مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
ساختار فضایی
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷شماره ۴۳
215 - 234
حوزههای تخصصی:
طراحی فضای معماری، به طور خاص در این پژوهش فضای دانشگاهی، بی توجه به ساختار فضاییِ منسجم، باعث ایجاد تراکم بالا و یا متروکه شدن بخش های مختلف فضا می شود. این مقاله ارتباط میان ساختارِ فضایی و حرکت کاربران در مسیرها در پردیس مرکزی دانشگاه تهران را بررسی می کند. به این منظور فضای دانشگاه با هفت دانشکده و سایر ساختمان های مربوطه مورد آزمون قرار گرفت که برای تحلیل ساختار فضایی آن از روش «چیدمان فضا» استفاده شده است. روش انجام این پژوهش شبیه سازی از طریق نرم افزار دپت مپ می باشد، و نیز برای انجام آن از نمونه موردی استفاده شده است. در این تحلیل تعداد چهار شاخص در زیرگروه های اجتماعی، کالبدی و رفتارشناسی مورد بررسی قرار گرفته است که در نهایت با شاخص حرکت طبیعی مورد مقایسه قرار می گیرد. نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، همچنین جداول مربوط به این شبیه سازی استخراج و مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیم میان ارزش هم پیوندی فضاهای حاصل از تحلیل چیدمان فضا و رفتارهای حرکتی کاربران برقرار است که بصورت گرافیکی نشان داده می شود. بنابراین یکی از دلایل مهم تراکم و ازدحام کاربران در بعضی نقاطِ فضا و همچنین متروکه بودن و خلوتی بعضی نقاط دیگر، وجود ساختار کالبدی معماری در سایت مورد نظر می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان تغییراتی را در تحرکات کاربران، باتوجه به طرح های پیشنهادی مربوط به کالبد معماری در فضای دانشگاه، پیش بینی کرد. این پژوهش همچنین بر روی روش تحلیل و ارزیابی به روش چیدمان فضا بر روی یک نمونه موردی تمرکز دارد.
خوانش پیکربندی مجموعۀ تاریخی سعدالسلطنه قزوین با تأکید بر شکل و موقعیت عناصر کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
6 - 17
حوزههای تخصصی:
اماکن تاریخی به مثابه اجزای مهم و پر جاذبه شهر همواره به عنوان مقاصد بازدید گردشگران حائز اهمیت، هویت و شخصیت اند. از نتایج سازمان دهی مطلوب این گونه فضاها ماندگاری ذهنی تجربه فضایی، شکل دهی به قرارگاه تعاملات اجتماعی و تکرار بازدید مخاطبان است. هدف تحقیق حاضر تحلیل مؤلفه های اثرگذار کالبدی فضایی مجموعه های گردشگری شهری بر ارتقای خوانش پذیری و درنتیجه افزایش میزان بازدید و استفاده از آن هاست. این تحقیق با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی، استدلال منطقی و موردپژوهی انجام شده و ابزار گردآوری داده ها مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای است. اهتمام بازسازی مجموعه تاریخی سعدالسلطنه در بافت قدیم شهر قزوین در سالیان اخیر، جستجوی مفاهیم ساختار فضایی آن را به عنوان فضایی پویا در قالبی بدیع به واسطه استمرار حضور شهروندان، به موضوعی درخور تأمل تبدیل کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه های اثرگذار کالبدی فضایی بر ارتقای خوانش پذیری و در نتیجه افزایش بازدید از اماکن تاریخی شامل گزینش پذیری فضا، رؤیت پذیری و نفوذپذیری بصری و حرکتی است. این عوامل در نمونه مطالعه از طریق ایجاد میدان های دید گسترده و چند سویه در بخش های کانونی، ایجاد کوتاه ترین مسیرهای ارتباط دهنده میان مقاصد مهم درونی و توجه به سامان دهی مطلوب ورودی های بافت تاریخی، بر افزایش میزان بازدید مؤثر بوده است.
تبیین نقش بنادر در تکوین ساختار فضایی پسکرانه ها در حوزه سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بنادر در اغلب نقاط جهان، به عنوان مهمترین کانون مفصلی میان حمل و نقل دریایی و زمینی، نقش حیاتی ایفا می کنند. بنادر ایران علی رغم برخورداری از موقعیت راهبردی، آنگونه که باید نتوانسته اند نقش موثر خود را در توسعه مناطق پسکرانه محلی بروز دهند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تعامل های کالایی میان بنادر ایرانی و کانون های پسکرانه ای و تبیین ساختار فضایی حاصل از این تعامل است. بدین منظور چارچوب روش شناختی این پژوهش بر مبنای پارادایم اثبات-گرایی استوار شده و برای تحلیل تعامل های کمّی کالا، از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بندرعباس، طی دو دهه اخیر اغلب تعامل های کالایی خود را با تهران انجام داده و این دو کانون شاخص ترین سهم مرکزیت وزنی و واسطگی کالا را به خود اختصاص داده اند؛ به طوریکه چرخه تامین کالا کاملا وابسته به این کریدور تعاملی شده است. هرچند که در گذر زمان، به مرور نقش کانون های پسکرانه منطقه ای پررنگ تر از سابق شده است. نکته قابل توجه اینکه اغلب کانون های پسکرانه محلی بنادر جنوبی علی رغم مجاورت با بنادر، جایگاه قابل توجهی در تولید، ذخیره، فرآوری و توزیع کالا ندارند. بنابراین می توان گفت ساختار فضایی سرزمین ایران در طول دو دهه اخیر، بر مبنای ساختار منظومه ای قطب محور شکل گرفته است.
تبیین مؤلفه های ادراک بصری در ساختار فضایی بازار سنتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
بازارها به عنوان یکی از فضاهای شاخص شهری همواره نقش بسزایی در شکل گیری شهرها داشته اند، لذا برای شناخت ادراکات بصری در محیط بازارهای سنتی ایران، اصول و ضوابط نهفته در معماری آن را باید شناسایی کرد. در این راستا، بازار سنتی تهران به عنوان نمونه موردی و نیز یکی از بافت های تاریخی و قدیمی تهران انتخاب شد. در این تحقیق بر اساس شیوه ترکیبی و با رویکرد اکتشافی، اطلاعات مربوط به شاخص های محیطی و کالبدی ساختار فضایی برای بررسی مؤلفه های مؤثر بر ادراک بصری بازار سنتی تهران، جمع آوری و در مرحله بعد برای ارزیابی ادارکات بصری افراد، پرسشنامه به صورت چک لیستی برای فضاهای شاخص بازار تهیه گردید که هر سؤال پرسشنامه، یک مؤلفه را پوشش می دهد. جامعه آماری تحقیق، شامل120 نفر از کسبه، خریداران یا رهگذرانی که تمایل به مشارکت و سطح بالای عملکرد ادراکی و شناختی هستند که براساس احساسشان این مؤلفه ها را علامت گذاری کردند و سپس با استفاده از آزمون های کولموگروف، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون کروسکال والیس و یو من ویتنی، داده های مرحله کیفی توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل ها نشان می دهد در بازارهای سنتی، حس بینایی باعث ایجاد ارتباط دوگانه مابین ساختار و عناصر فضایی و ادراک افراد می گردد و عواملی همچون مدت فعالیت کسبه و جنسیت و میزان تحصیلات افراد شرکت کننده در تحقیق، تأثیر مثبت و معناداری بر ادراکات بینایی افراد می گذارد و مابین فضاهای شاخصِ بررسی شده در بازار تهران، در مسجد امام بیشترین میزان ادراکات بینایی و در سرا امیر کمترین میزان را دارد.
تحلیل تأثیر سازمان فضایی بر زیست پذیری هسته های حیاتی کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
با رشد یک باره جمعیت و توسعه شهرنشینی از قرن گذشته، پیچیدگی و درک سازمان فضایی شهر و همچنین امکان پیش بینی وقایع شهری در فضاهای آن سخت و در بعضی مواقع غیرممکن گردیده است. کلان شهر کرج ازجمله کلان شهرهای ایران است که با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگی های فضایی در آن شده و درنتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن و تأثیر مؤلفه های زیست پذیری از این نظام فضایی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت نقش و تأثیر سازمان یابی فضایی شهر کرج بر زیست پذیری هسته های آن است. روش پژوهش به صورت کمی و از نوع توصیفی-اکتشافی است. محدوده موردمطالعه پژوهش کلان شهر کرج و هسته های اصلی آن بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان ساکن در محدوده هسته های فرعی شهر کرج است. حجم نمونه آماری به تعداد 378نفر به دست آمد. داده های مورداستفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. روش تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با استفاده از روش آمار فضایی، چیدمان فضایی، روش T-Test و آزمون فریدمن بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سازمان و ساختار فضایی کلان شهر کرج درگرو هم پیوندی و اتصال برخی مسیرهای اصلی، شکل گیری هسته های فرعی به دوراز هسته های اصلی و درنتیجه انتقال کاربری های فعالیتی و خدماتی از مرکز به سمت هسته های پیرامونی است. این امر باعث شده است که زیست پذیری در هسته های اصلی تحت تأثیر قرار گیرد. کاهش زیست پذیری در ابعاد مختلف فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی رخ داده است که بعد محیطی و اقتصادی کمتر از دو بعد دیگر تحت تأثیر قرارگرفته اند؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که سازمان فضایی شهر کرج بر روی زیست پذیری آن تأثیرگذار بوده است. شماره ی مقاله: ۱
مطالعه سیر تحول ساختار فضایی خانه های سنتی ایرانی از بُعد کالبدی و ارتباطی با روش نحو فضا (نمونه موردی: خانه های دوره قاجاریه و پهلوی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
خانه های ایرانی در طول دوره های گوناگون شکل گیری از نظر کالبدی و ارتباطی دچار تغییر و تحول شده اند. نقطه عطف این خانه ها را می توان در معماری خانه های دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی مشاهده کرد. در این پژوهش، هشت نمونه از خانه های شهر تبریز بررسی شدند که چهار مورد آن ها به دوره قاجاریه و چهار مورد دیگر به دوره پهلوی مربوط هستند. یک مورد از این خانه ها به هر دو دوره تاریخی مربوط است که به دلیل تغییرات قابل مشاهده طی این دوره ها در این خانه تحلیل می شود. هدف مقاله حاضر مقایسه و ارزیابی ساختارهای فضایی خانه های ایرانی در دو دوره قاجاریه و پهلوی با مطالعه و تحلیل نمونه های مطالعاتی منتخب از خانه های شهر تبریز از بعد کالبدی و ارتباطی است. روش پژوهش ترکیبی و مبتنی بر شیوه تاریخی و با راهبرد تفسیری و تطبیقی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و برداشت میدانی است که به کمک ابزارهای مشاهده، فیش برداری و نمونه برداری صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی، به صورت تطبیق پلان های طبقات همکف و استخراج فضاهای تأثیرگذار در بخش کمی فضاها به روش نحو فضا و به کمک نرم افزارهای Auto Cad، A-Graph و Depth Map انجام شده است؛ زیرا نتایج پژوهش از نظر کیفی مبتنی بر تحلیل کمی داده ها، مقایسه آن ها و توصیف از بعد کالبدی و ارتباطی براساس عملکرد تأثیر تغییرات خانه ها است. براساس نتیجه پژوهش؛ ورودی، هشتی، حیاط بیرونی، طنبی و حیاط اندرونی از عوامل تأثیرگذار تغییرات کالبدی در دوره های قاجاریه و پهلوی در پلان نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از آن دوره هستند. برخی از عناصر فضایی اصلی، فرم، شکل و کشیدگی خانه ها، سلسله مراتب فضایی، جبهه های ساخته شده، جهت گیری بنا، همسایگی ها، نحوه استقرار ورودی و تعدد آن ها و نحوه استقرار عناصر فضایی در مقایسه با محورهای اصلی و فرعی، بیشترین تأثیر را بر ارتباطات فضایی و رفتارهای انسانی در نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی داشته اند.
بررسی مؤلفه های بومی مؤثر بر بهبود کیفیت ساختارهای فضایی پیاده راه های مدرن و سنتی شهری در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه وضعیت شاخص های پیاده مداری در پیاده راه های تربیت (سنتی) و ولیعصر (مدرن) تبریز صورت گرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را عابران، مغازه داران و ساکنین این دو محدوده تشکیل داده اند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و به روش کوکران، 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش تحقیق از نوع کاربری و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی و همچنین از نوع تحقیقات استنباطی است. نوآوری خاص این پژوش عبارت است از شناسایی مؤلفه های بومی مؤثر بر ارتقای کیفیت پیاده راه ها با تأکید بر پیاده راه های سنتی و مدرن. پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول کرونباخ در پیاده راه تربیت 902/0 و در پیاده راه ولیعصر 886/0 محاسبه شد. نتایج یافته های تحلیل عاملی منجر به خلاصه شدن 56 متغیر در 12 عامل اصلی گردید. درصد واریانس نهایی برای پیاده راه تربیت 84/86 و 01/81 برای ولیعصر بوده است که بیانگر نقش پررنگ شاخص های بومی در پیاده راه های سنتی است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین تمامی 46 متغیر با وضعیت پیاده مداری هر دو پیاده راه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و در این بین میزان همبستگی متغیر در پیاده راه تربیت بیش تر از ولیعصر است. نتایج آزمون t هم مؤید وجود تفاوت معناداری و واریانس میانگین وضعیت متغیرهای پیاده مداری در بین دو پیاده راه است. در نهایت این که نتایج آزمون واریانس نشان از وجود تفاوت معنادار در بین سه گروه عابران، ساکنین و کسبه است.
تحلیل فرآیند شکل گیری هسته های فرعی در ساختار فضایی با تأکید بر الگوی سکونت و فعالیت، مطالعه موردی: کلان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر مفاهیم متنوعی از ساختار فضایی شهری منطقه ای توسعه یافته است و ساختار فضایی شهرهای بزرگ ویژگی چندهسته ای را به نمایش گذاشته است. پدیده چندهسته ای شدن ذاتی کلان شهرها بوده و مطالعات حاکی از کارایی بیشتر و تأثیر روش های کمی در شناسایی هسته های عملکردی است. بازه زمانی این پژوهش داده های مقطعی و نمونه موردبررسی کلان شهر کرمانشاه، بلوک آماری و کاربری اراضی وضع موجود و پهنه بندی طرح جامع ب وده اس ت. متغیرهای این پژوهش شامل 8 کاربری عمده شهری بوده است. تحلیل فضایی و سنجش تراکم کاربری های مختلط در سطح کلان شهر کرمانشاه وجود مراکز فرعی جدید در سطح مناطق 1، 3 و ۴ را نشان داده است. علاوه بر هسته تاریخی و قدیمی شهر، دو هسته متراکم دیگر از فعالیت های ترکیبی در مناطق 3، 1 و ۴ محدوده بین مناطق ۵ و ۸ وجود دارند. البته نوع خدمات ارائه شده در مراکز فرعی کلان شهر به نسبت هسته مرکزی شهر دارای مقیاس ناحیه ای هستند و برای رفع برخی نیازهای روزمره شهروندان در این سطح از دسترسی ایجادشده اند. پراکنش فضایی فعالیت های تجاری و اداری نشان از تمرکز اکثر این فعالیت ها در هسته مرکزی شهر دارد؛ اگرچه، هسته های فرعی در مناطق ۵ و ۸ نیز می توانند به عنوان یک هسته در جنوب شرق مطرح شود. الگوی توسعه فعالیت مسکونی تفاوت هایی با فعالیت دیگر دارد و آن شکل گیری چند هسته به غیراز منطقه 1 به عنوان هسته کالبدی است؛ به عبارتی، هسته های مسکونی دیگر به عنوان رقیب در مناطق 6،5، 4 و 2 شکل گرفته است که می تواند در شکل گیری هسته های فرعی دیگر نقش مؤثری داشته باشد.
مقایسه تطبیقی مبتنی بر شاخص های پایداری محیطی در ساختار فضایی پیشنهادی طرح جامع شهرهای ساحلی دریای مازندران (مطالعه موردی: شهرهای ساری و رشت)
ساختار فضایی شهر نتیجه فرآیندهای فضایی موجود در شهر است. این مفهوم بر کیفیت رقابت پذیری، زیست پذیری، مطلوبیت زیست محیطی شهرها تأثیر عمیق دارد. توسعه شهری فرآیندی پویا و مداوم است که اگر این روند بدون برنامه باشد موجب وارد شدن خسارات جبران ناپذیری به محیط زیست و انسان می شود. با توجه به موقعیت راهبردی خاص منطقه شمال و قرارگیری در مجاورت دریای خزر و ارتفاعات البرز و برخورداری از شرایط بسیار مساعد طبیعی و لزوم حفاظت از آن ها، دو بزرگ شهر کرانه جنوبی دریای مازندران (ساری و رشت) به عنوان نمونه موردی در نظر گرفته شدند و تلاش گردیده میزان توجه و رعایت شاخص های پایداری محیطی در طرح های توسعه شهری و به خصوص ساختار فضایی این نواحی مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفته و تعیین شود آیا در چنین مناطقی به اصول پایداری محیطی در شهرها توجه می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی ساختار فضایی شهرهای رشت و ساری با معیارهای ساختار فضایی پایدار محیطی می باشد. از نظر هدف تحقیق، کاربردی - توسعه ای و از منظر چارچوب پژوهش، تحلیلی-توصیفی است. جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مبتنی بر اطلاعات و آمار طرح های جامع شهر ساری و رشت و سالنامه آماری کشور در سال 1385 می باشد. در راستای اهداف تحقیق با استفاده از تکنیک SWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای ساختار فضایی شهرها مورد تحلیل قرار گرفته است. از لحاظ شاخص های پایداری محیطی شهر ساری در وضع پیشنهادی طرح جامع این دو بزرگ شهر، نسبت به شهر رشت بیشتر به سمت پایداری سوق پیدا کرده و پایدارتر می باشد.
استفاده از روش چیدمان فضا در سلسله مراتب ورودی خانه های تهران اواخر قاجار و پهلوی اول با تأکید بر محرمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
31 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم ایرانی خانه فراتر از جنبه های فیزیکی بوده و با ویژگی های روحی مخاطب درهم تنیده شده است. در ساختار خانه های سنتی ایرانی، طراحی ریزفضاهای خانه برمبنای نیازهای ساکنین و این نیازها بر روابط فضایی خانه تأثیرگذار بوده است. درحالی که در خانه سازی مدرن، الگوی خانه ازملزومات ساکنین تبعیت نمی کند. یکی ازنیازهای مهم که ریشه اعتقادی و فرهنگی دارد، نیاز به وجود سلسله مراتب در ورود به خانه است. بررسی سلسله مراتب ورودی درخانه های سنتی ایرانی به درک اصول طراحی بهتر آن برای خانه های معاصر می انجامد.
هدف پژوهش: این پژوهش ساختار فضایی ورودی درخانه های سنتی اواخر قاجار و اوایل پهلوی را بررسی می کند تا مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار برکیفیت ورود را از طریق تکنیک چیدمان فضا استخراج کند. نقطه عطف تغییرات سلسله مراتب ورود درخانه های ایرانی را می توان در معماری دوره قاجار و پهلوی مشاهده کرد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که برای تحلیل و پیکربندی فضای ورودی چه مواردی مهم و کاربردی هستند تا بتوانند نیاز ساکنین به امنیت روانی و هویتی را پاسخ دهند؟
روش پژوهش: در مرحله اول بعد از انتخاب و بررسی هشت خانه از دو دوره زمانی مختلف، درگام بعدی نمونه های انتخاب شده با استفاده از تکنیک چیدمان فضا و توسط نرم افزارDepth Map آنالیز شده اند. این روش برمبنای استفاده از گراف هایی است که روابط بین فضاها را ازطریق مفاهیمی مانند: کنترل بصری، آنتروپی و عمق تشریح می کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد ساختار خانه های سنتی راهکارهای بهتری در زمینه سلسله مراتب ورود و محرمیت ارائه می دهد و فضاهای اطراف ورودی به ویژه حیاط نقش ارتباطی در سامانه ورود ایفا می کند. این مطالعه نشان می دهد ورودی و روابط فضایی آن بر مبنای پاسخ دهی به نیازهای انسانی دو دوره مورد نظر، مهم ترین مؤلفه های فیزیکی درخانه های قاجار و دوره پهلوی هستند که برای نیل به موضوع محرمیت که جزو شالوده های اساسی آنهاست تحلیل شده اند.
اثرگذاری بنادر دریای خزر بر ارتقای هم پیوندی ساختار فضایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت دریایی و به خصوص حمل ونقل کانتینری با رشد بالاتر نسبت به GDP جهانی، صادرات، و غیره آثار فراوانی بر ساختار فضایی مناطق و نواحی گذاشته است. بنادر نقش مهمی در این زمینه ایفا می کنند. زیرا دروازه های اصلی ورود و خروج کالاها در یک سرزمین اند. در این پژوهش به بررسی ساختار و هم پیوندی بنادر شمال ایران (دریای خزر) با سایر بنادر کشورهای مجاور دریای خزر، به دلیل اهمیت فراوان حمل ونقل دریایی و اثرگذاری آن بر ساختار هم پیوندی فضایی کشور، پرداخته شده است. مدل مورد استفاده در این پژوهش، به منظور بررسی سیر تحول ساختار شبکه هم پیوندی فضایی بنادر شمال کشور در سطح محلی و فراملی، طی سال های 1368 تا 1398، تحلیل جریان جابه جایی مسافر و کالا بین بنادر دریای خزر در کشور با بنادر دریای خزر در سایر کشورها با کمک نرم افزار UCINET است. نتایج مطالعه نشان داد هم پیوندی کالا و مسافر استان های شمالی کشور (به طور عام) و بنادر دریای خزر در کشور (به طور خاص) در شرایط مناسبی قرار ندارد و عملاً در حوزه ارتباطی بین ایران در دریای خزر با سایر کشورهای همسایه به جز در مواردی اندک و ناچیز (ارتباط روسیه با بندر امیرآباد) چندان بالا نیست و هم پیوندی فضایی سایر مرزهای کشور به خصوص سواحل جنوب از سواحل دریای خزر به مراتب بیشتر و بالاتر است.
تحلیل ارتباط ساختار فضایی محور گردشگری جلفا و حرکت طبیعی گردشگران در آن با تأکید بر نظریۀ چیدمان فضا و بهره گیری از نرم افزار اگراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
101 - 124
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، صنعت گردشگری از مهم ترین منابع کسب درآمد در هر کشوری است. در عین حال، توجه به «حرکت» و «جابه جایی» گردشگران به عنوان یکی از ارکان نظام گردشگری، نقش انکار ناپذیری در توسعه این صنعت دارد؛ زیرا گردشگری با هر هدف و در هر مقیاسی که صورت گیرد، می توان مسیری را برای حرکت گردشگر ترسیم کرد؛ بنابراین توجه به چگونگی حرکت گردشگران در تعیین و طراحی مسیرهای گردشگری بسیار حائز اهمیت است و بدیهی است که کیفیت این مسیرها در ارتقا گردشگری تأثیر چشمگیری دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی حرکت گردشگران و تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی این مسیرها و حرکت طبیعی در آن است. بدین منظور، محورگردشگری جلفا واقع در بافت تاریخی منطقه 5 شهرداری اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب و سپس با بهره گیری از نظریه چیدمان فضا و مفاهیم مرتبط با آن، گراف توجیهی و نقشه محوری این مسیرها ترسیم و با استفاده از نرم افزار اگراف و شاخص های آن که عبارت است از: عمق کلی، عمق میانه، نداشتن تقارن نسبی، ارزش هم پیوندی و مقدار کنترلی، حرکت گردشگران در این مسیرها تحلیل و مقایسه شده است. روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر حسب نوع اقدام محقق، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات و داده ها نیز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. یافته ها بیانگر این است که خیابان خاقانی، کوچه کلیسا و کوچه خواجه عابد با مقادیر شاخص هم پیوندی 67/20، 95/14 و 78/13 و عمق کلی 72، 85 و 89 به ترتیب بیشترین ارزش هم پیوندی و کمترین عمق کلی را دارند؛ بنابراین به صورت طبیعی، پتانسیل حرکت، حضور گردشگران و عابران پیاده در این مسیرها درمقایسه با سایر قسمت های محور گردشگری جلفا بیشتر است. کوچه جلفا نیز با اینکه از نظر ساختار فضایی به نسبت سایر فضاهای این محور، نفوذپذیری و دسترسی کمتری دارد، به دلیل وجود کلیسای وانک، میدان جلفا و سایر جاذبه های گردشگری، روزانه پذیرای گردشگران و عابران زیادی است. پس می توان نتیجه گرفت علاوه بر شاخص های بررسی شده در نرم افزار اگراف، عوامل دیگری نیز در جذب و حرکت عابران پیاده مؤثر هستند.
رتبه بندی ضوابط و مقررات ساختار فضایی مسکن میان مرتبه بر پایه ابعاد پایداری به روش FAHP و FTOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۱۵۹-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
پیدایش مفهوم توسعه پایدار و کاربرد آن در مسکن زمینه ورود این مبحث را به حوزه طراحی مسکونی فراهم نموده است. جهت تامین انتظارها و عملکردها در طراحی مسکن پایدار، بازنگری ضوابط و مقررات همسو با مفاهیم توسعه پایدار ضرورت دارد. این پژوهش با هدف رتبه بندی ضوابط و مقررات در ساختار فضایی مسکن میان مرتبه بر اساس ابعاد پایداری تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها را به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) گرد آوری نموده است، مولفه ها و ویژگی های ابعاد پایداری متناسب با مبانی نظری توسعه پایدار و تحلیل و تفسیر منابع علمی مرتبط تبیین گردیده اند. ضوابط و مقررات هر ساختار فضایی نیز از طریق بررسی محتوای اسناد و مطالعات کتابخانه ای شناسایی شده اند. میزان اهمیت ابعاد طراحی به روش FAHP و رتبه بندی ضوابط و مقررات نیز به روش FTOPSIS و به وسیله پرسش از خبرگان حوزه طراحی مسکن صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ضوابط و مقررات با شاخص نزدیکی نسبی بالاتر از حد میانه (5/0) شامل: سطح اشغال (نسبت توده و فضا)، پاکت حجمی بنا فضاهای نیمه باز(بالکن، ایوان و تراس)، نما، پاسیو، ارتفاع و تعداد طبقات، پارکینگ (شیبراه)، حیاط، سازماندهی فضاهای داخلی، فضاهای اقامت (خواب، پذیرایی و نهارخوری)، آشپزخانه، بازشوها (نورگیری و تهویه) از اهمیت بالاتری نسبت به سایر ضوابط و مقررات برخوردارند که لازم است برای نیل به اهداف طراحی مسکن پایدار هم در مرحله سیاست گذاری و هم در مرحله طراحی مورد توجه قرار داده شوند.
تحلیلی بر تحولات ساختارفضایی خانه های معاصر حیاط دار ایلام (دهه پنجاه تا نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خانه های ایرانی متناسب با شرایط اقلیمی در اکثر نقاط، حیاط به عنوان فضای باز اصلی وجود داشته است. جایگذاری آن به صورت های مختلف؛ مرکزی، در قسمت پیشین، طرفین آن و گاهی به صورت دو حیاط بوده است. سایر فضاهای بسته و نیمه باز نیز با جایگشت های مختلفی در اطراف حیاط سازمان دهی شده اند. در این پژوهش در مورد ساختار فضایی خانه های معاصر حیاط دار ایلام، با توجه به محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان در طی سالیان از دهه پنجاه تا دهه نود شمسی، قیاسی به صورت تحلیلی صورت پذیرد. چنین تحلیلی در این شهر انجام نگرفته است. تحولات بعد از جنگ تحمیلی و در پی آن خسارات وارد شده به ایلام به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای مرزی ایران، بازسازی و شکل گیری گونه های جدیدی از سازمان دهی فضایی خانه را در پی داشته است. استفاده از روش تحقیق ترکیبی شامل روش های تفسیری و تطبیقی با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (Ucl Depth Map) استراتژی این پژوهش می باشد. انتخاب نمونه های موردی نیز بر اساس سال ساخت خانه (گونه های A,B,C,D,E ) و همچنین محل قرارگیری حیاط نسبت به ساختمان (A1,A2 و ...) صورت پذیرفته است. تحلیل ساختار بصورت کیفی بوده و سپس توسط نرم افزار دپث مپ، در راستای اعتبار بخشی بیشتر به نتایج سنجش شده است. نتایج پژوهش سه دسته بندی کلی در ساختار فضایی خانه های حیاط دار شهر ایلام از دهه پنجاه تا دهه نود را آشکار می کند. به نظر می رسد تغییرات ساختاری با شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه همگام بوده است. دسته اول: دهه ی پنجاه و شصت هجری (قبل از انقلاب)، طراحی خانه های حیاط دار با وسعت نسبی فضای باز و حیاط، برقراری ارتباطی مؤثر نیز بین خانه و حیاط را شاهد هستیم. دسته دوم: خانه های دهه هفتاد و هشتاد، مقارن با گرانی زمین و ساخت و سازهای بعد از جنگ تحمیلی. کاهش مساحت زمین، ساخت و ساز سریع، استفاده از پلان های آماده طراحی شده در مناطق دیگر و در نتیجه تغییرات عمده ی ساختاری از نتایج آن بوده است. دسته سوم: خانه های دهه ی نود تاکنون، شاهد ساختار فضایی پیچیده تر، فضای خصوصی بیشتر نسبت به ادوار قبلی، عملکردهای نوظهور در کنار سایر فضاهای خانه و تلاش برخی معماران در راستای برقراری دوباره ارتباط مؤثر خانه و حیاط.
فراتحلیلی بر مستندات علمی منتشرشده با محوریت بندر-پسکرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
161 - 204
حوزههای تخصصی:
بنادر و شهرهای مفصلی موجود در نواحی پسکرانه ای بنادر، همواره نقش پراهمیتی در آمایش ملی و منطقه ای و تکمیل زنجیره تأمین کالا در طول تاریخ داشته اند. همزمان با رشد پرشتاب فناوری جابه جایی کالا در نیمه دوم قرن بیستم، صنعت حمل و نقل دریایی و بارگذاری و باراندازی کالا در بنادر رشد قابل توجهی یافت. همین موضوع موجب شد که توجه به مناطق پسکرانه، ساختار فضایی و آمایش منطقه ای حاصل از روابط بندر-پسکرانه در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان منطقه ای افزایش یابد. هدف از انجام این پژوهش، فراتحلیل کمّی و کیفی مقالات معتبر درباره ساختار فضایی بندر-پسکرانه از سال 1997 تا 2022 است. مقالات از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ تخصص و توزیع مجلات، مجله جغرافیای حمل ونقل یکی از اصلی ترین مقاصد مدنظر پژوهشگران جغرافیای فضایی بنادر است. از لحاظ مقیاس جغرافیایی مطالعات می توان گفت که اغلب پژوهش ها در این زمینه ساختار فضایی بندر-پسکرانه را در مقیاس ملی مورد بررسی قرار داده اند و تمرکز جغرافیایی پژوهش ها در حوزه جنوب شرقی آسیا است. از لحاظ گونه شناسی ساختار فضایی می توان به دو گونه تحلیل در مقالات منتخب پی برد؛ گونه اول تحلیل ریخت شناسی ساختار بندر-پسکرانه که مؤلفه های مورد استفاده در این نوع تحلیل شامل مؤلفه های عینی ساختار فضایی (کانون، کریدور و پهنه کاربری) است؛ گونه دوم تحلیل عملکردی ساختار بندر-پسکرانه که غالباً شامل مؤلفه های ناملموس فضا (تعامل، انتظام و قلمرو فضایی) است. از لحاظ طبقه بندی موضوعی مقالات می توان هفت محور موضوعی را شناسایی کرد که به ترتیب عبارت اند از: روابط فضایی پسکرانه-بندر-پیشکرانه؛ توسعه منطقه ای بنادر؛ بنادر درون سرزمینی و بنادر خشک؛ روابط بندر-شهر؛ اتصالات کریدور ها و بنادر؛ رقابت بنادر و مناطق پیشکرانه ؛ عملکرد بنادر. درنهایت با مرور روش ها و فنون تحلیل مورد استفاده در مقالات منتخب می توان از منظر روش شناسی چهار رویکرد اثبات گرایی، نواثبات گرایی، ارتباط گرایی و انتقادگرایی را در سیر تحول فلسفی-تاریخی مقالات منتشرشده مشاهده کرد.
شناسایی هسته های عملکردی در شهرهای با رشد بی رویه (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
131 - 148
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهر، تأثیر مهمی بر کارایی اقتصادی و کیفیت محیط شهری دارد. ساختار فضایی ناکارآمد، با افزایش غیرضروری فاصله بین مردم و مکان فعالیت آن ها، افزایش طول شبکه زیرساخت شهر، هزینه عملیاتی و جابجایی های درون شهری را به حداکثر می رساند. تحلیل ساختار فضایی شهر برای درک بهتر گسترش شهری مهم است و اطلاعات موردنیاز ارزیابی اثربخشی طرح های برنامه ریزی را برای مدیران عمومی و برنامه ریزان شهری فراهم می کند. هدف پژوهش تحلیل ساختار فضایی شهر اهواز و شناسایی هسته های عملکردی می باشد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی از نظر ماهیت، توصیفی است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اسنادی است. داده ها شامل بلوک های آماری سال 1395 و لایه کاربری اراضی شهر اهواز می باشند. از تراکم کرنل، آزمون خودهمبستگی فضایی، میانگین مرکزی برای شناسایی هسته های عملکردی استفاده شده است. روش لکه های داغ و سرد و آزمون خودهمبستگی فضایی برای تحلیل پراکنش جمعیت و اشتغال به کار گرفته شد. برای بررسی ارتباط هسته های عملکردی با جمعیت و اشتغال از همبستگی پیرسون در نرم افزار spss و برای مدل سازی ارتباط فضایی از رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پراکنش جمعیت و اشتغال به صورت خوشه ای می باشد. در بخش های مرکزی و حاشیه ای تراکم جمعیت و اشتغال پایین است و در بخش های میانی تراکم بالا است. از نظر نسبت کاربری های جاذب سفر منطقه یک (محلات باغ معین، سی متری، بازار عبدالمجید، باغ شیخ، صائبین مندایی) بالاترین تمرکز را دارند و هسته اصلی شهر می باشند و محلات لشکرآباد، کمپلو جنوبی، زیتون کارمندی هسته های فرعی هستند. همچنین همبستگی فضایی بین هسته های عملکردی و تراکم جمعیت نسبتاً پایین می باشد.
شناسایی و تحلیل متغیرهای کلیدی موثر بر توسعه ساختار فضایی روابط بندر-شهر، مطالعه موردی: بندر-شهر دبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل تفاوت و تنوع عملکرد بنادر، نقش بنادر تغییر نموده و همین موضوع موجب ایجاد تغییرات قابل توجه در نحوه توسعه فضاهای شهری و همچنین تغییرات ساختاری در روابط میان بنادر و شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تبیین متغیرهای کلیدی موثر بر توسعه ساختار فضایی روابط بندر-شهر دبی است. روش پژوهش مبتنی بر الگوی تحلیلی-توصیفی و با بهره گیری از تکنیک روش تحلیل اثرات متقاطع است. شیوه نمونه گیری، هدفمند بوده و از نرم افزار Micmac برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مدل مفهومی پژوهش در چهار عامل اصلی قابل دسته بندی است: عوامل پیشران یا تأثیرگذار، عوامل دووجهی، عوامل وابسته یا تأثیرپذیر، و عوامل مستقل. متغیری همچون " درآمد، هزینه و سرمایه-گذاری در شهر-بندر " ذیل عامل پیشران، متغیری همچون "وجود تجهیزات و زیرساخت های پیشرفته حمل ونقل چندوجهی در بندر" ذیل عامل دووجهی، متغیری همچون " کیفیت محیط زندگی و شهرسازی مطلوب" ذیل عامل تأثیرپذیر، و متغیری همچون " حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار شهر–بندر" ذیل عامل مستقل طبقه بندی می شوند. مجموعه این عوامل ساختار فضایی روابط بندر و شهر دبی را شکل داده و الگوی توسعه سریع این منطقه کلان شهری را با توزیع هدفمند درآمدهای ناشی از تجارت و گردشگری رقم زده است.
