مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
اقتباس
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، عکس هایی ثبت و منتشر شده اند که به جایگاهی فراتر از یک عکس معمولی رسیده اند. این عکس ها به بخشی از خاطره ی گروهی مردمانِ یک سرزمینِ مُشخص و یا کُلِّ جهان تبدیل شده اند. به همین دلیل، هنرمندان و مؤلفان با الهام از آن ها آثار دیگری از جمله فیلم، مجسمه، شعر، پرفورمنس و غیره را خلق نموده و باعث شده اند که آن عکس بار دیگر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. این میزان از استقبال و اقتباس نشان می دهد قدرت و دامنه ی اهمیت عکس مورد نظر تا آن اندازه بوده که دیگران نیز مایل بوده اند اثری مشابه آن را داشته باشند. پرسش ابتدایی این پژوهش آن است چگونه ممکن است عکسی از جایگاه فعلی خود به عنوان یک رسانه ی تبلیغاتی فراتر رفته و در جایگاه الگو قرار گیرد؟ «اسطوره عکس» عبارتی است که در این پژوهش تک وین یافته و تلاش شده که برای مفهوم و نیز عوامل مؤثر در تولید آن، و همچنین مراحل تکوین آن حدود و تعریفِ مُشخص بیابد. چنین عکس هایی می توانند آغازگر یا ادامه دهنده ی یک جریان و جُنبش فرهنگی یا سیاسی شوند؛ باعث برتری یک اندیشه ی درست یا نادرست در میان مُخاطبان گردند؛ در مقام تولیدکننده ی ایدئولوژی قرار گیرند؛ و نیز با تکثیر در سایر نظام های نشانه ای، باعث رُشد و گُسترش معنای خود و البته گُسترش آن رسانه گردند. نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و مطالعات کتابخانه ای است. این پژوهش به صورت بنیادی انجام شده است. نتیجه آن که پیرامتن ها، قابلیت تکثیر، و میزان اقتباس در سایر رسانه ها از عوامل مؤثر در شکل دهی به اسطوره عکس هستند. همچنین امور فنی عکاسی تأثیر چندانی بر این روند ندارند.
بررسی ظرفیت های سمک عیار برای اقتباس سریالی پویانمایی با تأکید بر عناصر «شخصیت» و «حادثه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
119 - 138
حوزههای تخصصی:
از آغاز تاریخ سینما، اقتباس از ادبیات، سهم چشمگیری از آثار نمایشی اعم از فیلم های سینمایی، تلویزیونی و سریال ها را در جهان به خود اختصاص داده است. پس از گذشت بیش از یک قرن، توجه به اقتباس از آثار ادبی در ژانر پویانمایی (انیمیشن) روند رو به گسترشی را در سینما تجربه می کند. در این میان، بهره مندی از ادبیات عامه روایت محور برای تولید آثار نمایشی، یکی از بزنگاه های مناسب استفاده از گنجینه ادبیات فارسی است. در این پژوهش تلاش می شود به روش توصیفی تحلیلی و با نگاهی میان رشته ای، ظرفیت های سمک عیار به عنوان یکی از محبوب ترین آثار این نوع ادبی، برای ساخت یک اقتباس سریالی پویانمایی بررسی شود؛ بر این اساس، به نظر می رسد با توجه به ساختار پرماجرا و درون مایه های متنوع و سرگرم کننده در بستر انواع گره افکنی و گره گشایی های بی شمار داستانی که دربردارنده کشمکش های عمل محور و تعلیق ساز و نقاط بحران، اوج و فرودهای فراوان است، این قابلیت وجود دارد تا با گزینش و پرداخت شخصیت های متنوع و محبوب این متن و با تکیه بر انواع موقعیت ها و صحنه پردازی های هیجان انگیز، از آن در ساخت سریالی در ژانر پویانمایی استفاده کرد.
تحلیل تطبیقی صورت و مضمون میان فیلم «خانه دوست کجاست؟» و شعر «نشانی» سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
149 - 185
حوزههای تخصصی:
امروزه ادبیات تطبیقی، تنها به بحث میان آثار ادبی از زبان های مختلف با ژانر یکسان، نمی پردازد؛ بلکه به تطبیق رشته های مختلف هنری و مشخص کردن تأثیر و تأثرهای آنان بر یکدیگر، نیز می پردازد. یکی از حوزه های مهم و جذاب مطالعات «بینارشته ای»، حوزه تطبیق آثار سینمایی متأثر از شعر شاعران مختلف است. چنین خلقی، در تاریخ سینمای ایران، آنچنان مورد توجه قرار نگرفته است و تعداد معدودی از سینماگران خوش ذوق و صاحب سبک، به این روش، پرداخته اند. یکی از این سینماگران، مرحوم «عباس کیارستمی» است. او در دهه شصت، با اقتباس از شعر «نشانی» سهراب، فیلمی با عنوان «خانه دوست کجاست؟» ساخت. در این پژوهش، با مداقه در عناصر شعر و سینما و کارکرد لوازم آنان، به بررسی شعر سهراب و سینمای کیارستمی (چه از نظر سبکی چه جهان بینی) پرداخته شده و سپس تطبیق این دو اثر از نظرگاه «فضاسازی»، «قالب»، «راوی» و «مضمون» اساس کار قرار گرفته است و نتایجی به دست آمد که اقتباس آزاد و آگاهانه کیارستمی از شعر سپهری را آشکار می سازد.
مفهوم «توسل به امام رضا (ع)» در ادوار مختلف هنری ایران
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
81 - 101
حوزههای تخصصی:
از بخش های مهم مطالعات تطبیقی، مطالعه اقتباس مضامین دینی است. اقتباس، بالاترین میزان وفاداری به اصل داستان است و بسیاری از هنرمندان، اقتباس را بهترین شیوه برای انتخاب سوژه می دانند. هدف نوشتار حاضر، بررسی چگونگی اقتباس از یک مضمون مشترک در دو رسانه متفاوت و در دو دوره مختلف می باشد. آثار هنری بسیاری بر اساس یک مضمون واحد خلق شده اند، اما به دلیل تفاوت رسانه های هنری، در روند اقتباس از آن موضوع، تغییرات زیادی در آنها صورت می پذیرد. این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی و بر مبنای اسناد و مدارک کتابخانه ای به تطبیق عناصر بصری «مفهوم توسل» در دو رسانه مدرن و سنتی نگاره های مربوط به دوره صفویه و مجموعه تلویزیونی متعلق به دوره معاصر می پردازد. بطور کلی دیدگاه خاص هنرمندان در روند اقتباس تأثیرگذار است و هر هنرمند از ویژگی های دراماتیک این مضمون برای شرح ذهنیت های خویش به مخاطب، براساس سبک شخصی خود و نوع نگاهش به رسانه هنری دوران خویش بهره می جوید؛ چنانکه می توان گفت هر یک از هنرمندان در به نمایش درآوردن این باور مذهبی تمامی تلاش خود را بکار بسته اند.
اقتباس؛ گونه ای از تجلی قرآن در نیایش معصومان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
90 - 110
حوزههای تخصصی:
نیایش های معصومان فصلی فربه از فرهنگ زندگی ایشان است. از آنجا که پیوند اهل بیت 7 با قرآن جاودانه است، بی گمان، قرآن - بیش از هر منبعی- خاستگاه اندیشه ها و رفتارشان در هر بخش از سیره گفتاری و رفتاری، از جمله « دعا» است. دعا، میراثی گرانسنگ و ذخیره ای ارجمند از آموزهای بنیادین دینی است، که با بهره گیری از قرآن فراز آمده است و آینه وار، اندیشه های قرآنی آنان را بازتاب می دهد و با زبانی خاص که در آن مخاطب خداست، بسیاری از معارف قرآن را باز می گوید. اثبات این مدعا، نیازمند کاویدن گونه های این تجلی وانگیزهای این وام گیری است. مقاله پیش روی با مقدماتی چند، گونه ای از این تجلیات را در حد وسع بر می رسد تا خواننده محترم را با انگیزه ها و برکات این وام گیری تا حدودی آشنا سازد.
اقتباس در سینمای ایران بر اساس تابلوهای نگارگری: بررسی موردی فیلم شطرنج باد و تابلوی استنساخ اثر محمودخان ملک الشعراء
حوزههای تخصصی:
فیلم شطرنج باد علی رغم اکران بسیار محدودش، نظرات تعداد قابل توجهی از منتقدان را به خود جلب کرده است. کارگردان این فیلم (محمدرضا اصلانی)، که از کارگردانان موج نو سینمای ایران است، در تلاش برای ایجاد فضایی از جامعه دهه 50 ایران، اظهار داشته که فیلم او علاوه بر بهره گیری از آثار نقاشی ژرژ دلاتور (نقاش قرن هفدهم فرانسه)، برداشتی از تابلوی «استنساخ» اثر محمودخان ملک الشعرا (ملقب به «شریف»)، نقاش و شاعر دوره قاجار است. از این تابلو که می توانسته آغازگر دوره مدرن نقاشی در ایران باشد، دو نسخه آبرنگ و رنگ وروغن در دست است که با چندسال فاصله زمانی از یکدیگر به تصویر کشیده شده اند. تماشاگر فیلم شطرنج باد در صورت آگاهی از تأثیر تابلوی «استنساخ» بر این فیلم، می تواند با درنظر گرفتن تشابهات نور، رنگ، سایه، میزانسن، داستان پردازی، درام موجود در تابلو و حتی نوع چیدمان اشیاء در قابی به خصوص، متوجه شباهت های فیلم با تابلو شود. به باور کارگردان فیلم، سایه روشن های شدید موجود در این تابلو و هیئت و وضعیت نشستن شخصیت ها در آن، یک فضای توطئه آمیز را تداعی می کند که با پیرنگ فیلم شطرنج باد نزدیکی دارد. با این وجود، اثبات تأثیر تابلو بر فیلم را باید از رهگذری علمی مطالعه کرد. در این مقاله تلاش شده است که با بهره گیری از نظریه بینامتنیت ژرار ژنت و با تحلیل تابلوی «استنساخ» و مقایسه آن با نمایی از فیلم شطرنج باد، نشان داده شود که فیلم از چه جهاتی شبیه به تابلو است و این اثر هنری تا چه حد توانسته موجب خلق اثری دیگر شود.
رد ادّعای مستشرقان مبنی بر تأثیرپذیری اسلام از ادیان پیشین در تدوین احکام خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی شبهه اقتباس در دایره المعارف اسلام پرداخته است. دایره المعارف اسلام در بسیاری از مداخلش تلاش دارد اثبات کند منشأ بسیاری از احکام اسلام، ادیان قبلی مانند یهودیت و مسیحیت است و با اثبات چنین مدّعایی، اصالت احکام و دستورات اسلام را زیر سؤال می برد. روش: در این مقاله بر مبنای روش تحلیل گفتمان، به مداخل مختلف دایره المعارف که به چنین مدّعایی پرداخته اند، رجوع و ادّعای آنها شرح داده شده است. یافته ها: مستشرقان یهودی از دو جهت به شبهه اقتباس توجه می کنند: نخست اینکه آنها نیز مانند مستشرقان غربی از هر شبهه ای که به تضعیف جایگاه اسلام منجر شود استقبال می کنند و تلاش می کنند بی اعتباری این دین را نشان دهند. از سوی دیگر کوشش دارند ریشه اصلی دین اسلام را نیز یهودیت معرفی کنند. از این روست که شبهه اقتباس، یکی از مؤلفه های گفتمان یهودی به شمار می آید. نتیجه گیری: طرفداران شبهه اقتباس تلاش دارند اثبات کنند اسلام دارای ریشه های یهودی است و از خود اصالتی ندارد. از این رو پرداختن به این بحث برای تبیین ابعاد مختلف اقتباس و نقش گفتمان یهودی در طرح و گسترش آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از مستشرقان معتقدند دینی که پیامبر اکرم(ص) آورد، دینی نبود که منشأ الهی داشته باشد. بر اساس دیدگاه آنان، پیامبر به دلیل نبوغ بالایی که داشت توانست به این مهم دست پیدا کند. از این رو، مستشرقان غربی معتقدند قرآن محتوا را از تورات و انجیل دریافت کرده، ولی در فرمت جدید، آن را بیان کرده است.
زن از کوچه مدق تا کافه ستاره دگردیسی زنان کوچه مدق در روایت سینمایی آن ( کافه ستاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی و سنجش شیوه ی روایت در رمان کوچه ی مدق، اثر نویسنده موفق مصری، نجیب محفوظ و فیلم سینمایی کافه ستاره، نخستین اثر اقتباسی سامان مقدم، کارگردان شناخته شده ی ایرانی است. از این رو می توان گفت، این پژوهش بر تبیین چیستی و کیفیت دگرگونی های روایت از ادبیات تا سینما، در دو اثر ادبی و سینمایی متمرکز است. در اثر سینمایی در جدال با فرادست و کشمکش های اجتماعی-اقتصادیِ برساخته ی فرادست، حضور روایت زنانه آشکار است. حال آنکه این شیوه ی روایت در اثر ادبی یعنی کوچه ی مدق به روشنی دیده نمی شود؛ ستیز فرودست با فرادست، نوشتار/روایت فیلم را زنانه تر کرده است. در مجموع روایتگری در فیلم به شیوه ای خلاقانه تغییر یافته است: حضور پررنگ شخصیت های زن، به تصویر کشیدن همدلانه ی وضعیت زنان، تعدد راوی، تجلی رمانتیک عشق، رؤیانگاری شخصیت های داستان، بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی، روایت کافه ستاره را زنانه کرده است، حال آنکه تنها برخی از این مؤلفه ها مانند بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی در کوچه ی مدق دیده می شود. نکته ای که نباید از نظر دور داشت اینکه پدیدآورنده ی هر دو اثر جنسیت مردانه دارند.
زمینه های تأثیرپذیری مانی از هندوستان و شواهد آن در شاپورگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
419 - 446
حوزههای تخصصی:
غالب محققان حوزه مطالعات مانوی بر این باورند که مانی از آموزه های بودا آگاهی چندانی نداشته و دانسته های مانی از مکاتب هند محدود است به سفر دوساله او به جایی از سرزمین هندوستان؛ به نظر ایشان، اطلاعاتی که در متون مانوی از بودا و تعالیم و اصطلاحات دینی بودایی آمده، به مانویان خراسان بزرگ بازمی گردد که آنان در اثر مجاورت با فرهنگ بودایی، به نحوی آن معارف را در دین خود گنجانده اند. نظر فوق به دلایلی که در مقاله حاضر بررسی می شود پذیرفتنی نیست؛ زیرا مانی بر اساس شواهد متعدد، پیش از سفر به هندوستان با مکاتب هند خصوصاً آموزه های بودایی آشنایی داشته و برای تکمیل آموخته های خود عازم این سفر شده است. علاوه بر این، دانشوران ایرانی، دانش و علوم هندی را به خوبی می شناخته اند تا آنجا که در دربار پادشاهان ایران مجالس مناظره میان صاحبان ادیان و مکاتب مختلف برگزار می شده است. با توجه به گسترش آموزه های هندی در ایران و نیز مستنداتی که نوشته های مانی و مانویان در اختیار می گذارند، می توان گفت مانی پیش از سفر و در دوره تکوین اصول آموزه های خود، از دانش و مکاتب هند سخت بهره گرفته و حتی در مقوله کیهان شناسی نیز در کتاب شاپورگان از نجوم هندی تأثیر پذیرفته است.
دامنه اطلاعات داستان در داستان کوتاه «ژاکت پشمی» و اقتباس تلویزیونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
245 - 295
حوزههای تخصصی:
در روایت های کلامی و تلویزیونی، دامنه اطلاعات داستان نقش مهمی در حفظ توجه خواننده و بیننده دارد. نویسندگان این مقاله با شیوه تطبیقی، دامنه اطلاعات داستان و نحوه حفظ توجه خواننده و بیننده در داستان کوتاه «ژاکت پشمی»، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی را با اقتباس تلویزیونی آن («ژاکت») به کارگردانی کیومرث پوراحمد براساس نظریه روایت شناسی رابرت مک کی، بررسی و مقایسه می کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کانونی سازی داستان کوتاه «ژاکت پشمی» از نوع درونی یا دید همراه است که باعث غلبه عنصر تعلیق در آن می شود. این کانونی سازی برای تنوع دامنه اطلاعات داستان و جذابیت بیشتر روایت، از عنصر معما نیز استفاده می کند. این کار به کمک شگردهایی مانند پیشواز زمانی، روایت درونه ای، حذف و ... انجام شده است. در این فرایند، غافلگیری نیز به کمک معما می آید؛ چون با هربار غافلگیری کانونی سازی درونی و خواننده، به معماهای داستان افزوده می شود. اقتباس تلویزیونی داستان نیز از منظر یک کانونی ساز درونی غالب روایت می شود؛ با این تفاوت که دقایق زیادی از فیلم به کانونی سازی کنشگرهای دیگر نیز اختصاص دارد. این موضوع باعث افزایش کنشگرهای فیلم و درنتیجه، برجسته شدن آموزش توجه به حضور دیگری و گفتمان های متفاوت در آن می شود. این گفتمان ها اغلب با استفاده از شگرد روایت درونه ای وارد فیلم می شوند که این ورود نیز افزایش عنصر معما را درپی دارد. اگرچه روایت کلامی عنصر تعلیق را فقط می توانست با عنصر معما ترکیب کند، تعلیق فیلم با توجه به امکانات دوربین و خلاقیت کارگردان برای غنی تر کردن روایت با هردو عنصر معما و کنایه دراماتیک ترکیب می شود. همچنین، به دلیل همراهی رویدادها با موسیقی و به صورت چندبُعدی از زاویه های مختلف، تعلیق ها و غافلگیری های قدرتمندتری ایجاد می شود. در این شکل از روایت، ما با کانونی ساز درونی احساس همدلی و هم ذات پنداری بیشتری می کنیم. به این ترتیب، نتیجه می گیریم که اقتباس تلویزیونی داستان از امکانات و تکنیک های چندرسانه ای متنوع تر و پیچیده تری برای تقسیم اطلاعات داستان و حفظ توجه بیننده استفاده می کند.
بازخوانی حکمت عملی و بازسازی الگوی نظریه سیاستی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
39 - 64
خط مشی یک الگوی راهنما برای هماهنگ سازی بازیگران حل یک مسئله عمومی است. شکل گیری یک خط مشی، به عنوان پدیده ای اجتماعی، خود نیازمند تأمین زمینه های معرفتی و غیرمعرفتی متعددی است. این متن تلاش می کند برخلاف رویکردی که به بازخوانی مکرر نظریه های مدرن مشغول است، با بازخوانی حکمت عملی، به بازسازی الگوی نظریه سیاستی براساس ظرفیت های حکمت عملی بپردازد. نظریه سیاستی زمینه های معرفتی موردنیاز خط مشی را در قالب پاسخ به سه پرسش «هستی شناختی»، «سعادت شناختی» و «مسئله شناختیِ» خط مشی تأمین می کند. حکمت عملی نیز دانشی برهانی است که معرفتی یقینی را درباره پدیده های ارادی و انسانی، ازحیث نیل به سعادت تولید می کند. این دانش سترگ، از سه بخش توصیفی، تقدیری و تجویزی تشکیل شده است. بخش توصیفی حکمت عملی با ارائه هستی شناسی لایه مند برای پدیده سیاستی، پرسش اول نظریه سیاستی را پاسخ می گوید. همین بخش با صورت بندی مفهوم سعادت و همچنین همراهی با بخش تقدیری حکمت عملی، پاسخ پرسش دوم نظریه سیاستی را تأمین می کند. دستیابی به بینش نظری موردنیاز برای ادراک و ساختاردهی مسئله سیاستی نیز با ادغام دو بخش توصیفی و تقدیری حاصل می آید.
اندیشه های قرآنی در داستان های تعلیمی حوزه ادبیّات کودک و نوجوان با رویکرد به داستان های غلامرضا حیدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در آفرینش آثار ادبی خود، اسلوب قرآن و شیوه های بیانی آن را الگوی کار خود قرار دادند و از الفاظ و اندیشه های قرآنی در لابه لای آثار خود بهره جستند به گونه ای که موضوع اقتباس از قرآن به بابی گسترده تبدیل شد. با تحلیل و بررسی آثار این حوزه، می توان به شواهدی از تأثیر لفظی و معنوی قرآن بر زبان، اندیشه و عقاید صاحبان این آثار پی برد و به این نتیجه رسید که قرآن به عنوان مهم ترین منبع فرهنگ اسلامی، الهام بخش بسیاری از شاعران و نویسندگان ادبیّات کودک و نوجوان بوده است. این جستار درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری غلامرضا حیدری از مضامین قرآنی در داستان های حوزه ادبیّات کودک بپردازد. حیدری یکی از نویسندگان برجسته حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در دهه هشتاد است که آثار بی شماری در این حوزه با مضامین قرآنی و دینی دارد. به همین منظور با تبیین مضامین قرآنی متجلی در داستان های حیدری و بررسی کارکرد آن ها، نویسنده در پی پاسخ دادن به این دو پرسش است که هدف از کاربرد مضامین قرآن در داستان های حوزه کودک چیست؟ و کدام مضامین بیش ترین کاربرد را دارد؟ با بررسی انجام شده می توان گفت که مضامین قرآنی، بخشی از محتوای داستان های وی را تشکیل می دهد که با هدف آشنایی با دین، القای آموزه های اسلامی، شناساندن معارف قرانی و آماده سازی قشر نوجوان برای انجام وظایف دینی استفاده می شود.
تحلیل حکایت های بازنویسی شده کلیله و دمنه براساس انواع اقتباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایات و داستان های کهن (کلیله و دمنه) به دلیل داشتن ظرفیت های آموزشی و مضامین عالی و ناب تربیتی، منابع بسیار مناسبی برای تربیت، پرورش و شکوفا کردن استعدادهای کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. هدف پژوهش حاضر تحلیل داستان های بازنویس شده کلیله و دمنه بر اساس انواع اقتباس است. روش تحقیق به صورت تحلیل محتواست. ضمن بررسی تعریف اقتباس و انواع، نویسندگان برای انجام یک اقتباس خلاق و مناسب راهکارها و معیارهای مختلفی را ارائه داده اند. انتخاب عنوان مناسب و خلاق، استفاده از شگردهای سپید نویسی و شکاف گویا، خلاقیت در شروع و پایان بندی داستان ها، گسترش طرح حکایت و قصه های کهن از طریق افزایش تعداد حوادث داستان، افزایش کشمکش ها و.. از مهم ترین مولفه های یک اقتباس خلاق و آزاد از متون کهن از جمله کلیله و دمنه است. نتایج پژوهش نشان داد که از میان آثار بررسی شده چهار گروه بازنویس، علیرغم آن که هر چهار گروه از معیارهای بازنویسی خلاق استفاده ی چندانی نکرده اند؛ اما داود لطف الله و مژگان شیخی، بر حسب میانگینی که به دست آمد، نسبت به دو بازنویس دیگر یعنی مهدی آذر یزدی و رضا شیرازی، بیشتر از شاخصه های اقتباس خلاق در داستان های خود استفاده نموده اند.
