مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمرین استقامتی


۸۱.

تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر برخی از شاخص های انعقادی خون در رت های نر سالمند نژاد ویستار

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی شاخص های انعقادی فیبرونوژن سالمندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۶
اهداف: بخش مهمی از موارد مربوط به مرگ ناگهانی و سکته قلبی در سالمندان را می توان به انسداد عروق مغزی و کرونر در اثر ترومبوز ناشی از افزایش تعداد و فعالیت پلاکت ها نسبت داد. روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی 20 سر رت نر در دو گروه تمرین استقامتی و کنترل شرکت کردند. برنامه تمرینی اصلی شامل دویدن روی تردمیل به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته بود که با رعایت اصل اضافه بار از 25 دقیقه در جلسه اول به 54 دقیقه در جلسه آخر رسید. رت ها در گروه کنترل بدون هیچ تمرین 8 هفته را پشت سر گذاشتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین خونگیری مستقیم از قلب انجام شد و نمونه ها برای بررسی بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شدند. یافته ها: میزان فاکتورPLT در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد. در فاکتورPTT گروه تمرین استقامتی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت همچنین تمرین توانست بر متغیر فیبرینوژن اثر معناداری داشته باشد، چنانکه میزان این متغیر در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد. با این حال تمرین ورزشی نتوانست بر فاکتور های MPV وPT اثرگذار واقع شود. نتیجه گیری: تمرین ورزشی منظم به ویژه تمرین دویدن با شدت متوسط، باعث کاهش عوامل انعقادی و بهبود حجم پلاکتی می شود.
۸۲.

بررسی تأثیر تمرین استقامتی به عنوان یک روش کمک درمان بر کاشکسی عضلانی و عواقب قلبی عروقی در موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی کاشکسی بیماری قلبی عروقی سرطان پستان.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
سندروم کاشکسی و خطر مواجهه با بیماری های قلبی عروقی شیوع بالایی در بیماران سرطانی دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین استقامتی به عنوان یک روش کمک درمان بر کاشکسی عضلانی و عواقب قلبی عروقی ناشی از سرطان پستان انجام شد. 20 سر موش بالب سی (شش تا هشت هفته ایی با میانگین توده بدنی 17-18 گرم) پس از القای سرطان پستان و گذشت 2 هفته، تست توان هوازی بیشینه را اجرا کردند و به طور تصادفی به دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین تقسیم شدند. گروه تومور-تمرین، پروتکل تمرین استقامتی را به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته با افزایش تدریجی شدت 12 متر به 20 متر در دقیقه و مدت زمان 25 دقیقه تا 55 دقیقه انجام و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین تست توان هوازی بیشینه به عمل آمد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین موش ها قربانی شدند. وزن بدن، وزن غذای مصرفی، وزن قلب، وزن طحال، وزن عضله دوقلو و نعلی، شاخص توده قلبی و نسبت وزن عضله نعلی به وزن بدن و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن در دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تی مستقل در سطح معناداری 05/0P< استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر افزایش معنادار در وزن قلب (005/0P=)، وزن طحال (029/0P=)، عضله دوقلو (009/0P=) و عضله نعلی (022/0P=)، در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل را نشان داد. همچنین افزایش معنادار شاخص توده قلبی (016/0P=) و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن (005/0P=) و نسبت عضله نعلی به وزن بدن (021/0P=) در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل مشاهده شد. درنتیجه، به نظر می رسد تمرین استقامتی می تواند به عنوان یک روش کمک درمانی و استراتژی بالقوه برای بهبود سلامت دستگاه عضلات اسکلتی، قلب و عروق و کاهش روند کاشکسی عضلانی ناشی از سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد.
۸۳.

تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان GPX4 و MDA در عضله نعلی رت های نر سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی رت سالمند فروپتوز GPX4 MDA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
افزایش آهن در اثر افزایش سن در روند فروپتوزیس تأثیر دارد و محصول نهایی پراکسیداسیون لیپیدی، MDA است و GPX4 تنظیم کننده مرکزی و البته منفی فروپتوز است. فعالیت های ورزشی می تواند با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی این مسیر سالمندی را تعدیل کند؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان GPX4 و MDA در عضله نعلی موش های صحرایی نر سالمند بود. این مطالعه از نوع تجربی است. 20 سر موش صحرایی نرسالمند (با میانگین سنی 20 ماهه و میانگین وزنی 373 گرم) به دو گروه 10 تایی تقسیم شد: گروه تمرین، گروه کنترل. تمرین به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته با تردمیل ویژه جوندگان به طور فزاینده انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، عضله نعلی موش ها طی جراحی برداشته شد و میزان GPX4 به روش بیان ژن و میزان MDA به روش الایزا اندازه گیری شد. برای آنالیز داده ها، برای سنجش توزیع طبیعی داده ها از آزمون شاپیروویلک و برا تعیین همگنی واریانس ها از آزمون لوین و برای تعیین تفاوت بین دو گروه از آزمون t مستقل استفاده شده و از آزمون دی کوهن برای اندازه گیری اندازه اثر استفاده شد و محاسبات آماری توسط نرم افزار Prism Graph Pad نسخه هشت انجام شد. اختلاف معنادار در میزان بیان ژن GPX4 در عضله نعلی موش های گروه تمرین نسبت به موش های گروه کنترل مشاهده نشد 4079/0(p= ولی میزان MDA در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (0028/0p=). بنا بر یافته های تحقی ق حاض ر، به نظ ر می رسد اثر تمرین استقامتی در این پژوهش، کاهش فروپتوز را نشان می دهد. عدم اختلاف معنادار میزان بیان ژن GPX4 نشان از عدم تأثیر تمرین استقامتی با این شدت بر آن است.
۸۴.

اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح استراحتی HDL تام، HDL2 و HDL3 پلاسما در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: C-HDL تام C-HDL2 C-HDL3 تمرین استقامتی مدت های مختلف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۷۷
مقدمه و هدف: بیماری کرونری قلب علت اصلی مرگ و میر در جهان توسعه یافته و توسعه نیافته امروز می باشد. و به خوبی با افزایش در سطوح کلسترول تام (TC) و لیپوپروتئین کم چگال (C-LDL) و تری گلیسرید (TG) و کاهش لیپوپروتئین پرچگال (C-HDL) که نشانه های مستقل قوی برای CAD هستند محرز شده است. اعتقاد بر این استکه فعالیت هوازی خطر ابتلاء به بیماری قلبی- عروقی را بویژه از طریق افزایش سطح سرمی C-HDL کاهش می دهد. اگر چه این اثرات در میان مطالعات اثر فعالیت بسیار متغیر است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح استراحتی HDL تام، HDL2، HDL3، TG و TC پلاسما در موش های صحرایی نر بود. مواد و روش ها: به این منظور 50 سر موش صحرایی نر 8 هفته ای ویستار با میانگین وزن (6.589± 189.98) گرم خریداری و به طور تصادفی در 5 گروه شامل 3 گروه تمرینی با مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه و یک گروه کنترل پایه (داخل قفس) و گروه پایه 2 (شم) قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز و هر روز با سرعت 20 متر بر دقیقه با مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه تمرین داده شدند. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین کشته شدند و پلاسما جمع آوری شد.HDL تام و HDL3 با استفاده از روش رسوبی و کلسترول آن به روش آنزیمی اندازه گیری شد. مقدار HDL2 نیز از طریق محاسبه به دست آمد. تجزیه و تحلیل نتایج با آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی LSD با استفاده از نرم افزار (16 version)SPSS در سطح معنی داری 0.05 انجام شد. یافته ها: هیچ اختلاف معنی داری در میانگین غلظت C-HDL تام، C-HDL2، C-HDL3، TG، C-LDL، C-VLDL، C-HDL/TC، C-HDL/LDL و C-HDL3/C-HDL2 در بین گروه های پژوهش مشاهده نشد (0.05>p). تنها مقادیر کلسترول تام پس از 8 هفته تمرین استقامتی کاهش معنی داری را در گروه های 30 و 60 دقیقه در مقابل با گروه های شم و کنترل نشان داد.(F=6.566 ،p<0.000)نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که، 8 هفته تمرین استقامتی با سرعت 20 متر بر دقیقه و مدت های مختلف 30، 60 و 90 دقیقه تاثیری بر سطوح HDL2-C/HDL3- و LDL/HDL-C ،TC/HDL-C ،VLDL-C ،LDL-C ,TG ،HDL3 ،HDL2 ،HDL-CC ندارد. اما سطوح کلسترول تام به طور معنی داری پس از 8 هفته تمرین استقامتی کاهش یافت.
۸۵.

تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر وزن، دریافت غذا و نسفاتین-1 پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی نسفاتین-1 دریافت غذا چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
مقدمه: به منظور افزایش دانش و آگاهی از ارتباط بین فعالیت ورزشی، اشتها و چاقی، در پژوهش حاضر تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر تغییرات وزن، دریافت غذا و پپتید ضد اشتهای نسفاتین-1 در رتهای نر چاق، بررسی گردید. روش شناسی: 16 سر رت نر ویستار 2 ماهه، به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g30 ±319 رسیدند. سپس رتها به صورت تصادفی به دو گروه 8 تایی: گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی (5 روز در هفته به مدت دوازده هفته، هر جلسه 60 دقیقه با سرعت25 تا 30 متر در دقیقه) دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند. از روش الایزا برای آنالیز آزمایشگاهی نسفاتین-1، انسولین و گلوکز و از آزمون آنالیز واریانس مکرر و تی مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که وزن گروه تمرین به طور معناداری نسبت به گروه کنترل پایین تر بود (001/0p=). دریافت غذای گروه تمرین، 4 هفته اول کاهش معناداری نشان داد (001/0p=)، اما در هفته های بعدی به گروه کنترل نزدیک شد. نسفاتین-1 پلاسما، در گروه تمرینی به طور معناداری بالاتر بود (001/0p=). گلوکز و انسولین گروه تمرین به طور معناداری پایین تر بود (001/0p=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، تمرین استقامتی مانع از روند افزایش وزن در رت ها شد که شاید کاهش میزان غذای دریافتی، یکی از عوامل تأثیر گذار باشد. احتمالا افزایش پپتید ضد اشتهای نسفاتین-1 در این رابطه نقش بازی می کند که نیاز به تحقیق بیشتر و عمیق تر در این زمینه است.
۸۶.

تاثیر هفت هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن ناقلهای لاکتات عضلات اسکلتی موشهای صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مونوکربوکسیلات ترانسپورترها تمرین استقامتی موشهای صحرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: با وجود مشخص بودن تاثیر تمرین بر بیان مونوکربوکسیلات ترانسپورترها (MCTs)، عوامل تنظیمی این تغییرات هنوز به طور کامل شناخته نشده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر 7 هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان MCT1 و MCT4 در عضلات نعلی و باز کننده طویل انگشتان (EDL) و تعیین ارتباط بین بیان بسجین (CD147) و بیان این انتقال دهنده ها بود. روش شناسی: تعداد 20 موش صحرایی نر نژاد ویستار با دامنه وزنی 4/208 – 1/173 گرم انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه همسان و مساوی کنترل و تمرینی تقسیم شدند. تمرین استقامتی به مدت 7 هفته، بر گروه تمرینی اعمال گردید. 48 ساعت پس از اتمام برنامه تمرینی حیوانات تشریح و عضله نعلی وEDL استخراج شدند. سنجش بیان ژن با تکنیک Real time – PCR انجام و بیان نسبی هرژن با روش 2 –ΔΔCT محاسبه گردید. تفاوتهای بین گروهی با آزمون t مستقل و معنی دار بودن روابط بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون سنجیده شد. یافته ها: افزایش معنی دار 47 درصدی در بیان MCT1 عضله EDL ) 05/0< p) و 19 درصدی در بیان MCT4 عضله EDL ) 05/0 < p ) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. در مقایسه با گروه کنترل، بیان CD147 در گروه تمرینی در عضله نعلی بدون تغییر و در EDL، 21 درصد افزایش معنی دار داشت ) 05/0 < p). بین بیان CD147 و MCT1 فقط در عضله نعلی ارتباط معنی دار یافت شد ) 01/0< p) نتیجه گیری: بطور خلاصه نتایج تحقیق نشان داد بخشی از افزایش بیان MCT1 و MCT4 در عضلات اسکلتی متعاقب تمرین استقامتی از طریق افزایش در ساز وکار های پیش ترجمه ای و به روش مختص به ایزوفرم اتفاق می افتد. بیان CD147 در عضلات اسکلتی با بیان MCT1 در رابطه است.
۸۷.

