مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناگویی هیجانی


۱۸۱.

روابط ساختاری ناگویی هیجانی و کمال گرایی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در پیش بینی اختلال وسواسی جبری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی جبری حساسیت اضطرابی دانش آموزان کمال گرایی ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۳
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری ناگویی هیجانی و کمال گرایی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در پیشبینی اختلال وسواسی جبری دانش آموزان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نظر ماهیت کمی است. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 است. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای تصادفی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده علائم وسواس جبری (OCI-R)، سیاهه کمال گرایی (PI)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) بود. که یافته های توصیفی با نرم افزار SPSS26 و یافته های استنباطی از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: اثر مستقیم کمال گرایی سازش نایافته (β=0.36, p<0.001) و ناگویی هیجانی (β=0.31, p<0.001) بر وسواس فکری-عملی معنادار بود. همچنین، اثر مستقیم کمال گرایی سازش نایافته (β=0.43, p<0.001) و ناگویی هیجانی (β=0.48, p<0.001) بر حساسیت اضطرابی معنادار بود. اثر غیرمستقیم کمال گرایی سازش نایافته و ناگویی هیجانی بر وسواس فکری-عملی با میانجی گری حساسیت اضطرابی به ترتیب (β=0.15, p<0.03) و (β=0.168, p<0.001) معنادار بود و برازش مدل تایید شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کمال گرایی سازش نایافته و ناگویی هیجانی به واسطه حساسیت اضطرابی به طور معناداری علائم وسواس فکری-عملی را پیش بینی می کنند. مدل مفهومی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (CFI=0.98, RMSEA=0.05)، که نشان می دهد ساختار فرضی مدل توانسته به خوبی روابط بین متغیرها را تبیین کند. بنابراین، مداخلات روان شناختی بر کاهش حساسیت اضطرابی و مدیریت کمال گرایی و ناگویی هیجانی می تواند در کاهش علائم وسواس فکری-عملی مؤثر باشد.
۱۸۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی ذهنی سازی ناگویی هیجانی وسواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۴
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شرق تهران در تابستان 1402 بودند. در این پژوهش تعداد 36 نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهنی سازی را طی هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسشنامه پریشانی روان شناختی و پرسشنامه ناگویی هیجانی استفاده شد. داده های با تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معنادار دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر ذهنی سازی می تواند به عنوان یک روش کارآمد در کاهش پریشانی روان شناختی و ناگویی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی استفاده شود.
۱۸۳.

پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی خودشفقتی سبک دلبستگی ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۵۸
ناتوانی در برقراری و حفظ روابط موفق با دیگران منجر به تجربه تنهایی می شود. این پژوهش با هدف پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی انجام شد. روش پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 18 تا 26ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1403-1402 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به مقیاس های احساس تنهایی دانشجویان آشر و همکاران، سبک های دلبستگی هازان و شیور، ناگویی هیجانی تورنتو تیلور و همکاران و خودشفقتی نف پاسخ دادند. داده ها با رگرسیون هایز مدل 4 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ایمن به طور منفی و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور مثبت احساس تنهایی را پیش بینی کردند. خودشفقتی به طور منفی احساس تنهایی را پیش بینی کرد. سبک دلبستگی ایمن به طور مثبت و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور منفی خودشفقتی را پیش بینی کردند. از این رو، سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی، به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق خودشفقتی احساس تنهایی را پیش بینی کردند. با یافته های پژوهش می توان پیشنهاد داد که در طراحی مداخلات پیشگیرانه و ارائه راهکارهای عملی در راستای کاهش احساس تنهایی در دانشجویان استفاده شود.
۱۸۴.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت ورزی و مثبت نگری بر ناگویی هیجانی، خوش بینی و رضایتمندی از زندگی زنان درگیر تعارض در سال های اول زندگی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت ورزی مثبت نگری ناگویی هیجانی خوش بینی رضایتمندی از زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۳
هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت ورزی و مثبت نگری بر ناگویی هیجانی، خوش بینی و رضایتمندی از زندگی زنان درگیر تعارض بود که حداکثر پنج سال تجربه زندگی مشترک داشتند. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان درگیر تعارض شهر مشهد در فروردین ماه 1401 بود که به دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف شهر مشهد مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری تعداد 45 نفر به صورت دردسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش یک تحت آموزش گروهی مبتنی بر شفقت ورزی، گروه آزمایش دو تحت آموزش گروهی مثبت نگری طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفتند و گروه گواه تا پایان پژوهش، مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های ناگویی هیجانی، رضایت از زندگی و خوش بینی بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت ورزی و مثبت نگری بر ناگویی هیجانی، خوش بینی و رضایتمندی از زندگی زنان تفاوت معنادار وجود دارد و مثبت نگری نسبت به آموزش گروهی مبتنی بر شفقت ورزی بر ناگویی هیجانی، خوش بینی و رضایتمندی از زندگی زنان درگیر تعارض در سال های اول زندگی مشترک اثربخشی بیشتری دارد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت آموزش گروهی مبتنی بر شفقت ورزی و مثبت نگری می تواند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش مشکلات روانشناختی و بهبود کیفیت زندگی زنان درگیر تعارض زناشویی به کار گرفته شود. 
۱۸۵.

