مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شاخص توده بدنی
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
103 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شاخص توده بدنی افراد مبتلا به چاقی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران بود که از بین آنها با توجه به جدول کوهن 60 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس با توجه به ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و کنترل گمارده شدند. شاخص توده بدنی شرکت کنندگان در سه مرحله زمانی قبل از شروع درمان، بعد از درمان و سه ماه بعد از درمان به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، نسخه 21 و آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در متغیر شاخص توده بدنی بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در چهار گروه و بین اثر گروه آزمایشی ذهن آگاهی با گروه های فراتشخیص بارلو وگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (p 0.05 ). مقایسه میانگین های تعدیل شده نشان داد نمرات این متغیر در گروه آزمایشی ذهن آگاهی، در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به سه گروه دیگر کاهش داشته است. هم چنین با توجه به تفاوت در مرحله پیش آزمون نسبت به پیگیری، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، پایداری داشته است. بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به کاهش شاخص توده بدنی افراد بزرگسال مبتلا به چاقی شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش وزن و کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضافه وزن و چاقی از شایع ترین مشکلات مربوط به سلامت در جوامع معاصر هستند. مداخلات روانشناختی متعددی برای کاهش وزن تدوین شده اند. لذا اهمیت زیادی دارد که اثربخشی این مداخلات مورد سنجش قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو مداخله شناختی رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد در شاخص توده بدنی و کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل و با گمارش تصادفی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی زنان دارای اضافه وزن ساکن شهر مشهد بودند. چهل و پنج زن دارای اضافه وزن به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و گروه گواه قرار گرفتند. شاخص توده بدنی در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-فرم کوتاه و پرسشنامه جمعیت شناختی توسط شرکت کنندگان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تکمیل شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که شاخص توده بدنی در گروه های مداخله به شکل معناداری از گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری کمتر بود البته بین دو گروه مداخله تفاوتی در این زمینه وجود نداشت. یافته ها همچنین نشان دادند که نمرات شاخص های کیفیت زندگی در شرکت کنندگان گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری به شکل معناداری بیشتر بود. علاوه بر آن نمرات شرکت کنندگان در گروه مبتنی بر پذیرش و تعهد در دو شاخص کیفیت کلی زندگی و سلامت روان نسبت به گروه شناختی رفتاری به شکل معناداری بیشتر بود. نتیجه گیری: هر دو مداخله اثربخشی مطلوب در کاهش وزن داشتند اما مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بهتری در برخی از شاخص های کیفیت زندگی نشان دادند.
مقایسه پریشانی هیجانی، خودکارآمدی خوردن، بامداد گرایی و سبک های مقابله ای افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال پرخوری با کنترل شاخص توده بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
67 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه افراد مبتلا به اختلال پرخوری و افراد غیر مبتلا از لحاظ، سبک های مقابله ای، بامدادگرایی، خودکارآمدی در زمینه خوردن، استرس، اضطراب و افسردگی با کنترل شاخص توده بدنی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان اردبیل تشکیل می دادند که 53 نفر از افراد مبتلا به اختلال پرخوری با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه تشخیصی، مطابق با پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان گروه بیمار و 61 نفر نیز به عنوان گروه غیر بیمار انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های شاخص افسردگی اضطراب و استرس لویندا (1995) ، مقیاس بامدادگرایی اسمیت، ریلی و میدکیف (1989)، پرسشنامه پرخوری گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس خودکارآمدی در کنترل وزن کلرک و همکاران (1991) و سبک های مقابله ای بیلینگنز و موس (1981) بود و داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد از کنترل شاخص توده بدنی، افراد مبتلا به اختلال پرخوری اضطراب و افسردگی بیشتر و خودکارآمدی کمتری در کنترل خوردن داشتند. آنها از سبک مقابله ای هیجان-مدارتری استفاده می کردند و تمایلات عصرگرایانه آنها نسبت به افراد غیر بیمار بالاتر بود. بنابراین توجه به پریشانی هیجانی، خود کارآمدی در مدیریت تغذیه، نوع شخصیت بامدادگرایی و سبک های مقابله ای می تواند نقش مهمی در مدیریت پرخوری این بیماران داشته باشد.
اثربخشی گروه درمانی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر شاخص توده بدنی در افراد مبتلا به چاقی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر شاخص توده بدنی در افراد مبتلا به چاقی انجام شد.این پژوهش به روش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک زیبائی غرب تهران در شش ماه اول سال 1399 بود. نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. از بین زنان مراجعه کننده به کلینیک زیبائی، تعداد 60نفر انتخاب شدند پرسشنامه 5 عاملی ذهن آگاهی بر روی آزمودنی ها اجرا شد و سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش اول12 جلسه 120 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان و گروه آزمایش دوم12 جلسه 120 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و پس از آن از گروه های آزمایش و کنترل، پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش شاخص توده بدنی افراد مبتلا به چاقی موثر بودند.
مقایسه شاخص توده بدنی، اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب قلبیِ معلمان فعال و غیر فعال شهرستان مروست
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه شاخص توده بدنی و اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب قلبی در معلمان فعال و غیر فعال شهرستان مروست بود. روش آن توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بوده است جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش کلیه معلمان شهرستان مروست بوده است که تعداد کل آن ها شامل 300 نفر بوده است. جم نمونه شامل 184 نفر از معلمان شهرستان مروست می باشد، که این حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان در نظر گرفته شده و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت از: پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی یانگ(1996)، پرسشنامه اضطراب قلبی ایفرت و همکاران(2000)، پرسشنامه فعالیت بدنی بک و برای سنجش شاخص بدنی از متغیرهای قد و وزن بود. تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار 23SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که شاخص توده بدنی ، اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب قلبی در معلمان فعال و غیر فعال معنی دار بوده و فعالیت های بدنی و ورزشی تاثیر مستقیم و مثبتی را بر معلمان داشته باشد.بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سطح فعالیت بدنی عامل اثرگذار اصلی بر روی متغییر های پژوهش می باشد و این دیدگاه را تقویت می کند که ورزش جسمانی نشان دهنده یک درمان مؤثر است و باید بیشتر در دسترس معلمان قرار گیرد.
سنجش اثربخشی مداخله ذهن سازه محور: رویکردی نوین به درمان چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۲۴۸-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: در طی سال های اخیر، رویکرد امیدبخشی در طراحی مداخله های مبتنی بر خودتنظیمی با هدف تغییر ذهن سازه ها شکل گرفته است. با وجود گسترش کاربرد این رویکرد در مداخلات درمانی، شواهد چندانی برای اثربخشی مداخله ذهن ساز ه محور در حوزه های خاص سلامت همچون چاقی در دسترس نیست. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مدل مداخله ذهن سازه محور بر کاهش وزن و شاخص توده بدنی (BMI)، خوردن هیجانی و تغییر ذهن سازه تنیدگی در افراد مبتلا به چاقی انجام شد. روش: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی و با گمارش تصادفی شرکت کنندگان در دو گروه درمان و گواه اجرا شد. 42 نفر از افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی که به کلینیک چاقی بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه درمان مداخله ذهن سازه محور (دووک، 2017؛ کرام و همکاران، 2017) را در 8 جلسه و برای مدّت زمان 2 ماه دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس ذهن سازه شخصیت (ITOP)، مقیاس ذهن سازه تنیدگی (SMM) و پرسش نامه رفتارهای خوردن هیجانی (EOQ) بود. داده ها با استفاده از آزمون U مان ویتنی نمرات افتراقی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل مداخله ذهن سازه محور باعث کاهش وزن و BMI در مرحله پس آزمون شده و در مرحله پیگیری نیز باعث تداوم اثرگذاری شده است. هم چنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مداخله ذهن سازه محور خوردن هیجانی را کاهش و ذهن سازه تنیدگی توان افزا و ذهن سازه نمو را در مرحله پس آزمون افزایش می دهد. در مرحله پیگیری برای این متغیّرها نیز ثبات نتایج دیده شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مدل مداخله ذهن سازه محور برای کاهش وزن و رفتار خوردن هیجانی در شرکت کنندگان این پژوهش، پیشنهاد می شود از این مدل مداخله ای به عنوان درمان مستقل و یا درمان مکمّل برای بیماران مبتلا به چاقی استفاده شود.
