محمد بهنام فر

محمد بهنام فر

مدرک تحصیلی: استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند، خراسان جنوبی، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۹ مورد از کل ۷۹ مورد.
۶۱.

تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی شعر پایداری نوجوان ایران با تکیه بر مجموعه شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات پایداری شعر پایداری شعر نوجوان ایران مثل ظهر عاشورا حمید هنرجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۷۴
شعر فارسی از مهم ترین ابزارها برای بیداری مردم نسبت به سرنوشت خویش و تشویق آنان به پایداری به خصوص در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی است. میزان تأثیرگذاری شعر بر دنیای نوجوان، که در دوره حساس رشد و بلوغ قرار دارد، غیرقابل انکار است. یکی از انواع ادبی که در شکل دهی شخصیت و هویت نوجوان نقش قابل توجهی دارد، شعر پایداری است. شعر پایداری نوجوان ایران علاوه بر توصیف جنگ، مضامین و مؤلفه های مرتبط با آن چون اتحاد و عزم ملی برای مقابله با دشمن، ایثار، بیداری، تشویق به مقاومت، بیان رشادت های رزمندگان و ستایش شهیدان و بعد از جنگ، مضامین دیگری چون انتظارِ بازگشت اسرا، زندگی صبورانه جانبازان و اسیران و خانواده های آن ها و به ویژه صلح گرایی را در خود منعکس می سازد.  این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی دفتر شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو می پردازد. نتایج این جستار نشان می دهد ازآنجایی که این مجموعه به بعد از جنگ مربوط است، شاعر به بیان مضامینی چون شهید و شهادت، توصیف بمباران شهرها و شهادت مادران و کودکان و هنچنین یادکرد شهدا، رزمندگان و جانبازان می پردازد. در بخش زیبایی شناختی نیز شاعر شعر نوجوان با استفاده از علم بیان و بدیع، اغلب با تصویرسازی هایی ملموس و حسی، برای تفهیم مؤلفه های پایداری در شعر نوجوان گام برداشته است. در تحلیل زبانی، واژگان و ترکیبات در شعر نوجوان بررسی که بیشتر از ترکیبات استفاده شده است، چون برای نوجوان بسیار راحت تر است در یک جمله بار معنایی خود را برساند.
۶۲.

تحلیل روان شناختی چند تمثیل هزل آمیز ازمثنوی معنوی مولوی

کلیدواژه‌ها: تحلیل روان شناختی هزل تمثیل مثنوی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۸۸
یکی از مهم ترین مسائلی که ذهن پژوهندگان و ناقدان مثنوی را به خود مشغول کرده، تمثیل های هزل آمیزی است که به ویژه در برخی از آن ها، به بی پرواترین شکلی به مستهجن گرایی پرداخته شده است. برخی مثنوی پژوهان این موضوع را برنتافته و آن را با فضای معنوی متن ناسازگار یافته اند و گروهی آن را با دلایل مختلفی توجیه کرده اند. در مقالۀ حاضر، پس از توضیح مختصری در باب هزل، سعی بر این است که به مسائلی از قبیل جایگاه هزل در سنت شعری و عصر مولوی، اتفاقی یا هدفمندبودن انتخاب این گونه تمثیل ها و سپس بررسی و تحلیل روان شناختی آن، پرداخته شود. نتایج تحقیق که به شیوۀ تحلیل محتوا انجام گرفته، بیانگر آن است که وجود این گونه حکایت ها، علاوه بر رعایت حال مستمعان و جنبۀ تعلیمی آن ها، به گونه ای که در مثنوی مطرح شده است، نه تنها برانگیزانندۀ مخاطبان نیست، بلکه زشتی آن را بیشتر می نمایاند و از دیدگاه روان شناسی، باعث کاهش تمایل به پلیدی می شود و در پایان، به چرایی چینش این گونه تمثیل ها که از دفتر چهارم به بعد بازتاب بیشتری دارد، پرداخته شده است.  
۶۳.

سیر آفاقی و برداشت های عرفانی مولوی از آن در فیه مافیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی سیر آفاقی و انفسی مولوی فیه ما فیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۲۷
اهل عرفان اساساً با دو دیدگاه به جهان می نگرند: یکی دیدگاه آفاقی است و دیگری، دیدگاه انفسی. عارف در دیدگاه آفاقی وجود مطلق خداوند را در آیینۀ هستی می بیند. او در سیر آفاقی خود نه تنها با چشم سَر به مشاهدۀ مناظر جهان ظاهر می نشیند، بلکه با چشم دل در پسِ پردۀ موجودات به مشاهدۀ حقیقت آفرینش می پردازد. از نگاه مولوی، تمامی کائنات و اجزای آن در حال تحوّل و حرکت پیوسته هستند. او در آثارش به مقولۀ سیر آفاقی و انفسی که در ادبیات عرفانی جایگاه مهمّی دارد، توجّه نشان داده و آن ها را در هم تنیده معرّفی کرده است. مولانا در فیه ما فیه سیر آفاق را مقدّمۀ سیر انفس دانسته و با مطرح کردن برداشت های عرفانی خود از سیر آفاقی و عناصر آن، سیر انفسی را که همان شناخت حقیقت است، متذکّر می شود. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوۀ توصیفی-تحلیلی، موضوع سیر آفاقی و تفسیر های مولوی از آن در فیه ما فیه بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در فیه ما فیه سیر آفاقی و اجزای آن، نقش مهمّی در تبیین آموزه های عرفانی مولانا دارد و بخش قابل توجّهی از مثال ها و تمثیل هایی که در این کتاب و در جهت ملموس کردن معانی عرفانی و شناخت راه حق مطرح شده، مربوط به سیر و سفر است.
۶۴.

بررسی تطبیقی شیوه بیان داستان های قرآنی در مثنوی معنوی و تفسیر کمبریج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصص قرآنی داستان پردازی مثنوی تفسیر کمبریج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۳۶
«مثنوی معنوی» حاصل تطور و سیر قصه ها در طول زمان است. این قصه ها راه شناخت ورود به دنیای مولانا و آشناشدن با خلاقیت وی در عرصه داستان پردازی است. «تفسیر کمبریج» نیز از تفاسیر مهمی است که مخصوصاً از جنبه ادبی اهمیت دارد و دارای داستان هایی است که به اقتضای مطلب در جای جای کتاب پراکنده اند. این داستان ها در «مثنوی معنوی» و «تفسیر کمبریج» می توانند از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار بگیرند. در این تحقیق، مقایسه ای تطبیقی میان داستان های «مثنوی معنوی» و «تفسیر کمبریج» انجام شده است. در این امر که نوعی خوانش ارتباطی است، ارتباط دو متن را به یکدیگر آشکار می کند.
۶۵.

تأثیر شاهنامه بر خاوران نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی شاهنامه ابن حسام خاوران نامه حماسه های ملی حماسه های دینی نقد نفوذ

تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
شاهنامه ی فردوسی پرمایه ترین دفتر شعر فارسی و مهم ترین سند عظمت و فصاحت فرهنگ و زبان پارسی است که داستان های ملی و مآثر تاریخی قوم ایرانی در آن به بهترین وجه نموده شده است. خاوران نامه ی ابن حسام نیز از بهترین نمونه های حماسه ی دینی و نشانگر تثبیت مذهب شیعه در بین ایرانیان است. ابن حسام در سرودن خاوران نامه از جنبه های مختلف به شدت تحت تأثیر فردوسی بوده و شاهکار استاد توس را به عنوان الگو، مد نظر داشته است. لذا نگارندگان کوشیده اند در این مقاله به شیوه ی توصیفی و تطبیقی و به روش تحلیل متن، تأثیر شاهنامه بر خاوران نامه را در زمینه های مختلف نشان دهند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این تأثیرپذیری ها به صورت آشکار و نهان در جای جای خاوران نامه به چشم می خورد؛ از انتخاب وزن و بحر گرفته تا تأثیرپذیری واژگانی، تضمین برخی از مصاریع و ابیات شاهنامه، شباهت در شخصیت های داستان، شباهت در توصیف میدان های جنگ و نبردهای تن به تن، خوارق عادات، جدال حق و باطل، متأثر بودن از آثار باستانی پیشین، جنگ با دیوان و اژدها و ساحران و ... 
۶۶.

تحلیل تطبیقی انسان فردیت یافته در حکایت «دژ هوش ربا»ی مثنوی مولوی و نمایشنامه شاه لیر شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولوی انسان فردیت یافته «دژ هوش ربا» شکسپیر تراژدی شاه لیر یونگ تولد دوباره

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۲
ادبیات تطبیقی راهی علمی جهت شناخت انسان و پیوندهای ادبی ملل فراهم می کند. فرایند فردیت، نوعی پختگی و رشد روانی انسان و شعر و نمایش نیز بیان درونیّات او است؛ از این رو ادبیّات و هنر با روان آدمی پیوندی دیرینه می یابند. مولوی و شکسپیر به عنوان ستارگان ادبیّات جهان، در خاستگاه اندیشه شرق و غرب آثاری بی نظیر آفریده اند. بررسی آثار، انطباق اندیشه فراگیر آن ها را با ویژگی های روان شناختی نشان می دهد. مولوی به عنوان عارفی اندیشمند با هدف وحدت بشری، الگویی ناب برای انسان فردیت یافته و به تعبیر عارفانه آن، انسان کامل در حکایت «دژ هوش ربا» ارائه می دهد. شکسپیر نیز در نمایشنامه شاه لیر، انسان را با نقش آفرینی خاص خود نشان می دهد. می توان گفت مولوی و شکسپیر، ساختمان مدور خویشتن یابی را به شکل تابلوی زیبای انسانی ترسیم می کنند. هدف مقاله حاضر که با روش تطبیقی تحلیلی انجام شده، بررسی فرایند فردیت در حکایت «دژ هوش ربا» و نمایشنامه شاه لیر است که ضمن واکاوی دو اثر، وجوه مشترک و بعضاً متفاوت آن ها آشکار می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد در هر دو داستان، سفر رخ داده و سفر هر دو قهرمان نمادی از جست و جوی فردیت روانی آن ها است. درنهایت، شاهزاده کوچک و شاه لیر در عبور از گذرگاه دشوار خودآگاهی به ناخودآگاهی، روند فردیت را می پیمایند، خویشتنِ خود را می یابند و به نقل از مولانا «زاده ثانی» می شوند.
۶۷.

تحلیل تطبیقی دژهوش ربا با گنبد سرخ در هفت پیکر نظامی

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی نظامی هفت پیکر دژهوش ربا گنبد سرخ ادبیات تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۰۴
دژهوش ربا یاقلعه ذات الصور که مثنوی معنوی با آن به پایان می رسد، یکی از مهم ترین و جذاب ترین داستان های مثنوی است که تاکنون شرح های مختلفی بر آن نوشته شده است.گنبد سرخ نظامی در هفت پیکر هم در مجموعه آثار نظامی جایگاه ویژه و والایی دارد. با توجه به وجود پاره ای مشابهت ها بین این دو داستان، در مقاله حاضر سعی شده است تا با دیدی تطبیقی این دو داستان، تحلیل و بررسی شوند. نتیجه تحقیق حاکی از این است که یا مولانا درسرودن دژ هوش ربا تحت تأثیر گنبد سرخ نظامی بوده است و مانند دیگر داستان های مثنوی آن را در جهت اهداف و مقاصد خود به کار گرفته است و یااینکه هردو از منبع مشترک دیگری استفاده کرده اند.
۶۸.

تطبیق تشبیه ابیات حکمی بوستان و سروده های متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
تشبیه یکی از بارزترین و بنیادی ترین شیوه های بیانی است که نفش عمده ای در خیال انگیزی و تاثیر کلام شاعران داشته است. در این مقاله به شیوه توصیفی -تحلیلی و تطبیقی تشبیهات موجود در ادبیات حکمی بوستان و سروده های جکمی متنبی از وجوه محتلف طرفین تشبیه -جسی و عقلی بودن -مفرد و مرکب بودن - وجه شبه بررسی گردیده و تحلیلی آماری از آن ها ارایه شده است. نتایج تحقیق حاکلی از آن است که هر جند سعدی و متنبی از انواع تشبیه از جمله مفرد -مرکب -مطلق-مضمر-بلیغ و موکد بهره گرفته اند ؛ ام در کاربرد تشبیه به لحاظ آماری با یکدیگر تفاوت هایی دارند. از دیگر نتایح تحقیق این است که تشبیهات سعدی در بیشتر موارد مفرد بلیغ- واضح و بدون تعقید است. اما گرایش متنبی به تشبیهات ضمنی-مقید و یا مرکب- معقد و غیر صریح بیشتر است. 
۶۹.

کارکرد شعر فارسی در خاطره نگاری های دفاع مقدس با تکیه بر پنج اثر ( دا، من زنده ام، آن بیست و سه نفر، پایی که جا ماند، سلام بر ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاطره نگاری دفاع مقدس کارکرد شعر نوستالژی اسارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۳۸
خاطره نگاری یکی از انواع نثر معاصر است که با رمان خاطره های دفاع مقدس به کمال خود نزدیک شده است. از خصایص این آثار کاربرد اشعاری در ضمن متن آن است. پژوهش حاضر به کمک ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال بررسی نوع، کارکرد و کیفیت اشعار این متون است. بر همین اساس پنج اثرِ دا، من زنده ام، آن بیست-وسه نفر، پایی که جاماند و سلام بر ابراهیم که پرمخاطب تر و از نمونه های أعلای ادبیّات پایداری هستند برای تحلیل انتخاب شدند. اشعارِ این متون بیشتر از شاعران کلاسیک فارسی است که چهار زمینه محتوایی اصلی دارد: 1.دلاوری رزمندگان و تهییج مخاطب 2.اسارت، غم غربت و حس نوستالژی 3.تجلیل از شهدا و رزمندگان 4.پیامدهای جنک و ویرانی . شعر در این آثار، برخلاف گذشته، بیشتر کارکردی عاطفی-انگیزشی دارد. آثاری که تصویرگر روزهای آغازین جنگ هستند اشعاری حماسی دارند و شجاعت رزمندگان را با تکیه بر بن مایه های ملی-مذهبی نشان می دهند. فضای معنوی جنگ، باعث شده بیشترین اشعار به کار رفته در این آثار، اشعار عرفانی مولانا باشد. اشعارِ رمان خاطره های اُسرا نشانگر حس نوستالژی رزمندگان اسیر نسبت به وطن، خانواده و یاران شهید است. کلمات «کربلا»، «شهید»، «خون» و «خاکستر» در این اشعار پربسامد است که نشان دهنده بن مایه های مذهبیِ دفاع و ویرانی های جنگ است.
۷۰.

استعاره مفهومی انسان کامل در دفتر اول مثنوی با تکیه بر دو عنصر دریا و خورشید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی انسان کامل خورشید دریا مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۲۳۵
استعاره مفهومی در چارچوب معناشناسی شناختی، بر نقش تجربیّات در ساختاربخشیدن به مقوله-های ذهن و ادراک مفاهیم، تأکید می ورزد. مولانا از پدیده های طبیعی برای تبیین جهان بینی عرفانی استفاده می کند. از آنجا که توجّه مولانا بیش از همه پدیده های طبیعت به خورشید و سپس دریا است؛ در این تحقیق بر آن بوده ایم تا استعاره مفهومی ولی در دفتر اول مثنوی را با تکیه بر دو عنصر دریا و خورشید بررسی کنیم تا از این رهگذر اوصاف و نقش ولی را تبیین نماییم. در روش شناسی پژوهش، جامعه آماری دفتر اول مثنوی مولانا است. روش تحلیل اطلاعات، توصیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. پژوهش نشان می دهد، «خورشید» و «دریا» در دفتر اول مثنوی مولانا، به عنوان دو عنصر پر رنگ، با همه نمودهای خود درخدمت تبیین جهان بینی مولانا نسبت به ولی و روشن کننده مفاهیمی چون «بقا، «اتحاد»، «فنا» و« لزوم ملازمت با پیر»است. مولانا با بهره گیری ازجنبه های استعاره ساز خورشید و دریا و خوشه های تصویری مرتبط و متضادّ شبکه ای از استعاره ها را آفریده که همگی معرف کلان استعاره «ولی خورشید است» و «ولی دریا است» می باشند. این خرده استعارها عبارتند از: ماه، ستاره، چراغ، صدف، ماهی و مروارید که همه آن ها نیز روشنگر و تبیین کننده نقش ولی هستند.
۷۱.

جاندارانگاری "دل" در ترکیبات و تعبیرات کنایی گویش هزارگی بامیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان و ادبیات عامه گویش های خراسان بزرگ گویش هزارگی جاندارانگاری/ آنیمیسم

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۸
با توجه به اهمیت گویش هزارگی که از مهم ترین و قدیمی ترین گویش های خراسان بزرگ است و با عنایت به کاربرد کنایات در گویش ها که از جنبه های زبان شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی حائز اهمیت است، در این جستار کوشیده ایم به این پرسش ها پاسخ دهیم که نقش جاندارانگاری واژه "دل" در ترکیبات و تعبیرات کنایی گویش هزارگی، در چه حد است و آیا می شود جاندارانگاری "دل" را در ترکیبات و تعبیرات کنایی طبقه بندی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، جاندار انگاری واژه دل را که از واژه های محوری در این گویش است، در کنایات گویش هزارگی بررسی و تحلیل کرده ایم. این پژوهش با روش توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ترکیبات و تعبیرات کنایی "دل" در گویش هزارگی، دارای "انسان انگاری"، "حیوان انگاری" و "انسان/ حیوان انگاری" است و از این میان، انسان انگاری دل، بسامد و اهمیت بیشتری دارد؛ حتی در انواع دیگر جاندارانگاری نیز رد پای انسان خیلی برجسته است که بیانگر قدرت تخیل گویشوران این گویش است که برای پدیده های بی روح، روح قائل می شوند و دل را مانند انسان، حیوان و موجودات زنده قلمداد می کنند.
۷۲.