تببین ساختار فضایی وندالیسم در فضاهای عمومی شهر زنجان (مورد مطالعه: محلات کارمندان، گلشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
53 - 80
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی شهری، ساختاری سازمان یافته و واجد نظم، بر قواعدی منظم و مشخص استوار است این ساختار بستر و زادگاه وندالیسم شهری است که در اثر فعالیت های افراد در آن عینیت می یابد. همه جوامع با پیامدهای منفی آن دست وپنجه نرم می کنند. وندالیسم، تخریب عمدی اموال عمومی یا خصوصی و نوعی بیماری در عصر مدرن، قلمداد می شود که زاده ی ساختارهای فضایی متفاوت است. هدف این تحقیق تبیین تأثیر ساختار فضایی بر وقوع وندالیسم در شهر زنجان است. بر اساس روش کار و ماهیت، در چهارچوب تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. داده های تحقیق حاضر، به صورت مختصات دکارتی با استفاده ازGPS ثبت شده و در نرم افزار SPSS و GIS تحلیل شده و در قالب جداول و نقشه ها ارائه شده است. به منظور تحلیل پراکنش فضایی از آزمون های زمین آمار کرنل و کیریجینگ استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر، شهر زنجان و نمونه های آماری کل نمودهای وندالیستی در کاربری های فضاهای عمومی محلات شهرک کارمندان و گلشهر است. نتایج حاصل از SPSS حاکی از آن است که بیش از 50% از نمودهای وندالیستی در مختصات های متراکم از جمعیت مانند کاربری فضای سبز و کاربری مسکونی روی داده است. دومین کاربری موردتوجه وندال ها نواحی خارج از محدوده دید و نظارت است که در کارمندان 14 % و گلشهر46 % ازنمودها را در برمی گیرد. در معرض دید قرار گرفتن و استفاده از سیستم های امنیتی در کاربری های آموزشی، ورزشی، کارگاهی و تجاری به مثابه ی سپر پیشگیری وندالیسم عمل کرده است و موجب شده که این کاربری ها درصد بسیار کمی از وندالیسم را متحمل شوند.کلیدواژه ها: وندالیسم،ساختار فضایی،فضای عمومی،زبان بدن شهری،زنجان
مدل ارزیابی و سیاست گذاری پایداری ساختار فضایی شهر شیراز بر مبنای ظرفیت تحمل شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مشکلات زیست محیطی مهمترین مساله شهرهای ایران و از جمله شهر شیراز است. هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل ارزیابی و سیاست گذاری پایداری ساختار فضایی شیراز بر مبنای ظرفیت تحمل شهری است. از نظر روش شناسی مقاله حاضر از نوع کاربردی بوده و توسط نظریه های تفکر سیستمی، پیچیدگی و توسعه پایدار پشتیبانی می شود. برای ارزیابی ظرفیت تحمل شهر شیراز و تطابق آنها با خصوصیات بستر جغرافیایی، شاخص های سازنده ظرفیت تحمل شهری تبیین و انتخاب شدند. با مطالعه وضعیت ساختار فضایی شهر شیراز و گردآوری داده ها برای هر یک از شاخص های سازنده مدل مفهومی، اقدام به تحلیل وضعیت پایداری ساختار فضایی با استفاده از نرم افزار ونسیم شد. نتایج حاصل از مدل نشان داد که روند فعلی توسعه شهر شیراز خارج از ظرفیت تحمل شهری بوده و با اصول توسعه پایدار در تضاد است. برای ایجاد تغییر در روند فعلی ابتدا از سیاست اشتغال زایی استفاده شد. این سیاست بیشترین اثرگذاری را در مدل دارد اما در طول زمان، مسایلی را به دنبال دارد. برای تعدیل این مشکلات و بالا بردن ظرفیت تحمل شهری و توسعه پایدار، بکارگیری سیاست های زیست محیطی به طور همزمان اجتناب ناپذیر است. نتایج حاصل از بسته سیاستی توسعه پایدار نشان داد که این سیاست ها با کاستن از اثرات منفی ناشی از تحریک اقتصادی(اشتغال زایی) می تواند باعث افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی و کاهش اثرات ناشی از توسعه شود. بعلاوه، اعمال این سیاست ها در یک برایند کلی به بهبود ظرفیت تحمل شهر منجرشده و بستر مناسب برای توسعه آتی ساختار فضایی شیراز فراهم می آورد.
ارزیابی مؤلفه های ساختار فضایی مؤثر در اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
67 - 87
حوزههای تخصصی:
اجتماع پذیری، با برقراری ارتباط اجتماعی بین بهره برداران فضاهای عمومی و مشترک معماری شکل می گیرد. در نتیجه، جدا از جنبه عملکردی محیط و ویژگی های اجتماعی بهره وران از آن، ویژگی های محیطی و عملکرد فضایی آن نیز اهمیت بسیار فراوان دارد. پژوهش های زیادی انجام شده که از جنبه های کالبدی، فعالیتی یا ذهنی، اجتماعی و فرهنگی و بصری موردبررسی قرار داده اند. پژوهش حاضر ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده است، درروش میدانی، جمع آوری داده های اولیه با توجه به پرسش های پژوهش از طریق طراحی پرسش نامه طیف لیکرت 5 مقیاسی انجام شده، جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن مجتمع های مسکونی کسری، آزادی، رضوان، راهان، هشت بهشت و زیتون که مشتمل بر 6588 نفر تشکیل می داد و حجم نمونه با فرمول کوکران 364 نفر برآورد گردید. برای انتخاب نمونه ها در این پژوهش از عواملی چون سهولت دسترسی به مجتمع ها، میزان تمایل و همکاری ساکنین و مدیریت مجتمع ها نیز تأثیرگذار بوده اند. نتایج حاصل از بررسی مجتمع های مسکونی موردمطالعه از منظر شاخص های هم پیوندی فضایی حاکی از آن بود که از بین مجتمع های موردبررسی مجتمع مسکونی راهان کم ترین میزان برخورداری از شاخص ارتباط پذیری را نسبت به بقیه مجتمع ها داشته و بیشترین سهم از این مقایسه به مجتمع مسکونی کسری می رسد. از مقایسه مجتمع ها بر اساس شاخص هم پیوندی به این نتیجه می رسیم که موقعیت قرارگیری فضاها و دسترسی ها در مجتمع راهان بسیار ضعیف بوده و نسبت به بقیه مجتمع ها در سطح پایین تری قرارگرفته است. افزایش هم پیوندی در فضاهای عمومی با افزایش اجتماع پذیری رخ می دهد.