مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۴۱.
۸۴۲.
۸۴۳.
۸۴۴.
۸۴۵.
۸۴۶.
۸۴۷.
۸۴۸.
۸۴۹.
۸۵۰.
۸۵۱.
۸۵۲.
۸۵۳.
۸۵۴.
۸۵۵.
۸۵۶.
۸۵۷.
۸۵۸.
۸۵۹.
۸۶۰.
نهج البلاغه
منبع:
قرآن و عترت سال ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
63 - 92
حوزههای تخصصی:
تحلیل متن شناسانه نهج البلاغه، یکی از روش های شناخت لایه های نهفته معنایی در کلام امیرالمومنین7 به شمار می آید و می تواند پرده از چگونگی ارتباط میان زبان و بافت اجتماعی بردارد. در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی، سازوکارهای تولید معنا در کنش گفتارهای ترغیبی امیر المومنین7 در خطبه قاصعه بررسی شده است. در این راستا با استفاده از نظریه سرل، کنش گفتارهای امیرالمومنین7 با توجه به بافت موقعیتی بازخوانی شده است. یافته ها، گویای جهت گیری های سه گانه ترغیبی در خطبه قاصعه است و به شاخص سازی یکی از ابعاد ارزشمند آموزه های نهج البلاغه می انجامد. در کنش گفتارهای خطبه قاصعه، ترغیب به فروتنی، عبرت آموزی و یاری رسانی امام دوران، شاخص شده است. در واکاوی گزاره های خطبه قاصعه با رویکرد نظریه کنش گفتاری، فرآیند فهم و تفسیر صحیح گزاره ها تسهیل می شود.
حدود و ثغور نرمش قهرمانانه در سیره سیاسی امیر المومنین علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
113-124
حوزههای تخصصی:
از سبک و سیاق مرسوم در سیاست های امروزی حکومت ها؛ نرمش، انعطاف و مذاکره باهدف رسیدن به بهترین نتیجه برای حل تعارضات، اختلافات و تنش های موجود چه در امور داخلی و چه در سیاست خارجی آن هاست. آنچه در اسلام دررابطه با رفتار و ارتباط با معاندین و مخالفان سیاسی حکومت ضرورت دارد و قابل تأمل است، اصل نرمش، انعطاف و مداراست و این اصول نیز بر پایه شریعت و با تأکید بر اصل عزت، حکمت و مصلحت مبتنی است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت، تشریح و تبیین حدومرزهای نرمش قهرمانانه در سیره سیاسی علی (ع) و تأثیرات و پیامدهای به کارگیری این تاکتیک در رفتار افراد و گروه های مختلف جامعه اسلامی است. این تحقیق از نظر روش انجام کار، توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای است. نتایج، حاکی از آن است که در مدت زمان حیات سیاسی علی (ع) ایشان در مقاطع مختلف و بنا به شرایطی از این تاکتیک استفاده نموده و همه آن نرمش ها در جهت حراست از اصل اسلام و مسلمین به کار گرفته شده است. نرمشی که ایشان در امور سیاسی به انجام رسانده اند، در چارچوب ارزش ها و بر اساس مصالح امت بوده و به شرایط و اوضاع جامعه نیز توجه همه جانبه داشته است. ایشان حق گرایی و پایداری بر اصول را به صراحت جزء برنامه های حکومتی خود اعلام می کند و بیان می دارد که شرایط و اوضاع مختلف سیاسی، نباید انسان را به مصالحه و نرمش بر سر اصول و حقایق وادار کند.
عمل نیک و اهمیت آن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در صددیم تا واژه عمل و اهمیت عمل نیک را از منظر امیر مومنان (ع) با تکیه بر خطبه ها، نامه ها و جملات قصار آن حضرت در کتاب ارزشمند نهج ابلاغه مورد بررسی قرار داده، آثار اعمال نیک و موانع آن را بیان نماییم؛ در نهج البلاغه امام علی (ع) اعمال نیک با واژه هایی چون الاحسان، المعروف، البر، الخیر و خود کلمه عمل و نیز تقوی به کار رفته است. از منظر امیر مومنان (ع) تقوی و عدم خواری و حقارت، محو بدی ها، تسخیر قلوب، از جمله آثار مثبت اعمال نیک و بخل و منت گذاشتن و پاداش نیکوکار ندادن و ... هم از موانع انجام اعمال نیک محسوب می گردند. در مقاله حاضر به مباحث موضوعی عمل نیک و همچنین اهمیت آن در نهج البلاغه با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده و به ابهامات و سوالات متعدد در این زمینه پاسخ داده شده است.
دلالت های کیفی تربیتی نهج البلاغه بر شاخص های کار و فعالیت مؤثر در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
309 - 331
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی دلالت های کیفی تربیتی نهج البلاغه بر شاخص های کار و فعالیت مؤثر در سبک زندگی اسلامی است. این پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیلی- تفسیری و به شیوه ی اسنادی انجام شده است. جامعه پژوهشی نهج البلاغه و روایات و نمونه پژوهش آن دسته از خطبه ها، نامه ها ، حکمت ها و روایاتی است که مستقیم یا غیرمستقیم به آن ها اشاره شده است. از جمله شاخصه های کار و فعالیت مؤثر می توان به الگوی رفتاری ؛ تخصص و آگاهی لازم برای کار ؛ قدرت و توانایی انتقال مهارت های حرفه ای به دیگران؛ نیت خالص ؛ تفکر و اندیشه قبل از انجام کار؛ لزوم آخرت گرایی ؛ بسترسازی برای کار مؤثر، غنیمت شمردن فرصت ها، نظم و انسجام در مراحل انجام کار، توجه به عنصر زمان در انجام کار، مدارای با مردم، تناسب کار با روحیات افراد، تلاش و کوشش ، لزوم رعایت نظم و ترتیب در کارها اشاره کرد. یافته ها نشان می دهد، گفتار و عملکرد آن حضرت بیانگر الگوی عملی و رفتاری و در بردارنده یک نظام آموزشی عملی می باشد و توانایی سنجش کمّی و کیفی نظام کار و فعالیت مؤثر را دارد. که منتج به طراحی الگوی مستنبط از نهج البلاغه در حوزه کار و فعالیت مؤثر می شود.
اندیشه ورزی از منظر نهج البلاغه: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
197 - 230
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترسیم مدل اندیشه ورزی بر اساس آموزه های نهج البلاغه صورت پذیرفته است. این پژوهش به روش تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد(GT) با رویکرد استراوس و کوربین انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام گزاره های کتاب نهج البلاغه و روش انتخاب نمونه، روش نمونه گیری نظری است که شامل گزاره هایی است که پیرامون اندیشه از سوی امام علی(ع) صادر شده است. داده ها نیز با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که سرشت انسانی، میل به آگاهی، مسئولیت و اراده، از شرایط علی پدیده اندیشه ورزی، ایمان، حیرت، بهره مندی از قلب، سمع و بصر، دین اسلام و پدیده مرگ از شرایط زمینه ای اندیشه ورزی؛ بهره هوشی، محدودیت، تعلقات دنیوی و تاثیرپذیری از شرایط مداخله گر اندیشه ورزی در نگاه نهج البلاغه هستند. پرسشگری، تحمل ابهام، جامع نگری، مشورت، پرهیز از تکفیر و پرهیز از قطعی انگاری ، از جمله راهبردهای اندیشه ورزی و بالاخره خداشناسی، اعتماد و دوستی از پیامدهای اندیشه ورزی هستند. مدل اندیشه ورزی ارائه شده از سوی نهج البلاغه ضمن آن که غالب دیدگاه های مطرح در امر اندیشه ورزی را در خود گنجانده، برخی جنبه ها مانند نقد اصالت حس، نقد اصالت عقل، نقد تفکر ریاضی، جامعیت حیرت و بحث محبت را مطرح کرده که آن را نسبت به سایر مدل ها متمایز و ممتاز نموده است.
مطالعه ابعاد و مولفه های حقوق شهروندی در نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متفکران علوم اجتماعی حقوق شهروندی را یکی از مهمترین شاخص های ثبات و امنیت در هر جامعه ای می دانند. حقوق شهروندی به معنای برخورداری شهروندان یک شهر از یک سری حقوق ، مسئولیت ها و امتیازات است. از منظر اسلام، جوهره حقوق شهروندی، حفظ کرامت انسانی و ارزش بشر در اجتماع و ترویج اصول مساوات و آزادی در بهره برداری از مواهب خدادی و ملی است. نهج البلاغه یکی از مهمترین متون ارزشمند اسلامی است که مفاهیم و مضامین به کار رفته در آن الگوهای مفیدی را در زمینه حقوق شهروندی در اختیار حکومت ها و انسان امروزی قرار می دهد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی خطبه ها و نامه های نهج البلاغه، درصدد مطالعه ابعاد و مولفه های حقوق شهروندی از منظر امام علی علیه السلام است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین ابعاد حقوق شهروندی در نهج البلاغه عبارتند از: حقوق اجتماعی شهروندان، حقوق سیاسی شهروندان، حقوق اقتصادی شهروندان، حقوق فرهنگی شهروندان، حقوق معنوی شهروندان و حقوق قضایی شهروندان.
شناسایی و تبیین مؤلفه های هویت ساز انسان از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین مؤلفه های هویت ساز انسان از منظر نهج البلاغه است. این تحقیق در پارادایم کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد و از روش کدگذاری استقرایی داده ها انجام گرفته است. نمونه مورد تحلیل، کل متن نامه ها، خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه بود که داده ها به شیوه ی هدفمند و با رعایت قاعده ی اشباع نظری گرد آوری شد. به منظور اعتبارسنجی تحقیق از روش مسیر ممیزی استفاده شده است. همچنین نتایج پس از اعمال نظر پنج نفر از صاحب نظران و خبرگان عرصه هویت اسلامی، جمع بندی و اصلاحات لازم صورت گرفت. به منظور پایایی و اعتبایابی یافته ها، ضریب توافق نمره گذاران برای واحدهای تحلیل تخصیص داده شده صورت گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که 22 کد محوری شامل حکمت ورزی، اندیشه ورزی در امور، کسب آگاهی از امور، تأمل ورزی در تاریخ، تجربه محوری، تربیت پذیری، انجام اصولی و دقیق امور، عمل متفکرانه، استواری در امور، اتکال به پروردگار، یقین ورزی، میانه روی در امور، حفظ نقطه تعادل، پرورش روحیات درونی، خودکنترلی، اخلاص در نیات و اعمال، خضوع، خداباوری، خودارزشمندپنداری، خودارزیابی، توجه به امور دنیایی و احساس تعهد و مسئولیت و 9 کد گزینشی شامل معرفت اندوزی، عملگرایی، استحکام سازی درونی، تعادل جویی، خودسازی، خدامحوری، خودنگری، دنیاداری، تعهدورزی به عنوان مؤلفه های هویت ساز از منظر نهج البلاغه احصا گردید.
استعاره جهتی در نهج البلاغه؛ مطالعه موردی: حکمت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 89
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی شناختی امروز، استعاره وسیله ی زیبایی شناختی نیست که کاربردی ادبی داشته باشد بلکه ابزاری است که با آن اندیشه آدمی تبلور می یابد و مفاهیم انتزاعی و غیرمحسوس به تصویر کشیده می شود. نهج البلاغه نیز به عنوان اخ القرآن، مشحون از مفاهیم انتزاعی است که از نظر محتوا و کلام با هم منسجم هستند و بین آن ها تعامل گفتمانی وجود دارد؛ لذا می توان با استفاده از نظریه استعاره مفهومی، شناخت بهتری نسبت به اندیشه گوینده سخن پیدا نمود. یکی از انواع استعاره های مفهومی، استعاره جهتی است که مفاهیم انتزاعی را در قالب جهت های شش گانه مفهوم سازی می کند. جهت هایی که از یک سو ریشه در تجربه و فرهنگ اهل زبان دارند و از سوی دیگر مفاهیم مجرد را به تصویر می کشند. پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس نظریه استعاره مفهومی، نقش معنایی جهات شش گانه را در حکمت های نهج البلاغه بررسی کند و از طریق آن، مفاهیم بدیع حوزه مقصد را با استفاده از حوزه مبدأ هر چه روشن تر نماید. در جهت تحقق این هدف، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که استعاره های جهتی چگونه مفاهیم انتزاعی حکمت های نهج البلاغه را می نمایاند؟ بر اساس نتایج، نشانه های دربرگیرنده کوچ کردن، مرگ، فرشته شدن عفیف و نشانه های دربردارنده آرزو، سفر آخرت با استعاره های نزدیک و دور مفهوم سازی شده اند؛ هم چنین معانی متعالی مانند علم با عمل، چشم پوشی و اسلام با استعاره بالا و بالاترین به تصویر درآمده است و معانی انحطاطی مانند عدم آمادگی قلبی و نگذاشتن ارث با استعاره روی گردانی آمده است.
