مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
ایدئولوژی
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
146 - 165
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیتی که ژانر خلقیات نویسی در فرهنگ ایرانی دارد، در این پژوهش به بررسی و نقدِ بازنمایی رفتارهای اخلاقی ایرانیان در این آثار پرداخته شده است. خلقیات نویسی با هدف بررسی و فهرست برداری از خصلت های فرهنگی و اخلاقی ایرانیان، یکی از گونه های ویژه نوشتارهای فرهنگی و اجتماعی است که حیاتی طولانی و دست کم همپای پیدایش گفتار جامعه شناسی آکادمیک در ایران دارد. کتاب «از ماست که بر ماست» اثر رضا بهرام پور، نمونه مورد بررسی در پژوهش حاضر است. برای بررسی و نقد بازنمایی رفتارهای اخلاقی ایرانیان در این اثر از روش تحلیل گفتمان انتقادی بر اساس الگوی تئون ون دایک استفاده شده است. نتایج نشان داد که آثار خلقیات نویسی از بسیاری از استراتژی های ایدئولوژیک برای به تصویر کشیدن رفتارهای اخلاقی ایرانیان بهره می برند. گفتمانی که این ژانر نوشتاری در پرتو آن ایرانیان را نقد می کند، گفتمان خودانتقادی فرهنگی است. این گفتمان بیش از آن که در پی بررسی و توصیف رفتارهای فرهنگی و اخلاقی ایرانیان باشد، در حال ساخت این رفتارها است. به این صورت که با جهت دهی به رفتار ایرانیان، آن ها را به سمت رفتارهای اخلاقی ناپسند هدایت می کند؛ بر اساس بازنمایی بهرام پور در این کتاب، رفتارهای اخلاقیِ ناپسند ایرانیان، سه برابر بیشتر از رفتارهای اخلاقیِ پسندیده آن ها است. در واقع، متون خلقیات نویسی با استراتژی های مبتنی بر ایدئولوژی خودانتقادی، این امکان را در دسترس ایرانیان قرار می دهند تا اَعمال خود را نسبت به غیرایرانی ها تفسیر کنند. براین اساس، این آثار به ایرانیان می گویند که آن ها ذاتاً غیراخلاقی عمل می کنند و در مقابل، غربی ها ذاتاً مردمانی اخلاق مدار هستند.
نشانه شناسی تصویر زن در سینمای اصغر فرهادی (تحلیل نشانه شناسانه فیلم های سینمایی رقص در غبار، درباره الی و گذشته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه های نمایش تصویر زنان در آثار یک کارگردان از نسل جدید کارگردان های ایرانی و چگونگی بازنمایی شخصیت های زنانه و مردانه در این فیلم ها، موضوع این پژوهش است. سوال اصلی این تحقیق آن است که آیا تغییر ملموسی در شیوه های قدیمی بازنمایی زنان در مقایسه با مردان در سینما و استفاده از اسطوره های پیشین طبیعی جلوه دهنده نقش های اجتماعی آن ها رخ داده است یا نه؟ فرضیه ابتدایی تحقیق این بود که احتمالا در آثار سینمایی اصغر فرهادی به عنوان یک کارگردان نسبتا مدرن-که موفقیت های بین المللی به دست آورده و آثارش بعضا توسط منتقدان صاحب نام جهانی تمجید شده است- در مقایسه با دیگر کارگردان های ایرانی از بازنمایی نقش های اجتماعی زنان و مردان به شیوه های قدیمی خبری نباشد، اما نتایج تحقیق نشان دهنده ردشدن این فرضیه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در پس زمینه آثاری که از فرهادی در این پژوهش مطالعه شده است نیز، علی رغم نشان دادن تغییرات ایجاد شده در نقش های اجتماعی زنان و مردان و سپردن نقش های کلیدی به زنان، همچنان باورهای قدیمی درباره خصوصیات ذاتی جنسیت ها وجود دارد و مورد تاکید قرار می گیرد.
