مطالب مرتبط با کلیدواژه

گویش


۴۱.

گویش های بومی درادبیات چندپارگی هندوستان: گفتمان کاوی رمان قطار به سوی پاکستان بر مبنای مدل فن دیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات چندپارگی تحلیل نقادانه گفتمان گویش کوشوانت سینگ فن دیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۵۶
کوشوانت سینگ، بنیانگذار ادبیات چندپارگی هندوستان، با نوآوری های زبانی در بافت متنی رمان قطار به سوی پاکستان )1956)به تبیین رابطه میان گفتمان، ایدئولوژی و اجتماع می پردازد. این جستار درصدد پاسخگویی به این پرسش ها است که کدام گویش بومی بسامد بیش تری در متن این رمان دارد و گفتمان های موجود در این اثر تا چه میزان در چارچوب مربع ایدئولوژیک فن دیک هستند.این پژوهش با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی با رویکردی اجتماعی-شناختی و بر مبنای الگوی نظری فن دیک (1998) انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که کوشوانت سینگ در محورهای معنایی و بلاغی از راهبردهایی استفاده می کند که در سطوح خرد و کلان با چارچوب نظری و مربع ایدئولوژیک فن دیک (1998) همپوشانی دارند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS25 نشان داد که با توجه به متغیر های محورهای معنایی و بلاغی تفاوت معناداری در میزان فراوانی راهبردهای گفتمانی وجود دارد. مقوله بندی و استعاره به ترتیب بیش ترین مقدار را نسبت به سایر راهبردهای معنایی و بلاغی دارند. در میان زبان های هندو-آریایی، کم ترین وام گیری های زبانی از پنجابی و بیشترین گرته برداری نیز از هندی است تا مخاطبان بیش تری به اثر برگزیده جلب شوند.
۴۲.

گاهان و تقسیم زمان در گویش روستای بیمرغ گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گویش بیمرغ گناباد مدیریت زمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
پژوهش و بررسی گویش های اصیل فارسی از جمله پژوهش هایی است که برای پژوهشگر لذتی دوچندان همراه دارد و همچنین دستاوردهای حاصل از آن می تواند دست مایهٔ کارگزاران فرهنگی کشور قرار گیرد و راهگشای پژوهش های بعدی در این مسیر باشد. خراسان بزرگ که خاستگاه زبان فارسی دری بوده است، هنوز از یک ویژگی منحصربه فرد برخوردار است و آن دور بودن گویش بسیاری از از تغییرات گستردهٔ زبانی است. گویش شهرهایی چون گناباد، قاین، تایباد، تربت حیدریه به گونه ای است که کمترین تغییرات را در طول زمان شاهد بوده است و مقایسه گویش و واژگان مردم این مناطق با منابع مکتوب قرن های چهارم و پنجم شاهدی بر این مدعاست. پژوهش پیش رو که با دقت نظر و جستجو در بخش کوچکی از گویش روستای بیمرغ شهرستان گناباد صورت گرفته است، نشان دهندهٔ اهمیّت زمان و تقسیم بندی و نام گذاری آن نزد مردم این دیار است. این پژوهش نشان خواهد داد مردم این منطقه با روش های جالب توجهی تقسیم بندی های متنوعی از زمان را در طول شبانه روز و همچنین در طول ماه و سال انجام داده اند. توجه به شغل اکثر مردم این منطقه که کشاورزی و دامداری بوده است، دلایل خوبی برای نحوه تقسیم بندی های زمان و تنوع آن فراهم می آورد.
۴۳.

تحلیل وضعیت زبان، گویش و لهجه های ایران باتوجه به اطلاعات ارائه شده در سفرنامه های خارجی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفرنامه قاجار زبان گویش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۵
سفرنامه نویسان دوره قاجار که اغلب اروپایی و عمدتاً از شخصیت های برجسته علمی و ادبی روزگار خود بودند با ژرف نگری در تاریخ ادبیات ایران، زبان ها، گویش ها و لهجه های ایرانی، خط فارسی، کتابخانه ها، مراکز علمی و هنری و وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران، اطلاعات ارزشمندی ارائه کرده اند؛ تبیین وضعیت زبان ها و گویش های موجود در دوره قاجار، از جمله این مسائل است که در این جستار به روش تحلیلی - توصیفی بدان پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد:-سفرنامه نویسان به زبان ها و گویش های رایج دوره قاجار، در نواحی مختلفی که لهجه خالص فارسی دارند پرداخته و به لهجه های گوش نواز و گوش خراش مناطق ایران و همچنین گویش هایی که ریشه باستانی دارند اشاره کرده اند.-برطبق گزارش آنها، زبان فارسی در دربار قاجار در حاشیه قرار دارد و زبان ترکی رایج است؛ اما در دوره ناصرالدین شاه و  بعد از او زبان فارسی در دربار رواج می یابد. زبان ترکی از نظر تعداد گویشوران دومین زبان و گویش مازندرانی در جذب گویشوران مهاجر، توانمندترین گویش آن دوره است.به زبان های غیرایرانی: گرجی، ارمنی، عبری، نسطوری و محدوده جغرافیایی آنها اشاره شده است. ریشه برخی از واژه های فارسی شناسایی و  تعدادی از واژگان فارسی و اروپایی با هم مقایسه شده است.
۴۴.

بررسی دگرگونی واژگانی از زبان پهلوی به تالشی

کلیدواژه‌ها: زبان های ایران باستان زبان پهلوی زبان تالشی گویش رده شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
از نظر دانش زبان شناسی، زمانی که واژه ای از زبانی به زبانی دیگر وارد می شود، برای ماندگار شدن باید با الگوهای آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی آن زبان هماهنگی پیدا بکند وگرنه از دایره واژگانی آن زبان کنار گذاشته می شود. در این نوشتار روند انواع دگرگونی هایِ واج شناختی که در واژگان زبان پهلوی یا فارسی میانه رخ داده است تا به زبان های ایرانی نو، ازجمله زبان تالشی (که از زبانهای ایرانی نو است) رسیده اند؛ بررسی و تجزیه و تحلیل می گردد. از بررسی داده هایی که از فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته مکنزی بدست آمده و مقایسه این واژه ها با داده های زبان تالشی که از زبانِ گفتاری تالشی زبان های عنبران واقع در نقطه مرزی استان اردبیل،با جمهوری آذربایجان به دست آمده مشخص شد که واژه های مشترک بین دو زبان از زبان پهلوی به زبان تالشی، دگرگونی هایی از قبیل ادغام، ابدال، حذف، جابجایی، افزایش و سایر فرایندهای رایج واج شناختی را طی کرده، تا به زبان تالشی رسیده است؛ در ضمن بعضی از واژه ها هم بدون هیچ دگرگونی به زبان تالشی رسیده اند.
۴۵.

واژه بست در گویش کُندازینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان های ایرانی گویش واژه بست واژه وند کنایی کندازی کندازینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۹۴
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف واژه بست های گویش کُندازینی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار دارد. گویش کندازینی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی-جنوبی زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خلاءری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی شباهت و همانندی هایی دارد که دارای ساخت کنایی هستند. در این پژوهش، نخست هفت آزمون از آزمون های زوئیکی و پولوم (1983) که شقاقی (1374) برای بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در زبان فارسی اقتباس کرده است، در گویش کندازینی به کار گرفته می شوند. سپس انواع واژه بست در گویش کندازینی مشخص و هر واژه بست در چند جمله نمونه، آورده می شود. همچنین، هر جمله، جداگانه آوانگاری و تحلیل و در صورت نیاز، توضیحاتی برای تغییرات و دگرگونی آوایی و دیگر فرایندهای واژ-واجی در سطح واژه و جمله ارائه می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. بر اساس مطالعه صورت گرفته، واژه بست های این گویش عبارتند از ضمیرهای پیوسته شخصی، فعل های پی بستی، نشانه مفعولی صریح، نشانه معرفه، نشانه نکره، نشانه اضافه، نشانه متمم ساز، نشانه هم پایگی، صورت مخفف قید افزایشی هم، نشانه تأکیدی. ضمیرهای پیوسته واژه بست های فاعلی نقش مطابقه را در جمله ایفا می کنند. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 16 نفر گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 30 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند. 
۴۶.

تأثیرپذیری نظام فعلی گویش عربی شهرستان درمیان از گویش فارسی (بررسی موردی: فعل مرکب)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۸
گویش عربی شهرستان درمیان (رایج در روستاهای سراب، خلف، دره چرم، محمدیه (چشمه شاه سابق) و رود رباط) در استان خراسان جنوبی قرن هاست که مانند جزیره ای میان گویش های فارسی این شهرستان به بقای خود ادامه داده و با این حال به دلیل مجاورت با گویش های فارسی، بسیاری از ویژگی های این زبان را نیز پذیرفته است. از تأثیرهای مهمی که گویش های عربی این منطقه از زبان فارسی پذیرفته ، ورود فعل مرکب به نظام فعلی عربی است. در مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، داده های میدانی از طریق مصاحبه با حدود 30 گویشور جمع آوری شده؛ سپس ساختار فعل مرکب در گویش عربی درمیان مورد واکاوی قرار گرفته است. آن گاه پس از بررسی داده ها اثبات شده که در گویش عربی درمیان فعل هایی هستند که ساختاری کاملاً یک سان با فعل های مرکب فارسی دارند؛ یعنی مانند زبان فارسی از یک فعلیار (با مقوله واژگانی اسم یا صفت) و یک همکرد (با مقوله واژگانی فعل) ساخته شده اند. فعلیارها در افعال مرکبِ عربی یا فارسی هستند یا ترجمه عربی اسم ها و صفت های فارسی. همکردهای افعال مرکب عربی همگی همان ترجمه همکردهای فارسی (مانند کردن، زدن، آوردن، آمدن، کشیدن و غیره) به گویش عربی درمیان هستند. افعال مرکبی که در گویش عربی درمیان با همکرد ساخته می شوند، به دو دسته تقسیم می گردند: فعل های مرکبی که ساخت بسیط آن ها هم استعمال می شود و فعل های مرکبی که تنها به صورت مرکب کاربرد دارند. اما تمام افعال مرکبی که در فارسی با همکرد به کار می روند، با ساختار فارسی خود در گویش عربی کاربرد ندارند؛ بلکه برخی موارد در گویش عربی درمیان، فعلی بسیط در مقابل فعل مرکب فارسی به کار می رود.
۴۷.

بررسی نمود اخلاق و رفتار شهری در آثار داستانی احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احمد محمود اخلاق شهری گویش جنوب واژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۱
احمد محمود یکی از نویسندگان پرکار و توانای خطّ جنوب کشور است. اکثر داستان های وی حول و حوش شهرهای جنوبی کشور است. او نویسنده ای واقع گراست و همین امر موجب شده است توجه فراوانی به محیط پیرامون خودش داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی نمود اخلاق و رفتار شهری در آثار داستانی احمد محمود است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که امحمد محود در آثارش به شیوه های متنوع به زبان و گویش جنوب توجه داشته است. او در توصیف شهر و امکان خطه جنوب، محله ها، خیابان ها و... بسیار کوشا است و سعی دارد علی رغم حفظ هویت اصلی این مکان ها نام های جنوبی آن ها را نیز یادآور شود. اما عمده کاربرد زبان و گویش در داستان های محمود به واژه های متداول و رایج این خطه برمی گردد. همچنین وی سعی دارد در قالب داستان های خود انواع رفتارها و اخلاق های غذایی، ماهی ها و حتی اسامی انواع نخل ها را نیز که در جنوب متداول است، بازگو نماید.
۴۸.

بررسی تفسیر واژگان «عربی» و «لسان عربی» در قرآن با رویکرد تحلیلی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عربی لِسان گویش فرهنگ آشکار تصحیح انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۴
زبان به عنوان یک پدیده زنده و پویا، پیوسته در مسیر تحول و تطور قرار داشته است. این امر در علم زبان شناسی بدیهی و مثبت ارزیابی می شود. اما آن گاه که متن مقدس در دوره ای طولانی با مخاطبان متعدد روبه رو است، حفظ گوهر اصلی، مطالعه و دریافت پیام آن، در صورتی امکان پذیر است که متن را با زمان صدور و یا نزول آن فهمید. در غیر این صورت، سبب می شود گاه در فهم و تفسیر برخی آیات، تناقض و شبهه ایجاد گردد. یکی از واژگان و ترکیبات قرآنی، «لسان»، «عربی» و اضافه این دو به هم است. بیشتر مفسران و مترجمان این کلمات و ترکیب اضافی را فقط در همان معنای مشهور امروزی، یعنی گویش عربی تبیین نموده اند که در پی آن، شبهه انحصار قرآن برای عرب زبانان و اخراج عموم بشر در تمام اعصار و امصار برای آن مطرح می شود. افزون بر آن، تناقض ایجادشده در این انحصار با آیات مربوط به جهان شمولی قرآن نیز محل توجه است. این در حالی است که می توان با تأمل در آیات و سیاق آنها، و مهم تر از همه، در معنای لغوی این واژگان، معنای دیگر پیام آشکار و بدون ابهام و اغلاق برای آنها تبیین نمود. این مقاله با رویکرد تحلیلی- انتقادی و واکاوی اصل و ماده این لغات با تکیه بر سیاق، به ارائه معنایی متفاوت از این واژگان و ترکیب دست یافته است که با توجه به آن، این شبهه و تناقض منتفی می گردد.
۴۹.

طبقه بندی موضوعی چیستان در ترکی قشقایی

کلیدواژه‌ها: چیستان ادبیات عامه فرهنگ عامه گویش ترکی قشقایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۸
در پژوهش حاضر به طبقه بندی موضوعی چیستان های موجود در گویش ترکی قشقایی پرداخته شد. چیستان ها به دلیل اهمیتی که در بازتاب فضای فکری و هویت فردی و اجتماعی یک قوم دارند، از مباحث ارزشمند در مطالعات زبانی محسوب می شوند. با توجه به اینکه تاکنون تحقیقات چندانی در این زمینه صورت نپذیرفته است انجام پژوهش هایی از این دست ضرورت می یابد. جستار پیش رو به روش کتابخانه ای و با استفاده از 320 چیستان برگرفته از کتاب »قاشقایی تاپماجالاری (بو لماجالار) (مجموعه چیستان های فولکلور قشقایی)» تالیف میرزایی (1396)، انجام پذیرفته است. شواهد به دست آمده نشان داد موضوعاتی چون انسان، روحیات و عواطف انسانی، گیاهان، و خوراکی ها، حیوانات و اجزاء حیوانی، عناصر و اجزاء طبیعت، علوم و معارف بشری، ابزار و محصولات بشری و امور روزمره در زندگی عشایری محوریت موضوعات چیستان های قشقایی را شامل می شوند. در این میان، موضوعاتی چون ابزار و محصولات بشری با 94 مورد و پس از آن حیوانات و اجزاء حیوانی با 52 مورد، بیشترین و علوم و معارف بشری با 14 مورد کمترین کارکرد موضوعات مربوط را در میان چیستان های قشقایی به خود اختصاص داده اند.
۵۰.

دستگاه فعل در گویش کندازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان های ایرانی نو گویش فارس مرودشت کندازی فعل زمان وجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۵۰
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش کُندازی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار گرفته است. گویش کندازی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی جنوبیِ زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خُلّاری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی که دارای ساخت کُنایی هستند، شباهت و همانندی هایی دارد. در این پژوهش، شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، اسم مفعول، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، واژه بست فاعلی، وجه و زمان دستوری افعال بررسی می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 1۶ گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 20 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند.
۵۱.

انگیزه های کمرنگ شدن گویش بومی در بین مردم استان یزد

کلیدواژه‌ها: زبان پارسی فرهنگ عامیانه گویش واژگان بومی یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۸
حفظ گویش های بومی یکی از ضروریات مهمی است که امروزه احساس می شود. گویش یزدی در کشور به شیرینی مشهور است و فراتر از یک گویش بومی، همیشه با خوش نامی همراه بوده است. این گویش ریشه دار یادآور قناعت، سنت و اجتماعی بودن است. در این پژوهش به دنبال آن هستیم که بدانیم چرا مردم یزد در گفتگو با همشهریان خود؛ به یزدی سخن نمی گویند؟ این پژوهش دلایل بی توجهی یزدی ها را به گویش بومی بررسی می کند تا به راه های روشنی در دل بسته کردن مردم، به ویژه جوانان در به کاربردن گویش نیاکان دست یابد و دیگران را در پژوهش های پس ازاین یاری رساند. در این پژوهش، از روش تحقیق کیفی، پدیدارشناسی و کاربردی استفاده شده است. هدف آن است تا در گفت وشنود نیمه ساختاریافته با یزدی هایی که از گویش بومی کمتر بهره می برند، به این نتیجه دست یابیم که چرا هم صحبتی یزدی ها با همشهریان خود به گویش یزدی کاهش یافته است. نخستین دلیل مردم در سخن نگفتن به گویش یزدی، بی کلاسی شناخته شد؛ مردم سخن به گویش بومی را زشت می شمرند و آن را مخصوص پدران خود می دانند.
۵۲.

