زهرا سادات سعیده زرآبادی

زهرا سادات سعیده زرآبادی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۲۲ مورد.
۸۱.

تحلیل ساختاری پیشرانهای موثر بر وضعیت آینده رقابت پذیری شهری (مورد مطالعه: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رقابت پذیری شهری پیشران کلان شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
مقدمه: رقابت پذیری شهری به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری می کوشد با داشتن وجود نوعی از رقابت بین شهرها بر سر جذب سرمایه های مؤثر در توسعه و با تأکید بر مزیت رقابتی، از منظری جدید به بحث توسعه شهری بپردازد. هدف پژوهش: هدف مقاله فوق ارائه تحلیل اثرات ساختاری پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده رقابت پذیری شهری در کلان شهر تهران است. روش شناسی تحقیق: پژوهش ازنظر هدف کاربردی، گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی در قالب تحلیل محتوا و مصاحبه های تخصصی با 20 نفر از خبرگان و به صورت دلفی است. 43 پیشران مؤثر بر آینده وضعیت رقابت پذیری کلان شهر تهران در 7 بعد اقتصادی، نهادی، کالبدی- مکانی، زیست محیطی، فردی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و فناوری و ارتباطات انتخاب شده که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: کلان شهر تهران بر اساس نتایج سرشماری سال 1395، در محدوده مناطق 22 گانه 8679936 نفر جمعیت دارد که در پهنه معادل 716 کیلومترمربع اسکان یافته اند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش حاکی از آن است که از مجموع 1359 محرک قابل ارزیابی، 548 رابطه با عدد 2 دارای روابط اثرگذاری نسبتاً قوی است، بعلاوه 196 رابطه عدد 3 دارد و این بدان معنا است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیادی برخوردارند. نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز بر پیشران های مستقل است و در حدود 20 پیشران دارای میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پایینی هستند. نتایج: نتایج نشان می دهد که از میان 43 پیشران، 9 پیشران، کلیدی ترین پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده رقابت پذیری کلان شهر تهران شناخته شده است، به ترتیب: حکمروایی شهری، کیفیت دانشگاه ها و نهادهای پژوهشی، دولت الکترونیک، فرم و تراکم شهری، ثبات اقتصادی، سیستم کاربست حمل ونقل هوشمند، ایجاد نوآوری از طریق تخصصی شدن اقتصاد منطقه، وجود کسب وکار دانش بنیان و نوآور، برنامه ریزی مدیریت شهر و مدیریت بازار محور شناسایی شده است، لذا بایستی اولویت دهی به این پیش برنده های کلیدی در تدوین راهبرد اصلی آینده رقابت پذیری کلان شهر تهران از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح برنامه ریزی رقابت پذیری شهری فراهم آید.
۸۲.

تبیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی با استفاده از مدل ترکیبی DANP (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مکانی فرایند تحلیل شبکه مدل دیماتل مدل ترکیبی DANP تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
با توجه به تغییرات عمیق و گسترده در جوامع کنونی و گذار از دوران سنتی به دوران مدرن و پستمدرن، هویت ثابتمدار و پیشساخته قدیم به امری پویا و برساخته که مدام در حال بازیابی است؛ تبدیل شده است که تحت تأثیر شبکه پیچیده ای از روابط علی و معلولی در زمینه های مختلف کالبدی، کارکردی، اجتماعی، معنایی و طبیعی قرار دارد. این مسئله در بعد مکانی هویت و به ویژه در بافتهای تاریخی به سبب تغییرات شدید اقتصادی و کالبدی اهمیت مضاعفی دارد چراکه این بافتها در حقیقت مهم ترین عنصر هویتی شهرها محسوب می شوند. بدین ترتیب بافت تاریخی شهر تهران به علت اهمیت مضاعف مولفههای اقتصاد سیاسی که موجب به حاشیه راندن عوامل فرهنگی و هویتی است؛ مورد بررسی قرار میگیرد.بر این اساس هدف این پژوهش تعیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی است. به منظور تحقق این هدف ابتدا با استفاده پرسشنامه خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و متوالی و حجم نمونه 19 نفر، بر مبنای منطق مدل دیماتل در قالب یک ماتریس 32*32 روابط بین متغیرها تعیین می گردد و در ادامه با استفاده از مدل ترکیبی دیماتل و فرایند تحلیل شبکه اهمیت هر یک از آن ها مشخص می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار «اجتماعی» دارای بالاترین درجه اهمیت می باشد و پس ازآن معیارهای «معنایی» و «کالبدی» قرار دارند همچنین شاخص های «میزان سازگاری فضا با اقلیم»، «میزان خاطره انگیزی فضا»، «میزان جذابیت بصری»، «میزان وقوع رویدادهای خاص و منحصربه فرد» در مکان دارای بالاترین درجه اهمیت در شبکه بوده اند.با توجه به خروجی های مدل می توان این مدل ترکیبی را ابزاری مناسب جهت تحلیل مولفه های هویت مکانی دانست.
۸۳.

Evaluation the Role of Factors Affecting the Feasibility of Urban Development Plans through Structural Equation Model ( Case Study: Shiraz City)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: land use urban development plan Land use change SEM Shiraz

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۲۱۱
The main purpose of this paper is to explain the factors affecting the change of service land uses in the city of Shiraz and identify its reasons. For this purpose, the second-order confirmatory factor analysis technique has been used as one of the structural equation modeling techniques to determine the severity of the effect of the four factors on land use change, through which a contributing framework for the effects of the four factors (physical, activity, economic, accessibility) on land use change is obtained. Finally, the extent and direction of the factors affecting the realization of service land uses in the city of Shiraz are explained using the structural equation model (SEM). In order to achieve these goals, 50 variables affecting 600 plots in Shiraz city are extracted through field method. The variables are investigated and analyzed using GIS maps, Amos and SPSS software, and a series of bi-variable correlations in a table called correlation matrix or covariance, the most notably of which are confirmatory factor analysis and SEM. The results of the research show that, in total, the selected four factors have a significant effect on the land use change. It is such that the standardized weights of regression for "the effect of the access factor on land use change", "the effect of the economic factor on land use change", "the effect of the activity factor on land use change", and "the effect of the physical factor on land use change" are 0.91, 0.78, 0.65, and 0.56, respectively.
۸۴.

تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر شکننده شکنندگی کلان شهر تهران تحلیل ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۷۶
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
۸۵.

Structural Analysis of the City Semiology (Case study: Yazd City)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Structural approach Semiology Syntagmatic analysis Paradigmatic analysis City physical Yazd

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
Integration and coherence within a city’s physical structure have become an issue for towns and cities as they rapidly expand, incorporate new elements, and undergo incessant changes. At present, we are facing an extensive accumulation of signs and traits in modern urban patterns; many unaccustomed to and incongruous are affecting the socio-cultural and physical characters of cities. Here, we will be discussing whether it would be feasible to create a system of domestic signs which would reflect domestic social values and mental images held and entertained by citizens, and thus to re-create the sign system of cities. We will also discuss factors involved in interpretation of signs and symbols within a city structure. To prevent emergence or exacerbation of contradiction and disunity within syntagmatic urban structures which have been formed through centuries, we must acquire the knowledge and skill necessary to contain the newly adopted elements and assimilate them into a meaningful and coherent whole. In line with this goal, we have conducted a study of changes of physical structures of the city of Yazd through time (a diachronic analysis) with the aim of identifying sustainable parts of the city’s sign system and with an emphasis on the extent in which it has been formed. The questions which were the motivations behind this work and which we will be trying to answer are: Can the sign system within a city be used as a means for creating an alternative structure within the city’s physicality? Is the sign system (as a tool) characterized by specific patterns on whose identification the coherence of the physical structure of a city depends? How can we achieve an appropriate paradigm within an urban sign system? Here we will try to identify processes of integration of modern urban structures into a city structure, and we will do it through combining views held by semiologists with the ideas of urban incongruity and contradiction, which arise as a result of introduction of modern structures into old cities. To transform the medley into a coherent entity, we need to be aware that cities possess markedness. To this end, we have employed the structuralist analytical method with an emphasis on identification of syntagmatic structures (identifying the structural elements and their relative positions within a city) and of paradigmatic patterns (the ways in which elements substitute for or replace one another). Our main aim here is to extend the scope of studies of urban semiology and introduce analytical tools including the use of structuralism theory in the analysis of urban patterns. We have conducted an in-depth analysis of subjective and objective causes of appearance of signs within cities. We have then conducted case discussions as well as discussions about backgrounds and have tried to establish past and current trends of these signs and symbols in Yazd. Extended data were analyzed based on theoretical notions, paradigms and principles governing systems of signs and symbols have been sought.
۸۶.

تأثیر شهرهای دانش بنیان بر توسعه منطقه ای (نمونه موردی شهر پردیس)

کلیدواژه‌ها: توسعه منطقه ای شهر دانش بنیان شهر پردیس مدل سلسله مراتبی AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۷۶
برای کشور ایران که قصد دارد به کشوری توسعه یافته تبدیل شود، یکی از عناصر کلیدی دستیابی به توسعه یافتگی، توجه به رویکرد دانش بنیان در تمام زمینه های علمی و تکنولوژی در جامعه است. از جمله این موارد ایجاد و توسعه شهرهای دانش بنیان هستند که امروزه در جهان مطرح شده و دارای اقتصاد مبتنی بر دانش و شهرهای پایداری هستند. شهر پردیس به دلیل قرار گیری در 17کیلومتری شرق کلان شهر تهران، برخورداری از شبکه ارتباطی بزرگراهی، برخورداری از قابلیتهای گردشگری ، موقعیت خاص طبیعی، مراکز آموزش عالی همچون دانشگاه آزاد و از همه مهمتر پارک علم و فناوری ، شرایط لازم برای جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی و به خصوص طبقه خلاق شهری را دارا بوده و پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک شهر دانش بنیان را دارا میباشد. هدف در این پژوهش تدوین مبانی نظری مستدل و مستحکم در رابطه با تأثیر شهرهای دانش بنیان بر توسعه منطقه ای و شناسایی معیارها و شاخص های شهر دانش بنیان در شهر پردیس میباشد، که با تحلیل نتایج پرسش نامه با روش طیف لیکرت و آزمون مطلوبیت از 60 نفر از افراد براساس نمونه گیری هدفمند مطابق با جامعه آماری صورت میگیرد. در ادامه با بررسی وضع موجود و شناخت قابلیتها و تنگناهای شهر پردیس به بررسی اینکه ،آیا این شهر قابلیت تبدیل به یک شهر دانش بنیان را دارا بوده ، میپردازیم و معیارها و شاخهای لازم برای این تبدیل را در شش بعد اجتماعی ،اقتصادی، مدیریتی ، ادراکی و سازمان فضایی وزیر ساخت شهری را از طریق مدل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار میدهیم . نتایح پژوهش نشان میدهد ، معیار اقتصادی در رتبه اول ، زیرساخت شهری در رتبه دوم و مدیریتی در رتبه سوم از نظر اهمیت در راستای ایجاد شهر دانش بنیان و توسعه منطقه ای در شهر پردیس قرار میگیرد.
۸۷.

