL with top-down signs get a higher percentage than bottom-up signs in which Mandarin is in the fourth position, (2) the utilization of Mandarin in LL is to reveal their identity of the LL owner, (3) it is not vital to display Mandarin in LL due to the lack knowledge of it. Even if societies have negative perceptions of Mandarin, they confess that Mandarin is extensively spread due to its fast growth in any sector. Consequently, this study is crucial to give a wake-up call to the government and speakers of indigenous languages that they should take essential action to preserve the position of local-ethnic languages in LL.
تجزیه و تحلیل خطاهای رایج زبان آموزان ایرانی در کاربرد جملات وجودی زبان چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
477 - 495
حوزههای تخصصی:
جملات وجودی[1] در زبان چینی نشانگر وجود، ظاهر یا ناپدید شدن اشیاء یا افراد در یک مکان است. تا کنون تحقیقات و مقالات بسیاری در زمینه جملات وجودی زبان چینی صورت گرفته است و خطاهای رایج گویشوران کشورهای مختلف به هنگام کاربرد جملات وجودی زبان چینی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند، با این حال، هیچ تحقیقی در مورد دانشجویان ایرانی انجام نشده است، لذا تحقیق در این باره ضرورت میابد. محور اصلی این مقاله، تجزیه و تحلیل اشتباهاتی است که زبان آموزان ایرانی در هنگام استفاده از جملات وجودی زبان چینی مرتکب می شوند. به این منظور، پنج نوع اصلی جملات وجودی زبان چینی که عبارتند از: جملات با فعل «是[1]»، جملات با فعل «有[1]»، جملات با فعل«在[1]»، جملات با «V+着[1]» و جملات با «V+了[1]» انتخاب شده اند و با طرح پرسش نامه از دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در چین، تحقیق به عمل آمده است. در ادامه، با استفاده از تئوری تحلیل مقابله ای و تحلیل خطا، داده های حاصل از تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. خطاهای به دست آمده به طور عمده به چهار دسته حذف، اضافه، جایگزینی و تبدیل تقسیم می شوند. مطالعه این خطاها به زبان آموزان ایرانی در فرآیند یادگیری زبان چینی کمک می کند و به اساتید این حوزه در انتخاب روش های مناسب برای تدریس و بهبود برگزاری کلاس ها و دوره های آموزشی یاری می رساند.
افتراق فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی در ناشنوایان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عملکرد ناشنوایان فارسی زبان در کاربرد فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی غیرفعلی می پردازد. با این فرض که در اختلالات زبانی بخش های مختلف دانش زبان در دوره حیاتی فراگیری زبان به یک اندازه آسیب نمی بینند، دانش صرفی افراد مورد مطالعه از طریق آزمون های چند گزینه ای مورد سنجش قرار گرفت. این آزمون ها جهت بررسی دانش ساختواژی اسم، صفت و قید طراحی و برای دو گروه ناشنوا و شنوا (کنترل) اجرا شدند. تعداد شرکت کنندگان گروه ناشنوا در رده سنی 15 تا 20 سال ، 10 نفر و برابر با تعداد شرکت کنندگان در گروه شنوا بودند. پس از تعیین خطاهای دانش آموزان در هر مقوله و مقایسه آن ها دریافتیم که اختلاف معناداری میان گروه ناشنوا و شنوا وجود دارد. همچنین، تحلیل درون گروهی حاکی از تفاوت معنی داری میان فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی غیر فعلی در نمرات گروه ناشنوا بود، به طوری که مقوله های تصریفی آسیب پذیری بیشتری را نشان می دادند. علاوه بر این، براساس نتایج این مطالعه می توان دریافت که ناشنوایان به دلیل از دست رفتن سال های نخستین فراگیری زبان یعنی دوره بحرانی، در مقایسه با گروه شنوا عملکرد ضعیف تری در به کارگیری فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی دارند.