علی اشرف نظری

علی اشرف نظری

رتبه علمی: دانشیار علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
لینک رزومه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۰۳ مورد از کل ۱۰۳ مورد.
۱۰۱.

تحلیل گفتمان هویتی در سیاست گذاری خارجی؛ مقایسه ایران و ترکیه در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منازعات منطقه ای میان رودان ایران ترکیه نئو عثمانی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۱
با روی کار آمدن حکومت الجولانی در سوریه شاهدیم که نگاه به امر هویت اهمیت فراوانی یافته است. در کنار این امر، حضور ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر هویت مند جدال گرا در این منطقه سبب شده تا نقش هویت در شکل گیری منازعات سیاسی میان رودان مهم باشد. با توجه به موارد مذکور، در پژوهش حاضر می توان این پرسش اصلی را مطرح کرد که مؤلفه های هویتی چگونه در رقابت ایران و ترکیه در بحران سوریه نقش آفرینی کرده اند. در این پژوهش تلاش شده تأثیر هویت های ایدئولوژیک و قومی- مذهبی بر سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال سوریه و بررسی چگونگی بازتاب این رقابت در ساختار امنیتی و ژئوپلیتیک منطقه میان رودان تحلیل شود. نگارندگان با استفاده از روش پژوهش کیفی در پی به آزمون گذاردن این فرضیه است که تضاد در هویت های جمهوری اسلامی ایران و ترکیه یکی از عوامل مؤثر در تعمیق رقابت و افزایش بی ثباتی در سوریه و منطقه بوده است. نتیجه آنکه مؤلفه های هویتی نقش اساسی و گیرا در جهت دهی به رفتار و سیاست خارجی ایران و ترکیه در بحران سوریه ایفا کرده است. برخلاف تحلیل هایی که تنها بر منافع ژئوپلیتیکی یا اقتصادی تأکید دارند، این مطالعه نشان می دهد که هویت های ایدئولوژیک، مذهبی و تاریخی، چارچوب ادراکی تصمیم گیران دو کشور را شکل داده و در انتخاب راهبردها و ائتلاف ها بسیار اثرگذار بوده است. ترکیه با تکیه بر هویت سنی و تمایلات نئوعثمانی، به حمایت از گروه های سنی مخالف دولت اسد پرداخته، در حالی که ایران با رویکردی شیعی و گفتمان مقاومت، از دولت اسد و نیروهای همسو حمایت کرده است.
۱۰۲.

تأثیر سیاست های فرهنگی دولت پهلوی بر تحول ادبیات داستانی ۱۳۰۴–۱۳۵۷ ش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست های فرهنگی دولت رضا شاه پهلوی تحول ادبیات داستانی ادبیات داستانی ایران محمد رضا پهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۹
با وجود اهمیت سیاست های فرهنگی در شکل دهی به جریان ادبیات داستانی ایران در دوران حکومت پهلوی، این موضوع کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است. اغلب پژوهش های پیشین تمرکز خود را بر تحلیل متون ادبی قرار داده اند و به نقش سیاست های فرهنگی در تغییرات تولید و محتوای آثار ادبی توجه کافی نکرده اند. این پژوهش با هدف، بررسی تأثیر سیاست های فرهنگی دولت پهلوی (اول و دوم) بر جریان ادبیات داستانی ایران و تحلیل تغییرات در تولید و محتوای آثار ادبی تحت تأثیر این سیاست ها می پردازد. همچنین، مقایسه ای دقیق میان سیاست های فرهنگی رضاشاه و محمدرضا پهلوی و نحوه تأثیر آنها بر ادبیات داستانی انجام شده است. ازجمله جنبه های نوآورانه این پژوهش، تمرکز بر سیاست گذاری های فرهنگی به جای تحلیل صرف متون ادبی است. تحلیل این پژوهش در چارچوب نظری سیاست گذاری فرهنگی انجام شده است. سؤال پژوهش عبارت است از اینکه سیاست های فرهنگی دوران رضاشاه و محمدرضا پهلوی چگونه بر جریان ادبیات داستانی ایران تأثیر گذاشت و چه تغییراتی در تولید و محتوای این آثار ایجاد کرد. فرضیه این پژوهش بر این اساس است که سیاست گذاری های فرهنگی دوران حکومت پهلوی ها، با تمرکز بر ناسیونالیسم، مدرن سازی و کنترل نهادهای فرهنگی، منجر به شکل گیری جریان های جدید ادبی و در عین حال محدودسازی نقد اجتماعی و سیاسی در ادبیات داستانی ایران شد. روش مقاله تاریخی-تحلیلی می باشد. در این روش، از منابع آرشیوی، اسناد تاریخی و منابع ثانویه معتبر مانند کتاب ها و مقالات علمی به عنوان داده های اصلی استفاده شده است.
۱۰۳.