بازنمایی نقش صنایع فرهنگی در توسعه شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی توسعه شهری سرگرمی صنایع فرهنگی گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۲
مقدمه صنایع فرهنگی، همواره یکی از موضوعات مورد بحث در مجامع داخلی و بین المللی بوده است[1] تا به دنبال یافتن جایگاه فرهنگ در بسترهای اقتصادی ملی و بین المللی، بتوان فرصت هایی را در راستای توسعه شهرها به خصوص در بعد اقتصادی رقم زد[2]. بدین ترتیب که صنایع فرهنگی از طریق نوآوری و خلاقیت سیستم فرهنگ را به اقتصاد متصل می کند و به عنوان مهم ترین ابزار رقابت، موجب ایجاد شغل و انباشت سرمایه می شود[3]از سوی دیگر شهرها به عنوان زیستگاه های انسانی از چنان اهمیتی برخوردار شده اند که محققان را ملزم ساخته اند هرآنچه که می تواند در توسعه این سکونتگاه ها موثر باشد را شناسایی نمایند. شهرها که پیش از این با تأکید بر بعد اقتصادی در اوج شکوفایی قرار داشتند، اکنون رو به افول نهاده و حیات دیرینه این عرصه ها که به عنوان نیروی محرکه ای در راستای تحرک اقتصادی به شمار می رفت، در حال مضمحل شدن است[4]. از دهه 1980 به بعد و با ظهور تحولاتی در عرصه علم اقتصاد، فرهنگ در روند تحولات اجتماعی به عنصری غالب و محوری درآمده است. شهرها با توجه به آنکه نیروی نهفته ای را در خود با نام فرهنگ می پرورانند، می توانند به عنوان گنجینه های نهفته شهر، عامل حیات بخش را برای شهر رقم زده و نیرو محرکه لازم جهت رونق و توسعه شهرها را از این طریق میسر سازند[6،5] و جانشین مناسبی برای اقتصادی که اکنون در پرتو جهانی شدن و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رو به افول است، شوند[8،7]. بنابراین فرهنگ و به تبع آن اقتصاد فرهنگ می تواند پتانسیل درونی شهر را شکوفا نموده و توسعه شهرها را سبب شود. تا جایی که برای کشورهای درحال توسعه نیز در پرتو این تفکر، امیدها و نویدهای تازه ای را از حیث تولید ثروت از طریق صنایع فرهنگی و غلبه بر فقر و از بین بردن بیکاری ایجاد کرده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به عنوان یکی از معدود تمدن های زنده باقی مانده از اعصار گذشته، دارای سبقه تاریخی، فرهنگی و هنری و از قبل آن دارای صنایع فرهنگی متعددی بوده که می توان از آن به عنوان پتانسیلی جهت رشد و توسعه شهرها بهره برد. لذا 3 پرسش مطرح می شود، اول اینکه چارچوب مفهومی صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران مبتنی بر چه ابعاد، مولفه ها و شاخص هایی است؟ دوم، کدام یک از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ و نهایتا سوال سوم، صنایع فرهنگی احصاء شده به چه میزان بر هریک از ابعاد توسعه تاثیر می گذارد؟ بنابراین هدف پژوهش حاضر خلق یک چارچوب منسجم از صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران و اولویت بندی آنها مبتنی بر نظرسنجی از خبرگان و تعیین میزان تاثیر صنایع فرهنگی بر هریک از ابعاد توسعه شهرها است.مواد و روش هاپژوهش پیش رو بنا به ماهیت خود در گروه تحقیقات توصیفی-تحلیلی قرار گرفته و به توصیف و معرفی مفهوم، ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی که می تواند بر توسعه شهرها موثر باشد، پرداخته است.روش گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی بوده و با روش تحلیل محتوا، مفهوم فرهنگ، صنایع فرهنگی، ابعاد و مولفه های آن، توسعه و ابعاد توسعه تشریح شد. به منظور تأیید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های احصا شده و رسیدن به اشباع نظری، از پرسشنامه خبرگان(شامل40 نفر از دارندگان مدرک دکتری تخصصی در رشته های شهرسازی و یا مدیریت فرهنگی) بهره گرفته شد و از آنان خواسته شد اولا، نظر خود را در رابطه با تایید یا عدم تایید هریک از ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی در تحقق توسعه شهرهای ایران مطرح نمایند، ثانیا ضریب اهمیت هریک از ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی را در توسعه شهرهای ایران، مشخص نمایند. ثالثا مشخص نمایند هر شاخص بر کدام یک از ابعاد توسعه شهری تاثیر بیشتری دارد. نهایتا به منظور اولویت بندی ابعاد، مولفه ها و شاخص ها، از روش وزن دهی نوسانی(Swing weighting) استفاده شد. بدین ترتیب که میانگین هندسی وزن ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران که از پرسشنامه خبرگان بدست آمد، محاسبه گردید. به منظور مقایسه پذیری شاخص ها، اوزان به دست آمده نرمال شد، تا مشخص گردد در راستای دستیابی به توسعه شهرهای ایران از طریق صنایع فرهنگی، بر کدام یک از ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی می توان تاکید بیشتری نمود و چارچوب مذکور بر کدام یک از ابعاد توسعه شهری می تواند تاثیر بیشتری داشته باشد.یافته هاصنایع فرهنگی از طریق 3 بعد گردشگری، نهادهای آموزش عالی و نهایتا سرگرمی سازی، می تواند بر ابعاد توسعه شهرهای ایران اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... موثر باشد. بعد گردشگری شامل مولفه هایی چون ارتباطات، برندسازی، میراث فرهنگی و طبیعی و نهایتا هنرهای تجسمی است که در مجموع 17 شاخص از مجموع شاخص های صنایع فرهنگی اعم از قرارگیری در مسیر ارتباطی، تعداد و کیفیت هتل ها و ... را در بر گرفته است. در بعد نهادهای آموزش عالی و صنعت علم نیز مولفه هایی چون چاپ و انتشارات و تحقیقات و توسعه قرار داشته که در مجموع 7 شاخص از مجموع شاخص های صنایع فرهنگی را از آن خود کرده است. نهایتا در بعد سرگرمی سازی سه مولفه فیلم و ویدیو، هنرهای نمایشی و اسباب بازی وجود داشته که 8 شاخص از مجموع شاخص های صنایع فرهنگی را به خود اختصاص داده است. از آنجا که ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی به یک میزان بر ابعاد توسعه شهرهای ایران موثر نیستند، از میانگین ضرایبی که افراد خبره به شاخص های صنایع فرهنگی دادند، میانگین هندسی گرفته شد تا وزن اولیه هر شاخص تعیین گردد. این در حالی است ضرایب محاسبه شده اجازه مقایسه دو به دویی شاخص ها و مولفه ها در ابعاد مختلف را نمی دهند. لذا به منظور مقایسه پذیری تمامی ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی در توسعه شهرهای ایران، تمامی سطوح به صورت یکپارچه نسبت به 1 نرمال شد. از میان شاخص های 32 گانه صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران، شاخص تبلیغات، با ضریب تاثیر 4.033 درصد، بیشترین نقش را در توسعه شهرهای ایران بر عهده دارد. در گام بعد نیز شاخص هایی همچون کیفیت میراث طبیعی، بسترهای تاریخی، تعداد اماکن تاریخی و ثبت شده میراث و همچنین تعداد و کیفیت جشن و فستیوال ها سالیانه به ترتیب با ضرایب اهمیت 3.884، 3.839، 3.816 و 3.770 درصد قرار گرفته است. به منظور محاسبه میزان تاثیر صنایع فرهنگی بر ابعاد توسعه شهری، متخصصان تعیین نمودند که هر یک از شاخص های صنایع فرهنگی بر کدام یک از ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فناوری، محیط زیستی، قانونی و کالبدی توسعه شهرهای ایران بیشترین تاثیر را دارد. به همین منظور وزن هر شاخص در تعداد تکرار هر بعد از توسعه شهری ضرب شده و پس از نرمال سازی به 100، میزان تاثیر هر شاخص بر هر بعد از توسعه شهرهای ایران مشخص شد. نتایج حاکی از این است که صنایع فرهنگی می تواند موجب توسعه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، فناوری، سیاسی، قانونی و محیط زیستی، به ترتیب با ضرایب تاثیر 39.207، 16.901، 12.15، 11.076، 9.253، 7.499 و 3.914 درصد شده و از این طریق توسعه شهرهای ایران را محقق نماید.نتیجه گیریدر این پژوهش مشخص شد ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی احصاء شده، اولا همگی دارای تاثیر مستقیم بر توسعه شهرهای ایران بوده و شهرهای ایران با داشتن امکانات هنری و فرهنگی بیشتر جذابیت ویژه ای را برای گردشگران فراهم آورده و در نتیجه گردشگری فرهنگی را محقق نموده است. علاوه بر این صنایع فرهنگی با فعالیت در حوزه های مختلف هنری موجب جذب نیروی کار متخصص در حوزه های مختلف شده و از این طریق اشتغال را فراهم آورده است. دیگر اینکه صنایع فرهنگی با فعالیت در عرصه های مختلف هنری، فضاهایی را در سطح شهرها ایجاد نموده است که از این طریق، تعاملات و روابط اجتماعی را در سطح شهر بهبود می بخشد. ثانیا آنها به یک میزان بر توسعه شهرهای ایران موثر نیستند. از میان سه بعد صنعت گردشگری، صنعت سرگرمی سازی و گسترش نهادهای آموزش عالی و صنعت علم، بیشترین تاثیر مربوط به بعد صنعت گردشگری و بعد از آن صنعت سرگرمی سازی بوده است. از میان مولفه های مربوط به بعد صنعت گردشگری، مولفه میراث فرهنگی و طبیعی بالاترین امتیاز و پس از آن مولفه های ارتباطات، برندسازی وسپس هنرهای تجسمی در رتبه های بعدی قرار دارند. در بعد صنعت سرگرمی سازی، مولفه فیلم و ویدیو و... بالاتر از هنرهای نمایشی و اسباب بازی قرار گرفته اند و نهایتا در بعد گسترش نهادهای آموزش عالی و صنعت علم، مولفه تحقیقات و توسعه در رتبه بالاتری نسبت به چاپ و انتشارات قرار می گیرد.از میان کلیه شاخص های 32گانه نیز، شاخص های تبلیغات، کیفیت میراث طبیعی، بسترهای تاریخی، تعداد اماکن تاریخی و ثبت شده میراث، تعداد و کیفیت جشن و فستیوال ها سالیانه، تعداد و کیفیت هتل ها، تعداد و کیفیت موزه ها، درصد گردشگری سالانه، تعداد و کیفیت مراکز تجاری، تعداد و کیفیت پارک علم و فناوری از مجموع مولفه های 9گانه بیشترین امتیازات را به خود اختصاص داده اند. در واقع صنایع فرهنگی با ماهیت دانش بنیان خود، از فرهنگ به عنوان یکی از ابعاد زندگی شهری و توسعه پایدار وام گرفته و از این طریق توانسته بر سایر ابعاد توسعه شهری در شهرهای ایران علی الخصوص ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به ترتیب با ضرایب تاثیر 39.207، 16.901 و 12.150درصد تاثیر بگذارد. 
۸۸.