مکتوباتِ صدی، یکی از منابع مکتوبات گیسودراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید گیسودراز (720/ 721 - 825 ق.)، صوفی دانشمند سلسله چشتیه در شبه قارّه، در مکتوبات خود از منابعی بهره جسته است که شناخت آن ها از یک سو، آبشخورهای فکری گیسودراز را بر ما آشکار می سازد و از سوی دیگر، آثار مورد توجّه بزرگان چشتیه را در آن روزگار معرّفی می کند. در یگانه چاپ سنگی مکتوبات گیسودراز، نامه ای وجود دارد که از هفت نامه که در مکتوبات صدی شرف الدّین منیری (661 ؟ - 782 ق.) آمده، اقتباس شده است. در این مقاله، متن کامل این نامه، یعنی مکتوب سوم از مکتوبات گیسودراز، واکاوی شده و در پایان نشان داده شده که این مکتوب، ترکیبی از نامه های دوازدهم، چهارم، دوم، پانزدهم، نوزدهم، دهم و شانزدهم از مکتوبات صدی است و می توان این احتمال را داد که گیسودراز به سبب منطقه مشترک زیست آنان و نیز همزمانی با شرف الدّین منیری و مطالعه مکتوبات صدی، هفت مکتوب شیخ منیری را با نقل مستقیم و نیز افزوده هایی از خویش در هم آمیخته و به نام خود به یکی از مریدانش ارسال کرده است. از رهگذر این پژوهش می توان مکتوبات صدی را از جمله منابع مکتوبات گیسودراز دانست که این پیر چشتی بدون ذکر نام از آن بهره برده است، افزون بر اینکه این تأثّر را می توان دلیلی بر شهرت مکتوبات صدی اندکی پس از تألیف آن به شمار آورد.
نحوه مواجهه جامعه شناسی با اقتصاد: اقتباس، انتقاد، نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 50
حوزههای تخصصی:
متون بنیانگذاران جامعه شناسی بینا متنیتی است که در گفتگو و مجادله با متون دیگر ساخته شده است. متون علم اقتصاد کلاسیک و نوکلاسیک یکی از مهم ترین متونی است که در شکل گیری علم جامعه شناسی نقش مهمی داشته است. گفتگوی متون جامعه شناسی با متون علم اقتصاد گاهی به شکل اقتباس و گاهی انتقادی بوده است اما این بینا متنیت پس از جامعه شناسان کلاسیک چندان مود بحث قرار نگرفته است. این مقاله با روش بینا متنیت نشان می دهد که متون جامعه شناسی کلاسیک از حیث دو مؤلفه انسان شناسی و اسلوب تحلیل چه داد و ستدی با متون علم اقتصاد داشته اند. گاهی بینا متنیت و گفتگوی متون آشکار و روشن و گاه پنهان و اعلام نشده است اما بر اساس نشانه های درون متن می توان طرف گفتگو را تشخیص داد. این گفتگو ساده و گذری نبوده بلکه بنیادهای علم جامعه شناسی را ساخته است. گفتگوی اقتباسی و انتقادی بنیانگذاران جامعه شناسی با بنیان گذاران اقتصاد کلاسیک و نوکلاسیک تفاوت ها را در نوع نگاه به انسان و اسلوب تحلیل در متون جامعه شناسان کلاسیک نشان می دهد.
