مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
آموزش ضمن خدمت
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۵۲
103 - 122
تحقیق حاضر که از نوع تحقیقات کاربردی است، به منظور شناسایی دلایل نقص در تولید محصولات صنعت اتومبیل و بررسی نقش عوامل انسانی ( دانش و مهارت کارکنان) و محاسبه میزان بازگشت سرمایه در آموزشهای ضمن خدمت مهندسی شرکت IKAMCO انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دوره های فنی مهندسی ضمن خدمت کارکنان شرکت IKMACO است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، از میان آنها 4 دوره انتخاب و به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: پرسشنامه، مطالعه موردی و مصاحبه که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزهای SPC ( کنترل فرایند آماری) و SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که طراحی و تدوین برنامه های آموزشی نه تنها قادر است مشکلات عملکردی را حل کند، بلکه قادر است بر مسائل دیگر تأثیرات مستقیم یا غیر مستقیم نیز بگذارد. از طرفی آموزش را باید نوعی سرمایه گذاری دانست. چنانکه داده های پژوهش نشان داد در قبال 37000000 ریال هزینه ای که برای آموزش تخصیص داده شده است مبلغ 672000000 ریال بازگشت سرمایه داشته است.
تحلیل عوامل مؤثر در طراحی و اجرای دوره های آموزشی فنی و مهندسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۸
35 - 46
پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر طراحی و اجرای برنامه های آموزش مهندسی شرکت توزین نیرو انجام شده است. این پژوهش از نوع تحلیلی است و جامعه آماری آن شامل 110 نفر از مهندسانی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در طراحی و اجرای آموزش های مهندسی مشارکت داشته اند. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که برای احراز اطمینان از روایی محتوایی و صوری پرسشنامه از نظرات متخصصان بهره گرفته شد و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است که میزان863/. نشانگر مناسب بودن آن برای تحقیق می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از تحلیل دیدگاه مهندسان نشان داد که شش عامل «تناسب نیازها با برنامه های کسب و کار»، «همسویی اهداف آموزشی با استراتژی سازمان»،«همگرایی محتوی آموزشی با نیازهای شغلی»،«بهره گیری از روش های نوین تدریس»،«مدیریت فرایند یادگیری» و«اعتبار بخشی برنامه های ارزشیابی» حدود84 % از کل واریانس به دست آمده را تبیین کرده اند که نشانگر نقش بالای آنهادر اثرگذاری بر طراحی و اجرای برنامه های آموزش مهندسی است.
بررسی راهکارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت (مطالعه موردی کارکنان بانک ملی یاسوج)
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی مهم ترین و راهبردی ترین منبع یک سازمان به حساب می آید. یک سازمان حتی با فرض دارا بودن مجهزترین تجهیزات، تسهیلات و برخورداری از پیشرفته ترین فناوری، بدون بهره گیری از نیروی انسانی متخصص و تعلیم دیده موفقیت چشمگیری نخواهد داشت، هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی راهکارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت (مطالعه موردی کارکنان بانک ملی یاسوج) پرداخته شده است، از نظر روش شناسی، تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی است. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده است، جامعه آماری تحقیق شامل 450 نفر از کارکنان بانک ملی یاسوج می باشد که از طریق فرمول کوکران تعداد 207 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و از طریق نمونه گیری در دسترس از کارکنان شرکت جمع آوری و سپس از طریق معادلات ساختاری SmartPls2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج بدست آمده از این تحلیل نشان می دهد راهکاری کیفیت بخشی بر آموزش های ضمن خدمت تاثیر گذار می باشد.