تبیین شاخص های حمل و نقل پایدار شهری با بهره گیری از معادلات ساختاری (مورد پژوهی: خطوط 1 و 2 متروی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص کالبدی ابعاد پایداری معادلات ساختاری توسعه پایدار برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف این مقاله تبیین شاخص های حمل و نقل پایدار شهری با بهره گیری از معادلات ساختاری است. مدل مفهومی تحقیق عوامل مؤثر در بهره مندی از یک سیستم حمل و نقل مناسب و انتخاب یک شیوه از میان سایر شیوه های حمل و نقل، مدت زمان سیر یا سرعت، هزینه سفر، انجام به موقع سفر، ایمنی بسیار بالا، رفاه و امنیت بالاتر مسافران و جاذبه برای آن ها و اقتصادی بودن یک شیوه حمل و نقل برای سفرهای دسته جمعی را نشان می دهد. ابعاد پایداری حمل و نقل شهری و شاخص های آن برگرفته از تحلیل محتوای متون شامل محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است. روش مورد استفاده در این تحقیق پیمایش از نوع توصیفی و تبیینی و تحلیلی است. داده های آن با استفاده از پرسشنامه گردآوری می شود. جامعه آماری در دو سطح است؛ در سطح اول شماری از خبرگان و متخصصان و صاحب نظران حوزه حمل و نقل شهری و در سطح دوم شامل تمامی شهروندان تهرانی که از شبکه های حمل و نقل شهری (ایستگاه های مترو خطوط یک و دو ریلی شهری) استفاده می کنند. نحوه نمونه گیری در بین شهروندان به صورت تصادفی ساده و نمونه گیری در بین کارشناسان و مدیران به صورت تعمدی است. با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل و spss به تجزیه و تحلیل داده های آماری پرداخته شد. یافته ها نشان دادند که فرضیه های پژوهش تائید شدند. جهت اطمینان از کفایت داده های تحقیق برای انجام تحلیل عاملی، لازم است از صحت مدل های اندازه گیری متغیرهای تحقیق اطمینان حاصل شود. این تحلیل توسط مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل انجام شده است. نتایج مقاله نشان دهنده این است که مؤثرترین شاخص های کالبدی در حمل و نقل پایدار شهری از دید شهروندان مؤلفه کیفیت زندگی بیشترین سهم را در تغییرات شاخص کالبدی دارد و متغیر دسترسی به مناطق پرتراکم کمترین سهم را دارد. مقدار معنی داری شاخص ساختار و توسعه شهری 56/0 است.    
۸۹.

بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمین های مسکونی در محله زعفرانیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های کالبدی- فضایی فرایند تحلیل شبکه ای قیمت زمین مسکونی محله زعفرانیه تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۳
در کشور ما ارزش گذاری بر املاک و مستغلات به عنوان یکی از مهم ترین عناصر سبد خانوارهای شهری، متولی خاصی ندارد و عملاً دفاتر مشاور املاک، سازندگان و مالکین هریک و با توجه به منافع خود ارزش یک ملک را تعیین می کنند. از سوی دیگر ارزش زمین شهری، خود رابطه مستقیمی با دسترسی به امکانات کالبدی-فضایی شهر دارد. این مقاله بر آن است تا مؤلفه های کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمین های مسکونی را در محله زعفرانیه شهر تهران، به عنوان نمونه موردی بررسی کند و در خلال مرور ادبیات موضوع و مصاحبه با کارشناسان، سرمایه گذاران و ساکنین محله، مؤلفه های مستخرج را با استفاده از روش  ANp اولویت بندی و وزن دهی نماید. ابزار تحقیق شامل مصاحبه با کارشناسان بخش املاک و تهیه پرسش نامه بوده و جهت حجم نمونه از فرمول کوکران با حجم نمونه 80 نفر و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای  SPSS و  Excel استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفه های دید به نقاط اطراف زمین (249/0)، دسترسی به امکانات و فعالیت های شهری (051/0)، ساختار قطعات زمین (011/0)، آسایش محیطی (065/0)، تصویر ذهنی ساکنین (441/0) و میزان امنیت محیط (228/0) بر قیمت زمین های مسکونی محله زعفرانیه تأثیر داشته اند. 
۹۰.

ارزیابی مؤلفه های مؤثر در طراحی مسیرهای گردشگری میراثی (موردپژوهی: محور تاریخی، فرهنگی و گردشگری جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محور گردشگری جلفا گردشگری میراثی روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۶
امروزه اهمیت و نقش گردشگری به منزله ی یکی از منابع اصلی کسب درآمد و ایجاد اشتغال بر کسی پوشیده نیست و بسیاری از کشورها در سرتاسر جهان به این مهم پی برده اند. بارزترین ویژگی گردشگری عامل «حرکت» است. بنابراین، توجه به حرکت گردشگران در سطح شهر و مسیرهای حرکتی آن ها به منظور بازدید از جاذبه های شهر بسیار حائز اهمیت است. ازآن جاکه بافت تاریخی و میراث فرهنگی شهر اصفهان مهم ترین ظرفیت در توسعه ی گردشگری این شهر ا ست، پژوهش پیش رو با هدف ارتقای گردشگری میراثی در پی یافتن و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در طراحی مسیرهای گردشکری با جاذبه های میراثی است. روش این پژوهش، از حیث هدف، کاربردی و، برحسب نوع اقدام محقق، تحلیلی است. در بیان مبانی نظری موضوع و ارائه ی مدل شبکه ای پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش از مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده و در انتها، به منظور اولویت بندی و ارزیابی مؤلفه های ارائه شده، روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های توجه و تأکید بر جاذبه های میراثی و همین طور افزایش ایمنی و امنیت، توجه به ابعاد زیستی، نفوذپذیری و دسترسی مؤثرترین مؤلفه ها در طراحی محور جلفا با رویکرد گردشگری میراثی هستند و پس از آن به ترتیب بایستی خوانایی و مسیریابی، رعایت مقیاس انسانی، جذابیت بصری مسیر، تنوع و گوناگونی، انعطاف پذیری و حس تعلق به مکان در طراحی این مسیرها مدنظر قرار گیرند. توجه به این عوامل و افزایش کیفیت آن ها تأثیر بسزایی در ارتقای صنعت گردشگری در این محدوده خواهند داشت.
۹۱.

ارائه یک مدل ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مکانی مدل دیماتل مدل تاپسیس فرایند تحلیل شبکه مدل ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۸۸
با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئله ای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدین صورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفاده کنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان می دهد که بازار تهران به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه می شوند. همچنین از بعد روش شناختی می توان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان به صورت یکپارچه، مدل مناسبی است.
۹۲.

کاربست تاکسونومی عددی و تحلیل خوشه ای در درجه بندی توسعه یافتگی مناطق تهران از منظر گردشگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
امروزه مفهوم گردشگری فرهنگی با تأکید بر عامل فرهنگ توانسته است دستیابی به توسعه را میسر سازد. مهمترین پیش شرط تأکید بر فرهنگ و صنایع منتج از آن، وجود پیشینه ای متقن است که تهران به عنوان پایتخت تمدن ایران از این موهبت برخوردار است و می تواند با تأکید بر آن، صنعت گردشگری فرهنگی را به منظور توسعه شهری شکوفا نماید. این درحالی است که در طرح های توسعه شهری، مفهوم گردشگری فرهنگی مغفول واقع شده است. لذا این سؤال مطرح می شود که شاخص های گردشگری فرهنگی به منظور توسعه شهر تهران کدام است؟ و درجه بندی میزان توسعه یافتگی مناطق 22گانه شهر تهران مبتنی بر چارچوب گردشگری فرهنگی به چه صورت است؟ این تحقیق با ماهیت توصیفی-تحلیلی و رویکرد آمیخته، بر آن است تا ضمن تبیین چارچوب گردشگری فرهنگی مؤثر بر توسعه شهرهای ایران، وضعیت توسعه مناطق22گانه شهر تهران را درجه بندی نموده و با ترسیم نقشه راه، پیوست گردشگری فرهنگی را به طرح های توسعه شهری به منظور بهره گیری از گنجینه های نهفته فرهنگی شهر تهران، الحاق نماید. در این راستا از روش مطالعه اسنادی و میدانی به عنوان روش های گردآوری داده؛ و تحلیل محتوا، وزن دهی نوسانی، تاکسونومی-عددی و تحلیل خوشه ای به عنوان روش های تحلیلی بهره گرفته شده است. نتایج بیان می کند که منطقه 12شهر تهران با بیشترین اماکن ثبت شده، بسترهای تاریخی، بازارچه عودلاجان و بازار تهران، توانسته است نسبت به سایر مناطق شهر تهران در اولویت بالاتری قرار گیرد. مناطق 6 و1شهر تهران نیز از نظر شاخص های هتل ها و نمایشگاه های نقاشی، عکاسی و مجسمه سازی نسبت به سایر مناطق برتری یافته اند که سبب شده به ترتیب در سطح برتر-درجه 2 و برتر-درجه 3 قرار گیرند.
۹۳.

خوانش جریان ها و عوامل موثر بر وضعیت آینده توسعه شهر دانش بنیان رقابت پذیر (نواحی نوآور) کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه شهری دانش بنیان(KBUD) شهر دانش بنیان رقابت پذیری شهری نواحی نوآور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
امروزه توسعه شهری دانش بنیان به عنوان ابزاری استراتژیک جهت دستیابی به شهردانش بنیان و افزایش رقابت پذیری شهری درنظر گرفته می شود. ادبیات نظری موجود نشان می دهد که مفهوم نواحی نوآوری به عنوان نیروی محرک اصلی توسعه شهری دانش بنیان که منجر به رقابت پذیری در سطوح متعدد می گردد، معرفی شده است. اما شاکله های اصلی (عوامل و جریان های این مفهوم) مورد شناسایی قرار نگرفته است. بنابراین هدف اصلی پژوهش فوق، پوشش این بخش از شکاف نظری در ادبیات جهانی در مکانی سازی توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر (نواحی نوآور) در کلان شهر تهران است. پژوهش فوق ازنظر هدف کاربردی- توسعه ای، گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی در قالب تحلیل محتوا و مصاحبه های تخصصی با 20 نفر از خبرگان و به صورت دلفی است. 54 محرک مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر، کلان شهر تهران در قالب 13 مولفه و 6 بعد (نهادی- سازمانی، اقتصادی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، فعالیتی- عملکردی و فن آوری- ارتباطات) احصاء شده و در ادامه با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 13 محرک، مؤثرترین بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر کلان شهر تهران شناخته شده است، که از میان آنها، تعداد شش محرک تاثیرگذار اصلی (فرهنگ تصمیم گیری بر پایه دانش، همیاری عاملان دانش و تصمیم گیران در اشتراک گذاری دانش، تعامل میان سازمانی، چارچوب قانونی حمایتی فعالیت های دانش بنیان، سرمایه گذاری دولت در فعالیت های دانش بنیان، همکاری استراتژیک و شبکه سازی میان سازمانی) در بعد نهادی-سازمانی و تعداد پنج محرک (کسب و کار دانش بنیان، زیرساخت مکان های دانش، شاخص رقابت پذیری شهری جهانی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرانه تولید ناخالص داخلی شهر، جایگاه بین المللی محیط کسب و کار و نوآوری شهر) در بعد اقتصادی و یک محرک شامل ضریب جینی منطقه شهری در بعد اجتماعی-فرهنگی قرار گرفته است که حکایت از نقش پررنگ دولت ها و سازمان ها و همچنین شیوه برنامه ریزی اقتصادی و اهمیت مطالبه گری نخبگان در دستیابی به آینده توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر در کلان شهر تهران را دارد.
۹۴.

تبیین مدل دیالکتیک و متوازن دوپارگی حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرمت شهری بافت تاریخی حفاظت و توسعه یکپارچه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
تعارض در دوپارگی حفاظت - توسعه، یکی از چالش های اساسی در مواجهه با محدوده های شهری کهن است که از یک سو موجب تخریب ارزش های میراثی و از سوی دیگر، مانع تحقق اهداف توسعه شده و فرسودگی محدوده های شهری کهن را به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن است که در پی آن دو هدف فرعی نیز دنبال می شود 1) تبیین دو انگاره حفاظت و توسعه در مواجهه با محدوده های شهری کهن. 2) واکاوی ریشه های شکل گیری تعارض های عقلی و ارائه چارچوب و روش عقلانی فهم و رفع تعارض دوپارگی حفاظت - توسعه. پژوهش از نوع بنیادی است که با روش تحلیل محتوای کیفی و راهبرد استدلال و استنتاج منطقی، در سطح هستی شناختی از طریق واکاوی متون فلسفی به درک بنیادین چیستی «ارتباط» حفاظت و توسعه می پردازد و در سطح معرفت شناختی از طریق بازخوانی تحلیلی نظریه ها، مولفه های موثر در بازشناخت دوپارگی حفاظت – توسعه تبیین شده است. محصول نهایی پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن است. یافته های پژوهش در سطح نظری شامل بازتعریف مفاهیم حفاظت و توسعه و تبیین ارتباط آن ها است و بیانگر این واقعیت است که حفاظت و توسعه ارتباطی دیالکتیک و متوازن با یکدیگر دارند و تعارض آن ها می تواند باعث تعامل، هم افزایی و ارتقای آن ها شود. هدایت نیروی تعارض و عدم توزان در جهت ارتقا، مستلزم بازشناسی ارتباط حفاظت – توسعه و ارائه صورت بندی جدید از آن در قالب یک مدل است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حفاظت و توسعه در ذات و غایت یکپارچه و متوازن هستند و تعارض و عدم توازن میان آن ها ناشی از درک ناقص و بلاواسطه این مفاهیم است؛ مواجهه دیالکتیک و متوازن دو انگاره، ضمن بازتعریف آن ها، به دلیل هم افزایی، منجر به ارتقای آن ها در قالب یک کلیت برتر می شود.
۹۵.

باززنده سازی هویت در محله ی امام زاده یحیی با تأکید بر مفهوم ارزش های فرهنگی هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باززنده سازی ارزش های فرهنگی-هنری حفظ هویت محله ی امام زاده یحیی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
امروزه با رشد روز افزون شهرنشینی، مشکلات گوناگون بیش از هر زمان دیگری دامن گیر شهرها شده است. یکی از این موارد که هم علت و هم معلول بسیاری از معضلات شهری است، وجود بافت کهن در دل شهرهای امروزین است. بافت تاریخی شهرها، بخش جدا شده از دیگر بخشهای یک شهر محسوب نمی شود و در چارچوب برنامه راهبردی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمام شهر نقش ویژه ای دارند. این بافت ها و بناهای با ارزش تاریخی میراث گرانبهایی هستند که حفاظت از آنها نه تنها به ارزش های تاریخی و تمدن بشریت بلکه به غرور ملی، فرهنگ و افتخارات هر کشور هویت می بخشد. آنچه در حال حاضر حائز اهمیت است، حفاظت و بازگرداندن روح دوباره ی زندگی(باززنده سازی) و استفاده حداکثری از توان های بالقوه این مناطق است. در رابطه با باززنده سازی این گونه فضاها مسئله هویت و ارزش های فرهنگی هنری موجود در محله ها می بایست مورد توجه قرارگیرد. بدین منظور بافت تاریخی منطقه ی 12تهران، بخش فراموش شده ی عودلاجان، محله ی امام زاده یحیی انتخاب شده است. هدف از این مقاله تبیین نقش ارزش های فرهنگی هنری در نمای ساختمان های نوساز و تاریخی با تأکید بر باززنده سازی هویت می باشد و به عنوان نمونه محله ی امام زاده یحیی انتخاب شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج به دست آمده از تحلیل ارزشهای پنج مورد از خانه های تاریخی آن محله و تطبیق با نمای خانه های نوساز آن راسته و پرسشگری از ساکنین، این است که ارزش ها می تواند به عنوان الگویی در حفظ هویت یک محله به کار رود و باعث ارتقای کیفیت زندگی ساکنین بافت تاریخی نیز شود. از سویی با تشویق مالکین محلی به باززنده سازی برای ایجاد هویت بصری پرداخت با این رویکرد که تکرار گذشته، هویت عینی ایجاد نمی کند. ایده گرفتن از آن با کمک از دنیای مدرن و تلفیق آن با دنیای سنتی، مهم می باشد.
۹۶.

ارزیابی کیفی ریخت شناسی میدان شهری بر اساس دو مدل HSE و AGE(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میدان شهری ماتریس ارزیابی شناخت کیفیت روش ارزیابی ذهنی انسانی روش ارزیابی هندسه خودرو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۸
  بنا بر ماهیت اجتماعی انسان، فضا های شهری مانند میدان به عنوان مهمترین نمود گره های اجتماعی در زندگی شهری محسوب می شوند. این میادین زمانی که شکل تاریخی به خود می گیرند، از اهمیت مکانی و زمانی خاصی برخوردار می شوند که مستند سازی شناختی این پدیده به عنوان رکن اصلی فضا های شهری، می تواند در شناخت کیفی میادین و عرصه های عمومی که نهاد تعاملات اجتماعی هستند، کارا بوده و به منظور داشتن دانش ارزیابی ریخت شناسانه آنها برای بیان اصول طراحی، مورد نظر متخصصان علم طراحی شهری قرار گیرد. ارزیابی سنتی فضای یک میدان، با توجه به ابعاد خاص کیفی موجود در آن، بیشتر به عنوان یک قضاوت کیفی مطرح می شد که غالباً دچار وقوع ضریب خطای بالایی در بررسی بوده است، به طوری که بیشتر پژوهش ها، عموماً شکل کیفی و بر پایه تحلیل صرف روان شناختی انسان و با فرم غیر تخصصی انجام می گیرد که نتایج کاربردی را در عرصه طراحی وارد نمی گرداند. هدف پژوهش جاری شناخت پدیدارشناسانه و تحلیل کیفی فضای میدان است که با استفاده از چند روش ترکیبی، ابتدا عنصر میدان در ماتریس ارزیابی شناخت کیفیت و نیز معیار های شش گانه ولفروم که حاصل از بررسی نظریات اندیشمندان عرصه طراحی شهری، تبیین شده و تعداد شانزده میدان شهری از دسته میدان های اروپایی، انتخاب شده و در مرحله اول با تحلیل به روش ارزیابی ذهنی انسانی و خروجی گراف کیفیت عددی انباشته و بعد با تحلیل به روش ارزیابی هندسه خودرو انجام شده که نهایتاً با بررسی همبستگی این دو روش منجر به نتیجه گیری لازم در مسیر نحوه سنجش کیفی این عناصر شهری شده است که نهایتاً می توان نتایج حاصله از پژوهش جاری را به صورت مستقیم در اختیار محققان قرار داده تا بتوان ضوابط و معیار های طراحی فضای میدان شهری را، استخراج نمایند.    
۹۷.

سنجش میزان تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر زلزله با به کارگیری روش ویکور (نمونه موردی : منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری کالبدی پایداری منطقه 10 شهرداری تهران روش ویکور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
طی دهه های اخیر، افزایش قابل توجه وقوع بلایای طبیعی در سراسر جهان سبب شده تاب آوری به عنوان رویکردی جامع در مواجهه با مخاطرات مورد توجه قرار گیرد. منطقه 10 شهرداری تهران واقع در بخش مرکزی شهر، دارای ده محله است و با مشکلات کالبدی بسیاری روبرو می باشد که در صورت وقوع زلزله، دچار خسارات جبران ناپذیری میگردد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران به عنوان یک منطقه قدیمی و فرسوده میباشد. به این منظور ابتدا با استفاده از روش دلفی به تبیین شاخص ها پرداخته شد و سپس جهت تعیین وزن آنها از روش AHP استفاده گردید. در ادامه، محله های موردمطالعه با به کارگیری روش ویکور مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های حاصل از روش AHP نشان می دهد شاخص های بافت فرسوده”، فضاهای سبز و باز”، معابر اصلی” و مراکز ستاد بحران” بیشترین نقش را در تاب آوری کالبدی منطقه 10 ایفا میکنند. نتایج روش ویکور نیز حاکی از آن است که محله های زنجان جنوبی، شبیری-جی و سلیمانی-تیموری بیشترین میزان تابآوری کالبدی و محله های هاشمی، کارون جنوبی، بریانک و هفت چنار به ترتیب کمترین میزان تاب آوری کالبدی را دارند.
۹۸.

تحلیلی بر انواع تفرق ها و میزان اثرگذاری آنها بر تحقق مدیریت یکپارچه حریم پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
مدیریت و برنامه ریزی حریم کلانشهرها به دلیل گستردگی فضایی و تعدد متغیرهای تأثیرگذار، با پیچیدگی های بسیاری روبروست. حل و فصل مشکلات و تعارضات در چنین سطحی از پیچیدگی ها، نیازمند یک ساختار منسجم، هدفمند و انعطاف پذیر مدیریت یکپارچه است تا به خوبی توسط ساختار قانونگذاری کلان کشور حمایت شده و از اختیار قانونی کافی برای تنظیم روابط، کنترل و هدایت برنامه در سطح منطقه کلان شهری برخوردار باشد تا تفرق ها در سطوح مختلف (سیاسی، فضایی، عمکردی، اجتماعی) به حداقل برسد. نگاه بخشی در غیاب سند راهبردی و بسترهای قانونی انسجام بخش سبب شده که انواع تفرق ها به یک مساله جدی و مانع بزرگ در مسیر تحقق مدیریت یکپارچه حریم پایتخت تبدیل شود و لذا تحقق راهبرد صیانت و توسعه پایدار منوط به رفع تفرق ها و برپایی مدیریت یکپارچه می باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین تفرق های مدیریت یکپارچه در سطوح و ابعاد مختلف حریم پایتخت می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی بوده که جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران 201 نفر بدست آمده است و برای شناسائی ابعاد مدیریت یکپارچه از ابزار پرسشنامه استفاده شده که با احصای 25 متغیر در قالب 5 مؤلفه تفرق نهادی، قانونی، سیاست گذاری، کالبدی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری بین مؤلفه های مورد مطالعه وجود دارد. همچنین میزان تأثیر مستقیم مؤلفه های تفرق قانونی برکالبدی برابر با 593/0 بوده است که نشان می دهد به ازای یک واحد تغییر در تفرق قانونی، میزان تفرق کالبدی به میزان 593/0 واحد تغییر خواهد یافت.
۹۹.

کاربست الگوی مدیریت گرا (سیپ CIPP) در ارزشیابی نظام آموزشی شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شهرسازی ارزشیابی آموزشی الگوهای ارزشیابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
امروزه تحصیلات دانشگاهی در همه ی رشته ها از ملزومات اجتناب ناپذیر به منظور توسعه کشورها محسوب و پیدایش و توسعه ی هر رشته ای در ارتباط تنگاتنگ با آموزش و تعلیم افرادی است که بتوان آنها را پرورش داد. ماهیت میان رشته ای شهرسازی، آموزش در آن با چالش های اساسی مواجه است، بطوریکه محتوای آموزشی آن می بایست متناسب با زمان و مکان تفاوت پیدا کند. با توجه به نوپایی این رشته و اهمیت نظام آموزشی در آن به ویژه در کشورمان، ارزشیابی نظام آموزشی شهرسازی ضرورتی اجتناب ناپذیر بوده و بر همین مبنا الگوهای ارزشیابی متعددی ایجاد شده که با توجه به اهداف و ویژگی های پژوهش، الگوی مدیریت گرا (سیپ) به عنوان الگوی اصلی پژوهش انتخاب شده است. تاکید اصلی این الگو بر اثر بخشی سیستم آموزشی و تعیین میزان اثر هر یک از شاخص ها بوده و بر پایه ی دیدگاه سیستمی قرار دارد و شامل ارزیابی زمینه، ارزیابی درونداد، ارزیابی فرآیند و ارزیابی برونداد می باشد. این ارزیابی میتواند بر تمامی اجزا صورت گیرد تا شناخت بهتری از محتوای آموزشی صورت گیرد. بر همین اساس لازم است شاخص های نظام آموزشی شهرسازی در قالب الگوی ارزشیابی مدیریت گرا (سیپ) استخراج و در نمونه آماری سنجیده شود. بر مبنای این رویکرد، نوع پژوهش، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد و در گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استفاده و روش تحلیل داده ها با کمک تحلیل محتوا، وزن دهی نوسانی و تصمیم گیری چندشاخصه در برنامه ی SPSS نهایی گردید. به منظور تعیین روایی نیز از قضاوت اساتید و نخبگان استفاده و میزان پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که نظام آموزشی شهرسازی ایران در جایگاهی پایین تر از سطح متوسط قرار داشته و این امر ضرورت انجام تغییرات در نظام آموزشی شهرسازی را نمایان می سازد.
۱۰۰.

سنجش و مقایسه سرمایه اجتماعی در گونه های متفاوت محلات شهری (نمونه موردی: محله سلطان میر احمد و فین کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محلات شهری سرمایه اجتماعی روابط اجتماعی اعتماد اجتماعی توسعه یافتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
اجتماع محلّی، مناسب ترین بستر برای دستیابی به غنای اجتماعی است، به گونه ای که ارزش بافت های محلات شهری با الگوهای اجتماعی قابل سنجش است. در جریان گذر از مفهوم سنتی برنامه ریزی شهری، مفاهیم جدیدی شکل گرفته که ماهیتاً از تبار علومی چون جامعه شناسی نشایت گرفته و تبیین مشکلات مربوط به نقصان هویت و دلبستگی به محلات از سیر پالایش مفاهیمی چون سرمایه اجتماعی می گذرد. هدف پژوهش جاری، بررسی میزان و مقایسه ابعاد سرمایه اجتماعی در محلات، بخصوص در گونه های متفاوت نظیر دو محله سلطان میر احمد و فین کاشان است که بعد از نتیجه گیری بتوان به عنوان چارچوب سیاست گذاری برای توسعه شهری مورد استفاده قلمداد کرد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر چندمرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت پرسشنامه بوده که اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. فرضیات به روش آزمون تفاوت میانگین دو نمونه مستقل (آزمون t) و آزمون کا اسکوئر (chi-square) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که تفاوت معنی داری در اندازه شبکه روابط اجتماعی در دو گونه محله وجود داشته که روابط گروهی بیشترین نقش را داشته و میزان اعتماد اجتماعی با توجه به ناهمگونی جمعیتی در گونه محله قدیمی در سطح پایین تری قرار داشته است. در چارچوب سیاست گذاری می توان از سازوکار کیفی روابط، اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در محلات، با تأکید بر روابط و اعتماد اجتماعی بهره جست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان