مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
رفع تعارض
حوزههای تخصصی:
مقصود از روش عقلی و روش نقلی در این نوشتار منبع بودن عقل و نقل در کسب معرفت است؛ اما عقل گذشته از منبع بودن، در روش نقلی نیز نقش آفرینی می کند. بدیهی است در روش نقلی، عقل نیز کارایی دارد، ولی نه به منزلة منبع بلکه به مثابه ابزاری در اختیار متن. کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی به معنای نقش آفرینی عقل در استنباط و دفاع از نقل است. نشان دادن نحوة به کارگیری عقل در استفاده کردن از متون وحیانی در کسب معرفت یکی از ضرورت های این تحقیق است که در کتب کلامی کمتر به این امر مهم پرداخته و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزلة ابزاری در اختیار نقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته می شود. به همین جهت به کتب کلامی جهت یافتن نمونه های مختلف به کار گیری عقل در بهره بردن از نقل مراجعه می شود. نقش استنباطی، نقش تبیینی دفاعی و نقش اعتباربخشی از جمله کارکردهایی اند که در نوشتة حاضر بدانها اشاره شده است.
تبیین حکم خلود قاتل مؤمن در آیه ۹۳ نساء با نگاهی به قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلّیة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو جریان عمده در تبیین مسئله خلود در میان مفسران وجود دارد. گروهی خلود در جهنم را به معنای جاودانگی و عده ای دیگر در معنای مکث طولانی و نه ابدی دانسته اند.گرچه غالب مفسران نظریه اول را اختیار کرده اند، اما با چالش هایی نیز روبه رو بوده اند. یکی از اشکالات قابل طرح بر این نظریه، استدلال به آیه 93 سوره نساء است. در این آیه از لفظ عام برای قاتل استفاده شده است که شامل مؤمنین نیز خواهد شد؛ به ویژه که خطاب در آیات قبل و بعد نیز متوجه گروه مؤمن است. این در حالی است که بنا بر آموزه های اسلامی همانند روایات شفاعت، مؤمنین هیچ گاه در جهنم جاودانه نخواهند ماند. پژوهة حاضر با به کارگیری قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلّیة» که در علم اصول فقه مطرح است، ضمن رفع این تعارض، نشان خواهد داد که وصف ایمان مقتول در حکم خلود قاتل شأنیت داشته و قتال عامدانه و عنودانه به جهت ایمان مقتول مدّ نظر بوده است که بالطبع با روح ایمان ناسازگار است. همچنین بر این اساس روشن خواهد شد که نه تنها چنین کیفری برای چنین قتلی از سوی خداوند عادل و رحیم، ظلم محسوب نشده، منع عقلی نداشته و در نهایت حکمت است، بلکه حکم زیستن ابدی این گروه در دوزخ با دیگر آیات نیز همخوانی مناسبی داشته و این آیه، استثنایی از حکم خلود در معنای ابدی بودن عذاب محسوب نمی شود.
نقش گفت وگوی تمدن ها در ارتقای حقوق بشر و گسترش صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
173 - 197
حوزههای تخصصی:
در اعصار مختلف، ادیان به دلایل گوناگون اقدام به گفت و گو و هم اندیشی با یکدیگر می پرداختند؛ زیرا نیاز به هم اندیشی مشترک را درک می نمودند و همزیستی و همبستگی جهان را جدای از یکدیگر نمی پنداشتند. بر همین اساس در زمان حاضر نیز اسناد بین المللی متعددی از جمله دو پیمان نامه بین المللی حقوق بشری تدوین یافتند تا بتوانند در کنار ارتقای حقوق بشر و مفاهیم مشترک میان تمامی ادیان، صلح را در سطح جهانی گسترش دهند و موجبات رفع ناهمگونی های غیرذاتی و غیرمهم را فراهم آورند که در این زمان نیز، گفت و گوی تمدنها همچنان دارای اهمیتی مهم است و نقش خود را از دست نداده است. نقش گفت و گوی تمدنها تا آنجا دارای اهمیت است که نه تنها می تواند صلح مثبت و دائمی را در سطح بین المللی موجب شود و توقف تعارض به مقدسات سایر ادیان را به طور قاطع مورد تثبیت قرار دهد، بلکه موجبات ارتقای مفاهیم نوین حقوق بشر را حتی در درون کشورها نیز به همراه داشته باشد. لذا در این پژوهش سعی شده است تا کارکردهای گفت و گوی تمدنها به صورت تئوری و عملی مورد بررسی قرار گیرند و نقش گفت و گوی میان تمدنهای جهانی بر ارتقای حقوق بشر و گسترش صلح، بررسی شوند.
روایات تفاضل یونس و یحیی؛ تعارض و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
3 - 38
حوزههای تخصصی:
افضلیت حضرت محمد6، عصمت پیامبران و استحباب ازدواج از آموزه های مشهور اسلامی هستند که آیات و روایات فراوانی اصالت و اعتبار آنها را تأیید می کنند. در این میان، روایاتی با مضمون تفاضل یونس7 و یحیی7 وجود دارند که با این آموزه ها همسویی ندارند. پژوهه حاضر روایات اخیر را از منظر گونه شناسی متون، ارزیابی مصادر، تعارض با آموزه های اسلامی و راهکارهای رفع آن به بحث نشانده و راهکار جدیدی را در فهم و نقد آنها ارائه نموده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تعارض نمایی این روایات، ریشه در برخی پیش فرض ها، رویکرد جزئی نگر در تبیین مفهوم و فقدان تاریخی نگری در فضاشناسی صدور این روایات دارد. راهکار جدید، با تکیه بر اصل متن معیار، معناشناسی اجتهادی و تاریخی نگری، تبیینی متناسب با فضای صدور تقریبی روایات ارائه نموده و تعارض ادعایی آنها را با آموزه های اسلامی رفع می نماید.
واکاوی روش های رفع تعارض اخبار از دیدگاه شیخ انصاری
منبع:
آموزه های حدیثی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹
159 - 180
حوزههای تخصصی:
تعارض و اختلاف احادیث به معنای ناسازگاری در مفاد و مدلول دو یا چند حدیث است. بحث رفع تعارض و اختلاف احادیث به جز موارد اندک به فهم و منظورشناسی حدیث مربوط می شود نه به نقد و پاک سازی و تشخیص حدیث معتبر از نامعتبر. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی روش های رفع تعارض اخبار در دیدگاه شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: شیخ اعظم، برای رفع تعارض اخبار از سه روش جمع، ترجیح و تخییر با حفظ ترتیب یاد شده استفاده می کند بدین صورت که جمع عرفی را بر اجرای قواعد ترجیح مقدّم می دارد و اگر جمع و سازگارسازی عرفی امکان نداشته باشد برای ترجیح یکی از دو خبر متعارض بر دیگری به سراغ مرجّحات می رود و چنانچه ترجیحی در میان نباشد، نوبت به تخییر می رسد و یکی از دو خبر متعارض را برمی گزیند. حمل عام بر خاص، حمل مطلق بر مقید، حکومت و ورود، حمل صیغه امر بر استحباب، حمل صیغه نهی بر کراهت، حمل بر زمان خاص و حمل بر تقیه از شایع ترین روش های جمع بین روایات متعارض در نگاه شیخ انصاری می باشد