تدوین مدل کیفیت بخشی به آموزش های سازمانی مبتنی بر رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (مطالعه موردی صنایع استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
124 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مدل سازی عوامل مؤثر بر کیفیت دوره های آموزشی ضمن خدمت کارکنان صنایع استان یزد بود. روش پژوهش، مطالعه موردی و جامعه آماری پژوهش اعضای هیات علمی و مدیران نیروی انسانی صنایع بودند که از بین آن ها 21 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه خود تعاملی محقق ساخته بود و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری برای سطح بندی عوامل مؤثر استفاده شد. جهت سنجش روایی از ملاک روایی محتوایی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که 11 عامل به عنوان عوامل نهایی مؤثر بر کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت صنایع به حساب می آیند. همچنین تحلیل حاصل از داده ها به سطح بندی مدل به 8 سطح منجر شد. سطح هشتم مدل، شامل توجه به نیازهای کارکنان؛ سطح هفتم، تخصص مدرسین و تدوین کنندگان دوره ها و حمایت مدیریتی و اجرایی؛ سطح ششم، استمرار دوره های ضمن خدمت؛ سطح پنجم، مناسب بودن محتوای آموزشی ارائه شده و مشارکت مدرسین و کارکنان در فرایند طراحی دوره؛ سطح چهارم، ارتباط دوره آموزش با محیط واقعی کار و کیفیت تجهیزات آموزشی؛ سطح سوم، بکارگیری شیوه های تدریس مناسب، سطح دوم؛ ارزیابی مستمر و مناسب کارکنان و در نهایت سطح اول، بر انگیختن کارکنان در امر یادگیری است.
بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمانهای دولتی: ارائه الگوی تفکر بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمان های دولتی صورت گرفته است. این پژوهش با روش پژوهش کیفی انجام شده که جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بکاربرده شده است. جامعه آماری پژوهش دست اندرکاران حوزه آموزش می باشد. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و از نوع گوله برفی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 25 نفر به اشباع رسید. داده ها بر اساس نظریه گراندد تئوری تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 9 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چرایی فقدان یا انگیزه پایین برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی و 10 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چگونگی ایجاد یا افزایش انگیزه برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی بود. این مقوله ها برای سوال چرایی شامل «عدم نیازسنجی دقیق»، «عدم آشنایی مدیران با نقش های مدیریتی»، «فراگیران»، «عدم شایستگی مدرسان»، «عدم توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» و مقوله ها برای سوال چگونگی شامل «نیازسنجی دقیق»، «مدیریت آموزشی در سازمانهای دولتی»، «استفاده از مدرسان حرفه ای »و «توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» می شود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود مقوله های مذکور جهت ایجاد یا افزایش انگیزه کارمندان استفاده شود.
نقش میانجی آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶)
124 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی با نقش میانجی آموزش ضمن خدمت از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی بود. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی علی بود. جامعه آماری در این مطالعه، کلیه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی به تعداد 53 نفر بود و تمامی آنان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه از پرسشنامه های استاندارد پرسشنامه آموزش های ضمن خدمت شمس (1392)، آمادگی برای تغییر سازمانی چیوا و همکاران (2007) و چابکی سازمانی فلتو و همکاران (2011) استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید گردید و پایایی آنها به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب 756/0 ، 843/0 و 909/0 تعیین گردید. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین چابکی سازمانی، آموزش ضمن خدمت و آمادگی برای تغییر سازمانی رابطه معناداری داشته است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده است که آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی، نقش میانجی دارد.
ارائه الگوی اثربخش دوره های آموزش ضمن خدمت در سازمان های دولتی با بهره گیری از رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی اثربخش دوره های آموزش ضمن خدمت در سازمان های دولتی با بهره گیری از رویکرد فراترکیب است. برای دستیابی به این هدف مهم، پژوهشگر رویکرد فراترکیب را در پیش گرفته است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، در دسته پژوهش های کاربردی است .بر این اساس 109 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه حاضر را با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی کردند و به تجمیع، ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها پرداختند تا با بسط مدل جدید، تصویر جامع، نو و بدیعی از الگوی اثربخش دوره های آموزش ضمن خدمت ارائه دهند بسط مدل ارائه شده یکی از قوت ها و نوآوری های این پژوهش است. الگوی اثربخش دوره های آموزش ضمن خدمت در این پژوهش تعداد 181 کد نهایی ، در قالب 14 مقوله و سه بعد اصلی (ملزومات ساختاری، رفتاری، محیطی)، شناسایی و ارائه شده است.
بررسی چگونگی تأثیر آموزش های ضمن خدمت کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور بر بهبود عملکرد آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
175 - 199
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت بر بهبود عملکرد کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور (طی سال های 1382 تا1390) انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از 503 نفر از کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور که به صورت غیررسمی (پیمانی و قراردادی) و رسمی در سال 1391 در این سازمان شاغل بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به تعداد 244 نفر از کارکنان انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد: دوره های آموزش ضمن خدمت موجب افزایش نظم و انضباط و مهارت های مورد نیاز در بین کارکنان، افزایش هماهنگی و همسو نمودن کارکنان با سازمان و افزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه بین کارکنان، کاهش حوادث و ضایعات کاری کارکنان، به هنگام سازی دانش و توانش نیروی انسانی در بین کارکنان، افزایش کمک به تغییر و تحولات سازمانی، افزایش تقویت روحیه همدلی و همکاری و افزایش توان بازده کاری در بین کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور شده است.
شناسایی متغیرهای تبیین کننده آموزش و توانمندسازی کارکنان در هیئت های ورزشی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۷
195 - 203
هدف از این پژوهش، شناسایی متغیرهای تبیین کننده آموزش و توانمندسازی کارکنان در هیئت های ورزشی استان گلستان بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان هیئت های ورزشی استان گلستان بود و حجم نمونه آماری با استتفاده از روش تمام شمار 215 نفر برآورد شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد گوناریس (2008) و توانمندسازی میشرا (2010) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد در حال حاضر آموزش و توانمندسازی کارکنان در هیئت های ورزشی استان گلستان از شرایط نسبتا مطلوبی برخوردار است. آموزش ضمن خدمت، قوی ترین تبیین کننده آموزش کارکنان و احساس شایستگی در شغل قوی ترین تبیین کننده توانمندسازی کارکنان در هیئت های ورزشی استان گلستان بود. در نهایت، هیئت های ورزشی استان گلستان با توجه به محیط متغیر و رقابتی ورزش باید دائما آموزش و توانمندسازی کارکنان خود را جدی بگیرند.
تاثیر متغیرهای ویژگی جمعیت شناختی، برنامه آموزشی و حمایت مدیران بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
112 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تاثیر متغیرهای ویژگی جمعیت شناختی، برنامه آموزشی و حمایت مدیران بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت انجام شد. روش: روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی- کاربردی؛ برحسب نوع داده، کمی بود. جامعه آماری پژوهش شامل شامل کلیه کارکنان بانک رفاه ایران به تعداد 9794 نفر بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای و محاسبه حجم نمونه در پژوهش هایی با تحلیل عاملی 491 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که همگی مورد تأیید قرار گرفتند. در بخش استنباطی برای پاسخ به سؤال های پژوهش از آزمون هایی نظیر همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزارهای SPSS-v21، Smart Pls-v2 و Lisrel-v8 نیز بهره گرفته شد.یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان دادند که متغیرهای ویژگی جمعیت شناختی، برنامه آموزشی و حمایت مدیران بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان تاثیر معناداری دارند.نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، نتایج پژوهش حاکی از آن است که به منظور اثربخشی بیشتر دوره های ضمن خدمت باید به مولفه های مختلف فردی، آموزشی و حمایتی توجه ویژه داشت.
طراحی مدل خط مشی گذاری به منظور توانمندسازی و ارتقای حرفه ای معلمان با تکیه بر آموزش های ضمن خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
371 - 382
حوزههای تخصصی:
هدف: توانمندسازی و ارتقای حرفه ای معلمان از طریق آموزش های ضمن خدمت می تواند نقش موثری در بهبود کیفیت آموزش آنان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خط مشی گذاری به منظور توانمندسازی و ارتقای حرفه ای معلمان با تکیه بر آموزش های ضمن خدمت بود.روش شناسی: در یک مطالعه کاربردی از نوع کیفی، پژوهش حاضر بر روی 10 نفر از اساتید و خبرگان حوزه های مدیریت آموزش و آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی که طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در فصل های فروردین تا شهریور 1401 انجام و روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 92/0 به دست آمد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش تحلیل محتوا طبق نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل خط مشی گذاری به منظور توانمندسازی و ارتقای حرفه ای معلمان با تکیه بر آموزش های ضمن خدمت دارای 174 شاخص، 31 مولفه در شش زمینه شرایط علّی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، راهبردها و پیامدها بود. در این پژوهش شرایط علّی شامل 13 شاخص و 3 مولفه نیازهای اجتماعی، تغییر در نیازهای آموزشی و ایجاد نیاز فردی در معلمان، پدیده محوری شامل 11 شاخص و 3 مولفه آموزش علمی و عملی، حل کننده مشکلات و ارزش آفرین، شرایط زمینه ای شامل 18 شاخص و 5 مولفه اجرای درست دوره ها، غنای محتوای دوره ها، محیط شایسته، برنامه ریزی درست و ذهنیت معلمان، شرایط مداخله ای شامل 59 شاخص و 6 مولفه مدیران غیرمتعهد و غیرمتخصص، ارزیابی عملکرد نادرست، نیازسنجی نادرست، عدم کیفیت تدریس دوره، روش های آموزش غیرمرسوم و ضعف سیستم انگیزشی، راهبردها شامل 46 شاخص و 10 مولفه الگوبرداری موفق، بهبود محتوای دوره ها، برنامه ریزی منطقه محور، نیازسنجی دقیق و علمی دوره ها، رفع موانع فردی معلمان، تغییر در سیستم های آموزشی، بهبود شرایط فیزیکی، به کارگیری مدرسین مجرب و متخصص، فراهم آوردن بسترهای انگیزشی و نظام ارزیابی مناسب و پیامدها شامل 27 شاخص و 4 مولفه پیامدهای اجتماعی، بهبود عملکرد آموزشی معلمان، بهزیستی شغلی معلمان و پیامدهای روانی معلمان بود. در نهایت، مدل داده بنیاد خط مشی گذاری به منظور توانمندسازی و ارتقای حرفه ای معلمان با تکیه بر آموزش های ضمن خدمت طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: مدل خط مشی گذاری داده بنیاد طراحی شده به منظور توانمندسازی و ارتقای حرفه ای معلمان با تکیه بر آموزش های ضمن خدمت می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش برای طراحی برنامه هایی جهت بهبود و توانمندسازی حرفه ای معلمان از طریق آموزش های ضمن خدمت مورد بهره برداری قرار گیرد
بررسی مدل SWOT (قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها) سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدایی
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
36 - 51
حوزههای تخصصی:
دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در راستای به روز شدن اطلاعات،بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی می باشد.هدف پژوهش،بررسی مدل(SWOT) در قالب تحلیل قوت ها،ضعف ها،فرصت ها و تهدیدها دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی،شامل:سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان(LTMS)،سامانه مدیریت یادگیری رایادرس(rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت(meraat) از دیدگاه معلمان دوره اول ابتدایی استان ایلام در بین سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ بود. این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته،استفاده شد و حجم نمونه با استفاده از روش کرجسی و مورگان تعداد۱۵۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.نتایج مشخص کرد که ضعف ها شامل:طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها،نبود تناسب استاندارد برخی از سوالات آزمون ها،نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی و تهدیدها در برگیرنده:نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی،قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام.سامانه های مذکور فرصت هایی در زمینه هدف گذاری،محتوا و راهبردهای یاددهی -یادگیری داشتند و قوت ها را می توان:شناخت بیشتر معلمان از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر:طرح درس،تعیین هدف های آموزشی،سنجش و ارزشیابی،شناخت روش ها و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی،ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور دانست.در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