مدل اطلاعات-انگیزش-مهارت رفتاری با توجه به نقش تعدیل گر تکانشگری در زنان با شاخص توده بدنی بالای 25(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر جهت بررسی مدل ساختاری اطلاعاتی-انگیزشی-رفتاری بر اساس نقش تعدیل گر تکانشگری در بین زنان با شاخص توده بدنی بالای ۲۵ انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر مقطعی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز رژیم درمانی، خانه سلامت و باشگاه ورزشی در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ شهر اصفهان بود که از میان آنان تعداد ۴۴۴ نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته اطلاعاتی-انگیزشی-رفتاری و پرسشنامه تکانشگری پاتون و همکاران (۱۹۵۹) استفاده شد. از نرم افزار آموس (۲۴V-) برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از نقش تعدیل گر تکانشگری در مدل مذکور بود (۴۶/۳=X۲/df، ۹۸۱/۰=GFI، ۹۷۷/۰=CFI، ۰۸/۰RMSEA=،۰۷۳/۰SRMR=، ۹۷۰/۰NFI=، ۹۲۸/۰= TLI و ۹۲۴/۰=AGFI). در سه گروه تکانشگری پایین، متوسط و بالا، رفتار سلامت تحت تأثیر اطلاعات بود. در گروه تکانشگری متوسط، رفتار سلامت تحت تأثیر انگیزش بود. در سه گروه تکانشگری پایین، متوسط و بالا، رفتار سلامت تحت تأثیر مهارت های رفتاری بود. در افراد با تکانشگری پایین و بالا، اطلاعات تأثیر غیرمستقیم معناداری بر رفتار سلامت به واسطه مهارت رفتاری داشت. در افراد با تکانشگری بالا، انگیزش تأثیر غیرمستقیم معناداری بر رفتار سلامت به واسطه مهارت رفتاری داشت. نتیجه گیری: کاربرد سازه های مذکور مثل اطلاعات، انگیزش، مهارت رفتاری و توجه به سطوح تکانشگری می تواند در پیشگیری از چاقی و حتی طراحی درمان ها و رژیم های غذایی مناسب به محققان و درمانگران این حوزه کمک نماید.
مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار بود. این پژوهش توصیفی، با طرح علی مقایسه ای انجام گرفت. جامعه پژوهش را زنان مراجع دو مرکز مشاوره تغذیه شهرستان رشت در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 179 آزمودنی (50 زن دارای شاخص توده بدنی بالا با اختلال پرخوری، 69 زن دارای شاخص توده بدنی بالا بدون اختلال پرخوری و 60 زن دارای وزن طبیعی) مراجعه کننده به این دو مرکز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تشخیصی اختلالات خوردن استیک و همکاران (2000)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) و پرسشنامه خوردن ذهن آگاهانه فرامسون و همکاران (2009) استفاده شد. داده ها با تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری به منظور کنترل سن تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تجربیات آزاردیدگی در زنان چاق و دارای اضافه وزن با اختلال پرخوری بیش از زنان بدون اختلال و در هر دو گروه بیشتر از زنان دارای وزن بهنجار است. زنان گروه دارای اختلال پرخوری نمرات خوردن ذهن آگاهانه کمتری نسبت به زنان بدون اختلال و هر دو گروه نمره پایین تری از زنان دارای وزن طبیعی داشتند. با توجه به یافته ها، تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه نقش مهمی در آسیب شناسی چاقی، اضافه وزن و اختلال پرخوری دارند. بنابراین، طراحی برنامه های آموزشی/ درمانی با هدف کاهش پیامدهای روانشناختی آزاردیدگی و آموزش تکنیک های خوردن ذهن آگاهانه، می تواند راهگشا باشد.
مدل یابی چاقی کودکان براساس نقش واسطهای روش های غذا دهی مادر در رابطه بین شاخص توده بدنی و استرس فرزند پروری مادر با شاخص توده بدنی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: با توجه به افزایش قابل توجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران به خصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل چاقی کودکان بر اساس استرس فرزند پروری و شاخص توده بدنی مادر با میانجی گری روش های غذادهی است . روش: نمونه آماری پژوهش را 460 نفر از دانش آموزان 7 تا 11 ساله مدارس شهر تهران به همراه مادران آنها تشکیل داده اند. آزمودنی ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پس از اندازه گیری شاخص توده بدنی کودکان و مادران، پرسشنامه های استرس فرزند پروری (فرم کوتاه) و شیوه های غذادهی والدین، توسط مادران تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: مدل به طور کلی از برازش مناسبی برخوردار بود. بر اساس نتایج تحلیل مسیر شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی، غذا دادن هیجانی، غذا دادن ابزاری، غذا دادن کنترلی و غذا دادن تشویقی به صورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیش بینی می کنند. نتایج به دست آمده نشان داد شاخص توده بدنی مادر و استرس والدینی به صورت غیرمستقیم با میانجی گری روش های غذادهی مادر از جمله غذادادن هیحانی، ابزاری، کنترلی و تشویقی نیز شاخص توده بدنی کودک را پیش بینی می کنند . نتیجه گیری: یافته این این پژوهش نشان داد این روابط می تواند به عنوان مدل، چاقی کودکان را پیش بینی نماید و به بینش های مفیدی از نظر مداخلات در پیشگیری منجر گردد.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر تصویر بدنی، شاخص توده بدنی و کاهش اضطراب اجتماعی نوجوانان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
135 - 149
هدف: تعیین اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر تصویر بدنی، شاخص توده بدنی و کاهش اضطراب اجتماعی نوجوانان دارای اضافه وزن بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان دختر و پسر تشکیل می دادند که با مشکل اضافه وزن و چاقی به کلینیک های شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند که از بین آنها 40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از انتخاب افراد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. مداخله گروه آزمایش به صورت گروه درمانی و براساس رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (الیس و درایدن، 1997) و شامل هشت جلسه به مدت 120 دقیقه بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های نگرانی درباره تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005)، و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss.22 تحلیل شد. سطح معناداری در این پژوهش، 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتار درمانی عقلانی-هیجانی در تصویر بدنی (29/25=F، 001/0>P)، شاخص توده بدنی (59/3=F، 036/0=P)، و کاهش اضطراب اجتماعی (49/5=F، 026/0=P) نوجوانان دارای اضافه وزن اثربخش بودند (001/0>P). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت رفتار درمانی عقلانی-هیجانی می توانند تاثیرات مثبتی را بر روی تصویر بدنی، شاخص توده بدنی و کاهش اضطراب اجتماعی نوجوانان داشت.
تاثیر بازی های رایانه ای و اینترنت بر مهارت های حرکتی پایه و شاخص توده بدنی
همیشه بازار بازی های رایانه ای در ایران داغ بوده است و با بسط و گسترش اینترنت بازار این بازی ها هم داغ تر و گسترده تر شد و ابعاد زیادی از زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های رایانه ای و اینترنت بر مهارت های حرکتی پایه و شاخص توده بدنی می باشد. این مقاله به روش توصیفی انجام شده است که برای گردآوری اطلاعات آن به مقالات و منابع مکتوب در این زمینه مراجعه شد که پس از بررسی دقیق آنها و طبقه بندی و دسته بندی کردن مطالب به یک نتیجه منسجم رسیدیم. از آنجایی که اینترنت و بازی های رایانه ای جایگزین تحرکات و فعالیت های بدنی در اوقات فراغت می شود و حرکت و پویایی را کمتر می کند، باعث تاثیر منفی در سلامت شده و مشکلات سلامتی را در پی داشته است. همچنین اینترنت تأثیری بسیار در شاخص توده بدنی دارد که باعث بالاتر شدن شاخص توده بدنی در افراد می شود.
طراحی و ارزیابی کارآمدی درمان خانواده محور مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی بر شاخص توده بدنی و نظم جویی هیجان در دوران پاندمی کووید-19 در نوجوانان چاق و با اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۱۳۶-۱۱۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان می دهد که اختلال در تنظیم هیجان می تواند یک عامل خطر برای رفتار پرخوری ناسازگار باشد که نشان دهنده پاسخ ناکافی به احساسات منفی است و منجر به افزایش وزن و چاقی می شود. بنابراین به کارگیری مداخله ای مبتنی بر تنظیم هیجان به افراد با اضافه وزن و چاقی کمک می کند تجارب هیجانی شدید را شناسایی، و مهارت هایی را برای خودتنظیمی رفتار و کاهش هیجان های منفی شدید در مقابل رفتار غیر انطباقی پرخوری فرا بگیرند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طراحی و ارزیابی کارآمدی درمان خانواده محور مبتنی بر پروتکل یکپارچه درمان فرا تشخیصی بر شاخص توده بدنی، نظم جویی هیجان در دوران پاندمی کووید-19 در نوجوانان چاق و با اضافه وزن انجام شد. روش: این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی به همراه پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن در محدوده سنی (15-12 سال) بود که به یکی از مراکز خدمات جامع سلامت کرمان در سال 1401-1400 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری به روش نمونه گیری در دسترس از بین نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن و و مادران آن ها انتخاب شد و آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. چک لیست تنظیم هیجان و پرسشنامه تنظیم هیجان رفتاری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن و مادران آن ها 15 جلسه از پروتکل های یکپارچه برای درمان فراتشخیصی دریافت کردند، درحالی که آموزش خاصی به گروه کنترل ارائه نشد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سه اندازه گیری انجام شده در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در زمینه های شاخص توده بدن و نظم جویی هیجان در نوجوانان از نظر اثربخشی درمان فراتشخیصی تفاوت معنی داری دارند (0/000 P=). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از کارآمدی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی بر بهبود شاخص توده بدن، نظم جویی هیجان در نوجوانان است
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تحمل پریشانی در نوجوانان دختر با شاخص توده بدنی بالا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضافه وزن یک مشکل سلامت عمومی در جوامع توسعه یافته و درحال توسعه است و پیامدهای روانشناختی زیادی بهمراه دارد بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تحمل پریشانی در نوجوانان دختر با شاخص توده بدنی بالا انجام شد. روش پژوهش: نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان دختر دارای اضافه وزن دوره متوسطه دوم مدارس دولتی شهر تهران در سال 401-1400 بود، که از میان آن ها با روش نمونه گیری داوطلبانه تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی-فرم محقق ساخته با پرسش نامه نشخوار فکری (نولن-هوکسما و ماور، 1991) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) انجام شد. برای آزمودنی های گروه درمان ذهن آگاهی 8 جلسه هفتگی اجرا شد. (2 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 1 ساعت). داده ها با کمک روش های آمار توصیفی، آزمون های مربوط به رعایت پیش فرض های آماری و واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نشخوار فکری و ابعاد آن در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون به طور معناداری کاهش یافته است و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین میانگین نمره تحمل پریشانی و ابعاد آن در افراد دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار بوده است (05/0>P).
تأثیر ده هفته تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدنی، Vo2max و مقادیر هورمون گرلین در نوجوانان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
19 - 35
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضافه وزن و چاقی در دوران نوجوانی با دامنه گسترده ای از عوارض و افزایش خطر بروز زودرس مشکلات جسمی، اختلالات روانی و برخی سرطان ها همراه است. ازاین رو تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر 10 هفته تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدنی، Vo2max و مقادیر هورمون گرلین در نوجوانان دارای اضافه وزن انجام گرفت. روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، 30 نوجوان دارای اضافه وزن با BMI=26.8 کیلوگرم بر متر مربع، به شیوه هدفمند انتخاب و با استفاده از روش تصادفی نظام مند به دو گروه 15 نفری (تمرین و کنترل) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی اسپینینگ به مدت 10 هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه حدود 50 دقیقه با شدت 65 درصد ضربان قلب بیشینه به صورت فزاینده اجرا شد. خون گیری برای برآورد متغیرهای تحقیق و اندازه گیری قد، وزن و شاخص BMI، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS 26 در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق کاهش معنادار وزن (001/0=P)، درصد چربی (001/0=P) و شاخص BMI (001/0=P) و افزایش معنادار Vo2max (001/0=P) و مقادیر هورمون گرلین را به دنبال 10 هفته تمرین اسپینینگ نشان داد (001/0=P). نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر آثار سودمند تأثیر تمرین اسپینینگ بر ترکیب بدن و Vo2max و مقادیر هورمون گرلین نوجوانان دارای اضافه وزن است. ازاین رو استفاده از تمرینات اسپینینگ به عنوان یک روش پیشگیری و درمانی مناسب در بروز اضافه وزن و چاقی به نوجوانان دارای اضافه وزن توصیه می شود.