اقتباس و برگرفتگی در نسخه های عبری و فارسی دوره صفوی با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت (مطالعه موردی: بهرام نامه 1112 ه.ق. و هفت پیکر 1076 ه.ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
بهرام نامه به عنوان اثری فارسی-عبری، متجلی هنر قوم یهود در بستر هنر ایران می باشد. این اثر برگرفته از نسخه فارسی هفت پیکر قرن11ه.ق. بوده و با انتخاب و تغییر برخی نظام های نشانه ای خاص در آن، نسخه اقتباسی بهرام نامه خلق شده است. مساله، علت بازآفرینی و اقتباس نسخه عبری هفت پیکر از نسخه فارسی آن در دوره صفوی می باشد. هدف، دست یابی و تشخیص نوع دگرگونی ها در بیش متن بهرام نامه است و پرسش ها عبارتند از: 1) در فرآیند برگرفتگی، تغییر کدام یک از نظام های نشانه ای در نسخه عبری، منجر به تغییر معنا شده است؟ 2) دو نسخه فارسی و عبری هفت پیکر چه تفاوت هایی با هم دارند؟ بررسی بهرام نامه به همراه پیش متن های موجود می تواند خلأ مطالعاتی در این زمینه را پر نماید. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و دو نسخه مد نظر را با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت بررسی نموده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای (فیش برداری) و مشاهده می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده بهرام نامه با گذار از بینامتنیت به بیش متنیت چیزی بیش از تقلید یا بازتولید متن را نشان می دهد. این کتاب، هفت سلوکِ یاد شده در شعر نظامی را تغییر داده و با مشابهت سازی صوری از داستان هفت گنبد، تمثیلی از دین موسی و آیین یهود را نشان می دهد؛ یعنی از هم حضوری شعر نظامی به اقتباس رسیده است. نشانه ها، گاه، از نوع ارجاع به یهودیت بوده و گاه، نقل قولی از نظامی. لذا، این متن مصور در چرخش مداوم از اسلام به یهودیت و بالعکس در نوسان بوده و گونه غالب تغییرات، جایگشت است.
اقتباس اپرای حیدربابایه سلام از منظومه حیدربابایه سلام استاد شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات ایرانی منبعی بزرگ برای اقتباس و خلق آثار نمایشی به شمار می رود که یکی از آن ها منظومه «حیدربابایه سلام» شهریار است. این منظومه اخیراً به هنرهای نمایشی تأثیر گذاشته و اپرای حیدربابایه سلام با اقتباس از این شعر به اجرا درآمده است. در میان نظریه پردازان در خصوص اقتباس، لیندا هاچن را می توان نام برد که اقتباس را بازآفرینی آثار ادبی بر بنیاد یک اثر تجسمی یا برعکس آن می پندارد که خلاقیت بر آن دخیل است. یکی از شیوه های خلاقانه در آفرینش آثار هنری و ادبی، تصویرپردازی است که از آن به عنوان تصاویر ادبی (ذهنی) و تصاویر هنری (دیداری)، یاد می شود. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی ابتدا سعی در تبیین تصویرگرایی منظومه «حیدربابایه سلام» دارد و سپس به مؤلفه های اقتباس شده از این منظومه که برای خلق تصاویر نمایشی استفاده گردیده، پرداخته است. با توجه به ابعاد تأثیرپذیری اپرای حیدربابایه سلام از این منظومه، این نتیجه حاصل گردیده است که نویسنده و کارگردان اپرای حیدربابایه سلام با تکیه بر منظومه «حیدربابایه سلام» استاد شهریار علاوه بر اینکه سعی در بازآفرینی و معرفی این شاهکار ادبی در قالب نمایش در سطح ملی و بین المللی داشته، همچنین در تلاش برای احیای گونه نمایشی اپرا بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر جنبه فرهنگ قومی بوده است.
تحلیل عناصر دراماتیک زندگی شهید احمد کاظمی به منظور اقتباس برای فیلم نامه تلویزیونی با مطالعه موردی داستان نردبانی برای چیدن نارنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
51 - 61
حوزههای تخصصی:
داستان های دفاع مقدس به عنوان یک منبع غنی از فداکاری ها و رشادت های رزمندگان ایرانی در جنگ تحمیلی شناخته می شوند، اما کمبود آثار اقتباسی باکیفیت در سینمای ایران، به ویژه در حوزه تلویزیونی، یک مسئله قابل توجه است. این پژوهش به بررسی دلایل این کمبود و لزوم توسعه یک الگوی مشخص برای اقتباس از داستان های دفاع مقدس می پردازد. هدف اصلی پژوهش تحلیل عناصر دراماتیک زندگی شهید احمد کاظمی است، زیرا زندگی او پر از فراز و نشیب های قابل توجهی است که می تواند به نگارش یک فیلم نامه تلویزیونی جذاب و مؤثر کمک کند. در این راستا، پژوهش به شناسایی ویژگی های کلیدی زندگی شهید کاظمی می پردازد که شامل ایثارگری، شجاعت، و نقاط عطف تاریخی است. این ویژگی ها می توانند به ایجاد داستانی جذاب کمک کنند که مخاطب را درگیر و پیام های ارزشمند ایثار و شهادت را منتقل کند. همچنین، داستان نردبانی برای چیدن نارنج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است، زیرا عناصر دراماتیک آن، شامل کشمکش ها و چالش های انسانی، با زندگی شهید کاظمی همخوانی دارد. این پژوهش در تلاش است یک الگوی منسجم و عملی برای اقتباس از زندگی شهید کاظمی ارائه دهد که می تواند به تولید آثار هنری باکیفیت بالا منجر شود. نتایج این پژوهش نه تنها به پژوهشگران و هنرمندان کمک می کند بلکه می تواند راهگشای انتقال ارزش های ایثار و شهادت به نسل های آینده باشد.
بررسی ظرفیت های مصورسازی غرایب الاسرار خواندمیر با تکیه بر ویژگی های نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
96 - 113
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش براساس ویژگی های نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات بررسی می شود که چه امکاناتی برای ظرفیت مصورسازی مؤلفه های فانتزی و تخیلی عجایب نامه خواندمیر وجود دارد. این گفت وگوی بینامتنی میان طراحی فضاها، مکان ها، موجودات و انسان های عجیب و دیگر عناصر دراماتیک و تصویری این دو اثر است. در بررسی ظرفیت های نمایشی و تصویری متون گذشته فارسی اغلب از نظریه اقتباس بهره گرفته می شود و در این راه متنی که روایتی منسجم دارد و با آغاز و میانه و پایان همراه است با تغییراتی جزئی یا گسترده و یا با وفاداری به متن اصلی در رسانه دیگری بازآفرینی می شود. اما با گسترش ایده متن به انواع متون ادبی و تصویری، تأثیرپذیری متون مختلف از یکدیگر نیز تنوع و گسترش بیشتری می یابد و متون در یک تعامل بینامتنی قرار می گیرند. عجایب نامه ها ازجمله متون کهن فارسی به شمار می روند که در آن ها نویسنده بر طبق شنیده ها، خوانده ها، نقل قول های جهانگردان و دیگر روایت های شفاهی و کتبی به بیان شگفتی اقلیم های مختلف جهان می پردازد و در این کتاب ها مرزهای میان تخیل و واقعیت همواره جابه جا می شود. اهداف پژوهش: بررسی ظرفیت های تصویری نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات برای تصویرسازی غرایب الاسرارگفت وگوی بینامتنی میان موجودات و فضاهای عجیب و غریب دو اثر و اقتباس مصور.سؤالات پژوهش:چه ظرفیت های تصویری در نگاره های عجایب المخلوقات برای مصورسازی غرایب الاسرار می توان سراغ گرفت؟چگونه می توان اقتباسی از تصویرسازی های نگاره های عجایب المخلوقات برای تصویری برای کتاب غرایب الاسرار انجام داد؟
ترجمه بینانشانه ای: از ادبیات کهن به نمایش معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
یاکوبسن ترجمه را به سه دسته درون زبانی، بینازبانی و بینانشانه ای تقسیم می کند و اقتباس را نوعی ترجمه بینانشانه ای می داند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی درصدد است روابط بینانشانه ای را میان داستان شیخ صنعان از منظومه عطار نیشابوری به عنوان «روایت کهن» و مجموعه تلویزیونی میوه ممنوعه به کارگردانی حسن فتحی «نمایش معاصر» بررسی کند. در این پژوهش سعی شده است با ذکر نمونه های گوناگون نشان داده شود که این نمایش تلویزیونی معاصر متأثر از داستان شیخ صنعان بوده و اقتباس صورت گرفته است. بدین ترتیب، در جریان تبدیل نظام نشانه ای متنی کهن به نظام دیداری شنیداری معاصر که نوعی ترجمه بینانشانه ای به شمار می آید، از روابط بینامتنی موجود رمزگشایی می شود. نتایج نشان می دهد که برطبق دسته بندی ارائه شده ازسوی اندرو (Andrew,1984/1382) اقتباس از این ترجمه بینانشانه ای از نوع اول است و وام گیری در بسیاری از مؤلفه های ساختاری و محتوایی دیده می شود. در این نمایش اقتباس شده وفاداری کامل به متن اصلی مدّنظر اقتباس گر نبوده و اصالت آن نیز حفظ نشده است؛ بلکه بسیاری از مؤلفه های این اثر ادبی کهن در نمایش وام گرفته شده و به اقتضای محدودیت های رسانه ای، نوع مخاطبان و هدف فیلم با تغییراتی همراه بوده است.