الگویابی نیازسنجی دوره های آموزش ضمن خدمت فرهنگیان مطالعه موردی: فرهنگیان استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
104 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگویی بهینه برای نیازسنجی دوره های آموزش ضمن خدمت فرهنگیان استان آذربایجان شرقی انجام شده است. این پژوهش به شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی و حرفه ای معلمان به عنوان عوامل کلیدی در بهبود کیفیت آموزشی می پردازد. روش تحقیق کیفی و با تحلیل مضمون انجام شد و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان آموزشی گردآوری و با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. که در آن 9 بُعد اصلی شامل مدیریت و رهبری، مهارتی، اجتماعی، اداری و مالی، آموزشی و فرهنگی، شایستگی، تربیتی و پرورشی، دانش و تخصص، و روان شناختی در قالب الگوی نهایی طراحی شد. طرح بحث به اولویت بندی این ابعاد می پردازد؛ نتایج نشان داد که ابعاد آموزشی و فرهنگی (18.11٪) و اداری و مالی (15.75٪) بیشترین اولویت را دارند، در حالی که بُعد مهارتی (5.12٪) کمترین اولویت را داراست. مدل نهایی به عنوان چارچوبی عملی برای بهبود برنامه ریزی و اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان قابل استفاده است.
بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک: رویکرد نوین در آموزش منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف فراترکیب مؤلفه های الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک انجام پذیرفت. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (140 مقاله) که در دهه اخیر در مورد مؤلفه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 22 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک در چهار کد منتخب و 12 محور، فرهنگ یادگیری مبتنی بر وب (فناورانه) (سواد رسانه ای، تعاملات شبکه ای، اخلاق فناورانه)، طراحی آموزشی مبتنی بر موک (مشتمل بر نیازسنجی، تعریف رویکردهای آموزشی (دسترسی) موک، محتوا و منابع)، مدیریت مبتنی بر وب فرانید ضمن خدمت (مشتمل بر مدیریت سامانه های یادگیری، نظارت و ارزیابی، بسترسازی مدیریت دانش )؛ پشتیبانی و به روزآوری (پشتیبانی نرم افزاری، پشتیبانی سخت افزاری) مورد سازمان دهی قرار گرفت. لذا با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک به ابعاد مذکور توجه ویژه صورت گیرد.
آسیب شناسی سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در جهت بهبود و ارتقای مهارت های حرفه ای تدریس دبیران مطالعات اجتماعی (نمونه موردی: شهرستان های حوزه جنوب استان ایلام)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش و بهسازی مداوم معلمان به عنوان قلب تپنده نظام آموزش و پرورش در قالب ارائه دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی را می توان در راستای به روز شدن، بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی دانست. هدف این پژوهش، بررسی آسیب شناسی سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی ارائه شده سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان (LTMS)، سامانه مدیریت یادگیری رایادرس (rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت (meraat) در جهت بهبود و ارتقای مهارتهای حرفه ای تدریس از دیدگاه دبیران درس مطالعات اجتماعی متوسطه اول و دوم در شهرستان های حوزه جنوب (آبدانان، دره شهر، بدره و دهلران) در استان ایلام در سال تحصیلی ۱۴۰۳/۱۴۰۲ بود. روش: این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شد و حجم جامعه ۲۵ نفر بوده حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۴ نفر(۱۲ مرد و ۱۲ زن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها: مشخص شد، طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها، نبود تناسب استاندارد برخی از سؤالات آزمون ها، نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی، نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی، قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام در برخی از سامانه ها از مهمترین آسیب ها بودند. نتایج: در کنار آسیب شناسی، سامانه های مذکور در زمینه های هدف گذاری، محتوا و راهبردهای یاددهی - یادگیری، عملکرد نسبتاً مطلوبی داشتند و باعث شناخت بیشتر دبیران از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر: طرح درس، تعیین هدف های آموزشی، سنجش و ارزشیابی، آشنایی با روشهای و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی، ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور شدند.