مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
فخر رازی
حوزههای تخصصی:
وجوه اعجاز قرآن از مسائل مورد اختلاف مفسران است؛ به گونه ای که برخی به اعجاز ذاتی نظیر فصاحت و عده ای به اعجاز عرضی همچون صرفه باور دارند. فخر رازی (درگذشته 606 ق) فصاحت قرآن را به عنوان وجه اعجاز موردتأکید قرار میدهد. بااینحال، در تفسیر کبیر ضمن تأکید به این جنبه از اعجاز ذاتی، نظریه صَرفه را به گونه تلویحی میپذیرد. از سویی در کتاب نهایة ا لیجازب ا سه دلیل صرفه را رد کرده است که نوعی از رویارویی دوگانه را به نمایش میگذارد که نوشتار حاضر به شیوه تحلیلی میکوشد، این مواجهه دوگانه را تحلیل کند. دلیل اول در تقویت فرضیه پذیرش صرفه توسط فخر رازی، ماهیت تدوینی و نه تألیفی کتاب نهایة الایجاز به عنوان آمیزه ای از دو کتاب دلائل الاعجاز و أسرار البلاغه جرجانی (درگذشته 474 ق) که تدوین آن پیش از التفسیر الکبیر است. چه اینکه دلائل رد صرفه مشابهت فراوانی با دلائل جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز دارد. دومین دلیل را با تحلیل محتوای عبارتهایی از التفسیر الکبیر میتوان جست. فخر رازی دستکم در دو مورد صرفه را تلویحی پذیرفته است و درنهایت نیز بعد از انتساب آن به متکلمان و اذعان عاری از فساد بودن، فصاحت و صرفه را بهعنوان وجوه اعجاز قرآن می پذیرد.
اصطلاح ابداع در نگاه مقایسه ای فخر رازی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابداع به عنوان یکی از صفات خداوند مورد توجه گروهی از فلاسفه، متکلمان و مفسران قرآن و بی مهری شماری دیگر قرار گرفته است و در میان مفسران قرآن، فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاحِ ابداع توجه ویژه داشتند، ابداع را از صفات فعلیه باری تعالی و اطلاق ناپذیر بر ممکن الوجود می دانستند و ایجاد، نبود نمونه، زمان، مکان و دفعیت را از مؤلفه های ابداع می خواندند و لفظیت ابداع را به هیچ روی برنمی تابیدند و دلایل عقلی و نقلی برای اثبات مدعای خویش ارائه می کردند. درباره تفاوت ابداع و خلق، ابداع و فطر و ابداع و اختراع وحدت ندارند و برخی نظریات فخر رازی در این مورد ناسازگار است؛ هرچند درخور توجیه و تأویل است. بر این اساس، مسئله این پژوهش، کشف نگاه فخر رازی و علامه به اصطلاح ابداع و تفاوت ها و همانندی های نگاه ایشان است. هدف این نوشتار، مقایسه نگاه فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاح ابداع و زمینه سازی برای نظم بخشی اصطلاح شناسی امامیه و اشاعره بر مبنای روابط مفاهیم، تسهیل انتقال و آموزش، آسان سازی ترجمه و نمایه سازی و رده بندی صفات خداوند است و رویکرد این پژوهش، کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیلی توصیفی است. در این روش، اصطلاح ابداع توضیح داده می شود و همانندی ها و تفاوت های آن با دیگر اصطلاحات، بررسی و مؤلفه های آن بیان می شوند.
بررسی مقایسه ای دیدگاه جوادی آملی و فخر رازی در مورد گستره جامعیت قرآن
حوزههای تخصصی:
یکی از خصوصیات قرآن کریم و از اعتقادات بنیادی مسلمانان، جامعیت کلام الهی است که مانند جهان شمولی و جاودانگی قرآن، مورد توجه مفسّران از گذشته تاکنون بوده است. فخر رازی (606-544 ق) صاحب تفسیر مفاتیح الغیب و آیت الله جوادی آملی نویسنده تفسیر تسنیم و از مفسّران مشهور عصر حاضر، از جمله دانشمندانی هستند که به موضوع جامعیت قرآن توجه داشته اند. با تحقیق در آثار مفسّران شیعه و سنی، منشاء اصلی یک اندیشه و هم چنین تحول موضوع های قرآنی آشکار می شود. ازاین رو این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به این نتیجه دست یافته است که فخر رازی در تفسیر جامعیت قرآن، رویکرد حداقلی دارد و قرآن را در حوزه اصول و فروع دین جامع می داند؛ زیرا به نظر وی مسأله اشتمال قرآن با جامعیت آن تفاوت دارد؛ اما آیت الله جوادی آملی در تفسیر جامعیت قرآن، رویکرد حداکثری دارد و جامعیت قرآن را به معنای کامل بودن آن می داند.
خَبط کاتبان ناشی، در خَلط متون و حواشی: نگاهی به گُواهی فخر رازی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
535 - 542
حوزههای تخصصی:
الحاق حواشی به متن، یکی از انواع تصحیفاتی است که گاه در فرایند رونویسی آثار کهن، در دست نوشت های آنها اتّفاق افتاده است و موجب غامض و نامفهوم شدن، یا ناراست و ناسازوار گشتن برخی از عبارات آن آثار شده است. فخر رازی (د: 606 ه .ق.)، عالم نامبردار اشعری، در شرحی که بر کتاب معروف ابن سینا (د: 428 ه .ق.) به نام عیون الحکمه نوشته است، در دو موضع، درباره تصحیفِ خطاساز و ابهام آفرینِ الحاقِ حواشی به متن در نسخ خطّی سخن گفته است و از وقوع چنین تصحیفاتی در مصنّفات خود خبر داده. گواهی او در این خصوص از جهاتی چند درخور اعتناست، به ویژه از این جهت که نمودار حدوث زودهنگام اینگونه تصحیفات و تحریفات در نسخ خطّی است و اینکه رخ دادن این سنخ تصحیفاتِ مشکل ساز در آنها، نه فقط در طول چند قرن بلکه تنها در طی چند دهه و حتّی چند سال نیز امکان پذیر و گاه مُحَقَّق بوده است.
نقد و بررسی نظر فخر رازی در مورد هدف خلقت انسان با محوریت آیه 56 سوره ذاریات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۴۲-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیه 56 سوره ذاریات هدف از خلقت جن و انس را عبادت خدا معرفی می کند. مسئله این پژوهش این است که عدلیه با استناد به این آیه، هدف خداوند از خلقت انسان را عبادت خدا می داند است. اما فخر رازی در تفسیر این آیه می گوید: چون خداوند کامل و بی نیاز است، هیچ هدفی از فعل خود ندارد، لذا «لام» در «لِیَعْبُدُون» لام عاقبت است و اگر هم لام غرض باشد، به معنای هدف حقیقی نیست و تنها دال بر هدف مجازی است. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای به بررسی نظر فخر رازی می پردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که هدف خداوند به فعلش برمی گردد، یعنی خداوند جن و انس را خلق کرد تا با بندگی به رشد و تعالی برسند. مجازی بودن غرض نیز قابل قبول نیست، زیرا اصل بر حقیقی بودن معنای جمله است. در نتیجه تفسیر فخر رازی از آیه صحیح نیست و بر مبنای پیش فرض و مبنای کلامی او بوده است.
ادله اشتراک معنوی وجود؛ برهان یا مصادره به مطلوب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اشتراک معنوی یا اشتراک لفظی وجود در بسیاری از آثار فلسفی و کلامی آمده است. برخی به اشتراک معنوی وجود باور داشته و سایر مسائل الهیاتی را بر آن استوار نموده اند. طرف داران نظریه اشتراک معنوی وجود برای اثبات مدعای خود در برابر قائلان به اشتراک لفظی، دلایلی اقامه کرده اند که جملگی مخدوش و نامعتبر به نظر می رسند. عناوین آن دلایل عبارت است از، ثابت ماندن علم به وجود چیزی با شک در خصوصیات آن؛ اولی التصور بودن وجود؛ مشترک معنوی بودن عدم که نقیض وجود است؛ صحت تقسیم وجود؛ نفی اشتراک معنوی مستلزم قبول آن است؛ تقسیم وجود به واجب و ممکن، موجب امتیاز آن دو است؛ تعمیم خصوصیت وجود رابط بر وجود مستقل؛ معنای واحد قافیه در اشعار. با بررسی و تحلیل درست این دلایل روشن می شود که تمام آنها مخدوش و اغلب آنها مبتلا به مغالطه مصادره به مطلوب اند. بااین وصف، هیچ یک از دلایل مذکور توان اثبات آن مدعا را ندارند. البته روشن است که نفی ادله، مستلزم نفی مدعا نیست. مدعای اشتراک معنوی وجود، همان طور که برخی از بزرگان حکمت گفته اند، به خودی خود بدیهی یا نزدیک به بدیهی است و صدق آن مسلّم است. در این مقاله فقط سخن بر سر دلایل اثبات آن است، نه درستی یا نادرستی اصل ادعا.
ارزیابی نظریه «نجات در پرتو تمسک به عترت و صحابه»، نقدی بر دیدگاه فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
83 - 108
حوزههای تخصصی:
برخی از مفسران اهل سنت سعی نموده اند ضمن داخل نمودن محبت صحابه در کنار محبت اهل بیت (ع)، با طرح ادعاهایی فقط اهل سنت را اهل نجات معرفی نمایند. فخر رازی بعد از ذکر روایاتی در فضایل اهل بیت (ع) و لزوم محبت به ایشان با استناد به حدیث «سفینه نوح» و حدیث «اصحابی کالنجوم» ادعا می کند که برای رهایی از امواج شبهات و شهوات علاوه بر سفینه مطمئن، محتاج به راهنمایی ستارگان درخشان نیز هستیم و اهل سنت چون بر سفینه اهل بیت (ع) قرارگرفته و چشم به ستارگان صحابه دوخته اند، اهل نجات و سعادت دنیوی و اخروی هستند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با تأکید بر آیاتی که درباره ویژگی های سفینه و ماجرای طوفان نوح صحبت می کند درصدد رد ادعای فخر رازی است و نتیجه می گیرد که با توجه به اوصافی که در قرآن کریم برای سفینه نوح ذکرشده و نیز نظر به عدم اعتبار سندی و دلالی روایت «اصحابی کالنجوم» تمسک واقعی به اهل بیت (ع)، موجب نجات و عدم آن، مساوی با هلاکت می باشد.
بررسی انتساب صفات تعدّی و ظلم به خداوند از منظر مفسّران با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
212 - 237
حوزههای تخصصی:
برخی از اوصافی که در قرآن کریم به خداوند نسبت داده شده است، زمینه انتساب ظلم و تعدّی به ساحت قدسی پروردگار را فراهم می کند که از آن جمله می توان به اِستهزاء الهی، مکر، کید، اِضلال و اِمداد در طغیان اشاره کرد. این نوع صفات اگر به معنای ظاهری آن حمل شود، منجر به وجود نقص برای خداوند می گردد. مقاله حاضر با هدف روشن نمودن مراد از آن صفات ازنظر مفسّران، با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی نگاشته شده است. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است و بر اساس یافته های تحقیق، می توان کاربرد واژه استهزاء برای خداوند را از باب مُشاکله برشمرد و مقصود از آن را کیفر و مجازات مسخره کنندگان، تحقیر جایگاه و شأن آن ها، سلب توفیق و تأیید الهی به شمار آورد. مکر و کید خداوند از باب مُزاوجت کلام به کاررفته و آن تدبیری دقیق، حساب شده و عادلانه در عقوبت دشمنان خداوند است که مکر شوندگان از آن آگاهی ندارند. همچنین این نوع مکر و کید را می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست. خداوند اضلال ابتدایی ندارد؛ ازاین رو اضلال الهی، نوعی مجازات است که بعد از کفران و عصیان محقق می شود. آنگاه که فردی خودش گمراهی را بخواهد و در آن پیش رود، خداوند او را وانهاده و هدایت نمی کند و همین هدایت نکردن، خودْ نوعی گمراهی است. امداد در طغیان را نیز می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست و این بدترین عذاب الهی است که در آیات متعدّد و روایات معتبر، از آن به واگذاشتن انسان تعبیر شده است.
بررسی تحلیلی- مصداقی سبب نزول آیات 5 تا 22 سوره انسان
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
261 - 299
حوزههای تخصصی:
مفسران در مورد سبب و مکان نزول سوره انسان هم عقیده نیستند. گروهی با اعتقاد به مکی بودن سوره اصلا قائل به شأنی نزولی برای این سوره نیستند. عده ای دیگر مدنی بودن سوره را اذعان داشته ولی در مورد سبب نزول آن هم داستان نمی باشند. در این نوشتار با بررسی نقل های وارده در مکی و مدنی بودن و با عنایت به قرائن دیگر، به مدنی بودن سوره انسان حکم رانده شده است؛ هم چنین با هدف نیل به شأن نزول صحیح این سوره، به تحلیل روایات در این زمینه پرداخته شده و با نقد حکایت های مختلف در این زمینه به دلیل عدم تناسب با سوره، عدم دارا بودن سند یا عدم صحت سند، آنها را رد و طرد نموده است. تنها سبب نزولی که بر تعابیر ذکر شده در آیات منطبق بوده و روایات آن نیز در اکثر نقل ها، صحیح است، ماجرای انفاق خانواده حضرت علی (ع) در پی نذر ایشان می باشد. البته به این شأن نزول، شبهاتی وارد شده که با توجه به اینکه مقاله حاضر به تفصیل به آنها پاسخ داده، این واقعه به عنوان سبب نزول راستین سوره انسان تأیید می گردد.