مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
توحید ذاتی
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
5 - 32
حوزههای تخصصی:
صدرالمتالهین بنیان گذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه، نظریه وجود رابط معلول را در تحلیل مسئله ی ربط میان وجود واجب بالذات و وجود امکانی ابداع کرده است ایشان در تقریر این نظریه ابتدا به مبنای وحدت تشکیکی یا تشکیک خاصی تکیه می کند اما در نهایت، نظریه مزبور را بر پایه ی وحدت شخصی وجود یا تشکیک خاص الخاصی تقریر می کند به نحوی که تفسیر رابطه ی علّی بر پایه تشکیک مزبور، نظریه تشأّن را در پی خواهد داشت یعنی وجود امکانی، هویتی شأنی نسبت به وجود علت خواهد داشت نه هویتی منفکّ از آن. این پژوهش، به روش توصیفی ، به تحلیل صدرایی روایات معطوف به توحید ذاتی با تاکید بر آثار آیت الله جوادی آملی می پردازد سپس پیامدها و نتائج تقریر نهایی صدرالمتالهین از نظریه وجود رابط معلول و لوازم آن، در تفسیر احادیث توحید ذاتی مورد بررسی قرار می گیرد. توحید ذاتی در روایات، مشعِرِ آن است که چون وجود امکانی، مظهرِ ظهورِ وجود خداوند است، هیچ موطنی نیست که از وجود او خالی باشد. خداوند، ظاهر در جمیع اشیاء می باشد چراکه از ظهور اطلاقی او، وجود امکانی تذوت وجودی پیدا می کند البته در مقام صرافت ذات، منزه از تمام اوصاف امکانی است.
تحلیل توحید ذاتی در واژه " الصمد " سوره ی توحید از منظر مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
162 - 187
حوزههای تخصصی:
توحید زیربنایی ترین اعتقاد و مبنایی اساسی برای تعالیم دین اسلام است ، در میان اقسام توحید یعنی توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در عبادت، توحید ذاتی به منزله اساس و زیربنای همه ی شاخه های توحید است از طرفی سوره توحید به عنوان شناسنامه خداوند مهم ترین تجلی توحید ذاتی خداوند در قرآن کریم است ، این سوره، عهده دار تبیین توحید ذاتی در قرآن کریم می باشد. با توجه به اهمیت بحث توحید ذاتی در سوره ی توحید و اهمیت این مساله نزد شیعه و سنی این پژوهش به بررسی تطبیقی توحید ذاتی از منظر فریقین در سوره ی توحید با تکیه بر واژه "الصمد " می پردازد"الصمد" از جمله عبارات قرآنی در سوره توحید است که میان مفسران شیعه و سنی محل تضارب آراءگوناگون گردیده برهمین اساس، این پژوهش به بررسی آراء مفسران شیعه و سنی و روایات فریقین پیرامون احد و صمد و اشتراکات و اختلافات این دوگروه پیرامون این مساله بیان می کند.
بررسی توصیفی تحلیلی باور به وجود خدا و توحید او در عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۳۱۴
39 - 47
حوزههای تخصصی:
ضرورت بررسی وجود خدا و یکتایی او امری است که هر انسان خواهانِ حقیقت و سعادت به آن اذعان دارد. پیگیری این موضوع از آن نظر که انسان به مقتضای فطرت خویش دارای گرایش به خداوند است، اهمیت بیشتری نیز می یابد. با این همه، گاهی این مسئله را نه از جنبه دلائل عقلانی و به صورت «پیشینی»، بلکه صرفاً به لحاظ توصیفی و «پسینی» می توان در متون دینی ادیان مختلف جست وجو کرد، و از قِبل آن دست کم بدین نتیجه رهنمون شد که آموزه وجود خدا و توحید او، نه ضروری یک دین، بلکه ضروری ادیان مختلف به شمار می آید. در جای خود پوشیده نیست که چنین نتیجه ای تا چه میزان می تواند برای عالمان دینی مغتنم باشد. پژوهش حاضر کوشیده است، با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی، مسئله وجود خدا به ویژه یکتایی او را در عهد عتیق واکاوی کند. براساس تحقیق پیش رو شواهد متعددی از عهد عتیق، گویای این مطلب است که در این متن، خداوند به عنوان سرسلسله هستی معرفی می شود و همچنین عبارات متعددی از آن بر یگانگی خداوند نیز دلالت دارد. البته برخی برآنند که عهد عتیق قائل به بداهت این دو اصل اعتقادی نیز هست، اما به نظر می رسد، کلیت این ادعا پذیرفتنی نیست؛ که در مقاله به تفصیل بدان پرداخته شده است.
روش آموزش توحید ذاتی در قرآن بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۱۶
11 - 20
حوزههای تخصصی:
توحید ذاتی اولین مرتبه از مراتب توحید است که حقیقت معنای قرآنی آن از دیدگاه علامه طباطبائی، بر خلاف دیدگاه عمده مفسران که به تبع از فیلسوفان و متکلمان حاصل شده، وجود محض و نامحدود بودن خداوند است. این مقاله با استفاده از قواعد تفسیر انجام شده، روش آن، توصیفی تحلیلی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و هدف آن، کشف، بررسی و تبیین انواع روش برای آموزش توحید ذاتی در قرآن بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی است .نتایج این تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه علامه، آموزش توحید ذاتی در قرآن، دارای دو روش اصلی «اعلام و القای صریح به مخاطب» و «استدلال»، و روش استدلال خود دارای سه گونه ی فرعی زیر است: استدلال به وحدت جنس «اِله»، استدلال به نامحدودیت «مثل» خدا، و استدلال به قهاریت خداوند. از کاربرد این دو روش در آموزش توحید ذاتی در قرآن به دست می آید که باید هم به منظور القا و تلقین این مرتبه از توحید به مخاطب، آن را صریحاً اعلام کرد؛ و هم به منظور تعقل و اندیشه ورزی او به انواع گونه ها برایش استدلال اقامه کرد.
پیامدهای کلامی تشکیک در وجود: مطالعه موردی توحید ذاتی و توحید صفاتی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
35 - 52
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسئله ای که در فلسفه اسلامی، به ویژه در حکمت متعالیه، بعد از اصالت وجود موردتوجه قرارگرفته است، مسئله «تشکیک در وجود» است. این مسئله در منطق و عرفان هم سابقه دارد. در راستای لزوم بهره گیری از مسائل فلسفی در مباحث کلامی، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلِ عقلانی، پیامدهای کلامی تشکیک در وجود را واکاوی کند؛ ازاین رو با پیش فرض قراردادن بحث تشکیک در وجود، توحید ذاتی و صفاتی اثبات می شود. درنهایت، باتوجه به تأثیرگذاری تشکیک وجود در نفی تسلسل و اثبات عله العلل بودن خداوند، وجود محض و واجب بودن خداوند استنتاج می شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه زمخشری و آیت الله جوادی آملی در دلالت آیه4 سوره زمر بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
7 - 20
حوزههای تخصصی:
توحید، به عنوان اساسی ترین اصل و مبنای تعالیم الهی، دارای اقسام متعددی است که در میان آن ها، توحید ذاتی شالوده و بنیاد سایر اقسام و عالی ترین مرتبه توحید محسوب می شود. آیات مرتبط با توحید ذاتی ازجمله مباحث تأمل برانگیز و مورد اختلاف میان مفسران به شمار می آید. در این زمینه، این پرسش مطرح می شود که دیدگاه زمخشری و آیت الله جوادی آملی درباره دلالت آیه چهارم از سوره زمر: «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَىٰ مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی چیست؟ پژوهش حاضر، با روش تحلیلی تطبیقی، به بررسی دیدگاه های زمخشری و آیت الله جوادی آملی در این زمینه پرداخته است. نتیجه حاصل از این تحقیق آن است که آیت الله جوادی آملی، در رد نظریه تبنّی و امتناع آن که از سوی زمخشری نیز مورد توجه قرار گرفته است بر این باور است که مقوله اصطفاء و تبنّی از سوی خداوند، امری محال و در تعارض با وحدت ذاتی اوست؛ زیرا خداوند متعال واحدی بی همتاست که هیچ همتایی ندارد. وحدت ذاتی او، قاهریت بر هر گونه کثرت را دربر دارد؛ ازاین رو، هیچ موجودی شایستگی آن را ندارد که به فرزندخواندگی الهی منصوب شود تا کارها و نیازهای او را برطرف سازد.