مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
حس مکان
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۶۴-۴۱
حوزههای تخصصی:
امروزه فرآیند توسعه شهرها بیش از پیش به سوی ابعاد کالبدی تمایل یافته و در مقابل انسان و ویژگی های او رنگ باخته اند. نتیجه این امر گسستگی رابطه انسان با مکان وی به صورت خاص و شهر به صورت عام است. بدین ترتیب شهروند خود را هرچه کمتر جزئی از شهر برشمرده و تعلقی به آن احساس نمی کند، رخدادی که نتایج آن طیفی از مشکلاتی چون کاهش مسئولیت پذیری در قبال رخدادهای پیرامونی با تاکید بر زوال امنیت شهری تا بحران های اجتماعی از جمله بحران هویت را در بر می گیرد. مقاله حاضر با هدف ارزیابی تاثیرپذیری حس تعلق شهروندی مشتمل بر حس تعلق مکانی و حس تعلق اجتماعی از حس مکان با تاکید بر مولفه معنایی آن به عنوان یک پژوهش شهری- راهبردی با اتخاذ شیوه توصیفی و مردم نگاری تدوین شده است. شاخص های پژوهش برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به کمک پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت با بهره گیری از آزمون آماری تی در نرم افزار SPSS و روش تحلیل سلسله مراتبی AHP به صورت موردی در شهر جدید پردیس مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که معنای مکان متاثر از شاخص های تعاملات اجتماعی در مکان، ویژگی های فردی، ساختارهای ذهنی و فرهنگ بر شکل گیری حس مکان مشتمل بر شاخص های حضورپذیری، رضایتمندی و دلبستگی دخالت دارد. همچنین حس مکان خود بر ارتقای حس تعلق مکانی شهروندان متاثر از پیوندهای سکونتی، پیوندهای خانوادگی و پیوندهای فعالیتی و نیز حس تعلق اجتماعی ناشی از روابط فردی و گروهی، عضویت در گروه و فعالیت تاثیرگذار می باشد. بدین ترتیب طراحی و برنامه ریزی شهری با اتخاذ رویکردهای انسانی به شهر و تلاش در راستای بهبود روابط شهروندان با مکان به عنوان مظروفی که کالبد و فعالیت را در خود می پذیرد، می تواند بر قدرتمندسازی رابطه این همانی شهروند با مکان و در نهایت میزان تعلق و دلبستگی آنان به شهر اثرگذاری قابل توجهی داشته باشد.
تبیین مدل نظری ارتقاء حس مکان در طراحی معماری و شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۱۷۰-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع حس مکان و احساس تعلق به مکان، از محورهای مهم در ارزش بخشی به بافتهای شهری و معماری بناها خاصه ابنیه تاریخی است که ضرورت برانگیزش احساس تعلق، همخوانی رفتار و همگرایی در بافت را برای مرمت مناسب در راستای کمال بخشی و حقیقت دهی به بافت و طراحی شهری را نشان می دهد. بر این اساس در این مقاله به موضوع تبیین مدل نظری ارتقا حس مکان در طراحی شهری و معماری خاصه مرمت بناها و ابنیه تاریخی پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که از ابزار گرداوری داده مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. در پایان نیز به این نکته اشاره شده است که در زمینه اصالت بخشی به بافتهای تاریخی مبتنی بر ارزش های موجود در بافت و ایجاد حس تعلق به مکان که روح مکان را نیز در بر دارد، بهترین درک از حفاظت میراث فرهنگی، درکی «فرهنگی- اجتماعی» است که تنها یک «تمرین تکنیکی» نیست و خیلی از اعمال «اولیه و ثانویه» را در مداخلات فیزیکی را شامل می شود. برای این بررسی ها، مهم است که زمینه های پروژه حفاظت میراث فرهنگی از قبیل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی و مدیریتی بطور جدی و عمیق بعنوان محصول مصنوع مورد بررسی قرار گیرد.
تدوین شاخص های کالبدی موثر در خلق حس مکان در توسعه جدید شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۳۰-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
حس مکان مفهومی کلی و پیچیده از احساسات انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود می آید و از مفاهیم مهم در ارتقاء کیفیت محیط های انسانی و شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان از محیط است.پژوهش حاضر تاثیر عوامل کالبدی بر حس مکان را بررسی می کند و در راستای شناسایی و تدوین ویژگیهای کالبدی زمینه ساز حس مکان در توسعه جدید شهری می باشد.ابتدا به مفهوم حس مکان از دیدگاههای مختلف پرداخته و عوامل شکل دهنده آنرا بیان می کند و در نهایت با تشخیص ده شاخص کلیدی،مدلی تحلیلی برای نشان دادن تاثیر این عوامل بر القای حس مکان ارائه می کند.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و در بستری پیمایشی و با استفاده از ابزار گردآوری داده از طریق مطالعات کتابخانه ای و با ارجاع به مستندات و مدارک موجود و پرسش نامه ها به ارزیابی تحقیقات انجام شده پرداخته است. همچنین از روش های آماری مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل عامل تاییدی، برآورد حداکثر درست نمایی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تایید مدل و تعیین ماهیت رابطه میان انگاره حس مکان و مولفه های کالبدی و نیز از روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس برای رتبه بندی مولفه های القا کننده حس مکان استفاده شده است و در این راستا محلات چشمه و دهکده المپیک از منطقه 22 شهرداری تهران بعنوان نمونه مطالعه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد، عوامل کالبدی در شکل گیری حس مکان در دو سطح در محیط موثر است: در سطح اول، ویژگیهای کالبدی محیط با تسهیل فعالیتها منطبق بر الگوهای رفتاری افراد و با تامین نیازهای استفاده کنندگان از مکان، در برقراری رضایت از محیط موثر واقع شده و امکان ایجاد و ارتقاء حس مکان را فراهم می نمایند. در سطح دوم، عناصر کالبدی محیط منبعث از تصاویر ذهنی افراد و ادراک آنان از محیط بوده و از طریق تناسب بین فرم و عملکردها، تمایز کالبدی، خوانایی و تداعی معنایی، واسطه بصری در ایجاد ارتباط ذهنی بین استفاده کنندگان از مکان را فراهم می نمایند.
تحلیل انگاره های محیطی موثر بر مولفه معنا در بازار سنتی ایرانی؛ نمونه موردی: مقایسه تطبیقی بازار سنتی کاشان و مجتمع تجاری صفویه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۷۶-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از عناصر مهم و تأثیرگذار در شهرهای اسلامی است. در طول شکل گیری شهرهای اسلامی بازارها دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی و فرهنگی بوده اند. این مقاله بر آن است تا با مطالعه بازار سنتی، ضمن تبیین جایگاه محیط به بررسی مولفه های اثرگذار در ایجاد معنا در محیط بپردازد؛ لذا شناخت مؤلفه های اثرگذار در القا حس مکان، خاطره جمعی و حس تعلق و ارزیابی چگونگی پاسخ فضاهای سنتی به نیازهای انسانی در جهت ایجاد مولفه های معنا در محیط مدنظر این تحقیق می باشد تا بتوان با بازآفرینی نظام بازار سنتی ایران بر پایه شناخت فرایند ادراکی و توجه و به کارگیری حواس در پاسخ به نیازهای انسانی در فضاهای معاصر به دستاوردهای عملی دست یافت. این تحقیق بر اساس شیوه ترکیبی و با رویکرد اکتشافی با استفاده از پرسشنامه و تحلیل میدانی اطلاعات لازم در خصوص آزمون فرضیه ها جمع آوری و سپس در نرم افزار spss داده ها تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود مؤلفه های معنا در بازار سنتی تأیید شد و پیشنهادهایی کاربردی برای فضاهای مشابه معاصر ارائه گردید.
غربالگری عوامل محیطی مؤثر بر حس مکان در مجموعه های مسکونی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
93 - 110
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز با توجه به بالا رفتن میزان استفاده از تکنولوژی و کمّی شدن معیارها، نابسامانی ها و حفره های معنایی در زندگی اجتماعی، مجموعه های مسکونی موجود در شهرهای بزرگ فاقد روحیه و احساس مکانی می باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اهمیت اثر هر یک از عوامل محیطی مؤثر بر حس مکان در مجموعه های مسکونی شهر اهواز با توجه به دو نوع رویکرد طراحی است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و از نوع غربالگری است که بدین منظور با تحلیل اسنادی و مطالعات کتابخانه ی از مقالات و کتب، عوامل محیطی مؤثر بر حاکم در حس مکان استخراج گردید و سپس پرسشنامه ای برای بررسی سهم هر مؤلفه از نظر ساکنین و غربالگری در عوامل محیطی مؤثر بر حس مکان مجموعه ی مسکونی نیوساید و جندی شاپور صورت پذیرفت و از تکنیک دلفی فازی و نرم افزار MATLAB استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مبلمان شهری، نورپردازی با مقدار 77/0 و درجه ی عضویت H بیش ترین و سطل زباله ها با مقدار 21/0 و درجه ی عضویت VL کم ترین و قابلیت حذف را دارد. در عناصر صلب فضاها، اِلمان ها با مقدار 89/0 و درجه ی عضویت VH بیش ترین است. در فضاهای طبیعی، آب نما با مقدار 85/0 و درجه ی عضویت VH می باشد. در جداره ها، تابلوها با مقدار 87/0 و درجه ی عضویت VH و درها با مقدار 37/0 و درجه ی عضویت L کم ترین می باشد. در منظر، چشم انداز طبیعی با مقدار 88/0 و درجه ی عضویت VH و خط آسمان با مقدار 21/0 و درجه ی عضویت VL کم ترین است. از مبلمان شهری، سطل زباله ها از دسته ی VL؛ از کف، شیب زمین در دسته ی L؛ از فضای طبیعی، درخت در دسته ی L؛ از جداره ها از دسته ی درها از دسته ی L و سکوهای بصری از دسته ی VL می باشد. از منظر عمق، دید و نقاط ضعف از دسته ی L و خط آسمان از دسته ی VL می باشند و از کیفیت فضا، رنگ از دسته ی L می باشد و قابلیت حذف شدن را دارند.
خوانش فضایی سینمای ملودرام ایرانی به واسطه ارزیابی مولفه های حس مکان (نمونه موردی : فیلم سینمایی مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
71 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری و سینما مجموعه ای از هنر و فنونی است که ازطریق طراحی صحنه، نشانه شناسی و معنا بر شخصیت پردازی، ایجاد هویت، حس زمان و مکان، ایجاد فضای مناسب برای لوکیشن خاص و عبور از لایه های تاریخی، ایجاد حس روانی و هویت و تاثیر بر روند روایت و... در فضای فیلم تاثیرگذار است.
هدف: درک مولفه های برآمده از سینما مخصوصا ملودرام ازمنظر هم زیستی با معیارهای حس مکان منتج شده از فضای معماری منجر به خروج کلید واژگانی می گردد که خود در میزان نمودن ساخت فضای فیزیکی صحنه در جهت شناسایی روابط انسان با مکان قابل تدقیق می باشد.
روش تحقیق: برای درک این موضوع سعی شد بابهره از روش تفسیری-تاریخی به فهوای روند دیالکتیک فضایی-مکانی در فیلم مادر پرداخته شود که این روند خود نیازمند روش تحلیلی-توصیفی است تا به واسطه مولفه های برخاسته از متغیرهای شناسایی شده در پژوهش احصاگردد. نهایتا ازطریق استدلال قیاسی سعی بر تفهیم مولفه های خروجی به واسطه ابزاری چون مدل و جداول تحلیلی شده است. لذا طرح پرسش: «چگونه می توان پروسه زمانی سکانس های برداشت شده فیلم سینمایی مادر را در ارتباط با هم زیستی فضایی و یا تقدم و تاخر فضای حرکتی صحنه ازمنظر دیالکتیک حسی-مکانی توجیح نمود؟»
نتیجه گیری: میتواند از طریق مدل مفهومی و جداول عنوان شده از حیث مرحله بندی فریم های فضایی که منجر به درک روابط حسی-مکانی منتج شده از روابط انسان با مکان در سینمای ملودرام میشود. به نوع روش شناسی در روابط هم بندی فضا و زمان ازمنظر شناسایی واژگان؛ دیاکرونیک و سینکرونیک فضایی صحنه و در قالب مولفه های؛ فعالیت، معنا و کالبد ازمنظر حسی-مکانی پاسخی درخور شایستگی آن داد.
