مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ارمنستان
مقاله حاضر می کوشد به بررسی تحلیلی و نماد شناختی فیلم سینمایی رنگ انار، اثر سرگئی پاراجانف، کارگردان ارمنی، از منظر انسان شناسی نمادین بپردازد. انسان شناسی نمادین، که در امتداد نظریه های دهه 1970 و با تلاش اندیشمندانی چون گیرتز، ترز و داگلاس در علوم انسانی ایجاد شده، فرهنگ را مجموعه ای از معانی می داند که از طریق نمادها و نشانه ها درک و تفسیر می شود. سینما نیز به عنوان رسانه ای متنی، جهت انتقال معانی فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از ابزارهای مناسب برای تحلیل متون سینمایی، استفاده از روش نماد شناسی است، که روشی منسجم و پربار در مطالعات سینمایی محسوب می شود. رنگ انار، فیلمی با اقتباس از زندگی صایات نوا (شاعر ارمنی قرن هجدهم)، آمیزه ای از نمادهای انجیلی، تصویرپردازی های مذهبی، هنر بومی و معماری قوم ارمن است. این مقاله، به روش تحلیل محتوای کیفی و شیوه ی کتابخانه ای، با رویکرد انسان شناسی نمادین، مبتنی بر دیدگاه کلیفورد گیرتز، مورد مداقه قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که پاراجانف از سینما گران مردم شناس ارمنی است که عناصر بومی و قومی ارمنیان را به خوبی شناخته، و شاهد تحولات نمادها و نشانه های بومی، به مذهبی، در دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی در زندگی قوم ارمن بوده است. این مقاله به بازشناسی ده نماد و نشانه در فیلم رنگ انار می پردازد.
بررسی زادگاه شیرین
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
97 - 116
حوزههای تخصصی:
اگرچه در باب زادگاه شیرین نظریات مختلفی وجود دارد، اما تأمل در متون تاریخی و تحقیقات پژوهشگران معاصر، نشان می دهد که در میان سرایندگان خسرو و شیرین، نخستین شاعری که از شیرین به عنوان شاه زاده ای ارمنی یاد می کند، نظامی گنجوی است. با توجه به جایگاه بلندی که نظامی در گستره شعر، ادب و تاریخ دارد و این که بیهقی وار در آنچه می نویسد برای خود مسؤولیتی عظیم قایل است و راست گویی را مایه حشمت و کژگویی را سبب بی قدری سخن می داند؛ به سادگی نمی توان به نادرستی سروده هایش حکم داد. در این جستار، با استناد به روابط دیرینه ایران و ارمنستان، متون تاریخی، یافته های پژوهشگران و روایت نظامی از خسرو و شیرین، به نظر می رسد که نه تنها ارمنی بودن شیرین بی پایه و بی اساس نمی نماید، بلکه شواهد و قراینی این نظریه را تقویت می بخشد.
دستور زبان فارسی در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
155 - 185
حوزههای تخصصی:
بر اساس شواهد تاریخی و مستندات فرهنگی، سرزمین قفقاز، دارای اشتراکات تاریخی و پیوندهای فرهنگی دیرینه ای با ایران و مردمان آن است. یکی از این حوزه های مشترک که تأثیرات دو سویه فراوانی از روابط فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ملّت قفقاز، در روزگاران دراز پدید آورده است، مسائل ادبی و حوزه تتبّعات شعری و تحقیقات مربوط به زبان و ادبیات است. بررسی های نقدشناختی آثار گویندگانی چون نظامی گنجه ای، خاقانی شروانی، مجیر بیلقانی، واله داغستانی و ... نشان می دهد که زبان شعری این سخنوران، نمی تواند با این شاعران آغاز گردد و در سخن همان ها به اوج پختگی برسد. بی گمان در این میان، سنت و سابقه ای در کار بوده و صد هزار دریای هنر و فضیلت پیش از آن دست در کار آفرینش هنری بوده است تا بزرگانی چون خاقانی و نظامی و مجیر از میان آن ها سر برآورند. در این میان، یکی از شاخه های مهم جریان زبان و ادب فارسی در قفقاز، تألیف کتاب های دستور زبان و لغت نامه های فارسی است. نگاهی به سیر تاریخی تدوین و تألیف این کتاب ها نشان می دهد که پیشگامان تألیف کتاب های فرهنگ لغات و دستور زبان فارسی، نویسندگان قفقاز بوده اند. در تاریخ تدوین کتاب های دستور زبان، سرزمین های قفقاز نقش بسیار مهمی دارند. این سرزمین یا خاستگاه مادری مؤلفان کتاب ها بوده اند و یا پذیرنده مؤلفانی غیربومی که در آن ناحیت ساکن شده اند. ما در این مقاله ابتدا نگاهی کلّی به تاریخ دستورنویسی و لغت نامه نگاری در قفقاز می کنیم و سپس با رعایت اختصار و ایجاز، به معرفی چند تن از مؤلفان کتاب های لغت و دستور زبان فارسی می-پردازیم.
شیرین، شه بانویی در خوزستان و میان رودان یا شاه دختی در ارمنستان؟ (با نگاهی به تاریخ نگاری های ایرانی، سریانی، ارمنی و رومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
97 - 122
حوزههای تخصصی:
با توّجه به این که سیمای شیرین در منابعِ تاریخی با سیمای داستانیِ او تفاوت دارد، در این مقاله ابتدا به چگونگیِ جایگاه و موطن او در منابعِ کهنِ فارسی، سریانی، رومی و ارمنی پرداخته ایم؛ در منابعی همچون تاریخ بلعمی و شاه نامه، شیرینْ کنیز و محبوبه خسرو است و ذکری هم از موطن و اصالت او نیامده، امّا در منابعی دسته اوّل و هم روزگار با خسرو و شیرینِ تاریخی، همچون رویدادنامه سریانی، تاریخ سبئوس، تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا، شیرینْ اهلِ خوزستان و نواحیِ جنوبِ غربیِ ایران شهرِ عهدِ ساسانی یا میان رودان دانسته شده است. امّا این که چرا شیرین که در روایات تاریخی، اهلِ جنوبِ غرب ایران یا خوزستان بوده و در روایاتِ ناحیه اران، مبدّل به شاه دختی ارمنستانی شده، برخاسته از چند پیش زمینه و دلیلِ تاریخی دانسته ایم بدین قرار: 1) روایت پردازانِ این قصه خود اهلِ این ناحیه بوده اند و او را از آنِ خود کرده اند؛ 2) خسروپرویز در مقطعی تاریخی در بردع و آذربایجان به سر برده و خاطره اش در آن سامان باقی مانده؛ 3) شیرین خود از اهلِ نصارا و هم کیشِ ارمنیان بوده؛ 4) احتمال خلط و التباس بین مکانی به نام «بیت آرامایه» و «ارمن» و جایگزینی تبارِ ارمنی به جای تبارِ آرامی برای شیرین هم هست. بنابراین قصه پردازانِ اران و ارمن، برای هویت سازی و هم ذات پنداری او را بدانجا نقلِ مکان داده اند.
تحلیل سازه انگارانه چرخش در سیاست خارجی ایران در برابر بحران قره باغ (2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه خودمختار قره باغ از ابتدای تشکیل جمهوری آذربایجان و ارمنستان مورد ادعای دو کشور بوده و سبب ایجاد بحران در روابط دو کشور شده است. اوایل دهه 1990 جنگ هایی بین دو کشور در گرفت و پس از برقراری آتش بس با میانجیگری روسیه در سال 1994 منطقه به کنترل ارمنستان درآمد. سیاست اولیه ایران در برابر بحران، بی طرفی بود، هرچند تمایل بیشتری به ارمنستان داشت و از این کشور حمایت نسبی کرد. اما پس از نقض آتش بس توسط جمهوری آذربایجان در سپتامبر 2020، دوره جدیدی از درگیری بین دو کشور شکل گرفت و بحران از سرگرفته شد. در بحران اخیر، جمهوری اسلامی ایران آشکارا از دولت آذربایجان حمایت و بر حق جمهوری آذربایجان بر قره باغ تأکید می کند. پرسش اصلی این است که چرخش در سیاست خارجی ایران در برابر بحران قره باغ را چگونه می توان تحلیل کرد؟ در این نوشتار با استفاده از روش تحلیل کیفی و بر مبنای چارچوب نظری سازه انگارانه عوامل مؤثر در تغییر و چرخش در سیاست ایران در برابر بحران قره باغ و به تعبیری عوامل واگرایی و همگرایی در روابط دو کشور را بررسی می کنیم. یافته های نوشتار نشان می دهد سیاست خارجی ایران در تأثیر عواملی همچون ایدئولوژی اسلامی شیعی، حمایت های داخلی آذری های ایران از جمهوری آذربایجان در برابر بحران قره باغ، کاهش سیاست های قومیتی و پان آذری آذربایجان و گرایش های واقع گرایانه و شرق گرایانه در سیاست خارجی جمهوری آذربایجان و همچنین سیاست غرب گرایانه دولت ارمنستان، دچار تغییر شده است.
تبعات امنیت اقتصادی روابط ترکیه با کشورهای قفقاز جنوبی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ اسقند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۵)
69 - 90
حوزههای تخصصی:
ترکیه با الگوی اولویت دهی راهبردی با محوریت جمهوری های آذربایجان و گرجستان و تلاش برای عادی سازی روابط با ارمنستان با استفاده از جبر جغرافیایی حاکم بر رفتار خارجی آن، روابط خود را در حوزه های مختلف تجاری، نظامی و امنیتی، سرمایه گذاری و فرهنگی (در قالب قدرت نرم) در قفقاز جنوبی توسعه داده است. تجارتی به ارزش 6/5 میلیارد دلار با منطقه، سرمایه گذاری به ارزش حدود بالای 12 میلیارد دلار در جمهوری آذربایجان و رسیدن به رقم سرمایه گذاری سالانه حدود 200 میلیون دلار در گرجستان و البته تنزل به 24 میلیون دلار در سال 2021 به دلیل شرایط کرونایی، استفاده از اشتراکات زبانی، فرهنگی و اعطای بورس تحصیلی و درنهایت، فروش تجهیزات نظامی، مؤلفه های الگوی راهبردی ترکیه را به صورت مصداقی در قفقاز جنوبی تشکیل می دهند. این در حالی است که الگوی برابرطلبی راهبردی ایران که کشورمان تا سال 2020 در پیش گرفته بود، به دلیل تعارض با الگوهای دوستی و دشمنی، ساخت اجتماعی امنیتی و توزیع قدرت در منطقه، در مسیر عملیاتی شدن با چالش های زیادی مواجه شد. پیشنهاد می شود ایران راهبردهایی مانند برنامه ریزی برای بهره برداری از طرح های خفته منطقه ای مانند تراسیکا، تلاش برای گذار از برابرطلبی راهبردی به اولویت دهی راهبردی، تغییر نگاه امنیتی به جمهوری آذربایجان، تقویت و تعمیق همکاری در حوزه های امنیتی و نظامی و همکاری در حوزه های فرهنگی در قالب قدرت نرم را در راستای تقویت امنیت اقتصادی در پیش بگیرد.
تأثیر جنگ جهانی اول بر تحولات سیاسی نخجوان از قرارداد باتوم تا قرارداد قارص (1921-1918)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارداد مهم قارص که در تاریخ 24 مهر 1300/ 13 اکتبر 1921بین دولت های وقت ترکیه، شوروی، ارمنستان، آذربایجان و گرجستان به امضا رسید، منجر به واگذاری نخجوان به جمهوری آذربایجان شد. ارامنه تلاش های زیادی جهت حفظ نخجوان انجام دادند، اما همه کوشش های آنها به دلیل داشتن رقبای نیرومندی چون شوروی و ترکیه ناکام ماند. در نتیجه پیمان قارص نه تنها واحد سیاسی جدیدی را پهنه قفقاز ایجاد کرد، بلکه از منظر ژئوپلتیک نیز موجب شکل گیری جغرافیای سیاسی جدیدی در شمال غربی ایران شد. هدف اصلی پژوهش آن است تا نشان دهد که چگونه توالی رویدادهای سال های آغازین جنگ جهانی در شکل گیری واحد سیاسی نخجوان تأثیر گذاشته است. روش پژوهش در این تحقیق مبتنی بر روش تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی بر پایه یافته ها و داده های کتابخانه ای است. براساس موضوع پژوهش، این پرسش مطرح می شود؛ جنگ جهانی اول چه تأثیری بر تحولات سیاسی نخجوان از قرارداد باتوم تا قرارداد قارص داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد منافع مشترک دولت نوپای شوروی و ترکیه باوجوداین که هر دو کشور در ضعف سیاسی و نظامی ناشی از پیامدهای جنگ جهانی اول بودند، اما برای نفوذ در قفقاز جنوبی با واگذاری نخجوان به جمهوری آذربایجان زمینه های نفوذ بعدی را برای خود فراهم کردند.
تاریخ ایران باستان در آیینه مورخان ارمنی
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
119 - 138
حوزههای تخصصی:
ارمنستان در جهان باستان به ویژه در دوره ساسانی جولانگاه ابراز قدرت دو ابر قدرت جهان ایران و روم بوده که در اغلب دوره ها وابستگی آن به حکومت ایران بیشتر بوده است. در واقع رویدادهای تاریخ سیاسی و فرهنگی ارمنستان در دوره باستان همواره متاثر از ایران بوده است. آثار و منابع تاریخی ارمنی در بازشناسی تاریخ ایران باستان که همواره از کمبود منابع مکتوب دست اول ایرانی و پراکندگی منابع به زبان های دیگر رنج می برد از اهمییت ویژه ای برخوردار است و غنای آن آثار می تواند فقر منابع تاریخ ایران را در این زمینه تا اندازه ای جبران می نماید. با ابداع الفبای ارمنی در قرن پنجم میلادی سنت تاریخنگاری ارمنی وارد دوره طلایی خود گردید. غنا و فراوانی تاریخ ارمنیان از جمله آثار آگاتانژ، لازار فاراپی، موسی خورنی، سبئوس در این قرن و قرن های بعد روشنی بخش گوشه های تاریک تاریخ ساسانی شده است. نظر به اهمییت منابع ارمنی در تاریخ ساسانی، این مقاله بر آن است تا با بررسی آثار مورخان ارمنی از جمله آگاتانژ، ازنیک کلبی، پاستوس بوزند، یغیشه، موسی خورنی، لازار فاراپی، سبئوس به دیدگاه های تاریخ نگاری این مورخان درباره ی تاریخ ایران در دوره ساسانی پی ببرد.
تحلیلی بر عوامل جغرافیایی برترساز در منطقه عملیات (مطالعه موردی جنگ دوم قره باغ- 27 سپتامبر تا 1 نوامبر 2020م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۵
159 - 189
حوزههای تخصصی:
جنگ دوم قره باغ به عنوان اصلی ترین جنگ بین دو کشور مستقل در سال 2020 م بود. با اینکه مدت زمان جنگ فقط 44 روز بود، با این حال این جنگ درس های تازه ای در عرصه نبردهای کلاسیک و مدرن در صحنه عملیات برای فرماندهان و استراتژیست های نظامی آموخت. از آن جایی که روند اجرای جنگ تحت تأثیر استفاده عملیاتی از تکنولوژی و فناوری نوین در حوزه عملیات یگان های پهپادی بود، لیکن ابعاد تأثیرگذاری عوامل و شاخص های جغرافیایی صحنه عملیات در برتری یگان های درگیری تا حدودی نادیده انگاشته شد. این در حالی است که با بررسی ابعاد جنگ، شواهد و قرائن جدیدی از جایگاه و اهمیت شاخص های جغرافیایی منطقه درگیری در تعیین سرنوشت جنگ مشاهده شد. در این تحقیق، جنگ قره باغ به روش توصیفی- تحلیلی از طریق مطالعه میدانی با هدف تعیین ابعاد، عناصر و عوامل جغرافیایی که منجر به برتری در جبهه های مختلف جنگ گردید، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن است که از بین عوامل جغرافیای طبیعی، شاخص تسلط جمهوری آذربایجان بر آسمان منطقه عملیات در زمین گیر شدن ارتش ارمنستان با میانگین 41/4 و از بین عوامل جغرافیای انسانی، شاخص تحول در صنعت دفاعی و به کارگیری گسترده و هدفمند از پهپادهای شناسایی و رزمی از سوی ارتش جمهوری آذربایجان با میانگین 87/4 بیشترین تأثیرات را در برتری ارتش جمهوری آذربایجان داشته است.
تبیین عوامل تأثیرگذار بر ایجاد آتش بس در قره باغ (نوامبر 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
833 - 850
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیامدهای بسیاری در سطوح منطقه ای و فرا منطقه ای به دنبال داشت. به طوری که در سطح منطقه ای با برآمدن 15 کشور مستقل بزرگ و کوچک قلمرو سابق شوروی در حوزه های اروپایی و آسیایی، از یک سو باعث شکل گیری سیستم های منطقه ای به ویژه در قلمرو آسیایی آن، یعنی قفقاز و آسیای میانه شد و از سوی دیگر خلأ قدرت ناشی از فروپاشی شوروی و فقدان یک قدرت مسلط منطقه ای، منطقه را وارد بحران های ژئوپلیتیکی کرد. در چنین شرایطی یکی از قدیمی ترین بحران های سرزمین های قفقاز جنوبی بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره باغ پدید آمد. درگیری های پراکنده به جنگی تمام عیار میان این دو کشور تبدیل شد که بر اثر آن، علاوه بر قره باغ، هفت منطقه دیگر جمهوری آذربایجان در خارج از قره باغ نیز به تصرف ارمنستان درآمد و درمجموع بیست درصد از خاک جمهوری آذربایجان اشغال شد. از زمان شروع درگیری ها، مذاکرات چندباره ای برای حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ با ابتکار سازمان ملل و میانجی گری برخی از کشورهای منطقه به آتش بس میان این دو کشور منجر شد ولی بارها نقض گردید تا اینکه در تاریخ ۱۰ نوامبر، طرف های درگیر، توافق نامه آتش بس را پذیرفتند. سؤال اصلی مقاله این است که چه عواملی سبب شده که کشورهای آذربایجان و ارمنستان آتش بس را پذیرفته و بر اجرای آن توافق کنند؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده و هدف آن است که با بهره برداری از نظریه تصمیم گیری (مدل رضایت بخش)، عوامل تأثیرگذار بر توافق آتش بس در قره باغ را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تغییر جغرافیای درگیری و تاکتیک نظامی، خطای محاسباتی ارمنستان، نبود توازن ژئوپلیتیکی و مداخله روسیه سبب شده تا در قره باغ آتش بس ایجاد شود.
گونه شناسی روابط اسرائیل و جمهوری آذربایجان: روابط راهبردی یا تاکتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، اسرائیل در قالب آیین پیرامونی و با هدف خروج از انزوای منطقه ای و بین المللی خود تلاش کرده است روابطش را در سطح های مختلف با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی گسترش دهد. در این ارتباط در گسترش روابط با کشورهای قزاقستان و جمهوری آذربایجان موفق بوده است. به نظر می رسد بعد از جنگ دوم قره باغ که پیامدهای متعددی در سطح های مختلف دوجانبه، منطقه ای و کلان در قفقاز جنوبی داشته است، این روابط بیشتر از گذشته شده است. این پرسش مطرح است که گونه شناسی روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل بر چه اساسی شکل گرفته است؟ برای فهم اندازه و عمق روابط اسرائیل با جمهوری آذربایجان، شاخص های مهم روابط راهبردی در ارتباط با محورهای مهم همکاری های بین دو بازیگر در حوزه های مختلف تطبیق داده شده است. در پاسخ این فرضیه طرح می شود که همکاری های تاکتیکی در مقایسه با مفهوم همکاری راهبردی، قدرت تبیین کنندگی بیشتری برای گونه شناسی روابط دو بازیگر دارد. یافته های این نوشتار نشان می دهد همکاری دو بازیگر بیشتر شاخص های روابط راهبردی مانند شاخص بی همتایی روابط، عمق، هدف های راهبردی همگرا، نهادمندی، تعریف دقیق از مفاهیم دشمن، تهدید و رقیب، به استثنای وجود جو دوستانه در روابط دوجانبه و تا حدودی همکاری های بلندمدت و طولانی را ندارد؛ بنابراین ماهیت روابط دو بازیگر را نمی توان براساس مفهوم رابطه راهبردی تبیین کرد. هرچند روند فزاینده روابط در سال های آینده می تواند هم پوشانی منافع مشترک دو بازیگر را از گذشته بیشتر کند. روش استفاده شده در این نوشتار، کیفی و به صورت دقیق بر مبنای مدل سازی ساختاری-تفسیری است.
ژئوپلی نومی روابط ایران با جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال های 2013 تا 2021(مقاله علمی وزارت علوم)
جمهوری آذربایجان و ارمنستان در شمال غربی ایران از ظرفیت های مناسب اقتصادی و حمل ونقلی برای تعامل با کشور ما برخوردارند. اما تنش و منازعه میان باکو و ایروان در سه دهه گذشته سبب ایجاد نوسان هایی در رابطه تهران با دو همسایه شمالی شده است. از سویی، حضور قدرت های رقیب در قفقازجنوبی نه تنها سبب ایجاد نگرانی های امنیتی و ژئوپلیتیکی برای ایران شده است، بلکه ضرورت بهره برداری از فرصت های موجود را برای ایران دوچندان کرده است. به همین منظور دولت یازدهم و دوازدهم با نگاهی عمل گرایانه، هم زمان در پی مهار تهدیدهای ژئوپلیتیکی و تقویت فرصت های اقتصادی ناشی از همسایگی با این دو کشور بوده است. این پرسش مطرح است که دولت حسن روحانی در مورد جمهوری آذربایجان و ارمنستان چه رویکردی داشته است؟ پاسخ به این پرسش نیازمند چارچوب مفهومی ویژه ای است که با توجه به نگرانی های ژئوپلیتیکی، ابعاد ژئواکونومی مسئله را نیز مورد توجه قرار دهد. با این هدف با استفاده از روش پدیدارشناسی و در قالب مفهوم «ژئوپلی نومی» استدلال شده است که تهران برای حفظ توازن ژئوپلیتیکی، رابطه با باکو و ایروان را در حد قابلیت های موجود افزایش داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جایگاه ژئواکونومیک برتر جمهوری آذربایجان سبب افزایش وزن این کشور نسبت به ارمنستان به ویژه در جنبه های اقتصادی روابط با ایران (2013 تا 2021) شده است. این نوشتار با استفاده از داده های کمی و کیفی نوشته شده است.
آل ساج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
167 - 190
حوزههای تخصصی:
آل ساج در تاریخ به بنی ساج، ساجیان و ساجیه شهرت دارند. ابوساج و فرزندانش محمد و یوسف، با توسل به تفوق نظامی و اقتدار سیاسیِ سپاه ساجیه، در سرکوب شورش های ضد خلافت، مقرّب خلافت شدند. تبیین و تحلیل شکل گیری آل ساج در آذربایجان و غرب ایران به عنوان یک حلقه مفقوده از مطالعات تاریخ ایران در قرون سوم و چهارم هجری، بیان مسأله پژوهش کنونی می باشد. یافته های تحقیق حاضر نشانگر آنست که خاندان ساجیان، بقای خود را، در اتکای به اقتدار نظامی خویش و آرامش بخشی آذربایجان می دیدند. سپاه ساجیه به عنوان نیروی آموزش دیده نظامی، توانست بیش از نیم قرن و حتی پس از اضمحلال حاکمیت آل ساج بر آذربایجان، موجودیت خویش را در مرکز خلافت تداوم بخشند. هدف پژوهش کنونی، بررسی مستند روند مناسبات مبهمِ تاریخی میان عباسیان و آل ساج، و روشن نمودن مواضع سیاسی و چهره سرداران ساجیه در تحولات غرب ایران است. ساجیان در طی این مدتِ حساس از تاریخ ایران و اسلام، مجادلات درازمدتی نیز با خلافت در عرصه سیاسی و نظامی در وقایع عدیده داشتند. قدرت یابی آل ساج در آذربایجان پس از انقراض سلسله وابستگانِ ساجیه در اسروشنه، توسط امیر اسماعیل سامانی و قطع امید از بازگشت به ماوراءالنهر، و شکست از طولونیان در شام و عراق صورت گرفت. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و متکی بر منابع کتابخانه ای با رویکردی نقادانه براساس آخرین یافته های پژوهشی است.
جایگاه استان سیونیک ارمنستان در معادلات امنیتی کشورهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
60 - 73
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ 44 روزه سال 2020 و تصرف مناطقی از قراباغ توسط جمهوری آذربایجان با پشتیبانی مستقیم رژیم صهیونیستی و ترکیه، توازن قوا میان دو جمهوری ارمنستان و آذربایجان مختل گردیدو تهدید امنیتی مهمی را برای کشورهای پیرامونی به همراه داشته است.جمهوری آذربایجان به دنبال ایجاد راه ارتباطی با جمهوری خود مختار نخجوان از سرزمین ارمنستان در استان سیونیک می باشد،در صورت تحقق این خواسته ترکیه به صورت زمینی به قفقاز جنوبی راه می یابد و کشور های ترک زبان تا استان سین کیانگ چین ارتباط زمینی پیدا می کنند. مواجهه با بسط رادیکالیسم برخاسته از پان ترکیسم، تهدید امنیتی علیه مرز تاریخی ارمنستان و ایران، حضور ناتو در منطقه قفقاز جنوبی و دریای خزر از مصادیق جدید تهدیدات علیه کشورهای پیرامونی ارمنستان می باشد . پرسش اصلی عبارت است از این که استان سیونیک ارمنستان چه جایگاهی در معادلات امنیتی کشورهای پیرامونی دارد؟ فرضیه تحقیق بر این پایه است که اهمیت ژئوپولیتیک و موقعیت استراتژیک استان سیونیک ارمنستان به خاطر ایجاد مانع جغرافیایی در اشاعه پان ترکیسم در منطقه و بسط ناتو به منطقه قفقاز جنوبی و دریای خزر می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است.
مناقشه دوم قره باغ و پیامدهای آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
181-198
حوزههای تخصصی:
جنگ دوم بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر 2020پس از 44 روز با میانجیگری روسیه به آتش بس ختم شد. این مقاله به تاثیر جنگ قره باغ و توافق بر سر ملی ایران پرداخته است. با این پرسش اصلی که چه آثار و پیامدهایی برای امنیت و ملی جمهوری اسلامی ایران است؟ بر اساس تحقیقات مقاله برهم خوردن موازنه قدرت در قفقاز جنوبی و توافقنامه آتش بس ناشی از آن در شکل های مختلف ایجابی و سلبی بر امنیت و امنیت جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: نقش آفرینی بیشتر روسیه در مرزهای شمال غربی ایران، احتمال دور شدن جغرافیای درگیری از مرزهای ایران، دستیابی ایران به اراضی هم مرز و ارتباط مجدد مرز نسبتاً با آذربایجان و نظایر این ها است. مهم ترین راه های پیش روی ایران در حل با بحران این ها نیز شامل مواضع بیطرفانه و درعین حال ایفای نقش میانجیگری فعال برای حفظ و ایفای جایگاه راهبردی ایران به طرف های درگیر و بازیگران منطقه ای است. حضور فعال در مناطق جدید آزاد شده، افزایش مسیرهای مواصلاتی و ترانسیتی با جمهوری آذربایجان در مناطق تازه آزاد شده است.
پی جویی ابعاد زیباشناسی و معناکاوی قالی های ارمنستان از منظر انسان شناسی هنر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
7 - 23
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قالی ارمنستان، یکی از محصولات هنری و فرآورده های فرهنگ بومی این کشور و دیرینه ترین نظام بافندگی در جغرافیای قفقاز است که از گذشته در فلات ارمنستان کهن، حیاتی سرزنده داشته است و بر پایه اندیشه خیال پردازانه و ذوق آزمای بافندگان ارمنی و بهره گیری از مفاهیم نمادین آیینی، اساطیری و مذهبی، بافته و عرضه شد. طرح ها و نقش ها در این قالی در بستر فرهنگی و بافت جامعه ارمنستان در گذر زمان شکل گرفته و تداوم یافته است که منظور نظر رویکرد انسان شناسی هنر است. این رویکرد، وسیع نگر و همه جانبه است که در مطالعه و شناخت هنر جوامع بومی و بستر فرهنگی آن، مطلوب و ارزش مدار است. پرسش اصلی پژوهش این است که بر اساس رویکرد انسان شناسی هنر، کارکرد قالی های ارمنستان، انواع نقوش و معانی آن ها کدام است؟هدف: تحلیل و فهم ابعاد کارکردی و مفاهیم زیباشناختی و معناشناختی نقوش قالی های ارمنستان در بستر و زمینه فرهنگی که در آن، خلق شده اند، هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.یافته ها: خلاصه یافته های پژوهش شامل، وجود و حضور انواع نقوش گیاهی، جانوری، اشکال متفرقه هندسی، انسانی و خط نگاره ها در متن قالی ها که علاوه بر این که در جهت نقش پردازی و آراستن فضای قالی ها، خلق شده اند، رسالتی ضمنی را نیز بر عهده دارند و آن جنبه نمادین و معنایی نقوش و یادآوری و پیام رسانی فرهنگی و دینی است که هرکدام از آن ها در ماهیت وجودی خویش دارند.برخی از آ ن ها شامل اژدها، درخت زندگی (یَسی)، صلیب، محراب و کلیسا، ترنج است که هرکدام دارای بار معنایی مختص به خویش است که در گذر زمان و بر بستر فرهنگی جامعه ارمنستان شکل گرفته اند.کلیدواژ ه ها: ارمنستان، انسان شناسی، هنر، قالی، طرح و نقش.
تبیین پیامدهای ژئوپولیتیک عادی سازی روابط ترکیه ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی روابط گذشته و حال ترکیه ارمنستان، روند عادی سازی روابط، و مطالعه مهم ترین عوامل تاثیرگذار در مناسبات بین دو کشور، پیامدهای سیاسی اقتصادی عادی سازی این روابط را در گستره منطقه از دید ژئوپولیتیک تحلیل می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد بهبود مناسبات ترکیه با ارمنستان تنها زمانی برای ترکیه مفید خواهد بود که در عادی سازی روابط منافع ملی سایر کشورهای منطقه را لحاظ کند، چون نادیده گرفتن آن موجب از دست رفتن منافع ترکیه در مناسبات با آذربایجان و گرجستان خواهد شد. از دید قدرت های صاحب نفوذ در منطقه نیز پیامدهای احتمالی بهبود روابط ترکیه ارمنستان با پیچیدگی هایی خاص همراه است. در پی بهبود مناسبات ترکیه ارمنستان احتمالاً شاهد نوعی توازن نفوذ بین قدرت های ذی منفعت در منطقه خواهیم بود.
تبیین روندهای دفاعی – امنیتی حوزه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی (آذربایجان، گرجستان، ارمنستان) و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
117 - 146
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی شوروی منطقه قفقاز جنوبی دچار یک خلاء امنیتی شد که به موجب آن فضایی برای حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای فراهم آمد. مناقشات مرزی و سرزمینی میان کشورهای این منطقه در 3 دهه اخیر سبب تولید ناامنی و انتشار آن به کشورهای همسایه بوده و تداخل منافع نوعی رقابت سه سطحی درون منطقه ای – برون منطقه ای و جهانی ایجاد کرده است. این مسئله سبب شکل گیری بحران ژئوپلیتیکی در این مطنقه شده است و به همین جهت حل این بحران آسان نیست و می توان انتظار ادامه دار بودن آن را داشت. از این رو اهمیت قفقاز جنوبی به عنوان خارج نزدیک ایران و دروازه ورود ایران به اروپا و از سوی دیگر حضور قدرت های منطقه ای و جهانی مانند روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه و اسرائیل تهدیدها و فرصت های مهم برای ایران ایجاد می کند. این پژوهش می کوشد از طریق گردآوردی اطلاعات و داده ها از راه اسنادی و کتابخانه ای و با روش توصیفی – تحلیلی رخدادهای قفقاز جنوبی در سال 2020 میلادی را بازخوانی کرده و بر اساس اطلاعات موجود به استراتژی های مناسب جمهوری اسلامی ایران در برخورد با این بحران دست یابد.
قدرت نرم لابی ارمنی در آمریکا و منازعات در قفقاز جنوبی: با نظر به تحولات جنگ دوم قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
113 - 139
حوزههای تخصصی:
لابی گری از طرف عاملان مختلف دولتی و غیر دولتی از مصادیق مهم اعمال قدرت نرم در قلمرو دیپلماسی عمومی و غیررسمی است که به منظور تاثیرگذاری بر روند تصمیم گیری ها و سیاستگذاریهای دولت ها و سازمانهای بین المللی انجام می شود. مسائل منازعه آمیز در روابط ارمنستان، آذربایجان و ترکیه در قفقاز جنوبی از موضوعات اساسی لابی گری دیاسپورا و سازمانهای لابی ارامنه در آمریکا در جهت اعمال قدرت نرم به نفع ارامنه و دولت ارمنستان بوده است. شناسایی رسمی ادعای نسل کشی ارامنه توسط دولت عثمانی، تلاش برای استقلال یا ادغام منطقه قره باغ کوهستانی به ارمنستان و اعمال محدودیت و تحریم علیه ترکیه و آذربایجان مهمترین اهداف اعمال قدرت نرم لابی گری ارمنی در ایالات متحده بوده است. باتوجه به نقش ایالات متحده در تحولات این منطقه بعد از فروپاشی شوروی، سیاست های آن در برخی موارد از لابی گری ارامنه تأثیر پذیرفته است. این پژوهش به روشی توصیفی-تحلیلی و با اتکا به نظریه های قدرت نرم، لابی گری و نفوذ، نقش لابی ارمنی در ایالات متحده را مورد پرسش و پژوهش قرار داده و در پاسخ به این فرضیه دست یافته است که نقش و تاثیر قدرت نرم لابی ارمنی در سیاستهای ایالات متحده بویژه بعد از جنگ دوم قره باغ در سال 2020 تعیین کننده نهایی نبوده، بلکه سیاستهای آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی تابعی از میزان فعالیت لابی ارمنی از یک سو و سیر تحولات در منطقه و دگرگونی در روابط آمریکا با ترکیه و آذربایجان از سوی دیگر، بوده است.
تبیین بحران قره باغ بر اساس مدل مدیریت بحران برچر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
164 - 186
حوزههای تخصصی:
بحران قره باغ درگیری قومی و سرزمینی بین ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره باغ کوهستانی بود که بیش از سی سال به طول انجامید. نهایتاً در سپتامبر 2023، پس از یک محاصره چند ماهه، جمهوری آذربایجان موفق به تصرف کامل قره باغ شد. این بحران ریشه های تاریخی، قومی، مذهبی و ژئوپلیتیکی داشت که تحت تأثیر متغیرهای محیطی گسترش و کاهش پیدا کرده است. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می شود که چه عواملی در سیر تحول بحران قره باغ نقش داشته اند؟ (سؤال) با استفاده از روش ردیابی فرآیند (روش) و بهره گیری از نظریه مدیریت بحران مایکل برچر (مبانی نظری) تلاش شد تا به این سؤال پاسخ داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد در مرحله پیدایش و تصاعد بحران نزدیکی سرزمینی دو کشور، تضادهای قومی- مذهبی، رقابت های ژئوپلیتیکی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، نقش قابل توجهی داشتند. این بحران نه با یک راه حل دیپلماتیک بلکه با استفاده از زور خاتمه پیدا کرد. طبق مدل مدیریت بحران برچر چنانچه یک بحران بین المللی با زور خاتمه یابد ثبات کمتری به همراه خواهد داشت. بنابراین، شکل گیری مجدد بحران بین باکو و ایروان محتمل است. در دوران پس از بحران می توان شاهد تنش هایی در ارمنستان در نتیجه هجوم پناهنده ها از قره باغ به این کشور و نارضایتی مردم از پاشینیان، بود. در سطح منطقه ای موازنه قدرت به سود باکو تغییر پیدا کرده است که می تواند باعث ماجراجویی های این کشور در منطقه در ارتباط با ایران و ارمنستان شود. همچنین، حضور گسترده ترکیه و اسرائیل در منطقه قفقاز جنوبی تشدید کننده رقابت های منطقه ای خواهد بود (یافته ها).