مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
سازه انگاری
منبع:
مجلس و راهبرد سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۷۲
77 - 99
عربستان سعودی یکی از کشورهای مهم و تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست خارجی خصمانه و تقابل گرایانه ای در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است. سؤال مقاله حاضر این است که محرک اصلی رفتار عربستان در قبال جمهوری اسلامی ایران به چه عاملی بر می گردد؟ فرضیه نویسنده این است که ادراکات و برداشت های هویت بنیان عربستان سبب شده تا این کشور سیاستی خصمانه و تقابل گرایانه در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند. مهم ترین یافته این مقاله (با رویکردی سازه انگارانه) آن است که مؤلفه هویت؛ عامل تعیین کننده سیاست خارجی عربستان در قبال جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.
مطالعه تطبیقی گروه های تروریستی القاعده و داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
القاعده و داعش از جمله مهم ترین کنشگران تروریستی محسوب می شوند که نقش مهمی در تحول مفهوم امنیت و پویایی آن در سال های اخیر داشته اند. هدف پژوهش حاضر مطالعه مقایسه ای این گروه ها می باشد. بر همین اساس، سوال اصلی بر این مبنا قرار گرفته است که وجوه تشابه و افتراق گروه های القاعده و داعش کدامند؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. با توجه به ماهیت گروه های تروریستی فوق الذکر، از رهیافت نظری سازه انگاری که بر غیریت سازی و انگاره «خود - دیگری» تأکید دارد، استفاده شده است. یافته های پژوهش مبین این واقعیت است که گروه های تروریستی القاعده و داعش که مبنا و علل وجودی آنها بر اساس غیریت سازی است، علی رغم برخی تشابهات هویتی در بسیاری از زمینه ها به ویژه در ساختار، اهداف، حوزه کارکردی، شیوه عملکرد، کیفیت رهبری، ابزارها از تفاوت های آشکاری با یکدیگر برخوردارند.
سازه مفهومی «جهاد کبیر» در گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عرصه تحلیل سیاست خارجی یکی از مهمترین حیطه های پژوهشی علوم سیاسی و روابط بین الملل می باشد که به بحث در جهت تبیین رفتارها و جهت گیری های خارجی دولت ها به عنوان اساسی ترین برونداد سیاست خارجی هر کشور می پردازد. در جمهوری اسلامی ایران، نقش رهبری در سیاست خارجی ویژه و برتر است. در این مقاله بر آنیم تا «جهاد کبیر» را که به عنوان یک راهبرد اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از سوی مقام معظم رهبری ارائه شده، بازخوانی نماییم؛ گفتمانی که تاکنون چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. سؤال اساسی در این پژوهش این است که چرا جهاد کبیر در حوزه سیاست خارجی مطرح شد و کارکرد هویّتی آن بر سیاست خارجی چگونه می باشد؟ فرضیه ما بدین صورت تنظیم شده که جهاد کبیر به عنوان یک راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی اولاً دارای یک هویت گفتمانی است که بصورت یک پادگفتمان درمقابل گفتمان نفوذ مطرح شده و ثانیاً دارای یک کاربرد هویّت بخشی به سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سطح نظام بین الملل می باشد. رهیافت و چارچوب نظری پژوهش رهیافت سازه انگاری با تأکید بر بُعد هویتی این نظریه می باشد.
تقابل هسته ای ایران و آمریکا از منظر رویکرد سازه انگاری
منبع:
پژوهش های سیاسی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۶
73 - 94
حوزههای تخصصی:
آنارشی و نظم از منظر نظریه های روابط بین الملل
منبع:
پژوهش های سیاسی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۸
8 - 28
حوزههای تخصصی:
در تحلیل موضوعات نظام بین الملل، آنارشی و نظم از جمله مفاهیم کلیدی محسوب می شوند که نظریه پردازان روابط بین الملل فاقد برداشت واحد و مشترکی از معنای آن می باشند و این امر مطالعات روابط بین الملل را با پیچیدگی هایی مواجه ساخته است. این پژوهش با عنایت به تنگناهای موجود، به منظور ارائه راهکاری جدید در راستای فهم جامع از مفاهیم آنارشی و نظم در نظام بین الملل، نظریه های رئالیسم، نئورئالیسم، مکتب انگلیسی، پسا تجددگرایی، فمینیسم و سازه انگاری را مورد بررسی قرار داده و در پایان ترکیب مکتب انگلیسی- سازه انگاری را به عنوان چارچوبی مناسب جهت تحلیل مسائل نظام بین الملل پیشنهاد می کند.
مطالعه تطبیقی مفهوم هویت از منظر مکتب انگلیسی و تئوری سازه انگاری در روابط بین الملل
منبع:
پژوهش های سیاسی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۸
128 - 144
حوزههای تخصصی:
مفهوم هویت به شکل منسجم و به عنوان یکی از مهترین مفاهیم موجود در روابط بینالملل، مفهومی نسبتاً جدید است و شکل گیری آن به دهه 1950برمی گردد. هویت به مفهوم وضعیت شبیه بودن و تفاوت داشتن با دیگران و شامل ایجاد مرزهایی است که خود را از دیگران جدا می کند. «چیستی» و «کیستی» از جمله سؤالاتی می باشند که در مبحث هویت مطرح و ذهن بشر و جوامع بشری را از گذشته های دور مشغول نموده اند. از نظر مکتب انگلیسی، عامل اصلی شکل گیری هویت، معانی و هنجارهایی می باشند که سبب ایجاد تکالیف متقابل بازیگران مختلف می شوند. در مقابل، سازه انگاری هویت را یک سازه اجتماعی می داند که جنبه ذهنی و گفتمانی دارد و معتقد است که علاوه بر معانی و هنجارها، منافع نیز در شکل گیری هویت ها نقش اساسی دارند. مقاله حاضر با هدف مطالعه تطبیقی هویت از منظر مکتب انگلیسی و تئوری سازه انگاری، با روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای صورت می گیرد.
سیاست خارجی هنجارگرا با تأکید بر اتحادیه اروپا
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۲
107 - 129
حوزههای تخصصی:
یکی از الزاماتی که اتحادیه اروپا در دنیای بعد از جنگ برای خود ضروری میدید، همگرایی بیشتر در پرتو هویت اروپایی بود. حقوق بشر، دموکراسی، حاکمیت قانون را می توان از عناصر هویت اروپایی قلمداد نمود که این اتحادیه تلاش دارد در قالب همگرایی منطقه ای به ترویج آن در سطح جهان بپردازد؛ و بدین ترتیب در نظم جهانی و ساختن هنجارهای بین المللی سهیم باشد. بنابراین اتحادیه اروپا در قالب سیاست خارجی و امنیتی مشترک سعی در ارائه سیاست خارجی هنجارگرا دارد. یکی از اساسی ترین هنجارهای بین المللی که سنگ بنای سیاست خارجی و امنیتی اروپا قلمداد می گردد حقوق بشر است. اتحادیه اروپا بر این ادعاست که، حقوق بشر را سر لوحه روابط خویش قرار داده و حقوق بشر عامل اساسی در روابط این اتحادیه با سایر کشورهاست؛ در این فصل به بررسی سیاست خارجی هنجارگرا و نقش حقوق بشر در سیاست خارجی اتحادیه اروپا می پردازیم.
رقابت های روسیه با ناتو و آمریکا در دریای سیاه و پیشنهادهای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
139 - 164
حوزههای تخصصی:
حوزه ژئوپولیتیک دریای سیاه در سال های اخیر، به کانون مهم رقابت میان روسیه با اعضای ناتو به ویژه آمریکا تبدیل شده است که واکاوی ابعاد مختلف این رقابت حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی پیامدهای حاصل از این رقابت ها در دریای سیاه است که به روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریات «سازه انگاری» و «نظم جهانی» انجام شده است. یافته ها نشان می دهد حمایت غرب و آمریکا از انقلاب های رنگین در گرجستان و اوکراین، دعوت از آن ها برای پیوستن به ناتو، پذیرش عضویت کشورهای شرق اروپا در این سازمان در کنار ماجراجویی های نظامی موجب شده تا روسیه با درک تهدیدهای امنیتی از ناحیه ناتو و آمریکا، حضور نظامی خود را در این پهنه آبی استراتژیک تقویت کند. حمایت مسکو از اعلام استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا در پی جنگ با گرجستان در سال 2008، الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه در سال 2014 و استقرار سامانه های موشکی در کالینینگراد از جمله اقدامات بازدارنده مسکو در حوزه دریای سیاه است. در مجموع می توان گفت رقابت روسیه با ناتو و آمریکا در دریای سیاه بیشترین تأثیر را از حیث تشدید مسابقات تسلیحاتی به دنبال داشته و این حوزه استراتژیک را به بستری بالقوه برای مناقشات بیشتر در آینده تبدیل کرده است.
متغیرهای تأثیرگذار بر واگرایی روابط ایران و پاکستان
منبع:
پژوهش ملل مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵۵
7-29
روابط ایران و پاکستان قبل از انقلاب اسلامی، دوستانه و کم تنش بود. پس از انقلاب اسلامی به علل چندی از جمله: قدرت گیری نظامیان در پاکستان، اختلافات مرزی، کشتار شیعیان و ...، واگرایی بین دو کشور نمایان شد. تز صدور انقلاب نیز که قاعدتاً کشورهای همجوار و مسلمان ایران را در اولویت قرار می داد، اختلافات را دوچندان کرد و علیرغم پیروزی های ایران در این زمینه در کشورهای عراق و سوریه ...، در پاکستان نمودی نیافت. مقاله حاضر به شیوه توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخگویی به این سوال است که مهمترین متغیرهای تاثیرگذار در واگرایی ایران و پاکستان کدام اند؟ فرضیه تحقیق بر این شالوده قرار گرفت که مجموعه-ای از عوامل منطقه ای و فرامنطقه ای موجب واگرایی در روابط دو کشور شده است. یافته ها نشان می دهد که با مبنا قرار دادن چارچوب نظری براساس نظریه سازه انگارانه و تأثیر هنجارهای اجتماعی و تشکل ها بر روابط میان دولت ها، مهمترین عوامل واگرایی دو کشور عبارتند از: اقدامات طالبان در پاکستان، رقابت ایران و پاکستان بر سر احراز قدرت منطقه ای، واکنش های افراطی علیه انقلاب ایران، روابط پاکستان با آمریکا و عربستان ... از مهم ترین علل واگرایی در روابط دو کشور محسوب می شوند.
مؤلفه ها و موانع رویکرد ژئوکالچر ایران در قبال ابتکار کمربند و راه چین در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتکار کمربند و راه چین به عنوان بزرگ ترین و جسورانه ترین طرح در سیاست خارجی این کشور همچون گامی بلند به سوی ابراز وجود و کنارگذاشتن سیاست خارجی محتاطانه برجای مانده از دوران دنگ شیائوپینگ تلقی می شود که پیامدهای آن می تواند در گستره جهانی احساس شود. با این حال، در بعد منطقه ای به نظر می رسد که آسیای مرکزی از مناطقی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و همسایگی با مناطق غربی چین که مورد توجه و سرمایه گذاری فزاینده دولت چین قرار گرفته اند از این سیاست بیشترین اثر را می پذیرد. با توجه به اینکه ماهیت اصلی راهبرد چین، توسعه راه های ارتباطی و انتقالی است که فرصتی تاریخی برای مشارکت فعال در آن با هدف گسترش تبادل اندیشه و فرهنگ در کنار انتقال کالا فراهم می شود، این پرسش مطرح می شود که بهترین و کارآمدترین رویکرد سیاست منطقه ای ایران در آسیای مرکزی با توجه به ابتکار کمربند و راه و پیامدهای منطقه ای آن چه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش با اتکا بر نظریه سازه انگاری و به ویژه تأثیر این نظریه در حوزه منطقه گرایی نوین، رویکرد مبتنی بر ایران فرهنگی به عنوان بهترین سیاست معرفی می شود که در مقایسه با رویکردهای رقیب از مزیت نسبی مناسبی برای کشور برخوردار است. در این نوشتار، میان سه رویکرد ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر در سیاست منطقه ای ایران در آسیای مرکزی بررسی مقایسه ای کوتاهی انجام می دهیم. همچنین موانع رویکرد ژئوکالچر ایران را بررسی می کنیم.
تحلیل دلیل ها و عامل های مادی و غیرمادی پیوسته سازی شبه جزیره کریمه به فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 و پایان منازعات شرق و غرب، به نظر می رسید دوران صلح و امنیت فرا رسیده باشد؛ اما تنها بیش از دو دهه از سقوط دیوار برلین نگذشته بود که شرایط به گونه ای تغییر کرد که دوباره، غرب و روسیه در اوکراین به حمایت از بخشی از جامعه اوکراین روبه روی یکدیگر قرار گرفتند. روسیه پس از گسترش بحران، تصمیم به پیوسته سازی شبه جزیره کریمه به فدراسیون روسیه گرفت و پس از اشغال و برگزاری همه پرسی که با موافقت 96 درصدی مردم آن همراه شد، در 21 مارس 2014 به طور رسمی شبه جزیره کریمه را به فدراسیون روسیه پیوسته ساخت. از این رو، هدف اصلی این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس چارچوب نظری واقع گرایی تدافعی و سازه انگاری، پاسخ گویی به این پرسش ها است که چرا روسیه تصمیم به پیوسته سازی شبه جزیره کریمه به فدراسیون روسیه گرفت؟ و علت های گسترش بحران و موفقیت آمیزبودن این پیوسته سازی چیست؟ نتایج به دست آمده از این مقاله، حاکی از آن است که علت های تصمیم روسیه به پیوسته سازی شبه جزیره کریمه به فدراسیون روسیه را باید در چارچوب فرایند قدرت و رفع تهدیدی توضیح داد که به وسیله گسترش و توسعه ناتو و اتحادیه اروپا به سوی مرزهای امنیتی روسیه به وجود آمده بود. همچنین اشتراک ها و پیوندهای تاریخی، زبانی، قومی، نژادی و مذهبی میان دو جامعه روسیه و شبه جزیره کریمه از دلیل های مهمی بوده اند که هم در گسترش بحران و هم در موفقیت آمیز بودن پیوسته سازی شبه جزیره کریمه به فدراسیون روسیه نقش مهمی داشته اند.
رویکرد دولت های عربی در آغاز و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
منبع:
پژوهش ملل آبان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
27-45
حمله نظامی عراق به ایران که از آن بعنوان جنگ تحمیلی یاد می شود در 31 شهریور 1359آغاز و به مدت هشت سال به درازا کشید. این جنگ که به دلایل مختلفی روی داد منافع دولت های مختلفی را تحت تأثیر خود قرار داد. دولت های عربی که در پیرامون کانون این نزاع قرار داشتند با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بر این کانون، در آغاز و پایان آن دخیل بودند. تبیین عملکرد و مواضع دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی از مهمترین اهداف این پژوهش می باشد. شیوه گردآوری منابع با استفاده از متون تخصصی مرتبط با مقاله حاضر و با روش توصیفی و تحلیلی مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. لذا این تحقیق با واشکافی رویکرد دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است؛ رویکرد دولت های عربی چه تأثیری در آغاز و پایان جنگ تحمیلی داشت؟ یافته ها نشان می دهند رویکرد اکثر دولت های عربی در آغاز و پایان جنگ تحمیلی با تأثیرپذیری از تحولات میدانی جنگ، ناسیونالیسم عربی و سیاست های غرب و شرق همواره به صورت مستقیم و غیرمستقیم در همراهی با حزب بعث عراق بود که این امر بیشتر ناشی از مولفه هویتی می باشد لذا این امر سبب ترغیب به جنگ، تداوم جنگ و تحمیل خسارات فراوان مالی و جانی برای ایران شد.
چرخش سیاست خارجی عربستان در قبال عراق (2003-2020)؛ گذار از تقابل هویت محور به هم گرایی منفعت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی، همواره، به تحولات عراق با حساسیت بالایی می نگریسته و پتانسیل عظیمی از توانمندی خود در سیاست خارجی را صرف این کشور کرده است که طبیعتاً این موضوع، به ویژه پس از 2003 که نگرانی های ریاض در قبال معادلات بغداد را بیشتر نمود، در طراحی نقشه قدرت در غرب آسیا اثری شگرف داشته است. با وجود این اهمیت، نگاه و اقدامات خاندان سعودی در قبال عراق پساصدام و پساداعش بدون تحول نبوده است. مقاله حاضر به بررسی سیاست عربستان در عراق از سال 2003 تا میانه سال 2020 پرداخته است و با شناسایی یک نقطه چرخش مهم در سال 2016 طی این بازه زمانی، به این پرسش اصلی پاسخ می دهد: تحول سیاست خارجی عربستان در قبال عراق پساصدام چگونه بوده است؟ فرضیه ای که برای پاسخ به این سؤال مطرح شده است، از این قرار است: نگاه غالب بر سیاست عربستان در قبال عراق در سال های 2003 تا 2016، منبعث از دغدغه های هویتی و رقابت های شیعی سنی و عربی غیرعربی، تقابلی بوده و از سال 2016 تا 2020 با توسعه مناسبات اقتصادی سیاسی با دولت عراق هم گرایی داشته است. برای آزمودن این فرضیه، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بهره گیری از نظریات سازه انگاری و نوکارکردگرایی، تبیین شده است که از سال 2016 به بعد، عربستان با مشاهده شکست سیاست های برآمده از رویکرد شیعه ستیز و مواجه شدن با نتیجه های عکس آن، از یک بازیگر متعصب سنّیِ ضدّ دولتِ غالباً شیعی عراق به یک بازیگر هم گرا و همکار با عراق برای جهت دهی به معادلات سیاسی این کشور تبدیل شده است.
ابعاد، پیامد و چالش های عضویت ترکیه در اتحادیه اروپایی
منبع:
سازمان های بین المللی سال اول تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
137-160
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی بررسی چالش های فراروی ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا است. به نظر می رسد دو متغیر مستقل ناهمگنی هویتی و اقتصادی، روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را با چالش مواجه کرده است. برای آزمون این فرضیه، نگارندگان با بهره گیری از نظریه های سازه انگاری و لیبرالیسم اقتصادی تلاش می کنند تا به تشریح نگاه اتحادیه اروپا به این روند بپردازند. در اینجا ویژگی های ساختار قدرت و سیاست ترکیه از جمله میراث اسلامی و هویت اسلام گرایانه، کسری دمکراسی، ساختار نیمه دمکراتیک و اقتصاد کوچک در حال توسعه، چالش ها ی فراروی عضویت در اتحادیه اروپا به شمار می روند. نگارندگان نتیجه می گیرند که با این ویژگی ها، ترکیه همچنان مسیر صعب العبوری را برای پیوستن به اتحادیه اروپایی در پیش خواهد داشت.
نقش ناتو در گسترش جامعه امن اروپای غربی
منبع:
سازمان های بین المللی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
181-213
حوزههای تخصصی:
جامعه امن اروپای غربی، آشکارترین و مهم ترین جامعه امن در جهان معاصر است. این جامعه امن دارای سه نهاد اصلی است که عبارتند از؛ پیمان آتلانتیک شمالی، اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا. همه جوامع امن، خود را چنان تعریف می کنند که میان «خود» و «دگری»، غیریت ایجاد نمایند که این امر نظریات جامعه امن را به نظریات سازه انگاری پیوند می دهد. به همین سان، جامعه امن اروپای غربی نیز همچون هر جامعه امن دیگر، هنجارها، هویت ها و منافع خاص خود را تعریف کرده است. در کنار این، برخی از جوامع امن تلاش می کنند تا مرزهای خود را در ورای منطقه اعضای اصلی خویش گسترش دهند و برای این امر نهادهای ویژه ای را نیز تأسیس می کنند. در جامعه امن اروپای غربی، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، طلایه دار گسترش است. این مقاله تلاش می کند با روش تاریخی و توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که جامعه امن اروپای غربی از طریق نهاد ناتو چگونه گسترش یافته است؟
مطالعه سازه انگارانه سازمان های بین المللی و امکانات پژوهشی
حوزههای تخصصی:
نگرش های نظری به سازمان های بین المللی زمینه های اصلی را برای طرح پرسش های مناسب و تحقیقات معنادار و منتظم فراهم می سازند. رویکرد سازه انگاری به عنوان چارچوبی تحلیلی و مفهومی، یکی از زمینه های مناسب برای مطالعه سازمان های بین المللی است. این مقاله با تمرکز بر مبانی نظری سازه انگاری و برنامه پژوهشی آن نشان می دهد که چگونه این رویکرد می تواند هدایتگر تحقیقات در زمینه سازمان های بین المللی باشد. سازه انگاری با توجه به بحث هایی چون قوام متقابل کارگزار و ساختار ، بیناذهنیت ، رابطه میان قواعد و قیادت ، قاعده آفرینی ، بازتولید و تغییر قواعد ، هویت سازی و فرهنگ سازمانی می تواند زمینه هایی برای پژوهش در سازمان های بین المللی بگشاید. این نوشته نشان می دهد که چگونه برخی از این امکانات پژوهشی در عمل زمینه تحقیقات تجربی شده اند و در عین حال تا چه حد زمینه های ناب برای مطالعه سازمان های بین المللی وجود دارد. واژگان کلیدی:
جاده ابریشم دریایی؛ فرصتهای فرهنگی و تمدنی
با توجه به اهمیت ارتباطات در عصر حاضر، این پژوهش بدنبال مطالعه راهکارهای افزایش همکاری و همگرایی کشورهای خلیج فارس بوده و در صدد است، تاثیرات احیای راه ابریشم دریایی بر نزدیکی و همکاری های فرهنگی- تمدنی کشورهای خلیج فارس را بررسی کند. یافته های پژوهش که بر اساس تئوری های همگرایی منطقه یی و سازه انگاری صورت گرفته، حاکی از آن است که احیای راه ابریشم دریایی در ابتدا سبب افزایش و تحکیم زمینه های اقتصادی، ارتباطی و توریستی بین کشورهای منطقه میشود. این امر به تغییر تصاویر در ذهن ملتها و دولتهای منطقه از یکدیگر می انجامد و در نهایت سطح همکاری و مناسبات آنها را به مسائل سیاسی و فرهنگی ارتقا میدهد.