نقش مؤلفه های ادراک حسی بر ارتقاء حس مکان در اجتماع بازار تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکان از مهمترین مفاهیم اجتماعی-شهری است که موجب شکل گیری رابطه بی همتا بین انسان و محیط که رابطه ای دوسویه است می گردد. ادراک فرایندی ذهنی است که طی آن، تجارب حسی معنی دار شده و انسان روابط امور و معانی اشیاء را درمی یابد که احساس گام اول این ارتباط است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر باتوجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ارتقاء حس مکان، به مطالعه فرایند ادراک حسی در اجتماع بازار تاریخی تبریز می پردازد. این پژوهش در راستای پاسخ گویی به سؤال ذیل می باشد که؛ نقش مؤلفه های منظر حسی بر ارتقاء حس مکان در اجتماع بازار تاریخی تبریز چگونه است؟ مهم ترین مؤلفه های حس منظر دراین راستا کدام است؟ این تحقیق، برمبنای هدف، ازنوع کاربردی و برمبنای روش، پیمایشی می باشد. روش مورداستفاده دراین پژوهش تلفیقی از روش های کمی و کیفی است. برای انجام مطالعات نظری و ارائه معیارها و شاخص های کیفی، روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و استفاده از اسناد و مدارک موجود و برای انجام مطالعات میدانی از روش های پرسش نامه، مشاهده، تمرکزبر اطلاعات محیط استفاده شده است. نمونه موردی این پژوهش بازار تبریز می باشد. جامعه آماری دراین پژوهش استفاده کنندگان از بازار تبریز شامل بازاریان و عابران می باشد که در دی ماه سال 1400شمسی جهت سنجش ابعاد حسی فضا و بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج بررسی نشان می دهد مؤلفه های منظر حسی تأثیر معناداری بر حس مکان در بازار تاریخی تبریز دارند و ازبین این مؤلفه ها، حس شیمیایی، حس شنوایی و حس تنانه بیشترین هم بستگی را با حس مکان دارند.
بررسی و تحلیل میزان احساس تعلق مکانی و عوامل موثر بر آن در نواحی روستایی (منطقه مورد مطالعه: روستاهای دهستان شوسف، شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
396 - 378
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق به مکان شاخصی است که به وسیله آن می توان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید. به همین منظور در تحقیق حاضر سعی شده است به بررسی و تحلیل میزان احساس تعلق به مکان در نواحی روستایی و عوامل موثر بر آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ اجرا از نوع پیمایشی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع میدانی می باشد. منطقه مورد مطالعه تحقیق دهستان شوسف از دهستان های بخش شوسف شهرستان نهبندان استان خراسان جنوبی می باشد. این دهستان دارای 56 روستای دارای سکنه می باشد که از این تعداد 15 روستا مبنای مطالعه میدانی قرار گرفته است. پس از گردآوری اطلاعات و تحلیل آنها براساس آزمونهای آماری، یافته ها بیانگر این است که سطح معناداری در تمامی ابعاد سه گانه ارزیابی احساس تعلق مکانی کمتر از 0.05 و میانگین بالاتر از حد ارزش میانه یعنی 3 می باشد. در بین این ابعاد، بعد تعلق هویتی با میانگین 3.89 دارای بیشترین میانگین می باشد. در متغیر عوامل موثر بر احساس تعلق مکانی نیز نتایج آزمون مقایسه میانگین بیانگر معناداری و اثر گذاری بیش از حد متوسط هر یک از ابعاد سه گانه بر احساس تعلق مکانی است. نتایج یافته های آزمون رگرسیون نشان می دهد که مقدار سطح معناداری در تمامی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان کمتر از 0.05 می باشد که بیانگر این می باشد که این عوامل به طور مستقیم تاثیر زیادی بر میزان احساس تعلق به مکان داشته اند. از بین عوامل سه گانه متغیر محیطی-کالبدی یا خصوصیات مکان با بتای 0.556 بیشترین تاثیر را بر میزان حس تعلق به مکان داشته است.