مطالعه اثر تراکم جمعیت شهری بر فعالیت بدنی، چاقی و سلامت روانی افراد در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه و بررسی ارتباط میان تراکم جمعیت شهری با دو متغیر سلامت روانی و فعالیت بدنی و تحرک شهروندان می باشد. پژوهش جزء تحقیقات توصیفی، موردی و پیمایشی می باشد. داده های مربوط به تراکم جمعیت از اطلاعات شهرداری مشهد و داده های مربوط به سلامت روانی از طریق پرسشنامه استاندارد GHQ-28 و داده های مربوط به فعالیت بدنی از طریق پرسشنامه استاندارد شارکی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. جامعه آماری، شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و تعداد نمونه برابر با 950 نفر می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که به لحاظ شدت فعالیت بدنی و شاخص توده بدنی بین محلات موردمطالعه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید، اما به لحاظ میزان پیاده روی روزانه و امتیاز سلامت روانی بین محلات تفاوت معنی داری وجود دارد. میان تراکم جمعیت با میزان پیاده روی روزانه افراد رابطه ای معنی دار ولی معکوس مشاهده گردید. هیچ گونه رابطه معنی داری میان تراکم جمعیت با شدت فعالیت بدنی و شاخص توده بدنی مشاهده نگردید. نتایج نشان داد که میان تراکم خالص مسکونی و سلامت روانی رابطه آماری معنی دار وجود ندارد. اما میان تراکم ناخالص مسکونی با امتیاز سلامت روانی (کل) و دو مؤلفه علائم جسمانی و اضطراب رابطه معنی داری مشاهده گردید که البته ضرایب همبستگی در حد بسیار ضعیف بودند. به لحاظ وضعیت سلامت روانی، دو محله احمدآباد و خرمشهر در بهترین شرایط و محلات فرامرز عباسی و کوی پلیس در بدترین شرایط قرار داشته اند. با توجه به فقر بسیار جدی مطالعات تجربی در ایران، برای فهم بیشتر و بهتر موضوع، انجام مطالعات تجربی و موردی ضروری است
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: احساسات شرم و گناه در طیف وسیعی از اختلالات روان شناختی دیده می شود و این احساسات در اختلالات مرتبط با خوردن و چاقی، از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه، انجام شد.
روش: پژوهش فعلی ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری شامل تمام مراجعه کنندگان به کلینیک های تغذیه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1401 بود که دارای شاخص توده بدنی بالا (25BMI>) بودند و تعداد 573 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن (2013)، شرم و گناه (2022) و شرم بیرونی (1994)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و به منظور بررسی روایی سازه، به روش تحلیل عاملی تأییدی، از نرم افزار SPSS نسخه 25 و Lisrel نسخه 8/8 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که این پرسشنامه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است. بین پرسشنامه حاضر با مقیاس شرم بیرونی همبستگی مثبت معنادار (66/0=r) و با پرسشنامه انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن همبستگی منفی معنادار (63/0-=r) وجود دارد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 87/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های مطلوب روان سنجی پرسشنامه شرم و گناه و کوتاه بودن فرم پرسشنامه (8 سؤال)، این پرسشنامه می تواند در افراد با شاخص توده بدنی بالا و افراد دارای اختلالات خوردن، مورداستفاده قرار گیرد
اعتباریابی آزمون های پرش جفت جانبی و RAST و ارتباط آن ها با شاخص توده بدنی در بانوان غیر ورزشکار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، اعتباریابی آزمون پرش جفت جانبی با آزمون RAST و ارتباط آن با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ استراتژی نیمه تجربی است که به روش میدانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه ی دانشجویان زن غیر ورزشکار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر بود. نمونه ی آماری شامل 30 نفر از دانشجویان مذکور بود که به صورت تصادفی ساده از بین دانشجویان زن غیر ورزشکار (دانشجویانی که در کلاس های تربیت بدنی عمومی حضور داشتند و هیچگونه سابقه ورزشی نداشتند) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون های توان بی هوازی RAST و پرش جفت جانبی و همچنین BMI استفاده شد. از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها و آزمون ضریب همبستگی پیرسون جهت تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حداقل، حداکثر و میانگین توان آزمون پرش جفت جانبی با آزمون RAST در دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه معنی دار آماری وجود دارد اما بین شاخص خستگی دو آزمون رابطه معنی داری وجود ندارد. بین حداقل، حداکثر و میانگین توان آزمون پرش جفت جانبی با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه معکوس و معنی دار آماری وجود دارد. بین شاخص خستگی آزمون پرش جفت جانبی با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه مستقیم و معنی دار آماری وجود دارد. بین حداقل، حداکثر و میانگین توان آزمون RAST با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه معکوس و معنی دار آماری وجود دارد. بین شاخص خستگی آزمون RAST با BMI دانشجویان زن غیر ورزشکار رابطه مستقیم و معنی دار آماری وجود دارد (05/0 =α).
تاثیر 6 هفته تمرین پیشرونده هوازی برعملکرد ریوی ورابطه آن با BMI در دانشجویان غیر فعال پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف کلی تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 6 هفته تمرین فزاینده هوازی بر عملکرد ریوی با توجه به شاخص BMI بالا و پایین در دانشجویان غیرفعال است که از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، نیمه تجربی می باشد. برای این منظور، 33 دانشجوی پسر سالم با دامنه سنی 5±25 سال به عنوان نمونه آماری انتخاب و به دو گروه BMI پایین (25 BMI <) و BMI بالا (25<BMI) تقسیم شدند. از هر دو گروه، شاخص های اسپیرومتری و BMI به عمل آمد. سپس همگی در یک برنامه تمرینی هوازی پیشرونده، هفته ای سه جلسه قرار گرفتند. بعد از شش هفته، دوباره تست اسپیرومتری (شاخص های FVC، FEV1) و BMI انجام شد. به منظور بررسی تعیین تأثیر تمرین بر عملکرد ریوی در هر یک از شاخص های ریوی از تی تست همبسته و نیز به جهت بررسی تغییرات عملکرد ریوی در اثر تمرین در افراد با BMI بالا و پایین از آزمون تی مستقل استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد بعد از 6 هفته تمرین هوازی پیشرونده، FVC و FEV1 در هر دو گروه با BMI بالا و پایین تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). بطور کلی می توان نتیجه گرفت تمرینات هوازی پیشرونده می تواند بر شاخص های عملکردی ریوی تأثیر مثبتی داشته باشد.
ویژگی های روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا (FCRS) و رابطه آن با شاخص توده بدنی (BMI)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
115 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفاوت های فردی در پاسخدهی به نشانه های غذایی نقش مهمی می تواند در پیشرفت چاقی داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی ویژگی های روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا و رابطه آن با شاخص توده بدنی بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری ۲۰.۹۹۷ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بود. طبق جدول کریسی-مورگان، ۳۸۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مقیاس پاسخگویی نشانه غذا (FCRS) کنگ سیم و همکاران (۲۰۲۳)، مقیاس قدرت غذا (PFS) لو و همکاران (۲۰۰۹) و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و AMOS24 و به کمک روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مدل دوعاملی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا را تأیید کرد. روایی همگرای این مقیاس با مقیاس قدرت غذا (۷۷/0)= Rبود. هریک از زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا دارای قدرت پیش بینی کافی و رابطه مثبت با شاخص توده بدنی (BMI) بود که نشان دهنده روایی پیش بین مقیاس است. بررسی پایایی مقیاس با روش آلفای کرونباخ (۹۱/۰) و روش بازآزمایی (90/۰) نشان داد که این مقیاس از پایایی عالی برخوردار است. همبستگی درونی هر گویه با نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا معنی دار بود (۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: مقیاس پاسخگویی نشانه غذا، مقیاسی با کفایت روانسنجی خوب برای بررسی رفتارهای تغذیه ای و پیش بینی تغییرات شاخص توده بدنی است.
همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیر خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
35 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودزنی غیرخودکشی به آسیب عمدی سطح بدن بدون نیت خودکشی اشاره دارد. این رفتار یکی از نگرانی عمده متخصصان حوزه سلامت روان در جهان است و همچنین یکی از اختلال هایی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیرخودکشی در دانشجویان بود.
روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور در سال تحصیلی 1402 بود. تعداد 200 نفر از دانشجویانی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (گراتز، 2001)، شاخص توده بدنی، پرسشنامه نگرانی در مورد بدشکلی (اوستوزین، لمبرت و کاسل، 1998) و پرسشنامه شرم از تصویر بدن (دوارت، پینتو گوویا، فریرا و همکاران، 2015) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و همچنین در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن و مؤلفه های آن (شرم برونی شده و درونی شده) با خودزنی غیرخودکشی رابطه مثبت وجود دارد (01/0 >p). باوجوداین رابطه ای بین وزن و شاخص توده بدنی با خودزنی غیرخودکشی وجود ندارد (05/0 <p). نتایج نشان داد که از بین این متغیرها شرم برونی شده پیش بینی کننده خودزنی غیرخودکشی است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش و اهمیت عوامل روان شناختی ازجمله نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن در خودزنی غیرخودکشی است. دراین بین شرم برونی شده نقش مهم تری در پیش بینی این رفتار دارد. توجه به شرم برونی می تواند در تدوین مدل های آسیب شناختی، آموزشی و درمانی مهم باشد