مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سازه انگاری
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی دلایل حمایت ایران از حزب الله و تأثیرات آن بر ابعاد مختلف امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نظریه های سازه انگاری و نوواقع گرایی است. از این رو این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که چرا جمهوری اسلامی ایران از حزب الله لبنان حمایت می کند؟ فرضیه مقاله نیز عبارت است از اینکه حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله در راستای تأمین ابعاد مختلف امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، یعنی امنیت فیزیکی و امنیت هویتی آن است. نتایج مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی حاکی از آن است که در عین ضروری بودن استفاده از دو نظریه برای تحلیل موضوع، با نظریه سازه انگاری و نوواقع گرایی به ترتیب می توان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ابعاد امنیت هویتی و امنیت فیزیکی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را از این رابطه تحلیل کرد.
اسطوره های کهن و نگرش معاصر ایرانیان به نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره های ایرانی بر نگاه سیاسی و بین المللی ایرانیان در گستره تاریخ نقش و کارکرد فراوانی داشته است. در این مقاله با کمک رویکرد سازه انگاری به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم اسطوره های ایرانی به عنوان و به مثابه یکی از سازه های معنایی در ساخت و شکل گیری هویت ایرانی و نیز در نگرش بین المللی ایرانیان و تعریفی که از خود، دیگری و محیط پیرامونی و بیرونی خود ارائه داده و می دهند، نقش مهمی داشته است. البته آشکار است که در کنار این سازه معنایی، دیگر سازه های معنایی مهمی همانند تاریخ، دین، مذهب، آداب و رسوم، زبان و... نیز در شکل گیری هویت ایرانی تأثیرات مهم و شایسته ای داشته و البته همه این سازه های معنایی در ارتباطی پیوسته و با هم است که هویت ایرانی را شکل داده و می دهند. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که: «اسطوره های ایرانی چه کارکرد و نقشی در ترسیم هویت ایرانی و در نگرش ایرانیان به نظام بین الملل داشته اند؟» در پاسخ این فرضیه را می توان طرح کرد که: «اسطوره های ایرانی به عنوان یکی از مهم ترین سازه های معنایی مشترک در اذهان و افکار همه ایرانیان از طریق ترسیم مرزهای ایران به عنوان عنصر سرزمین، بیان ویژگی های ایرانیان به عنوان عنصر جمعیت و تعریف کارکرد جامعه ایرانی به عنوان یک دولت - ملّت (عنصر حاکمیّت)، در شکل دهی به هویت ایرانی و نگرش بین المللی ایرانیان نقش انسجام بخش و هماهنگ کننده داشته است». برای اثبات این ادعا نیز درونمایه ها و مفاهیم اسطوره های ایرانی بررسی شده و کارکرد آن در دوره های گوناگون تاریخ ایران مورد توجه قرارگرفته است
بازتاب انقلاب اسلامی ایران در آمریکای لاتین با تاکید بر کشورهای عضو آلبا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، نوعی هویت «انقلابی-اسلامی» برای جمهوری اسلامی ایران در صحنه نظام بین الملل ایجاد کرده است، که این هویت های انقلابی نوع اشتراکات با ما و کشورهای آلبا و افکار عمومی منطقه آمریکای لاتین را فراهم کرده است، ما در این تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش شناسی پیمایشی (کمی) جامعه آماری متشکل از سیاست مداران که شامل رؤسای جمهور، وزیران خارجه و سفیران کشورهای آلبا که در اجلاس غیرمتعهدهای تهران شرکت کرده بودند را بررسی کرده ایم. روش نمونه گیری انتخابی ساده و حجم نمونه گیری به طور تصادفی ساده 23 نفر است.
ما در این پژوهش درصدد واکاوی هویت های انقلابی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آمریکای لاتین با تاکید بر کشورهای عضو آلبا هستیم که این هویت های انقلابی نوع اشتراکات «خودی ها» بر ما و کشورهای آلبا و افکار عمومی منطقه آمریکای لاتین را به وجود آورده است. بر همین اساس این اشتراک هویتی شرایط را برای حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه آمریکای لاتین و گسترش عمق استراتژیک را برای آن فراهم کرده است
تحلیل روند منطقه گرایی در آمریکای لاتین بر اساس نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله پرداختن به روند منطقه گرایی در آمریکای لاتین به عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی جهان، از دیدگاه های مختلف نظری روابط بین الملل می باشد. از همین رو این پژوهش از میان جریانات نظری روابط بین الملل دو دیدگاه نظری واقع گرایی و لیبرالیزم را از جریان اصلی و دیدگاه سازه انگاری را از جریان غیراصلی رشته به عنوان مبنای تئوریک بحث قرار داده و سعی می نماید از منظر این دیدگاه ها روند منطقه گرایی آمریکای لاتین را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. برای رسیدن به این هدف در مبحث نخست این مقاله روند منطقه گرایی در حوزه آمریکای لاتین را با توجه به شاخص های مختلف مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس در سه مبحث بعد، این روند منطقه گرایی را با توجه به کثرت گرایی تئوریک مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به این نتیجه خواهیم رسیدکه از منظرهای نظری گوناگون، روند منطقه گرایی آمریکای لاتین به لحاظ توجه به روند منطقه گرایی، هدف منطقه گرایی، نوع کنشگران و کنش آن ها و همچنین نوع روش تحلیل به طرق مختلفی معنا و تفسیر می شود. این پژوهش از روش تحلیلی - مقایسه ای و به لحاظ گردآوری اطلاعات از منابع استنادی و مجازی استفاده خواهد کرد.
بازنمود ماهیت منطق حاکم بر کنشگری ایران و عربستان در بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران یمن از جمله مسائل چالش برانگیز منطقه خاورمیانه است که بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در جهت دهی به سمت وسوی تحولات آن مؤثرند. از جمله بازیگران منطقه ای در این بحران، ایران و عربستان هستند که کنش رفتاری متضادی را در یمن از خود به نمایش گذاشته اند. نوشتار حاضر بر آن است تا عوامل مؤثر بر تقابل این دو کشور را در بحران یمن مورد بررسی قرار دهد. دستاوردهای این نوشتار نشان می دهد که بر اساس نظریه سازه انگاری، انگاره های هویتی دو کشور ایران و عربستان، جهت دهنده سیاست خارجی آن ها در یمن است. ازاین رو به دلیل برداشت های عینی و ذهنی متفاوتی که هریک از آن ها نسبت به محیط پیرامونی خود دارند، کنش های رفتاری متعارضی را در عرصه تحولات داخلی یمن از خود بروز داده اند. در این راستا تقابل دو ذهنیت اسلام شیعی و اسلام سلفی – وهابی به همراه درک هرکدام از شرایط عینی خود و دیگری، سبب شده تا ایران با نگرش تعاملی (لاکی-کانتی) و عربستان با رویکرد تهاجمی (هابزی) به کنشگری در یمن بپردازد.
تحلیلی ژئوپلیتیکی بر سیاست یکجانبه گرایی ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه از منظر سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد به عنوان تنها هژمون نظام بین الملل خود را متعهد به تأمین امنیت مناطق مختلف دنیا می دید. یکی از این مناطق که بیش از هر جای دیگر مورد توجه امنیتی، سیاسی، اقتصادی و در یک کلام توجه همه جانبه ایالات متحده قرار دارد، منطقه خاورمیانه است. منطقه خاورمیانه به دلایل ژئوپلیتیکی مختلف مانند ذخایر عظیم نفتی و گازی، بی ثباتی های پی در پی، اسلام سیاسی و ... یکی از مناطق استراتژیک مهم دنیا تلقی می شود که تأمین امنیت آن نقشی اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده پیدا کرده است. اما آنچه در مورد تحرکات امنیتی آمریکا در منطقه خاورمیانه قابل توجه است، رویکرد تکروی و یکجانبه گرایی و غیر مشورتی این کشور با قدرت های مختلف جهانی و منطقه ای است، که به سیاست «یکجانبه گرایی» ایالات متحده معروف گردیده است. پژوهش حاضر در صدد تحلیل ژئوپلیتیکی این سیاست از منظر رویکرد سازه انگاری است. این پژوهش که به شیوه ای توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است در صدد پاسخگویی به این سوال است که از منظر سازه انگاری چه عواملی ژئوپلیتیکی سبب شکل گیری سیاست یکجانبه گرایی ایالات متحده در خاورمیانه گردیده است؟
فهم روابط ایران و گرجستان از زمان اعلام استقلال بر اساس نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با دگرگونی نظام توزیع قدرت در سطح جهانی و فروپاشی شوروی به عنوان همسایه مهم شمالی ایران و تشکیل جمهوری های متعدد در مرزهای شمالی ایران، دوران جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران و روابط آن با جمهوری های تازه تأسیس از جمله جمهوری گرجستان به وجود آمد. با اعلام استقلال گرجستان و شناسایی آن کشورتوسط جمهوری اسلامی ایران فصل نوینی در روابط دو کشور آغاز شد. البته در دو دهه گذشته روابط دو کشور به دلایل مختلف مانند شرایط حاکم بر دو کشور، شرایط منطقه ای، شرایط بین المللی و همچنین نقش تصمیم گیران و کارگزاران فراز و نشیب داشته است. به گونه ای که در مقاطعی روابط دو کشور به اوج و در مقاطعی هم این روابط به حد پایین نزول کرد. در این نوشتار نقش عواملی مانند ساختار و یا نظام بین المللی، زمامداران و نخبگان ایران و گرجستان به عنوان کارگزاران، اشتراک ها و یا تفاوت های فرهنگی و تاریخی و یا هنجارها و ارزش ها که در فراز و فرود روابط دو کشور مهم بودند، بر اساس دو نظریه نوواقع گرایی و سازه انگاری بررسی و تأکید شده است که بر اساس نظریه سازه انگاری بهتر می توان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و روابط ایران و گرجستان را توضیح داد و ارزیابی کرد.
راهبرد های نوین ناتو در چارچوب بیانیه لیسبون 2010 در برابر فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی روند دشمنی های جنگ سرد، با وجود تغییر ساختارها و الگوهای نظام بین الملل، ناخواسته میان شرق و غرب ادامه داشته است. با وجود نیازها و مشکلات مشترکی که دو طرف داشته اند؛ حل این مسائل در گرو همکاری و همگرایی های بیشتر بود، اما به درک این مسئله کمتر رسیده بودند. این نوشتار درپی پاسخ گویی به این سؤال است که عوامل مؤثر در همگرایی ناتو به روسیه چه بوده است؟ و بر این فرض استوار است که رویداد 11 سپتامبر 2001 و روبه رو شدن با تهدیدهای مشترک جدید از جمله تروریست، عامل مهم نزدیک شدن دوطرف بهم بوده است. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است تا روند همکاری و مهم تر از آن همگرایی روسیه و پیمان آتلانتیک شمالی، براساس نظریه های سازه انگارانه با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شود.
تبیین روابط ایران و جمهوری آذربایجان با رویکرد سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی اتحاد شوروی، نظام جغرافیای سیاسی و نیز ساختار معنایی حاکم بر منطقة آسیای مرکزی و قفقاز دچار دگرگونی شد. بنابراین ساختار، شرایط و بازیگران جدیدی در روابط ایران و قفقاز ظهور کردند. یکی از این کشورها جمهوری آذربایجان است. روابط بین ایران و این کشور از ابعاد بسیاری اهمیت دارد. در این مدت، شاهد روابط در سطح پایین، عادی و گاه رو به تعارض و آشفتگی بوده ایم. روابط خارجی دو کشور را می توان از زاویة نظریه های گوناگون مورد بررسی قرار داد. یکی از این نظریه ها، دیدگاه سازه انگاری است. انتظار می رفت که بعد از استقلال جمهوری آذربایجان سطح بالای همکاری ها را بین دو کشور داشته باشیم. با درنظر گرفتن مفاهیم سازه انگاری، سؤال اصلی نوشتار این است که از این دیدگاه، چه عواملی بیشتر بر سردی روابط ایران و جمهوری آذربایجان اثرگذار بوده است؟ یافته های نوشتار با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی نشانگر این است که روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان از عوامل ژئوپلیتیکی دو کشور تأثیر چندانی نمی پذیرد. از سوی دیگر با توجه به رویکرد سازه انگاری روابط دو کشور تحت تأثیر سازه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد و این سازه ها در روابط دوجانبه به صورت واگرا عمل می کنند.
تقابل سازه انگارانه آمریکا و روسیه در اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت های پنهان و آشکار آمریکا و روسیه در سال های پس از جنگ سرد همچنان تداوم یافته است. کشورهای جداشده از اتحاد شوروی از کانون های رقابت راهبردی دو کشور در قبال یکدیگر هستند. از یک سو آمریکا افزایش نفوذ و سیطره بر این جمهوری ها را در چارچوب هدف های کلان خود مبنی بر ورود به حیات خلوت روسیه از راه گسترش ناتو به منطقه و کاهش نفوذ روسیه در منطقه می داند؛ اما از دیگر سو این راهبرد آمریکا منافع سیاسی و اقتصادی روسیه را در منطقه مورد تهدید قرار داده است. همین مسئله سبب شده است تا روسیه تلاش کند تا با ایجاد منطقه حائل، مانع گسترش حضور آمریکا در منطقه شود. اوکراین در میان این جمهوری ها بیش از هر کشور دیگری در مدار توجه و منافع آمریکا و روسیه قرار داشته است. تقابل دو قدرت یاد شده در اوکراین و چرایی آن، مسئله اصلی است که نوشتار پیش رو تلاش می کند تا در چارچوب سازه انگاری بدان بپردازد. در پاسخ به چرایی این موضوع، فرضیه این است که تقابل آمریکا و روسیه در اوکراین از یک سو به دلیل موقعیت منحصر به فرد اوکراین به عنوان کشوری با ویژگی های بین المللی و از دیگر سو، نتیجه تداوم رقابت دو قدرت در سطح بین المللی است.
رهیافت های متعارض در سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی روسیه در ارتباط با مسایل مختلف به صورت معمول با پیچیدگی، ابهام و تعارض همراه بوده است. این واقعیت دست کم در تاریخ روابط ایران و روسیه به شکل قابل ملاحظه ای محسوس بوده است، تا جایی که برای شهروندان و نخبگان ایرانی، چهره روسیه را به عنوان شریکی غیرقابل اعتماد به تصویر کشیده است. باتوجه به اهمیت این موضوع، این نوشتار درپی پاسخگویی به این پرسش محوری است که سرمنشأ پیچیدگی ها و تعارض های موجود در سیاست خارجی روسیه کجا است؟ فرضیه نوشتار این است که تعارض در سیاست خارجی روسیه نتیجه وجود جریان های متعارض فکری و فرهنگی در جامعه روسیه است؛ تعارض هایی که در سطح احزاب و گروه های سیاسی متعارض و شبکه های حامی رقیب ظاهر شده و به بازتولید رهیافت های متعارض در عرصه سیاست خارجی روسیه انجامیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی روسیه در کشاکش این رهیافت های متعارض قرار دارد: رهیافت های غرب گرایی لیبرال، ابرقدرت گرایی موازنه خواه و ملی گرایی در شکل های مختلف قوم گرایی روسی، پان اسلاویسم، هژمون گرایی منطقه ای و نواستعمارگرایی. این نوشتار از رهیافت سازه انگاری بهره می برد که در چارچوب آن سیاست خارجی، هم پیوند با روندهای داخلی، نتیجه تعارض و تعامل بین نیروهای مختلف و برداشت های گوناگون آن ها تفسیر می شود.
تکوین بخشی واگرایانه ترکیه در روابط ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر ساختار نظام بین الملل و خلأ قدرت به وجودآمده پس از فروپاشی اتحاد شوروی، زمینه ساز حضور و رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی و قفقاز شده است؛ به گونه ای که نقش آفرینی یک قدرت در منطقه با حساسیت و واکنش سایر قدرت ها روبه ور می شود. مناسبات ایران با جمهوری آذربایجان از این موضوع جدا نبوده و با واکنش سایر قدرت ها روبه رو شده است. یکی از عوامل اصلی ایجاد محدودیت در گسترش روابط ایران با جمهوری آذربایجان، هدف ها و منافع قدرت های تأثیرگذار فرامنطقه ای در منطقه قفقاز و نقش آن ها در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان است. هدف اصلی این نوشتار تبیین نقش ترکیه در روابط ایران و جمهوری آذربایجان است. هم سویی هویتی ترکیه با جمهوری آذربایجان و تضاد هویتی این قدرت فرامنطقه ای با ایران، محدودیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان را سبب شده است و به دلیل گسترش روزافزون روابط جمهوری آذربایجان با ترکیه به نظر می رسد که این وضعیت تداوم یابد و نسبت به سال های قبل تغییر (بهبود روابط) ایجاد نشود. در این نوشتار از دیدگاه سازه انگاری و به روش تبیینی این فرضیه بررسی می شود.
تبیین ساخت قدرت ساختار و کارگزار در عصر جهانی شدن
در این مقاله دغدغه های تحلیل گران نظام بین الملل جهت اصالت ساختار و کارگزار در عصر قدرت جهانی شده، مورد بررسی قرار گرفته است. جهانی شدن بعنوان پروسه ای از تحولات و دگرگونی های خرد و کلان، سطح تحلیل اثرگذاران و متأثران وقایع بین المللی را تحت تأثیر خود قرار داده و در حوزه سیاست این بستر را فراهم کرده تا بواسطه تکثر بازیگران بین المللی، انقلاب در پدیده های بین المللی مورد مداقه قرار گیرد. از آنجائیکه کار ویژه اصلی سازه های جدید قدرت در عصر جهانی شدن، دستیابی کم هزینه تر بزرگترین قدرت های مادی و معنوی نظام بین الملل به هدف های از پیش تعیین شده می باشد، تبیین سازه قدرت بعنوان کلید راهگشای قفل های تحلیلی در حوزه روابط بین الملل در دستور کار این تحقیق بوده است. حدود تئوریک ساخت قدرت در رابطه ساختار- کارگزار با بررسی سه وجهی رویکردهای نئورئالیستی، نئولیبرالیستی و سازه انگاری (ونتی) صورت گرفته است. بدنبال بررسی هستی شناسانه پارادایم قدرت، کنش های پنجگانه (مادی، معنایی، فردی، اجتماعی و تاریخی) ساختار و کارگزار به ساخت قدرت نیز تبیین گردیده است.
تحلیل سازه انگارانه مبانی هویتی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تأکید بر نقش ابعاد هویتی و برساخت ها در سیاست خارجی، به بررسی نگاه هویت بنیان آمریکا به مسائل بین المللی و ریشه های سازه انگارانه مبانی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال موضوع هسته ای ایران پرداخته می شود. از منظر ایالات متحده، ایران بعد از انقلاب اساساً در ضدیت با ارزش های غربی و نقطه مقابل لیبرال دموکراسی تعریف شده است که دارای ویژگی هایی همچون تلاش برای دستیابی به سلاح های کشتارجمعی، نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی است. این برداشت از ایران، از آن بازیگری چالشگر و ماجراجو در عرصه بین الملل می سازد که امنیت ملی آمریکا و صلح و ثبات بین المللی را به مخاطره می اندازد و برای آن تهدید به شمار می آید. این نگاه و رویکرد برساخته از ایران، کاملاً گویای تأثیر انگاره های شناختی و برداشت های متعدد از هویت خود (ایالات متحده آمریکا) و دیگری (جمهوری اسلامی ایران) است که مبنای ورود به پرونده هسته ای می شود. ایالات متحده آمریکا سیاست خارجی خود را در خصوص پرونده هسته ای ایران، با توجه به رویکرد هویتی و برساخت ویژه از ایران، در چارچوب حفظ رژیم منع گسترش سلاح های اتمی، هژمونی طلبی و یکجانبه گرایی، تهدید و نظامی گری بر مبنای چند عنصر هویتی، همچون رسالت مداری، استثناگرایی و دشمن سازی تعریف کرده و براین اساس، سیاست خارجی خود را در قبال فعالیت هسته ای ایران تنظیم ساخته و پیش برده است. برای فهم مبانی سیاست خارجی آمریکا، باید به بررسی نوع نگرش ها و نظام معنایی آن پرداخت و ازآنجاکه روش های اثبات گرا دراین باره ناتوان اند، روش های تفسیری می توانند کارگشا باشند که در این پژوهش به دلیل اینکه سازه انگاری بر نقش هویت و باورهای ذهنی در تعریف منافع، تصمیم سازی و شکل دهی رفتار سیاست خارجی تأکید دارد، از روش سازه انگاری بهره گرفته شده است.
رسانه، سیاست خارجی و اجماع سازی در برنامه هسته ای ایران: مطالعه ای تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دولت ها تلاش می کنند در چهارچوب سیاست و دیپلماسی رسانه ای خود افکار عمومی را برای اهداف و سیاست های مورد نظرشان متقاعد کنند. در این راستا برنامه هسته ای ایران یکی از مهمترین مواردی است که نشان می دهد رسانه ها چگونه قادر به نقش آفرینی هستند و می توانند زمینه ساز اجرای سیاست ها شوند. نوشتار حاضر بر مبنای نظریه سازه انگاری و با بهره گیری از روش تحلیلی - مقایسه ای، عمدتا بر سیاست های رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی متمرکز است. بر این اساس سئوال اصلی این است که سیاست رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی در پیشبرد مذاکرات هسته ای چه تفاوت هایی با هم داشته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد سیاست رسانه ای هسته ای دولت احمدی نژاد به دلیل تاکید یکسویه بر اقناع افکار عمومی داخلی، زمینه ساز اجماع جهانی علیه برنامه هسته ای ایران شد. در حالیکه دولت روحانی با تاکید هم زمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و عمان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و عمان چه در دوره قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی کمتر از قاعده کلی روابط با اعضای شورای همکاری خلیج فارس تبعیت کرده به گونه ای که این رابطه حتی در اوج قطب بندی منطقه ای همچنان حفظ شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در نظر دارد به چرایی ثبات در روابط تهران و عمان بپردازد. فرضیه این پژوهش این است که اشتراکات تاریخی- فرهنگی در قالب وجود مذهب اباضیه در عمان و تشیع در ایران و تاریخ و فرهنگ مشترک در کنار ژئوپلیتیک تنگه هرمز و رویکرد اعتدال گرایانه سلطان قابوس، موجب نوعی روابط پایدار شده است. از این رو برای توضیح روابط دو کشور، نظریه سازه انگاری مورد استفاده قرار خواهد گرفته است.
بررسی مفهوم یا استعاره ی امنیتِ ملی در نظریه ی سازه انگاری
حوزههای تخصصی:
سازه انگاری به عنوان یک مکتب و نظریه در روابطِ بین الملل از جایگاهِ والایی برخورداره که این نظریه را از سایر نظریات جدا ساخته است. سازه انگاری با توجه به تحولات رخ داده در عرصه ی سیاسی و علمی، نشر و نوا پیدا کرده و توانسته است به عنوان مکتب جدید راه را برای تحلیلِ تحولات عرصه سیاسی و روابط بین الملل فراهم آورد. این مکتب تلاش خود را برای توضیح برخی مفاهیم یا استعاره های موجود در عرصه ی سیاسی و بین الملل به کار برده است تا به تبیین و تحلیل آن بپردازد. از جمله این مفاهیم مورد توجه سازه انگاری، امنیت است. از این رو ما در این پژوهش به دنبال این پرسش هستیم که مفهوم یا استعاره های امنیتِ ملی در این نظریه چیست و چگونه در این نظریه برساخته شده است؟ فرضیه ی این است که: به نظر می رسد که سازه انگاری سعی داشته با ایجاد مواضعِ میانه در میان برخی نظریاتِ روابطِ بین-الملل معایب آن را کاهش دهد و امنیت را در ارتباط با هنجارها و هویت در نظر بگیرد. در این پژوهش از روش تحلیلی_توصیفی استفاده شده است.
کنکاشی در روابط تاریخی ایران و سوریه (1946-2011)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات روابط بین الملل، بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری و تداوم روابط بین کشورهاست. در تاریخ روابط بین الملل می توان موارد زیادی را یافت که تهدیدهای مشترک، نقش زیادی در شکل گیری روابط، تشکیل اتحادها و تداوم آن ها داشته اند. روابط سوریه و ایران را تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می توان در چارچوب روابط دو ابرقدرت ایالات متحده آمریکا و شوروی و دسته بندی های منطقه ای منبعث از فضای جنگ سرد در منطقه ارزیابی کرد. این روابط بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از آن نوع مناسبات در خاورمیانه است که می توان نقش دشمنان مشترک را در گسترش و تحکیم آن به وضوح مشاهده کرد. ماهیت اسلامی انقلاب، تشکیل جمهوری اسلامی و تدوین اصول جدید قانون اساسی منجر به تغییر در مبانی و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد و تجدیدنظر در روابط با سایر کشورها به خصوص سوریه را در پی داشت. در پژوهش حاضر در چارچوبی تاریخی و تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال هستیم که: چه عواملی در شکل گیری و تداوم روابط ایران و سوریه از 1946 تا 2011 موثر بوده است؟ در این مقاله مناسب ترین نظریه هایی شناسایی شده اند که قابلیت تبیین اتحاد پیچیده و راهبردی را میان ایران و سوریه داشته اند و در میان آن ها از دو نظریه سازه انگاری و نئورئالیسم استفن والت برای بررسی روابط راهبردی دو کشور استفاده شده است تا به طور عینی تر بتوان به بررسی روابط دو کشور پرداخت.
مقایسه اثرات تاریخی قلمروهای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان در چارچوب نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی بررسی و مطالعه قلمروهای تاریخی ظهور نمادها و فرایندهای عینی و ذهنی فرهنگ در چارچوب رهیافت های روش شناسی از جمله مکتب سازه انگاری می باشد. منظور از سازه انگاری شکل گیری هویت و انتظارات از کارکردهای یک جامعه متشکل انسانی و ایجاد یک چارچوب معین برای شناخت دیگران می باشد. این فهم و انتظارات در نتیجه تعامل متقابل آفریده شده و بر حسب آن قلمرو فرهنگی ساخته می شود. از این جهت تعیین قلمروهای تاریخی - فضایی فرایندهای فرهنگی و تبیین علل جغرافیایی ظهور آن از مبنایی ترین اصول مطالعه و شناخت در علوم جغرافیایی می باشد. بدیهی است از حیث تاریخی ظهور فرهنگ دارای خاستگاه های جغرافیایی مشخص با خصوصیات متمایز می باشد که از مهمترین قلمروهای جغرافیایی ظهور فرهنگ ، حوزه جغرافیای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری ویژگیهای این دو قلمروی تاریخی - فرهنگی در چارچوب نظریه سازه انگاری ، تبیین و مقایسه گردد و اثرات تاریخی آنها در فرایندهای فضایی مکانی- فضایی حوزه های تحت نفوذ آنها تشریح گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دو قلمروی یونان و هلال خصیب اثرات کارکردی متفاوت و حتی متضادی را در مناطق تحت نفوذ خود ایجاد نموده اند و همچنان تعارضات مکانی - فضایی ناشی از این تفاوت تاریخی در جریان می باشد.
مفهوم مناقشه برانگیز امنیت
از ویژگی های مهم هر حوزه مطالعاتی سروکار داشتن با برخی از مفاهیم و واژه ها می باشد، رشته سیاست نیز از این موضوع جدا نبوده بگونه ای که در مطالعه این حوزه ما با مفاهیم بسیار مهمی روبرو هستیم. یکی از مفاهیم بسیار مهم در رشته سیاست مفهوم امنیت بوده که با خود تعابیر متفاوتی را تاکنون به همراه داشته است. در این مقاله نویسنده در جهت بررسی معنی این مفهوم بوده بگونه ای که هدف عمده خود را خلاصه نمودن مولفه های اساسی از مباحث غیرسنتی عمده درباره مفهوم امنیت قرار داده است. در این راستا گستردگی و عمق این واژه را بررسی نموده و این سوال را مطرح می نماید که آیا گستردگی و عمق معنای امنیت آن را مورد چالش قرار داده و اهمیت آن را در سیاست بین الملل کم رنگ نموده است؟ در این راستا با بررسی معنای این مفهوم در شش مکتب فکری اهمیت بازشناسی این واژه را بیان می نماید. نویسنده با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی معنای امنیت در مکاتب فکری مثل کوپنهاگن، سازه انگاری، انتقادی، فمنیستی، پساساختارگرایانه و بشری در قسمت نتیجه گیری چهار نگرش مهم در زمینه امنیت را به دست آورده و بیان می نماید.