مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
ایمان
منبع:
معرفت سال ۳۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۲
5 - 7
حوزههای تخصصی:
در باب ایمان مباحثی در روایات مطرح شده است که در بسیاری از موارد، با بحث های عقلی تطابق دارد. شاید تطبیق این روایات با آیه چهارده سوره «حجرات» که می فرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ» روشن باشد. روایاتی که درباره حقیقت ایمان بحث می کنند، درصدد بیان شرایط و ویژگی های ایمان حقیقی اند؛ یعنی ایمانی که کاملاً در دل وارد شده است و خدا آن را ایمان می داند، و این با اسلام صرف، که با ابراز شهادتین محقق می شود، متفاوت است.
در بحث از مرز میان کفر و ایمان گفته شد که کفر نیز مانند ایمان، دو کاربرد دارد: یک کاربرد فقهی که استعمال آن در مقابل اسلام است و در روابط اجتماعی میان انسان ها بیشتر جنبه حقوقی دارد؛ اما گاه در روایات، کافر به کسی اطلاق می شود که بهره ای از ایمان نبرده است، یا به لوازم آن پایبند نیست. بر این اساس، چنین کافری اهل سعادت آخرت نیست، گرچه ممکن است در ظاهر مسلمان باشد و از لحاظ احکام فقهی و حقوقی با او معامله مسلمان شود. همچنان که پیامبر اکرم با بسیاری از نزدیکان خود چنین رابطه ای داشتند و مانند مسلمان با آنها رفتار می کردند. خداوند می فرماید: «وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ» (محمد: 4)؛ اگر ما می خواستیم، آنها را به شما معرفی می کردیم [و به شما می گفتیم که درواقع کافرند].
ارکان ایمان (محبت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۳۱۳
5 - 7
حوزههای تخصصی:
علم و معرفت شرط لازم ایمان است؛ بدون علم، ایمان به دست نمی آید. افزون بر علم، ایمان نیازمند محبت و کشش درونی است. از منظر قرآن کریم ایمان امری فطری است و انسان با امور ناسازگار با فطرت خود، نمی تواند به خدا ایمان آورد و تسلیم اوامر و نواهی او شود. بنابراین، ایمان بدون محبت حاصل نمی شود و لذا مؤمنان بیشترین محبت را به خالق هستی دارند. ایمان دارای مراتبی است. محکم ترین دستگیره ایمان این است که حب و بغض ها فقط برای خدا باشد نه برای منافع شخصی. این مقاله شرحی است بر ارکان ایمان، به ویژه محبت از سوی استاد فقید علامه مصباح یزدی.
واکاوی نظام اخلاقی قرآن با تکیه بر مفاهیم «اسلام» و «ایمان» در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی نظام اخلاقی قرآن به مثابه راهنمای نگرش و کُنش، پیوسته مورد توجه اندیشوران مسلمان بوده است. تلاش های فراوانی برای شناسایی نظام اخلاقی قرآن به صورت تک نگاشته به رشته تحریر درآمده است، اما به نظر می رسد نگاه تک بُعدی به آیات و بسنده کردن به یک نظریهٔ اخلاقی در اخلاق هنجاری - برای تبیین نظام اخلاقی قرآن - نادرست است. مطالعه پیش رو، در صدد بازخوانی نظام اخلاقی قرآن با روش توصیف و تحلیل نقادانه است و می کوشد تبیین روشن و دقیق تری از نظام اخلاقی قرآن بدست دهد. در این راستا، ضمن توصیف نظریه های اخلاقی (غایت گروی، وظیفه گروی، فضیلت محوری) و تحلیل عقلانی هر کدام، به سنجش آنها با آیات قرآن کریم پرداخته است. مطابق نتایج حاصله، با توجه به مفاهیم تشکیکی و چهار گانه واژه های «اسلام» و «ایمان» در قرآن کریم، آدمی با سطوح مختلف معرفتی و انگیزشی در هر سطح، نیازمند تمسک به یکی از نظریه های اخلاقی است. افزون براین، قرآن کریم، ضمن بهره گیری از نظریه های اخلاقی، از مراتب والاتر از ارزش های اخلاقی ویژه خود بهره مند است.
نقد واگرایی عمل از ایمان و ممانعت از فروکاست آن در نحله های کلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
186 - 219
حوزههای تخصصی:
ایمان همراه عمل صالح در قرآن کریم، حکایت از یک همگرایی و نوعی رابطه ای وثیق دارد؛ و این که چرا؛ در چیستی ایمان و نوع رابطه آن با عمل اختلاف وجود دارد ذهن را به سمتی سوق می دهد تا به دنبال گونه ای تبیین و نقد باشد، تبیین از بابت چرایی اختلاف و نقد در راستای فهمی دقیق، محکم و مستدل با اتکال به ام الکتاب آموزه های دینی و اسلامی. فرقه ی مرجئه "ایمان" را امری بسیط و هویتّی تجزیه ناپذیر دانسته و برآن باورند ایمان تقدّم رتبی برعمل دارد و عمل در پَسِ" ایمان " قرار دارد درتقابل با این دیدگاه فرقه خوارجند که معتقدند عمل جزء ایمان است و ایمان امری ترکیبی است. برخلاف نظرگاه این دو دیدگاه؛ نظرگاه سوم نظر اعتدالی مکتب اهل بیت-علیهم السلام- است که تفکر مرجئه و خوارج را مورد نقد قرار داده است. حال سوال این است که؛ آیا ایمان صرف تصدیق قلبی و با عمل یکی است و یا به نوعی عمل از آثار خارجی و نشانه یا لازمه ایمان می باشد و از حقیقت ایمان خارج است؟ نقطه عزیمت این تحقیق بیان رابطه مفهومی و ساختارمعنایی ایمان در واگرایی از عمل در فهم فرقه مرجئه و همگرایی از عمل در اندیشه خوارج و دسته نقد هایی که از طرف مکتب اهل بیت برآنان وارد است که عمل از ارکان ایمان است، می باشد. از ظاهر برخی روایات شیعه بر می آید که عمل جوارحی یکی از ارکان ایمان است و از واکاوی چنین رابطه ای و در پاسخ به سوال طرح شده می توان گفت، عمل از آثار خارجی و نشانه یا لازمه ایمان می باشد.از این رو؛ با نظر به واگرایی ایمان و عمل از نگاه مرجئه و همگرایی ایمان و عمل از نگاه خوارج این مقاله برآن است با روش مطالعات کتابخانه ای ضمن بررسی این دو نظرگاه، نظر تشکیکی همگرایی و نگره تعدیلی هر دو دیدگاه توقیف شده دربطن دین اسلام را ترسیم و از فروکاست(حل و منحل) آن دو در آموزه های اسلامی اجتناب نماید.
وجوه کارآمدی دستیابی به مقام حکمت، در جامعه و تأثیر آن بر سبک زندگی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
نظام هستی و نظام دنیوی بر اساس حکمت الهی طراحی شده و مدیریت می شود، و از طرفی حکمت الهی منشأ حکمت جاری در حیات انسانی است. بنابراین انسان به عنوان خلیفه الهی با متخلق شدن به صفت حکمت الهی، می تواند زندگی حکیمانه ای را برای خود و دیگران در جامعه محقق کند. از این رو این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تبیینی خواهان پاسخ به این سوال اساسی است که وجوه کارآمدی دستیابی به مقام حکمت، در جامعه چیست و چه تأثیری بر سبک زندگی انسان می تواند داشته باشد؟ در این تحقیق سعی شده است در جهت کاربردی کردن اعتقاد به صفت حکمت الهی، ابتدا حکمت خداوند از جوانب مختلف و سپس آثار ایمان به حکمت او در زندگی انسان بررسی شود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اعتقاد به حکمت الهی در جامعه و متخلق شدن انسان به صفت حکمت در معنابخشی به زندگی، استحکام خانواده، دفاع احسن از حریم خانواده، مسئولیت پذیری و شکوفایی، اتقان کاری، تولید دانش بنیان، مصرف حکیمانه و... نقش خیلی مهمی دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زندگی انسان براساس باور به خداوند حکیم حیات حقیقی می یابد و در این سبک از زندگی، انسان بطور طبیعی مدلی را که بیشترین هماهنگی برای دستیابی به قرب الهی را داراست، در زندگی فردی و اجتماعی خود مطلوب می داند. از این رو، با اراده و اختیار خود، همه شؤون زندگی اش را در مسیر این هدف قرار می دهد. و تمامی افعال و صفات انسانی به صبغه و رنگ الهی مصبوغ شده و به این ترتیب کارکردها و جنبه های مختلف انسان به تجلی گاه خداوند مبدل شود.
مسیر تحوّل اخلاقی در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
28 - 48
حوزههای تخصصی:
ادوار نخستین عرفان مسلمین با ارائه طرح های متعددی در عرصه سلوک همراه بوده است، ولی در دوره های اخیر توجه چندانی به این مقوله دیده نمی شود. علامه سید محمد حسین طباطبایی به عنوان اندیشمندی جامع و کم نظیر، توجهی ویژه به این مقوله داشته و در ضمن درس های سلوکی و مباحث تفسیری به این موضوع پرداخته که گفت وگوهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد تا طرح های علامه در تفسیر المیزان را در پرتوی گفته های دیگر ایشان در این کتاب و دیگر کتاب هایشان، تحلیل کند. پیشینه این نگاه را باید در نوشته های منسوب به بحر العلوم و پیش تر از آن، در کتاب مواقع النجوم یافت. در این بررسی تحلیل محتوای نظر علامه، به تفسیر ایشان از آیات مورد استشهاد و درس های کتاب لب اللباب توجه شده است. در ارزیابی نظرات و مستندات افزون بر بهره گیری از روایات و آیات وارده در بحث اسلام و ایمان، به چگونگی استنباط از آیات و قوت و ضعف آن توجه شده و با پرهیز از ایرادات نقضی، تلاش شده تا تحلیل های متفاوتی از آیات مورد استناد به دست داده شود. حاصل این بررسیِ کوتاه، ارزیابی انسجام و اتقان دو طرح علامه و مستندات آن و همچنین ترسیم برخی نقاط قوت و ضعف طرح های تودرتوی اسلام و ایمان است.
نقد و بررسی دیدگاه طه عبدالرحمن در باب رابطه دین و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان دین و اخلاق، همواره یکی از موضوعات محوری در فلسفه اخلاق و فلسفه دین بوده است. طٰه عبدالرحمن - فیلسوفِ نامدار مراکشی - یکی از جریان ساز ترین اندیشمندان جهان عرب به شمار می آید و آراء و ایده های او در مسائل گوناگون فلسفی، او را به متفکری نظام ساز بدل کرده است. در باب رابطه دین و اخلاق نیز عبدالرحمن با طرح نظریه «اتحاد و یگانگی اخلاق و دین» به دنبال درافکندن طرحی نو است. به اعتقاد او، نگرش های رایج به رابطه اخلاق و دین، برخاسته از تفکری است که دوگانگی را، پیش فرض گرفته است؛ در حالی که اخلاق و دین دو تافته جدا بافته نیستند که دوگانگی میان آن دو معنا داشته باشد. در این مقاله، پس از بررسی نحوه نگرش عبدالرحمن به «اخلاق» و «دین»، به تحلیل و ارزیابی دیدگاه او در باب رابطه دین و اخلاق پرداخته و روشن خواهیم ساخت که او در اثبات اتحاد مفهومی و مصداقی دین و اخلاق ناکام بوده است.
نقش ایمان در سلامت روانی و شکل گیری شخصیت سالم بر اساس متون دینی و روان شناسی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین چگونگی تأثیر ایمان در سلامت روانی و شکل گیری شخصیت سالم بر اساس متون دینی و روان شناختی است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی- تفسیری انجام گرفت. ابتدا مفاهیم اساسی پژوهش مانند «ایمان»، «شخصیت» و «سلامت روانی» توصیف، و تحلیل شد. سپس با مراجعه به متون دینی و روان شناسی نحوه تأثیرگذاری ایمان در سلامت روانی و سالم سازی شخصیت، بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که در پرتو ایمان، سازمان روانی فرد مؤمن از نوعی غنای معرفتی برخوردار می شود و قدرت بینش او افزایش می یابد، به گونه ای که تعاملات بین فردی او با دیگران اصلاح می شود. همچنین، بُعد گرایشی فرد مؤمن، در مسیر شرع و عقل، جهت دهی می شود و در پی آن، رفتارهای وی نیز، که متأثر از بینش ها و گرایش های او است، اصلاح می شود و بدین طریق نوعی انسجام و یکپارچگی در ابعاد شخصیت فرد مؤمن به وجود می آید.
مقایسه ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در رابطه زناشویی بر اساس سبک های مقابله مذهبی زنان شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
146 - 133
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در رابطه زناشویی بر اساس سبک های مقابله مذهبی زنان شهر قم انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش تمامی زنان همسران طلاب مدارس علمیه شهر قم در سال 1400 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 200 نفر از زنان همسران طلاب مدارس علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس ایمان در رابطه زناشویی، مقیاس عفو و گذشت بر اساس آموزه های اسلام و مقیاس سبک های مقابله مذهبی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه الکترونیک استفاده شد. در تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها از شاخص های مرکزی و پراکندگی و در تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در میان زنان شرکت کننده در پژوهش، بر اساس سبک های مقابله مذهبی مثبت و منفی، به طور معناداری متفاوت است. ابعاد ایمان و گذشت در گروه زنان متأهل با سبک مقابله مذهبی مثبت نسبت به زنان متأهل با سبک مقابله مذهبی منفی بیشتر است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از نقش مهم ایمان و گذشت اسلامی و سبک مقابله مذهبی مثبت در بهبود روابط و مشکلات زناشویی زوجین بهره جست.
انعطاف پذیری مؤمنانه در مواجهه با ابتلائات (تحلیل فقه الحدیثی روایت «خامه الزرع»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
67 - 92
حوزههای تخصصی:
بر اساس آموزه های قرآنی و روایی از جمله مسائلی که همواره بشر را با چالش روبرو می کند تنوع ابتلائات و شیوه رویارویی با این سنت الهی است. در منابع روایی شیعی و سنی، در تشبیهی زیبا، خامه الزرع بودن مومن و یا به عبارتی انعطاف مومنانه به عنوان راهکار رویارویی پیروزمندانه در برابر حوادث خطیر و امتحانات الهی ارائه شده است. این مقاله با شیوه توصیفی-تحلیلی، با تاکید بر روایت خامه الزرع، انعطاف پذیری مومنانه را به عنوان یک نوع کنش رفتاری مطلوب از سوی انسان در موقعیت های ناخوشایند ابتلاء به نقمت پیشنهاد می کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ایمان که نقش اساسی در سامان یافتن معرفت و عمل مومن دارد و او را در مسیر بندگی الهی نگه می دارد، در همین راستا عامل اصلی در انعطاف پذیری او در مواجهه با حوادث و ابتلائات است تا مومن در صحنه های خطیر آزمون ها نشکند و پیروزمندانه به حیات معنوی خویش ادامه دهد.
مقارنت افکاری مرجئه و سکولاریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آنچه این مقاله در پی آن است، نشان دادن برخی هم گرائی های اعتقادی و ریشه ای در دو تفکر ارجاء و سکولار است. روش: روش انجام تحقیق از نظر راهکار، کتابخانه ای و از نظر راهبرد، توصیفی- تاریخی است. یافته ها: فرقه مرجئه مولود وقایع سیاسی قرن دوم هجری است. این فرقه در تفسیر ایمان به این مسئله روی آورد که ایمان، امری بسیط است و هیچ گناه کبیره ای انسان را از دایره ایمان خارج نمی کند و قضاوت در مورد ایمان افراد را باید تا قیامت به تأخیر انداخت. در مقابل، سکولاریسم نیز مکتب فکری و سیاسی ای است که به نحو جدّی در قرن هفدهم میلادی ظهور و بروز پیدا کرد. این مکتب با تأکید بر دنیاگرایی و اصالت بخشی به دنیا، به جدایی دین از عرصه اجتماع و سیاست تأکید دارد، که پیامد آن افول دین و کنار گذاشتن آن از عرصه حیات اجتماعی و سیاسی انسانهاست. نتیجه گیری: دو تفکر ارجاء و سکولار، در مبانی، ریشه ها و پیامدها دارای اشتراکات قابل تأملی اند. هر دو به کنار زدن دین و مفاهیم دینی از عرصه سیاسی تأکید دارند
بررسی تطبیقی ایمان و عشق از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ایمان و عشق، دو ویژگی منحصر به فرد انسان است. هدف از نوشتار حاضر، شناسایی و بررسی عمیق تر ایمان و عشق از رهگذر مقایسه تطبیقی این دو ویژگی انسانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا بود تا از رهگذر این مطالعه تطبیقی به شناسایی وجوه اشتراک و اختلاف آنها دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از شباهتهای وجودی مانند عوامل مشترک ظهور، محل ظهور، موهبتی بودن، ذاتی بودن، شک ناپذیری، زوال ناپذیری، نهانی و شهودی بودن میان ایمان و عشق بود. همچنین تفاوتهای اساسی نظیر اختلاف در مفهوم، عینیت وجود با عشق و مغایرت وجود با ایمان، ماهیت زیباشناسی ایمان و ماهیت زیبابینی عشق، حاکی از عدم عینیت ایمان و عشق بود. نتیجه گیری: شباهتها و تفاوتها بیانگر این نتیجه است که با وجود تأثیرات مشترک ایمان و عشق بر رشد و تعالی انسانی، هر کدام اثرات منحصر به فرد و ویژه خود را در ظهور کمالات انسانی دارد.
نسبت شناسی ایمان با مفاهیم همنشین در دیدگاه ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تبیین و تفهیم صحیح «ایمان» و حوزه معنایی آن از دیدگاه ابن تیمیه بود. روش: روش به کار رفته در این پژوهش، ترکیبی از روش اسنادی-کتابخانه ای و معناشناسی توصیفی- تحلیلی بود؛ بدین صورت که با مراجعه به منابع دست اول ابن تیمیه، واژه «ایمان» در آثار ایشان مطالعه و نسبت و روابط مفهومی آن با دیگر مفاهیم همنشین و جانشین از دیدگاه وی استخراج، ارزیابی، تحلیل و تبیین معناشناختی شد. یافته ها و نتیجه گیری: از یافته های پژوهش حاضر این بود که دیدگاه ابن تیمیه افزون بر قرابت بسیار با باورهای شیعه در موضوع ایمان، بر خلاف ادعای وهابیان است که مدعی پیروی از ابن تیمیه اند. تبیین صحیح، درست و ترویج دیدگاه ابن تیمیه در مبحث ایمان، می تواند بستر مهمی برای شکل گیری گفتمان و تعامل با گروههای بنیادگرای سلفی تکفیری باشد.
ایمان به مثابه مفسّر تجربه زیبایی در عرفان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمان از مقوله معرفت است و می توان آن را اوج تجربه مؤمنانه محسوب کرد. از سویی، تجربه زیباشناختی، نیرومندترین تجربه زیستی است که زندگی آدمی را معنادار و پویا می سازد. یکی از سؤالات مطرح در این باب، این است که تجربیات زیبایی شناختی چه رابطه ای با تجربیات مؤمنانه دارند. هدف: مقاله حاضر، به این پرسش در قلمرو عرفان علامه طباطبایی با روش نظری(توصیفی- تحلیلی) پاسخ داده است. روش: روش تحقیق در این مقاله، اسنادی و با توجه به فرضیه اتخاذ شده، در زمره تحقیقات توصیفی(غیر آزمایشی) است. تکنیک کار به روش نظری(توصیفی-تحلیلی) و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته ها: این مقاله با واکاوی روابط سه گانه زیبایی، ایمان و عرفان شروع می شود و نسبت آنها را در نحوه تفکر و اندیشیدن انسان و وسعت دنیای او می یابد. نتیجه گیری: تجربه زیبایی، پرتویی از تجلی حقیقت است در ساحت خیال؛ اما امر زیبا، در افقی بالاتر از تجربه زیبایی، تنها با دل آگاهی یافت می شود که از مقوله ایمان و معرفت است. ایمان در نظر علامه، برآمده از محبت به خداست و تجربه های زیباشناختی هم با جذبه ای هم سنخ با محبت همراه اند. پس برای رابطه ایمان و امر زیبا، باید به واکاوی معنای محبت پرداخت. اما امر زیبا محدود به محسوسات نیست، بلکه حقیقت زیبایی امری معقول است؛ وانگهی، همان زیبایی محسوس هم از باطنی برخورداراست که باید آن را کشف کرد.
اثر ایمان بر انجام کردارهای در راه خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
179 - 211
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش شده است با یک بررسی تجربی در چارچوب اقتصاد رفتاری، اثر ایمان دینی با نگاه اسلامی بر تخصیص زمان به کردار های در راه خدا بررسی شود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر زاهدان هستند که از میان آن ها 500 تن به عنوان نمونه برای این بررسی انتخاب شده اند. داده های این بررسی با ابزار پرسش نامه گرد آوری شده است. تحلیل با روش اقتصاد سنجی (رگرسیون) انجام شده است. اصلی ترین یافته آن است که ایمان و تجربه دینی بر انجام کردارهای در راه خدا اثر مثبت معنادار دارد، در حالی که درامد اثر منفی بر اندازه کردارهای در راه خدا دارد. همچنین کردارهای در راه خدا میان مذهب شیعه و سنی یکسان است، ولی کردارهای در راه خدا با زمان گذاشته شده برای تفریح ها رابطه مثبت دارد. همچنین کردار در راه خدا با پرداخت هزینه در راه خدا رابطه مثبت دارد و هر چه این بیشتر شده است آن هم افزایش یافته است.
اثر ایمان دینی بر تخصیص زمان به کردار در راه خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
181 - 198
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی اثر ایمان دینی بر تخصیص زمان به کردار در راه خدا در میان شهروندان شاغل در شغل های آزاد شهرستان زاهدان می پردازد. جامعه آماری، شهروندان شاغل در شغل های آزاد شهرستان زاهدان است و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 486 نفر محاسبه شده است که 500 نفر انتخاب شده است، داده ها با پرسشنامه گرداوری شده است. پرسشنامه شامل چهار بخش می باشد: بخش اول اطلاعات کلی پاسخگویان، بخش دوم مربوط به هزینه های دینی و بخش سوم درباره به تخصیص زمان است. بخش چهارم به سنجش ایمان افراد می پردازد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) آمار استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t مستقل (anova) و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها نشان دهنده آن است که مقدار پول خرج شده در راه خدا، ایمان دینی و خالص درامد شغلی اثر مثبت بر اندازه زمان تخصیص داده شده به کردار در راه خدا دارند. در حالی که سن، تحصیلات، محل سکونت و هزینه های روزانه خانوار اثر منفی بر تخصیص زمان به کردار در راه خدا دارند.
نقد و تحلیل دیدگاه لاادری گرایانه اونامونو درخصوص اعتقاد به خدا، جاودانگی و اثرات اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹
۱۸۷-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
میل به جاودانگی به عنوان یکی از تبعات حب ذات، میلی ریشه دار در تمامی انسان هاست. میگل.دی اونامونو اندیشمندِ اگزیستانسیالیست و ادیب اسپانیایی معتقد است میل به جاودانگی، منشاء دین و اعتقاد به خداست. از نظر او اندوهِ ناشی از عدمِ اطمینان نسبت به ارضای شوق ما به وجودی بی پایان، وضعیت طبیعی ماست. به دنبال بروز این وضعیتِ تراژیکِ ناشی از ناتوانی عقل بشری در اثبات وجود خدا و جاودانگی، اونامونو تلاش دارد تا با اتخاذِ روشی لاادری گرایانه از طریق شوق طبیعی اما نامعقولِ همه انسان ها به جاودانگی، اثبات وجود خدا، جهنم، معنای زندگی و نهایتاً ترغیب افراد به اخلاقی تر زیستن بپردازد. از نظر او اعتقاد به جاودانگی می تواند زمینه را برای رشد اخلاق و توسعه فردی فراهم نموده و از تکرار ملال انگیزِ تجربیات در یک زندگی ابدی اجتناب کند. در بادی امر ازجمله شائبه ها درخصوص دیدگاه اونامونو، نگاه پراگماتیستی و خردستیزی و غیرواقع گراییِ حاکم بر اندیشه وی است. در این نوشتار تلاش شده تا با تبیین مفاهیم جاودانگی، خدا، معنای زندگی، عقل و ایمان از منظر او و مقایسه آن با دیدگاه های کانت، نیچه، ویلیام جیمز و برنارد ویلیامز این شوائب بررسی شوند. از دیگر نوآورهای این پژوهش، ارائه یک صورت بندی قیاسی بدیع مبتنی بر دیدگاه اخلاقی اونامونو برای اثبات وجود خدا از طریق جاودانگی شخصی است.
حوزه های مبدأ در استعاره های مفهومی ایمان و کفر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
139 - 164
حوزههای تخصصی:
بر مبنای یافته های اخیر علوم شناختی، ذهن انسان با بهره گیری از تجربه های حسی روزمره به بازنمایی مفاهیم انتزاعی بر پایه مفاهیم عینی می پردازد. از دیدگاه زبان شناسی شناختی، استعاره یک فرآیند ذهنی-زبانی است. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم سازی مشاهده می شود. نظر به بسامد واژگان ایمان و کفر در قرآن و روایات متعددی که از معصومان(علیه السلام) درباره ایمان و کفر نقل شده است، نشان می دهد که ایمان و کفر از همان اوایل اسلام دغدغه مسلمانان بوده تا بدانجا که این مفاهیم را به یکی از مهم ترین مؤلفه های اعتقادی مبدّل کرده است. دوگانگی ایمان و کفر از زوایای با اهمیت در مفهوم سازی های استعاری قرآن است. این استعاره ها در بستر گسترده ای از انگاره های فرهنگی شکل گرفته اند و متأثر از تجربه های رایج دوران نزول قرآن هستند. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که حوزه های مبدأ در مفهوم سازی ایمان و کفر در قرآن کدامند؟ به منظور گردآوری داده ها، از فرایند تشخیص استعاره که توسط گروه پراگِل جاز مطرح گردیده، استفاده شده است. مفاهیمی نظیر «نور و تاریکی»، «پاکی و آلودگی»، «تجارت»، «رنگ ها»، «عناصر طبیعت»، «مرگ و زندگی»، «برده و آزاده» و «اعضای بدن» از جمله حوزه های مبدأی هستند که قرآن برای مفهوم سازی ایمان و کفر از آن ها بهره گرفته است. این بررسی، درجه بالایی از نظام مندی در استعاره های زبانی ایمان و کفر را نشان می دهد. نه تنها می توان انگیزه بسیاری از عبارات قرآن را با مفهوم سازی استعاری توضیح داد، بلکه این استعاره ها به خوبی در ساختار کل نگر، یک مدل شناختی یا فرهنگی با دوگانگی ایمان و کفر را ارائه می دهند. به نظر می رسد تجربه بی واسطه و آشنایی کامل انسان با حوزه های «اعضای بدن» و «سلامتی و بیماری» سبب شده تا این حوزه ها بسامد بیشتری در مفهوم سازی ایمان و کفر داشته باشند.
راهبرد تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تربیت وجه غالب در شناسه شخصیتی انسان است. تلاش تربیتیِ مربیان، به ویژه والدین نیز به هدف تحقق این حقیقت است. البته، تربیتِ فرزند، که حاصل عمر والدین بوده و به بیان حضرت امام صادقj می تواند سرمایه ای قابل توجه در دنیا و ذخیره ای ارزشمند در آخرت برای والدین باشند (کلینى، 1407، ج 8، ص150)، صرفاً با برنامه ریزی درست و با رویه ای صحیح قابل تحقق است. همه تلاش مکاتب تربیتی و متولیان تربیت، ازجمله تعلیم و تربیت اسلامی، بر این مسئله متمرکز بوده و هست و برای این منظور اقدامات زیادی هم در بخش فعالیت های علمی و نظری و هم در بخش فعالیت ها و اقدامات در فرایند عملِ تربیتی صورت می گیرد. تبیین صحیح مبانی، ابتنای درست روبناها بر آن، هدف گذاری درست، تعیین اصول و قواعد حاکم بر فرایند تربیت، اتخاذ روش ها و شیوه ها و فنون صحیح و...، نمونه ای از مهمترینِ این اقدامات نظری و عملی است. اما، علاوه بر این و مهمتر از همه، متولیان امر تعلیم و تربیت همیشه در صدد کشف برنامه ای منسجم و درازمدت هستند تا همه فعالیت های نظری و عملی تربیتی را در جهت تحقق هدف اعلای تربیتی راهبری و هدایت نماید و مانعِ انحراف از مسیر و هدر رفت سرمایه های مادی و معنوی و بالابردن هزینه ها شود. از این برنامه تحت نام «راهبرد» یاد می شود.حال سؤال این است که، در نظام تعلیم و تربیت اسلامی به معنای عام و در قرآن به معنای خاص، چه راهبردی برای این منظور مدنظر بوده و به آن عمل شده است؟ هدف این نوشتار کشف راهبرد تربیتی است که در فرایند تربیت در نظام تربیتی اسلام، و به ویژه در قرآن مورد توجه بوده است.روش ما برای حل این مسئله پژوهشی مطالعه اکتشافی در متون دینی و به ویژه مهمترین متن دینی، یعنی آیات شریفه قرآن، و روش تفسیر موضوعی می باشد. البته برای فهم بهتر مسئله و حل درست آن از روایات اهل بیت و نیز نظر مفسران گرانقدر قرآن نیز استفاده شده است. مطالعه آیات شریفه قرآن، فهم مفردات آن با استفاده از منابع و معاجم عمومی و قرآنی و نیز بهره گیری از نظر مفسران، و بالاخره توجه به فرهنگ حاکم بر آیات شریفه قرآن، اقداماتی در جهت حل مسئله و یافتن پاسخ به سؤال پژوهشی در این نوشتار است. به طور مشخص، مطالعه توصیفی و اکتشافیِ منابع و متون دینی و تفسیر موضوعی و تحلیل داده ها، روش حل مسئله و کشف راهبرد تربیتی قرآن در این نوشتار است.این تحقیق نشان داد، راهبرد قرآن کریم در تربیت نفوس، ایجاد و تقویت محبت و عشق به خداوند از سویی، و نیز ایجاد و تقویت هیبت و ترس از خداوند و خشم و غضب او از سویی دیگر، در متربیان می باشد. البته این فرایند از طریق ایجاد و تقویت شناخت و معرفت درست و عمیق نسبت به خداوند و ارزش های والای دینی صورت می گیرد. بی شک فرایند معرفت افزاییِ قرآن کریم در متربیان، توأم با ایجاد انگیزه صحیح در ایشان، می باشد. حاصل فرایند تربیتی معرفت افزایی با انگیزه صحیح در متربیان، انسان هایی محب و عاشق خداوند و همچنین خائف و ترسان از خشم و غضب الهی خواهد بود. چنین انسانی در فرهنگ قرآن به انسان مؤمن و متقی معروف و شناخته شده است. توجه به این راهبرد تربیتی، در طیّ مسیر زندگی، انسان های متقی و مؤمنی است که همیشه در مسیر صحیح و طریق مستقیم حق بوده و از هر انحرافی مصون خواهند بود. تربیت انسان های والا در مکتب تربیتی اسلام محصول توجه و عمل به این راهبرد تربیتی قرآنی بوده است. این الگوی راهبردی برگرفته از قرآن کریم، اولاً، نقشه راه مناسبی برای متولیان تعلیم و تربیت بوده، ثانیاً، مسیری مطمئن برای سیاست گذاری تربیتی و راهی بهتر برای تشخیص روش های درست تربیتی می باشد. و ثالثاً، حلاّل بخشی از مسائل و معضلات تربیتی در جوامع امروزی خواهد بود. انشاءالله.
تحلیل مسأله «حد نصاب نیت در ارزش اخلاقی» بر اساس مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
133 - 162
حوزههای تخصصی:
نیت، به عنوان انگیزه ای آگاهانه که بر سایر انگیزه ها در هنگام تحقق فعل اختیاری، ترجیح داده می شود، جایگاه بسیار مهمی در تعیین ارزش اخلاقی آن دارد. سوال اساسی این است که از نگاه اسلام، حدنصاب نیت در ارزش اخلاقی چیست؟ هدف این نوشتار، رسیدن به پاسخ این پرسش است. بدین منظور، با استفاده از روش فلسفی درکنار مراجعه به آیات و روایات، بعد از معرفی اخلاص به عنوان معیار سنجش مراتب نیت، مکتب اخلاقی اسلام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با در نظر گرفتن جهت و قدرت به عنوان دو مولفه تاثیر گذار در مرتبه نیت، حدنصاب نیت، متناسب با حدنصاب ایمان ترسیم می شود. یعنی از نگاه اسلام، نیتی حدنصاب ارزش اخلاقی را دارد که از ایمان به خدای متعال و در مرحله بعد ایمان به نبوت و معاد نشأت گرفته باشد. در این صورت است که میزان قرب آفرین بودن آن و یا به عبارت دیگر میزان اخلاص موجود در آن، به حد لازم برای تامین سعادت حداقلی فرد رسیده است.