مقایسه اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی مردان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: NT pro BNP تخریب عضله قلبی تمرین استقامتی تمرین مقاومتی مردان میانسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۸
مقدمه و هدف: پپتید ناتریوتیک مغزی (BNP) از میوسیت بطن ها در پاسخ به استرس عضله بطن تولید و ترشح می شود. اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال (NT pro BNP) به درستی مشخص نیست. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال NT pro BNP مردان میانسال بود. روش شناسی: 12 مرد میانسال به طور تصادفی به دو گروه تمرینات مقاومتی و استقامتی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه مقاومتی 8 هفته تمرین با 50 درصد یک تکرار بیشینه و 3 جلسه در هفته انجام دادند. آزمودنی های گروه استقامتی نیز 8 هفته، 3 جلسه در هفته با 70 درصد حداکثر ضربان قلب می دویدند. یافته ها: نتایج نشان داد اگرچه سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین استقامتی افزایش معنی دار یافت (05/0>P)؛ اما پس از 8 هفته تمرینات استقامتی کاهش معنی داری پیدا کرد (05/0>P). علاوه بر این، سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین مقاومتی تغییر معنی داری نداشت اما پس از 8 هفته تمرینات مقاومتی افزایش معنی داری یافت (05/0>P). بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات استقامتی و مقاومتی بر عملکرد عضله قلبی متفاوت است. تمرینات منظم استقامتی نسبت به تمرینات مقاومتی موجب بهبود عملکرد عضله قلبی می شود؛ با این وجود تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است. واژه های کلیدی: NT pro BNP، تخریب عضله قلبی، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، مردان میانسال
۸۸.

تأثیر تمرین استقامتی و مصرف متادون بر سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین 17 در موش های صحرایی وابسته به مورفین در دوره سندروم ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترفرون گاما اینترلوکین 17 سندروم ترک تمرین استقامتی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
مقدمه هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر8 هفته تمرین استقامتی و مصرف متادون به عنوان جایگزین مورفین بر سطح سرمی سایتوکاین های اینترفرون گاما و اینترلوکین17 بود. مواد و روش ها: تعداد24 موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 10± 220گرم به چهار گروه کنترل، ورزیده، مصرف کننده متادون، ورزیده مصرف کننده متادون تقسیم شدند. همه گروه ها به وسیله مورفین سولفات mL/4mg/ 0 در طی21روز معتاد شدند. برای اطمینان از وابستگی به مورفین، به تعدادی از حیوانات نالوکسان (ip ,kg/3mg) تزریق شد. به آب آشامیدنی گروه مصرف کننده متادون و گروه ورزیده مصرف کننده متادون پودر متادون هیدروکلراید اضافه شد. گروه ورزیده و گروه ورزیده مصرف کننده متادون به مدت8 هفته بر روی تردمیل دویدند. مدت زمان و سرعت به صورت تدریجی افزایش یافت. پیش از شروع تمرینات و24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی از همه حیوانات تهیه و از سرم خون به روش الایزا میزان سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین17 اندازه گیری شد. یافته ها: سطح سرمی اینترفرون گاما گروه ورزیده مصرف کننده متادون در مقایسه با گروه مصرف کننده متادون افزایش ( 001/ 0>P) و سطح سرمی اینترلوکین17 کاهش معنیداری را نشان داد ( 0.01>P). همچنین افزایش معنیداری در سطح سرمی اینترفرون گاما ( 0.01>P) و کاهش معنی داری در سطح اینترلوکین17 ( 0.001>P) در گروه ورزیده نسبت به گروه ورزیده مصرفکننده متادون مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین استقامتی در دوره سندروم ترک باعث افزایش اینترفرون گاما و کاهش اینترلوکین17 در گروههای فعال نسبت به گروههای غیرفعال شده و تاثیر بیشتری بر این سایتوکاینها گذاشت. بنابراین این نوع ورزش می تواند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی در دوره سندروم ترک گردد.
۸۹.

شیفت اکسیداتیو ایزوآنزیم های LDH متعاقب تمرین استقامتی در تومور موش های مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی سرطان سینه لاکتات لاکتات دهیدروژناز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۶
مقدمه و هدف: شناخت روش های درمانی که بتواند از پیشرفت سرطان سینه جلوگیری کرد حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین استقامتی بر بیان ایزوفرم های لاکتات دهیدروژناز (LDH) در تومور موش های balb/c مبتلا به سرطان سینه بود. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع تجربی بود. 25 راس موش ماده نژاد balb/c به طور تصادفی به 2 گروه کنترل سرطانی (12 = n ) و تمرینی سرطانی (13 = n ) تقسیم شدند. سرطان از طریق تزریق سلول سرطانی MC4L2 در پد چربی پستان موش ایجاد و پروتکل تمرین استقامتی به مدت 7 هفته بر گروه تجربی اعمال گردید. غلظت لاکتات تومور با روش RDI (Radioimmunoassay) ، بیان ایزوفرم های LDH-A و LDH-B در تومور بوسیله تکنیک وسترن بلات و ایزوآنزیم های (LDH1 –LDH5) LDH تومور در ژل آگاروز جدا و اندازه گیری شدند. معنی دار بودن تفاوت بین گروه ها با آزمون آماری t- student تعیین گردید. یافته ها: بعد از 7 هفته تمرین استقامتی به طور معناداری غلظت لاکتات تومور در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (0.05< P). این تغییر با کاهش معنی دار در بیان LDH-A (P<0.05) و افزایش همزمان در بیان LDH-B (P<0.05) تومور در گروه تمرینی همراه بود. در پایان دوره تمرین، در تومورگروه تمرینی ایزوآنزیم هایLDH1 و LDH2 و درگروه کنترل ایزوآنزیم های LDH4و LDH5 بیان بیشتری داشتند. بحث و نتیجه گیری:تمرین استقامتی می تواند با تغییر در ایزوفرم های لاکتات دهیدروژناز و تعدیل متابولیسم لاکتات تومور ابزاری مفید برای درمان یا پیشگیری از سرطان سینه باشد.
۹۰.

تاثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن های مبادله گر سدیم هیدروژن1( NHE1) و هم انتقال دهنده سدیم بی کربنات 1(NBC1)در عضله قلبی رت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم pH درون سلولی بیان ژن مبادله گر سدیم هیدروژن هم انتقال دهنده سدیم بی کربنات تمرین استقامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۰
مقدمه و هدف: تمرین با شدت بالا موجب افزایش بیان ژن های MCTs وNHEs  و NBCs  می شود اما اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های NHEs  و NBCs مشخص نیست. بنابراین هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های مبادله گر سدیم هیدروژن1 (NHE1) وهم انتقال دهنده سدیم بی کربنات 1 (NBC1) در عضله قلبی رت بود.روش شناسی: بدین منظور تعداد 20 رت نژاد ویستار نر در سن چهار هفتگی با میانگین وزن 8.9±7.93 گرم انتخاب و به طور تصادفی به دوگروه کنترل (10 سر رت)  و تمرینی (10سر رت) تقسیم شدند. تمرین استقامتی (دویدن روی نوار گردان جوندگان، شروع با 20 متر بر دقیقه تدریجاً به 30 متر بر دقیقه در هفته آخر) به مدت هفت هفته، بر گروه تمرینی اعمال شد. میزان بیان ژن mRNA ن (  NHE1وNBC1) از طریق تکنیک Real time-PCR انجام گرفت. از آزمون آماری t  مستقل و از نرم افزار (REST(permutation test جهت تعیین معنی دار بودن تفاوت متغیرها استفاده گردید. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد بیان ژن mRNA NHE1 عضله قلبی در گروه تمرین کرده 80 درصد نسبت به گروه کنترل افزایش داشت و این افزایش معنی دار بود (0.05>P). همچنین میزان بیان ژن mRNA  NBC1  گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل 50 درصد افزایش داشت اما این افزایش معنی دار نبود (0.05>P).  بحث و نتیجه گیری: در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که تمرین استقامتی موجب افزایش بیان ژن mRNAن   ( NHE1 وNBC1) در گروه تمرینی می شود و این الگوی افزایش بیان ژن مختص ترانسپورترهایی است که از لحاظ متابولیکی نقش مهم تری را در تنظیم و نگهداری pH درون سلولی در عضله قلب بر عهده دارند.
۹۱.

برهم کنش سرب و کورکومین طی یک دوره برنامه تمرین استقامتی بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) ریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: VEGF سرب کورکومین تمرین استقامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۲
مقدمه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی نقش مهمی در آنژیوژنز بر عهده دارد. فعالیت های ورزشی، کورکومین و سرب ممکن است موجب فرآیندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی بر روی VEGF بافت ریه داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی و مکمل کورکومین بر VEGF ریه ی موش های در معرض استات سرب بود. روش شناسی: 60 موش صحرایی به 6 گروه سرب، کورکومین+سرب، ورزش+سرب، ورزش+کورکومین+سرب، حلال و کنترل تقسیم شدند. گروه های سرب، کورکومین+سرب، ورزش+سرب، ورزش+کورکومین+سرب 20 و 30 میلی گرم بر کیلوگرم به ترتیب استات سرب و کورکومین به صورت درون صفاقی دریافت کردند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته بر روی نوار گردان به تمرین پرداختند. یافته ها: نتایج نشان داد القای سرب موجب افزایش سطوح VEGF و کاهش فعالیت سطوح VEGF ریه ی همه گروه ها در مقایسه با گروه کنترل می شود. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده ازکورکومین همراه با تمرینات استقامتی، می تواند نقش حفاظتی در برابر اثرات ناشی از آلودگی ناشی از سرب ایفا نماید.
۹۲.

آثار هشت هفته تمرینات استقامتی بر شاخص های کبد چرب، نیمرخ چربی و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی مبتلا به کبدچرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی ترکیب بدن نیمرخ چربی کبدچرب غیرالکلی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی با رسوب چربی در سلول های کبدی مشخص می گردد و در صورت عدم کنترل ممکن است سبب فیبروز، سیروز و تخریب سلولی کبد گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار 8 هفته تمرین استقامتی بر شاخص های ترکیب بدنی، نیمرخ چربی و کبد چرب در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی اجرا شد.مواد و روش ها: در این مطالعه 30 زن دیابتی (سن 7±53 سال، قد 4±158 سانتی متر، وزن 9±75 کیلوگرم) دارای کبدچرب غیرالکلی شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تمرین (15=n) تقسیم شدند. تمرینات گروه تمرین به صورت دویدن در هر جلسه به مدت 30-45 دقیقه و شدت 60-70 درصد ضربان قلب ذخیره و سه جلسه در هفته و طی هشت هفته اجرا شد. آنزیم های کبدی، نیمرخ لیپیدی، قند خون، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص های ترکیب بدن و VO2max پیش و پس از پروتکل تمرینی ارزیابی شد. از روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت ها استفاده و سطح معنی داری آزمون ها P≤0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه در متغیرهای نیمرخ چربی (TG، TC، HDL و LDL)، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن معنادار می باشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به جز در متغیر HDL که تغییر معناداری نداشت، سایر متغیرهای نیمرخ چربی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). همچنین نتایج بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های کنترل و تمرین، در فاکتورهای قندخون ناشتا، ALT، AST، TG، HDL ،LDL، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن وجود دارد (P<0.05).بحث و نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کنند که تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند از طریق جبران اثرات تخریبی دیابت نوع دو و کبدچرب غیرالکلی نقش مهمی را در بهبود این بیمارن ایفا کند. علاوه بر این انجام تمرینات هوازی می تواند از پیشرفت بیماری NAFLD جلوگیری کند.
۹۳.

اثر تمرینات استقامتی، قدرتی و موازی بر مقادیر اینترلوکین-6 و کورتیزول پلاسمای مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۵
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر 10 هفته تمرین استقامتی، قدرتی و موازی بر میزان اینترلوکین-6 و کورتیزول پلاسمای مردان تمرین نکرده بود. به همین منظور، تعداد 38 آزمودنی مرد سالم (با میانگین سنی 21/1±89/24 سال و میانگین قد 52/6±87/175 سانتی متر و وزن 33/9±98/71 کیلوگرم) به صورت تصادفی در گروه های تمرین استقامتی(n=10)،  قدرتی(n=9)، موازی (n=10) و کنترل (n=9) جایگزین شدند. آزمودنی ها هفته ای سه جلسه به تمرین دویدن بر روی نوارگردان، تمرینات قدرتی با وزنه های آزاد و یا ترکیبی از این دو(تمرین قدرتی در ابتدای جلسه) پرداختند. پس از 10 هفته تمرین، افزایش معناداری در قدرت بیشینه حرکات اسکوات و پرس سینه در گروه های قدرتی و موازی مشاهده شد P=0.00)). افزایش مشابهی نیز در گروه های استقامتی و موازی ملاحظه گردیدP=0.00) ). تمرینات استقامتی منجر به تغییر معناداری در سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 (p=0.107) و کورتیزول (p=0.38) نشد. تمرینات قدرتی نیز تأثیر معناداری بر سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 نداشت(p=0.630) ، اما موجب افزایش معناداری در سطوح پلاسمایی کورتیزول شد (p=0.001). در نتیجه اجرای تمرینات موازی هم تغییرات معناداری در سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 مشاهده نگردید (p=0.162)  و سطوح پلاسمایی کورتیزول نیز افزایش غیرمعناداری داشت (p=0.38). با این حال، تنها تفاوت تغییرات (D) در میزان اینترلوکین-6 گروه موازی     به صورت معناداری پایین تر از گروه کنترل بود(475/1±71/0 در مقابل 31/1±855/0) (p=0.016). در مجموع، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افزودن تمرین قدرتی به برنامه تمرین استقامتی به عنوان عامل مخل در عملکرد دستگاه ایمنی افراد تمرین نکرده مطرح نیست و حتی می تواند در بهبود آن مؤثر باشد.
۹۴.

تغییرات بیان پروتئین آسپروسین در بافت های کبد، پانکراس، قلب و عضله نعلی رت های نر مبتلا به دیابت، پس از هشت هفته تمرین استقامتی و مکمل یاری گزنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسپروسین تمرین استقامتی دیابت گزنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۶
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات بیان پروتئین آسپروزین در بافت های کبد، پانکراس، قلب و عضله نعلی رت های نر مبتلا به دیابت پس از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل گزنه بود. روش پژوهش: 48 سر رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به شش گروه هشت تایی، کنترل (C)، تمرین (E)، دیابت (D) و تمرین+دیابت (ED)، گزنه+دیابت (UD)، تمرین+گزنه+دیابت (EUD)، تقسیم شدند. پس از دیابتی کردن رت ها با تزریق استروپتوزوسین، پروتکل تمرین هوازی تداومی با شدت متوسط تا شدید، به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته اجرا شد. میزان مصرف عصاره گزنه نیز پنج روز در هفته، به مدت هشت هفته و 150 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، به صورت گاواژ داخل معده بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه برداری انجام گرفت. برای سنجش بیان پروتئین آسپروزین از روش الایزا و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آنالیز کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در همه بافت ها، آسپروسین در گروه دیابت نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (05/0>P). گروه EUD بیشترین کاهش را نسبت به گروه دیابت در همه بافت ها در مقایسه با گروه های ED و UD داشت (05/0>P)، به طوری که در بافت پانکراس این میزان به سطح گروه کنترل سالم نیز رسید، اما تغییرات در بافت قلب معنادار نبود. در همه بافت ها کاهش اسپروسین نسبت به گروه دیابت در گروه UD بیشتر از گروه ED بود، اما تفاوت بین این دو گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بیان پروتئین اسپروسین در بافت های کبد، پانکراس، قلب و عضله نعلی در اثر دیابت افزایش می یابد و استفاده از ترکیب تمرین هوازی و عصاره گزنه می تواند آن را کاهش دهد. اثر هم افزایی ترکیب تمرین هوازی و گزنه بسیار بهتر از هر کدام به تنهایی بود.
۹۵.

تاثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، وزن وشاخص لی موش های چاق2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی مقاومتی تناوبی شدید ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
مقدمه و هدف: چاقی و اضافه وزن یک اختلال سوخت و سازی است که سطوح بافت چربی در این اختلال تاثیرگذار است. لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز یک آنزیم منحصر به فرد در خانواده لیپوکالین است و نقش مهمی در بیماری های متابولیک مانند چاقی دارد. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات متفاوت بر بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، وزن و شاخص لی موش های چاق بود. مواد و روش ها: برای این منظور، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار چاق شده با رژیم غذایی پرچرب، به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تمرین استقامتی، مقاومتی، تناوبی شدید و کنترل تقسیم شدند. موش های گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه تمرین استقامتی با شدت 70 تا80 درصد سرعت بیشینه، مقاومتی با شدت 50 تا 120 درصد وزن بدن و تناوبی شدید با شدت 85 تا 90 درصد سرعت بیشینه را انجام دادند و هر هفته 5 درصد به شدت تمرینات اضافه شد. برای اندازه گیری بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز از روش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین اختلاف بین گروه ها در سطح  معناداری 0.05≥P استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید، بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز (0.001=P) در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافت. وزن (0.001=P) و شاخص لی (0.001=P) در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت. بین گروه های تمرینی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05<P). بحث و نتیجه گیری: تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید با تأثیر مثبت بر عامل درون سلولی لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، کاهش وزن و شاخص لی می توانند به عنوان راهکار موثر در زمینه افزایش لیپولیز و کاهش اختلالات مرتبط با اضافه وزن و چاقی در نظر گرفته شوند.