مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
عشق الهی
حوزههای تخصصی:
ابن سینا، رئیس فیلسوفان عالم اسلام، با اینکه در قرون وسطی زندگی می کرد، ولی هرگز روحیه و اندیشه قرون وسطایی نداشته است. او همچون فیلسوفان دوره تجدید حیات علمی و فرهنگی ، مخالف هر نوع تحجر و تقلید بود و سند درستی هر امری را عقل و تجربه می شناخته و برای انکار چیزی تا دلیل و برهان روشنی نمی یافته، آن را در بوته امکان می نهاده است . این عالم بزرگ، شهود عرفا و کرامات اولیا را از نگاه عقل ممکن می دانسته و در برخی از رسالات و کتاب هایش به توجیه فلسفی آن ها پرداخته است. با این وجود از مطالعه احوال و آثار وی بر می آید که او هرگز به سیر و سلوک نپرداخته و راه و روش صوفیان را در پیش نگرفته است.
«جامی، محبّت الهی و باده معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق و محبّت مهم ترین مضمونی است که از شعر گذشته به شعر صوفیانه در آمد و در مفهومی غیر از مفهوم معمول، از جمله مهم ترین اصطلاحات صوفیه شد. همراه با این لفظ، بسیاری الفاظ مرتبط با آن-که در وصف معشوق به کار می رفت- و نیز واژگانی چون شراب و باده و خرابات و ... به شعر صوفیانه راه یافت و معنای استعاری و مجازی پیدا کرد. تشبیه محبّت به شراب اوّلین مرحله شکل گیری معنی عرفانی شراب است و این تشبیه سبب شد تا شاعران و از جمله عبدالرّحمن جامی، از باده در بیان مضامینی چون عشق ازلی و کیهانی استفاده کنند. درباره مضمون عشق و مراتب آن و دیدگاه شعرای دوره های مختلف رسالات و مقالات بسیار نگاشته شده و از آنجا که دربارهآثار جامی بدین موضوع، چندان پرداخته نشده، مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر غزل های دیوان او و اشعه اللّمعات و لوامع و لوایح، مضمون مذکور را بررسی و دیدگاه های جامی را در آن خصوص بیان کند. الفاظ مربوط به محبّت و باده در مفهوم عرفانی در غزل های جامی و دیگر آثارش به شکلی متعالی و بدیع به کار رفته که حاکی از تلقّی او از عرفان و عشق الهی است.
ویژگی عبادت در سلوک عرفانی رابعه عدویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش؛ «تأثیر سلوک عبادی رابعه عدویه بر وجوه عرفانی» او مورد بررسی قرار می گیرد. در باب زهد و عشق الهی این بانو و نیز کرامات وی سخن بسیار به میان آمده است ولیکن در منابع عرفانی چندان به نقش راهبردی عبادات در سلوک عرفانی رابعه، اشاره نگردیده و نیز در بررسی غالب مقالات و پایان نامه ها التفات و اهتمام پژوهندگان را در این خصوص نیافتیم، لذا در نظر داریم در این پژوهش مرحله به مرحله ابحاث تعبدی زندگی رابعه را مورد بررسی قرار دهیم تا به این نتیجه برسیم که: سلوک دینی رابعه مقدمه و قوام بخش سلوک عرفانی اوست. در این سیر معرفتی پس از مرحله فناء، اشتیاق و سعی رابعه برای زهد و تعبد مضاعف گشته و امتزاج عشق و بندگی به حد اعلای خود رسیده است. همچنین اهمیت رسالت رابعه در شناساندن حقیقت بندگی به مردم و ایجاد نهضتی عرفانی بر مبنای عشق الهی، ازجمله نتایج نوآورانه این پژوهش می باشد.
ارزیابی مبادی تصدیقی برهان اختفای الهی در اندیشه شلنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
243-272
حوزههای تخصصی:
یکی از براهینِ علیه وجود خدا که در دوران معاصر موردتوجه برخی فیلسوفان دین قرار گرفته، «برهان اختفای الهی» است. مقرران این برهان، سعی دارند که با استناد به برخی صفات مهم خدای ادیان توحیدی و لوازم و پیامد هایی که پذیرش این صفات در زندگی بشر دارد، به ویژه عشق کامل و مطلق او به بندگانش، صحنه واقعیت را از وجود خدا تهی دانسته و یا حداقل احتمال عدم وجود او را از احتمال وجودش، کم رنگ تر جلوه دهند. در مقابل، طیف اندیشمندان و فیلسوفان خدا باور کوشیده اند که با نقد این برهان، نا رسایی آن را در اثبات عدم وجود خدا نمایان سازند. برهان یادشده مبتنی بر مبادی تصوری و تصدیقی ای است که بحث و تحلیل از آن ها در فهم صحیح برهان و در ادامه نقد آن راهگشا خواهد بود. نگاشته پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی به چهار مبدأ تصدیقی برهان شلنبرگ اشاره و به تحلیل آن ها می پردازد. بر اساس یافته های تحقیق، غیر ارادی بودن فرآیند شکل گیری باور در انسان، غیر قابل دسترسی دانستن خدا به عنوان امر غایی، نهایی گرایی و مختار بودن انسان چهار مبدأ تصدیقی برهان اختفای شلنبرگ محسوب می شوند. تبیین این امور به همراه ملاحظاتی ناظر به آن ها در این تحقیق ارائه خواهد شد.
ارزیابی معانی و مصادیق آیه «امانت» از نگاه مولوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیه «امانت» از آیات متشابه قرآن کریم و مرتبط با بحث عمیق معنای زندگی است. مفسران مصادیق «امانت» را طاعت و تکلیف، ولایت الهی، خلافت الهی، خلافت ائمه اطهار، نفس ناطقه و مانند آن دانسته اند. از منظر مولوی امانت بر مصادیقی همچون نفحات حق، عشق الهی، حیات وارونه انسان و اختیار قابل تطبیق است. از میان معانی مزبور، «اختیار» معنایی منحصربه فرد است که تنها مولوی از میان اندیشمندان حوزه قرآن و عرفان، آن را مصداق امانت دانسته است. وی اختیار را از منظر ترددزایی که مایه رنجش روح انسان و بازماندن از حیات آرام و لذت بخش ملکوتی است، منظور داشته و راه خروج از دوزخ فکر و ذکر اختیاری را سپردن اختیار کامل نفس در دست خداوند و بی اختیاری عاشقانه و عارفانه دانسته است. نگارنده اختیار را از حیث معصیت زایی و گرفتار آمدن در عقوبت الهی ارزیابی کرده که این عواقب، موجب اتصاف انسان به «ظلوم» و «جهول» گشته است.
ظهور معنویت و عرفان در شعر شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
111 - 128
حوزههای تخصصی:
فصیح الملک، شوریده شیرازی (متوفی 1345ق) را آخرین شاعر سبک بازگشت ادبی خوانده اند که از روشندلان نابغه در ادب فارسی به شمارمی آید، دوران پرتلاطم زندگی او در پایان عصر قاجاریه و ابتدای دوران پهلوی و حوادث انقلاب مشروطه، شعر او را دارای فراز و فرودهایی می کند که به سوی معنویت و عرفان نیز گرایش هایی را نشان می دهد در این مقاله با روش تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و اشعار شاعر، سرودهایی که ارتباط با معنویت و عرفان داشته اند، تحلیل شده اند و عشق الهی و تمایل به وحدت وجود و تزکیه نفس تا گرایش به انسان کامل در آن دنبال می شود و به ویژه اشعار صوفیانه او درباره امام علی(ع) چشمگیر است که با ارادت به امام حسین(ع) و امام رضا(ع) تکمیل می گردد و این امامان را در قامت انسان کامل عرفانی ترسیم می نماید و نتیجه گیری می شود که این شاعر دارای تمایلات معنوی و عرفانی بوده است و در دوران پختگی و دهه های پایانی عمر این گرایش افزایش یافته است. اصول معنوی را سرلوحه آموزه های خود در اغلب اشعار قرارمی دهد.
مضامین عرفانی در دیوان فانی خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
361 - 380
حوزههای تخصصی:
فانی خویی (متوفی 1225 ق.) عارفی شاعر و حکیمی جامع است که در آثار قلمی خود به ویژه در دیوان اشعار، نشان می دهد که مضامین عرفانی دلمشغولی همیشگی او بوده است و به همین دلیل به نکات دقیقی در عرفان نظری و عملی اهمیت می دهد و بیش از هر مفهومی از نظریه وحدت وجود با بیان های مختلف دفاع می کند. سپس در پیروی از سبک خراسانی و عرافی و به تبعیت از سنایی و عطار و مولوی در زمینه عشق الهی هنرنمایی می کند. سیر و سلوک صوفیانه را با مبارزه با نفس و اندیشه کثرت گرایانه دنبال می کند و با دیدگاهی، عرفانی به امام علی (ع) می نگرد و در مقامات عرفانی به فقر و همچنین فنا و بقا بیشتر اهمیت می دهد. وابستگی خود را به عرفان شیعی به صراحت بیان می دارد و فلسلفه زندگی انسان را در عشق به محبوب ازلی ترسیم می نماید. به همین دلیل این شاعر حکیم را می توان از عارفان بزرگ شیعه در ادبیات فارسی به شمارآورد.
مطالعه تطبیقی سیر تحوّل خمریه سرایی عرفانی در ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
199 - 216
حوزههای تخصصی:
شعر شراب یا خمریه سرایی یکی از گونه های مهم ادبی است که قدمت آن به درازی عمر شعر در ادبیات ملت ها است. خمریه و جمع آن به شکل خمریات یا باده سرایی نوعی از اشعار در ادبیات عرب و فارسی است که به توصیف شراب یا مجالس بزم و شراب خواری می پردازد. وجود نام ها و القاب فراوان و آیین های خاص برای شراب و خمر در ادب عربی و فارسی دالّ بر اهمیت و تداول این موضوع در آن فرهنگ ها می باشد. در مجموع خمریه سرایی یا شعر شراب به دو نوع مادی و عرفانی تقسیم می شود؛ در شعر فارسی هرجا از می و می گساری سخن به میان آمده، مقصود همان عصاره و مفهوم واقعی آن بوده، اما از قرن ششم با گسترش تصوف و آمیختن شعر و عرفان با هم، بسیاری از اصطلاحات ادبی به معنی مجازی به کاررفته و بخش مهمی از معانی عرفانی در قالب اصطلاحات می پرستانه به صورت خمریات بیان شده است و گاهی این درآمیختگی چنان است که نمی توان مِی مجازی را از مِی حقیقی جداکرد. در نوع دوم عارفان و شاعران عارف مسلک می و باده را به عنوان نمادی برای بیان نشاط روحی و بیان عشق الهی دستمایه شعر خود قراردادند و مقصود آن ها از شراب، می انگوری نیست بلکه خمر معنوی و روحی است. در این مقاله با استفاده از روش (تحلیلی - توصیفی) سیر تحوّل ساختاری و محتوایی شعر شراب عرفانی در ادب عربی و فارسی و ویژگی های آن ها مورد بحث قرارگرفته و دلایل بهره گرفتن از الفاظ و اصطلاحات خمری و مراد از این الفاظ با ارائه شواهد و نمونه های شعری متعدد، به صورت تطبیقی بررسی شده است.
بررسی معناداری عشق به خداوند در آثار روزبهان بقلی و زمینه های کلامی و عرفانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۹)
1 - 18
تعبیر عشق الهی نزد روزبهان بقلی، بیانی مفهومی-انتزاعی نیست، بلکه حاصل مواجهه و تجربه خداوند در تصاویر زیبا به همراه احوال شورانگیز است. گرچه وی همواره تصریح به تنزیه و تعالی ذاتی الهی و رد تجسیم و تشبیه دارد، اما از منظر تحلیل ساختارگرایانه در نظریات تجربه دینی، تحقق این تجربه با زمینه هایی همچون جمال گرایی و باور به نظریات رؤیت اشعری و التباس عرفانی سازگار است. روزبهان متعلق عشق را زیبایی می داند و در عشق الهی نیز زیبایی به معنای محسوسش محوریت دارد و به معانی دیگری چون خیر و کمال تأویل نمی گردد. او اشعری مسلک است و اشاعره قائل به رؤیت پذیری خداوند هستند. خدای اشاعره، متعالی از قوانین منطق، قادر بر هر فعلی است و لذا در عین تعالی وجودی، قدرت بر آن دارد که تا ساحت رؤیت و معرفت انسان فرود آید. بنابر نظریه التباس عارفان، ربوبیت الهی، می تواند موجب تجلی او در اشیاء و صور مرئی گردد و البته این تجلی، معرفت شناختی است و نه وجودی. از مجموعه این زمینه ها، عشق به خداوند، به مفهوم متعارف بیناشخصی تعبیر شده و ماحصل تجربه موجودی شخصی است. تحلیل معناداری تعبیر عشق الهی با نظر به تجربی بودن آن و زمینه های آن از وجوه نوآوری این مقاله است.
دیدگاه مایکل ری درباره برهان اختفای الهی شلنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
265 - 279
حوزههای تخصصی:
مساله اختفای الهی از آنجا شکل می گیرد که بسیاری از انسان ها دایماً در جست وجوی شواهد کافی برای وجود خداوند هستند اما بدون اینکه مقصر باشند، به آن شواهد دست نمی یابند. برخی از فیلسوفان معاصر با روش های گوناگون به بررسی این مساله پرداخته اند. جان شلنبرگ، فیلسوف کانادایی، اولین بار با تفصیل بیشتری به بررسی این موضوع پرداخت. وی در سال 2015 برهان اختفای الهی را مطرح کرد و آن را به عنوان قرینه ای به سود خداناباوری ارایه داد. این برهان مدعی است که اگر خداوند وجود داشت باید شواهد و دلایل کافی برای این باور را حداقل برای انسان هایی که در جست وجوی او هستند فراهم می کرد، اما اکنون این گونه نیست، پس خداوند وجود ندارد. هدف این مقاله علاوه بر تشریح برهان اختفای الهی شلنبرگ، بررسی دیدگاه مایکل ری، فیلسوف دین آمریکایی، در مورد این مساله است.