اصلاح فرهنگی و دگرگونی معنوی در بستر پروژه عقلانیت و معنویت: مطالعه مواضع سیاسی «مصطفی ملکیان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملکیان اصلاح فرهنگی دگرگونی معنوی عقلانیت معنویت اصلاح طلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
«مصطفی ملکیان»، یکی از شاخص ترین روشن فکرانِ فرهنگ گرا، رویکردی کاملاً فردگرایانه دارد؛ به طوری که به باور او، همه معنویانِ جهان، فردگرا هستند؛ یعنی مخاطبشان فرد است، نه جامعه. از این رو تفاوتِ آنها با روشن فکران و مصلحانِ اجتماعی در این است که اغلبِ اینها به اصلاحِ جامعه و نهادهای اجتماعی معطوف هستند، ولی به باورِ معنویان، هدفِ فرد، تنها باید اصلاحِ شخصِ خودش باشد و اصلاحِ جامعه، نتیجه کار او خواهد بود. همچنین در نظر ملکیان، همه چیز به انسان برمی گردد. انسان ها برای اصول نیامده اند، بلکه اصول برای انسان ها آمده و باید در خدمت آنها باشد. دل نگرانی ما هم تنها باید انسان باشد، نه هیچ امرِ انتزاعی دیگری از جمله سنّت، تجدّد، فرهنگ و حتّی دین؛ زیرا دین نیز برای انسان آمده، دغدغه اصلی اش نجاتِ اوست و از این رو خادمِ انسان است. در نگرش وی، نهاد نیز مفهومی انتزاعی و موجودی موهوم است و از منظرِ آنتولوژیک، به غیر از افراد و انسان های گوشت و پوست و خون دار، چیزی با عنوان نهاد و به تَبَع آن جامعه وجود ندارد و تغییر و اصلاحِ هر نهادی، وابسته و منوط بر اصلاحِ افرادی است که در آن دست اندرکار هستند و نقشی دارند. بر این اساس تحوّلِ سیاسی، نه از طریقِ انقلابی گری با قهر و خشونت و صرفِ دگرگونیِ سطحیِ رژیم سیاسی و ساختارهای کلان، بلکه در رویکردی اصلاحی و تدریجی از طریق تغییرِ باورها، احساسات و خواست های تک تکِ افراد و با اتّخاذِ روش های دموکراتیک و مسالمت آمیز ممکن خواهد بود. در نتیجه در پاسخ به این پرسش که «منظور از تعبیرِ «اصلاحِ فرهنگی» یا اصالتِ فرهنگ در رویکردِ ملکیان چیست؟»، فرضیه ما، این مهم است که فرهنگ نسبت به دیگر ساحت ها و حوزه های زندگی فردی و جمعی -از جمله سیاست یا اقتصاد- اصالت، اولویت و تأثیرگذاری بیشتری دارد. از این رو تا عنصرِ فرهنگ تغییر نکند، هیچ گونه دگرگونی اساسی و معناداری را نمی توان انتظار داشت. در ضمن این دگرگونی باید به سمت وسویی معنوی باشد تا مشکلات اجتماعی و درد و رنج آدمی حتّی الامکان رفع گردد. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده، بر پایه مطالعات کتابخانه ای- اسنادی تنظیم شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان