احمد علیپور

احمد علیپور

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی دانشگاه تهران و پیام نور

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۵۳ مورد.
۱۸۱.

اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران دچار سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درد ذهن آگاهی سرطان پستان کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
هدف: این مطالعه با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران دچار سرطان پستان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری 2 ماهه و جامعه آماری کلیه بیماران دچار سرطان پستان بخش انکولوژی بیمارستان دکتر گنجویان شهرستان دزفول به تعداد 216 بود. از میان آن ها 34 بیمار واجد شرایط این پژوهش انتخاب و پس از همتاسازی به صورت تصادفی در دو گروه 17 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش برنامه آموزشی را در 8 هفته 5/1 ساعته دریافت کرد. هر دو گروه قبل، بعد و دو ماه پس از اجرای برنامه، پرسش نامه مختصر شدت درد کلیلند (1991) و کیفیت زندگی آرنسون 1987را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش برنامه مذکور باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در بیماران دچار سرطان پستان شده و این تأثیر در مرحله پی گیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: چون برنامه مداخله کاهش استرس بر پایه ذهن آگاهی باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش درد بیماران دچار سرطان می شود؛ بنابراین لازم است با تأسیس مراکز مشاوره و روان درمانی در بیمارستان ها و مراکز سرطان شناسی، از این روش نیز در کنار درمان های پزشکی استفاده شود. کلیدواژه ها : درد، ذهن آگاهی، سرطان پستان، هدف: این مطالعه با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران دچار سرطان پستان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری 2 ماهه و جامعه آماری کلیه بیماران دچار سرطان پستان بخش انکولوژی بیمارستان دکتر گنجویان شهرستان دزفول به تعداد 216 بود. از میان آن ها 34 بیمار واجد شرایط این پژوهش انتخاب و پس از همتاسازی به صورت تصادفی در دو گروه 17 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش برنامه آموزشی را در 8 هفته 5/1 ساعته دریافت کرد. هر دو گروه قبل، بعد و دو ماه پس از اجرای برنامه، پرسش نامه مختصر شدت درد کلیلند (1991) و کیفیت زندگی آرنسون 1987را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش برنامه مذکور باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در بیماران دچار سرطان پستان شده و این تأثیر در مرحله پی گیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: چون برنامه مداخله کاهش استرس بر پایه ذهن آگاهی باعث بهبود کیفیت زندگی و کاهش درد بیماران دچار سرطان می شود؛ بنابراین لازم است با تأسیس مراکز مشاوره و روان درمانی در بیمارستان ها و مراکز سرطان شناسی، از این روش نیز در کنار درمان های پزشکی استفاده شود. کلیدواژه ها : درد، ذهن آگاهی، سرطان پستان، کیفیت زندگی
۱۸۲.

اثربخشی امیددرمانی بر کاهش نگرش های ناکارآمد بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیددرمانی نگرش های ناکارآمد بیماران زن مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۹۱
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی امیددرمانی بر کاهش نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به ام اس شهر تهران انجام شد. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 30 نفر از بین تمامی بیماران زن عضو انجمن ام اس در شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه به پرسشنامه نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک در پیش آزمون پاسخ دادند. در گروه آزمایش، امیددرمانی در 8 جلسه 90 دقیقه اجرا شد؛ اما در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. آمودنی ها پرسشنامه نگرش های ناکارآمد را در مرحله پیش آزمون (قبل از مداخله) و پس آزمون (بعد از مداخله) و پیگیری (یک ماه بعد) از آخرین جلسه درمانی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس اندازه مکرر نشان دادند اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه بر کاهش نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به ام اس معنادار بوده است. همچنین گروهها در پیش آزمون تفاوت نداشته اند؛ ولی در پس آزمون و پیگیری تفاوت داشتند. نتایج پژوهش نشان دادند امیددرمانی روشی کارآمد برای کاهش نگرش های ناکارآمد در بیماران مبتلا به ام اس است و اثربخشی مداخلات را در یک ماه حفظ می کند.
۱۸۳.

ساخت آزﻣﻮن ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺗﺪاﻋﯽ ﻧﺎآﺷﮑﺎر ﭘﯿﻮﻧﺪﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن ﺑﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﮑﺎن و ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیوندجویی با طبیعت دلبستگی مکان هویت محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۸۶
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ساخت آزﻣﻮن ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺗﺪاﻋﯽ ﻧﺎآﺷﮑﺎر ﭘﯿﻮﻧﺪﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن ﺑﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﮑﺎن و ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع زمینه یابی و توصیفی (همبستگی) بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که 207 نفر از آن ها به روش داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون نرم افزاری تداعی ناآشکار پیوندجویی با طبیعت محقّق ساخته، مقیاس دلبستگی مکان صفاری نیا (1390) و مقیاس هویت محیطی کلایتون (2003) بود. جهت محاسبه پایایی مقیاس از روش های ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی و برای محاسبه روایی از روش روایی همزمان (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. همچنین، برای بررسی برازش مدل مفروض رابطه میان هویت محیطی و پیوندجویی با طبیعت با میانجی گری مؤلفه های دلبستگی مکان از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: ضرایب پایایی به دست آمده با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی نشان داد که این آزمون از پایایی مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده وجود رابطه مثبت معنی دار بین دلبستگی مکان و هویت محیطی با پیوندجویی با طبیعت بود (01/0p<) که حاکی از روایی همزمان نسبتاً بالای آزمون پیوندجویی با طبیعت با مقیاس های دلبستگی مکان و هویت محیطی بود. نتایج نشان داد مدل اصلاح شده پژوهش برازش قابل قبولی با داده ها دارد و بر اساس آن هویت محیطی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق هویت مکان و دلبستگی عاطفی بر پیوندجویی با طبیعت تأثیر می گذارد و از میان مؤلفه های دلبستگی مکان فقط هویت مکان و دلبستگی عاطفی رابطه میان هویت محیطی و پیوندجویی با طبیعت را میانجی گری می کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به مسئولان و دست اندرکاران محیط زیست و روان شناسان محیط پیشنهاد می شود که با برگزاری کارگاه های آموزشی به آموزش و توسعه آزمون نرم افزاری پیوندجویی با طبیعت و مفاهیم هویت محیطی و دلبستگی مکان بپردازند و برای ارتقای پیوندجویی با طبیعت به تقویت هویت محیطی و دلبستگی مکان اقدام کنند.
۱۸۴.

Meta-analysis of the Effectiveness of Transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) on Neurocognitive Function in People with Mild Neurocognitive Impairment(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cognitive rehabilitation interventions Neurocognitive backgrounds Mild Cognitive Impairment (MCI) meta-analysis Aging health

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۲۴۹
Abstract The aim of the present study was investigating the effectiveness of Transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) on neurocognitive performance in people with mild neurocognitive impairment. Using meta-analysis and integrating the research results, this study has specified the extent of the effect of Transcranial Direct Current Stimulation on improvement of neurocognitive function in people with mild neurocognitive impairment. Method: For meta-analyses Magiran, SID, and Irandoc databases were used to search Persian articles and Science direct, Scopus, and PubMed databases were used to find foreign articles, using ‘MCI’, ‘transcranial direct current stimulation’, tDCS, and ‘mild cognitive impairment’ key words for foreign articles and their Persian equivalents for Persian articles. Of the 29 studies, 11 that were methodologically acceptable were meta-analyzed. The research tool was a meta-analysis checklist. Results: The results of meta-analysis indicated publication bias in the studies. Due to the heterogeneity of the studies, a random effect model was used. The effect of Hedges for the impact of Transcranial Direct Current Stimulation on neurocognitive functions in people with mild neurocognitive impairment was 0.26, which is a large effect. Conclusion: This result shows clinicians can choose transcranial direct current stimulation (tDCS) as effective intervention for patients who suffer from mild cognitive impairments. More investigations are necessary to find the cognitive benefits of using transcranial direct current stimulation in elderly people and other cognitive impaired persons.
۱۸۵.

اثربخشی آموزش خود-دلسوزی شناختی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تعارض زناشویی خود - دلسوزی شناختی زوجین طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۸۰۴
زمینه و هدف : پرداختن به هیجان نقش محوری در روان درمانی دارد هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین بود. مواد و روش ها : این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره دادگستری، بهزیستی و خصوصی شهرضا در هفت ماهه اول سال 1396 بودند (زوج 300 =(N . از بین آن ها 30 زوج داوطلب به صورت نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن شاخص های ورود و اعمال معیار های خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با حجم 15 زوج قرار گرفتند. سپس برنامه آموزش خود- دلسوزی شناختی در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای دو بار در مورد گروه ازمایش اجرا شد. . هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنائی 1387 پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش واریانس آمیخته ساده استفاده شد. یافته ها : نتایج حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه (108/110=F و 001/0=P) و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری (40/39=F و 001/0=P) بود. نتیجه گیری : ازاین رو می توان بیان کرد که کار بست این مداخله همچون راهکاری مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره قابل آزمودن است.
۱۸۶.

ویژگی های روان سنجی نسخه تجدیدنظرشده آزمون جهت گیری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهت گیری زندگی خوش بینی روایی سازه روایی عاملی نسخه تجدیدنظرشده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۵۵
هدف: هدف پژوهش تعیین ویژگی های روان سنجی آزمون جهت گیری زندگی شی یر، کارور و بریجس (1994) در زنان ایرانی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 400 نفر از مادران دانش آموزان یکی از مدارس دخترانه منطقه یک شهر تهران بود که در نیم سال اول سال تحصیلی 95-1394 با روش نمونه گیری دردسترس 120 مادر به ازای هر متغیر 10 نفر با هدف کشف ساختار عاملی زیربنایی آزمون جهت گیری زندگی انتخاب و آزمون مذکور در مورد آن ها اجرا شد. 200 زن نیز به ازای هر متغیر 20 نفر با هدف فرض آزمایی و تعیین میزان برازندگی الگوی مفروض با داده های مشاهده شده انتخاب و آزمون جهت گیری زندگی، مقیاس ارزیابی استرس رویلی، روسچ، جاریکا و واگان (2005)، مقیاس رضایت از زندگی دینر، ایمونس، لارسن و گریفین (1985) و فهرست عواطف مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن (1988) در مورد آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد آزمون جهت گیری زندگی از دو عامل خوش بینی و بدبینی تشکیل شده و با داده ها دارای برازش مطلوبی است. بررسی روایی سازه آزمون جهت گیری زندگی نشان داد ضریب همبستگی دو عامل خوش بینی و بدبینی با آزمون رضایت از زندگی به ترتیب 33/0 و 35/0، با عاطفه مثبت 33/0 و 20/0-، با عاطفه منفی 22/0- و 26/0 و با ارزیابی های شناختی شامل تهدید 20/0- و 30/0، با چالش 18/0 و 20/0- و با منابع 22/0 و 17/0؛ و ضرایب همسانی درونی آزمون نیز برای خوش بینی 88/0 و برای بدبینی 77/0 است (001/0=P). نتیجه گیری: آزمون جهت گیری زندگی به مثابه ابزاری دقیق، از روایی و پایایی مطلوبی برای سنجش سبک ارجح زنان ایرانی برای پیش بینی وقوع رخدادهای مثبت و منفی در آینده، برخوردار است.
۱۸۷.

اثربخشی درمان فراتشخیصی بر بهبود تحمل ابهام، کارکرد اجرایی (دقت و زمان) و حافظه در بیماران با اختلال وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواس - ناخودداری درمان فراتشخیصی تحمل ابهام کارکرد اجرایی حافظه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۴۴۹
زمینه: با توجه به تغییرات در DSM و در نظر گرفتن رویکرد ابعادی به جای رویکرد طبقاتی این سؤال مطرح است که آیا درمان فراتشخیصی بر درمان اختلال اختلال وسواس- ناخودداری مؤثر است؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر بهبود، تحمل ابهام، کارکرد اجرایی (دقت و زمان) و حافظه در بیماران با اختلال وسواس- ناخودداری انجام شد. روش: از میان افراد مبتلا به اختلال وسواس- ناخودداری مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی قزوین 40 بیمار با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری (گروه تحت درمان فراتشخیصی و گروه گواه) قرار گرفتند و پرسشنامه های وسواس ییل براون(گودمن، پریس و همکاران، 1989)، مقیاس تحمل ابهام )مکلین، ،2009) ، آزمون فراخنای حروف و ارقام (وکسلر، 1987) و آزمون استروپ (استروپ، 1935) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که درمان فراتشخیصی به طور معناداری باعث بهبود تحمل ابهام، کارکرد اجرایی (دقت و زمان) و حافظه در افراد مبتلا به اختلال وسواس-ناخودداری شده است (0/001>p). نتیجه گیری: رویکرد فراتشخیصی در درمان با مدنظر قرار دادن رویکرد ابعادی و هدف قرار دادن سازه های فراتشخیصی می تواند در بهبود علایم OCD اثرگذار باشد.
۱۸۸.

مقایسه توانایی بازشناسی حالات هیجانی چهره با کنترل دست برتری در زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازشناسی حالات هیجانی دست برتری بوتاکس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۴۰۵
مقدمه: بررسی ضعف های شناختی زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) و همچنین نحوه بازشناسی هیجانات مختلف چهره با کنترل دست برتری توسط آنان می تواند گامی موثر در درمان و بهبود بازشناسی هیجانات توسط آنان باشد. هدف از این مطالعه مقایسه توانایی بازشناسی حالات هیجانی چهره با کنترل دست برتری در زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) و افراد عادی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی-مقایسه ای است. جامعه تحقیق عبارت است از کلیه زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) مراجعه کننده به مراکز زیبایی شهر رشت در فصل بهار 1397، که در این مطالعه دو گروه 46 نفره از زنان دریافت کننده درمان بوتاکس و افراد عادی به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آزمون بازشناسی هیجانات مختلف چهره اکمن و فرایسن و آزمون دست برتری چاپمن  به منظور تعیین بازشناسی هیجانات (شادی، غم، خشم) به عنوان ابزار سنجش استفاده شد. نتایج  بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و با آمارهای توصیفی و آزمون کوواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادکه توانایی دوگروه آزمودنی در بازشناسی حالات هیجانی(شادی، غم و خشم) با کنترل دست برتری یکسان نیست و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد. نتیجه گیری: توانایی زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) در تشخیص هیجانات (شادی، غم و خشم) ضعیف تر از افراد عادی است.
۱۸۹.

ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس سلامت اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریابی مقیاس سلامت اجتماعی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۲۲
زمینه: سلامت اجتماعی شهری به عنوان شرایط سالم جامعه یکی از شاخص های رفاه و پویایی جوامع محسوب می گردد. جهت ارتقاء سلامت اجتماعی شهری نیاز است که با توجه به شرایط هر جامعه شاخص منحصر به فردی پیشنهاد شود. در ایران هم چند شاخص برای ارتقاء سلامت اجتماعی طراحی شده است که در برنامه ریزی های مدیریت شهری مورد توجه قرار می گیرد ولی تاکنون مقیاسی برای سنجش وضعیت سلامت اجتماعی شهری ارائه نشده است . هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس سلامت اجتماعی شهری بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری کلیه شهروندان شهر تهران بودند، حجم نمونه 562 نفر از ساکنین شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر 6 عامل انسجام اجتماعی شهری، حقوق شهروندی، عدالت شهری، دلبستگی شهری، هویت شهری و پایداری شهری برای سلامت اجتماعی شهری بود. میزان قابلیت اعتماد کل مقیاس با استفاده از آلفای کرونباخ در اجرای اولیه 0/89 و در اجرای نهایی 0/91 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت اعتماد مطلوب مقیاس است. همچنین مقیاس از درستی محتوایی و عاملی مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: مقیاس سلامت اجتماعی شهری در اعتبار یابی اولیه از درستی و قابلیت اعتماد مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر برای سنجش سلامت اجتماعی شهری استفاده کرد.
۱۹۰.

اثر هم افزایی تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBMR) و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب مبتلایان به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت خواب تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBMR) تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) دیابت نوع 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۳۰
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثر خالص و اثر ترکیبی دو تکنیک تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن اگاهی (MBMR) و تکنیک تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: مطالعه حاضر، یک ک ارآزم ایی ب الینی تص ادفی سه گروه ی دو س ر کور و از نوع طرح بین-درون آزمودنی های آمیخته است. نمونه این پژوهش، شامل 30 بیمار دیابت نوع 2 بود که به روش هدفمند از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 10 نفره MBMR، CES، و گروه MBMR+CES جایگزین شدند و در 10 جلسه انفرادی، مداخلات مربوط به گروه خود را اخذ کردند. کیفیت خواب بیماران، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری یکماهه، با پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با آزمون SPANOVA، تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: هرسه مداخله ی به کار رفته برای کاهش مشکلات خواب در روند زمان، مؤثر بودند. فوری ترین اثر با کمترین پایداری برای درمان MBMR، و بیشترین اثر و پایداری اثر برای درمان ترکیبی MBMR+CES رخ داده بود. نتیجه گیری: این مطالعه، کاربرد ترکیبی دو تکنیک MBMR و CES (20 دقیقه، 100 µA and 0.5 Hz) را برای بهبود سریع و پایدار کیفیت خواب بیماران دیابت نوع 2، موثر و ایمن دید.
۱۹۱.

اثربخشی توان بخشی شناختی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت توان بخشی شناختی کارکردهای شناختی اختلال استرس پس از سانحه مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۱۱
مقدمه: توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله اثربخش در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه در پزوهش ها مطرح است. هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مند پژوهش های انجام شده است. روش: به این منظور تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی سال 2000 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت. برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی، پایگاه های داده Google scholar، Science Direct، Scopus، Academia، Database Cochrane، Research Gate و پایگاه های زیستی پزشکی شامل، PubMed، Medline،Psych Info ، و پایگاه های توان بخشی شامل PEDRO، OTseeker، Rehab data و برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان فارسی، پایگاه های Google scholar (Persian)، SID، Magiran، IranDoc، MedLib، NoorMags، IranMedex ، با کلید واژه های انگلیسی و فارسی جستجو شد. یافته ها: 930 مقاله چاپ شده به زبان انگلیسی و فارسی بازیابی شد که در نهایت 12 مقاله مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. بیشتر پژوهش ها بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی تمرکز داشتند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر ارتقای کارکردهای شناختی (حافظه، عملکرد اجرایی و توجه) در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بعد از توان بخشی شناختی است. بر طیق نتایج مطالعات می توان بیان نمود که توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله می تواند در کنار سایر مداخلات درمانی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه موثر است. کلید واژه ها: شناخت، توان بخشی شناختی، کارکردهای شناختی، اختلال استرس پس از سانحه، مرور نظام مند
۱۹۲.

تحول عادت های شمارش با انگشتان در کودکان خردسال: نقش سواد و دست برتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عادت های شمارش با انگشتان دست برتی سواد جنس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۴۰۰
برای بررسی تحول الگوی عادات شمارش با انگشتان در کودکان خردسال با تأکید بر نقش سواد و دست برتری، 200 نفر از کودکان پیش دبستانی و دبستانی شهر تهران به روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامة دست برتری چاپمن و چاپمن (1987) و پرسشنامة شمارش با انگشتان (کورن، 1993 ) در مورد آنها اجرا شد. نتایج آزمون خی دو نشان دادند که بین دو گروه پیش دبستانی (فاقد سواد) و دبستانی (باسواد) و دو گروه راست برتر و چپ برتر در الگوی عادات شمارش با انگشتان تفاوت معنادار وجود دارد، امّا بین دو گروه پسر و دختر در الگوی عادات شمارش با انگشتان تفاوت معنادار یافت نشد. اکثر کودکان پیش دبستانی با دست راست (5/23%) و دست چپ (18%) و بیشترکودکان دبستانی با دست راست و همچنین، کودکان راست برتر اغلب با دست راست و کودکان چپ برتر اغلب با دست چپ شمارش از یک تا 10 را شروع کردند.
۱۹۳.

مقایسه میزان اثربخشی فرزندپروری چندبعدی معنوی خداسو و فرزندپروری مثبت بر حرمت خود، خودکارآمدی و خود مهارگری کودکان دارای والدین پراسترس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری چند بعدی معنوی خدا سو(GOSP) فرزندپروری مثبت(TripleP) خودکارآمدی حرمت خود خودمهارگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۹۵
زمینه و هدف: این تحقیق با هدف مقایسه اثربخشی فرزندپروری چندبعدی معنوی خدا سو (GOSP) و فرزندپروری مثبت (TRIPLE P) بر حرمت خود، خودکارآمدی و خودمهارگری کودکان دارای والدین پراسترس، به روش نیمه تجربیِ سه گروهی انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری دانش آموزان ۸ تا ۱۱ ساله ای بودند که در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ در مدارس منطقه ۱۵ شهر تهران مشغول به تحصیل بوده و دارای والدین پراسترس بودند؛۳۰ نفر از این مادران با نمونه گیری در دسترس و بعد از غربالگری در سه گروه آزمایش و کنترل (هرکدام ۱۰ نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. به آزمودنی های گروه آزمایش GOSP (۱۲ جلسه) و به گروه ۲، TRIPLE P (۱۰ جلسه بر اساس فرزندپروری ساندرز ۱۹۹۲) به صورت ۱۲۰ دقیقه هفتگی آموزش داده شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. بعد از آموزش، پس آزمون برای هر سه گروه از دانش آموزان اجرا شد. نتایج با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات دانش آموزان در گروه GOSP در حرمت خود و خود مهارگری به طور معناداری از گروه TRIPLE P و کنترل بیشتر است. خودکارآمدی هیجانی در گروه GOSP به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل و میانگین نمرات خودکارآمدی تحصیلی در هر دو گروه آزمایش به طور معناداری از گروه کنترل بیشتر بود. بین حرمت خود و خود مهارگری کودکان در دو گروه TRIPLE P و گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: ترکیب معنویت خدا سو با در نظر گرفتن ویژگی های تحولی کودکان، اثربخشی آموزش های فرزندپروری بر خود مهارگری، حرمت خود و خودکارآمدی در کودکان را افزایش می دهد.
۱۹۴.

اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر خودکارآمدی احساس تنهایی پارکینسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۵۳۶
مقدمه: بروز بیماری های مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روان شناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 40 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (20 بیمار در گروه آزمایش و 20 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و آدامز، 1982) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد (0001/0>p). این در حالی بود که این تأثیر در مرحله پیگیری نیز ثبت خود را حفظ کرده بود . نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر به دلیل برخورداری از روش های امیددرمانی و روان درمانی مثبت نگر، می تواند منجر به بهبود خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون شود.
۱۹۵.

مقایسه اثربخشی سه روش مداخله ای پسخوراند عصبی، آموزش مدیریت رفتار والدین و درمان ترکیبی در کاهش نشانگان اختلال سلوک کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک پسخوراند عصبی درمان ترکیبی مدیریت رفتار والدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۴۰۸
هدف: هدف پژوهش تعیین و مقایسه سه روش مداخله ای پسخوراند عصبی، آموزش مدیریت رفتار والدین و درمان ترکیبی بر کاهش نشانگان اختلال سلوک کودکان بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری 58 والدینی بود که به همراه کودک 8 تا 12 ساله خود در سال 1391 به مراکز مشاوره مهر و پویش شهر مشهد رجوع کرده بودند و تشخیص اختلال سلوک در مورد کودک شان تایید شده بود. از میان آن ها 25 والد و کودک دختر و پسرشان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه همگن جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه علایم مرضی کودکان گادو و اسپراکفین (2007) بود. یافته ها : استفاده صرف پسخوراند عصبی، میانگین اختلال را افزایش داد اگرچه این افزایش معنادار نبود. روش ترکیبی نیز اختلال را کاهش نداد و فقط مدیریت رفتار والدین به تنهایی توانست نشانگان اختلال را کاهش داد. این کاهش در گروه دختران بیش از گروه پسران بود. نتایج آزمون در مرحله پیگیری، ماندگاری اثر مداخله مدیریت رفتار والدین را نشان داد. نتیجه گیری: آموزش گروهی رفتار والدین، از میزان نشانگان اختلال سلوک می کاهد لذا نهادهای خانواده، تربیتی، آموزش و پرورش، صدا و سیما می توانند در جهت بهبود این اختلال از این روش بهره مند شوند.
۱۹۶.

مقایسه مؤلفه های ERP در افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه بازیهای کامپیوتری مولفه P1 مولفه PP2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۳۷۴
مقدمه: بازی های کامپیوتری با توجه به گسترش و محبوبیتی که دارند امروزه به یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگرانی در زمینه مغز و عملکرد آن تحقیق می کنند بدل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مهارت در پاسخ به بازی های کامپیوتری صورت گرفته و دو شبکه توجه قدامی و خلفی را مورد بررسی قرار می دهد. روش: پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی است و دو گروه از افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری در آن شرکت دارند. افراد حاضر در هر دو گروه در حین ثبت EEG به تکلیف در خصوص بازی های مورد بررسی پاسخ دادند. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش مؤلفه P1 در شبکه خلفی توجه و ناحیه پس سری و مؤلفه PP2 در شبکه توجه قدامی و ناحیه پیش پیشانی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد دو گروه ماهر و غیرماهر در پاسخ به بازی های کامپیوتری متفاوت هستند و گروه غیرماهر فعالیت بیشتری در مواجه با محرک از خود نشان دادند. در حالی که گروه ماهر عملکر بهتری داشتند و از هر دو شبکه توجه به طور همزمان استفاده می کردند. همچنین نتایج نشان داد دو شبکه توجه قدامی و خلفی در مواجه با محرک ها متفاوت عمل می کنند و شبکه قدامی فعالیت بیشتری در توجه متمرکز سوگرانه دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بازی های کامپیوتری با فعالیت کمتر و عملکرد بهتر اما غیر تخصصی در مغز همراه است و این تفاوت در شبکه توجه قدامی به خوبی قابل مشاهده است.
۱۹۷.

Communication Skills through Digital Technology in Language Learners with Autism: A Systematic Review and Meta-Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Autism Technology Communication Language learning meta-analysis

تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۹۵
The use of technology-based instructions and treatment tools to compensate for deficiencies in autism spectrum disorder (ASD) is evidently increasing. The present study that performed during 2021-2022 was a systematic review and meta-analysis concerning the efficacy of digital technologies in improving the deficient communication skills in language learners with ASD. Ten studies met the inclusion criteria. The results revealed that the overall effect size (Cohen’s d) was 0.12 for both fixed effect model and random-effect model (z = 1.155, p >0.05). The effect size was statistically non-significant. We also considered Magnitudes of Cohen’s d fixed at 0.2, 0.5, and 0.8 which commonly accepted for small, medium and large quantities. Again, the result approached the small magnitude (1.12 > 0.2). Despite estimation of variances of effect sizes across studies (Q index, I2 and T2 values) approved homogeneity in study results, due to small number of studies included in this meta-analysis they\ results may not be generalizable (Q= 8.780, I= 0.00, T= 0.00, p> 0.05). For future comparisons, we therefore recommend use of more evidence-based experimental studies with modifications in their technology devices to secure higher statistical gains. We also recommend considering moderator variables which affected the effect size of included publications consisting age, IQ level, treatment durations and validity rate of technology devices.
۱۹۸.

Evaluation of Compliance with Preventive Behaviors of Corona Disease Based on Health Belief Model(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: health belief model preventive behavior compliance corona disease

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۵۴
Background: Following the pandemic of corona disease in Iran and around the world, the most important goal of health policies focused on compliance with prevention behaviors, and its evaluating. One of the most effective model based on social psychology is Health Belief Model that has been employed in many studies as different aspects of preventive behaviors. Objectives: The main purpose was study the relationship between compliance with preventive behaviors of corona disease with health belief model, and predicting the high level and low level of compliance with these behaviors based on health belief model variables. Methods: The present study was a descriptive-correlational study in terms of its method. The statistical population consisted of all adults aged +20 who lived in Tehran. 472 voluntary subjects were selected through online recall method. The instruments of the study included the compliance with preventive behaviors of corona scale (CPBC), and the corona health belief model inventory (CHBM). Both measures were developed and standardized by the researchers. Data were analyzed by using regression analysis. Results: The Means of CPBC in all participants was 3.38 ± 0.83, thereupon two groups were formed accordingly, as high group (4.18±0.17) and low group (1.92±0/28). The findings show that high level of compliance could be predict by severity, benefits; and barriers; and low level of compliance by age, benefits, and barriers. Conclusion: Since preventive behaviors were known as the best way to control of corona virus outbreak, there is a great value of identifying variables that might mitigate or exacerbate compliance could contribute greatly to the development of more effective health planning in Iranian society. Therefore, increase the benefits and reduce the barriers of prevention behaviors could be effective, and consequently, corona virus transmission could be decreased.
۱۹۹.

اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی و کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کیفیت زندگی خودمراقبتی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۴۲۲
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش درد افراد مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی و کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: تعیین میزان اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی، کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو بود . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود، جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع دو که به بیمارستان امام حسین (ع) در شهر تهران در طی ماه های دی ماه ۱۳۹7 تا اردیبهشت ۱۳۹8 مراجعه کرده بودند بود. 60 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (30 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه خودمراقبتی ( گلاسگوو تابرت، 1994 )، پرسشنامه کیفیت زندگی (توماس و همکاران، 1994) و برنامه آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ( جوادی و همکاران، 2019). تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمره خودمراقبتی و کیفیت زندگی به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و افزایش پیدا کرده است. (0/001 < P ). نتیجه گیری: بیماران زن مبتلا به دیابت نوع 2 که در جلسات درمانی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند خودمراقبتی و کیفیت زندگی بیشتری را کسب کردند.
۲۰۰.

تأثیر روان درمانی مثبت گرا بر افسردگی، استرس و شادکامی زنان نابارور

کلیدواژه‌ها: ناباروری استرس افسردگی شادکامی مثبت گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۴۳۷
ناباروری یک مشکل مهم بهداشت جهانی است که دارای ابعاد جسمی ، روانی و اجتماعی است. شیوع مشکلات روان شناختی در افراد نابارور بالا تخمین زده شده است. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مداخله اثر بخشی روان درمانی مثبت گرا بر افسردگی و استرس و شادکامی در زنان نابارور شهرستان دزفول بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه زنان نابارور شهرستان دزفول است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از سه پرسشنامه شادکامی اکسفورد، پرسشنامه استرس کوهن و پرسشنامه افسردگی بک استفاده و داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. با توجه به برآیندهای به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که روان درمانی مثبت گرا می تواند بر استرس و افسردگی در زنان نابارور کارآمد باشد و باعث افزایش شادکامی در آن ها شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان