مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
ورزش زنان
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی عوامل زمینه ای و مداخله گر بروز پدیده سقف شیشه ای در مدیریت ورزش زنان ایران بود. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنی اد انج ام گرفت ه است. ابزار جمع آوری داده ها، مطالعه اسناد و مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونه گیری گلوله برفی با 16 نفر از افراد صاحب نظر، متخصص و باتجربه در زمینه مدیریت ورزش زنان مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی در مورد عوامل زمینه ای و مداخله گر انجام شد. بر اساس یافته های برآمده از این پژوهش مقوله محوری را موارد عدم روزآمدی بسترهای اجتماعی و بین فردی، ناکارآمدی سیستم های اقتصادی و سازمانی و مهیا نبودن زیرساخت های قانونی تشکیل می دادند. همچنین در مورد عوامل زمینه ای 62 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها برآمد. در ادامه، این کدها در قالب 11 مقوله فرعی و 4 مقوله کلی شامل عدم کفایت قوانین، فرآیندهای سازمانی، رفتار فردی و بین فردی و رسانه طبقه بندی شدند. در مورد عوامل مداخله گر نیز تعداد 15 کد باز، 4 مقوله فرعی و 2 مقوله کلی که شامل مذهب و شرایط اقتصادی بود دسته بندی شدند. با توجه به پتانسیل موجود در جامعه ما، شناسایی عوامل به وجودآورنده پدیده سقف شیشه ای در مدیریت ورزش زنان و به کارگیری آنان در رده های بالای مدیریت ورزشی بسیار مهم است. چرا که بدون تبیین ضرورت حضور زنان در پست های بالای مدیریت ورزشی، سایر تلاش ها به منظور پیشبرد ورزش زنان در جامعه بی نتیجه خواهد بود.
تحلیل محتوا و بررسی مقالات مرتبط با مدیریت ورزش زنان در نشریات علمی پژوهشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، توصیف و بررسی و تحلیل محتوای مقالات مرتبط با مدیریت ورزش زنان در نشریات علمی پژوهشی بود. جامعه پژوهش شامل مقاله های موجود در پایگاه های داده (سیویلیکا، مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری، زدنی، مگ ایران، مجلات نور، پورتال جامع علوم انسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) و همچنین نشریه های مدیریت ورزشی کشور بود. کلمات کلیدی «ورزش زنان، ورزش بانوان و ورزش دختران» در پایگاه های نام برده جست وجو شد و سپس 129 مقاله از طریق تحلیل محتوا بررسی و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این پژوهش ها را می توان در هشت گرایش طبقه بندی کرد که مهم ترین آن ها موضوعات 1. روان شناسی، اجتماعی و نگاه ایدئولوژیک، 2. مدیریت مالی و بازاریابی و 3. مدیریت و رهبری است. از بین دانشگاه-های کشور، مجموع دانشگاه های آزاد و دانشگاه تهران و مجموع دانشگاه های پیام نور و دانشگاه گیلان بیشتر به این حوزه پرداختند و بیشترین مقالات این حوزه در نشریه مدیریت ورزشی دانشگاه تهران چاپ شده است. همچنین در استناددهی به این حوزه بیشتر از مقالات فارسی استفاده شده و روش تحقیق کمّی در بیش از 57 درصد پژوهش ها به کار رفته است. همچنین تولید علم در سال های اخیر با استقبال بیشتری همراه بوده است؛ بنابراین با توجه به اهمیت ورزش زنان در شاخص های توسعه ورزش پیشنهاد می شود که تحقیقات در این حوزه با استفاده از همکاری های بین رشته ای گسترش یابد.
طراحی مدل تأمین مالی ورزش های سود محور با تأکید بر ورزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۷)
51 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق طراحی مدل تأمین مالی ورزش های سودمحور با تأکید بر ورزش زنان بود.روش پژوهش: این پژوهش از نظر نوع هدف، اکتشافی و از نظر نوع راهبرد، پژوهش کیفی است که در روش اجرای آن از روش نظریه داده بنیاد استفاده شد. مشارکت کنندگان در تحقیق صاحب نظران حوزه ورزش زنان بودند که مطابق با روش نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری برابر با 15 نفر انتخاب شدند. سه فرایند هم پوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی جهت تحلیل داده ها استفاده شد و به اعتمادپذیری و تعمیم پذیری از معیارهای لینکلن و گوبا (1985) که مبتنی بر باورپذیری، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری است، استفاده شد.یافته ها: مطابق با یافته های تحقیق در بخش کدگذاری باز 114 مفهوم، در بخش کدگذاری محوری 20 مقوله فرعی و در نهایت در مرحله کدگذاری گزینشی تعداد پنج مقوله اصلی (شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها) احصا شد.نتیجه گیری: با اقتباس از یافته های تحقیق به مسئولان مربوط پیشنهاد می شود در تأمین مالی به این مقوله ها و زیرمقوله های آنها اهمیت دهند.
الگوی پارادیمی حضور بانوان در استادیوم های ورزشی با توجه به شرایط فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
76 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش الگوی پارادیمی حضور بانوان در استادیومهای ورزشی با توجه به شرایط فرهنگی کشورایران است که با روش پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد.
روش: این پژوهش بابهره گیری از روش نمونه گیری هدفمندو باانجام 20 مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید. و برای تحلیل داده ها مربوط مصاحبه، ازکدگزاری استفاده شد. پایایی مصاحبه های این پژوهش برابر 87% است. وبا توجه به اینکه مقدار پایایی بیش تر از 60% است، قابلیت اعتماد کدگذاری ها مورد تائید است. هم چنین، برای الکو تایید پذیری و انتقال پذیری از روش بازبینی در اختیار ۵ نفر از اساتید خبره حوزه ورزش قرار گرفت.
یافته ها: باتوجه به نتایج پژوهش تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز،محوری و انتخابی انجام گرفت و یافتهها در چارچوب الگوی نهایی شامل: عوامل فردی و حقوقی به عنوان عوامل علی، عوامل زیرساختی و برنامه ریزی به عنوان شرایط زمینهای، عوامل سیاسی به عنوان عوامل مداخله گر و حضور کنترل شده به عنوان راهکار مناسب برای عادی سازی حضور بانوان در استادیومهای ورزشی است.
نتیجه گیری: حضور بانوان در استادیوم های ورزشی، یکی از راه های موثر برای غنی سازی اوقات فراغت، افزایش نشاط اجتماعی و تقویت روابط اجتماعی بانوان است. این حضور، به ویژه در قالب خانواده، می تواند تأثیرات مثبت گسترده ای بر جنبه های گوناگون برگزاری مسابقات ورزشی داشته باشد و به توسعه فرهنگی و اجتماعی در جامعه کمک کند.
تعیین مؤلفه های فرهنگ ورزش قهرمانی زنان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش به عنوان پدیده ای اجتماعی و فرهنگی، پیوندی اُرگانیک با نهادها و ساختارهای اجتماعی دارد، به این معنا که دستاوردهای ورزش و فعالیت های مربوط به آن، به طور کلی یک شاخص فرهنگ عمومی محسوب می شوند. هدف از این تحقیق تعیین مولفه های فرهنگ ورزش قهرمانی زنان مسلمان بود. روش تحقیق حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر استراتژی کیفی بود که با بهره برداری از روش تحلیل تماتیک انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان، صاحب نظران حوزه ورزش قهرمانی و ورزش بانوان استفاده شد. شرط ورود به مصاحبه داشتن تحصیلات مرتبط با علوم ورزشی با مدرک کارشناسی ارشد یا بالاتر و داشتن تجربه کاری در حوزه ورزش بانوان به مدت حداقل 10 سال بود. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شدو نهایتا با 32 مصاحبه به حد اشباع نظری رسید. ابزار سنجش پرسشنامه ای با دو سؤال باز در مورد چیستی فرهنگ ورزش قهرمانی بانوان و مؤلفه های آن بود. از نرم افزار MAXQDA ورژن 2020 برای تحلیل اطلاعات و ترسیم الگو استفاده شد. نتایج نشان داد که کدهای انتخابی فرهنگ ورزش قهرمانی زنان عبارتند از:فرهنگ اجتماعی، فرهنگ حرفه ای، فرهنگ رقابتی، فرهنگ هواداری، فرهنگ رفتار تیمی، ارزش های ملی– مذهبی، باورها و سبک زندگی فعال. باید توجه داشت که فرهنگ اجتماعی در ورزش قهرمانی زنان مسلمان عاملی تاثیرگذارتر نسبت به سایر عوامل بوده و باید در تصمیم گیری های کلان مدنظر قرار گیرد.
تدوین الگوی معانی ذهنی زنان از زیبایی اندام در باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
164 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر تدوین الگوی معانی ذهنی زنان از زیبایی اندام در باشگاه های ورزشی بود.روش شناسی: روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد بود. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نظریه ی داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس و کوربین) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی 1998 ارائه شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری بود و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) و گلوله برفی (زنجیره ای) انجام شد. که بر مبنای آن 50 مصاحبه با مشتریان زن باشگاه های ورزشی شهر تهران صورت گرفت.یافته ها: در این پژوهش، افزایش فرصت های ازدواج و ارتباط با جنس مخالف، جبر اجتماعی، جلب توجه در فضای مجازی، تغییرات فرهنگی درسرمایه جنسی، مدگرایی و اختلاف نسلی به عنوان شرایط علّی، فشار نقش، مقایسه اجتماعی، هراس برچسب های اجتماعی و آگاهی از نگاه دیگران نسبت به خود به عنوان شرایط مداخله گرکشف شد .همچنین سرکوبی احساسات، رسانه و اثرات آن و شبیه سازی خود با دیگران به عنوان شرایط زمینه ای در نظر گرفته شد. مدیریت پوشش زنان، تلاش بر استخراج نظرات دیگران در مورد تاثیر ورزش بر زیبایی و اظهارات و نمودهای رفتاری در زمینه زیبایی به عنوان استراتژی ها و پیامدهای فرهنگی و اخلاقی، روانی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای اجتماعی نیز به عنوان پیامدها یافت شد. در نهایت موفقیت فردی در اجتماع، زیبایی ظاهری و جلب توجه در محیط های اجتماعی به عنوان هسته مرکزی الگوی استخراج شد.نتیجه گیری: فرهنگ حاکم بر تصویر بدنی جامعه زنان حاکی از بازنمایی مد و رسانه در اشکال بدنی است که در آن تجاری سازی و مصرف گرایی هسته مرکزی توجه به جسم است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود به مولفه های شکل دهی الگوی معانی ذهنی زنان از زیبایی اندام به منظور طراحی الگوی متناسب با فرهنگ سلامت توجه شود.
تدوین الگوی جذب و حفظ حمایت کنندگان مالی و خیرین ورزش یار در حوزه ورزش بانوان استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
77 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل نظام مند بستر و سیستم جذب و حفظ حمایت و خیریه به ورزش زنان در استان تهران انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. اطلاعات پژوهش از بخش منابع انسانی (خبرگان و متخصصان) و منابع اطلاعاتی (اسناد، مقالات، طرح ها، گزارش های سازمانی، دانشگاهی و رسانه ای مرتبط) استخراج شد. روش نمونه گیری از نوع هدفمند (براساس معیارهای مشخص) بود. مبنای برآورد نمونه گیری نیز بر حسب رسیدن به اشباع نظری بود (96 منبع اطلاعاتی، 26 نفر مصاحبه).یافته ها: نتایج نشان داد که مفاهیم مستخرج از مصاحبه و مطالعه نظری در 310 مولفه (کدگذاری اول)، 44 مقوله (کدگذاری دوم) و 17 تم فرعی و 8 تم اصلی (کدگذاری سوم) چارچوب بندی شدند. سطوح هشتگانه مدل مفهومی شامل بستر محیطی، سطح ظرفیت ها، سطح چالش ها، سطح سیستم، سطح تقسیم کار و همکاری سازمان ها، سطح مدیریت فرآیند، سطح راهبردها و سطح پیامدها بود.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق می توان گفت فرآیند جذب و حفظ حامیان و خیّرین به ورزش متأثر از بستر محیطی و قابلیت های ساختاری بوده و نیازمند اتخاذ راهبردهای مناسب و مشارکت بین سازمانی جهت بهره گیری از ظرفیت ها و تعدیل چالش ها است تا بتواند به نتایج مورد انتظار برسد.
تحلیل مفهومی جانشین پروری مدیران زن مبتنی بر تعامل گرایی و ساختارسازی (مطالعه حوزه ورزش قهرمانی و حرفه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۸۴
139 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل فرآیند جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان بود. در این پژوهش از روش ترکیبی اکتش افی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش، بر اساس نظریه مبنایی و رویکرد چارمز و سپس از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. مشارکت کنندگان، مدیران ورزشی و اساتید مدیریت ورزشی بودند که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی )شامل 15 نفر (برای شناسایی چارچوب مدل جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه به عمل آمده است .در بخش مدل سازی از پرسشنامه مخصوص ISM استفاده شد. همچنین، برای تامین روایی و پایایی مطالعه، از روش ارزیابی لینکلن و گوبا استفاده شد. الگوی به دست آمده، در مجموع شامل 16 مؤلفه به عنوان پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان در دو مرحله تعامل گرایی و ساختارسازی بود. تجزیه وتحلیل داده ها دو عامل ساختاری و تعامل گرایی را شناسایی کرد. عامل ساختاری در هشت عامل شامل عوامل قانونی، برنامه ریزی، پویایی و بلوغ سازمانی، مدیریت استعداد منابع انسانی، شایسته سالاری، آشناسازی، بانک اطلاعاتی و مدیریت دسته بندی گردید. عوامل تعامل گرایی در هشت عامل شامل توسعه فردی، جبران نابرابری های جنسیتی، حمایت گری، توسعه انگیزش، عوامل فرهنگی، عدالت جنسیتی، تصویرسازی مثبت و باورپذیری دسته بندی گردید و با اقتباس به نتایج مشخص شد که فرآیند جانشین پروری مدیریت ورزش بانوان تابع تعیین کننده های ساختاری و تعامل گرایی می باشد و این عوامل با هم در تعامل می باشند.
تحلیل روابط و راهکارهای مرتبط با موانع حقوقی ورزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی یهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۸۸
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل روابط و راهکارهای مرتبط با موانع حقوقی ورزش زنان بود. روش تحقیق از نوع اکتشافی متوالی با رویکرد تحلیل مضمون استقرایی در بخش کیفی و تحلیل علّی در بخش کمّی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل دو بخش منابع انسانی (خبرگان حقوق و حقوق ورزشی، اساتید مدیریت ورزشی، نایب رئیسان فدراسیون های ورزشی و آشنا به حقوق ورزش) و منابع اطلاعاتی (علمی، کتابخانه ای و رسانه ای مرتبط) بود. مصاحبه شوندگان و منابع اطلاعاتی به تعداد قابل کفایت، به صورت هدفمند و بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند (10 نفر و 23 سند). در بخش کمّی، جامعه آماری خبرگان حقوق ورزشی بودند که به صورت هدفمند و دردسترس 30 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه های اکتشافی نیمه ساختارمند به همراه مطالعه کتابخانه ای نظام مند و پرسشنامه خبرگانی برای تحلیل روابط علّی بود. روایی ابزار بر اساس شایستگی عملی، اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید شد. چارچوب مفهومی نهایی در 24 مؤلفه و 5 بعد شناسایی و طبقه بندی شد. موانع نیز شامل پنج حوزه علمی-آموزشی، نیروی انسانی، قانونی و حقوقی، ساختاری-مدیریتی و فقهی-شرعی بودند. براساس تحلیل کمّی، موانع انسانی و موانع فقهی-شرعی به عنوان عوامل علّی و موانع آموزشی- علمی، موانع قانونی، موانع مدیریتی- ساختاری، عوامل معلول محسوب می شوند؛ بنابراین توجه به برگزاری کلاس های آموزشی در زمینه حقوق ورزشی و ارتقای سطح سواد حقوقی مربیان و ورزشکاران زن و تدوین قوانین حمایتی از حقوق زنان در زمینه ورزش و پخش مسابقات زنان در رشته های مختلف می تواند تأثیر موانع را کاهش دهد.
ارائه مدل موانع ساختاری رشد و توسعه جایگاه زنان در ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
317 - 338
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، تبیین مدل موانع ساختاری رشد و توسعه جایگاه زنان در ورزش ایران بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان، اساتید و دانشجویان دکتری رشته مدیریت ورزشی، مربیان و داوران بین المللی و ورزشکاران حرفه ای بود. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند بود که تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در بخش کمی به صورت در دسترس انجام شد و بر اساس منابع معتبر که به ازای هر سوال 5 تا 10 نفر نمونه توصیه می شود، 394 نفر از افراد جامعه به صورت آنلاین در تکمیل پرسش نامه مشارکت داشتند. نحوه گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود که با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 25 و نرم افزار LISREL نسخه 8/8 صورت گرفت. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه محقق ساخته ای بود که پس از تایید روایی صوری و روایی سازه(91/0=KMO)و نتیجه آزمون بارتلت(0001/0=p، 1/20107=2χ) مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج تحلیل عاملی از طریق تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل موازی نشان داد که موانع ساختاری رشد و توسعه جایگاه زنان در ورزش ایران حاوی هفت عامل بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم با نرم افزار لیزرل نیز شان داد، همه بارهای عاملی از قدرت تبیین خوبی برخوردار هستند و عامل های برنامه ریزی و سازماندهی؛ منابع مالی و بازاریابی؛ امکانات و تجهیزات؛ قوانین و مقررات؛ منابع انسانی؛ نظارت و کنترل وعامل اطلاع رسانی به عنوان موانع ساختاری شناسایی شده اند.
لذاپیشنهاد می شود مسئولان با جلب مشارکت همگانی برای ایجاد تحول جایگاه زنان در ورزش ایران، به تدوین برنامه های اجرایی توسعه ای و نظام مند نمودن ساختار بپردازند و رویکردهای بنیادی و زیرساختی سایر جوامع را مد نظر قرار دهند.
ارائه مدل نهادینه سازی جانشین پروری مدیریت ورزش بانوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
197 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل نهادینه سازی جانشین پروری مدیریت ورزش بانوان بود. پژوهش حاضر به لحاظ فلسفه از نوع تفسیرگرایانه، به لحاظ رویکرد از نوع استقراریی، به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد، به لحاظ انتخاب پژوهش از نوع تحقیق کیفی و به لحاظ بازه زمانی از نوع مقطعی است و در برای گردآوری داده های آن از ابزار مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران حوزه مدیریت ورزش زنان شامل اساتید دانشگاه و مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و فدارسیون های ورزشی تشکیل می دادند. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد.با اقتباس از متن همه مصاحبه ها در مرحله کدگذاری باز تعداد 303 مفهوم یا کد اولیه شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه با هم به 78 کد کاهش یافت.در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 10 مقوله فرعی،براساس نتایج کدگذاری نظری 3 مقوله اصلی شامل عوامل زمینه ای، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری تشکیل شد. بر مبنای نتایج تحقیق مشخص شد نهادینه سازی جانشین پروری مدیریت ورزش بانوان تابع تعیین کننده های ساختاری، رفتاری و زمینه ای می باشد و این عوامل باهم در تعامل می باشند، لذا تنها زمانیکه این عوامل مهیا، ساخته و پرداخته شوند می توان انتظار نهادینه سازی برنامه های جانشین پروری در مدیریت ورزش زنان را داشت.