رابطل بین خودشناسی انسجامی و ناگویی هیجانی با آسیب های روانی: نقش واسطه ای بهوشیاری و انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهوشیاری انعطاف پذیری روان شناختی خودشناسی انسجامی ناگویی هیجانی آسیب روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۷۹
هدف این پژوهش مدل‌یابی معادلات ساختاری رابطۀ بین خودشناسی ‌انسجامی و ناگویی هیجانی با آسیب‌های روانی به همراه نقش واسطه‌ای بهوشیاری و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی بود. بر مبنای طرح همبستگی، 342 نفر براساس فرمول حجم نمونه کلاین برای مدل‌های تحلیل مسیر، با روش نمونه‌برداری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس خودشناسی ‌انسجامی (قربانی، واتسون و هارگیس، 2008 )، پرسشنامۀ پذیرش و عمل نسخة دوم بوند و دیگران (2011)، پرسشنامۀ بهوشیاری براون و رایان (۲۰۰۳)، مقیاس ناگویی‌هیجانی تورنتو (۱۹۹۴) و چک لیست نشانگان دراگوتیس و دیگران (۱۹۷۲) پاسخ دادند. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر با استفاده از مدل‌یابی معادلات رگرسیونی ساختاری بود . یافته‌ها نشان‌داد آسیب‌های روانی با بهوشیاری، انعطاف‌‌پذیری روان‌شناختی و خودشناسی ‌‌انسجامی رابطة منفی و با ناگویی‌هیجانی رابطة مثبت دارد. هم‌چنین براساس نتایج تحلیل‌مسیر، نقش واسطه‌ای بهوشیاری و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در رابطة ناگویی‌هیجانی و خودشناسی ‌انسجامی با آسیب‌های‌روانی معنادار بود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت بهوشیاری و انعطاف‌پذیری روان‌شتاختی به‌عنوان دو میانجی مهم، نقش اساسی در پیش‌بینی آسیب‌های روانی دارند و اثر خودشناسی ‌انسجامی از طریق این دو متغیر واسطه‌ای بر کاهش آسیب روانی افزایش می‌یابد.
۱۸۶.

ارائه مدل تاب آوری تحصیلی براساس سیستم های مغزی رفتاری و کمال گرایی تحصیلی با نقش میانجی ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم های مغزی رفتاری کمال گرایی تحصیلی تاب آوری تحصیلی ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۱
هدف ازمطالعه حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری بین سیستم های مغزی رفتاری و کمال گرایی با تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی ناگویی هیجانی بود. روش تحقیق مطالعه همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر- پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر ارومیه در سال 1402 بودند که نمونه ای به حجم 200 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایی چند مرحله ایی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه استاندارد تاب آوری تحصیلی مارتین ومارش(2003)، مقیاس سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری(BIS/BAS)، پرسشنامه کمال گرایی تحصیلی رسولی وبهرامی(1395) وپرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو(TAS-20) استفاده شده است. نتایج تحلیل آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ناگویی هیجانی(متغیرمیانجی) با سیستم های مغزی رفتاری(473/0-R=)، کمال گرایی(481/0R=)، تاب آوری(485/0-R=) وهمچنین بین تاب آوری با سیستم های مغزی رفتاری(488/0R=) و کمال گرایی(460/0-R=) روابط متقابل معناداری وجود دارد. همچنین تمامی شاخص های برازش مدل، برازش مدل را تأیید کردند. به طوری که ضرایب استاندارد مسیرها نشان داد مسیرهای مستقیم سیستم های مغزی رفتاری به تاب آوری(49/0=β)؛ کمال گرایی به تاب آوری(35/0-=β)؛ سیستم های مغزی رفتاری به ناگویی هیجانی(38/0-=β)؛ و کمال گرایی به ناگویی هیجانی(40/0=β) معنی دار می باشد. ه براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که رابطه سیستم های مغزی رفتاری وکمال گرایی با تاب آوری یک رابطه خطی ساده نیست، بلکه متغیرهای دیگرمانند ناگویی هیجانی دراین رابطه نقش تعدیل کننده دارند
۱۸۷.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ناگویی هیجانی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب فراگیر ناگویی هیجانی طرحواره درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ناگویی هیجانی زنان مبتلا به این اختلال انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه ای ۴۵ نفره از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که به کلینیک روان شناسی آرامیس شهرری مراجعه کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه طرحواره درمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و کنترل تقسیم شدند. گروه های آزمایشی طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. برای سنجش ناگویی هیجانی از پرسشنامه تورنتو استفاده شد و داده ها با تحلیل کوواریانس بررسی گردید. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی به طور معناداری ناگویی هیجانی را کاهش داده اند (p<0.05)، اما طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری در بهبود مؤلفه های تشخیص و توصیف احساسات و کاهش تفکر عینی نشان داد. این یافته ها مؤید نقش مؤثر هر دو رویکرد در بهبود تنظیم هیجانی در مبتلایان به اضطراب فراگیر است و بر ضرورت توجه به ابعاد هیجانی در درمان های روان شناختی تأکید دارد. توصیه می شود انتخاب رویکرد درمانی با در نظر گرفتن ویژگی های فردی مراجع صورت گیرد.
۱۸۸.

بررسی اثر روابط ابژه بر نشانه های فیبرومیالژیا: نقش میانجیگر ناگویی هیجانی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط ابژه شفقت به خود فیبرومیالژیا ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه: فیبرومیالژیا با پیچیدگی های روانشناختی و زیستی، همچنان چالشی درک نشده باقی مانده است. نقش روابط ابژه و ناگویی هیجانی در تشدید نشانه ها و تأثیر شفقت به خود به عنوان یک منبع مقابله ای کمتر بررسی شده اند. این پژوهش به ترکیب این عوامل پرداخته و چشم اندازی جدید برای مداخلات روانشناختی مؤثر ارائه می دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر روابط ابژه بر نشانه های فیبرومیالژیا با نقش میانجیگر ناگویی هیجانی و شفقت به خود بود. روش: روش این پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران با تشخیص بیماری فیبرومیاژیا در شهر تهران در سال 1403 بود که از میان آنها 250 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه بازنگری شده فیبرومیالژیا (بنت و همکاران،2009)، پرسشنامه های سیاهه روابط ابژه و واقعیت سنجی (بل، 1986)، فرم کوتاه شفقت خود (ریس و همکاران،2011) و ناگویی هیجانی تورنتو (باگبی،1994) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد. ضریب مسیر کل بین روابط ابژه با نشانه های فیبرومیالژیا (001/0 =P، 489/0 β=) مثبت و معنادار است. همچنین ضریب مسیر بین روابط ابژه با نشانه های فیبرومیالژیا از طریق شفقت به خود (001/0 =P، 118/0 β=) و از طریق ناگویی هیجانی (001/0 =P، 193/0 β=) مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: براین اساس چنین نتیجه گیری شد که شفقت به خود و ناگویی هیجانی اثر روابط ابژه بر نشانه های فیبرومیالژیا را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. یافته های پژوهش نشان دادند که مداخلات روانشناختی متمرکز بر تقویت شفقت به خود، کاهش ناگویی هیجانی، و بهبود روابط ابژه می تواند به مدیریت مؤثرتر و کاهش نشانه های فیبرومیالژیا کمک کند. این مداخلات می توانند در طراحی برنامه های درمانی جامع و روانشناختی برای بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا مورد استفاده قرار گیرند.
۱۸۹.

بررسی اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر کاهش ناگویی هیجانی، ناخودداری، درآمیختگی شناختی و نشانگان وسواس افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان روان پویشی کوتاه مدت ناگویی هیجانی ناخودداری آمیختگی شناختی وسواس فکری- عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۷
هدف: هدف از پژوهش، بررسی اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر کاهش ناگویی هیجانی، ناخودداری، درآمیختگی شناختی و نشانگان وسواس افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری است و جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی می باشد که جهت درمان طی ماه های فروردین تا آذرماه سال 1402 به کلیه مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهرستان بیرجند مراجعه کرده بودند. بدین منظور تعداد 40 نفر بر اساس جدول کوهن، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 11 جلسه، درمان روان پویشی کوتاه مدت را دریافت نمودند و گروه کنترل طی این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) بگبی، پارکر و تیلور (1994)، پرسشنامه ناخودداری (Y-BOCS) ییل و براون گودمن و پرایس (1986)، پرسشنامه آمیختگی شناختی گیلاندرز و همکاران (2010) و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری عملی هاجسون و راچمن (1977) بود که به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که درمان روان پویشی کوتاه مدت باعث کاهش ناگویی هیجانی، ناخودداری، درآمیختگی شناختی و نشانگان وسواس، در مرحله پس آزمون شده است(05/0P<) و ماندگاری اثر درمان بعد از سه ماه نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت درمان روان پویشی کوتاه مدت بر ناگویی هیجانی، ناخودداری، آمیختگی شناختی و نشانگان وسواس افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی، اثرمعنی داری دارد و می توان از این آموزش جهت کاهش و تعدیل ناگویی هیجانی، ناخودداری، درآمیختگی شناختی و نشانگان وسواس افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی استفاده کرد.
۱۹۰.

اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی فشار مراقبتی ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۵۰
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر بود. روش شناسی: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر، مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران در شهر اراک در ماه های بهمن ماه 1402تا مرداد ماه 1403 تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی) (15 = N) و گروه کنترل (15 = N) گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه افسردگی، پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه ناگویی هیجانی، در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری سه ماهه جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، میانگین نمره فشار مراقبتی و افسردگی همچنین ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طرز معناداری کاهش پیدا کرده است (001/0 < P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در بهبود فشار مراقبتی و افسردگی همچنین ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر موثر باشد.
۱۹۱.

مقایسه اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شفقت متمرکز بر خود بر افسردگی و ناگویی هیجانی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی درمان شفقت متمرکز بر خود افسردگی ناگویی هیجانی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۵۳
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شفقت محور بر افسردگی و ناگویی هیجانی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر بود. روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر در شهر اراک بود که ۴۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جای گذاری شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله (MBSR و CFT) در کاهش افسردگی و ناگویی هیجانی در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بودند (P<0.001). با این حال، در کاهش افسردگی، درمان شفقت محور مؤثرتر از MBSR عمل کرد، در حالی که در کاهش ناگویی هیجانی، برنامه ذهن آگاهی تأثیر معنادارتری نسبت به روش شفقت محور داشت. این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هر دو روش درمانی می توانند به بهبود شاخص های روان شناختی مراقبین سالمندان آلزایمری کمک کنند، اما انتخاب روش درمانی باید بر اساس ویژگی های هیجانی و شناختی افراد انجام گیرد. MBSR برای کاهش ناگویی هیجانی و CFT برای افسردگی مؤثرتر است.
۱۹۲.

رابطه آسیب های دوران کودکی و محیط بی اعتبارساز با پرخوری افراطی: مدل یابی میانجیگری ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی محیط بی اعتبارساز آسیب های دوران کودکی نشانه های پرخوری افراطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
هدف اصلی این پژوهش آزمونِ میانجیگری ناگویی هیجانی در رابطه محیط بی اعتبار ساز و آسیب های دوران کودکی با نشانه های پرخوری افراطی بود. در این پژوهش همبستگی از جامعه آماری دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال تحصیلی 1403-1402 تعداد 493 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه آسیب های دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس محیط ناارزنده سازِ کودکی (مانفورد و همکاران، 2007) و مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادله ساختاری در محیط نرم افزار ایموس انجام شد. یافته ها نشان داد اثر مستقیم آسیب های دوران کودکی بر پرخوری افراطی ، اثر مستقیم محیط بی اعتبارساز بر پرخوری افراطی و اثر مستقیم محیط بی اعتبار ساز بر ناگویی هیجانی معنی دار نبود . در نهایت، اثر غیرمستقیم آسیب های دوران کودکی بر پرخوری افراطی از طریق ناگویی هیجانی، معنی دار و از اثر غیرمستقیم محیط بی اعتبارساز بر پرخوری افراطی از طریق ناگویی هیجانی، غیرمعنی دار بود. در مجموع، نتایج نشان داد که تجارب آسیب زای دوران کودگی از طریقِ تسهیل ناتوانی در شناسایی و توصیف هیجان های فردی، احتمال استفاده از رفتارهای خوردن ناایمن را به مثابه یک پاسخ هیجانی، افزایش می دهد.
۱۹۳.

بررسی رابطه تنظیم هیجان و پردازش هیجانی با ناگویی هیجانی در مردان با سوء مصرف مواد در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان پردازش هیجانی ناگویی هیجانی سوء مصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین تنظیم هیجانی، پردازش هیجانی و ناگویی هیجانی در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد است. روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه معتادانی که از سال ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به کلینیک های ترک اعتیاد اصفهان مراجعه کرده اند تشکیل می دهند. تعداد ۵۰ نفر از مردان دارای سوء مصرف مواد به روش در دسترس از میان افراد در حال سم زدایی در کلینیک در شهر اصفهان، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان گراس، پرسشنامه پردازش هیجانی باکر و پرسشنامه الکسی تایمیا تورنتو استفاده شد. داده های پژوهش با نرم افزار SPSS ویرایش ۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر پردازش هیجانی و تنظیم هیجانی بر روی ناگویی هیجانی معنادار ولی معکوس بوده است. هم چنین بین متغیرهای پردازش هیجان کل و ناگویی هیجانی همبستگی معنادار و معکوس وجود دارد و بین تنظیم هیجانی کلی با ناگویی هیجانی همبستگی وجود دارد و نهایتا بین پردازش هیجان کلی و تنظیم هیجان کلی نیز همبستگی وجود دارد.