مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
سیستم های اطلاعاتی
اندازه گیری میزان بلوغ هم راستایی عملیاتی یا به عبارت دیگر بلوغ هم راستایی فرآیندهای کسب و کار و سیستم های اطلاعاتی به عنوان راهکاری برای ارزیابی میزان موفقیت پیاده سازی هم راستایی عملیاتی حائز اهمیت بوده است. این در حالیست که پژوهش های انجام شده در حوزه هم راستایی، عمدتاً به دنبال سنجش بلوغ هم راستایی در سطح استراتژیک بوده اند. لذا، نتایج حاصل از این مطالعات با توجه به تفاوت های هم راستایی استراتژیک و عملیاتی، کارآیی چندانی برای سنجش بلوغ همراستایی در سطح عملیاتی نداشته اند. از این رو، پژوهش حاضر چارچوبی برای سنجش میزان بلوغ هم راستایی عملیاتی ارائه داده است. بدین منظور، پس از تعیین ابعاد ده گانه هم راستایی عملیاتی و تأیید آن ها به کمک تحلیل عاملی تأییدی از شبکه های عصبی برای بررسی میزان اهمیت هر یک از این ابعاد استفاده شده است. در ادامه، بر اساس موقعیت هر یک از این ابعاد در ماتریس تحلیل اهمیت- عملکرد و بررسی میزان شکاف میان وضعیت موجود و مطلوب هر یک از آن ها از طریق آزمون مقایسه میانگین زوجی، سطح بلوغ هم راستایی عملیاتی برای هر یک از ابعاد مشخص شده است. مطابق با نتایج پژوهش، هم راستایی فرآیندهای غیربنیادین تجاری با سیستم های اطلاعات مدیریت در سطح بهینه شده، هم راستایی فرآیندهای بنیادین تجاری با سیستم های اطلاعاتی مدیریت در سطح بهبود یافته و مدیریت شده و هم راستایی فرآیندهای مدیریتی با سیستم های اطلاعاتی دانش محور، هم راستایی فرآیندهای بنیادین تجاری با سیستم های اطلاعاتی استراتژیک و همراستایی فرآیندهای غیربنیادین تجاری با سیستم های اطلاعاتی دانش محور در سطح استقرار و تمرکز مشخص شده اند. همچنین، هم راستایی فرآیندهای مدیریتی با سیستم های اطلاعاتی استراتژیک، همراستایی فرآیندهای بنیادین تجاری با سیستم های اطلاعاتی دانش محور و هم راستایی فرآیندهای بنیادین تجاری با سیستم های اطلاعاتی عملیاتی در سطح تعهد و هم راستایی فرآیندهای پشتیبانی با سیستم های اطلاعاتی عملیاتی و هم راستایی فرآیندهای پشتیبانی با سیستم های اطلاعاتی دانش محور در سطح ابتدایی و تک نگری تعیین شده اند.
ارزیابی قابلیت استفاده سیستم اطلاعات آماری فرابر در دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۱
۴۹-۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم اطلاعات آماری، داده های سازمان ها را در محل عملیات و تولید، ثبت و دسته بندی و برای پردازش و تحلیل به سطوح بالاتر منتقل می کند. بدین منظور سیستم فرابر در دانشگاه های علوم پزشکی کشور استفاده می شود. این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت استفاده سیستم اطلاعات آماری (فرابر) در دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام شد. روش کار: این پژوهش تحلیلی-کاربردی در سال 95-1394 انجام شد. 278 نفر از مدیران و کارشناسان ستادی 13 دانشگاه علوم پزشکی کشور به عنوان کاربر سیستم، به روش تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی قابلیت استفاده این سیستم از پرسشنامه استاندارد ایزومتریک 10/9241 پس از ارزیابی روایی و تائید پایایی پرسشنامه استفاده گردید. در نهایت، داده ها به روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های T مستقل و (ANOVA و با استفاده از نرم افزار SPSS 20 تحلیل شد. یافته ها: میانگین معیارهای مناسب بودن نرم افزار (از پنج نمره) برای انجام وظایف کاربران 94/2 (بیشترین امتیاز)، خود- توصیف کننده بودن 74/2، قابلیت کنترل 74/2، میزان سازگاری با نیازها، انتظارات و وظایف کاربران 86/2، پذیرش اشتباه و بدون خطا (خطاپذیری) سیستم 50/2، مناسب بودن برای آموزش کاربران 75/2 و مناسب بودن برای خصوصی سازی 46/2(کمترین امتیاز) به دست آمد. هم چنین، بین قابلیت استفاده از نرم افزار و متغیرهای سابقه کار، سن، میزان استفاده از نرم افزار، سابقه کار با نرم افزارهای آماری دیگر، میزان اهمیت و نوع استفاده از نرم افزار رابطه معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: نرم افزار فرابر در دانشگاه های علوم پزشکی کشور از نظر کاربردپذیری نسبتا موفق بوده است، اما محورهای مناسب بودن نرم افزار برای خصوصی سازی و خطاپذیری، نیازمند توجه بیشتر تیم توسعه نرم افزار است.
تصمیم گیری جهت برون سپاری سیستم های اطلاعاتی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۸ بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
35 - 48
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر برون سپاری سیستم های اطلاعاتی تبدیل به یکی از مهم ترین مسائل پیش روی مدیریت این گونه سیستم ها شده و هنوز در مرحله بحث های نظری درخصوص برون سپردن فعالیت های (IS) قرار دارد. در این تحقیق، ابتدا زمینه هایی را که منجر به برون سپاری سیستم های اطلاعاتی می شود، ذکر شده تا نقش برون سپاری در ارتقاء بخش ها و خدمات این سیستم ها بیشتر نمایان گردد. در ادامه شش عامل اساسی شامل مدیریت، راهبرد، عوامل اقتصادی، فناوری، خطرپذیری و کیفیت در تصمیمات برون سپاری درنظر گرفته می شوند. بدین منظور یک مدل تصمیم گیری در محیط فازی با استفاده از یکی از روش های تصمیم گیری چندمعیاره و به عبارتی رویکرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مد نظر قرار گرفته است. این مدل تصمیم گیری به دلیل ابهامات موجود در نظرات کارشناسان مختلف، برای مقایسه معیارها، زیرمعیارها و گزینه ها مقادیر عددی فازی تولید می کند تا مدیران بتوانند در مورد راهبرد برون سپاری برای هر یک از سیستم های اطلاعاتی مورد نظر بهتر تصمیم گیری نمایند.
ارائه مدل نوآوری مبتنی بر مشتری با تمرکز بر روی مراحل اولیه فرآیند نوآوری محصول؛ در پارادایم نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات روزافزون فضای کسب وکار، دگرگونی سریع بازارها و افزایش رقابت پذیری سبب شده تا نقش نوآوری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی سازمان ها و ایجاد مزیت رقابتی برای آنها، بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. در فرآیند نوآوری، همواره بخش مهمی از تحقیقات شرکت مربوط به تولید ایده های جدیدی است که قابلیت تجاری داشته باشند. به منظور تولید ایده های جدید و نوآورانه می بایست دیدگاه ها نسبت به محصول جدید گسترش یابند. یکپارچه سازی مشتریان مختلف در مراحل اولیه فرآیند نوآوری که اصطلاحاً به آن «مقدمات نوآوری» می گویند می تواند منجر به افزایش خلاقیت و موفقیت نوآوری شود. در نتیجه، در این مقاله با مرور ادبیات، مدل جدیدی از نوآوری مبتنی بر مشتری با تلفیق و توسعه مدل های معتبر ارائه شد که با تمرکز بر روی مقدمات نوآوری، علاوه بر مشتریان سازمان موجود، مشتریان سازمان های رقیب و مشتریان صنایع دیگر (صنایع حاشیه ای) را به منظور تولید ایده های خلاقانه در مورد محصول جدید نیز به صورت همزمان با یکدیگر ادغام می کند. از طرفی، بدیهی است که بکارگیری چنین رویکردی، بدون توانمندی گشودگی و بکارگیری پارادایم نوآوری باز، امکان پذیر نخواهد بود. هدف این مقاله، طراحی مدلی نظام مند است بطوری که مدیران بتوانند با اطمینان نسبت به موفقیت محصول جدید در مقدمات نوآوری وارد گام های بعدی فرآیند نوآوری شوند.
مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان تمامی 31 اداره کل ورزش و جوانان استان های کشور تشکیل دادند (5882 نفر) و نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 361 نفر انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته مطابق با رویکرد کارت امتیازی متوازن استفاده شد (4 مولفه و 48 گویه). روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی تایید گشت و پایایی 86/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب آن داشت. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی، در منظر مالی با استفاده از 5 شاخص، در منظر مشتری با 12 شاخص، در منظر فرایندهای کسب و کار با 14 شاخص و در منظر رشد و یادگیری با 17 شاخص مورد تایید قرار گرفت. بنابراین نتیجه گرفته شد که توسعه سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی با افزایش کارایی و اثربخشی، بهره وری سازمانی را ارتقا داده و به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار در نظر گرفته می شود.
حسابرسی فناوری اطلاعات؛ فرصت یا ضرورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش و اهمیت فناوری اطلاعات در سازمان ها، هدف این پژوهش تبیین و تشریح چارچوب حسابرسی در حوزه فناوری اطلاعات و مرور نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه است.روش: در این پژوهش ضمن مرور مبانی نظری حسابرسی حوزه فناوری اطلاعات، فرایند ها و چارچوب نظری ارائه شده به منظور اطمینان از کفایت کنترل های اعمال شده بر روی سیستم های اطلاعاتی و تائید اثربخشی مناسب این سیستم ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آنست که با توجه به ظهور پرشتاب فناوری اطلاعات و تقاضا برای دسترسی سریعتر به اطلاعات مالی، ابداع رویکردهای نوین در حسابرسی را برای نظارت مستمر و جمع آوری و تحلیل شواهد حسابرسی ضروری بوده و آشنایی حسابرسان داخلی و بیرونی با سیستم های اطلاعاتی و آموزش و آگاهی بخشی آنها الزامی می باشد.نتیجه گیری: بهترین راه کار برای انجام یک حسابرسی جامع و مطمئن در حوزه فناوری اطلاعات ایجاد یک تیم حسابرسی با ترکیبی متنوع از حسابرسان باتجربه، آموزش دیده با مهارت های کافی است. این کار را می توان از طریق همکاری مستمر کمیته های حسابرسی و حسابرسان داخلی با دپارتمان های مربوط به فناوری اطلاعات و مدیریت ارشد توسعه بخشید.دانش افزایی: یکی از بهترین رویه های پذیرفته شده جهانی "اهداف کنترل اطلاعات و فناوری-های مربوطه" یا کوبیت (COBIT) می باشد و در پژوهشهای داخلی به شکل بسیار محدود به این موضوع پرداخته شده است، در نتیجه پژوهش حاضر می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار حسابرسان و علاقمندان قرارداده و منجر به توجه بیشتر به موضوع حسابرسی فناوری اطلاعات گردد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر اسقرار برنامه ریزی منابع سازمان ERP با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی: شرکت پیشرو پلیمر طبرستان)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مدل برنامه ریزی منابع سازمان ERP و رتبه بندی عوامل آن، مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای و از نظر روش گردآوری داده ها، غیر آزمایشی (توصیفی) با رویکرد پیمایشی مقطعی و از نظر ماهیت داده ها، آمیخته (کیفی – کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 8 نفر از مدیران شرکت پیشرو پلیمر طبرستان می باشد و دربخش کمی جامعه آماری 1370 نفر کارشناسان صنعت پلیمر در استان مازندران که بااستفاده از فرمول کوگران 300 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه مدلسازی ساختاری-تفسیری (ISM) و پرسشنامه با طیف لیکرت 5 درجه بود. در بخش کیفی پژوهش، جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی و استخراج مولفه های اصلی و فرعی از تکنیک تحلیل محتوایی و نرم افزار (MAXQDA) استفاده شد. در بخش کمی پژوهش، جهت شناسایی روابط علی میان مولفه های اصلی پژوهش و ارائه مدل اولیه از تکنیک مدلسازی ساختاری-تفسیری و نرم افزار (MICMAC) و برای اعتبارسنجی مدل اولیه از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار (SMART PLS) استفاده شد. مدل نهایی شامل 10 مولفه اصلی شامل جمع آوری و تحلیل کلان داده ها، ربات های اتوماتیک صنعتی و شبیه سازی و ... می باشند. در نهایت پیشنهادات کاربردی ارائه شد.
تحلیلی بر جایگاه سیستم های اطلاعاتی (IS) ها در مدیریت و برنامه ریزی توسعه دانشگاهی با تأکید بر پایگاه داده ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
9 - 33
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که اطلاعات و پایگاه های اطلاعاتی، به عنوان پایه اصلی برنامه ریزی و مدیریت دانشگاهی محسوب می شود، ایجاد و استقرار نظام اطلاعاتی (IS) از جمله پیش شرط هایی است که می تواند در ارزیابی مستمر و به موقع عوامل مؤثر بر اثربخشی، کارآیی و دسترسی دقیق به اطلاعات مناسب و شایسته با توجه به شرایط و موقعیت های آموزش عالی کشور و نهایتاً تصمیم گیری مناسب، یاری رسان مدیران باشد. هدف اصلی این مقاله، تبیین و روشنگری نسبت به جایگاه سیستم های اطلاعاتی (با تأکید بر پایگاه داده ها) و کاربست آن در برنامه ریزی و مدیریت توسعه دانشگاهی است که با بهره گیری از روش های تحلیل اسنادی انجام شده است. نتایج بررسی نشان می دهد با توجه به ساختار و ویژگی های سیستم دانشگاهی، استفاده از سیستم های اطلاعاتی متناسب با سطوح مدیریتی و مناسب برای محیط های نسبتاً غیرساختاری و با پیوند سست (مانند دانشگاه ها) و با نگرش کل گرا به بهبود فرآیندهای برنامه ریز ی و مدیریت دانشگاهی یاری می رساند. همچنین شناخت اطلاعات، فهم پیچیدگی ها (نه فروکاست آن به ابعاد و مؤلفه های محدود)، شناخت قابلیت ها و توانایی های سیستم های اطلاعاتی بر مبنای ترسیم جایگاه پایگاه داده ها و اختصاص جایگاه مناسب برای آن در برنامه ریزی و سیاست گذاری بسیار اساسی است. گوش کردن
مدیریت زنجیره تأمین در عصر اطلاعات (تحلیل روندهای تحقیقاتی در حوزه جریان اطلاعات در زنجیره تأمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هماهنگی میان بخش های مختلف زنجیره تأمین و ایجاد قابلیت تصمیم گیری متمرکز، بر عملکرد زنجیره تأمین و به دنبال آن بر عملکرد سازمان تأثیر بسزایی دارد. این در حالی است که امروزه حجم بالای اطلاعاتی که در این بخش ها تولید شده و درمیان آنها جریان می یابد، مدیریت زنجیره تأمین را با تحولاتی مواجه کرده است. لذا باتوجه به اهمیت جریان اطلاعات برای دستیابی به هماهنگی در زنجیره تأمین، این پژوهش بر آن است تا مروری جامع بر پژوهش های موجود در زمینه جریان اطلاعات در زنجیره تأمین ارائه داده و به بررسی موضوعات داغ و روندهای پژوهشی در این زمینه بپردازد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، کلمات کلیدی مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه داده علمی وب آو ساینس و در بخش های عنوان، چکیده و کلمات کلیدی مقالات، مورد جستجو قرار گرفت. از مجموعه مقالات بدست آمده، پس از طی مراحل پالایش، 2357 مقاله انتخاب شد. مجموعه مقالات انتخابی، شامل مقالات چاپ شده در یک دوره 10 ساله (2013-2023) و به زبان انگلیسی می باشد. برای انجام تحلیل ها از نرم افزار R، نرم افزار وُس ویوِر و نرم افزار اِکسل استفاده شده است. براساس نتایج دست آمده، تعداد مقالات با میانگین نرخ رشد سالیانه %10.97 در حال افزایش است، که بیانگر توجه پژوهشگران به اهمیت جریان اطلاعات در زنجیره تأمین می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که جریان اطلاعات بر جنبه های مختلفی از زنجیره تأمین تأثیرگذار است. از آن جمله می توان چابکی، تاب آوری، زنجیره تأمین سبز، مدیریت ریسک، لجستیک، لجستیک معکوس، مدیریت موجودی، زنجیره تامین حلقه بسته و پایداری را نام برد. همچنین جریان اطلاعات می تواند به ایجاد اعتماد، همکاری، هماهنگی، قابلیت دید، قابلیت ردیابی، مزیت رقابتی و نوآوری کمک کرده و بر عملکرد زنجیره تأمین از جهات مختلف (مالی، عملیاتی و شرکتی) تأثیر بگذارد. از میان کلمات کلیدی، به ترتیب اشتراک گذاری اطلاعات، مدیریت زنجیره تأمین، زنجیره تأمین و بلاکچین پرتکرارترین کلمات کلیدی بوده اند. در میان مجموعه کلمات کلیدی مقالات پژوهش، جدیدترین کلمات کلیدی که از سال 2018 تا 2020 در موضوعات پژوهشی وارد شده اند را می توان بصورت زیر نام برد: تکنولوژی بلاکچین، صنعت 4.0، امنیت سایبری، یادگیری ماشین، انتقال دیجیتال، قراردادهای هوشمند، هوش مصنوعی، اقتصاد دایره ای و کووید- 19. این موضوعات، زمینه های جدید پژوهشی هستند که طی چند سال آینده نیز همچنان مورد توجه جامعه علمی خواهند بود. جدیدترین موضوع پرتکرار که از سال 2021 مورد توجه قرار گرفته است نیز "دیجیتال سازی/ زنجیره تأمین دیجیتال" است، که مفهومی نوظهور در مدیریت زنجیره تأمین و از دستاوردهای صنعت 4.0 بوده و شامل مدیریت فرآیندهای زنجیره تامین با طیف گسترده ای از فناوری های جدید (کلان داده، بلاکچین، محاسبات ابری، اینترنت اشیاء و ...) می باشد. بنابراین روندهای پژوهشی اخیر، اهمیت توجه به جریان اطلاعات در دستیابی به فناوری های جدید در زنجیره تأمین و حرکت به سوی زنجیره تأمین دیجیتال را نشان می دهد.
طراحی مدل سنجش آمادگی کسب و کارهای چندملیتی به منظور استقرار سیستم های اطلاعاتی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات، قابلیت ها و پتانسیل های ارزشمندی جهت ایجاد و یا تغییر مزیت رقابتی کسب و کارها به ویژه در عرصه بین المللی دارد و این مهم سبب پیدایش مفهوم سیستم های اطلاعاتی استراتژیک گردید. هر سیستم اطلاعاتی که بتواند اهداف، فرایندها، محصولات و یا روابط محیطی کسب و کار را با رویکردی استراتژیک در جهت ایجاد مزیت رقابتی و یا کاهش نقطه ضعف رقابتی و تهدید تغییر دهد، سیستم اطلاعاتی استراتژیک می باشد. کسب و کار برای به کارگیری و بهره مندی از این سیستم ها نیاز به الگویی دارد تا بتواند آمادگی خود را برای به کارگیری این سیستم ها ارزیابی و سنجش کرده تا از این رهگذر بتواند پیش نیازهای لازم را جهت این کار مطابق با نیازهای سازمان تبیین ساخته و فراهم آورد. بر همین مبنا، ارایه مدلی جامع و به روز جهت سنجش آمادگی کسب و کارهایی که فعالیت های گسترده و بین المللی دارند، به منظور پیاده سازی سیستم اطلاعات استراتژیک مورد نظر این پژوهش قرار گرفت و بر اساس ساختار و فرایند پژوهش علمی نسبت به تبیین مدل یاد شده اقدام شد.در نهایت می توان اشاره کرد؛ پژوهش حاضر به ارایه مدلی برای سنجش و ارزیابی آمادگی کسب و کارهای چند ملیتی جهت پیاده سازی سیستم اطلاعات استراتژیک پرداخته است. برای شناسایی و تبیین شاخص های مدل از رویکرد کمی و راهبرد توصیفی و پیمایش استفاده شده است. بر این اساس شاخص های این مدل متشکل از 75 شاخص در هفت بعد (استراتژیک و محیطی، مدیریتی و تصمیم گیری، سرمایه انسانی و مالی، ساختاری و فرایندی، فناوری و فنی، اطلاعاتی و تحلیلی، ارتباطی و فرهنگی) طراحی و شناسایی شد.
طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۰۲-۲۷۴
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق جهت ارائه مدل از میان خبرگان یعنی 16 نفر از خبرگان حسابداری مدیریت در حوزه بانکی گرداوری شد. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک مدل برای حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی طراحی شد. نتایج نشان داد عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک بر اساس شاخص های سیستم های اطلاعاتی شامل متناسب سازی ساختار بانک، بهبود ساختار اطلاعاتی، ارتقاء استراتژی های هزینه یابی، ایجاد زنجیره ارزش، صحت سنجی اطلاعات و گزارش ها ارتقا خواهد یافت. همچنین عوامل فرهنگ سازمانی شامل فرهنگ نوآورانه و خلاق، فرهنگ انطباق پذیری و سازگاری، ارتقاء فرهنگ پاسخگویی و فرهنگ شایسته سالاری علاوه بر ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک می تواند از طریق ارتقا سیستم های اطلاعاتی موجب بهبود و ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک گردد.
بررسی کاربرد سیستم پشتیبان تصمیم گیری (DSS) در صنعت گردشگری با استفاده از روش مرور دامنه
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات پیامدهای عمیقی برای صنعت گردشگری دارد. آنها به طور گسترده در عملکردهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرند و کاربردهای بسیاری دارند. در این میان، سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری می توانند نقش اساسی در جهت کمک به سازمان ها و مقصدهای گردشگری ایفا کنند تا به سازمان ها و افرادی که مقاصد گردشگری را مدیریت می کنند، این امکان را بدهند که تمام تصمیم گیری های مربوط به سیاست ها، توسعه زیرساخت ها و پیشرفت سهامداران را بر پایه های منطقی و منطقی استوار کنند. هدف این مقاله ارائه مروری بر استفاده از سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری در سازمان های مدیریت گردشگری ونشان دادن یک چارچوب و مدل کلی برای طراحی و اجرای عملی مؤثر است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و از نوع اسنادی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع معتبر علمی، مقالات و گزارش های مرتبط با سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری و صنعت گردشگری گردآوری شده و با استفاده از روش مرور دامنه تحلیل شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری می تواند به عنوان ابزاری مؤثر در شناسایی الگوهای تقاضا، تخصیص بهینه منابع و بهبود تجربه مشتریان عمل کند.