مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
ترجمه
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون مقدس و در رأس آن قرآن کریم، از ضروریات تبلیغی دین اسلام به شمار می آید. توجه به رسالت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن، دانشوران بسیاری را در طول تاریخ اسلام بر آن داشت تا اقدام به ترجمه قرآن کنند. از جمله آن ها، دقت در ترجمه تکواژ "غیر" وصفی در قرآن کریم است. حال سوال این است که تکواژ "غیر" وصفی، به صورت دقیق بر چه معنایی دلالت می کند. ارزیابی و نقد توصیفی تحلیلی نمونه هایی از ترجمه های مشهور معاصر از واژه «غیر»، و در نهایت معرفی ترجمه پیشنهادی، حاکی از آن است که به دلیل رفع ابهام ذاتی این اسم، باید دائماً به جهت معنا اضافه گردد. از این رو"غَیر"، یا به معنای صفت است، و یا در موضع استثناء قرار می گیرد. مقایسه میزان دقت مترجمین در تشخیص نوعیت واژه "غَیر"، در برخی آیات قابل توجه بوده، و در برخی مواضع نیازمند بازنگری در ترجمه است.مقایسه میزان دقت مترجمین در تشخیص نوعیت واژه "غَیر"، در برخی آیات قابل توجه بوده، و در برخی مواضع نیازمند بازنگری در ترجمه است.
بازشناسی مؤلفه های دگردیسی در ترجمه ابن عربشاه از مرزبان نامه با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالت های درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالت ها و نشانه های متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادل یابی و انتقال واحد ها و صورت های زبانی محدود نمی شود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که از جمله آن ها ترجمه کتاب «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سده نهم است. ابن عربشاه در ترجمه خود، رویکردی اقتباسی و آزاد اتخاذ کرده و کوشیده با ایجاد دگردیسی و بازآفرینی متن اصلی بر ترجمه خود، لباس تألیف بپوشاند. پژوهش پیش رو با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه و با هدف ارزیابی و کیفیت سنجی ترجمه ابن عربشاه و تبیین میزان بهره گیری او از مؤلفه های ترجمه اقتباسی سامان یافته است. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب پنجم آن به عنوان پیکره پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که «فاکهه الخلفاء» ترجمه ای اقتباسی از مرزبان نامه است و مترجم با کاربست معادل های همسو با زبان مقصد، جایگزین کردن عبارات ساده به جای ساختارهای پیچیده، افزایش و کاهش معنای واژگان، زبان ترجمه را عادی و طبیعی کرده است. در تطبیق ترجمه ابن عربشاه با الگوی وینه و داربلنه نیز مشخص شد که مترجم از رهگذر ترجمه غیرمستقیم و با بهره گیری از تکنیک های جابه جایی، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس، دگرگفتی دیگر از اثر گرانسنگ «مرزبان نامه» ارائه داده است. مؤلفه جابه جایی پربسامدترین مؤلفه است و دو مقوله اطناب و افزوده سازی بیشتر در سطح عبارت و جمله به کار رفته و اطناب گویی باعث شده در مجموع حجم فاکهه الخلفاء نسبت به مرزبان نامه افزایش یابد. مؤلفه تغییر بیان پس از جابه جایی، پرکاربردترین مؤلفه است.
واکاوی گرایش های ریخت شکنانه در ترجمه عربی محمد نورالدین از رباعیات خیام با تکیه بر دیدگاه آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسش های اساسی درباره انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبان های بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متأثر از باورها و اندیشه های موجود در جامعه خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریخت شکنانه روی آورده است. آنتوان برمن تأکید دارد که در ترجمه هر متن بیگانه باید حالت غریبگی اش در زبان مقصد را حفظ کرد و هرگونه حذف، اضافه و یا تغییر در آن، تحریف متن اصلی به شمار می رود. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی گرایش های ریخت شکنانه در ترجمه محمد نورالدین از رباعیات خیام براساس نظریه آنتوان برمن پرداخته است و هفت گرایش ریخت شکن که عبارت اند از: منطقی سازی، واضح سازی، اطناب، تفاخرگرایی، تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی متن و تخریب شبکه معنایی زیرمتنی را بررسی کرده تا میزان پایبندی محمد نورالدین به متن مبدأ و موفقیت وی در انتقال مفاهیم و معنای کلمات را مشخص کند. یافته های پژوهش نشان می دهد مترجم با ترجمه نکردن بعضی از کلمات یا انتخاب معادلی که از لحاظ غنای معنایی به سطح واژه مبدأ نمی رسد، باعث تضعیف کمی و کیفی متن شده و با تغییراتی که در ساختار جملات و علائم نگارشی به وجود آورده به منطقی سازی دست زده و با افزودن توضیحاتی به متن و گرایش به زیباسازی متن مقصد به واضح سازی و تفاخرگرایی روی آورده و با تغییراتی که در معنا و مفاهیم ایجاد کرده، اندیشه های عرفانی و اجتماعی خود را در آن جای داده است.
بازتاب جلوه مؤلفه های زبان عامیانه در ترجمه (مطالعه موردی: مجموعه داستان «الحب فوق هضبه الهرم»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ترجمه میان زبان و فرهنگ، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد، اما تفاوت های فرهنگی، گاهی مترجم را وادار به تغییر در متن اصلی می کند. کاربرد زبان عامیانه به شکل شکستن واژه ها، تخفیف و تکرار، ابدال، قلب، افزایش و کاهش واج واژه، واژگان محاوره ای، دعا، سوگند، نفرین و... خود را نمایان می کند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی سازمان یافته است، برآنیم تا مؤلفه های زبان عامیانه در حوزه واژگان و نحو؛ یعنی اصطلاحات، کنایه ها، همگون سازی، واژگان کوچه و بازاری، دش واژه ها، دعا و نفرین، شکسته نویسی و... را در برابر هر یک از واژه ها و تعبیرهای عربی در ترجمه فارسی آن، برابریابی و جایگزین سازی کنیم تا بتوانیم زبان نوشتار را به زبان گفتار شخصیت های داستان نزدیک کنیم و باعث باورپذیری در حقیقت نمایی بیشتر آن شویم. با مطالعه آثار «نجیب محفوظ» نویسنده نامدار عرب، مجموعه داستان «الحب فوق هضبه الهرم» را برگزیدیم؛ زیرا یکی از بهترین داستان هایی بود که با خواندن متن آن دریافتیم می توانیم بسیاری از مؤلفه های زبان عامیانه را همچون اصطلاحات، کنایه، همگون سازی، واژگان کوچه و بازاری، دش واژه، شکسته نویسی و... در ترجمه فارسی آن پیاده کنیم. نتایج نشان می دهد در پیاده سازی مؤلفه های بیان شده در ترجمه این مجموعه از «جمله های نیمه تمام» (آن هم به سبب وجود فراوانی این گونه در متن مبدأ)، «جا به جایی ارکان جمله» و تعابیر و واژگان عامیانه بیشتر بهره بردیم. نتایج همچنین بیانگر آن است که از مؤلفه های «سوگند واژه» (به سبب کم کاربرد بودن آن در متن مبدأ) و «حذف» به میزان اندکی استفاده شد.
واکاوی چندمعنایی واژگانی و نحوی در ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی به معنای اراده همزمان چند معنا از لفظ واحد، یکی از مبانی زبان شناختی مورد اختلاف در قرآن است که به دو نوع واژگانی و نحوی تقسیم می شود. با فرض پذیرش این مبنا، به دلیل نقش ترجمه در ابلاغ پیام قرآن، چگونگی اعمال آن در ترجمه اهمیت می یابد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی، علاوه بر یافتن شیوه درست اعمال چندمعنایی در ترجمه قرآن، دیدگاه برخی مترجمان را در این موضوع بررسی کند. برای ترجمه عبارات چندمعنا به منظور پرهیز از کژتابی و ریزش معنا با لحاظ معیارهایی چون عدم تعارض معانی با یکدیگر و با دلایل قطعی، چند معنا با حرف ربط «و» بیان می شود. از میان مترجمان مورد بررسی، مشکینی و مکارم که به پذیرش چندمعنایی تصریح کرده اند و نیز رضایی، این مبنا را با گستره ها و شیوه های متفاوتی در ترجمه کرده اند. صفوی که براساس المیزان چندمعنایی را نمی پذیرد و معزّی و فولادوند، هیچ گاه در ترجمه یک عبارت چند معنا بیان نکرده اند.
ناهنجاری های دستوری- معنایی از دیدگاه لارنس ونوتی در رابطه با دو ترجمه مهدی سرحدی و موسی اسوار از رمان عیسی إبن الإنسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الگوهای ارائه شده جهت تحقق ترجمه ای شفاف و برجسته به ویژه در حوزه مطالعات ترجمه، الگوی لارنس ونوتی (1995) است. وی ابتدا با طرح مؤلفه هایی تحت عنوان آشنایی زدایی و غرابت زدایی به چگونگی انتقال پیام در چارچوبی شفاف و واضح خاصه در شرایطی استثنائی می پردازد، سپس با در نظر گرفتن روابط فرهنگی- تاریخی و ساختاری میان دو زبان، اقدام به ساده سازی مفاهیم پیچیده می کند؛ که مترجم در این مرحله با تکیه بر منطق و استدلال از طریق عواملی چون تعدیل، تفسیر، اشتراک و نهایتاً انتقال، فرآیند ساده سازی را در متن ترجمه اعمال می کند. در مفهوم کلی تر، ساده سازی به معنای شکستن جملات یا عبارت های طولانی و جانشین سازی جملات کوتاه به جای آن ها و کاهش دادن عبارات تکراری است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است دو ترجمه مهدی سرحدی و موسی اسوار از رمان عیسی إبن الإنسان از آثار جبران خلیل جبران را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد تا به میزان بازتاب الگوی بیان شده در ترجمه های مورد بررسی دست یابد و ترجمه دقیق تر و مقبول تر را معرفی کند. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که نظریه لارنس ونوتی با همه مؤلفه ها (آشنایی زدایی، غرابت زدایی، آشنایی زدایی دستوری- نحوی و آشنایی زدایی معنایی) مطابقت داشته و ترجمه موسی اسوار در زمینه آشنایی زدایی و ترجمه مهدی سرحدی در حوزه غرابت زدایی، بیشترین بازتاب را داشته است.
بررسی تطبیقیِ نظام ارزشی گفتمانِ رمانس "ماه" لورکا و ترجمه فارسی شاملو از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
ارزیابی کیفیت ترجمه متون ادبی همواره قاعده گریز بوده است؛ چنانکه برخی نظریه پردازان، ترجمه وفادار به متن اصلی را امکان ناپذیر می دانند. از این رو و به مرور زمان، نظریه های مختلفی برای سنجش متون ادبی پدید آمده است. در این مقاله با بررسی تطبیقی نظام ارزشی گفتمانِ رمانس ماه لورکا و ترجمه فارسی شاملو از آن- از طریق بررسی عواملی چون پیش فرض، زمینه قبلی، پاره گفتارها، اصل همکاری، پیوند و پیوستگی و درون مایه- به اهمیت نقش گفتمان و بافت در تحلیل و ترجمه متون ادبی تأکید و نشان داده شد که مترجم تا چه حد می تواند با رعایت گفتمان و بافتِ زبان مقصد به متن زبان مبدأ وفادار بماند؛ چنانکه در این راه، شاملو در ترجمه اش از رمانس لورکا، تمام انسجام های زبانی را حفظ کرده و انسجام بلاغی را نیز جز در یک مورد برقرار ساخته است. از این رو، با پیش فرض دانستن لزوم توجه به گفتمان و بافت زبان مبدأ و مقصد در ترجمه، می توان ترجمه شاملو از رمانس ماه را ترجمه ای وفادار به متن اصلی قلمداد کرد.
ترجمه و دریافت تاریخی اگزیستانسیالیسم سارتری به عنوان سلاحی برای مبارزه با آخرین شاه ایران در دهه ی 1340 و اوایل دهه ی 1350(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
135-166
حوزههای تخصصی:
ترجمه و دریافت تاریخی اگزیستانسیالیسم سارتری به عنوان سلاحی برای مبارزه با آخرین شاه ایران در دهه 1340 و اوایل دهه 1350 مرضیه ملکشاهی [1] علی خزاعی فرید [2] چکیده اگزیستانسیالیسم از جمله جنبش های فلسفی مهم در اروپای بعد از جنگ جهانی دوم بود. بررسی دریافت این فلسفه در ایران و معروف ترین بنیان گذار و شارح آن «ژان پل سارتر» نشان می دهد که گفتمان اگزیستانسیالیستی در بستر تحولات سیاسی، فرهنگی و تاریخی در ایران و در آمیزش با افق فکری روشنفکران و مترجمان ایرانی، چهره های گوناگونی از خود نشان داده است. اگزیستانسیالیسم سارتر در آغاز ورود خود به ایران در دهه 1320، به عنوان یک فلسفه سطحی، امپریالیستی، پوچ گرا و غیرسیاسی معرفی شد، اما رفته رفته مترجمان و نویسندگان ایرانی با اهدافی چون مبارزه با شاه و پیوستن به نهضت جهان سوم گرایی، از سارتر یک مبارز انقلابی و از فلسفه اگزیستانسیالیسم یک ایدئولوژی انقلابی و سیاسی ساختند. نگارندگان پژوهش حاضر کوشیده اند تا با تحلیل اسناد ( پیرامتن های ترجمه آثار سارتر و ترجمه آثار مرتبط با سارتر و اگزیستانسیالیسم، اعم از مقدمه ترجمه ها، مؤخره ها، نقد ترجمه ها، مصاحبه های مترجمان و تولیدات متنی نویسندگان و روشنفکران ایرانی درباره اگزیستانسیالیسم در کتب و مجلات مختلف) در بستر بافت تاریخی، نشان دهند که چگونه شرایط خاص نسلی که تحت تأثیر انقلاب های جهانی و ضدّ استعماری می خواست به شیوه ای بنیادین و سریع نظام موجود را که در نظرش دست نشانده استعمار بود، برافکند، باعث اتخاذ شیوه ای از عمل توسط این نسل شد که اگزیستانسیالیسم را از خاستگاه هستی شناختی و فلسفی خود جدا کرد و باعث شد اگزیستانسیالیسم در ایران قبل از انقلاب 1357 نه به عنوان یک فلسفه، بلکه بیشتر به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی به کار گرفته شود. واژه های کلیدی: اگزیستانسیالیسم، سارتر، ترجمه، ایران، جهان سوم گرایی [1] . استادیار مطالعات ترجمه، گروه زبان انگلیسی دانشگاه دامغان، سمنان، ایران m.malekshahi1983@gmail.com [2] . دانشیار مطالعات ترجمه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران khazaeefarid@ferdowsi.um.ac.ir
بررسی دلایل ایجاد خطاهای زبان آموزان ایرانی در کاربرد افعال پیشوندی روسی: در سطح کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقال ه حاضر به بررسی خطا های دانشجویان فارسی زبان (دوره کارشناسی) در ترجمه افعال پیشوندی پرکاربرد از روسی به فارسی می پردازد. جهت انجام این پژوهش، برخی از افعال پیشوندی پرکاربردِ موجود در کتاب های آموزشی زبان روسی که برای تدریس افعال پیشوندی به خارجی زبانان در نظر گرفته شده اند، موردبررسی قرار می گیرند. همچنین فرهنگ های دوزبانه روسی فارسی که به منزله یکی از ابزارهای آموزشی در کلاس های درس دانشجویان فارسی زبان مورداستفاده قرار می گیرند، بررسی و تحلیل شده اند. براساس پژوهش حاضر، مشکلات ایجادشده برای دانشجویان فارسی زبان به هنگام یادگیری افعال پیشوندی روسی فقط به عدم دانش کافی آنان از مقوله فعل پیشوندی روسی محدود نمی شود، بلکه این مشکل ارتباط تنگاتنگی با منابع آموزشی موجود در تدریس مبحث فعل به فارسی زبانان دارد. از سوی دیگر می توان چنین استنباط کرد که مشکلات ایجادشده حین یادگیری افعال پیشوندی روسی با کمبودهای موجود در برنامه های آموزشی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی نیز ارتباط تنگاتنگ دارد. سؤال اساسی تحقیق جاری بررسی علل ایجاد خطاهای دانشجویان فارسی زبان در به کارگیری افعال پیشوندی روسی است. گفتنی است هدف این پژوهش، یافتن دلایل بروز خطا از سوی دانشجویان فارسی زبان در ترجمه فعل روسی، و همچنین ارائه راه حلی مناسب برای ازمیان برداشتن مشکلات ایجادشده به هنگام تدریس این مقوله از گفتار است.
مطالعه نقش ترجمه در ژورنالیسم بینافرهنگی: مطالعه موردی رادیو پارس تودی برون مرزی ایران به زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش رسانه شنیداری رادیو و امکان ارسال پیام شنیداری به دوردست ها، این رسانه را به فرصتی برای اطلاع رسانی و تبلیغ مبدل ساخت و هم ازاین روست که سرویس های جهانی رسانه های مختلف مخصوصاً در دوران جنگ جهانی دوم به سرعت شروع به کار کردند. ترجمه اصلی ترین رکن رسانه های برون مرزی است و رادیوهای پارس تودی –برون مرزی صدا و سیما- به 30 زبان بویژه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ترجمه متون مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را به زبان های مختلف جهان برعهده داشته اند که البته به سبب شنیداری بودن کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. پژوهش حاضر بر مبنای تجربه زیسته محقق در رادیوهای برون مرزی و با روش مطالعه موردی تبیین نقش و جایگاه ترجمه را در ارتباطات میان فرهنگی و نیز دشواری های ترجمه فرهنگی را مورد مطالعه قرار می دهد. جامعه آماری تحقیق برنامه های فرهنگی و سیاسی پارس تودی است که حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترجمه اصلی ترین عامل ارتباطی در رسانه های بین المللی است و ترجمه واژگان فرهنگی به سبب دارا بودن خاستگاه، تاریخ و تطور زبانی کاری دشوار و با دقت است. بیشترین دشواری های ترجمه در سطح واژگان به ترجمه عبارات رمزی و استعاری و نیز اصطلاحات علوم اسلامی باز می گردد. انتخاب برابر واژه های نادرست و ترجمه تحت اللفظی و انتقال نحو و سبک زبان مبدأ که گاه با مخاطب نامأنوس است، موجب می شود که مخاطب نتواند پیام را رمزگشایی کند. بنابر این واحد ترجمه در حوزه فرهنگ «کلمه» یا «جمله» نیست، بلکه فرهنگ است.
ترجمه و مدرنیته در دوره مشروطه: موردپژوهی: ترجمه سرگذشت ژیل بلاس به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
111 - 137
حوزههای تخصصی:
در دوره مشروطه روشنفکران نقش مؤثّری در بروز و ظهور برخی تحوّلات در جامعه داشته اند و این رسالت تا حدّی از طریق ترجمه و تألیف آثاری با محتوای خاص صورت پذیرفته است. درباره نقش ترجمه در انتقال گفتمان مدرنیته به ایران در دوره مشروطه در پژوهش های مختلف به کرّات و به طور کلّی بدون تحلیل دقیق متون ترجمه ای و مقایسه آن ها با متون اصلی از منظر توجّه مترجمان و روشنفکران به ظرافت های گفتمانی موجود در متون اصلی سخن رانده شده است. به منظور ارائه پاسخی بهتر برای این پرسش، لازم است تا این بررسی از دریچه مطالعات ترجمه و از طریق مقایسه محتوای متون اصلی با ترجمه آن ها به فارسی صورت پذیرد. در این پژوهش کتابخانه ای تلاش می شود تا از منظر ویژگی های گفتمان مدرن و نظریّه اسکوپوس در ترجمه و با تمرکز بر ترجمه رمان سرگذشت ژیل بلاس اثر آلن رنه لوساژ به فارسی توسّط میرزا حبیب اصفهانی، پاسخ مناسبی برای این مسئله ارائه شود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که با وجود اهمیّت ترجمه در ظهور برخی تحوّلات در جامعه در دوره مشروطه، ترجمه در عمل نتوانسته است آن چنان که باید در راستای انتقال درست و کامل مؤلّفه های گفتمان مدرن عملکرد موفّقی داشته باشد.
واکاوی برخی ویژگی های سبکی مترجمان ادبی ایران در یک قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با جنبش مشروطیت وارد دوره تازه ای می شویم که دگرگونی زبان را نیز ناگزیر می کند. در این دوره مخاطب ادبیات عامه مردم می شود؛ در نتیجه ارزشها و افکار جدید پدید می آید و زبان به سادگی می گراید و نهضت ساده نویسی آغاز می گردد. نثر معاصر فارسی نیز به تدریج متحول می گردد. نثر ترجمه نیز از این قاعده مستثنی نیست. این تحقیق بر پایه مطالعات توصیفی ترجمه و هنجارهای پیشنهادی توری برای توصیف ترجمه استوار است. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی ویژگی های سبکی مترجمان ادبی ایران در یک قرن اخیر است. در مطالعه جاری، شش متغیر سبکی مترجمان ادبی ایران- جمله مجهول، طول جمله، واژگان شکسته، واژگان محاوره، گرته برداری واژگانی و تعابیر فارسی- پس از نهضت مشروطه بررسی شد. یافته های این بررسی بیانگر آن بود که در طی یک قرن اخیر، استفاده مترجمان ادبی ایران از ساختارهای مجهول، جملات بلند، واژگان شکسته و گرته برداری واژگانی بیشتر شده است اما کاربرد تعابیر فارسی و واژگان محاوره پس از اوج گیری در دوره دوم در ترجمه های دوره سوم کمتر شده است. نتایج بر پایه میزان پایبندی مترجمان هر دوره به امکانات و قابلیت های زبان فارسی واکاوی شد.
بازخوانی نقد ترجمه های قرآن بر اساس نگرش ساختاری به سوره (بررسی موردی آیات منتخب سوره آل عمران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله چالش های فرا روی ترجمه قرآن، اختلاف فراوان ترجمه ها در اثر اختلاف در تفسیر آیات است. از آنجا که مترجم ملزم به تبعیت از آراء مفسران است، حل این چالش محتاج یافتن شاخصی دقیق و مبتنی بر منطق زبانی قرآن برای قضاوت میان آراء تفسیری گوناگون است. این شاخص، ناگزیر محصول نگرش ساختارمند به قرآن کریم است. چرا که چنین نگرشی تلاشی عالمانه برای کشف هندسه حکیمانه سور است و ما را به آنچه غرض خداوند حکیم در نزول متن قرآن بوده، می رساند. این جستار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از استخراج ساختار هندسی سوره آل عمران و تحلیل اختلافات موجود در ترجمه برخی از آیات این سوره و میزان انطباق هر کدام از آراء تفسیری با شاخص سازگاری با غرض کلی حاصل از ساختار هندسی سوره، در صدد پاسخ به این پرسش بوده است که چگونه از نگرش منظومه ای یا ساختارمند به سوره می توان برای نقد ترجمه بهره برد. برخی نتایج این پژوهش عبارتند از: اولاً: با توجه به اینکه قرآن خود شاخص ارزیابی همه چیز حتی سخنان معصومان علیهم السلام است، شاخص ارزیابی آراء تفسیری لزوما باید درون متنی باشد و این شاخص همان غرض مستنبط از ساختار هندسی سوره است. در این نگاه، واژگان و آیات هر سوره اجزای سازه ای هدفمند هستند که حول محوری واحد چیده شده اند. پس هر نظر تفسیری یا ترجمه ذیل هر آیه که با غرض سوره و جایگاه آیه در این ساختار هماهنگی نداشته باشد مقبول نیست. ثانیاً: ترجمه آیات منتخب سوره مبارکه آل عمران به عنوان مصادیق عینی با این شاخص ارزیابی و آراء تفسیری منطبق با ساختار سوره و ترجمه صحیح مبتنی بر آن ها تعیین گردید.
قلب نحوی ضمایر در قرآن کریم و تغییر ساختار نشاندار آن در فرآیند ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلب نحوی در زبان شناسی فرآیندی است که در پی آن سازه های مختلف جمله به دلیل عوامل گفتمانی و معنایی از جایگاه بی نشان خود حرکت کرده و با تغییر جایگاه، موجب تغییر توزیع اطلاع در کلام و نشانداری و برجسته سازی عناصر زبانی می شود. قلب نحوی، ابزاری نحوی برای نشان دادن تأکید کلام است. در قرآن کریم روابط بین سازه ای و ترتیب و چگونگی چینش سازه های زبانی و تغییر آرایش آن بر اثر فرایند قلب نحوی تأثیر بسزایی در کارکردهای نقشی کلام دارد. با توجه به این که قلب نحوی در هر زبانی تابع محدودیت ها و ویژگی های نحوی و گفتمانی آن زبان است در این پژوهش سعی بر آن است با تکیه بر روش وصفی- تحلیلی، تحولات معنایی حاصل از قلب نحوی ضمایر در قرآن کریم با توجه به ویژگی های ساختاری زبان عربی بررسی شود، سپس چگونگی انتقال آن به مخاطب فارسی زبان مورد واکاوی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با توجه به تفاوت آرایش سازه ای و ساخت اطلاعی دو زبان عربی و فارسی، لایه های معنایی ضمایر مقلوب و نشاندار قرآن کریم به طور کامل در زبان فارسی، نشان داده نمی شود و غالباً این ضمایر در فرآیند ترجمه به ساختی غیر مقلوب و بی نشان، برگردان شده یا به ساختی غیرمقلوب و نشاندار، تبدیل و یا از میزان نشانداری آن کاسته می شود و بدین ترتیب، مخاطب فارسی زبان از بخشی از لایه های معنایی این ساخت نشاندار، آگاهی نخواهد یافت.
تقییم الانسجام النحوی غیر الهیکلی فی ترجمه خطبه الجهاد (شهیدی وغرمارودی نموذجًا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثانیه ربیع و صیف ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ق) العدد ۲ (المتوالی ۴)
13 - 27
حوزههای تخصصی:
من بین القضایا التی أثیرت فی علم اللغویات القائم على النصوص، وکانت دائمًا محور اهتمام محللی مختلف النصوص، الانسجام أو الالتحام (Cohesion) فی النص. ویکمن الانسجام فی أدوات نظام اللغه مثل الإحاله والحذف والتبدیل والربط، والتی تکمن فی اللغه نفسها. ونظرًا لأن نهج البلاغه نص منسجم ملتحم یتضمن أنواعًا مختلفه من الانسجام، فمن المتوقع أن تعکس الترجمات عناصر هذا الانسجام. یعتمد هذا المقال على المنهج التحلیلی الوصفی لتقییم وجود مکونات الانسجام النحوی غیر الهیکلی فی ترجمه خطبه الجهاد لشهیدی وغرمارودی. قمنا من خلال هذا البحث بدراسه مدى التزام المترجمین بتجسید مکونات الانسجام هذه وأخیرًا توصلنا إلى النتیجه التی تفید بأن ترجمه غرمارودی تمکنت فی ظل الحرکه القریبه من النص الأصلی وباختیار العناصر المناسبه، من تجسید الانسجام الموجود فی النص الأصلی. فی الوقت نفسه، لوحظ أن المترجمین تأثرا فی بعض الحالات بعوامل مثل الأسلوب الخاص للمترجم والسعه اللغویه النحویه للغه الهدف فی العثور على العناصر بصوره متساویه.
جستاری در فرایند معادل یابی ساختارهای قسم در ترجمه قرآن
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از قسم از دیرباز در میان مردم رواج فراوانی داشته و آن را در مواقع ضروری به کار می بندند. این ساختار در قرآن کاربرد فراوانی دارد و در آغاز و میانه سوره ها آمده است. به دلیل تنوع ساختارهای قسم در قرآن، پژوهشگران و مترجمان اهتمام ویژه ای به انواع و کارکردهای آن داشته اند. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری از تفاسیر مختلف، معادل یابی ساختارهای قسم سوره های قلم، حاقه، مدَّثر، مرسلات، تین و یس را با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی در ترجمه های آقایان فیض الاسلام، مشکینی، خرمشاهی، رضایی اصفهانی و معزی نقد و بررسی نموده است. برآیند پژوهش نشان می دهد که معزی ترجمه ای تحت لفظی از آیات ارائه داده و ساختارهایی نظیر «فَلَا أُقْسِمُ» را به صورت منفی ترجمه نموده که از منظر مفسرین قول ضعیف است. او از افزوده سازی و تصریح مراجع ضمایر پرهیز نموده و این رویکرد گاه باعث ابهام ترجمه او شده است. فیض الاسلام و رضایی اصفهانی به عنوان نماینده سبک های آزاد و وفادار ترجمه دقیق تری از ساختارهای قسم ارائه نموده اند و بهتر از سایر مترجمان، تأکیدهای اسلوب قسم نظیر «اِنّ و ل َ» را معادل یابی کرده و به مرجع ضمایر تصریح نموده و تناسب بین قسم ها را رعایت کرده اند. مشکینی و خرّمشاهی نیز درمجموع نسبت به فیض الاسلام، رضایی اصفهانی و معزّی ترجمه ای بینابین ارائه نموده اند.
بررسی تعدیل ساختار دستوری و بلاغی واژگان برگزیده از قرآن کریم در زبان مقصد بر اساس مدل تطبیقی لیوون زوارت (مطالعه موردی: ترجمه کاویان پور، ملکی و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نقد ترجمه متون دینی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و مترجمان قرار گرفته است یکی از این نظریه پردازان لیوون زوارت است که دو مدل تطبیقی و توصیفی برای ترجمه تعریف کرده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی تعدیل ساختار دستوری و بلاغی واژگان انتخابی از آیات قرآن کریم در زبان مقصد بر پایه مدل تطبیقی لیوون زوارت در ترجمه های کاویان پور، ملکی و مکارم شیرازی بررسی می شود. با بررسی های انجام شده بر روی ترجمه های صورت گرفته از واژگان برگزیده از قرآن کریم مشخص گردید ملکی از مجموع 20 نمونه، در 13 مورد ساخت دستوری و بلاغی واژگان را دگرگون ساخته و بیشترین کارآمدی را در ترجمه داشته است. کاویان پور و مکارم شیرازی هرکدام با 11 مورد، ساخت دستوری و بلاغی واژگان را در زبان مقصد تعدیل کرده اند. تغییرات صورت گرفته از سوی این مترجم بیشتر در جهت هماهنگی و برقراری ارتباط ترجمه با زبان مقصد انجام شده هر چند که در برخی موارد با اعمال این تغییرات دچار لغزش نیز شده است.
بررسی ترجمه سورآبادی بر اساس نظریه نظم جرجانی (بررسی موردی جملات استفهامی)
حوزههای تخصصی:
ترجمه و تفسیر سورآبادی یکی از مهم ترین و قدیمی ترین تفسیرهای اهل س نّت ب ه زب ان فارسی است. سورآبادی در حدود سال 470 هجری این تفسیر را به رشته تحریر در آورده است. وی در ذیل هریک از آیات، پس از ترجمه به تفسیر آیات پرداخته است و تلاش نموده از نظر زبانی به ویژه از نظر رعایت نکات صرفی، بلاغی و نحوی، تعادل کافی برقرار نماید. در این مقاله تلاش شده است دیدگاه جرجانی در مورد نظم و در باب استفهام مورد بررسی قرار گیرد و پس از آن بر اساس نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه بلاغی وی در باب استفهام، ترجمه برخی از آیاتی که مربوط به استفهام است و جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز خود به بررسی این آیات پرداخته است مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه می رسد که سورآبادی در ترجمه تحت اللفظی خود از آیات شریفه مورد بحث ساختار زبان مبدا را بر هم نزده و بر اساس همین سبک به مقوله تقدیم و تاخیر توجه کرده است. از سویی دیگر وی در ترجمه خود به جایگاه معانی ثانویه استفهام توجه نموده است اما به صورت دقیق جایگاه بلاغی تقدیم و تاخیر را مد نظر قرار نداده است.
بحثی در ترجمه شعر و دشواری انتقال ایماژهای شاعرانه و موسیقی شعر
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
107 - 122
حوزههای تخصصی:
ترجمه، برگرداندن متنی از زبانی به زبان دیگر است و مترجمان نقش رابط فرهنگی بین ملّت ها را دارند و با ترجمه، ملل مختلف را با ویژگی های فکری و فرهنگی متفاوت با هم آشنا می سازند. زبان هر ملّتی ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی و لغوی خاصّ خود را دارد و با توجّه به اینکه زبان، کالایی فرهنگی است به شدّت متأثر از فرهنگ، آداب و سنن، شیوه های زندگی، ویژگی های محیطی و اقلیمی آن جامعه است. با این توصیف، ترجمه، انتقال فرهنگ یک جامعه در قالب زبان به جامعه ای دیگر است و ترجمه، به سبب در هم تنیدگی زبان و فرهنگ، کار آسانی نیست و ترجمه شعر با توجه به ویژگی های خاصّ زبان شعر، دشوارتر است. در زبان شعر، کلمات صرفاً برای انتقال معنا به کار نمی روند و ویژگی های زیبایی شناسانه خاصّ خود را دارند. کلمات همزمان با ویژگی های خاص آوایی و موسیقیایی خود و شکل قرار گرفتن، انتقال معنا را قوّت می بخشند و القائات و تداعی های متفاوتی را به ذهن متبادر می کنند که این ویژگی در ترجمه از میان می رود. علاوه بر این، بسیاری از مؤلفه های فرهنگ ملّی و بومی که در حافظه تاریخی یک ملّت ثبت شده و نماینده مفاهیمی خاصّ هستند، قابل انتقال به زبان دیگر نمی باشند. در این مقاله از دشواری انتقال بُعد موسیقایی شعر و ایماژهای شاعرانه که رنگ ملّی و میهنی دارند، بحث شده و همزمان با این دشواری، ترجمه شعر برای ایجاد پل دوستی و تفاهم بین ملل امری الزام آور جلوه داده شده است.
دور دنیا با هشتاد کتاب. اثر دیوید دمراش. نیویورک: انتشارات پن/وئن، 2021.(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب دور دنیا با هشتاد کتاب آخرین کتاب دیوید دمراش، رئیس و استاد گروه ادبیات تطبیقی دانشگاه هاروارد، است. دمراش نظریه پرداز ادبیات جهان است. او این نظریه را در چند کتاب شامل ادبیات جهان چیست؟ (2003)، چگونه ادبیات جهان را بخوانیم؟ (2009)، تدریس ادبیات جهان (2009)، مبانی نظری ادبیات جهان (2014)، و مقایسه ادبیات ها: مطالعات ادبی در عصر جهانی (2020) به صورت نظری و عملی شرح داده است. در تمام این آثار دمراش هدف روشنی را پی گرفته است: تبیین نظریه ادبیات جهان از ابعاد مختلف از گذشته تا حال و آموزش عملی روش تحقیق در این شاخه جدید از ادبیات تطبیقی. با نگاهی کلی به آثارش می توانیم دستاوردهای بنیادین دمراش را در دو محور اصلی خلاصه کنیم: اول، ادبیات جهان شکل نوینی از ادبیات تطبیقی است که به معنای واقعی کلمه از مرزهای ملی و زبانی و فرهنگی گذشته و کلیّت ادبیات جهان را دربرمی گیرد؛ دوم، برای رهایی از سلطه اروپامحوری و نظام نئولیبرالیستی باید از ترجمه مدد بجوییم. کتاب دور دنیا با هشتاد کتاب با همین نیّت نوشته شده است.