مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۶۱.
۵۶۲.
۵۶۳.
۵۶۴.
۵۶۵.
۵۶۶.
۵۶۷.
۵۶۸.
۵۶۹.
۵۷۰.
۵۷۱.
۵۷۲.
۵۷۳.
۵۷۴.
۵۷۵.
۵۷۶.
۵۷۷.
۵۷۸.
۵۷۹.
۵۸۰.
نوجوانان
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۲
133 - 149
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که هدفش شناسایی میزان مهارت مدیریت زمان نوجوانان و جوانان است .روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار سنجش، پرسشنامه محقق ساخته مدیریت زمان می باشد. جامعه آماری را نوجوانان 12-18 ساله و جوانان 19- 30 ساله مناطق 22 گانه شهر تهران تشکیل می دهند. بدین منظور نمونه مورد مطالعه 856 نفر از نوجوانان و جوانان (نوجوانان436 نفر و جوانان 420 نفر) و (427 نفر پسر و 429 نفر دختر)، به روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای انتخاب شدند. یافته های پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی تدوین شده است.دربخش توصیفی از شاخص های آمار توصیفی ودربخش استنباطی از آزمون های آماری T مستقل برای متغیر جنسیت ، سن و آزمون تحلیل واریانس یک راهه برای تعیین تفاوت بین متغیرهای سن، تحصیلات و طبقه اقتصادی اجتماعی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج نشان داد بیشتر جوانان از مهارت مدیریت زمان و تعداد کمی از نوجوانان از این مهارت بهره می گیرند. بین مهارت مدیریت زمان در شاخص هدفگذاری از نظر جنسیت تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی در شاخص های اولویت بندی و برنامه ریزی بین جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، بین سن و تحصیلات با مهارت مدیریت زمان تفاوت معنی داری وجود دارد، اما بین مهارت مدیریت زمان با پایگاه اقتصادی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مجموع، دختران نسبت به پسران در مدیریت کردن زمان موفق تر می باشند.
ارزیابی نقش مربیان در ترویج اخلاق ورزشی از دیدگاه ورزشکاران تیم های ملی پایه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۵
167 - 180
طی سال ها همگان بر این باور بودند که ورزش های رقابتی موجب ارتقای ورزشکاران از نظر شخصیتی می شود، در صورتی که شخصیت به طور خودکار فقط از طریق شرکت در ورزش ساخته نمی شود، بلکه ورزشکاران از طریق آموزش های مربیان ارز ش های مثبت را فرا می گیرند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش مربیان در ترویج اخلاق ورزشی در ورزشکاران اجرا شد. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است که جامعه آماری آن بازیکنان دعوت شده در اردوی تیم ملی نوجوانان فوتبال، هندبال، بسکتبال، تکواندو، کشتی و جودو می باشد. برای نمونه گیری به دلیل کم بودن جامعه آماری از روش سرشماری استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته 33 گویه ای که روایی و پایایی آن از طریق آزمون های (86/0) ICC و (90/0)CVI تایید شد، استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد مربیان در ترویج حیطه رفتارهای جوانمردانه و پهلوانی عملکردی مطلوب، ولی در حیطه های تعهد به ورزش، مسئولیت های اجتماعی و نفی تفکر بردگرایی عملکردی نامطلوب داشته اند و این اختلاف ها به لحاظ آماری نیز معنی دار بود. با توجه به نتایج، مربیان باید سعی نمایند در ورزشکاران خود چنین تفکری را پرورش دهند که هدف از شرکت در ورزش، فقط برد نیست و در ترویج مولفه های همچون تعهد ورزشی و مسئولیت های اجتماعی تلاش بیشتری نمایند.