نقد و بررسی دکترین صدور انقلاب در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1358-1363)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
143 - 188
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، بررسی دکترین صدور انقلاب اسلامی آیت الله [امام] خمینی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی از مقطع اشغال سفارت آمریکا تا پایان تحوّلات مربوط به عملیات رمضان و خیبر در جنگ ایران و عراق و نقد این دکترین بر اساس رویکرد سازه انگارانه ی الکساندر ونت در کتاب نظریه ی اجتماعی سیاست بین الملل است. پرسش های مقاله معطوف به چیستی صدور انقلاب به مثابه یک دکترین و چگونگی برسازی هویت سیاست خارجی ایران در پرتو تحوّلات عمده سیاست خارجی در مقطع زمانی مورد اشاره بوده است. به منظور پاسخگویی به پرسش ها و فراهم آوردن استدلال های لازم نخست پیشینه ی موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و سپس مفاهیم اصلی مستخرج از نظریه ونت در چارچوب یک مدل نظری گردآوری شده، سپس داده های پژوهش بر اساس همین مدل گردآوری شده و مورد نقد قرار گرفته است. در این فرایند به دو نکته ی جدید در این مقاله پرداخته شده؛ نخست آن که دکترین صدور انقلاب مربوط به مقطع خاصی از تاریخ انقلاب اسلامی بوده و در مقاطع بعدی پایان یافته تلقی می شود، و دوم آن که دکترین ها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بیشتر ماهیتی توجیه کننده برای اقدامات قبلی دارند و نه راهنمای اقدامات بعدی.
مقایسه دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال پنج جمهوری آسیای مرکزی، دو کشور ایران و ترکیه به جهت اشتراکات فرهنگی، تاریخی، زبانی، مذهبی و قومی با این جمهوری ها، سعی کرده اند تا با استفاده از این ظرفیت ها و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی، در جهت اقناع این جمهوری ها و کسب اهداف خود با کمترین هزینه گام بردارند. بر همین اساس، هدف اصلی این مقاله، بر مبنای چارچوب نظری سازه انگاری، پاسخگویی به این سؤالات است که اولاً علل همگرایی و افزایش روابط ایران و ترکیه با جمهوری های آسیای مرکزی چیست و ثانیاً تا چه میزان دیپلماسی فرهنگی دو کشور در این منطقه موفق و به افزایش روابط و کسب اهداف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دو کشور کمک نموده است؟ نتایج حاصل از این مقاله، حاکی از آن است که اولاً پیوندها و اشتراکات تاریخی، فرهنگی، مذهبی، زبانی و قومی میان جمهوری های آسیای مرکزی و دو کشور ایران و ترکیه علل همگرایی و افزایش روابط بوده است و ثانیاً ترکیه نسبت به ایران در امر دیپلماسی فرهنگی و کسب اهداف موفق تر عمل کرده است.
بررسی و تحلیل رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به بیداری اسلامی بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در تلاش است تا به تجزیه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بیداری اسلامی بحرین بپردازد.بیداری اسلامی در بحرین از اهمیت خاصی برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است.بحرین به واسطه حدود 75 درصد جمعیت شیعی،بیشترین قرابت را با ابعاد قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران در طول سه دهه گذشته برقرار کرده است. مؤلفه های قدرت نرم انقلاب اسلامی و ارزش های منبعث از آن،تأثیرات به سزایی بر وقوع جنبش های مردمی در بحرین داشته است.در این میان،جمهوری اسلامی ایران در راستای نقش آفرینی هر چه بیشتر شیعیان این کشور و احقاق حقوق آن ها، سازوکارها و اقدامات مؤثری را دنبال کرده است.این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤال اصلی است که: جمهوری اسلامی ایران در قبال بیداری اسلامی بحرین چه سیاستی را دنبال می کند؟فرضیه پژوهش این است که جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و مبانی اعتقادی و انقلابی خود، ضمن مخالفت با سیاست سرکوب و ارعاب مقامات بحرینی،در جهت احقاق حقوق شیعیان بحرین و تأمین اهداف و سیاست های آن ها مبادرت می ورزد.یافته های این مقاله نشان می دهد؛بر مبنای آموزه های مطروحه در نظریه سازه انگاری، جمهوری اسلامی ایران بر اساس هویتی که از خود و همچنین رژیم های آل سعود عربستان و آل خلیفه تعریف کرده و تحولات بحرین را مصداقی بارز از بیداری اسلامی می داند،سیاست خارجی خود را در قبال تحولات بحرین پیگیری می کند.برای تحلیل داده های این پژوهش از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.