پرتوی نو بر فعل ربطی «اید» در طبقات الصوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبقات الصوفیه فعل ربطی اید/ آید گویش گویش های ایرانی قصه شفاهی خراسان زبان پارتی (پهلوی اشکانی)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۴
«اید» یکی از کلمات دشوار و ناشناخته در «طبقات الصوفیه» است. این فعل حدود 300 بار در این کتاب به کار رفته و تاکنون تحقیقی جامع پیرامونِ آن انجام نشده است. در نوشتار حاضر، با بررسی دقیقِ کتاب مذکور و جست وجوی اجمالی در برخی متون دیگر، تدقیق در قصه های شفاهی ضبط شده از استان های خراسان جنوبی و رضوی، و همین طور مراجعه به منابع مکتوب گویشی ، زوایای مختلف این فعل به شیوه توصیفی تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. براین اساس، «اید» که در برخی منابع موثق به صورت «آید» هم دیده می شود در طبقات الصوفیه سوم شخص مفرد مضارع است؛ دوم شخص مفرد و اول شخص جمع این فعل نیز در آثار خواجه عبدالله انصاری به کار رفته است. برخی صورت های صرفی این فعل، با معانی مختلف، در برخی متون دیگر، نظیرِ «هدایه المتعلمین فی الطب»، «شیرزاد و گلشاد»، «کشف المحجوب»، «شاهنامه»، «دیوان ناصرخسرو»، «ویس و رامین»، «مثنوی معنوی» و «دیوان جمال اصفهانی» نیز دیده می شود. بن مضارع این فعل ربطی، در برخی گویش های ایرانی نیز با صورت های آواییِ ’āy-  ، ’ay-،  ’ây-، hāy-، hay-  و ’ey- کاربرد دارد و در هر شش شخص صرف می شود. افزون بر این ها، فعل مورد بررسی با تلفظ ay در برخی جملات برجای مانده از زبان پارتی (پهلوی اشکانی) هم دیده می شود.
۵۳.

لغات، اصطلاحات و باورهای مرتبط با درخت گردو در زبان و فرهنگ مردم اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردوتکانی فرهنگ عامه گویش اردکان فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۱
هدف از نگارش این مقاله ثبت و نگاهداشت واژگان مرتبط با گردو و گردوتکانی در شهر اردکان1 است. روش تحقیق مبتنی بر مشاهده و تجربه مستقیم بوده و نیز برخی اطلاعات براساس مصاحبه با افراد مطلع و آگاه از موضوع که شغلشان مرتبط با درخت گردو بوده یا دقت نظر لازم را از نظر واژه شناسی داشته اند، گردآوری شده است. این پژوهش نشان می دهد که واژگان مرتبط با گردوتکانی در شهر مورد تحقیق، اغلب با کلمات هم معنا و رایج در دیگر مناطقی که تحقیق شده، متفاوت است. همچنین برخی ضرب المثل های رایج در اردکانِ فارس منحصربه فرد است و براساس فرهنگ و اهمیت این درخت به وجود آمده است. از نظر فرهنگی نشان داده شده است که به چه شیوه هایی برداشت صورت می گیرد و نقش افراد براساس سن و سال تبیین شده است. همچنین از نظر فرهنگی در این مقاله اهمیت ویژه درخت گردو در آموزش تلاش و تجارت به کودکان و نوجوانان توصیف شده است. علاوه بر این به موضوع مالکیت درخت گردو توجه شده که از این نظر با دیگر شهرهایی که قبلاً تحقیقاتی صورت گرفته، شباهت دیده می شود و مشخص می شود که مالکیت چندگانه درختِ واحد، به دلیل اهمیت ثمر و سن آن در اردکانِ فارس نیز وجود داشته است.
۵۴.

ضمیر سوم شخص مفرد «ای/ ی» در برخی متون و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبقات الصوفیه شیرزاد و گلشاد ضمیر شخصی سوم شخص مفرد گویش گویش های ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
در طبقات الصوفیه و شیرزاد و گلشاد، گهگاه در جایگاه ضمیر شخصی سوم شخص مفرد، نویسه «ای/ ی» دیده می شود. هدف این پژوهش، شناخت این عنصر زبانی به کمک گویش های ایرانی و قصه های شفاهی ضبط شده از ولایت هرات در کشور افغانستان و استان های خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی در کشور ایران است. به این منظور، با مطالعه دو کتابِ ذکر شده، بررسی منابع مکتوب گویشی و تدقیق در قصه های شفاهی زوایای مختلف این ضمیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. براین پایه، «ای/ ی» با تلفظ پیشنهادی ē در طبقات الصوفیه ضمیر با نقش نهاد و مضاف الیه و در کتاب شیرزاد و گلشاد ضمیر با نقش مضاف الیه است. این ضمیر، با صورت های آوایی -ē˃-e، id، it، ay، hi وi در هرات، یَغناب در کشور تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و استان های خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، اصفهان، فارس و هرمزگان در نقش های مختلف دستوری به کارمی رود. در این میان، تلفظِ i پرکاربردترین است و در شمال شرق خراسان جنوبی و جنوب شرق خراسان رضوی بیش تر از سایر مناطق به چشم می خورد. به لحاظ دستوری، به جز چند استثنا، -ē˃-e و i اگر هم مرجع با نهاد جمله باشند، در جایگاه مضاف الیه قرار نمی گیرند.