تأملی در مضامین و شگردهای بلاغی غزلیات ولی دشت بیاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ولی دشت بیاضی مکتب وقوع خراسان جنوبی سبک هندی غزل فارسی

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
یکی از بزرگان و مفاخر استان خراسان جنوبی که تاکنون جایگاه ادبی او ناشناخته مانده، ولی دشت بیاضی است. بدین منظور به شیوه ی توصیفی و تحلیل محتوا به بررسی مضامین و زیبایی های لفظی و معنوی اشعار او پرداخته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که غزل ولی دشت بیاضی غزلی شیوا و دل نشین در موضوع عشق مجازی است و ویژگی های مکتب وقوع را دارد. شعرش پر از سوز و گداز است، حالات مختلف عشق را به زیبایی و شیوایی و با زبانی رسا و سلیس به تصویر کشیده است، اما از اندیشه ی چندان والایی برخوردار نیست. مهم ترین مضامین غزلیات ولی دشت بیاضی، عشق و حالات عشقی، آن هم از نوع وقوعی آن است، ناامیدی و قتل از دیگر مضامین پر بسامد در غزلیات او هستند. اما شعر او از نظر ظاهری تسلط بر استعمال به جا و مؤثر صور خیال و آرایه ها ی بدیعی در جایگاه ممتازی قرار دارد. ساختن ترکیبات تصویری و حرکت در قطب استعاری زبان بویژه تشخیص، از شگردهای بارز بلاغی شعر او هستند.
۷۳.

شعله واری بیان دو عارف بزرگ خراسان (سنایی و مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان سوررئالیسم سنایی مولانا خراسان شعله واری بیان

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۶
شعله واری بیان، یکی از مؤلفه هایی است که در مکتب سوررئالیسم و بویژه از سوی آندره برتون مورد توجه بوده است. منظور از شعله واری بیان، استفاده از استعارات و تصاویر درخشان و نورانی برای بیان تعابیر آتشین و شعله وار است. این نورانیت که "نور ایماژ" نامیده می شود، برآمده از الحاق دو بخش متفاوت تصویر است. در کلام برخی از شاعران فارسی زبان نیز نوعی شعله واری بیان وجود دارد که شبیه به شعله واری بیان سوررئالیست هاست. در تحقیق حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، شعله واری بیان در غزلیات سنایی و مولانا (دو شاعر بزرگ خراسان) مورد بررسی قرار گرفته و پس از استخراج نمونه ها، به مقایسه این مؤلفه در غزلیات سنایی و مولانا پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شعله واری بیان در غزلیات سنایی و مولانا وجود دارد و هر دو شاعر برای بیان تعابیر شعله وار، از عناصری همچون خورشید، ماه، آتش، شمع، شعله، چراغ و نور استفاده کرده اند. شباهت های لفظی و محتوایی در اشعار دو شاعر، نشان دهنده تأثر بی چون وچرای مولانا از سنایی در سرایش این گونه اشعار است. با وجود این شباهت ها، تفاوت هایی نیز در شعله واری بیان این دو شاعر وجود دارد؛ بسامد بالاتر شعله واری بیان و درخشندگی بیشتر تصاویر در غزلیات مولانا، ازجمله این تفاوت هاست که نشان می دهد مولانا در عین تأثر از شاعرانی چون سنایی، کلام آن ها را به اوج رسانده و ابداعات بی بدیلی داشته است. تفاوت هایی نیز در شعله واری بیان مولانا و سنایی با سوررئالیست ها وجود دارد که ازجمله آن ها می توان به باورپذیری خواننده در مواجهه با تعبیرهای شعله وار سنایی و مولانا و شعله واری بیشتر و درخشان تر کلام این دو شاعر نسبت به سوررئالیست ها اشاره کرد.
۷۴.

