مطالب مرتبط با کلیدواژه

نمادپردازی


۲۱.

بررسی مقایسه ای زبان نمادین در آثار عرفانی رسالهالطیر ابن سینا و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان نماد نمادپردازی ابن سینا رسالهالطیر عطار منطق الطیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
از روزگاران گذشته نماد و نمادپردازی شیوه ای در بیان داستان ها و اسطوره ها بوده است.  زبان به عنوان بستری برای این نمادپردازی به شمار می رفته است. حرکت اجتماعی- فرهنگی عرفان و تصوف نوعی زبان خاص را می طلبید تا فهم معانی عمیق آن برای کسانی که با این مفاهیم بیگانه اند، به آسانی میسّر نگردد. ابن سینا در رسالهالطیر خود و عطار در منطق الطیر از نمادهایی برای بیان مفاهیم ثانویه که خاص حوزه عرفان است بهره برده اند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مقایسه ای انواع نمادها در دو متن یاد شده می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر این است که ابن سینا و عطار هر دو از نماد برای بیان مفاهیم عرفانی بهره برده اند؛ به گونه ای که می توان این دو اثر را داستان هایی نمادین (سمبولیک) با رنگ عرفانی دانست. بیشتر نمادهای این دو اثر بویژه منطق الطیر از جمله نمادهای وضعی (قراردادی) است. به این معنا که حاصل ابتکار و خلاقیت ابن سینا و عطار می باشد. جدای از این، می توان نمادهای سنتی (عمومی) را نیز در این دو اثر یافت.
۲۲.

بازتاب باورهای دینی و فرهنگی عصر صفوی در نمادپردازی نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا (با تأکید بر دو داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر صفوی مکتب نگارگری مشهد هفت اورنگ ابراهیم میرزا نمادپردازی باورهای دینی و فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
نمادپردازی شیوه بیانی رمزآمیز و موثر در انتقال معناست که در ادوار مختلف، مورد توجه نگارگران ایرانی بوده است. به ویژه عصر صفوی که در آن با رسمیت بخشیدن مذهب شیعی و گرایش دربار و کارگاه های هنری به مصورسازی مضامین عرفانی، کاربرد عناصر نمادین بیش از پیش مطرح گردید. از جمله این کارگاه ها، کارگاه شاهزاده ابراهیم میرزا در مشهد بود که هم به دلیل اهمیت مذهبی و فرهنگی خراسان و هم مصورسازی نسخ فاخری چون هفت اورنگ جامی در آن، مورد توجه بوده است. نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا برگرفته از داستان های جامی است مانند داستان یوسف وزلیخا، که در قرآن کریم و کتب دیگر ادیان آمده و یا داستان لیلی و مجنون که مکرر در ادبیات و فرهنگ ایران بازتاب یافته است. هدف از پژوهش حاضر این است که ضمن بررسی تطبیقی نمادپردازی در نگاره های این دو داستان، رابطه آن با مضامین مختلفی چون باورهای دینی و فرهنگی این دوره را مشخص کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم: 1- فرهنگ و باورهای دینی عصر صفوی چگونه در نمادپردازی دو داستان بازتاب یافته است؟ 2- چه ارتباطی بین نمادپردازی در نگاره های داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون» موجود در نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا با فرهنگ و باورهای دینی ایرانیان در عصر صفوی وجود دارد؟ روش پژوهش تطبیقی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگارگران هفت اورنگ از انواع نمادهای فرارونده دینی، فرهنگی و هنری در انتقال باورهای دینی و فرهنگی عصر خود سود جسته اند که کاربرد برخی چون نیلوفر و اسلیمی به تبع از سنت نگارگری دوره صفوی و برخی چون ققنوس و اژدها بر مبنای اساطیر و فرهنگ و نمادی چون کلاه قزلباش منطبق با باورهای مذهبی عصر صفویست. بعلاوه با وجود شباهت های بسیار در استفاده از نمادهای فرارونده هنری، نمادپردازی دو داستان متاثر از محتوای دینی و فرهنگی نگاره ها، متفاوت است.
۲۳.

طبیعت و محتوای پنهان در درد خفیف نوشته ی هارولد پینتر(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درد خفیف نمادپردازی تراکم و جا به جایی نقد زیست محیطی نقد روانکاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۷۹
ازآنجاکه پینتر در درد خفیف، حوادث و تعاملات شخصیّت ها را در پس زمینه ی باغ و طبیعت روایت می کند، این مقاله استدلال می کند که مجاورت انسان و طبیعت در این نمایشنامه معنادار بوده است و تحلیل آن به درک کلّی متن یاری می رساند. باتوجّه به نقش پررنگ شخصیّت پردازی در درد خفیف، پرسشِ محوری این مقاله مبتنی بر امکان هایی است که رابطه ی انسان و طبیعت به پینتر در شخصیّت پردازی می دهد. بدین منظور، مبانی نقد زیست محیطی با تمرکز بر نظرات بوم فمنیسمیِ اِنِت کلودنی و همچنین مفاهیم «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» از زیگموند فروید بر متن اعمال می شود. ترکیب این دو خوانش به منظور تحلیل دغدغه ها و پیچیدگی های روانی شخصیّتِ مرد نمایشنامه صورت می گیرد، زیرا استدلال این مقاله بر این است که محتوای کلّی این اثر مربوط به فانتزی اوست. از آنجا که شخصیّت مرد در کشاکش مواجهه با حقیقت ناتوانی خود در اثر کهولت سن است، «محتوای آشکار»، یعنی آنچه در فضای باغ رخ می دهد، معانی نمادینی در خود دارد که «محتوای پنهان» آن اضطراب های برآمده از ورود به دوران پیری است. بنابراین، مقاله ی پیش رو معتقد است که همانند رؤیا یا فانتزی، محتوای نمایش نیازمند تعبیر است، تعبیری که از مقایسه ی «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» حاصل می شود.
۲۴.

تحلیل تطبیقی مفاهیم اسطوره ای نماد انگشتری و بررسی بازتاب آن در حکایتی از اقبال نامه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد نمادپردازی نظامی اقبال نامه انگشتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۰
نمادپردازی، یکی از کاربردی ترین شیوه ها برای انتقال و تداعی معانی است. از دیرباز تا کنون، هنرمندان و سخنوران به یاری همین ویژگی کاربردی نماد، جذّابیت های بیشتری به آثار خود افزوده اند. حکیم نظامی گنجه ای (وفات 614 ه .ق)، یکی از برجسته ترین منظومه سرایان زبان پارسی است که در مجموعه آثارش، بویژه پنج گنج، از زبان نمادین بهره برده است.  نمادپردازی نظامی، محصول آشنایی او با سنّت های فکری، فلسفی، فرهنگی و عرفانی رایج در زمان خود بوده و از منابع مختلفی سرچشمه گرفته است.  ازجمله نمادهای به کاررفته در آثار این شاعر بزرگ، نماد انگشتری است که در تمدّن ها و فرهنگ های کهن، سابقه طولانی دارد. از نظرگاه تاریخی و باورهای باستانی، انگشتری مفهوم پادشاهی، الوهیّت، جاودانگی و قدرت دارد. برهمین اساس، نتایج حاصل از پژوهش حاضر نمایانگر انطباق باورهای باستانی و اساطیری نماد انگشتری با همین نماد در حکایت انگشتری و شبان اقبال نامه نظامی است. انگشتری در این حکایت رمزی از قدرت برتر است و عناصر نمادین دیگر مانند چوپان، عصا و طلسم، همگی نماد انگشتری را تقویت می کنند.
۲۵.

نقد محتوایی کتاب کیمیاگر بر اساس آموزه های عرفانی شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۲
کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئلیو، داستانی نمادین است که مضامین عرفانی را در قالب یک سفر مطرح می کند. این مقاله، مفاهیم عرفانی مشترک بین "کیمیاگر" و آموزه های عرفانی شیخ علاءالدوله سمنانی، عارف برجسته قرن هفتم و هشتم هجری را بررسی می کند و با هدف شناسایی مفاهیم عرفانی مشترک مانند وحدت وجود، سفر، نمادپردازی، گنج و... آغاز و سپس نحوه بیان و تفسیر این مفاهیم در هر دو اثر را به صورت تطبیقی تحلیل می کند. در نهایت، جنبه های عرفانی "کیمیاگر" را در ترازوی آموزه های عرفانی سمنانی مقایسه، ارزیابی و نقد می کند. این نقد محتوایی با روش توصیفی-تحلیلی وبه شیوه تطبیقی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است . اگر چه منشأ و مبدأ ، سبک و شیوه، هدف و مخاطب این بررسی با یکدیگر متفاوت است؛ ولی یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که کوئلیو در عناصر مورد اشاره در بالا، اشتراک لفظی با آموزه های عرفانی شیخ سمنانی دارد؛ ولی در غایت و هدف، کاملا در تضاد و تقابل هم هستند. کوئلیو با اقتباس از آموزه های عرفانی و تلفیق آن با اندیشه خود و با هدف ارائه تفسیری جدید از زندگی، به دنبال ترویج نوعی معنویت مدرن یا معنویت ممزوج برای پر کردن خلأهای بشر معاصر است.
۲۶.

بررسی مبنای علم الحروف و ارتباط آن با خوشنویسی در نوشتار سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمادپردازی علم الحروف خوشنویسی سنت گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۵
مهم ترین ادعای سنت گرایان در باب خوشنویسی، ساحت معنایی یا رمزپردازی است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبنای رمزپزدازانه خوشنویسی از منظر سنت گرایان است. در واقع سؤال اینجاست که از منظر سنت گرایان، ساحت معنایی و رمزپردازی خوشنویسی چگونه است و این مبنا، چه ارتباطی با سنت دارد؟ این پژوهش فرض می کند که علم الحروف، اساس رمزپردازی خوشنویسی از منظر سنت گرایان و روش پژوهش، به صورت توصیفی- تحلیلی است و تلاش بر آن است تا به استناد نوشته های سید حسین نصر، تیتوس بورکهارت و نیز شووان و گنون به مبنای رمزپردازی در نوشتار سنت گرایان بپردازد. در بخش اول، مبنای رمزپردازی سنت گرایان و ادعاهایشان در باب ساحت معنایی خوشنویسی، مطابق نوشته هایشان بحث خواهد شد. بخش دوم، به بررسی مبنای رمزپردازی سنت گرایان (علم الحروف) در جهان اسلام می پردازد. در نتیجه، می توان گفت، سنت گرایان در خوشنویسی، معنای حروف زبان را مد نظر قرار می دهند و رمزپردازی مورد نظرشان در خوشنویسی، مربوط به حروف زبان و جفر (علم الحروف) و نه الزاماً خوشنویسی است. در واقع این رمزپردازی بیش از آنکه به خوشنویسی ارتباط داشته باشد، پدیده ای زبانی (مربوط به حروف) است. در عین حال، بخش دوم نشان خواهد داد که مبنای علم الحروف متناقض بوده و در جهان اسلام قابل پذیرش نیست. در نتیجه، ادعای رمزپردازی سنت گرایان در هنر خوشنویسی قابل دفاع نیست.
۲۷.

نمادپردازی در شعر شاعران و هنرمندان معاصر(مطالعه موردی: عناصر طبیعی و حیوانات در اشعار نیمایوشیج و سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمادپردازی نیما یوشیج سهراب سپهری عناصر طبیعی حیوانات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۴۹
هدف از انجام این مطالعه بررسی نمادپردازی در شعر شاعران معاصر نیما یوشیج و سهراب سپهری می باشد. روش انجام در این مطالعه به روش بر پایه پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی - تطبیقی است. نتایج این مطالعه نشان داد که نمادپردازی در ادبیات و هنر معاصر با ادبیات سنتی و کهن تفاوت دارد. همچنین نمادپردازی در شعر نیما ویژگی های خاصی دارد؛ به گونه ای که از دیدگاه نیما  هر پدیده ای در طبیعت می تواند موضوعی باشد برای نمادپردازی؛ از این روست که او برای نمادهای شعری خود هرگز دور نمی رود. جنگل، درختان، گل ها و گیاهان و.... همه در ردیف مضمون های شعر او قرار می گیرند. نمادپردازی در اشعار سهراب سپهری نیز ویژگی های منحصربه فردی را داراست؛ به گونه ای که نمادپردازی سهراب سپهری باتوجه به سیروسلوک درونی و برداشت های وی از دنیای بیرون است. به عبارت دیگر، بهره مندی وی از نماد پنجره ای به دنیای ناشناخته هاست. همچنین مشاهده شد که نمادپردازی در شعر نیما و سهراب سپهری تفاوت و تشابهاتی را با هم دارند.اهداف پژوهش:بررسی نمادها در نظام فکری و شعری سهراب سپهری.بررسی نمادها در نظام فکری و شعری نیما.سؤالات پژوهش:نمادها در نظام فکری و شعری سهراب سپهری چگونه است؟نمادها در نظام فکری و شعری نیما چگونه است؟
۲۸.

بررسی هنر داستان نویسی و توصیفات آن نزد مسلمانان ؛ تحلیل سبک داستان نویسی سلوی البنا نویسنده فلسطینی با تکیه بر چهار داستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلوی البنا سبک داستان نویسی مسائل سیاسی و اجتماعی نمادپردازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۷
سلوی البنا (1948) نویسندگان داستان های کوتاه مدرن و اهل فلسطین و پیرو دین اسلام است. وی در چهار داستان خود عشاق نجمه، حذاء صاحب السعاده، امرأه خارج الزمن، العاموره عروس اللیل از الگوهای داستان نویسان مدرنیسم و نیز رویکردی اسلامی بهره برده است. محدودشدن زاویه دید توسط راویان داستان های مدرن، نشان دادن هیجان، حذف یا تغییر عناصری از پیرنگ های سنتی، کاربست استعاره و مجاز و روایت نامتوالی رویدادها و شکستن نظم زمانی در بیان آن ها، ایجاز در شکل داستان و سبک روایت آن و برجسته ساختن سبک از ویژگی های چهار داستان مذکور است. در داستان عشاق نجمه و العاموره عروس اللیل از نمادپردازی و صنایع بدیعی و لفظی که مخصوص داستان های مدرن است، بیشتر استفاده شده و در داستان های امرأه خارج الزمن شکستن توالی زمانی و مکانی و استفاده از ایجاز در مرکز توجّه نویسنده بوده است. در داستان حذاء صاحب السعاده نیز نویسنده از بیان سرشار از طنز و کنایه جهت بیان آلام اجتماعی و سیاسی مردم فلسطین بهره برد و از آن جا که مسلمان بود، توانست توصیفات و مضامینی در آثار مذکور بیاورد که به آن ها صبغه اسلامی ببخشد.سؤالات پژوهش:نمادپردازی در چهار داستان عشاق النجمه، حذاء صاحب السعاده، إمرأه خارج الزمن، العاموره عروس اللیل چگونه ارزیابی می شود؟سلوی البنا در داستان های مذکور چگونه به بیان دردهای اجتماعی و سیاسی مردم فلسطین پرداخت؟اهداف پژوهش:واکاوی شگردهای ادبی و ساختاری مورد استفاده در در چهار داستان عشاق النجمه، حذاء صاحب السعاده، إمرأه خارج الزمن، العاموره عروس اللیل.بررسی چگونگی پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی فلسطین از زبان یک نویسنده زن.