حمایت اجتماعی از منظر نهج البلاغه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازوکار اداره جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر حمایت های نهادهای رسمی و غیر رسمی است. ازآنجایی که حمایت اجتماعی رابطه ای مستقیم با زیرساخت های ارزشی دارد، الگوهای رایج مبتنی بر فلسفه های مادی نمی توانند تبیینی واضح از این مفهوم و ابعاد آن ارائه دهند. پژوهش حاضر با در نظرگرفتن خلا الگوی حمایت اجتماعی مبتنی بر ارزش های دینی، به بررسی آموزه های نهج البلاغه در رابطه با حمایت اجتماعی با روش تحلیل مضمون پرداخت. براساس یافته ها حمایت اجتماعی، مفهومی با مصادیق سلبی و ایجابی، دارای ویژگی دوسویه بودن و دربردارنده تمام اقشار جامعه و مقوله مرکزی و محوری آن، اعطای حقوق عامه، انواع خدمت رسانی و نیکی به دیگران است. حمایت اجتماعی از پنج مؤلفه: حمایت عاطفی، معنوی، ابزاری، اطلاعاتی و شبکه ای تشکیل شده است و ادله اهمیت آن عبارتند از: تأخیر در مرگ و افزایش روزی و تداوم حکومت، آمرزش گناهان و بازداری از آتش جهنم. در اجرای حمایت اجتماعی لازم است از شیوه های اخلاقی نظیر عدالت و انصاف، شکیبایی، خلوص نیت و پرهیز از تردید، همراهی با خیرخواهی و تعصب ورزی استفاده شود. ازجمله موانع تحقق آن می توان به نیت پلید و خیانت در امانت اشاره کرد.
بررسی جامعه شناختی نقش دوستی در اقتدار سیاسی با تمرکز بر نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هیچ جامعه ای بدون وجود حاکم به عنوان ناظم و مجری قانون نمی تواند به اهدافش برسد. قدرت بلامنازع حاکم اگر محدود به قوانین کنترل کننده نشود، می تواند موجبات بحران و ناامنی و نارضایتی را ایجاد کند و به اقشار مختلف جامعه آسیب های جدی وارد کند. امام علی ع گرچه یک نظریه پرداز سیاسی به معنای مدرن نبوده است؛ اما شخصیت و شیوه حکومتی وی از دو جهت در این زمینه قابل ملاحظه است. نخست اینکه، دوره پنج ساله حکومت وی، یکی از درخشان ترین ادوار سیاست گذاری و مدیریت در تاریخ بشری است و دوم اینکه، مجموعه ای گران سنگ از گفتارها و نوشتار ایشان به جای مانده که دلالت های سیاسی و مدیریتی و اجتماعی روشنی دارد. اگر بتوان زبان حکومتی امام علی ع را در شرایط مختلف بررسی و ویژگی های هر کلام را براساس دلایل و زمینه های ظهور آن مشخص کرد، می توان الگویی کلی برای حکومت داری در شرایط و موقعیت های مختلف را به دست آورد. روش مورد استفاده در این مقاله،روش تحلیل تماتیک می باشد؛ به گونه ای که این شیوه ی تحلیل مبتنی بر استقراء تحلیلی است و از طریق طبقه بندی داده ها و الگویابی درون داده ای و برون داده ای به یک سنخ شناسی تحلیلی دست می یابد.
تحلیل انسان شناختی آرامش در معنویت های نوپدید و نقد آن براساس نهج البلاغه
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
67 - 89
حوزههای تخصصی:
معنویت و آرامش، از جمله نیازهای اساسی انسان بشمار می آید که برآورده نمودن آن، ازکارکردهای اساسی دین محسوب می گردد. با توجه به اهمیت این موضوع، امروزه جریان های متعددی با عنوان معنویت های نوپدید، با ارائه راهکارهایی درصدد برطرف نمودن این نیاز برآمدند. از آنجایی که اکثر این جریانات با مبانی سکولاریستی و لیبرالیستی سازگار بوده اند، خود را در قید ایمان توجه به دنیای ماورای مادی ندانسته و دستورالعمل هایی منطبق با آن مبانی ارائه داده اند. دربرابر این مکاتب، دین اسلام بویژه نهج البلاغه، با محوریت خداباوری، آرامش حقیقی را در پرتوی ایمان به خدا، و توجه به فضایل و ارزش های اخلاقی و دستورات دینی دانسته و مخاطبان خود را به شناخت عرفان اصیل اسلامی، ترغیب می نمایند. پژوهش حاضر، بصورت توصیفی- تحلیلی به بررسی حقیقت و مؤلفه ها و راه های رسیدن به آرامش در معنویت های نوپدید و نقد آن در نهج البلاغه پرداخته و به این نتیجه رسیده در معنویتهای نوپدید راه های رسیده به آرامش شامل شادی، لذت طلبی، مکاشفه عرفانی، رقص، موسیقی، یوگا، مدیتیشن، عشق و سکس بوده، اما در نهج البلاغه امیرمؤمنان علیj این شیوه ها و توجه به بعد حیوانی را نقد و آرامش حقیقی را امری فطری و تنها بر مبنای ایمان و با تکیه بر خداوند متعال متحقق دانسته است.
شناسایی الزامات راهبردی «جهاد تبیین» مبتنی بر آموزه های نبرد نظامی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهاد دارای انواع متعددی است که در یک تقسیم بندی کلی می توان آن ها را ذیل دو مجموعه ی کلی جهاد سخت یا نظامی و جهاد نرم یا شناختی بررسی نمود. یکی از انواع جهاد که زیر مجموعه ی جهاد نرم بوده و از اهمیت والایی برخوردار است، «جهاد تبیین» می باشد. هدف اصلی در این جهاد، زدودن سیاه نمایی ها و وارونه سازی هایی است که دشمن تلاش دارد با نهادینه سازی آن ها، افکار و باور جامعه ی رقیب را از درک حقایق منحرف سازد. رسیدن به هدف مذکور در این جهاد همانند هر جهاد دیگری نیازمند به کارگیری یک سری الزامات راهبردی است. در این پژوهش که از نوع کاربردی می باشد، تلاش شده است با کاربست ترکیبی از روش های تحلیل مضمون و متن پژوهی و با رویکردی استقرایی به شناسایی این الزامات راهبردی مبتنی بر آموزه های نبرد نظامی در کتاب شریف نهج البلاغه پرداخته شود. از این رو منبع مورد بررسی در این پژوهش، خطبه ها، نامه ها و حکمت های مرتبط با جهاد و جنگ در نهج البلاغه می باشد. داده های مورد نیاز از راه مطالعه ی کتابخانه ای و با استفاده از ابزار فیش برداری گردآوری شده است. یافته های پژوهش حاکی از آنند که آموزه های امام علی (ع) در این کتاب شریف، از چنان جامعیتی برخوردار بوده که افزون بر جهاد سخت، در جهاد نرم و به طور خاص جهاد تبیین نیز قابل استفاده می باشند. مطابق با این آموزه ها، الزامات راهبردی «جهاد تبیین» مستخرج از آموزه های نبرد نظامی در نهج البلاغه را می توان در سه حوزه ی روحی- شخصیتی، مدیریتی و اجرایی- عملیاتی که هر یک خود مشتمل بر مولفه هایی است، مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
رهاوردهای صلح مطلوب در نهج البلاغه و گفتمان سازی آن در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی رهاوردهای غائی صلح در سیره امام علی(ع) می پردازد و در رویکردهای معرفتی، هدایتی، اجتماعی و نظامی به آثار این مهم اشاره می نماید. تعمّق در سیره حکومتی امام علی(ع) این مهم را مشهود می سازد که امام(ع) در برخورد با مخالفان، گذشت و مدارا را بر جنگ و سرکوب ترجیح می دادند و از راه های مختلف تلاش می نمودند تا جنگی اتفاق نیفتد. از منظر امام علی (ع) صلحی که رضایت خداوند در آن باشد امنیّت و آرامش اجتماعی را فراهم می کند و مانع از تفرقه و از هم گسیختی در جامعه می گردد و در شرایطی می تواند موجب هدایت افرادی گردد که ممکن است در شرایط گمراهی در جنگ کشته شوند. تبیین آموزه های علوی پیرامون صلح و رهاوردهای آن در عصر حاضر حائز اهمیّت است؛ اول این که در عرصه بین الملل به معرفی صحیح اسلام حقیقی به دور از جریان های افراطی و تفریطی کمک می نماید و مانع مهمّی در مقابل شبهات اسلام هراسی می گردد. دوم آن که گفتمان صلح و توجه راهبردی و راهکاری به آن در جوامع اسلامی عامل مهمّی در وحدت بیش از پیش در پرتو اشتراکات و تقلیل اختلافات و جنگ می شود، همچنان که می تواند به شکل گیری گفتمان صلح اسلامی در سطح جهانی کمک نماید.
موانع رفتاری پیشرفت اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
86 - 109
حوزههای تخصصی:
پیشرفت از اصلی ترین دغدغه های اجتماعی بشر می باشد به گونه ای که هر جامعه ای با ترسیم ضوابط، تعیین معیارها، به کارگیری عوامل کارآمد، فراهم سازی شرایط مساعد و شناسایی موانع در صدد پیشرفت اجتماع خویش است، اسلام دینی وحیانی مشتمل بر آموزه های قرآن و احادیث معصومین (ع) می باشد که راهنمای انسان برای کسب سعادت دنیوی و اخروی و از جمله پیشرفت می باشند، پژوهش پیش رو از یک سو با تحلیل نهج البلاغه به عنوان مهمترین منبع شناخت اسلام بعد از قرآن و احادیث نبوی، موانع پیشرفت یک جامعه را بررسی کرده و نشان داده مهمترین موانع کنشی (رفتاری) پیشرفت اجتماعی از منظر نهج البلاغه را برشمرده است: بی عدالتی، عدم الگو دهی مناسب در اجتماع، بی نظمی اجتماعی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، ترک رعایت حقوق متقابل، بزرگ نمایی و بیان رفتار های نا مطلوب اجتماعی، ترک تشویق رفتار های مطلوب اجتماعی، سستی و بی تفاوتی جامعه، شیوع فسق و گناه در جامعه، فشارها و ظلم های اجتماعی، تحقیر، نقص سنت های اجتماعی پسندیده.
بررسی تطبیقی ویژگی های فرعون در قرآن و صفات حکّام ظالم در نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
103 - 136
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به تاریخ نشان می دهد مهم ترین نقش در سرنوشت دنیوی و اخروی افراد و جوامع را صالح یا فاسد بودن حکومت ایفا می کند. بدین سبب بررسی الگوی مناسب حکومت اسلامی ضروری می نماید، در این میان اصیل ترین منابع معرفتی ما قرآن و نهج البلاغه می باشد. نظر به اهمیّت مباحث فوق،استخراج آفات مترتّب بر حکومت، پاسخ چرایی پرداختن به این تحقیق است. امیرالمؤمنین علیه السلام به دلیل وجود تفرق سیاسی و اعتقادی در بین مردم، ضمن پرهیز از انجام عملی برخلاف وحدت جامعه اسلامی، به بیان شاخصه های رفتاری حاکم ظالم اکتفا نموده اند. روش تحقیق در این نوشتار به صورت توصیفی-تحلیلی است و شیوه گردآوری داده ها و اطلاعات، کتابخانه ای است. برآیند نتایج پژوهش، نشان می دهد که بعضی از ویژگی های فرعون ازجمله ظلم، فساد، اشرافیت گری ،اهانت و تحقیر مردم و خشونت و تهدید و بعضی ویژگی های دیگر مشابه مواردی هست که در نهج البلاغه امیر المومنین در مورد ویژگی های حاکم ظالم و نالایق بیان می کند. قرآن در قالب داستان و بابیان شاخصه های کلی از مصداق مشخص به مفاهیم عام تر رسیده ولی نهج البلاغه با تفصیل و جزئیات بیشتری این شاخصه ها را بیان نموده است.
روش تربیتی الگویی در اندیشه های حدیثی حضرت آیت الله خامنه ای (با تأکید بر نهج البلاغه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت که عبارت از فراهم کردن زمینه ها و عوامل شکوفایی استعدادهای خدادادی انسان در جهت دستیابی به قرب الهی می باشد از مباحث مهم دینی است. روش ها ی متعددی برای تربیت وجود دارد که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آنها روش الگویی است . این روش در اندیشه های حدیثی_تربیتی حضرت آیت الله خامنه ای از جایگاه ممتازی برخوردار است. مراد از روش الگویی، روشی است که اساس آن بر محور الگودهی و ارائه نمونه های عینی و عملی بنا شده است. در این روش مربی تلاش می کند نمونه و رفتار و کردار مطلوب را در عمل و گفتار در معرض دید متربی قرار دهد تا شرایط لازم برای الگوبرداری وی فراهم آید. آنچه با نگرش به اندیشه های حدیثی رهبر معظم انقلاب بدست می آید این است که: در سیره تربیتی فردی و اجتماعی ایشان روش الگویی در سه گونه الگودهی ، الگوپردازی و الگوزدایی به کار برده شده است. دو گونه الگودهی و الگوزدایی هر کدام به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم یافت می شود. الگوهای مثبت معرفی شده توسط حضرت آیت الله خامنه ای به دو دسته معصوم و غیرمعصوم تقسیم می شوند که اهم الگوهای معصوم عبارتند از: پیامبر اکرم و اهل بیت و الگوهای غیرمعصوم مانند امام خمینی، آیت الله مصباح یزدی و شهید سلیمانی . رهبر انقلاب از معرفی الگوهای منفی و ضد دینی نیز فروگذار نکرده اند که از جمله مصادیق الگوهای منفی استکبار جهانی، آمریکا ، پهلوی می باشند. ا
طراحی الگوی روش نظارت و کنترل کارکنان از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
197 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر که از نوع کیفی و روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن، اسنادی و کتابخانه ای است، طراحی الگوی روش نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی مبتنی بر کتاب ارزشمند نهج البلاغه است. در این پژوهش به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و تکنیک فیش برداری، به تشریح اهمیت کنترل و نظارت و طراحی مدل روش های نظارت و کنترل در سازمان پرداخته شده است. بدین منظور، با بررسی و مطالعه خطبه ها و نامه ها، 115 مضمون از کتاب نهج البلاغه استخراج، پایش، خلاصه و در قالب 14 مضمون سازمان دهنده (عدالت محوری، مداراکردن، تصویب قوانین مناسب، گزینش اصلح، موعظه، ابشار و انذار، هدایتگری، شیوه پرهیزکاری، جلوگیری از اقدامات خودسرانه، استیضاح و فرصت-دهی، برخورد مصلحانه، رسیدگی به علت خطا، پاسخ نیکی در برابر بدی و برخورد اقتضائی) طبقه بندی گردیده است. درنهایت به 4 مضمون فراگیر: "پیشگیری از ارتکاب کجروی، روش تقوا و خودکنترلی، سیستم پاداش و مجازات مستحقان و روش اقتضایی" دست یافته و مدل پژوهش ارائه شده است. بنابراین، مدیران سازمان های جوامع اسلامی می-توانند با استفاده از الگوی روش نظارت و کنترل در سازمان، هماهنگ با مبانی و ارزش های اسلامی از انحراف کارکنان سازمان جلوگیری نمایند.
طراحی الگوی راهبرد تأمین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: استراتژی ارزشی تامین منابع انسانی در اسلام به عنوان مهمترین استراتژی تامین منابع انسانی، به دنبال تحقق ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری است. جنبه مبهم این پژوهش در آن است که فلسفه وجودی برخی از مدیران سازمان های دولتی ایران برای تامین منابع انسانی بویژه در ساختار اداری کشور با رویکرد ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری برخوردار نیستند و اقدامات لازم و کافی برای اینکه دولت ها در زنجیره عدالت استخدامی از لحاظ منشور حکومتی هم راستا باشند، صورت نگرفته است. برای خروج از این ابهام، پژوهش حاصر به دنبال کامل کردن خلاء علمی و عملی در حوزه استراتژی تامین منابع انسانی برای دولت های اسلامی است. لذا یک اقدام اساسی برای تقویت آثار مدیریت نوآورانه و دور شدن از چالش های ناشی از نبود آن، یافتن الگو و چارچوبی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه است. لذا هدف این پژوهش، ارائه الگویی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی است و سوال پژوهش اینگونه مطرح می شود: مقوله های استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه کدامند؟
روش: روش پژوهش کیفی و با رویکرد استقرایی است. برای استخراج محتوا از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. منبع پژوهش؛ نامه ها، خطبه ها و حکمت های حضرت علی در ارتباط با استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام است. برای اعتبارسنجی تحلیل مضمون اکثر روش شناسان کیفی از معیار «اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد» استفاده می کنند. «لینکلن و گوبا» برای قابل اعتماد بودن پژوهش های کیفی، معیارهایی چون: امکان اعتبار، اتکاپذیری یا توانایی اتکا، انتقال پذیری یا توان انتقال، تصدیق یا امکان تأیید را ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، سنجه های مذکور به طرق مختلف تدارک شده که از مهم ترین آنها، راهبرد «کدگذاران مستقل» است. برای سنجش پایایی یا قابلیت اعتماد از روش توافق درصدی استفاده شد؛ به این صورت که از دو نفر از خبرگانی که به طور مستقل کدگذاری را انجام داده اند، کدهایی پذیرفته شد و به جمع بندی رسید که بیش از نصف یا 50 درصد از کدگذاران بر آن صحه گذاشته بودند.
یافته ها: در مرحله اول پژوهش، مضامین اساسی بر اساس نامه ها، خطبه ها و حکمت های امام علیj مورد توجه قرار گرفت. پس از استخراج جملات کلیدی و پالایش آنها، 128 مضمون اساسی به دست آمد. در مرحله بعد، پژوهشگر با بررسی مضامین پایه (کدهای اولیه)، چهار آموزه کلی در کدها را کشف کرد. این آموزه ها، همان آموزه های چهارگانه برای استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام نامیده شد. آموزه اول در استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه های فردی» نام گرفت. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار فردی» بستگی دارد، و به سطح زیربنایی معروف است. آموزه دوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه گروهی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به تربیت مدیران و منابع انسانی برای واحدهای مختلف سازمان های دولتی ایران است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار گروهی» بستگی دارد و به سطح ظرفیت سازی معروف است. آموزه سوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه سازمانی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به داشتن مدیرانی است که بتوانند شکاف مدیریتی را از بین ببرند. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار سازمانی» بستگی دارد، و به سطح روبنایی معروف است. آموزه چهارم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه دولت» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی به مجموعه مدیریتی، سیاسی و اقتصادی وابسته است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار دولت» بستگی دارد. در آموزه دولت، داشتن حکمت و علم به مسائل مدیریتی، سیاسی و اقتصادی در راستای مسیر پیشرفت مورد نظر دولت ها در جامعه اسلامی مطرح می شود و به سطح بازخور معروف است.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چهار آموزه فردی، گروهی، سازمانی و دولتی را باید در چهار سطح مدیریتی رفتار فردی، رفتار گروهی، رفتار سازمانی و رفتار دولت جستجو کرد. به طوری که در سطح مدیریت رفتار فردی باید به تقوا، شایسته محوری، داشتن سعه صدر، و سلامت بدنه؛ در سطح مدیریت رفتار گروهی؛ اعتماد، آینده نگری، ایجاد انسجام، و حفظ جامعه؛ در سطح مدیریت رفتار سازمانی ضابطه مداری، معیارگرایی، قانونمندی، حق گرایی و عدالت محوری؛ و در سطح مدیریت رفتار دولت به آزمایش، رشد، شخصیت دهی، مشارکت و اطاعت منابع انسانی توجه نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان پیشنهادهایی را برای مدیران سازمان ها در ایران ارائه کرد: 1) روی آوردن به استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی بر اساس نگاه سه وجهی مدیران به گذشته، حال و آینده مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه؛ 2) اولویت گذاشتن بر خدمت به مردم و شهروندان در جهت حاکمیت اصل انتخاب و انتصاب منابع انسانی شایسته سالار مبتنی بر تخصص توام با تعهد؛ 3) بسترسازی برای شکل گیری اخلاقیات در استفاده از استراتژی تامین منابع انسانی شایسته؛ 4) حرکت بر روی استقرار و پیاده سازی دولت علوی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه.
واژگان کلیدی: استراتژی، تامین منابع انسانی، دولت اسلامی، نهج البلاغه، تحلیل مضمون
تقدیر و تشکر: از سردبیر محترم فصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت و سایر مشارکت کنندگان در این مطالعه قدردانی می نمایم.
تضاد منافع: هیچ تضاد منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
مقدمه و اهداف: استراتژی ارزشی تامین منابع انسانی در اسلام به عنوان مهمترین استراتژی تامین منابع انسانی، به دنبال تحقق ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری است. جنبه مبهم این پژوهش در آن است که فلسفه وجودی برخی از مدیران سازمان های دولتی ایران برای تامین منابع انسانی بویژه در ساختار اداری کشور با رویکرد ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری برخوردار نیستند و اقدامات لازم و کافی برای اینکه دولت ها در زنجیره عدالت استخدامی از لحاظ منشور حکومتی هم راستا باشند، صورت نگرفته است. برای خروج از این ابهام، پژوهش حاصر به دنبال کامل کردن خلاء علمی و عملی در حوزه استراتژی تامین منابع انسانی برای دولت های اسلامی است. لذا یک اقدام اساسی برای تقویت آثار مدیریت نوآورانه و دور شدن از چالش های ناشی از نبود آن، یافتن الگو و چارچوبی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه است. لذا هدف این پژوهش، ارائه الگویی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی است و سوال پژوهش اینگونه مطرح می شود: مقوله های استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه کدامند؟
روش: روش پژوهش کیفی و با رویکرد استقرایی است. برای استخراج محتوا از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. منبع پژوهش؛ نامه ها، خطبه ها و حکمت های حضرت علی در ارتباط با استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام است. برای اعتبارسنجی تحلیل مضمون اکثر روش شناسان کیفی از معیار «اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد» استفاده می کنند. «لینکلن و گوبا» برای قابل اعتماد بودن پژوهش های کیفی، معیارهایی چون: امکان اعتبار، اتکاپذیری یا توانایی اتکا، انتقال پذیری یا توان انتقال، تصدیق یا امکان تأیید را ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، سنجه های مذکور به طرق مختلف تدارک شده که از مهم ترین آنها، راهبرد «کدگذاران مستقل» است. برای سنجش پایایی یا قابلیت اعتماد از روش توافق درصدی استفاده شد؛ به این صورت که از دو نفر از خبرگانی که به طور مستقل کدگذاری را انجام داده اند، کدهایی پذیرفته شد و به جمع بندی رسید که بیش از نصف یا 50 درصد از کدگذاران بر آن صحه گذاشته بودند.
یافته ها: در مرحله اول پژوهش، مضامین اساسی بر اساس نامه ها، خطبه ها و حکمت های امام علیj مورد توجه قرار گرفت. پس از استخراج جملات کلیدی و پالایش آنها، 128 مضمون اساسی به دست آمد. در مرحله بعد، پژوهشگر با بررسی مضامین پایه (کدهای اولیه)، چهار آموزه کلی در کدها را کشف کرد. این آموزه ها، همان آموزه های چهارگانه برای استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام نامیده شد. آموزه اول در استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه های فردی» نام گرفت. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار فردی» بستگی دارد، و به سطح زیربنایی معروف است. آموزه دوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه گروهی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به تربیت مدیران و منابع انسانی برای واحدهای مختلف سازمان های دولتی ایران است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار گروهی» بستگی دارد و به سطح ظرفیت سازی معروف است. آموزه سوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه سازمانی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به داشتن مدیرانی است که بتوانند شکاف مدیریتی را از بین ببرند. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار سازمانی» بستگی دارد، و به سطح روبنایی معروف است. آموزه چهارم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه دولت» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی به مجموعه مدیریتی، سیاسی و اقتصادی وابسته است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار دولت» بستگی دارد. در آموزه دولت، داشتن حکمت و علم به مسائل مدیریتی، سیاسی و اقتصادی در راستای مسیر پیشرفت مورد نظر دولت ها در جامعه اسلامی مطرح می شود و به سطح بازخور معروف است.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چهار آموزه فردی، گروهی، سازمانی و دولتی را باید در چهار سطح مدیریتی رفتار فردی، رفتار گروهی، رفتار سازمانی و رفتار دولت جستجو کرد. به طوری که در سطح مدیریت رفتار فردی باید به تقوا، شایسته محوری، داشتن سعه صدر، و سلامت بدنه؛ در سطح مدیریت رفتار گروهی؛ اعتماد، آینده نگری، ایجاد انسجام، و حفظ جامعه؛ در سطح مدیریت رفتار سازمانی ضابطه مداری، معیارگرایی، قانونمندی، حق گرایی و عدالت محوری؛ و در سطح مدیریت رفتار دولت به آزمایش، رشد، شخصیت دهی، مشارکت و اطاعت منابع انسانی توجه نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان پیشنهادهایی را برای مدیران سازمان ها در ایران ارائه کرد: 1) روی آوردن به استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی بر اساس نگاه سه وجهی مدیران به گذشته، حال و آینده مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه؛ 2) اولویت گذاشتن بر خدمت به مردم و شهروندان در جهت حاکمیت اصل انتخاب و انتصاب منابع انسانی شایسته سالار مبتنی بر تخصص توام با تعهد؛ 3) بسترسازی برای شکل گیری اخلاقیات در استفاده از استراتژی تامین منابع انسانی شایسته؛ 4) حرکت بر روی استقرار و پیاده سازی دولت علوی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه.
واژگان کلیدی: استراتژی، تامین منابع انسانی، دولت اسلامی، نهج البلاغه، تحلیل مضمون
تقدیر و تشکر: از سردبیر محترم فصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت و سایر مشارکت کنندگان در این مطالعه قدردانی می نمایم.
تضاد منافع: هیچ تضاد منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
واکاوی اصلاح رفتارهای انحرافی در سازمان براساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
125 - 152
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هراندازه رفتار کارکنان با هنجارها و ارزش های موردنظر سازمان هماهنگ باشد، امکان دستیابی به عملکرد بهتر سازمان فراهم می شود، و در مقابل، بروز رفتارهای غیراخلاقی و نامتناسب با فرهنگ سازمان، پدیده «انحراف رفتاری کارکنان» را معرفی می کند که اثرگذاری منفی آن در دستیابی به هدف ها، سازمان را به واکنش در برابر چنین رفتارهایی مجبور می کند. تشویق به رفتارهای اخلاقی و پرهیز از رفتارهای ناسازگار با اخلاق در سازمان ها، راهبرد مهمی در مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری سازمانی است تاجایی که سیاست های اصلاح رفتار و اعمال ناسازگار با اخلاق در سازمان، ابزارهای مؤثری برای تحقق اهداف اخلاقی و جلوگیری از بروزمسائلی همچون فساد و تعارض منافع بوده است واهتمام پیوسته به آنها، در ایجاد فرهنگ مثبت سازمانی و یک مزیت رقابتی برای سازمان، نقش مهمی داشته است. با وجود تأکید و اهمیت بر رفتار اخلاقی، همواره احتمال بروز رفتارهای انحرافی و غیراخلاقی افراد در سازمان ها وجود دارد؛ زیرا به اعتقاد برخی از پژوهشگران، بیشتر انسان ها قادر به انجام رفتارهای عمیق غیراخلاقی هستند و پتانسیل افراد و سازمان ها در رفتار غیراخلاقی بی حدوحصر است. بر این اساس نوع و شیوه مواجهه با رفتارهای انحرافی، می تواند این سؤال را طرح کند که برای اصلاح یا پیشگیری از رفتارهای انحرافی کارکنان، از چه اصول و قواعدی باید استفاده نمود که پاسخ به آن، می تواند متأثر از دو رویکرد مدیریت مبتنی بر دین و مدیریت فارغ از آموزه های دینی باشد که هدف پژوهش حاضر، واکاوی اصول اصلاح یا مقابله با رفتار انحرافی کارکنان، با تأکید رویکرد مدیریت مبتنی بر دین است.
روش پژوهش
در پژوهش حاضر که از نظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت، اکتشافی و ازنظر رویکرد ازجمله پژوهش های کیفی است، از روش تحلیل مضمون به عنوان یکی از متداول ترین روش های پژوهش کیفی، برای استخراج و تحلیل داده ها استفاده شده است. در گام نخست، با مطالعه نهج البلاغه کدهای توصیفی مرتبط با هدف پژوهش شناسایی شدند و بر مبنای تشخیص فردی و تبادل نظر با برخی از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه، مضمون های پیدا یا پنهان موجود در کد های توصیفی شناسایی و معرفی شدند. در گام بعدی؛ براساس قرابت و شباهت معنایی و کاربردی، مضمون های پایه اکتشافی در قالب طبقه ها و دسته های جداگانه طبقه بندی شدند و برای هر طبقه، مضمون سازمان دهنده مشخص گردید. سپس مضامین سازمان دهنده شناسایی شده، بر پایه مضمونی فراگیر دسته بندی و عنوان گذاری شدند. برای تأیید دقت علمی داده ها و تحلیل های پژوهش حاضر، مفهوم «قابلیت اعتماد» ازطریق دو راهبرد بازبینی در زمان کد گذاری و تأیید نظر خبرگان مرتبط با پژوهش موردنظر قرار گرفت؛ به طوری که کدهای توصیفی اولیه و مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده استخراج شده، در اختیار دو نفر از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه و مفاهیم سازمانی قرار گرفت و ضمن تعامل پیوسته و رفت و برگشتی پژوهشگر با خبرگان، سرانجام مفاهیم مرتبط با موضوع شناسایی و مشخص شدند که پاسخگوی سؤال پژوهش بودند.
یافته های پژوهش: در پژوهش حاضر، به منظور تفسیر عمیق تر و درک دقیق تر مفاهیم موجود در نهج البلاغه نسبت به اصلاح یا همان «اصلاح رفتاری»، سخنان امیر مؤمنان امام علی علیه السلام در خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه مطالعه و تحلیل شود تا برای مقابله یا اصلاح رفتارهای انحرافی در محیط کار، اصول و قواعد «اصلاح رفتاری در سازمان» واکاوی شوند. با تحلیل استقرایی داده های پژوهش مشخص شد که مواجهه با رفتار های انحرافی در دو مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، و پس از نمایان شدن رفتار انحرافی قابل طرح است. یافته ها نشان می دهد در مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، سازمان ها نیازمند رعایت اصولی تحت عنوان «اصول اولیه و پیشگیرانه» می باشند که این اصول شامل گسترش فرهنگ تقبیح خطا در سازمان، تدوین و ابلاغ قانون برخورد با خاطی، نظارت و ارزیابی مستمر بر رفتار افراد، آموزش و یاددهی مهارت های رفتار اخلاقی و پسندیده به کارکنان، و رعایت شایسته سالاری در جذب و به کارگیری افراد است. در مرحله نمایان شدن رفتار انحرافی کارکنان، سازمان به منظور اصلاح رفتار انحرافی نیازمند توجه و رعایت اصول دیگری تحت عنوان «اصول ثانویه و اجرایی» است که این اصول شامل آمادگی پذیرش برای اعلام خطا ازسوی خاطی، تساهل اخلاقی به جا در برخورد با فرد خاطی، رازداری و عدم افشای خطای افراد در نزد دیگران، رعایت عدالت در برخورد با خاطی، پاک دامنی مجازات کننده خاطی از رفتار انحرافی است.
بحث و نتیجه گیری
اصلاح و بازداشتن افراد از ارتکاب به رفتارهای انحرافی، از هدف های مهم و دغدغه های اساسی مدیران در سازمان هاست؛ زیرا بروز رفتار انحرافی، خسارت هایی را به فرد و سازمان تحمیل می کند. باوجوداین، در این پژوهش تلاش شد تا با فرض این موضوع که انسان ممکن است دست به رفتار غیراخلاقی و انحرافی بزند، اصول و قواعد برخورد با رفتار انحرافی معرفی شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که سازمان ها می توانند به منظور اصلاح رفتارهای انحرافی، به دو مرحله پیش و پس از وقوع رفتار انحرافی توجهی ویژه داشته باشد. از نتایج مهم پژوهش حاضر آن است که، گام نخست، در اصلاح رفتار انحرافی کارکنان، تمرکز بر پیشگیری و ممانعت از بروز چنین رفتار هایی است که یافته های استخراج شده در پژوهش حاضر، اصولی تحت عنوان اصول اولیه و پیشگیرانه را معرفی می کند. همچنین با فرض رعایت همه جوانب و اقدامات لازم برای پیشگیری، احتمال بروز خطا و کج رفتاری از کارکنان در محیط های اداری و سازمانی وجود دارد و با پذیرش چنین فرضی، نوع برخورد با فرد خاطی و شیوه های رفتاری سازمان برای اصلاح انحرافات رفتاری بسیار حائز اهمیت می شود که نتیجه پژوهش حاضر بیان داشت در این مرحله بایستی بر اصولی به نام اصول ثانویه و اجرایی تمرکز شود تا برای اصلاح رفتار انحرافی به وقوع پیوسته در چارچوب آموزه های دینی با فرد خاطی برخورد و مقدمات جبران و اصلاح رفتار انحرافی را فراهم گردد.
تحلیل و بررسی عوامل ساختاری فساد اداری در اندیشه امیر المؤمنین علی (ع) و رتبه بندی آنها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: فساد اداری یکی از مهم ترین چالش هایی است که به اعتماد عمومی، کارایی سازمانی و شفافیت در نهادهای دولتی آسیب وارد می کند. این مشکل به واسطه عوامل متعددی از جمله ساختارهای ناکارآمد، مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایجاد و تشدید می شود. از دیدگاه آموزه های اسلامی، به ویژه نهج البلاغه و سخنان امیرالمومنین علی علیه السلام، تأکید بر مبارزه با فساد از طریق شناخت و اصلاح ساختارها و تقویت اصول اخلاقی ضروری است. در نهج البلاغه، رهنمودهایی در خصوص عدالت محوری، شایسته سالاری، مسئولیت پذیری، تأمین نیازهای کارکنان و جلوگیری از تبعیض ها ارائه شده که می توان از آن ها برای مقابله با فساد بهره گرفت.این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل ساختاری مؤثر در بروز فساد اداری و ارائه یک مدل کاربردی برای پیشگیری از آن، بر پایه آموزه های امیرالمومنین علی علیه السلام طراحی شده است. با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نظرات نخبگان، این عوامل به ترتیب اولویت شناسایی و رتبه بندی شده اند. هدف از به کارگیری این روش، ارائه راهکاری برای مدیریت بهتر نظام اداری و اصلاح آن بر اساس دیدگاه های اسلامی است. این پژوهش نشان می دهد که اصلاح ساختارهای اداری و شفاف سازی فرآیندهای استخدام، گزینش و نظارت می تواند به ایجاد یک نظام سالم و کارآمد منجر شود که در آن زمینه های بروز فساد کاهش یابد.روش: این پژوهش به صورت ترکیبی و در دو بخش توصیفی و تحلیلی-کمی انجام شده است. در بخش اول که به شناسایی و تحلیل مبانی نظری اختصاص دارد، از روش توصیفی استفاده شده است. این مرحله شامل بررسی دقیق منابع اسلامی، به ویژه نهج البلاغه، برای شناسایی و گردآوری آموزه های مرتبط با فساد اداری است. رهنمودهای امیرالمومنین علی علیه السلام درباره مقابله با فساد و تقویت اصول اخلاقی در نظام اداری، مورد تحلیل قرار گرفتند و دسته بندی شدند. این مرحله به ویژه بر تفسیر آموزه هایی تمرکز دارد که بر شایسته سالاری، عدالت، نظارت مؤثر و تأمین نیازهای کارکنان تأکید می کنند.در مرحله دوم، به منظور رتبه بندی عوامل شناسایی شده، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. AHP به عنوان ابزاری برای تحلیل تصمیمات پیچیده و چند معیاره، این امکان را فراهم می کند که معیارها و شاخص های مختلف با یکدیگر مقایسه و اولویت بندی شوند. در این پژوهش از نرم افزارExpert Choice برای محاسبات AHP استفاده شده و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه با نخبگان و کارشناسان در زمینه های اداری، اسلامی و اجتماعی جمع آوری شده اند. این روش به ویژه برای این پژوهش مناسب است، زیرا نظرات کیفی به داده های کمی تبدیل می شوند و می توان عوامل مؤثر را به ترتیب اولویت شناسایی کرد. در نهایت، شاخص های کیفی به ضرایب کمی تبدیل شده و رتبه بندی عوامل فساد اداری مشخص گردید.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که از میان عوامل مختلف، عوامل ساختاری بیشترین تأثیر را بر بروز فساد اداری دارند و به طور مستقیم می توانند زمینه ساز مشکلات دیگر شوند. در بین عوامل ساختاری شناسایی شده، نظام نادرست گزینش و استخدام با ضریب اهمیت 0.417، به عنوان اصلی ترین عامل مؤثر بر فساد اداری شناخته شد. این نتایج نشان می دهند که انتخاب و انتصاب کارکنان بر اساس روابط شخصی و نه بر اساس شایستگی، به عنوان عامل اولویت دار باید مورد اصلاح قرار گیرد، زیرا این امر نه تنها به فساد داخلی منجر می شود، بلکه زمینه ساز گسترش سایر انواع فساد نیز هست.در رتبه دوم، ناکافی بودن حقوق و مزایای کارکنان با ضریب اهمیت 0.229 قرار گرفت. این مسئله نشان دهنده آن است که کمبود در حقوق و مزایا می تواند انگیزه کارکنان را برای رعایت اصول اخلاقی کاهش داده و آن ها را به سمت فعالیت های فسادزا سوق دهد. در واقع، عدم تأمین مالی کافی کارکنان، موجب می شود که آن ها برای تأمین نیازهای خود، به رفتارهای غیرقانونی دست بزنند.عامل سوم نظام غیر اصولی ارزیابی عملکرد با ضریب اهمیت 0.196 است که نشان دهنده ناکارآمدی در سنجش و ارزیابی دقیق عملکرد کارکنان و مدیران می باشد. عدم شفافیت و ناکارآمدی در ارزیابی ها باعث می شود کارکنان کارآمد مورد تشویق و تقدیر قرار نگیرند و حتی در برخی موارد افراد غیرشایسته به پست های بالاتر دست یابند، که این خود زمینه ساز فساد اداری است.در رتبه چهارم، خلأهای نظارتی با ضریب اهمیت 0.158 قرار دارد. نبود سیستم های نظارتی قوی و جامع، به کارکنان و مدیران فرصت سوءاستفاده از منابع عمومی را می دهد. سیستم نظارت ضعیف و غیرشفاف، فضای مناسبی برای بروز و گسترش فساد فراهم می کند. در این راستا، ایجاد ساختاری نظارتی جامع می تواند به بهبود سلامت اداری منجر شود.بحث و نتیجه گیری: تحلیل و بررسی یافته ها نشان می دهد که عوامل ساختاری به عنوان عوامل کلیدی در بروز و گسترش فساد اداری عمل می کنند و به شدت نیازمند اصلاح هستند. آموزه های اسلامی به ویژه توصیه های امیرالمومنین علی علیه السلام، نقش مهمی در تبیین اهمیت ساختارهای سالم اداری دارند. امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه بر اصولی مانند شایسته سالاری در جذب و گزینش، تأمین معیشت کافی برای کارکنان، نظارت مؤثر و ارزیابی منصفانه تأکید می کند که در این پژوهش نیز به عنوان عوامل مؤثر شناسایی شده اند. از این منظر، اصلاح ساختارهای اداری باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد تا بتوان به مبارزه ای مؤثر با فساد اداری پرداخت.این پژوهش به کاربست تکنیک AHP به عنوان یک ابزار علمی برای رتبه بندی و اولویت بندی عوامل فساد اشاره می کند. استفاده از AHP امکان بررسی دقیق و مقایسه چندمعیاره بین عوامل مختلف را فراهم می آورد که به سیاست گذاران و مدیران کمک می کند تا اقدامات مناسب را بر اساس اولویت بندی علمی انجام دهند. AHP همچنین امکان تبدیل داده های کیفی به کمی و ارائه خروجی دقیق برای تحلیل و مدیریت بهتر داده ها را دارد.با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود که سیاست گذاران و مدیران سازمان ها با تأکید بر اصلاح نظام های گزینش و استخدام، ارتقای نظام حقوق و مزایا، و ایجاد سیستم های نظارتی و ارزیابی عملکرد شفاف، به سمت کاهش و مدیریت فساد حرکت کنند. همچنین، توجه به آموزه های اخلاقی و فرهنگی می تواند به عنوان مکملی مؤثر در کنار اصلاحات ساختاری، به تقویت نظام اداری سالم کمک کند.