تأثیر حس تعلق بر مشارکت شهروندان در بافت های کهن و تاریخی، مطالعه موردی: محله مقصودیه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
117 - 135
حوزههای تخصصی:
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای درحال توسعه یکی از معضلات اصلی می باشد و بسیاری از این کشورها سیاست هایی را برای کاهش مهاجرت به شهرها، از جمله بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی و شهرهای فرعی تدوین کرده اند. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران از این قاعده مستثنا نمی باشد. در پی این مهاجرت، ترکیب سنی، جنسی، قومی و... افراد در شهر تبریز به خصوص در بافت های قدیمی دستخوش تغییر شده است که این تغییر مشخصاً می تواند بر روی کیفیت هایی از جمله هویت، حس مکان، حس تعلق، خاطره جمعی و... اثرگذار باشد. لذا ازاین رو هدف این پژوهش پرداختن به رابطه بین متغیرهای حس تعلق با مشارکت شهروندان با توجه به فرهنگ و سنت خاص شهر تبریز می باشد. سایت محله مقصودیه از شهر تبریز که یکی از بافت های قدیمی و سنتی شهر تبریز می باشد، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و به مشاهدات میدانی و همچنین به توزیع پرسشنامه میان ساکنین آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق پس از تحلیل پرسشنامه ها در محیط SPSS نشان دهنده آن است که رابطه معنی دار مثبت و قوی بین احساس تعلق و مشارکت شهروندی وجود دارد. سایر متغیرهای زمینه ای که در این تحقیق مورد ارزیابی قرارگرفته اند شامل سن، وضعیت شغلی و تحصیلات افراد است که پس از تحلیل پرسشنامه ها، نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین این متغیرها و مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
پهنه بندی مخاطرات طبیعی به منظور تعیین بخش های آسیب پذیر شبکه تغذیه گاز در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
175 - 193
حوزههای تخصصی:
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای درحال توسعه یکی از معضلات اصلی می باشد و بسیاری از این کشورها سیاست هایی را برای کاهش مهاجرت به شهرها، از جمله بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی و شهرهای فرعی تدوین کرده اند. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران از این قاعده مستثنا نمی باشد. در پی این مهاجرت، ترکیب سنی، جنسی، قومی و... افراد در شهر تبریز به خصوص در بافت های قدیمی دستخوش تغییر شده است که این تغییر مشخصاً می تواند بر روی کیفیت هایی از جمله هویت، حس مکان، حس تعلق، خاطره جمعی و... اثرگذار باشد. لذا ازاین رو هدف این پژوهش پرداختن به رابطه بین متغیرهای حس تعلق با مشارکت شهروندان با توجه به فرهنگ و سنت خاص شهر تبریز می باشد. سایت محله مقصودیه از شهر تبریز که یکی از بافت های قدیمی و سنتی شهر تبریز می باشد، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و به مشاهدات میدانی و همچنین به توزیع پرسشنامه میان ساکنین آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق پس از تحلیل پرسشنامه ها در محیط SPSS نشان دهنده آن است که رابطه معنی دار مثبت و قوی بین احساس تعلق و مشارکت شهروندی وجود دارد. سایر متغیرهای زمینه ای که در این تحقیق مورد ارزیابی قرارگرفته اند شامل سن، وضعیت شغلی و تحصیلات افراد است که پس از تحلیل پرسشنامه ها، نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین این متغیرها و مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
مؤلفه های تأثیرگذار بر حس مکان و هویت از منظر شهروندان، مطالعه موردی: پیاده راه عالی قاپو اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
33 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی عناصر تأثیرگذار بر خوانش نقشه شناختی شهروندان در راستای تقویت حس مکان در پیاده راه عالی قاپو است که می تواند موجب ارتقاء کیفیت فضاهای شهری شود.روش تحقیق در این مقاله کاربردی و تحلیلی- توصیفی (توسعه ای) بوده است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و روش های پیمایش میدانی و پرسش نامه استفاده شده است. با توجه به غیر نرمال بودن داده ها، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، رابطه همبستگی قوی بین مؤلفه های کالبدی - فیزیکی و هویتی - مکانی وجود دارد. با استفاده از آزمون فریدمن مشخص شد در بین مؤلفه های کالبدی- فیزیکی، تنوع فعالیت و سلسله مراتب بالاترین امتیاز و در بین مؤلفه های هویتی - مکانی، بناهای هویتی و آرامگاه شیخ صفی بیشترین تأثیر را در ایجاد حس مکان دارند. در نقشه های شناختی شهروندان بیشترین توجه به گنبد الله الله و مسجد عالی قاپو بود. علت این امر سابقه هویتی، تاریخی و خط آسمان متفاوت این بناها بوده است. شناخت ریشه های هویتی و تاریخی در ساخت پیاده راه ها و ایجاد کارایی بهتر و تقویت حس دل بستگی به مکان اهمیت زیادی داشته و می تواند نقشه های شناختی افراد را از این گونه فضاها تقویت کرده و در کنار این ویژگی های هویتی، شناخت کالبد فیزیکی و توجه به الگوهای هماهنگ با هویت و فرهنگ جامعه می تواند کارایی پیاده راه را افزایش دهد. مهم ترین عناصر تأثیرگذار در حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان، عناصر تاریخی موجود در این پیاده راه است؛ لذا با توجه به مؤلفه های هویتی در پیاده راه های جدید، با استفاده از نمادهای تاریخی و هویتی شهر، می توان حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان از پیاده راه را تقویت کرد.
ریشه یابی رقابت های مکانی در بستر جغرافیای تاریخی، مورد مطالعه: بررسی تطبیقی شهرهای میبد و اردکان
منبع:
فرهنگ یزد سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
123 - 155
حوزههای تخصصی:
تعلق مکانی به عنوان نتیجه منطقی زندگی اجتماعی انسان در یک مکان جغرافیایی خاص در همه دوران تاریخی وجود داشته است و احساس برتر بودن از سایرین، زمینه ساز بروز رقابت های مکانی شده است. از نظر مقیاس نیز این رقابت ها دربرگیرنده سطوح مختلف محلی تا ملی هستند. شهرهای اردکان و میبد تجانس فرهنگی، تشابه هویتی و مجاورت جغرافیایی دارند که از آن می توان به درهم تنیدگی جغرافیایی آنها یادکرد. رقابت های مکانی این دو شهر همواره مورد تأمل و سؤال بوده و اینکه در بستر جغرافیای تاریخی این روابط و رقابت به چه صورت بوده موضوع مورد بررسی در این مقاله است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد موجود با روش مطالعه روندی و تفسیر منابع جغرافیایی و تاریخی یافته ها گردآوری و تجزیه وتحلیل انجام شده است. بررسی ها و یافته های این پژوهش بیانگر این نکته است که رقابت های مکانی این دو شهر محدود به موضوع های خاص و متعلق به سال های اخیر نبوده و ریشه این رقابت را باید در جغرافیای تاریخی و حافظه تاریخی ناخودآگاه مردمان این دو شهر جستجو کرد؛ نه فقط در مسائل امروزی تقسیمات کشوری.
سنجش و مقایسه تأثیرپذیری حس تعلق زائر از حس مکان با تأکید بر مؤلفه های آن در بناهای زیارتگاهی، مطالعه موردی: زیارتگاه علی ابن مهزیار در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل و شناسایی عوامل مؤثر بر حس مکان در بناهای زیارتگاهی و ارتقا این عوامل برای درک عمیق تر حس مکان در این بناها است. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی بوده و حجم نمونه براساس جدول مورگان 78 نفر تعیین گردید. آنچه این پژوهش را با پژوهش های مشابه متمایز می سازد، تحلیل و بررسی مؤلفه های حس مکان در زیارتگاه علی ابن مهزیار به عنوان شاخص ترین بنای زیارتگاهی درون شهری اهواز است که تاکنون در این زمینه پژوهشی تدوین نشده است. نتایج آزمون پیرسون ضمن تأیید همبستگی تمام معیارها و زیر معیارها با حس مکان، نشان داد. متغیر آرامش و معنویت بالاترین و متغیر امنیت پایین ترین ضریب همبستگی را با میزان حس مکان دارد. طبق نتایج آزمون رگرسیون خطی، ابعاد ادراکی و کالبدی بیش ترین اثر و ابعاد عملکردی و اجتماعی تأثیر کم تری در القاء حس مکان را دارند. نتایج پژوهش نشان داد که علاوه بر چهار مؤلفه کالبدی، معناشناختی، اجتماعی و خدمات، مؤلفه های دیگری بر ایجاد حس مکان در بناهای زیارتگاهی دخالت دارند. بنابراین می توان ضمن توجه به ابعاد پنهان مؤثر، با فراهم نمودن زمینه برای دو مؤلفه کالبدی و معناشناختی به تعمیق حس مکان میان زائران در بناهای زیارتی دست یافت. مؤلفه کالبدی از طریق نشانه ها و نمادها، بافت، مصالح، رنگ، نورپردازی، و مؤلفه معناشناختی از طریق تزیینات مزین به آیات قرآنی، استفاده از نقوش اسلیمی ایرانی و کاشی کاری، می تواند حس آرامش و معنویت در زائرین و در نهایت القای حس مکان و هویت بخشی به اماکن زیارتگاهی را موجب شوند.
سنجش مؤلفه های بر سازنده ی حس مکان در بافت های تاریخی؛ مروری بر محله بازار کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
21 - 38
حوزههای تخصصی:
حس مکان مفهومی مهم و تأثیرگذار در احساس شهروندان یک شهر یا باشندگان یک محله است. علاوه برآن، توجه به شاخص ها و گویه های مرتبط با این حس می تواند در پویایی فعالیت ها در بستر محلی، ماندگاری ساکنان در محله، افزایش حس تعلق مکانی افراد و تعهدشان نسبت به آن بسیار مؤثر باشد. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی، روش کمی و روش تحلیل توصیفی انجام شده است. فرضیه این پژوهش آن است که برساخت حس مکان در محله بازار به علت عقبه تاریخی اش، متأثر از عامل معناست. عطف به هدف پژوهش، سنجش عوامل بر سازنده ی حس مکان در محله ی بازار، حجم نمونه با توجه به جمعیت سال ۱۳۹۵ محله بازار واقع در بافت تاریخی و مرکز کرمانشاه که ۲۷۶۰ نفر بود و با به کارگیری فرمول کوکران و لحاظ نمودن خطای ۰۵/۰، ۳۶۲ نفر برآورد شد. به منظور سنجش متغیرهای وابسته پژوهش حاضر، از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در مدل ترسیم شده متغیرهای وابسته کالبد، معنا و فعالیت به عنوان عناصر سازنده حس مکان در بافت تاریخی محله بازار موردسنجش قرارگرفته اند. فزون بر آن، با استفاده از نرم افزار ایموس گرافیک (AG) مدل پژوهش مورد تحلیل واقع شد تا میزان اثرگذاری هریک از متغیرها بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه مشخص شود. نتایج حاکی از آن است که سه مؤلفه معنا، فعالیت و کالبد در برساخت حس مکان محله ی بازار دخالت دارند. بدین معنا که تمامی شاخص ها در سطح معناداری بالایی قرار داشتند. عطف به مدل معادلات ساختاری تدوین شده و برازش آن، می توان چنین استدلال کرد که مؤلفه معنا با بار عاملی ۰/۹۹۷ بالاترین تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان دارد. فزون بر آن، مؤلفه فعالیت با بار عاملی ۰/۹۶۷ و مؤلفه کالبد با بار عاملی ۰/۹۱۵ کمترین میزان تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه دارند.
سنجش حس مکان و شناسایی مولفه های موثر بر آن در توسعه سواحل شهری (مورد پژوهی: ساحل بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۶۷-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
حس مکان و حس تعلق به مکان ازجمله مفاهیمی هستند که در ارتقا کیفیت زیست شهروندان تاثیرگذار بوده و رشد روحی و معنوی آن ها را فراهم می کند. از سویی دیگر، در شهرهای ساحلی، سواحل شهرها از عناصر واجد ارزش و از بسترهای شکل دهی به حس تعلق به مکان بوده اند. بر این اساس بررسی ارتباط و سنجش حس مکان و عوامل موثر آن بر توسعه سواحل شهرها، هدف و ضرورت پژوهش حاضر بوده است. روش تحقیق در مرحله ادبیات نظری، روش «توصیفی- تحلیلی» و روش «فراتحلیل» بوده که از ابزار گردآوری داده مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نیز بهره برده است. همچنین از روش «پیمایشی» و «تکنیک پرسشنامه» در سطح آمار استنباطی و آزمون کوورایانس و اسمیرنوف برای اعتبار و روایی تحقق استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که توجه به حس مکان به عنوان یک ساختار چندبعدی که بیانگر اعتقادات، احساسات و تعهدات رفتاری در محیط خاص و بترتیب بعد شناختی، بعد عاطفی و بعد رفتاری می باشد درنظرگرفته شده است؛ لذا حس تعلق به مکان استفاده کنندگان در بعد شناختی (هویتی) و عاطفی (دلبستگی) در سطح بالایی قرار دارد. بعد رفتاری (وابستگی) نسبت به بعد شناختی و عاطفی در سطح پایینتر قرار دارد و نشان می دهد ساحل در برآورده کردن نیازهای آن ها موفق عمل نکرده که عدم تجهیز خط ساحلی برای شکل گیری فعالیت های تفریحی و مرتبط با آب، عدم وجود بسترهای مناسب جهت استقرار خانواده، تداخل حرکت سواره و پیاده، تهدیدات ناشی از فرسودگی و تخریب بافت تاریخی بوشهر در این امر موثر می باشند.
تبیین همپیوندی حس مکان و روابط اجتماعی در بازار تاریخی تبریز؛ رویکردی انسان محور
حوزههای تخصصی:
حس مکان و روابط اجتماعی از عناصر کلیدی در فهم تعاملات انسانی و کارکردهای فضاهای عمومی به شمار می روند. بازار تاریخی تبریز، به عنوان یکی ای نمادهای برجسته معماری و فرهنگی ایران، بستری است که در آن حس مکان و ارتباطات اجتماعی نقشی بی بدیل ایفاء می کنند. هدف این پژوهش، واکاوی هم پیوندی حس مکان و روابط اجتماعی در این فضای تاریخی با رویکردی انسان محور است. این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از ابزارهای کمی و کیفی انجام شده است. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کسبه و مراجعان بازار تاریخی تبریز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و توزیع پرسش نامه در میان 400 نفر بر اساس «فرمول کوکران»، داده های موردنیاز گردآوری شد. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با کارشناسان حوزه های مرتبط انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری «اس پی اس اس»، «ضریب همبستگی پیرسون» و تحلیل مسیر در نرم افزار «ای ام او اس»، پردازش شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان حس مکان و کیفیت روابط اجتماعی در این بازار ارتباطی معنادار و متقابل وجود دارد. فضای کالبدی، عناصر فرهنگی و فعالیت های روزمره، به عنوان اجزاء مؤثر بر تقویت حس مکان، نقش مهمی در شکل گیری و تداوم روابط اجتماعی ایفاء می کنند. این پژوهش با تأکید بر رویکرد انسان محور، راهکارهایی برای تقویت تعاملات اجتماعی و حفظ حس مکان در بازارهای تاریخی ارائه می دهد که می تواند به ارتقای کیفیت زندگی شهری و پایداری فرهنگی در چنین فضاهایی منجر شود.
ارتقاء حس تعلق به مکان در دانش آموزان از طریق جانمایی انواع فضاهای سبز در مدارس
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان یکی از مفاهیمی است که به ادراک ذهنی و ارتباطات عاطفی فرد با محیط اطراف مربوط می شود. در شهرسازی و معماری معاصر، کاهش حس تعلق به مکان، یکی از چالش های اساسی است که منجر به کاهش تعاملات اجتماعی، احساس بیگانگی و افت کیفیت زندگی شده است. مدارس به عنوان یکی از مهم ترین فضاهایی که کودکان در سال های اولیه زندگی در آن حضور دارند، باید بستری مناسب برای تقویت حس تعلق به مکان فراهم آورند. در این میان، فضای سبز یکی از عوامل تأثیرگذار در افزایش حس تعلق به مکان در دانش آموزان محسوب می شود. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فضای سبز بر ایجاد و ارتقای حس تعلق به مکان در دانش آموزان مدارس است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. ابتدا مبانی نظری مرتبط با حس مکان و حس تعلق به مکان بررسی شده، سپس به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) داده های به دست آمده، از طریق پرسشنامه موردتحلیل قرارگرفته است. انواع فضای سبز (گسترده، خطی، عمودی) در سه دسته فضای باز، نیمه باز و بسته در مدارس موردارزیابی قرارگرفته و اولویت بندی آن ها باتوجه به میزان تأثیرگذاری بر حس تعلق به مکان انجام شده است. نتایج نشان می دهد که فضاهای سبز پهنه ای و خطی در محیط های باز مدرسه، تأثیر بسزایی در تقویت این حس دارند. همچنین، استفاده از عناصر طبیعی در طراحی مدارس می تواند به بهبود کیفیت محیط آموزشی و افزایش انگیزه دانش آموزان برای حضور در مدرسه کمک کند. در نهایت، پیشنهاداتی برای بهینه سازی طراحی مدارس با تأکید بر به کارگیری فضای سبز ارائه شده که می تواند در سیاست گذاری های طراحی محیط های آموزشی مورداستفاده قرارگیرد.
واکاوی تأثیر حس تعلق بر قلمروی همگانی در بوستان آزادی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
204 - 222
حوزههای تخصصی:
مقدمه احساس تعلق از مهم ترین و تأثیرگذارترین مفاهیم در مطالعات شهری، روان شناسی محیط، جامعه شناسی فضا، طراحی و برنامه ریزی شهری است که نقش اساسی و تعیین کننده در ارتقای کیفیت فضاهای عمومی و توسعه پایدار شهری ایفا می کند. این مفهوم به عنوان پیوندی عمیق و چندبعدی میان انسان و محیط پیرامون تعریف می شود و بازتابی از تجربه زیسته، ادراک ذهنی، خاطرات عاطفی، و کنش های اجتماعی کاربران نسبت به محیط اطرافشان است. احساس تعلق، نه فقط به معنای حضور فیزیکی در یک فضا، بلکه بیانگر نوعی حضور ذهنی و احساسی است که به شکل گیری رابطه ای معنادار، پایدار و متمایز میان فرد و محیط پیرامون منجر می شود. این رابطه می تواند زمینه ساز بروز رفتارهای مسئولانه، مشارکت اجتماعی، حس مالکیت جمعی، ارتقای امنیت روانی و افزایش سطح رضایت از محیط زندگی شود. در این میان، فضاهای عمومی شهری نظیر پارک ها و بوستان ها، به دلیل برخورداری از ماهیتی باز، مشارکتی و قابل دسترس، بستری مناسب برای تحقق و ارزیابی مفهوم احساس تعلق به شمار می روند. پارک ها به عنوان کانون تعاملات اجتماعی، تجربه های فرهنگی، فعالیت های تفریحی و خاطرات جمعی، می توانند سهم بسزایی در تقویت هویت مکانی و مشارکت مدنی شهروندان داشته باشند. از همین منظر، پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر شکل گیری و ارتقای احساس تعلق در فضاهای عمومی شهری، به مطالعه موردی پارک آزادی در کلان شهر شیراز پرداخته است. این پارک، به دلیل پیشینه تاریخی، وسعت بالا، موقعیت جغرافیایی خاص، و حافظه جمعی تثبیت شده در ذهن شهروندان، به عنوان نمونه ای مطلوب برای واکاوی این مفهوم انتخاب شده است. پارک آزادی شیراز با وسعتی حدود ۲۱ هکتار و قدمتی بیش از 5 دهه، از قدیمی ترین و شناخته شده ترین فضاهای سبز شهری در جنوب کشور محسوب می شود. این بوستان که در مجاورت بافت های متراکم مسکونی و فرهنگی قرار دارد، همواره یکی از فضاهای پرتردد و پرکاربرد برای شهروندان بوده و نقشی نمادین در خاطره شهر ایفا کرده است. با این حال، بررسی میدانی پارک نشان می دهد برخی از بخش های آن دچار فرسودگی کالبدی، ضعف در روشنایی، نبود تجهیزات مناسب، و عدم امنیت کافی شده اند که می تواند موجب بروز رفتارهای منفی و تضعیف حس تعلق کاربران شود. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای ساختاریافته، بر مبنای ادبیات نظری حوزه، گردآوری و طراحی شده اند. جامعه آماری شامل ۲۰۰ نفر از شهروندان مراجعه کننده به پارک آزادی بود که با روش تصادفی ساده و بر پایه فرمول کوکران انتخاب شدند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با روش تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. روایی ابزار با استفاده از آزمون KMO و بارتلت تأیید شده و پایایی آن با مقدار آلفای کرونباخ 0/848 سنجیده شد که نشان دهنده اعتبار علمی ابزار پژوهش بود. یافته ها نتایج تحلیل ها پنج عامل کلیدی را در شکل گیری و تقویت احساس تعلق به پارک آزادی مشخص کردند که شامل: 1 تعامل پذیری و حضورپذیری: این عامل با امکان حضور آزادانه و ارتباط مؤثر شهروندان با یکدیگر در فضاهای مختلف پارک ارتباط مستقیم دارد. فضاهایی که تسهیل گر ارتباطات میان فردی و اجتماعی هستند، مانند فضای پیک نیک، زمین های بازی و مسیرهای پیاده روی، بیشترین نقش را در تقویت حس حضور فعال و تعلق به مکان دارند. 2- زیبایی شناسی بصری: دریافت های زیبایی شناختی کاربران از فضای پارک از جمله طراحی منظر، تنوع گیاهی، هماهنگی رنگی، کیفیت نورپردازی و چیدمان اجزای فضایی، تأثیر مستقیمی بر احساس آرامش، لذت و درک زیبایی مکان دارد. این مؤلفه در شکل گیری پیوند احساسی میان فرد و مکان مؤثر است. 3- تأمین فعالیت ها و تنوع فضایی: پارک آزادی با برخورداری از امکانات متنوع از جمله شهربازی، تالار اجتماعات، فضای سبز، مسیرهای دوچرخه سواری، ایستگاه های فرهنگی و محوطه های باز، توانسته پاسخ گوی نیازهای متنوع گروه های مختلف باشد. این تنوع، میزان بازدید و تکرار تجربه حضور را افزایش می دهد و از این طریق به ارتقای حس تعلق می انجامد. 4-خاطره انگیزی و تعلق مکانی: با توجه به اینکه پارک آزادی نقش مهمی در خاطرات نسل های مختلف شهروندان داشته، بسیاری از افراد با شنیدن نام آن، فضاهایی خاص مانند دریاچه مصنوعی، لانه پرندگان یا زمین بازی کودکان را به یاد می آورند. این مؤلفه به عنوان مهم ترین پیوند عاطفی و تاریخی فرد با مکان، عامل اساسی در شکل گیری حس مالکیت، دلبستگی و تعلق درازمدت است. 5-دسترسی و خوانایی: دسترسی راحت از خیابان های پیرامونی، وضوح بصری مسیرها، وجود علائم راهنما و روشنایی مناسب، نقش تعیین کننده ای در درک امنیت و اطمینان کاربران دارد. در پارک آزادی، بخش هایی که فاقد این ویژگی ها بودند (همچون حاشیه جنوبی پارک) به عنوان قرارگاه های رفتاری منفی شناخته شده اند که در آن ها رفتارهای مزاحم یا ضد اجتماعی مشاهده شده و حس تعلق را کاهش داده اند. تحلیل کیفی قرارگاه های رفتاری نشان داد مکان هایی که با طراحی هدفمند، نورپردازی کافی، مبلمان مناسب و دیدپذیری باز همراه هستند، دارای «قرارگاه های رفتاری مثبت» بوده اند؛ در حالی که بخش هایی با نور ضعیف، خلوتی شدید یا مبلمان ناکارآمد، محل بروز رفتارهای منفی بوده اند و در نتیجه، کاهش حس تعلق را رقم زده اند. برای مثال، فضای بازی کودکان در شمال غرب پارک نمونه ای موفق از قرارگاه رفتاری مثبت شناخته شده، در حالی که بخش هایی از مرکز پارک با مشکلاتی همچون زباله ریزی یا رفتارهای مزاحم نمونه ای از قرارگاه رفتاری منفی هستند. در ادامه، پژوهش بر اساس یافته های میدانی و نظری، مجموعه ای از پیشنهادهای کاربردی برای بهبود کیفیت فضایی و ادراکی پارک آزادی ارائه می دهد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: طراحی مسیرهای پیاده روی خوانا و ایمن با روشنایی کافی؛ بهسازی و نوسازی مبلمان شهری با توجه به سنین مختلف؛ توسعه فعالیت های فرهنگی، تفریحی و آموزشی در فضای پارک؛ حفظ و تقویت عناصر خاطره انگیز و نمادین با ارزش تاریخی؛ افزایش امنیت محیطی با ایجاد نظارت رسمی و طبیعی؛ استفاده از هنرهای شهری و نمادهای فرهنگی بومی برای تقویت هویت مکان. نتیجه گیری بنابراین، احساس تعلق نه تنها به عنوان یک موضوع نظری در مطالعات شهری و روان شناسی محیط، بلکه به مثابه ابزاری راهبردی برای سیاست گذاری، طراحی و مدیریت فضاهای شهری باید تلقی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد ارتقای احساس تعلق به مکان در گرو به کارگیری نگاه کل نگر و مشارکتی در فرایند طراحی فضاهای عمومی است؛ نگاهی که نه تنها عوامل کالبدی و فیزیکی، بلکه مؤلفه های ذهنی، عاطفی، رفتاری و فرهنگی را نیز در بر گیرد. کاربرد عملی این پژوهش در بازآفرینی فضاهای شهری، تدوین دستورالعمل های طراحی مکان محور، تقویت مشارکت اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی شهری قابل مشاهده است. پارک آزادی شیراز به عنوان نمونه ای عینی از فضای عمومی دارای ظرفیت های چندگانه، می تواند به فضایی پویا، ایمن، خاطره انگیز و معنادار بدل شود. اجرای چنین راهبردهایی در سایر شهرها نیز، به ویژه در فضاهای رهاشده یا کم رمق، می تواند بازتابی مثبت در کیفیت زندگی شهری ایجاد کند. در نهایت، پژوهش حاضر تأکید دارد که برنامه ریزی برای فضاهای عمومی موفق نیازمند رویکردی میان رشته ای، مبتنی بر مشارکت کاربران، تحلیل داده های میدانی و توجه به تجربه زیسته شهروندان است. احساس تعلق نه تنها یک پیامد فردی، بلکه شاخصی برای سنجش کیفیت اجتماعی، فرهنگی و فضایی یک شهر است. از این رو، تقویت آن می تواند سنگ بنای توسعه شهری انسانی، پایدار و مشارکتی در آینده محسوب شود.
تبیین تزیینات و آرایه های به کار رفته در خانه های قاجاری تبریز به منظور بکارگیری در آموزش طراحی برای خانه های امروزی (نمونه موردی خانه مشروطه، حریری و علی مسیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰
779 - 796
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تزیینات و آرایه های معماری خانه های قاجاری تبریز پرداخته است تا مفاهیم و الگوهایی برای استفاده در طراحی خانه های مسکونی معاصر استخراج کند. هدف اصلی این تحقیق، تحلیل و شناسایی تزیینات به کار رفته در خانه های قاجاری تبریز و کاربرد آن ها در آموزش طراحی خانه های امروزی است. روش تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا بوده است. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز استفاده شده است که از طریق آن مفاهیم و مقوله های کلیدی شناسایی گردید. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از خبرگان جمع آوری شد و سه خانه قاجاری تبریز (خانه های مشروطه، حریری، علی مسیو) به عنوان نمونه های موردی مورد بررسی قرار گرفتند تحلیل ها با نرم افزار Maxqda انجام گرفت. در این تحقیق، پس از پیاده سازی و تحلیل داده ها، ۳ مولفه اصلی شامل زیبایی شناسی، عملکردی و حس مکان شناسایی شدند که هرکدام شامل ۱۳ شاخص و ۲۹ زیرشاخص بودند. یافته های تحقیق نشان می دهند که تزیینات و آرایه های به کار رفته در این خانه ها، مانند گچ بری، آینه کاری، کاشی کاری و منبت کاری، تأثیر زیادی در شکل دهی به هویت معماری و تقویت حس مکان دارند. این تزیینات علاوه بر زیبایی شناسی، در بهبود عملکرد فضاها و ایجاد ارتباط معنوی با محیط تأثیرگذار هستند و می توانند در طراحی خانه های معاصر نیز مورد استفاده قرار گیرند. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که تزیینات و آرایه های خانه های قاجاری تبریز نه تنها از منظر زیبایی شناسی بلکه از لحاظ عملکردی نیز در طراحی فضاها اهمیت دارند و می توانند به عنوان الگوهایی برای طراحی خانه های معاصر در جهت حفظ هویت تاریخی و فرهنگی استفاده شوند.
تبیین عوامل موثر بر حس مکان در مکانهای مذهبی ایران (نمونه موردی: مساجد تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰
815 - 835
حوزههای تخصصی:
مسجد به مثابه کانونی عباد ی -اجتماعی برای ادامه حیات پویا نیازمند ارتباطی قوی با حوزه کارکردی خود است. این ارتباط با زمینه از طریق پیوندی انسانی، کالبدی و طبیعی با محیط بیرونی محقق می شود. دین می تواند نقش مهمی در حس مکان داشته باشد و مفهومی از آن ارائه دهد. شکل و سازمان فضایی بنا بر میزان دلبستگی به بنا مؤثر بوده و هر گونه تغییری در ابعاد کالبدی و روانی بنا می تواند بر میزان حس مکان آن، مؤثر بوده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل موثر بر حس مکان در امکان مذهبی شهر تبریز می باشد. تحقیق از نظر ماهیت بصورت توصیفی-تحلیلی و اکتشافی می باشد. که در اصل از روش کیفی و کمی استفاده شده است. حجم نمونه 20 نفر از خبرگان و حجم نمونه نمازگزاران 168 نفر می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد با نرم افزار Maxqda استفاده شد برای تحلیل دادهای کمی و سنجش رابطه میان متغیرها از روش همبستگی پیرسون و از آزمون های آماری رگرسیون خطی ساده و چندمتغیره برای تعیین رابطه و شدت و جهت رابط هی بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شد. از تحلیل مسیر برای مشخص کردن تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر حس مکان استفاده شد برای این تحلیل ها از نرم افزار Spss و Amosبهره گرفته شد. نتایج نشان داد عوامل ادراکی و کالبدی بیشترین تاثیر را در القای حس مکان در مساجد تاریخی شهر تبریز دارند و عوامل اجتماعی و عملکردی تاثیر کمتری دارند. در بین متغیرهای مورد بررسی سرزندگی بیشترین ضریب همبستگی و تاثیر در حس مکان دارد. همچنین در بین مساجد بررسی شده مسجد مقبره بیشترین حس مکان از نظر مراجعه کنندگان دارد. بنابراین همه عوامل کالبدی، اداراکی، اجتماعی و عملکردی در ایجاد حس مکان در مکانهای مذهبی ایران بخصوص شهر تبریز موثر هستند.