مرور نظام مند و فراتحلیل پژوهش های انجام شده در حوزه سوء مصرف مواد نیروزا در جوامع غیر ورزشکار نوجوانان و جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۷
157 - 178
امروزه، مصرف مواد نیروزا به عنوان یک مسئله اجتماعی نه تنها در بین ورزشکاران، بلکه در بین غیر ورزشکاران نیز شایع شده است. با وجود تحقیقات متعدد در این حوزه در کشور، تاکنون مطالعه ای به مرور سیستماتیک و فراتحلیل این تحقیقات نپرداخته است. در این مطالعه مروری و فراتحلیل، تعداد 11 تحقیق واجد شرایط برای ورود به این مطالعه انتخاب شدند. در مجموع در این تحقیقات 14291 آزمودنی مورد بررسی قرار گرفته بود. از بین این تحقیقات 11 تحقیق دارای نمونه های مرد و زن و 9 تحقیق تنها بر روی زنان انجام شده بود. پس از جمع آوری و کد گذاری اطلاعات این 11 تحقیق با استفاده از نرم افزار CMA همه داده ها کدگذاری و با استفاده از دو مدل ثابت و تصادفی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج فراتحلیل انجام شده در این زمینه نشان داد که در مردان ایرانی برآورد نقطه ای میزان شیوع مصرف مواد نیروزا بر اساس مدل تصادفی در جوامع غیر ورزشی حدود 5/12 درصد بود و در جامعه زنان جوامع عادی و یا غیر ورزشکار ایرانی برابر با 3/5 بود. نتایج این تحقیق نشان داد مصرف مواد نیروزا و دوپینگ واقعیتی انکارناپذیر بوده و به عنوان یک مسئله اجتماعی در حال رشد و گسترش می باشد. مصرف مواد از ورزشکاران به جوامع غیر ورزشی و از مردان به زنان نیز کشیده شده و در صورت عدم توجه مسئولان، سیاستمداران و برنامه ریزان به این موضوع هر روز شاهد آسیب بیشتر جوانان و نوجوانان کشور عزیزمان خواهیم بود.
بررسی میزان درک نوجوانان از اشعار حافظ و دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان درک نوجوانان از اشعار حافظ و دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و شعر او چکیده دیوان حافظ یکی از گران بهاترین گنجینه های ادبی و فرهنگی ایرانیان به شمار می رود. مخاطب اصلی این اثر بزرگ سالان هستند؛ اما آیا نوجوانان هم می توانند با بخشی از اشعار حافظ ارتباط بگیرند و درکی از آن داشته باشند؟ مناسب ترین راه برای رسیدن به پاسخی (هرچند نسبی) به این پرسش، پرس وجو از خودِ نوجوانان است؛ ازهمین رو و برای آگاهی از میزان آشنایی و درک نوجوانان از دیوان حافظ و شناخت دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و اشعار او، پژوهشی در قالب پسادکتری سامان گرفت که مقاله ی حاضر یکی از دستاوردهای آن است. برای انجام این پژوهش پرسش نامه ای متناسب با اهداف آن، ساخته و روایی و پایایی اش بررسی و تأیید شد. ۴۰۱ نفر از نوجوانان مناطق گوناگون ایران در این نظرسنجی شرکت کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد این نوجوانان، بیت هایی با موضوع دوستی را بهتر از دیگر شعرهای انتخابی دیوان حافظ درک می کنند و محبوب ترین اشعار حافظ از نظر آن ها شعرهایی ست که با موضوع عشق و دوستی سروده شده است. آن ها به شخصیت حافظ و دیوانش علاقه مندند و دوست دارند بیشتر با او و افکار و اشعارش آشنا شوند. ۹۵% شرکت کنندگان اشعار انتخابی حافظ را در شمار آثار مناسب برای هم سن وسالان خود دانسته و ۸۱/۷۲درصدشان میزان سودمندی این سروده ها را برای نوجوانان، زیاد و بسیار زیاد برشمرده بودند. مهم ترین دلایلی که نوجوانان برای علاقه مندی خود به شعرهای حافظ بیان کرده بودند، عبارت اند از: تنوع موضوعات، زبان شیرین، دلنشینی و آرامش بخش بودن شعرها، دریافتنی بودن معنی بسیاری از بیت ها، منطبق بودن اشعار با واقعیت جهان و زندگی، پرمفهوم بودن آن ها، ارزشمندی پندها و نشان دادن راه ورسم درست زندگی به خواننده.
مطالعه ی اسلوب های اقتباسی سه نمایشنامه ی شکرخدا گودرزی از متون کهن غیر داستانی برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی اسلوب های اقتباسی سه نمایشنامه ی شکرخدا گودرزی از متون کهن غیرداستانی برای نوجوانان چکیده اقتباس یکی از روش های رایج در خلق آثار هنری، ادبی و نمایشی برای کودکان و نوجوانان است. یکی از منابع غنی برای اقتباس در زبان فارسی، متون کهن غیرداستانی است. شناخت اسلوب های اقتباس و تحلیل آثار نمایشی اقتباسی برمبنای این اسلوب ها می تواند در شناخت هنر نمایشی و کارکردهای روایی نمایش های اقتباسی یاریگر باشد. این جستار با روش تحلیلی توصیفی و با درنظرگرفتن تعاریف اقتباس و انواع آن و نیز باتوجه به ویژگی های رسانه ها از دید لیندا هاچن انجام شده است. با کاربست دیدگاه های نظری در تحلیل سه نمایشنامه ی «خواجه نظام الملک»، «خواجه نصیرالدین» و «سهروردی» نوشته ی شکرخدا گودرزی به این نتیجه رسیدیم که گودرزی از روش ها و تمهیدات هنری گوناگونی مانند کاربرد انواع اقتباس، ایجاد طرح و ساختار نمایشی در متون غیرداستانی، تغییر محتوا، زبان، لحن و موضوعات و ایجاد انواع ریتم در زبان و صحنه ها، حذف و افزودن شخصیت های جدید و تخیّلی به نمایش، کاربرد اشعار و تصنیف های ادب عامه بهره برده است. هریک از این روش ها و تمهیدات در روایت نمایش کارکردهایی زیبایی شناختی و هنری دارند و باعث جذابیت نمایش می شوند. نگارندگان این مقاله معتقدند که هرسه نمایشنامه ی اقتباسی بررسی شده، هم زمان دارای هر سه وجه اقتباسی گفتنی، نشان دادنی و تعاملی هستند و به تناوب از هر سه وجه برای روایت نمایش بهره می گیرند.
راهکارهای مداخله ای مبتنی بر مدارس برای جلوگیری از آسیبهای مواجهه با پورنوگرافی در اینترنت در بین نوجوانان: یک تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
195 - 213
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش دسترسی به اینترنت و فضای مجازی، نوجوانان بیش از پیش با محتوای جنسی نامتعارف یا پورنوگرافی در اینترنت مواجه اند که این امر موجب نگرانی والدین و مسئولان آموزشی و فرهنگی شده است، درحالی که هیچ مداخله جدی و عملی برای پیشگیری از آسیبهای مرتبط در کشور به ویژه در مدارس وجود ندارد. هدف این پژوهش، کشف دیدگاه و تفاسیر نوجوانان از راهکارهای بالقوه مبتنی بر مدارس برای پیشگیری از آسیب پذیری نوجوانان در رویارویی با محتوای نامتعارف جنسی در اینترنت بوده است. از این رو پژوهشی کیفی با رویکرد تفسیری و برساخت گرایانه انجام شده است. به همین منظور 54 مصاحبه عمیق با دختران و پسران 18-15 ساله در شهر تهران در سال 1395 به روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. فهم و تفسیر نوجوانان از راهکارهای بالقوه در نظام آموزشی در سه طبقه اصلی طبقه بندی شده است: 1. معرفی آموزشهای جامع، مستمر و جذاب در مورد روابط، ازدواج، اینترنت و فضای مجازی؛ 2. ارائه مشاوره های قابل اعتماد در مدارس؛ و 3. بازنگری در کیفیت و محتوای آموزشهای موجود. مداخلات مبتنی بر مدارس همراه با سایر مداخلات در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی کاربردهایی مهم برای سیاستگذاران و برنامه ریزان تعلیم و تربیت کشور خواهد داشت، به طوری که از طریق این مداخلات می توان ضمن ارتقای سواد رسانه ای متناسب با نیازهای در حال تغییر نوجوانان، سبب افزایش آگاهی، بهبود نگرش و ارتقای مهارتهای انتقادی لازم در سیستم آموزشی شد
رابطه تجارب آسیب زای دوران کودکی و قلدری سایبری با نقش میانجی صفات سه گانه تاریک در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری سایبری از آسیب پذیرترین نوع قلدری در نوجوانان است که ممکن است ناشی از تجارب آسیب زای کودکی و صفات سه گانه تاریک شخصیت آنان باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تجارب آسیب زای دوران کودکی و قلدری سایبری با نقش میانجی صفات سه گانه تاریک در نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات همبستگی با الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه یکم و دوم ناحیه یک شهر رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه اولیه 480 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند که بعد از حذف نمونه های مخدوش، تعداد 380 نمونه به عنوان نمونه نهایی در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تجربه قلدری – قربانی سایبری (آنتیادو و همکاران، 2016)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 1994) و مقیاس شخصیت تاریک (جانسون و وبستر ، 2010) بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS22 و Amos24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده برازش مطلوب مدل پیشنهادی بوده است. یافته ها نشان داد تجارب آسیب زای دوران کودکی بر قلدری سایبری (583/0= β) و صفات سه گانه تاریک (714/0= β) و صفات سه گانه تاریک بر قلدری سایبری (318/0= β) اثر مستقیم دارد (05/0>P). همچنین نقش میانجی صفات سه گانه تاریک بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و قلدری سایبری (227/0=β) معنادار شد (05/0>P). نتیجه گیری: به طورکلی می توان نتیجه گرفت افراد آسیب دیده در دوران کودکی مستعد قلدری سایبری در فضای مجازی هستند که صفات سه گانه تاریک شخصیت نیز نقش معناداری در پیش بینی قلدری سایبری در نوجوانان دارد.
اثربخشی مداخلات روان شناختی در درمان کودکان و نوجوانان مبتلاء به درد مزمن: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
62 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درد مزمن در سنین پایین می تواند منجر به مشکلات جدی روانی، اجتماعی، و تحصیلی شود و تأثیرات منفی بر عملکرد شناختی داشته باشد. مداخلات روان شناختی به دلیل محدودیت های درمان های پزشکی، می توانند راهکارهای مؤثری برای بهبود کیفیت زندگی و کاهش درد باشند. در این زمینه، پژوهش مروری حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخلات روان شناختی در درمان کودکان و نوجوانان مبتلاء به درد مزمن انجام شد. روش: از طریق مطالعه مروری نظام مند، تمامی مقالات منتخب با توجه به کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های اطلاعاتی خارجی گوگل اسکالر، پاب مد، پروکوئست، امبیس، سایک اینفو، اسکوپوس در بین سال های 2001 (از ماه ژانویه) تا 2024 (تا ماه جولای) و اطلاعات مود نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، توسط نویسندگان پژوهش ارزیابی شد. 973 مقاله منتشرشده انگلیسی، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، 38 مقاله انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش های انجام شده حاکی از اثربخشی مداخلات بیوفیدبک-آرامیدگی (7 مطالعه)، مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی (9 مطالعه)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (8 مطالعه)، درمان شناختی رفتاری (10 مطالعه)، و درمان متمرکز بر شفقت (3 مطالعه) بر سلامت روانی و جسمانی کودکان و نوجوانان مبتلا به درد مزمن داشت. نتیجه گیری: بر این اساس می توان اذعان داشت مداخلات روان شناختی برای کودکان و نوجوانان با درد مزمن به طور قابل توجهی مؤثر بوده اند. این درمان ها شدت درد، تنیدگی، اضطراب، افسردگی، و کم توانی های مرتبط با درد را کاهش داده اند. در مقابل، کیفیت زندگی، مهارت های کنار آمدن، کنش وری جسمانی، و رضایت از زندگی را در بیماران افزایش یافته است. به طور کلی این درمان ها نه تنها به کاهش علائم منفی ،که به بهبود جنبه های مختلف زندگی این بیماران کمک کرده اند.
ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان: واکاوی ابعاد و مولفه ها با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
190 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان بود.روش شناسی: روش شناسی پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) و تحلیل مضمون کتب و مقالات مرتبط با موضوع بود. جامعه آماری 10 نفر از متخصصانی که در زمینه مدیریت آموزشی کار پژوهشی انجام داده و خبرگان و صاحب نظران و اساتید حوزه مدیریت آموزشی و علوم تربیتی در دانشگاه بودند، انتخاب و مصاحبه با آن ها انجام شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از فرایند کدگذاری مبتنی بر طرح نظام مند راهبرد نظریه داده بنیاد کوربین و اشتراس ( 2008 )، انجام شد. بر اساس این طرح داده های مورد نیاز گردآوری و از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری گزینشی مقوله ها، زیر مقوله ها احصا شدند. نرم افزار اجرای تحلیل MAXQDA 2018 بود .یافته ها: پس از بررسی و مطابقت این کدها و حذف کدهای تکراری، کدهای مشترک تعیین و مقولات با پیشینه و مبانی نظری تطابق و مفاهیم مشترک بازنگری شدند. بعد از انجام عملیات کدگذاری باز، در مرحله کدگذاری محوری، مفاهیم (کدها) مشترک و مشابه ازنظر معنائی تعیین و طبقه بندی شدند. در نهایت مدل ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان توسط خبرگان اعتبار سنجی شد.بحث و نتیجه گیری: مدل مورد نظر شامل شرایط علی: عامل ساختاری و عامل فرهنگی راهبردها: گسترش امکان مشارکت والدین، گسترش اخلاق حرفه ای، وضع قوانین و مقررات و فرهنگ سازی پیامدها :عوامل اجتماعی، عوامل آموزشی؛ زمینه ای: تجارب دانش آموزان، نقص مدیریتی، نقش تربیتی خانواده و شرایط مداخله گرشامل : عدم همکاری با خانواده با مربیان، کمبود منابع مالی خانواده، کمبود نیرو متخصص می باشد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی-رفتاری بر خود ناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
329 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: خود ناتوان سازی تحصیلی نقش مهمی در سایر متغیرهای تحصیلی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بر خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آن همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر قاین در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 10 جلسه 90 دقیقه ای با روش های روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر-پلستر (2011) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان شدند و اثربخشی روان درمانی انگیزشی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بیشتر بود (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه بهره گیری از هر دو روش مداخله روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری به ویژه روش روان درمانی انگیزشی در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی ضروری است. بنابراین، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش روان درمانی انگیزشی در کنار سایر روش های موثر جهت کاهش خودناتوان سازی تحصیلی استفاده نمایند.
پیش بینی استفاده ناسالم از گوشی هوشمند براساس ابعاد سرشت و منش در نوجوانان با میانجی گری حساسیت بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
61 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همگام با گسترش اینترنت، برنامه های کاربردی متنوع و بازی های برخط، مشکلات مرتبط با استفاده از گوشی هوشمند نیز افزایش یافته است. استفاده ناسالم از گوشی هوشمند نوعی اعتیاد محسوب می شود و شناسایی عوامل خطر پیش بینی کننده این رفتار اعتیادی باعث تبیین دقیق تر رفتار نوجوانان در کاربرد این ابزار می شود. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی استفاده ناسالم از گوشی هوشمند براساس ابعاد سرشت و منش در نوجوانان با میانجی گری حساسیت بین فردی بود. روش: 385 نوجوان (207 دختر و 178 پسر) در شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به فرم کوتاه پرسشنامه سرشت و منش (56-TCI)، پرسشنامه حساسیت بین فردی بویس و پارکر (IPSM) و مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند (SAS) پاسخ دادند. یافته ها: در این پژوهش دو مدل فرضی مورد آزمون قرار گرفت؛ مدل اول که در آن حساسیت بین فردی اثر مؤلفه های سرشت را بر استفاده ناسالم از گوشی هوشمند واسطه گری می کرد و مدل دوم که مبتنی بر مؤلفه های منش بود. ارزیابی مدل های فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که هر دو مدل با اعمال برخی اصلاحات برازش پیدا کردند. در مدل مربوط به عوامل سرشت، نوجویی و پشتکار اثر مستقیم و آسیب پرهیزی و پاداش وابستگی اثر غیرمستقیم بر استفاده ناسالم از گوشی هوشمند داشتند. در مدل مربوط به منش، همکاری اثر مستقیم و خودراهبری اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم بر استفاده ناسالم از گوشی هوشمند داشت. در مجموع نتایج نشان داد که عوامل شخصیتی سرشت و منش با واسطه گری حساسیت بین فردی می توانند استفاده ناسالم از گوشی هوشمند در نوجوانان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در کنار حمایت از مدل های فرضی پژوهش برای استفاده ناسالم از گوشی هوشمند، چهارچوب مناسبی برای سبب شناسی این پدیده رایج در نوجوانان ارائه می دهد. در حوزه پیشگیری و درمان نیز خروجی های مدل به درک علل پدیدآیی و پایداری این پدیده روان شناختی کمک کرده و زمینه طراحی مداخلات پیشگیرانه و تمرکز بر متغیرهای مؤثر بر بهبود تنظیم شناختی، هیجانی و رفتاری نوجوانان را فراهم می سازد.
ساخت مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان 12 تا 19 سال استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، ساخت پرسشنامه هوش اخلاقی فرم نوجوانان استان اصفهان بود و با استفاده از روش تحقیق زمینه یابی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان 12 تا 19 سال استان اصفهان در سال تحصیلی 1401-1402 بود. براساس روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، 400 دانش آموز در مرحله اول و 900 نفر در مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی ازطریق تحلیل مؤلفه های اصلی روی داده ها و چرخش عامل ها به روش متعامد و تحلیل عامل تأییدی با استفاده از نرم افزار آماری Spss25 و Amoss24 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد مقیاس از روایی صوری و محتوایی مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به استخراج ۷ عامل(احترام، مسئولیت پذیری، وجدان، مهربانی، خویشتن داری، صداقت و بخشش) منجر شد که 64/46درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد بارهای عاملی در همه مؤلفه ها بالاتر از 4/0 و معنا دار بودند (0001/0 >p). شاخص های برازش نشان داد مدل اندازه گیری هفت عاملی مرتبه اول با داده ها برازش داشت و شاخص های برازش نشان داد مدل اندازه گیری تک عاملی مرتبه دوم با داده ها برازش نداشت. پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 و ضریب تنصیف برابر با 93/0 به دست آمد. باتوجه به وضعیت مطلوب روایی و پایایی هوش اخلاقی (فرم نوجوانان)، می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر و مفید برای بررسی و سنجش هوش اخلاقی استفاده کرد.
اثربخشی توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود سوگیری توجه و علائم وسواسی جبری در نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی – جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود سوگیری توجه و علائم وسواسی جبری در نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی - جبری انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و تخصیص تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از نوجوانان دختر و پسر (14 تا 18 سال) مبتلا به اختلال وسواسی - جبری شهر اهواز در سال 1401-1400 که از این میان، 30 نفر انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی تخصیص داده شدند. شرکت کنندگان از طریق آزمون استروپ هیجانی و مقیاس وسواس - بی اختیاری ییل براون ارزیابی شدند. پس از ارزیابی، افراد گروه آزمایش 12 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه تحت درمان توان بخشی شناختی قرار گرفتند که در طول این 45 دقیقه، هم زمان با انجام تکالیف توان بخشی شناختی به مدت 20 دقیقه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای نیز انجام می شد. افراد گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام مداخلات و همچنین، پس از 3 ماه، شرکت کنندگان دوباره ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها و پاسخ به فرضیه های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و همچنین تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد درمان توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای می تواند به طرزی معنادار به بهبود سوگیری توجه و کاهش شدت علائم وسواسی - جبری منجر شود (05/0>P). توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان یکی از درمان ها در اختلال وسواسی - جبری استفاده شود.
ارتباط هم جوشی شناختی و پردازش هیجانی با پریشانی روانشناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
97 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط هم جوشی شناختی و پردازش هیجانی با پریشانی روانشناختی در نوجوانان بود. این پژوهش از نظر ماهیت، بنیادی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی نوجوانان پسر شهر ماهدشت از توابع شهرستان کرج بود. 280 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (2002)، هم جوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (CFQ، 2014) و پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که هم جوشی شناختی و پردازش هیجانی هر کدام با پریشانی روانشناختی رابطه مثبت معنادار دارند. بین خرده مقیاس های پردازش هیجانی شامل سرکوبی، تجربه هیجانات ناخوشایند، تجربه هیجانات پردازش نشده، اجتناب و کنترل هیجان با پریشانی روانشناختی رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نتایج نشان داد که 39 درصد از تغییرات پریشانی روانشناختی، می تواند توسط متغیرهای هم جوشی شناختی و مؤلفه های پردازش هیجانی تبیین شود. از این نتایج می توان به منظور کاهش پریشانی روانشناختی در نوجوانان استفاده کرد.
تاثیرآموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006)، پرسش نامه ترس از صمیمیت دسکاتنر و ثلن (1991) و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و همچنین، کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای می شود (05/0p<). لذا، می توان از آموزش شفقت به خود در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، استفاده نمود.
تدوین مدل ساختاری اعتیاد به بازی های اینترنتی بر اساس سیستم بازداری رفتاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
155 - 169
حوزههای تخصصی:
اختلال بازی اینترنتی به معنای استفاده مداوم و مکرر از اینترنت در راستای بازی است که به طور معناداری منجر به آشفتگی و نقص در کارکرد شود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل ساختاری اعتیاد به بازی های اینترنتی بر اساس سیستم بازداری رفتاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان شهر تهران بود. روش این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه بر اساس نظر کلاین (2023) و با احتساب احتمال ریزش برخی نمونه و در جهت تعمیم پذیری بیشتر نتایج، 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل آزمون اعتیاد به بازی های اینترنتی (IGD-20 Test) پونتز و همکاران (2014)، مقیاس سیستم بازداری رفتاری (BIS Scale) کارور و وایت (1994) و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) گرانفسکی و کرایج (2006) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که سیستم بازداری رفتاری و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتباد به بازی های اینترنتی دارای رابطه مثبتِ معنادار در سطح 0/001 است. راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتباد به بازی های اینترنتی دارای رابطه منفیِ معنادار در سطح 0/001 است. همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم بازداری با اعتیاد به بازی های اینترنتی نقش میانجی و معنادار دارد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به بازی های اینترنتی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد و توجه به سیستم بازداری رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می تواند نقش بسزایی در کاهش گرایش نوجوانان به بازی های اینترنتی داشته باشند.
تدوین و اعتباریابی بسته پیشگیری از قلدری/ قربانی فضای مجازی نوجوانان مبتنی بر نقش عوامل فرهنگی، شناختی و هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جرم شناسان اتفاق نظر دارند که افزایش جرائم سایبری ازجمله قلدری سایبری نتیجه پیشرفت های تکنولوژیکی است که تعامل اجتماعی و رفتار مردم را تغییر داده است و به یک ناسازگاری و مشکل روانی- اجتماعی رایج در جمعیت کودک و نوجوان مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته پیشگیری از قلدری و قربانی فضای مجازی مبتنی بر نقش عوامل فرهنگی، شناختی و هیجانی بود.روش : روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش سنتز پژوهی ترکیبی بود. به منظور طراحی بسته پیشگیری، از مبانی نظری موجود در پژوهش های انجام شده استفاده شد و برای کسب اطمینان از روایی مطلوب بسته پیشگیری، از روش روایی محتوایی با استفاده از مدل لاوشه با پانل خبرگان 11 نفری و از دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمامی جلسات بسته طراحی شده ضروری است. محتوای تمامی جلسات، کاملاً مرتبط با اهداف و یا مرتبط اما نیازمند بازبینی جزئی تشخیص داده شد. در ادامه، بازبینی های خواسته شده توسط متخصصان که 17 درصد تمامی پاسخ ها را در برمی گرفت، اعمال و بسته نهایی در ده جلسه تدوین شد.نتیجه گیری: با توجه به روایی مطلوب این بسته پیشنهاد می شود محتوای بسته حاضر به عنوان یک فصل درسی برای کتاب تفکر و سبک زندگی متوسطه اول در نظر گرفته شود. همچنین به مشاوران مدارس و مسئولین ذی ربط پیشنهاد می شود برنامه مداخله حاضر را در صورت لزوم به صورت بالینی و آموزشی مورد استفاده و بهره برداری قرار دهند.
پیش بینی اختلال بازی اینترنتی بر اساس ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری (BAS/BIS) در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
35 - 49
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلال بازی اینترنتی براساس ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین 320 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فعال ساز و بازداری رفتاری، پرسشنامه ناگویی هیجانی و پرسشنامه اختلال بازی اینترنتی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ناگویی هیجانی و سیستم بازداری رفتاری با اختلال بازی اینترنتی در نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار و سستم فعال ساز رفتاری و مولفه های ان با اختلال بازی اینترنتی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که ناگویی هیجانی، سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری به ترتیب 17 درصد، 21 درصد و 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کردند. این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کنند. بنابراین، ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری نقش مهمی در پیش بینی اختلال بازی اینترنتی نوجوانان داشتند؛ به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری موجب علائم اختلال بازی اینترنتی گردد. یافته های پژوهش حاضر می تواند تلویحات کاربردی برای روانشناسان در زمینه سبب شناسی و مداخله در مبتلایان به اختلال بازی اینترنی داشته باشد.
طراحی بسته آموزشی صفات ثبوتی خداوند و اثربخشی آن بر ابعاد اضطراب مرگ دانش آموزان نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی بسته آموزشی صفات ثبوتی خداوند و اثربخشی آن بر ابعاد اضطراب مرگ دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش حاضر، در بخش کیفی، استفاده از تحلیل مضمون و تعیین روایی محتوایی بر اساس دیدگاه والتز و باسل و در بخش کمی، روش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری، یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه، گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 45 دقیقه ای بسته آموزشی صفات ثبوتی را دریافت اما گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس اضطراب مرگ تمپلر پاسخ دادند. داده های به شیوه تحلیل کوواریانس تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش بر اساس صفات ثبوتی بر ابعاد اضطراب مرگ شامل ترس از مردن و افکار مربوط به مرگ اثر مثبت و معنی دار داشته است (p<00/5) اما بر مولفه های ترس از درد و بیماری ، ترس از کوتاهی زمان و زندگی و ترس از آینده معنی دار نبوده است.
نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
181 - 192
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ (1986)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی توسط موریس (2001) و ارزش های تحصیلی پینتریچ و همکاران (2011) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی قادر به پیش بینی استقلال عاطفی هستند. همچنین 1/34 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و در مجموع 6/51 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت ارتقای استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در مدارس باید به نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی توجه شود.