نشانه شناسی و تحلیل راهبردهای انتقال ایدئولوژی در سریال های تاریخی : مورد مطالعه سریال «در چشم باد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش نحوه نمایش وقایع تاریخی دوره قاجار و پهلوی برای بازتولید ایدئولوژی دوره معاصر و ایجاد پشتوانه تاریخی برای آن را در سریال تاریخی " در چشم باد" با استفاده از راهبردهای انتقال ایدئولوژی مطالعه می کند. ترکیب نظریه برساخت معنای استوارت هال با راهبردهای انتقال ایدئولوژی تامپسون، چارچوب نظری مناسبی برای دستیابی به هدف پژوهش ارائه می دهد. با شناسایی دو مولفه اصلی بازنمایی شده در سریال یعنی نهاد مطبوعات و شخصیت های سیاسی تاریخی، از نشانه شناسی جان فیسک برای تحلیل و شناخت رمزگان به کار رفته در فیلم، و مطالعه اسنادی برای فهم تنوع روایتهای تاریخی دوران بازنمایی شده استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که این سریال با استفاده از حذف و گزینش و تحریف زمانی به تقویت ایدئولوژی جمهوری اسلامی در دوره معاصر پرداخته و از از سه راهبرد الف) عادی سازی یا چیزوارگی به وسیله بازنمایی برخی روایات، و چشم پوشی از روایت های دیگر برای طبیعی جلوه دادن وقایع اجتماعی و سیاسی آن دوران، ب) مشروعیت زدایی در همه مولفه ها ج) چندپارگی به وسیله مطلوبیت زدایی از برخی شخصیت های مهم سیاسی. با استفاده از این سه راهبرد، روایت های تاریخی در خدمت تقویت ایدئولوژی جمهوی اسلامی ایران بوده اند. این پژوهش نشان می دهد که بهره مندی از متون و اسناد تاریخی در تحلیل نشانه شناسی می تواند ضمن افزودن بر غنای تحلیل و درک رمزگان ایدئولوژیک، ابزار مناسبی برای شناخت راهبردهای انتقال ایدئولوژی در مطالعه فیلم باشد.
تحلیل سازه انگارانه نقش مذهب در روابط ایران و عراق بعد از اشغال توسط آمریکا
حوزههای تخصصی:
حمله آمریکا به عراق در سال 2003 باعث گردید تا ایران که قبل از آن به صورت بالقوه عراق را دشمن ژئوپلتیک خود تلقی می کرد، نگرانی اش از روی کار آمدن یک دولت تهدیدگر در عراق دوچندان شود، حضور نیروهای آمریکایی نیز به این نگرانی ها دامن می زد. با این حال شرایط در عراق پس از اشغال به گونه ای رقم خورد تا ایران به عنوان یک بازیگر خارجی اصلی در این کشور به ایفای نقش بپردازد. پس از این اشغال، نسلی از دولتمردان در این کشور روی کار آمدند که روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران برقرار کردند. این روابط متأثر از انگاره های مذهبی رهبران دو کشور بود که باعث شد این روابط کاملاً متفاوت از قبل و در سطح گسترده ای دنبال گردد. با این تفاسیر هدف اصلی این مقاله بررسی چگونگی شکل گیری این روابط در سطح دو کشور ایران و عراق است. با توجه به آنچه گفته شد، سؤال اصلی این مقاله عبارت از این است که این روابط چگونه پدید آمد و عوامل مؤثر بر شکل گیری این گونه روابط چه بوده است؟ فرضیه این مقاله بر این است که انگاره های مذهبی و ذهنی در شکل گیری این روابط و به وجود آمدن همگرایی بین این کشورها مؤثر بوده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از رهیافت سازه انگاری درصدد است تا به تبیین این موضوع بپردازد.
تحلیل رواییِ فانتزی در فیلم سینمایی آقای هالو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوژه های انسانی، فانتزی هایی را برای خود می سازند تا موقعیت خیالی خود را در ساختار اجتماعی نشان دهند. این فانتزی ها در روایت فیلم های سینمایی بازتولید می شوند. علاوه بر این آپاراتوس سینما از طریق ایدئولوژی مخاطب را به روایت فیلم می دوزد. هدف مقاله ی حاضر آن است که فانتزی و ایدئولوژی موجود در روایت فیلم آقای هالو را تفسیر کند. بدین منظور چارچوب مفهومی ای ملهم از نظریه های «ژاک لکان» درباره فانتزی و «ارنست لاکلائو» «شنتال موفه» درباره ایدئولوژی و چارچوب روشی متأثر از نظریه تحلیل روایی «دیوید بوردول»، تحلیل روایی ایدئولوژی «مایک کورمک» و مفهوم نگاه خیره از «اسلاوی ژیژک» منظومه ی روشی این مقاله را تشکیل می دهند. یافته های مقاله نشان می دهد سوژه ی فیلم، یعنی شخصیت آقای هالو، فانتزی ای را در مقابل دیگری بزرگ روستا برمی سازد که این فانتزی، نه داراییِ خود او بلکه فانتزیِ دیگری بزرگ روستا است که در پایان منجر به بازگشت سوژه به روستا و پذیرش قوانین آن می شود. ایدئولوژی ضدشهرگراییِ فیلم که مقاومتی در مقابل ایدئولوژی شهرگرایی در دهه ی چهل ایران است، جایگاه دیگری بزرگ را در فیلم به جای روستا برای سوژه اشغال می کند و از این طریق فانتزیِ سوژه که در واقع یک فانتزیِ ایدئولوژیک است، مخاطب را به روایت فیلم می دوزد.
کارکردهای اجتماعی ژانر سینمایی سامورایی از دو منظر ایدئولوژیک و آئینی-اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی ژانرهای سینمایی همواره واقعیت های ارزشمندی را در مورد جامعه ی میزبان بیان می کند. از این رو، یکی از کارکردهای اساسی هر ژانری، کارکردهای اجتماعی آن است. ژانر سامورایی یا چامبارا، از مشهورترین و معتبرترین ژانرهای غیرهالیوودی سینماست که گرچه پتانسیل پژوهشی بالایی دارد، اما هیچ گاه چنان که باید مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. از سوی دیگر با عطف به شباهت های فرهنگی ایران و ژاپن و نیز همگام با توسعه ی گفتمان ژانری در کشور، تحقیق در این زمینه خالی از فایده نخواهد بود. مسأله ی اصلی مقاله ی حاضر این است که ژانر سامورایی چگونه با جامعه ی ژاپن ارتباط برقرار می کند. هدف از طرح چنین پرسشی، آشکارسازی کارکردهای اجتماعی ژانر سامورایی است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به دو روش مشاهده ای و کتابخانه ای صورت گرفته است. همچنین رویکرد نظری آن مبتنی بر نظریه ی ژانر در سینما و خاصه نگره ی معنایی-نحوی ریک آلتمن است که به موجب آن کارکردهای اجتماعی را در دو حیطه ی ایدئولوژی و آیین-اسطوره می کاوند. نتیجه این که چامبارا در زمینه ی ایدئولوژی برخلاف تصورات تقلیل گرایانه نمایان گر متنی یکدست نیست بلکه در طول چند دهه حیات خود، به سبب تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. جنبه ی آیینی-اسطوره ای چامبارا، هم ریشه در ارزش های حاکم بر جامعه ی ژاپن عصر فئودالیته دارد که عاقبت زمینه ساز سقوط ژانر شد.
نحوه بازنمایی اعتراضات خیابانی دی ماه ۱۳۹۶ ایران در بخش خبری ۲۰:۳۰ سیمای جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
87 - 111
اعتراضات دی ماه سال ۹۶ نمونه ای از شگل گیری جنبشهای نوین اجتماعی در ایران است. ویژگی این جنبش ها، غیر ایدئولوژیک بودن، فقدان رهبری واحد، پراکندگی، داشتن ساختاری شبکه ای در اعضا و نیز استفاده از شیوه های نوین ارتباطی بر بستر فضای مجازی است. این اعتراضات در مدت زمان کوتاهی ده ها نقطه از کشور را در برگرفت و موجب شد تا صدا و سیما ظرف دو روز از شروع ناآرامی ها در بخش خبری ۲۰:۳۰ به آن واکنش نشان دهد. در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی بهره برده ایم. روش کیفی بر مبنای الگوی جان فیسک در مطالعه متون تصویری، الگویی ترکیبی برای تحلیل متون ارائه میشود که مرکب از الگوهای کِیت سلبی، ران کادوری، رولان بارت، نورمن فرکلاف و تئو ون دایک است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که تصویری که از معترضان در پر مخاطب ترین بخش خبری سیمای جمهوری اسلامی نشان داده میشود، با شیوه هایی همراه است که از خلال آنها، معترضان به مثابه «دیگریِ» سازمان یافته به دست دشمنان نمایش داده می شوند. بازنماییِ مطالبات صورت گرفته در این اعتراضات نیز در روند تقلیل و طبیعی سازی قرار گرفته و عملاً نمی تواند موضوعی برای گفتگو و نزدیکی معترضان و مسئولان شود.
واکاویِ ایدئولوژیِ خودی سازیِ غرب و بیگانه سازیِ حکومت در داستان نویسی مدرن ایران برمبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی (مطالعه موردی: سیاحت نامه ابراهیم بیگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
رمان اجتماعی انتقادی سیاحت نامه ابراهیم بیگ اثری است که نویسنده آن با استفاده از غربِ خودی سازی شده، به انتقاد از جامعه خود و نهادهای سیاسی و مذهبیِ آن پرداخته است. در این گفتمان، تقابل ایران و غرب تلاشی برای ازبین بردن شکاف میان خود و دیگری، از طریق معکوس کردن نقش آنان و عجیب و غریب نشان دادن «خود» بیش از «دیگری» است. جستار حاضر با شناسایی شیوه ها و راهبردهای گفتمانی شده بازنماییِ ایدئولوژی در داستان مزبور، می کوشد به دو سؤال بنیادین پاسخ گوید: الف) راهبردهای گفتمانی چگونه به انتقال ایدئولوژی نویسنده می پردازند؟ ب) معکوس سازیِ گفتمانی که نتیجه فرایند خودی سازیِ غرب است، در داستان به چه نحو نمود یافته است؟ هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، بررسی بازنمایی غرب در رمان ابراهیم بیگ از منظر مربع ایدئولوژیک ون دایک است. دستاورد اصلی پژوهش بیانگر آن است که تصویر غرب در گفتمان مراغه ای، به عنوان یک روشنفکر تجددخواه، نماینده تصویر کلیشه ای که در روان ایرانیان از این پدیده وجود دارد، نیست. وی در گفتمان خود، با استفاده از استراتژیِ کلی قطبی سازی، بر نقاط قوت غرب به مثابه گروه خودی، تأکید کرده و نقاط ضعف حاکمان ایران به عنوان گروه غیرخودی را برجسته تر بازنمایی کرده است. نویسنده در توصیف گروه «خودی» با کاربست راهبردهایی چون قطب بندی، مقایسه، دلالت ضمنی، دراماتیزه کردن و کنایه، روحیه آزادگی، وارستگی و سخت کوشی آنان را در متن القا می کند و در بازنمایی گروه «غیر خودی»، با بهره گیری از راهبردهایی چون توصیف کنشگر، اغراق، و بازی با اعداد، ویژگی هایی همچون طمع ورزی، بیدادگری، واپس گرایی، و فریبکاری را به مخاطب نشان می دهد.
العطاس خوانی در ایران و افسانه زدایی از استثناگرایی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
102 - 118
چطور باید افسانه بومی تنبل اثر خارق العاده حسین العطاس را در ایران خواند؟ نقد یک متفکر پسااستعماری جنوب شرق آسیا بر سرمایه داری استعماری و تأثیر آن بر تصویر برساخته از بومیان مالایی و جاوه ای چه ربطی به بستر ایرانی می تواند داشته باشد؟ آیا نقد العطاس می تواند راهگشایی برای نظریه پردازیِ مفهومی ایدئولوژیک در بستر ایرانی باشد که دینامیک پیشرفت را در بازه بلندمدتی در تعلیق نگاه داشته است؟ این مقاله تلاش دارد به بسط ایده استثناگرایی ایرانی و گفتمان های حوالی آن بپردازد. با استفاده از نظریات العطاس به ویژه کتاب افسانه بومی تنبل تلاش می شود انگاره های فکری و ذهنیت برساخته درباره استثنا بودن وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی ایرانیان توضیح داده شود و امکان های خلق و تقویت آن توسط استبداد داخلی و شبه استعمار در ایران مدرن بررسی شود. درنهایت استثناگرایی ایرانی در این مقاله به مثابه یک ایدئولوژی متقاطع ملی، مذهبی، جنسیتی تعریف می شود که ذهنیتی درونی سازی شده در افراد عضو اجتماعات ایرانی می سازد که آن ها را در وضعیت متناقض از فرادستی و فرودستی هم زمان در برابر دیگری قرار می دهد.[1] [1] برخی از ایده های مربوط به سوژه این مقاله که پروژه پژوهشی شخصی نویسنده است، پیشتر در نهمین کنفرانس اروپایی مطالعات ایران، در سال 2019 و دانشگاه فری برلین ارائه شده است. همچنین بخشی از استدلال های درج شده در این مقاله پیش تر به زبان انگلیسی توسط این جانب در مجله نگرش اسلامی منتشر شده است. Vezvaei, Sh. (2022). “Demythologizing the Myth of Iranian Exceptionalism”, Islamic Perspective , No. 27: 85-94.
بازنمایی پایگاه اجتماعی زن در سینمای عامه پسند ایران در دهه 70(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
24 - 47
سینما یکی از انواع رسانه هاست که اهمیت فراوانی دارد زیرا بر باورهای افراد تأثیرگذار است. رسانه ها ممکن است در فرآیند بازنمایی به تحریف واقعیت بپردازند. موضوع زن و تلقی هر فرهنگ و نحوه ی ارائه ی الگو از شخصیت زن در تولیدات فرهنگی، از بهترین شاخص ها در ارزیابی عملکرد یک نظام است؛ بنابراین انجام پژوهشی با هدف بازنمایی پایگاه اجتماعی زن در سینمای عامه پسند ایران در دهه ی 70 ضروری است. 3 فیلم برای تحلیل انتخاب شده اند. نمونه گیری از بین کلیه ی فیلم های عامه پسند به روش هدفمند انجام گرفته است. فیلم های انتخاب شده عبارت اند از: قرمز ، سگ کشی و شوکران. نتایج نشان می دهد در دهه ی 70 در این سه فیلم توجه ویژه ای به سمت زنان و مسائل آنان وجود دارد، اما هر یک از زنان در برابر مردانی قرار می گیرند که اندوخته ی ذهنی شان برخاسته از هژمونی مردسالارانه است که به باور گرامشی رضایتی خودانگیخته و جایگزینی برای قدرت اجتماعی مردان است. واکنش زنان در برابر سلطه ی مردان، فریاد عاملیت است؛ اما طغیان مردسالاری در برابر آنان قرار دارد، زیرا روابطی که زنان در جامعه تجربه می کنند تحت تأثیر ایدئولوژی است که آلتوسر آن را بدفهمی می داند. زنان ساختار جنسیتی مبتنی بر زنان/مردان را می شکنند تا سنتی نباشند اما مدرن هم نیستند. برخلاف شهرت سینمای دهه ی 70 به سینمای زن، وقوع سرکوبی از جنس سخت افزاری و سرد توسط ساختار ایدئولوژیک، ویژگی سینمای این دهه است.
مبانی نظری، فرانظری و نقد نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
واقع گرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقع گرایانه با انگیزه غلبه بر کاستی های نظریات واقع گرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها به رغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیست های نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوری های واقع گرایانه را براساس اصول پایه ای واقع گرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریه پردازیهای واقع گرایانه از آنها چشم پوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوری های دیگر روابط بین الملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه می توان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقع گرایی نوکلاسیک فرض می کند که نظریه کامل تبیین کننده روابط علّی در سیستم بین الملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقع گرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط بین الملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری می توان گفت که مبانی عقل گرایانه واقع گرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظام مند و نگرش مبتنی بر اصالت کنش گران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقع گرایانه از روابط بین الملل شود. هرچند غلبه نگاه مادی گرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بین المللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کل گرایانه برخی از رفتارهای بین المللی بازماند.
خاک مالی کردن نامه، تطوّر ایدئولوژیک یک مفهوم کتابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۹
23 - 32
کم نیستند سنت هایی که به تدریج از قلمرو دانش و تجربه به عرصه ایدئولوژی یا مذهب گام می نهند. خاک مالی کردن نامه ها یکی از سنت های نسخه شناسانه و کتابتی است که به تدریج از یک کنش تجربی به باوری مذهبی تبدیل شده است. در این نوشته می کوشیم با بررسی متون کهن فارسی و عربی، علل پدیدآیی سنت خاک مالی کردن نامه ها را تبیین کنیم و در ادامه نشان دهیم که چگونه این سنت نوشتاری که مربوط به حوزه کتابت بوده است، به تدریج در متون مذهبی، شکلی دینی و ایمانی گرفته و تبدیل به نوعی از استحباب شده است. از رهگذر این بررسی، می توان دریافت که چگونه یک باور علمی پس از طی مراحل گوناگون و ورود به متون مذهبی، تبدیل به یک ساخت مذهبی می شود و به تبع آن انواع گوناگونی از خرافه ها نیز شکل می گیرد. . . . . . . . . . . . . . . . .
کاربست رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در بررسی ترجمه داستان «تحت المظله» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوپاست که پیدایش آن به اواخر قرن بیستم بازمی گردد. این رویکرد امکانات مختلفی را در زمینه تحلیل متن در اختیار خواننده قرار می دهد تا بتواند از طریق به کارگیری آن ها به فهم بهتر یا دقیق تری از متن یا گفتمان دست یابد. از آنجایی که شرط داشتن ترجمه خوب و بی نقص فهم درست متن اصلی است، امکانات این رویکرد می تواند کمک شایانی را به مترجمان جهت فهم متن ارائه دهند. از این رو، در این مقاله برآن شدیم تا با به کارگیری این رویکرد دست به تحلیل داستان تحت المظله نوشته نجیب محفوظ بزنیم تا فهم بهتری از ایدئولوژی و پیام های داستان داشته باشیم و در ادامه نیز با کاربست این نظریه، ترجمه این داستان را که توسط شمس آبادی و شاهرخ صورت گرفته است، مورد بررسی قرار دادیم و دریافتیم که مترجمان درک خوبی از این داستان نداشته اند وبه تبع آن ترجمه خوبی را به مخاطب خود ارائه نداده اند. این در حالی است که با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی می توانستند حوزه های معنایی و همچنین کلمات کلیدی را درک کنند و ترجمه بهتری از خود به جای بگذارند. علاوه بر این، نویسنده این مقاله با تکیه بر مرحله توصیفِ نظریه تحلیل گفتمان انتقادی که توجه خاصی به بار ایدئولوژیک کلمات محوری دارد به بررسی ترجمه این داستان پرداخت و به این نتیجه رسید که عدم معادل یابی صحیح در ترجمه کلمات و حوزه های معنایی این داستان باعث شده که ایدئولوژی اصلی داستان که از نظر نویسنده این سطور، هرج و مرج و تغییر است به مخاطب منتقل نشود.
خوانشی سیاسی و ساختارگرایانه از قالب های قصیده، نیمایی و سپید
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
249 - 270
چکیده جامعه شناسی ساخت گرا یکی از رویکردهای اساسی در نقد ادبی معاصر است. ساختارگرایانی چون لوکاچ، گلدمن، ماشری، آلتوسر و ایگلتون معتقدند همان گونه که ساختار ادبیات از ساختار جامعه تأثیر می پذیرد، به همان نسبت یا کم و بیش بر ساختار جامعه تأثیر می گذارد. از نظر آن ها هر نظریه ادبی خصلتی سیاسی داشته و در زیر سیطره ایدئولوژی است. ساختارگرایی، بازتاب ایدئولوژی و ساختارها را در اثر ادبی بررسی کرده و آنگاه تأثیر اثر ادبی را در تحولات اجتماعی نشان می دهد. در این مقاله ساختار قالب های قصیده، نیمایی و سپید بر اساس آرای جامعه شناسان ساختارگرا بررسی می شود. هدف مقاله حاضر تبیین چگونگی رابطه ساختار قالب های قصیده، نیمایی و سپید با ساختار جامعه و ایدئولوژی حاکم بر آن بوده و این نتیجه حاصل شده است که ساختار این قالب ها از ساختار جامعه و ایدئولوژی حاکم بر آن متأثر بوده است. با توجه به جایگاه قافیه می توان گفت که ساختار قصیده با ساختار جامعه خودکامه و ساختار قالب های نیمایی و سپید نیز با لیبرالیسم هم خوانی دارد.
تحلیل بازنمایی ایدئولوژی در فیلم های سه گانه "اخراجی ها"(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف اصلی این مقاله، شناسایی شیوه ها و راهبردهای متنی شده بازنمایی ایدئولوژی در سه گانه اخراجی هاست تا پاسخ این پرسش را بیابد که چگونه این سه گانه به انتقال ایدئولوژی می پردازند. از این جهت، دغدغه اصلی مقاله پاسخ به این پرسشها است که سه گانه اخراجی ها به عنوان هنر عامه پسند چگونه ایده های طبقه مسلط را بازتاب می دهند؟ چگونه ایدئولوژی آنها را انتقال می دهند؟ و برای بیان آن از چه روش ها و راهبرد هایی استفاده می کنند؟ تحلیل این سه گانه با استفاده از چارچوب نظری متشکل از مفهوم ایدئولوژی در نظریه تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک و روش شناسی تحلیل متنی تامپسون صورت گرفته است و نشان می دهد که بیشترین تلاش این سه گانه ایجاد "وحدت ملی" است. البته در اخراجی های 1 و 2، بستری که این مسئله در آن به چالش کشیده می شود همانا دوران جنگ است در حالیکه در اخراجی های 3، این بستر به دوران حساس انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 مربوط می شود. نتایج تحلیل حاکی از آن است که فیلم به عنوان یکی از صور نمادین که قابلیت ویژه ای در روایت یک ایدئولوژی دارد، علاوه بر انتقال آن، می تواند به عنوان یکی از اشکال بازتولید قدرت، در جهت بازنمایی مفاهیم خاصی که مقصود سازنده می باشد، عمل کند. همچنین فیلم با سکوت درباره سایر معانی، آنها را به حاشیه رانده و معانی و مفاهیم ایده آل خود را برجسته کرده و از این رو در راستای حفظ اولویت های فرهنگ مسلط حرکت می کند.
تصویر و اسطوره: تحلیل نشانه شناختی تصاویر روی جلد مجله ی عامه پسند چلچراغ(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مقاله حاضر آن است که از منظری نشانه شناختی طرح های روی جلد مجله چلچراغ را تفسیر کرده، و رمزگان ایدئولوژیکی آن را تحلیل نماید. به منظور نیل به این هدف، چارچوب مفهومی و روش شناسی این تحلیل ملهم از رویکرد رولان بارت تنظیم شده است. توضیح آنکه، مجلات عامه پسند در طرح روی جلد خود، تصاویر ویژه ای از واقعیت را بازنمایی می کنند. از منظر بارت این بازنمایی متأثر از ایدئولوژی مجله است که تلاش دارد با اسطوره سازی، بازنمایی خود را بدیهی ساخته و آن را طبیعی جلوه بدهد. به لحاظ روش شناسی نیز از میان 144 طرح روی جلد، شش طرح به شیوه «نمونه گیری حاد» به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و بعد از تضمین اعتبار، آنها را مورد تحلیل قرار دادیم. برخی از نتایج تحلیل نشان می دهند که ایدئولوژی مجله چلچراغ یک ایدئولوژی انتقادی است که با توسل به اسطوره ی قهرمان، اسطوره ی ویرانی، اسطوره ی کمال زنانه، اسطوره ی مردمی بودن، اسطوره ی سیاه نمایی و اسطوره ی مادرانگی مبادرت به بدیهی سازی علایق و منظرهای خود می کند. این ایدئولوژی از برنامه های فراغتی دولت، انحلال خانه ی سینما، آلودگی هوا، طرح ممنوعیت خروج دختران زیر 40 سال از کشور، رسانه ی ملی انتقاد کرده و از عملکرد برنامه نود و مجری آن و علایق گروه های واگرا از نظام فرهنگی مرکزی، حمایت می نماید.
رسانه و سیاست مصرف در بریتانیا; جنون گاوی، تغییراقلیم جهانی و ایدئولوژی های مرگبار(مقاله علمی وزارت علوم)
در دهه 1980 خطر مصرف فرآورده های گاوی برای سلامت عمومی در تمام بریتانیا آشکار شد. در این مقاله، سیاست های دولت های محافظه کار که پشت سرهم در بریتانیا بر سر کار می آمدند و با گفتمان سازی سیاسی -رسانه ای اجازه گسترش چنین خطری را دادند، با کنش های صنایع سوخت فسیلی و متحدان سیاسی آن ها مقایسه و هم سنجی می شوند. این کنش ها به چشم انداز کنونی در انقراض انبوه منتهی شد که به وسیله مزاحمت در فرآیند تغییر اقلیم زیست انسانی ایجاد شده بود. گفته می شود که ایدئولوژی های طرفدران حق بقا به همراه تعهد به عملکرد بی قید و بند «عوامل مؤثر در بازار» از دلایل تمایل بخش هایی از طبقات حاکم بود تا راه را برای خطر انقراض های گروهی از طریق مصرف و احتراق سوخت های فسیلی هموار کنند.
بررسی و نقد آراء شایگان در باب ایدئولوژیزاسیون سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج توده ها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را می توان در سال های پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که داریوش شایگان یکی از مهم ترین روشنفکران ایرانی منتقد اسلام ایدئولوژیک است. وی این فرایند را ایدئولوژی شدن سنت تلقی کرده و معتقد است که سنت ایدئولوژی شده نسبت خود را با معنویت شرقی از دست داده است و از طریق بازتولید سنت در یک قالب مدرن منطق درونی مدرنیته بدون آگاهی به آن را پذیرفته است.سنت ایدئولوژیک نمی تواند امکانی برای تولید معنویت فراهم کند و صرفاً کارکرد سیاسی برای رقابت با ایدئولوژی های مدرن خواهد داشت. وی ایدئولوژی را آگاهی کاذب می داند و معتقد است که تبدیل دین به ایدئولوژی یک واکنش سلبی نسبت به روند فروپاشی سنت های شرقی در مواجهه با هجوم عقلانیت عرفی و اسطوره ستیز مدرنیته است که در نهایت سنت را به یک ابزار سیاسی برای ازخودبیگانگی تاریخی تبدیل کرده و ظرفیت های معنوی آن را فدای اساطیر عرفی شده سیاسی دنیای مدرن می کند. تبدیل دین به ایدئولوژی به اعتقاد شایگان ناشی از فروپاشی مفاهیم عمیق معنوی ادیان در عصر جدید است.
شگردهای زبانی ناصرخسرو در گشایش و رهایش برای انتقال مفاهیم ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گشایش و رهایش» اثری منثور از ناصرخسرو قبادیانی (وفات 481 ه.ق.) است که در موضوع کلام اسماعیلیه نوشته شده است. نویسنده که برای تبلیغ رسالت خود از افکار فلسفی و کلامی و بحث و جدل استفاده کرده، از ظرفیّت زبان و عناصر آن در این کار، بهره برده است. ناصرخسرو در کتاب گشایش و رهایش، با گزینش ساخت های زبانی مناسب، عقاید و اندیشه های خویش را به گونه ای مؤثّر بیان کرده است. این پژوهش، ضمن اینکه به بررسی ویژگی های این کتاب در پیوند با عناصر ایدئولوژیک درون متنی می پردازد، بر آن است که شگردهای زبانی ناصرخسرو را در انتقال مفاهیم ایدئولوژیک به مخاطب نشان دهد. پرسش پژوهش حاضر این است که در ساختار زبانی گشایش و رهایش، ایدئولوژی نویسنده چگونه بازتاب یافته است؟ کدام عناصر نحوی مورد توجّه نویسنده بوده اند؟ ناصرخسرو از چه آرایه های ادبی برای بیان مفاهیم ایدئولوژیک خویش بهره برده است؟ نتایج این مقاله بیانگر آن است که ایدئولوژی در گشایش و رهایش به طور صریح بازتاب یافته است. بهره گیری از برهان های عقلی و نقلی و نیز رمزگان فلسفی و کلامی سیطره اندیشه های ایدئولوژیک را بر متن نشان می دهد. در سطح نحوی، وجوه افعال، صدای دستوری و عناصر تأکیدی، تصویر گویایی از بار ایدئولوژیک متن را به مخاطب عرضه می کند. گستره اندیشه های ایدئولوژیک، در سطح بلاغی نیز تنوّع کلامی را به آرایه هایی که ظرفیّت قابل توجّهی برای تشریح نوع نگرش و جهان بینی نویسنده دارند، محدودکرده است؛ بنابراین، از آن دسته از صناعات بلاغی که سبب ابهام و چندوجهی شدن متن می شوند، در گشایش و رهایش، نشانی دیده نمی شود.
بررسی رویکردهای جرم شناختی به تروریسمِ دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه دین و جرم تروریستی بسیار پیچیده است. از یک سو، آموزه های دین اسلام با رد هرگونه رفتار خشونت آمیز به دنبال ایجاد صلح و امنیت در جامعه است و از سوی دیگر، سوء برداشت از دین می تواند منجر به تروریسم دینی شود. رابطه میان ایدئولوژی و جرم در زمره موضوعاتی است که در جرم شناسی چندان بدان توجه نشده است. با این حال، ایدئولوژی موجب ارتکاب شدیدترین و شنیع ترین جرایم می شود که از آن جمله می توان به تروریسم اشاره کرد. اگرچه ایدئولوژی های مختلف ممکن است موجب ارتکاب جرم شوند، اما ایدئولوژی دینی یکی از مهم ترین اشکالی است که افراد با پای بندی به آموزه های دینی، مرتکب جرم می شوند. در تروریسم دینی، مرتکبان مانند اعضای گروه تروریستیِ داعش، بدون تعامل و گفتگو، بر تفکرات مذهبی خود اصرار داشته و با برداشت ناصحیح از ارزش ها و ایده های آن مذهب، خود را برتر دانسته و زمینه بروز خشونت و تعصب را فراهم می کنند. در این بستر، ایدئولوژی دینی در پرتو جرم شناسی دینی با روش توصیفی، تحلیلی بحث قرار می گیرد. بر اساس یافته های جرم شناسی نظری، مرتکبان تروریست با فنون خنثی سازی، موانع درونیِ ارتکاب جرم را از بین می برند، تحت تأثیر احساسات و افکار منفیِ دینی قرار می گیرند و بدون ترس از کیفر و عدم درک از قُبح عمل، مرتکب رفتار تروریستی می شوند. بر این اساس، تلاش می شود تا با الگوی جرم شناسی کابردی و از گذر آموزه های دینی، پیشگیری دینی و اخلاقی و افراط زُدایی از مرتکبان تروریست تبیین شود.