انواع نبرد در افسانه های خراسان جنوبی و مقایسه آن با افسانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نبرد کشتی افسانه های ایرانی ادبیات عامه افسانه های خراسان جنوبی

تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۹۵
نبرد که ابتدا کنشی زیستی و روانی برای حفظ حیات انسان بود، با پیچیده تر شدن حیات اجتماعی بر همه ی ساحت های زیستی انسان نظیر اقتصاد، دین، آیین، سیاست، تفریح و جز آن حاکم شد. گستردگی این کنش و واکنش های خصومت آمیز و نقش آن در زندگی را می توان به وضوح در افسانه ها که از مهم ترین اسناد بازمانده از حیات اجتماعی انسان هستند، مشاهده کرد. در افسانه ها نبرد به اعتبار طرفین، دلیل، انگیزه، نوع، دستاورد، نتیجه و جز آن قابل تحلیل است. در کنار این موارد، نباید نقش شرایط جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی را در افسانه های هر منطقه از نظر دور داشت. در این پژوهش طرفین نبرد، مهم ترین پایه ی آن، در افسانه های خراسان جنوبی با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. برای دریافت بهتر ماهیت، انواع و ویژگی های این افسانه ها و نیز دستیابی به درک صحیح تر این ویژگی ها، در هر بخش، نگاهی کوتاه به افسانه های ایران نیز شده است. با توجه به این تحقیق، طرفین نبرد در افسانه های ایران عبارت اند از: انسان انسان، انسان نفس، انسان حیوان، انسان گیاه، انسان موجودات خیالی، انسان شیء، انسان عناصر طبیعی، غیرانسان غیرانسان. نبرد انسان با انسان حوزه های گسترده ای را، از عشق و ازدواج تا نبردهای خانوادگی و غیرخانوادگی بین سطوح مختلف اجتماع، دربرمی گیرد. نبرد غیرانسان غیرانسان نیز با این طرفین در افسانه ها قابل مشاهده است: دیو/ غول دیو/ غول، دیو/ غول حیوان، حیوان حیوان، حیوان غیرجاندار/ گیاه، غیرجاندار غیرجاندار، حیوان/ غیرجاندار عناصر طبیعی. با مقایسه ی افسانه های ایران با خراسان جنوبی، می توان دریافت که در افسانه های خراسان جنوبی روابط خانوادگی آرامش، دوام و استحکام بیشتری دارند. برخی از نبردها مانند نبرد با نفس، ستیز غیرجانداران و ستیز حیوان غیر جاندار/ گیاه در افسانه های خراسان جنوبی نمونه ای ندارند. این امر احتمالاً حاکی از سادگی و نبود پیچیدگی در روایت و تفکر افراد در خراسان جنوبی است.
۷۵.

بررسی تقابل های دوگانه در دیوان موالی تونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی تقابل های دوگانه شاعران خراسان موالی تونی

تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۶
موالی تونی شاعر خراسانی و شیعی عصر صفوی است که در دیوانش مفاهیم اندرزی، مذهبی، عارفانه و عاشقانه دیده می شود. برای شناخت یک شاعر و آشنایی با لایه های عمیق اندیشه های او روش های متفاوتی وجود دارد که یکی از آن ها، استفاده از نظریه های ادبی برای تحلیل متون نظم و نثر شاعران است. نظریه ی تقابل های دوگانه یکی از مهم ترین نظریاتی است که ساختارگرایان در بررسی متون به آن توجه نموده اند. این نظریه به این مهم اشاره می کند که در نظام های زبانی قطب های متقابلی وجود دارند که به نوعی مکمل یکدیگر محسوب می شوند و باعث بازشناسی قطب مثبت کلام از قطب منفی کلام می گردند. آنچه در این پژوهش حائز اهمیت بوده است بازشناسی واژگان و مفاهیم متقابل و همچنین کارکرد این تقابل های دوگانه در دیوان موالی تونی است تا معین شود نظام اندیشگانی موالی بر چه مبنایی استوار گشته است. داده های پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و به شیوه ی تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است تا پژوهش حاضر رویکردی ساختارگرایانه داشته باشد. نتایج بررسی نشان می دهد که تقابل های دوگانه در دیوان موالی تونی بر دو قسم تقابل های واژگانی و مفهومی تقسیم می شوند تا از این طریق، دو نظام عاشقانه و ریاکارانه بازشناسی شوند. در رأس نظام عاشقانه، شخصیت ساقی دیده می شود و شخصیت زاهد نماینده ی نظام ریاکارانه است. شاعر، به کمک تقابل های دوگانه، به بررسی مسائل دینی، عرفانی و حتی ساختارهای سیاسی می پردازد و جامعه ی ریازده ی عهد خود را از این طریق مورد انتقاد قرار می دهد.
۷۶.

شگردها و نوآوری های مولانا در تصویرگری های«نمادین نفس» در غزلیات شمس- مطالعه موردی نمادهای جانوری

کلیدواژه‌ها: نماد نفس غزلیات شمس مولانا تصویرگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
نمادگرایی در متون ادبی، یکی از کاربردی ترین و مهم ترین عناصر ِ تصویرگری محسوب می شود. در این مقاله، شگردهای مولانا در تصویرگری های «نمادین نفس» در غزلیات شمس-مطالعه موردی نمادهای جانوری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری، غزلیات شمس است. این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست که در غزلیات مولوی برای تبیین نفس و حالات او از چه جانورانی به صورت ِنمادین بهره گرفته شده است و همچنین هر کدام از جانوران، چه ویژگی های نفس را تصویر می کنند؟ برای رسیدن به این منظور، نخست، به تعاریفی از نماد و نفس و انواع آن ها پرداخته شد سپس، نوآوری های خیال انگیز غزلیات، با ذکر نمونه هایی همراه با علّت قرارگرفتن این جانوران به عنوان نماد نفس مورد بررسی قرار گرفت و نمادهایِ حیوانیِ مربوط به نَفْس در غزلیات با استفاده از پیشینه فرهنگیِ هر یک بیان شد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مولانا شاعری نمادگراست و در حوزه آفرینش تصاویر جانوری، مهارتی خلاقانه دارد و علاوه بر آن نشان می دهد که حیواناتی نظیر «سگ، خر، زاغ، گاو، مار، اسب، جغد، خوک، گرگ، روباه» از جمله جانورانی هستند که در غزلیات، رمزواره آن ها، با توجه به صفات مهم ، هر جانور، نمادی از نفس امارّه و یا دیگر جنبه های آن قرار گرفته اند. به عنوان مثال، تمایلات نفسانی سگ ِ خفته ای، همانند « حرص، خشم، شهوت »هر کدام، از دل آدمی بیدار می شوند و به مردار دنیا حمله می کنند. همچنین در بین این حیوانات، بیشترین بسامد را، «سگ» با 17 نمونه به خود اختصاص داده است.
۷۷.

نسبت امر زیبا و امر اخلاقی در بوطیقای زیبایی شناسی مولانا با تکیه ویژه به مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی معنوی زیبا شناسی اخلاق زیبایی هنری تناقض اخلاقی الفاظ مستهجن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۵
در این جستار با رویکردی بینارشته ای به شیوه تحلیل محتوا به بررسی نسبت امر اخلاقی و امر زیبا در بوطیقای زیبایی شناسی مولانا در مثنوی پرداخته شده است. یکی از تناقضات برجسته در مثنوی مولانا وجود الفاظ مستهجن و ناهمواری است که مولانا در حکایات به کار برده است. این پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که چگونه این شاهکار بزرگ ادب فارسی، با وجود این تناقض های اخلاقی بازهم از حیث هنری زیباست؟ مولانا از چه شگردهایی بهره برده که از ارزش اخلاقی و زیبایی هنری آن کاسته نشده است؟ در مثنوی ، معیارهای سنجش اثر هنری دگرگون شده و مولانا داوری در باب زشتی یا زیبایی شاهکار ادبی خویش و دریافت و فهم آن را به جهان اثر واگذار کرده است. در پرتو این تدبیر هوشمندانه، واکنش مخاطب نسبت به حکایات مستهجن، در دو جهان بیرون و درون متن متفاوت است؛ یعنی اگر مخاطب آن الفاظ مستهجن را در جهان بیرون متن ببیند، آن را زشت و زننده و دارای بار معنایی منفی خواهد دید اما اگر از منظر جهان درون متن بدان بنگرد و در بافت متن ببیند، عین هنر خواهد بود. در زیباشناسی مولانا در مثنوی ، آن تعابیر مستهجن نتیجه اخلاقی عکس داده و زشتی الفاظ عین زیبایی شده است. این رویداد مهم خود از آن روست که در بوطیقای زیبا شناسی مثنوی ، امر بیرونی -بیرون از جهان هنر و متن- تعیین کننده نیست بلکه تنها و تنها خود اثر است که مبیّن نقص هنری یا زیبایی هنری خود است. این پژوهش می تواند به مثنوی پژوهان پیشنهاد کند متن کلاسیک مثنوی را کمی از سایه سنگین مؤلف در معنای خدای پنهان متن بیرون آورند.
۷۸.

تحلیل محتوایی نمادهای رنگی غنایی در شعر پایداری معاصر افغانستان (مطالعه موردی اشعار قهار عاصی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر افغانستان ادبیات غنایی شعر پایداری قهارعاصی نمادهای رنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
شعر پایداری معاصر افغانستان پس از کودتای هفتم اردیبهشت سال 1357ش، زمینه ساز شکل گیری جریان های متفاوت شعری شد و هر یک از شاعران، شعر را بر مبنای اندیشه های آرمان گرایانه سیاسی و اجتماعی خویش تعبیر نموده اند و از نمادهای رنگی به منظور بیان احساسات و عواطف شخصی خویش بهره جسته و در تصویرآفرینی و انتقال مفاهیم واقعی برای بیان زیبایی های حسی و نظر به وجه نمادین آن ها معنای انتزاعی و کنایی را در اشعار خویش ترسیم کرده اند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل محتوایی نمادهای رنگی اشعار قهارعاصی است. روش جمع آوری داده های این تحقیق، کتابخانه ای است که با روش توصیفی‑تحلیلی سامان یافته است. داده های تحقیق، حاکی از این است که در شعر قهار عاصی، رنگ های سرخ، زرد، ارغوانی، سیاه، خاکستری و سفید بسامد بیشتری دارد و با توجه به درونمایه پایداری اشعارش، می توان نتیجه گرفت که هر کدام از رنگ ها به صورت نمادین، القاکننده معانی و مفاهیمی است: رنگ های سرخ به معنای شهید، شهادت و نابسامانی های اجتماعی؛ رنگ زرد و ارغوانی به مفهوم یأس و ناامیدی؛ رنگ سیاه، خاکستری و سفید، به ترتیب، انزجار جدی شاعر از فضای استبداد، وحشت، ویرانی، و تمایل به صمیمیت، بی گناهی و پاکی را نشان می دهد. همچنین روشن شد که رنگ ها در بازتاب دهی احساسات شاعر نسبت به سرنوشت مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۷۹.

بررسی قوت ها و ضعف های مدل های زبانی بزرگ در تحلیل متون عرفانی (مطالعه موردی نی نامه مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل های زبانی بزرگ مولوی مثنوی معنوی نی نامه ادبیات عرفانی و هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۲
امروزه هوش مصنوعی نقشی پررنگ و گسترده در پژوهش ایفا می کند، اما به کارگیری این فناوری در تحقیقات ادبی، به ویژه متون عرفانی که ذاتاً پیچیدگی ها و ظرافت های خاص خود را دارند، دشوار و شاید غیرممکن به نظر برسد. ازاین رو، پژوهش حاضر بر آن است نقاط قوت و ضعف هوش مصنوعی را در فهم متون عرفانی ارزیابی کند. بدین منظور، توانایی سه مدل زبانی بزرگ شامل ChatGPT، Google Gemini و Claude در تحلیل و تفسیر متون عرفانی فارسی، با تمرکز بر نی نامه مولانا، بررسی شد. نی نامه به دلیل مفاهیم نمادین، استعاره های پیچیده و لایه های معنوی عمیق، به مثابه معیاری برای سنجش توان ادراکی این مدل ها انتخاب شد. روش پژوهش به صورت کیفی و با طرح دو پرسش انجام گرفت: درک و تفسیر تک تک ابیات نی نامه و برداشت کلی از مفاهیم این اشعار. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل های زبانی بزرگ در ارائه معانی تحت اللفظی عملکرد خوبی دارند؛ اما در درک استعاره ها، مفاهیم نمادین و زمینه های فرهنگی، ادبی و تاریخی متن با چالش هایی جدی روبرو هستند. افزون بر این، این مدل ها در فهم ارتباطات عمودی ابیات و شگردهای بلاغی همچون ایهام و جناس ناتوان هستند. درنهایت، این مقاله ضمن تأکید بر نقاط قوت این مدل ها مانند سرعت تحلیل متون، بر لزوم بهبود آنها ازطریق آموزش با داده های تخصصی عرفانی و همکاری میان متخصصان هوش مصنوعی و پژوهشگران ادبی تأکید می کند. این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند به عنوان ابزاری مکمل برای تسهیل درک ادبیات عرفانی به کار گرفته شود؛ اما برای دستیابی به تحلیل های عمیق تر نیازمند بهینه سازی های جدی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان